ماهان شبکه ایرانیان

چگونه دست یک دروغگو را رو کنیم (تا مجبور شوند راستش را بگویند)

&#۱۵۸۳;&#۱۵۸۵;&#۱۶۰۸;&#۱۵۹۴; &#۱۷۱۱;&#۱۶۰۱;&#۱۵۷۸;&#۱۶۰۶; &#۱۵۸۸;&#۱۵۷۵;&#۱۷۴۰;&#۱۵۸۳; &#۱۵۸۳;&#۱۵۸۵;&#۱۵۷۶;&#۱۵۹۳;&#۱۵۹۰;&#۱۷۴۰; &#۱۶۰۵;&#۱۶۰۸;&#۱۵۷۵;&#۱۶۰۲;&#۱۵۹۳; &#۱۵۹۴;&#۱۷۴۰;&#۱۵۸۵;&#۱۶۰۲;&#۱۵۷۵;&#۱۵۷۶;&#۱۶۰۴; &#۱۵۷۵;&#۱۵۸۰;&#۱۵۷۸;&#۱۶۰۶;&#۱۵۷۵;&#۱۵۷۶; &#۱۵۷۶;&#۱۵۷۵;&#۱۵۸۸;&#۱۵۸۳; &#۱۵۷۵;&#۱۶۰۵;&#۱۵۷۵; &#۱۷۱۱;&#۱۶۰۸;&#۱۶۰۴; &#۱۵۸۲;&#۱۶۰۸;&#۱ ...

دروغ گفتن شاید دربعضی مواقع غیرقابل اجتناب باشد اما گول خوردن چه؟ وقتی یک دروغگو در کنارتان است برای یافتن حقیقت باید به نشانه های غیرزبانی و رفتارهای بدنی رجوع کنید. برای این کار کافی است پرسشهای مناسب را بپرسید و سپس به مشاهده زبان بدن دروغگوی احتمالی بپردازید.

نشانه های غیرزبانی چه کمکی به ما می کنند

شاید شنیده باشید که می گویند اگر کسی هنگام پاسخ دادن یک سوال پوزخند زد یعنی دارد به شما دروغ می گوید. شاید هم سریال معروف “به من دروغ بگو” را دیده باشید که کارآگاه معروفش قادر است به سادگی از روی زبان بدن و نشانه های غیرکلامی دروغ ها را تشخیص دهد. البته درواقعیت باید بدانید که تشخیص دروغ ها با کمک نشانه های غیرزبانی کاری است بسیار پیچیده تر ازآنکه در فیلمها نشان می دهند وکارآگاه معروف سریال “به من دروغ بگو” در حقیقت بر اساس یک پژوهشگر معروف به نام پل اکمن است که سالهای زیادی را درقبایل افریقایی ودردانشگاهها مشغول مطالعه زبان بدن وحالت چهره ی انسان ها بوده است. پس بیخود نیست که بهتر از ما می تواند بفهمد آیا کسی دروغ می گوید یا نه.

احتمالا این درست است هنگامی که کسی دروغ می گوید کنترل بعضی از رفتارهای بدنی اش از دستش در می رود. اما صرف تشخیص دادن این رفتارها نمی تواند دلیل قاطعی برای اثبات دروغگویی باشد. جو ناوارو مامور سابق اف بی آی ونویسنده کتاب “هر بدنی چه حرفی برای گفتن دارد” چنین می گوید:

“برای تشخیص دروغگویی یک فرد صرفا شناخت یک رفتار خاص کافی نیست. باید به شناخت مجموعه رفتارهایی پرداخت که نشان دهنده اضطراب، پریشانی و معذب بودن فردی است که ممکن است درحال دروغگویی باشد.”

درست است که دروغ گفتن می تواند اضطراب آفرین باشد، اما عوامل اضطراب آفرین دیگری نیز وجود دارند که می توانند منجر به رفتارهایی مشابه شوند. ناوارو مثالی درین زمینه دارد. او درمصاحبه با خانمی که از خود تمام رفتارهای غیرکلامی دروغگویی را نشان می داد متوجه شد که نگرانی این خانم درحقیقت نه از دروغگویی که ازین است که ماشینش را درجایی نامناسب پارک کرده و نگران است که جریمه شود. درحقیقت این نشانه ها از اضطراب این خانم بوده است نه اینکه درحال دروغگویی باشد. پس می بینید که حتی متخصصین تشخیص دروغگویی هم ممکن است اشتباه کنند و تشخیص دروغگویی مدارک و ادله های محکم تری می خواهد.


مقاله مرتبط: اگر می‌خواهید متخصص شناخت افراد شوید مقاله با یادگیری زبان بدن، شرلوک هُلمز شویم را از دست ندهید و اگر خود را بهتر می‌خواهید بشناسید مقاله راهنمای ساعت بیولوژیک بدن: چه کاری را، چه موقع، انجام دهیم؟ را مطالعه کنید.


نشانه های غیرزبانی برای تشخیص دروغهای احتمالی

بااینکه نشانه های غیرزبانی نمی توانند صددرصد مدرک اثبات دروغگویی باشند اما می توانند سرنخهای مهمی برای تشخیص دروغ به شما بدهند. پاملا میر نویسنده کتاب “دروغ یابی” و مدیرعامل شرکت کالیبریت که آموزش دروغ یابی می دهد می گوید برای تشخیص صحت حرفهای فرد موردنظر باید درابتدا از او سوالهای ساده ای بپرسید که منجر به ایجاد استرس در فرد نشود. با پرسیدن سوالهای ساده شما می توانید با زبان بدن آن فرد درحالیکه راحت و بدون اضطراب است آشنا شوید. سپس درمرحله بعد می توانید به سراغ سوالهای اصلی تر و مستقیم تر درباره دروغ موردنظر بروید و از واژه هایی استفاده کنید که حس می کنید ممکن است در فرد ایجاد اضطراب و نگرانی کند.

ناوارو برای توضیح این روش به یک مورد قتل اشاره می کند. درمورد قتل یاد شده پزشک جنایی پس از آزمایشات ضروری به این نتیجه رسیده بود که مقتول با چکش یخ شکن کشته شده است و البته این مورد هنوز به رسانه ها گزارش نشده بود. کارآگاه از این جزییات استفاده کرد که بفهمد آیا فرد متهم به قتل واقعا قاتل است یا بی گناه.

ناوارو چنین توضیح می دهد:

” کارآگاه بجای اینکه از فرد متهم به قتل سوالات همیشگی و معمول را بپرسد از قبیل ” آیا مرتکب چنین قتلی شده یا انگیزه هایش ازین قتل چه بوده”، روش دیگری را در پی گرفت؛ او یک سری سوالاتی را با وقفه های زمانی بین هرسوال از متهم پرسید. سوالات پرسیده شده ازین قرار بودند: “اگر تو مقتول را کشته بودی از تفنگ استفاده می کردی؟، اگر تو مقتول را کشته بودی از چاقو استفاده می کردی؟، اگر تو مقتول را کشته بودی از چکش یخ شکن استفاده می کردی؟”

متهم به تمام این سوالات پاسخ “نه” را داد. درحالیکه پاسخهای غیرزبانی وبدنی اش مشابه پاسخهای کلامی اش نبودند. وقتی کارآگاه از او درباره چکش یخ شکن سوال کرد، متهم پلکهایش را پایین انداخت و برای چند ثانیه آنها را به سمت پایین و چپ نگه داشت سپس درحالیکه پاسخ می داد :”نه” پلکهایش را باانگشتانش مالید. رفتار مسدود کردن چشمها کافی بود که کارآگاه متقاعد شود که فرد متهم به قتل واقعا قاتل است و ادعای بی گناهی اش دروغ است. درعین حال دریافت که باید با چه روشی متهم را وادار به اعتراف کند. با پرسش درباره چکش یخ شکنن، متهم وادار شد که راز شب قتل را افشا واعتراف به قتل کند. پلکهای متهم به او خیانت و رازش را افشا کردند.

شما نیز می توانید این روش را به راحتی به کار ببندید. برای مثال اگر برادریا خواهرتان عطر موردعلاقه تان را جایی پنهان کرده می توانید از او بپرسید:
” اگر تو این را دزدیده بودی آن را زیر تختت قایم می کردی؟”، “اگر تو این عطر را قایم کرده باشی آن را در کمد جورابهایت می گذاشتی؟”، “اگر تو این عطر را برداشته بودی آنا را درکمد لباسهایت قایم می کردی؟”

اگر متوجه رفتار بدنی وغیرزبانی ای غیرمعمولی شدید مثلا خواهریا برادرتان چشمهایش را مالید می توانید عملیات کارآگاهی تان را گسترش دهید. البته باید بدانید که نباید اورا سریعا و بااطمینان به دروغگویی متهم کنید! شاید چشمم را بخاطر حساسیت مالیده باشد. باید بدانید صرفا نشانه هایی برای کندوکاش بیشتر دارید.

اگر به اندازه کافی مدرک دارید دروغگویان را مجبور به اعتراف کنید

مساله اینجاست که اگر نتوانید با نشانه های غیرزبانی کسی را متهم به دروغگویی کنید، چگونه حقیقت را بیابید؟ در مورد عطری که گم شده بود راه حل ساده است. می توانید به راحتی سر کمد جورابهایش بروید و به دنبال عطرتان بگردید و بفهمید که او دروغ می گوید یا خیر. درموارد دیگر چه؟ ناوارو معتقد است فقط باید مطمئن باشید که فرد موردنظرتان دروغ می گوید. برای توضیح این مساله ناوارو خاطره ای از دوستش تعریف می کند که قصدداشته خانه ای در منهتن خریداری کند:
“هنگامی که از فروشنده سوالهایی عمومی درباره خانه پرسیدیم، او جوابهایی پرطمطراق دروصف خانه به ما ارائه داد. اما وقتی دوستم از فروشنده پرسید “بارآخری که لوله ها وکانالهای ساختمان بازبینی وتمیز شده اند”، فروشنده کمی یقه اش را بازو بعد سرفه کوتاهی کرد و به سوال دوستم پاسخ داد (سرفه به عنوان تسکین دهنده). بعدتر وقتی دوستم ازاو پرسید که آیا این ملک ممنوعیت فروشی و یا مشکل حقوقی خاصی دارد، فروشنده دستش را چندبارروی موهایش کشید. پس ازآن یک کارآگاه استخدام کرد برای ایکه ازداستان این خانه سردربیاورد. درنتیجه فهمیدیم که خانه مشکلات بسیاری دارد. دوست من با تشخیص رفتارهای غیرکلامی فروشنده احساس کرد که شاید این خانه داستانی دارد که فروشنده آن را نمی گوید و درنتیجه تصمیم گرفت از خیرآن خانه بگذرد. گرچه او از جزییات ماجرا خبر نداشت وتابه امروز هم نمی دانیم که آن خانه چه مشکلاتی دارد صرفا از رفتارغیرکلامی فروشنده می شد فهمید که این خانه گزینه خوبی برای خرید نیست.”

البته باید دانست که همه موارد به این سادگی قابل حل شدن نیستند. اما برای اینکه به حقیقتی دقیق دست بیابید بهتر است به پرسیدن سوالهای دقیق بپردازید. اگر پرسشهایی که می پرسید مناسب و بجا باشند ممکن است فرد دروغگو متوجه بشود که شما شک کرده اید و راستش را بگوید. درهرحال هرروشی را انتخاب کردید بدانید که “تحت فشار گذاشتن” روش مناسب ومطمئنی برای یافتن حقیقت نیست.

اول از همه سعی نکنید به روش سریالهای جنایی با کتک زدن فرد مجبورش کنید که اعتراف کند! این روش کارا نیست. بهتراست یک محیط آرام، خصوصی وخالی از استرس بیابید. سعی کنید فرد موردنظر به شما اعتماد کند، اجازه دهد داستان خودش را باتمام جزییات برایتان تعریف کند. سپس ازاو بخواهید که داستانش را وارونه وازآخر به اول برای شما تعریف کند. دروغگوها معمولا داستانهایشان را به ترتیب اتفاق افتادن و از اول به آخر به خاطر می سپارند. تکنیک داستان وارونه از آخر به اول یکی از روشهای ماموران اجرای قانون است که آن را برای اطمینان از صحت وسقم اتفاق به کار می گیرند. درحین شنیدن داستان وارونه می توان به رفتارهای غیرزبانی فرد توجه کرد و آنگاه احتمالا امکان یافتن سرنخ برای صحت یا عدم صحت داستان فرد پیدا می شود. ما اگر بخواهیم دروغ بگوییم داستان سرهم شده مان را تمرین می کنیم، نه رفتارهای بدنی مان را.

عموما فردی که حقیقت را می گوید مشکلی در تعریف کردن یک اتفاق به صورت وارونه نخواهد داشت، گرچه ممکن است کارآسانی نیز نباشد. ناوارو معتقداست که تحت فشارگذاشتن فرد استراتژی خوبی برای دانستن حقیقت نیست. نتیجه تحت فشار گذاشتن در نهایت می تواند به این منجرشود که فرد متهم قبول کند کاری را انجام داده است و این نتیجه بدون داشتن جزییات واطلاعات تکمیلی کافی نیست. از جهت دیگر تشریک مساعی و ایجاد اعتماد بین طرفین راه حلی است با نتیجه بهتر که به داشتن اطلاعات بیشتر منجر می شود.

درانتها صداقت و دلسوزی روشهای انسانی تری هستند و میتوانند مثمرثمرتر نیز باشند. میر نویسنده کتاب “دروغ یابی” چنین می گوید:
“درنهایت بهتر است که رفتار وکلامتان صادقانه باشد. دلیلی برای اینکه به متهم با تکبرو تحقیر بنگریم وجود ندارد. متمرکز باشید وسعی کنید قضاوت دیگران روی نظرتان تاثیر نگذارد. معمولا افراد در مقابل کسانی که بی اعتنا نیستند واحساس برتری ندارند، صادقانه تروآزادتر رفتار می کنند. همچنین سعی کنید انگیزشهای فرد دروغگو را درک کنید. سعی کنید بدون قضاوت درباره این انگیزش ها با فرد متهم بحث کنید. هرگز از فرد نپرسید “چرا مرتکب چنین کاری شدی”. پرسیدن چنین سوالی فرد را سریعا درموقعیت انفعالی ودفاعی قرار می دهد. بجای آن درباره انگیزشها ودلایل احتمالی متهم بحث کنید و به او اجازه بدهید که اطلاعاتش را تاجایی که خودش می خواهد دراختیار شما قراردهد.”

خلاصه آنکه هرقدر لحن رفتاروکلامتان کمتر متهم کننده باشد احتمال همکاری فرد مقابل با شما بالاتر می رود. بدانید که باید چه سوالاتی را بپرسید و پیش از طرح سوالات کمی تامل و ودرافکارتان بازنگری کنید. به این صورت اطلاعات و مدارک بیشتری به دست خواهید آورد و درنتیجه آن یا مدارک بیشتری برای آشکار کردن حقیقت در دست دارید ویا فرد متهم به میل خودش اعتراف خواهد کرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان