برای «جکی چان»، «بیگانه» نشانگر تغییری در مسیر کاریاش است. او که بیشتر با کمدی اکشنهای صمیمانهاش مشهور است تا به حال در هیچ اثری به این سطح از تاریکی که مورد نیاز این فیلم است وارد نشده بود. در این تریلر که توسط کارگردان فیلمهای «جیمز باند»، «مارتین کمبل» (سازنده «کازینو رویال» و «چشم طلایی») ساخته شده است، «چان» در نقش پدری عزادار که در جستجوی انتقام است بازی میکند. به لطف آموزشهایی که قبلاً در نیروی دریایی دیده است او ماشینی کامل و بینقص برای انتقام گرفتن است و اراده قویاش او را تقریباً توقف ناپذیر مینماید. اگرچه «چان» در این اثر هم فرصتهایی برای به نمایش گذاشتن هنرهای رزمیاش در اختیار دارد (با توجه به سن و سالش باید تصور کنیم که او دیگر تمامی بدلکاریهایش را خودش انجام نمیدهد) اما فضای فیلم غم انگیز است. بازیگوشی در اینجا غایب است، همان کیفیت کیتونواری که عموماً برای ساختن صحنههای مبارزه این بازیگر استفاده میشد. این نقش همچنین به «چان» فرصتی برای نشان دادن درجهای از اکشن دراماتیک که قبلاً از او دیده نشده است، میدهد.
اگرچه بخشهایی از «بیگانه» همانند فیلمهای «اولین خون» و «نقطه خالی/تلافی» بازتاب میگیرد اما در این جا چیزی بیش از یک انتقام ساده در جریان است. روایت کلی بر اساس رمانی از «استفن لجر» که در سال 1992 منتشر شده است شکل گرفته، «مرد چینی». در این روایت یک حادثه تروریستی بمبگذاری در لندن و مذاکرات فریبنده میان مقام دولتی «لیام هنسی» (با بازی «پیرس برازنان»)، یک عضو سابق ارتش آزادی بخش ایرلند (IRA) که حالا به عنوان برقرار کننده صلح در دفترش در بلفاست فعالیت میکند و هموطنان سابق او در جریان است. فیلم مشکلاتی با جنبههای IRA داستان دارد. زمانی که «لجر» کتاب را نوشت، IRA به صورت مشروط در حال فعالیت بود. حالا 25 سال بعد، این مشکلات به پایان رسیده است، بنابراین باید IRA جدیدی اختراع شود تا ثبات فعلی را به خطر بیندازد.
«کوان نوک مین» (با بازی «چان») زمانی که دختر نوجوان و دوستداشتنیاش «فن» (با بازی «کتی لئونگ») در جریان حادثه تروریستی بمبگذاری کشته میشود، درگیر این ماجرای بینالمللی میشود. «کوان» کمپینی صلحآمیز اما مصرانه را برای آنکه از طریق پلیس به هویت عاملین بمبگذاری برسد،آغاز میکند. فرمانده «ریچارد بروملی» (با بازی «ری فیرون») که مسئول تحقیقات درباره بمبگذاری است، «کوان» را به عنوان مزاحم میبیند و او را دک میکند. وقتی که از طریق یک برنامه تلویزیونی «کوان» میفهمد که «هنسی» در ایرلند شمالی مسئول بررسی موضوع است، سفری را شروع میکند. از آنجایی که جلسه او با «هنسی» رضایت بیشتری نسبت به تعامل او با «برملی» در پی ندارد و بازهم او را کنار میگذارند او تصمیمی قطعی میگیرد تا خود وارد عمل شود. بعد از یک سری فعالیتهای سریع و بی رحمانه او این فرضیه را که چیزی بیش از یک مرد چینی پیر نیست را از بین میبرد.
جنبههای سیاسی «بیگانه» نسبتاً پیچیده است و درک تاریخ معاصر ایرلند برای فهمیدن اوضاع مفید خواهد بود. (در انگلستان همه از ماجراهای پشت پرده آگاه هستند اما این مسئله شاید درباره تماشاگران آمریکایی صادق نباشد.) گهگاه تقریباً اینگونه به نظر میرسد که دو فیلم جداگانه به صورت موازی با هم روایت میشوند. در لحظات طولانی زیادی در فیلم وجود دارد که در آن «کوان» در صحنه حضور ندارد و فیلم بر روی تلاشها و انگیزههای «هنسی» متمرکز است. به همین ترتیب زمانهایی نیز وجود دارد که ما تقریباً منحصراً به دنبال «کوان» هستیم درحالی که او در تلاش برای یافتن و خنثی کردن تلههای موجود بر سر راهش است. او فقط یک چیز میخواهد –نام افرادی که مسئول مرگ دخترش هستند- و با باور به اینکه «هنسی» از این موضوع مطلع است او تروریست سابق را به عنوان هدفش قرار میدهد.
«بیگانه» صحنههای اکشن زیادی را به نمایش میگذارد و حقیقت این است که «چان» با وجود داشتن 63 سال سن هنوز هم از لحاظ فیزیکی آماده است. با این حال شاید قابل توجهترین نکته در عملکرد «چان» در این فیلم کمترین ربطی به حرکات اکشن و بدلکاریهای او داشته باشد. در اوایل فیلم، بعد از مرگ «فن»، صحنه آرامی وجود دارد که در آن «کوان» سرگردان در اتاق قدم میزند و به حیوانات خشکشده اتاق نگاهی میاندازد و لباس دخترش را بو میکند تا آخرین عطر او را در ذهن بسپارد. این صحنهای دلخراش است و «چان» آن را به کمال بازی میکند. بعدها در فیلم هنگامی که بیرحمیهای اقدامات او افزایش مییابد ما آن صحنه را به یاد میآوریم و میفهمیم که رنج باعث ایجاد این همه انگیزه در او شده است. این چیزی بیش از آن است که یک تریلر به ما ارائه میدهد.
«پیرس برازنان» که قبلاً با «کمبل» در «چشم طلایی» (فیلمی که او را به عنوان مامور 007 معرفی کرد) کار کرده است. در نقش مبارزی که با پا به سن گذاشتن تبدیل به یک دیپلمات شده است، قابل باور است. «برازنان» نقش «هنسی» را ناسازگار و از خود راضی ایفا میکند. از توجه معشوقه بسیار جوانترش (با بازی «چارلی مورفی») لذت میبرد در حالی که همسر تلخ زبانش (با بازی «ارلا بردی») را نادیده میگیرد. او برای موجی از حملات تروریستی که هنگام نظارت او رخ داده آماده نیست و هنگامی که از طرف «کوان» تحت فشار قرار میگیرد برای خلاصی از دست او از برادر زادهاش (با بازی «روی بایرن») که تعلیمات نظامی نیروهای ویژه را دیده است میخواهد تا سرباز سابق نیروی دریایی را تعقیب کند.
در دید کلی و از جنبه اکشن شاید «بیگانه» به اندازه «جان ویک» یا «تلافی» که قبلاً به آن اشاره شد رضایت بخش نباشد چراکه این فیلم، فیلمی جدیتر و پیچیدهتر نسبت به آنها است. با این وجود این فیلم اثری خوش ساخت است که بهآرامی و گام به گام هر آنچه که ما از این نوع فیلمها انتظار داریم به ما ارائه میدهد. خشونت موجود در فیلم ( در این فیلم خشونت به میزان مناسبی وجود دارد) علیرغم آنکه بخشهایی از فیلم بیشتر احساسی است تا اکشن به نظر طبیعی میرسد. مهمترین دلیل قانع کننده برای دیدن «بیگانه»، تماشای «چان» است که پا به عرصهای جدید میگذارد و چیزهایی را از خود برای ما آشکار میکند که قبلاً هرگز از او ندیده بودیم.
مترجم: محمد کیومرثی
//