ماهان شبکه ایرانیان

تروریسم از نگاه فقه

«ترور» واژه ای هراس انگیز و نفرت زاست. با شنیدن واژه «ترور»فهرستی بلند از انواع مختلف خشنونت ها، قتل ها و جنایت ها به ذهن تداعی می کند

تروریسم از نگاه فقه
«ترور» واژه ای هراس انگیز و نفرت زاست. با شنیدن واژه «ترور»فهرستی بلند از انواع مختلف خشنونت ها، قتل ها و جنایت ها به ذهن تداعی می کند. ترور به معنی مصطلح خود دیربازی نیست که در قاموس لغات بشری راه یافته است، اما در همین مدت کوتاه آن چنان وجدان بشری را جریحه دار کرده است که همه انسان ها در محکوم کردن آن هیچ تردیدی به خود راه نمی دهند.
اجماع بین المللی در محکومیت تروریسم باعث سوء استفاده عده ای از آن شده است.
یکی از اقدام های تروریستی که بیش از پیش وجدان بشری را جریحه دار کرد، حادثه دلخراش 11 سپتامبر در آمریکا بود. پس از این حادثه بود که جامعه جهانی مصمم شد که با ین پدیده پلید که امنیت جامعه های بشری را به مخاطره انداخته است، مبارزه ای همه جانبه کند. از آن جا که متهم اصلی این حادثه شخصی بود که نام مسلمان برخود نهاده بود، انگشت اتهام به سوی اسلام و مسلمانان نشانه رفت و مبارزه با ترور بهانه ای شد برای تسویه حساب با جهان اسلام.تبلیغات گسترده ای را بنگاه های خبری ،مطبوعات، رسانه های امپریالیستی علیه اسلام و مسلمانان آغاز کردند. تنها در سایت اینترنتی کتابفروشی آمازون، بیش از 1500 کتاب درباره ترور ثبت شده است که بخش مهمی از این آثار درباره تروریسم بودن اسلام و مسلمانان است. سایت جست جوگر گوگل سه میلیون صفحه مطلب درباره تروریسم را روی اینترنت نشان می دهد. کتاب هایی از قبیل:ترور به خاطر خدا، ترور به نام اسلام، دین صلح یا دین ترور، ترور مقدس، حقیقت دنیای تروریسم اسلامی ، اسلام تندرو به آمریکا رسید، جهاد، داستان اسلام سیاسی، جهاد در غرب، جهاد جنگ جهانی 2036، فقط جنگ و جهاد، اسلام افراطی و... تنها بخش کوچکی از این مجموعه کتاب هاست.
مسلمانان سراسر دنیا همگی حادثه 11 سپتامبر را محکوم کردند و بانیان این ترور شرم آور را با اسلام و مسلمانان بیگانه معرفی کردند، اما در این مدت پژوهشی مستقل که دیدگاه اسلام را به طور مستند و علمی درباره ی محدوده استفاده از خشونت و احکام فقهی مبارزه با ترور را بیان کند، عرضه نکرده اند.
در این پژوهش، کوشیده ایم گامی هر چند کوچک در این باره برداریم. در این پژوهش سعی شده است که به این پرسش ها پاسخ داده شود:
ترور و تروریسم چیست؟
چه تفاوتی میان ترور و دفاع مشروع وجود دارد؟
انواع و اقسام ترور کدام است؟
حکم فقهی هر قسمتی از اقسام ترور چیست؟

تعریف تروریسم
تعریف لغوی

ترور(1) در لغت به ترساندن و تروریسم(2) به ارعاب و تهدید، ایجاد ترس و وحشت در مردم و تروریست (3) به طرفدار ارعاب و تهدید، طرفدار حکومت زور، ارعاب و تهدید، معنی شده است.(4)
کمسیون حقوق بین الملل در 24 مقررات مربوط به جرایم بین المللی، تروریسم را چنین تعریف کرده است:
«تروریسم عبارت است از روا دانستن اقداماتی که دارای یک ماهیت برای ایجاد وحشت در اذهان عامه و گروه های انسانی است.»

تعریف اصطلاحی

تاکنون تعریف جامعی از تروریسم-که مورد قبول همه کشورها باشد-نشده است.به همین جهت سازمان ملل در قطعنامه 3034 در تاریخ دوم نوامبر 1972 م تحقیق و بررسی پیرامون تروریسم را ضروری دانست و در پی تصویب قطعنامه بالا، سه کمیته ایجاد شد:
1-کمیته تعریف تروریسم؛
2-کمیته موجبات تروریسم؛
3-کمیته طرح تدابیری برای جلوگیری از تروریسم.
متأسفانه کار کمیته ها به علت اختلاف نظر کشورها به نتیجه مورد نظر نرسید.بعد از حادثه 11 سپتامبر در آمریکا و به وجود آمدن اجماع جهانی در مبارزه با تروریسم، تلاش در جهت ارائه تعریفی جامع ازتروریسم افزایش یافته تعریف های گوناگونی از تروریسم ارائه شده است که این مقاله گنجایش طرح و بررسی یکایک آن تعریف ها را ندارد. ما برای رعایت اختصار نخست چند تعریف ارائه شده را نقل می کنیم و پس از جمع بندی آن ها حکم فقهی هر یک را بیان خواهیم کرد.
قطعنامه 1972 م تروریسم را چنین تعریف کرد است: «تلاش ها با هدف ایجاد تحولات درحکومت، اخلال در ارائه خدمات عمومی، مسموم ساختن روابط بین الملل، قتل رؤسای دولت ها یا نمایندگان حکومت ها، تخریب ابنیه، تسهیلات و ارتباطات عمومی، ایجاد آلودگی در غذا یا آب و تحریک بیماری های واگیر.(5)
کمیسیون حقوق بین الملل در ماده 24 مقررات مربوط به جرایم بین المللی، تروریسم را چنین تعریف کرده است:
«تروریسم عبارت است از روا دانستن اقداماتی که دارای یک ماهیت برای ایجاد وحشت در اذهان عامه و گروهای انسانی است.» (6)
وزارت دفاع آمریکا، کاربرد یا تهدید به کاربرد غیرقانونی زور یا خشونت توسط یک سازمان انقلابی، ضد اشخاص یا اموال و به قصد مجبور ساختن یا ارعاب حکومت ها یا جوامع، که غالبا با اهداف سیاسی و ایدئولوژیک همراه باشد را تروریسم دانسته است.(7)
یکی از حقوقدانان در تعریف تروریسم نوشته است: «طبق کنوانسیون پیش گیری و مجازات تروریسم سازمان ملل، تروریسم به اعمال جنایتی اطلاق می شود که با هدف مقابله با نظام سیاسی کشورها و ایجاد رعب و وحشت در اشخاص یا گروههای معین یا عامه مردم، توسط گروههای تروریستی ارتکاب یافته می شود».(8) در قطعنامه 1984م مجمع عمومی سازمان ملل درباره تعریف تروریسم چنین آمده است:
«فعالیت های مجرمانه و خشونت آمیزی که گروههای سازمان یافته برای ایجاد رعب و وحشت انجام می دهند تا به این ترتیب نیل به اهداف به اصطلاح سیاسی را میسر سازند.»(9)محمد حسین شاملو احمدی در این باره نوشته است:
«تروریسم مکتب خشونت و آدم کشی، به اعمال جنایتی اعمال می شود که با هدف مقابله با (نظام سیاسی)کشورها و ایجاد رعب و وحشت دراشخاص یا گروههای معین یا عامه مردم، توسط گروههای تروریستی ارتکاب یافته می شوند.»(10)
در ادامه در تعریف تروریست آمده است: «طبق بند 1 ماده 2 کنوانسیون بین المللی سرکوب بمب گذاری تروریستی مصوب دسامبر 1997م مجمع عمومی، تروریست عبارت است: آدم کش، قاتل، کسی که با توسل به اعمال جنایتکارانه به ایجاد رعب و وحشت در مردم یا اشخاص یا دسته جات معین می پردازد. هر گاه کسی عمداً و به طور غیرقانونی، یک وسیله انفجاری یا کشنده را در اماکن عمومی، تأسیسات دولتی یا حکومتی، سیستم حمل و نقل عمومی یا در تأسیسات زیر بنایی، جاسازی، منفجر یا شلیک کند، تروریست محسوب می شود.»(11)
ولف، فیلسوف آمریکایی نوشته است:
«تروریسم عبارت است از به کاربردن غیر مشروع زور و خشونت برای رسیدن به اهداف خاصی.استفاده مشروع از قدرت و زور داخل در مفهوم ترور نیست.» (12)
در فرهنگ علوم سیاسی، تروریسم چنین تعریف شده است:
«ترور به معنی وحشت و ترس زیاد است. اصطلاحاً به حالت وحشت فوق العاده اطلاق می شود که ناشی از دست زدن به خشونت و قتل و خونریزی از سوی یک گروه، حزب یا دولت به منظور نیل به هدف سیاسی، کسب یا حفظ قدرت است.»(13)
تعریف هایی که ارایه شد، بخشی از تعریف هایی است که برای تروریسم انجام گرفته است. این تعریف ها را به سه بخش می توان تقسیم کرد:
1-تعریف فهرستی؛ بعضی به جای تعریف، تنها به ذکر تعدادی از موارد و مصادیق تروریسم بسنده کرده اند؛
2-تعریف کلی؛ بعضی نیز به ارائه تعریف کلی از تروریسم پرداخته اند؛ مانند تعریف کمیسیون حقوق بین الملل یا تعریف وزارت دفاع آمریکا، تعریف قطعنامه 1984 م مجمع عمومی، تعریف شاملو؛
3-تعریب ترکیبی؛ بعضی دیگر از تعریف ها ترکیبی از تعریف کلی و تعریف فهرستی است، مانند تعریفی که در معاهده 1927 م آمده است و نیز تعریفی که در بند 1 ماده 2 کنوانسیون بین المللی سرکوب بمب گذاری تروریستی آمده است. به لحاظ منطقی هیچ یک از تعریف ها جامع و مانع نیست و تصویری روشن و کامل از تروریسم ارائه نمی دهد. به نظر می رسد اگر تروریسم را به صورت زیر تعریف کنیم، تا حدی به واقعیت نزدیک تر خواهیم شد:
«به لحاظ حقوق بین الملل، مهم ترین سند بین المللی که دفاع مشروع را به عنوان حق طبیعی کشورها به رسمیت شناخته، منشور ملل متحد و به ویژه ماده 51 فصل هفتم منشور است.»
تروریسم عبارت است از توسل به زور و اقدام های خشونت آمیز با انگیزه ها و اهداف سیاسی یا غیرسیاسی که به طور پراکنده و مخفیانه انجام می پذیرد، به گونه ای که عنوان دفاع مشروع بر آن قابل صدق نباشد.
اگر بخواهیم با استفاده از اصطلاحات منطقی تعریف بالا را تجزیه و تحلیل کنیم باید بگوییم: توسل به زور و اقدام های خشونت آمیز، جنس این تعریف است؛ زیرا بر تروریسم و هم بر دفاع مشروع و هم بر جنگ های تجاوز کارانه قابل صدق است. بقیه جمله ها در ادامه تعریف فصل تعریف است و وجوه تمایز تروریسم از مصادیق دیگر توسل به زور را بیان می کند. با جمله "به طور پراکنده و مخفیانه" جنگ های رسمی از تحت تعریف خارج می شود؛ زیرا جنگ ها به طورمنظم و آشکار انجام می گیرد و با جمله «عنوان دفاع مشروع بر آن قابل صدق نباشد» دفاع مشروع از تحت تعریف خارج می شود. در بخش بعدی مقاله با دفاع مشروع و شرایط و ضوابط آن آشنا خواهیم شد.

تروریسم از نگاه فقه

چنان که گذشت، کشورهای مختلف، شخصیت های سیاسی، سازمان ها و گروه های بی شماری که در کشورهای مختلف و یا در عرصه بین المللی فعالیت می کنند، هر کدام به مقتضای عقاید، افکار و منافع خود، تعریف های مختلفی از تروریسم عرضه کرده اند و هر کدام طیف خاصی را مصداق تروریسم معرفی کرده اند. برای رسیدن به قضاوت مشترک و مورد قبول وجدان بشری باید روی اصول مشترک و مورد پذیرش همگان تکیه کرد.
در این جا دو اصل مشترک و مورد قبول وجدان بشری و حقوق بین الملل و حقوق داخلی و فقه وجود دارد:
1-دفاع مشروع مجاز و از حقوق طبیعی انسان است؛
2-ترور اقدامی غیرانسانی و از نگاه وجدان بشری محکوم است.
مهم آن است که بتوانیم میان این دو اصل تمایز قایل بشویم. پرسش اصلی آن است که آیا معیار مورد قبول همگان برای تشخیص میان آن دو (تروریسم و دفاع مشروع)وجود دارد؟

دفاع مشروع

بسیاری از فیلسوفان (14) و حقوقدانان دفاع مشروع را به عنوان حق طبیعی هرانسانی معرفی کرده اند. مبانی و پایه های اصلی دفاع مشروع در قانون اساسی مطرح شده (15) و ضوابط قانونی و شرایط خاص دفاع مشروع در مواد 61 به بعد مجازات اسلامی مصوب 1370 ش (16) و مواد 92 به بعد قانون تعزیرات مصوب 1362 ش معین شده است.
به لحاظ حقوق بین الملل، مهم ترین سند بین المللی که دفاع مشروع را به عنوان حق طبیعی کشورها به رسمیت شناخته، منشور ملل متحد و به ویژه ماده 51 فصل هفتم منشور است. به موجب این ماده، در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه هر عضوی از اعضای سازمان ملل، تا زمانی که شورای امنیت اقدامات مربوط به حفظ صلح و امنیت بین الملل را به عمل آورد، حق دفاع انفرادی یا دسته جمعی برای کشور مورد تهاجم وجود دارد.(17)
در فقه نیز دفاع مشروع به رسمیت شناخته شده است. محقق جلی نوشته است:«انسان حق دارد از جان، حریم و مالش تا آنجا که توان دارد، دفاع کند. و در این راه به آسان ترن روش ها باید تکیه کند. پس اگر با فریاد کشیدن دفاع محقق می شود به همان اکتفا کند (درصورتی که درمکانی باشد که با فریاد کمک کسی به کمکش آید) و اگر با فریاد دفاع نشود با دست دفاع کند و اگر دست کفایت نمی کند با عصا و اگر عصا کافی نیست با اسلحه می تواند دفاع کند. اگر متجاوز کشته یا مجروح شد، خونش هدر است چه آزاد باشد و چه بنده و اگر مدافع کشته شد، در حکم شهیدان است.»(18)
شهید ثانی نیز در دفاع، رعایت ترتیب از آسان به سخت را در دفع متجاوز لازم دانسته است.(19)
صاحب جواهر بر این باور است که نصوص مطلق است و در آن از تدریج و ترتیبی که فقیهان ذکر کرده اند، خبری نیست. از این رو، مدافع می تواند از سخت ترین وسایل دفاع در همان مراحل اولیه استفاده کند. وی در این باره نوشته است:
«مقتضای اطلاق نصوص آن است که در دفع متجاوز رعایت ترتیبی که فقیهان ذکر کرده اند، لازم نیست؛ به خصوص در دفع محارب و دزد.»(20)
دفاع مشروع در فقه به دو قسم تقسیم می شود:
1-دفاع فردی؛
2-دفاع از سرزمین و حاکمیت.
آنچه گذشت مربوط به دفاع فردی بود، اما دفاع از سرزمین و حاکمیت یکی از شاخه های مهم جهاد است؛ زیرا جهاد به اجتهاد ابتدایی و جهاد دفاعی تقسیم می شود و مشروعیت جهاد دفاعی در فقه اسلامی به قدری روشن است که نیازی به طرح و بررسی ندارد.(21)

معیار دفاع مشروع

انجام عمل دفاع مشروع، خواه در جهت دفاع از سرزمین و حاکمیت و خواه برای حفظ جان مال و ناموس، مشروط به داشتن شرایط ورعایت ضوابطی است. این شرایط و ضوابط در حقیقت برای تشخیص میان دفاع مشروع و اقدام های تروریستی و تجاوزکارانه در عرصه فردی، اجتماعی و بین المللی معیارند.
در این قسمت مروری خواهیم داشت به این شرایط و ضوابط.

شرایط دفاع مشروع

الف:دفع تجاوز
یکی از شرایط اساسی استفاده از حق دفاع مشروع، وقوع تجاوز است؛ به این معنی که باید تجاوزی صورت گیرد تا به منظور مقابله با آن، استفاده از دفاع مشروع مجاز باشد. این شرط از شرایط مورد قبول جامعه جهانی است؛ ولی مشکل اصلی در این جا، تعریف تجاوز و تعیین حدود و ثغور آن است. همان طور که کمیسیون مشورتی دایمی جامعه ملل در سال 1923 م اظهار داشت:
«در شرایط جنگ مدرن بسیار ناممکن به نظر می رسد که حتی در تئوری بتوان تعیین کرد چه چیزی یک مورد تجاوز را تشیکل می دهد.»(22)
جامعه بین الملل سالیان متمادی تلاش کرد که به تعریف مشترکی از تجاوز دست یابد. با مرور بر این کوشش ها می توان آن ها را به پنج دسته تقسیم کرد:
1-تعریف آیین نامه ای؛ مطابق این تعریف هر دولتی که از این شیوه اطاعت نکند، متجاوز است؛ (23)
2-تعریف کلی؛ طبق این تعریف، تهدید یا کاربرد زور توسط یک حکومت یا دولت علیه دولت دیگر به هر شیوه با هر نوع تسلیحات به کار رفته، علنی یا هر طور دیگر و به هر دلیل یا حرفی غیر ازدفاع مشروع فردی یا جمعی و یا پیروی از تصمیم یا توصیه یک ارگان صالح سازمان ملل، تجاوز محسوب می شود؛ (24)
3-تعریف فهرستی؛ به ذکر فهرستی از مصادیق تجاوز اکتفا شده است؛ (25)
4-تعریف ترکیبی؛ که مرکب از تعریف کلی و فهرستی است؛ (26)
5-تعریف رویه قضایی؛ طبق این تعریف سازمان های بین المللی صالح، تجاوز را تشخیص می دهند.(27)
«از نگاه فقه شیعه، توسل به زور در دفاع مشروع درصورتی مجاز است که راهی جز توسل به زور برای دفع تجاوز وجود نداشته باشد.»
در فقه نیز تجاوز به عنوان شرطی از شرایط دفاع مشروع ذکر شده است. مرحوم کاشف الغطا، جهاد را به پنج قسمت تقسیم کرده که چهار قسم آن را جهاد دفاعی تشکیل می دهد.(28) و در بخش دفاع فردی نیز توسل به زور را برای دفع تجاوز به جان، ناموس و مال لازم می شمارد.(29) در تمام موارد بالا وجود تجاوز به عنوان شرطی از شرایط دفاع مشروع مفروض گرفته شده است.
ب:ضرورت توسل به زور
یکی از شرایط استفاده از حق دفاع مشروع، آن است که راهی جز توسل به زور وجود نداشته باشد.(30) چنان که گذشت از نگاه فقه شیعه، توسل به زور در دفاع مشروع در صورتی مجاز است که راهی جز توسل به زور برای دفع تجاوز وجود نداشته باشد. بنابراین، اگر با فرار از چنگ متجاوز، با فریاد و... دفع تجاوز ممکن باشد، مدافع حق ندارد به زور و اقدامات خشونت آمیز متوسل شود.(31)
ج: تناسب
یکی دیگر از شرایط دفاع مشروع حفظ تعادل و تناسب است؛ یعنی اقداماتی که در جهت دفاع صورت می گیرد، هم به لحاظ کمیت و هم به لحاظ کیفیت با دفع تجاوز متناسب باشد. در حقوق داخلی(32) حقوق بین الملل(33) و فقه روی این موضوع تأکید شده است.
شهید ثانی در این باره نوشته است:
«اگر متجاوز از تجاوز خودداری کرد، مدافع نیز باید دست از او بردارد و اگر تجاوز را شرع کرد، دفاع را شروع کند. بنابراین، هنگامی که متجاوز رو به مدافع کرده و حمله می کند، دستش را قطع کند، ولی به هنگامی که پشت کرده پایش را قطع کند و در نتیجه متجاوز بمیرد، مدافع ضامن نصف قصاص یا دیه است. و اگر دوباره متجاوز برگردد و مدافع عضو دیگری را قطع کند، ضمان به ثلث تنزل می کند.»(34)
عبارت بالا به خوبی نشان می دهد که از نگاه فقه، در دفاع مشروع، توسل به زور و خشونت فقط در حد دفع تجاوز مجاز است و بیش ازآن، خود مصداق ظلم و تجاوز است. عده ای از فقیهان به این اصل تکیه کرده اند.(35)

نتیجه گیری

از مباحث پیشین نتیجه های زیر به دست می آید:
1-دفاع مشروع حق طبیعی انسان هاست و از نگاه فقه و حقوق مجاز شمرده شده است؛
2-دفاع مشروع مشروط به شرایطی است که تنها در صورت رعایت آن شرایط مجاز است و گرنه خود نوعی تجاوز و ظلم محسوب می شود.
این شرایط عبارت اند از:
الف:وقوع تجاوز؛ دفاع مشروع تنها در صورت وقوع تجاوز معنی پیدا می کند و انسان مجاز است برای دفع تجاوز به زور و خشونت متوسل شود، اعم از این که این تجاوز به جان، ناموس یا مال فرد باشد یا به جامعه و یا به سرزمین و حاکمیت یک کشور؛
ب:ضرورت توسل به زور؛ یعنی هیچ راهی جز توسل به زور برای دفع تجاوز نباشد؛
ج:تناسب؛ یعنی دفاع مشروع به لحاظ کمی و کیفی با دفع تجاوز متناسب باشد.
بنابراین، شخص حق ندارد به بهانه دفع تجاوز به هرگونه اقدام خشونت آمیز دست بزند.

مصداق های تروریسم و احکام فقهی آن

از مباحث گذشته روشن شد که توسل به زور و اقدام های خشونت آمیز، تنها در مورد دفاع مشروع و دفع تجاوز، آن هم محدود به رعایت شرایط و ضوابطی خاص مجاز شمرده شده است. بنابراین، هرگونه اقدام خشونت آمیز وتوسل به زور در خارج از چارچوب دفاع مشروع و حتی در موارد دفع تجاوز ولی بدون رعایت شرایط دفاع مشروع انجام بگیرد، از نگاه فقه و حقوق محکوم است. خواه بر این گونه اقدام ها عنوان ترورصادق باشد، با عنوان جنگ و یا هرعنوان دیگری.
در این جا دیدگاه فقه را نسبت به اقدام های خشونت آمیزی که در خارج از چارچوب دفاع مشروع انجام می گیرد، بیان خواهیم کرد.
از آن جا که ترور طیف وسیعی از اقدام های خشونت آمیز را تحت پوشش دارد، از این رو، لازم است موارد توسل به زور به تفکیک مورد بحث قرار گیرد و حکم فقهی هر یک جداگانه بررسی شود.

1-اقدام های تروریستی با اهداف غیرسیاسی

حکم فقهی این نوع از خشونت ها و اقدام های تروریستی روشن است؛ زیرا کسانی که با اهداف غیرسیاسی به روی مردم اسلحه بکشند و با ایجاد رعب و وحشت، امنیت جامعه را بر هم زنند، مصداق محارب و مفسد فی الارض اند و در قرآن و به پیروی از آن، در فقه، حکم این افراد به صراحت بیان شده است. برای روشن تر شدن بحث لازم است نخست معنی محارب و مفسد فی الارض از نگاه فقهی را مورد توجه قراردهیم تا روشن شود که این نوع از خشونت مصداق محارب است یا نه؟

تعریف محارب(36)

محارب از ریشه «حرب» نقیض «سلم» است. زبیدی نوشته است: «حرب در برابر سلم است و این دو واژه نقیض یکدیگرند.» از این رو، به «قتال» ، «حرب» گفته می شود. براساس تحقیق سهیلی حقیقت معنی واژه «حرب» عبارت است از :تیراندازی دو جانبه به خدنگ، پرتاب نیزه به سوی یکدیگر، تاختن با شمشیر بر یکدیگر، گلاویز شدن و کشتی گرفتن...(37)
«حرب» که ریشه محاربه است در شش آیه قرآن به کار رفته است (38) که در تمام این موارد به معنی خشونت رویارویی و مقاومت قهرآمیز و مسلحانه در برابر خدا و رسول است.

تعریف اصطلاحی محارب

از نگاه فقیهان محارب کسی است که برای ترساندن مردم سلاح بکشد، چه در خشکی و چه در دریا، چه در شب و چه در روز، چه در شهر و چه در بیرون شهر. فقیهان بزرگوار در تعریف محارف اتفاق نظر دارند.
محقق در شرایع نوشته است:
«محارب کسی است که برای ترساندن مردم سلاح بکشد، چه در خشکی و چه در دریا، اگر پیش بیاید-یکسان است. در ثبوت این حکم برای کسی که سلاح کشیده باشد ولی توانایی ترساندن مردم را نداشته باشد، تردید است. شبیه تر به واقع آن است که حکم مذکور در حق چنین کسی نیز ثابت باشد ولو به خاطر قصدش مجازات شود.» (39)
پیش از محقق، شیخ مفید (40)، شیخ طوسی(41)، راوندی (42)، ابن ادریس(43)، ابن حمزه(44) و... همین تعریف را از محارب ارائه داده اند. علامه حلی در تبصره المتعلمین(45) و تحریر الاحکام(46)، الارشاد (47) و قواعد الاحکام (48) و فرزند بزرگوارش فخرالمحققین(49) در کتاب ایضاح، شهید اول (50) در دروس، شهید ثانی در روضه(51)، شیخ حسن نجفی در جواهر الکلام(52). همین تعریف را تأیید کرده اند.
امام خمینی - قدس سره- در تحریر الوسیله نوشته است:
«محارب کسی است که سلاح خود را برای ترساندن مردم وبه منظور ایجاد فساد در زمین، چه در خشکی و چه دریا، چه در شهر و چه در بیرون از شهر، چه شب و چه روز برهنه یا آماده کند.» (53)
چنان که مشاهده می شود، فقیهان در تعریف هایی که از محارب ارائه داده اند، هم به رکن مادی و هم به رکن معنوی جرم محاربه توجه کرده اند و در رکن مادی سه موضوع زیر را طرح کرده اند:
یک:عمل مادی؛ مانند داشتن سلاح، تجربه سلاح و دست بردن به آن را شرط کرده اند؛
دو:شرایط و اوضاع و احوال؛ در این موضوع تصریح کرده اند که زمان و مکان در تحقیق جرم هیچ تأثیری ندارد؛
سه: نتیجه عمل محاربه؛ در این موضوع اشاره کرده اند که جرم محاربه جرم مطلق است و حصول نتیجه در تحقق عنوان محاربه تأثیری ندارد. از این رو، شهید ثانی نوشته است:«محاربه عبارت است از برهنه کردن سلاح برای ترساندن مردم... چه توانا باشد و چه ناتوان باشد.» (54)
چهار:در قسمت رکن معنوی جرم، قصد اخافه (ترساندن مردم) در تعریف مفروض گرفته شده است.(55)
در قانون مجازات اسلامی ماده 183 نیز محارب به همان نحوی تعریف شده است که فقیهان تعریف کرده اند. بنگرید:
«هر کس که برای ایجاد رعب وهراس و سلب آزادی و امنیت مردم، دست به اسلحه ببرد، محارب و مفسد فی الارض است.»

محارب در سنت

در روایات به عنوان ها و موضوع های متعددی، عنوان محارب یا حکم آن یاد شده است که همه آن عنوان ها از مصداق های روشن خشونت برای اهداف غیر سیاسی محسوب می شوند؛ از قبیل: دزد، کسی که شبانگاه سلاح برگیرد، هر که شمشیر (یا اسلحه) کشد، راهزنان، ترساننده رهگذران، هر که کسی را بزند و لباسش را بستاند(سلب)، هر که با سلاح اقدام به تهدید کند، کسی که خانه ای را به آتش کشد و... این روایات را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
الف:دسته ای از روایات دلالت دارند محارب کسی است که با استفاده از سلاح مرتکب جرم دیگری مانند آدم کشی و دزدی و... شده باشد؛ مانند صحیحه محمدبن مسلم که از امام باقر-علیه السلام-چنین نقل کرده است:
«کسی که در شهری اسلحه بکشد و کسی را زخمی کند، قصاص شود و از آن شهر تبعید شود. کسی که در شهری اسلحه بکشد و کسی را بزند و زخمی کند و مال بستاند ولی کسی را نکشد محارب است و مثل محارب مجازات شود....»(56)
ب:روایاتی که صرف اسلحه کشیدن را حتی اگر مرتکب جرم دیگری نشده باشد، مصداق محارب معرفی کرده است؛ مانند معتبره ضریس، که امام باقر -علیه السلام-که فرمود:«کسی که شبانگاه اسلحه بردارد، محارب است؛ مگر این که از اهل ریبه و فاسد نباشد.» (57)
روایت عبید بن بشر خثعمی از امام صادق -علیه السلام-(58) و روایات عبیدالله بن مدائنی از امام رضا -علیه السلام- نیز بر این مطلب دلالت دارد. (59)
ج:از دسته دیگری از روایات استفاده می شود که محارب کسی است که با اقدامات خشونت آمیز خود امنیت را از بین ببرد و جامعه را به ترس و وحشت بیندازد؛ مانند روایت عیاشی از امام جواد -علیه السلام- که از اسلحه کشی سخنی به میان نیامده و تنها به ذکر ترساندن بسنده کرده است.(60)
از جمع بندی آیات و روایات استفاده می شود که این شاخه از تروریسم یعنی استفاده از خشونت با اهداف غیرسیاسی از مصداق های محارب است و مجازات آن همان مجازاتی است که در مسأله محارب درقرآن و سنت آشکارا بیان شده است.
در این جا به نقل آیه کریمه اکتفا می کنیم.
«انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینقوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الآخرة عذاب عظیم»(61)
«کیفرآنان که با خدا و رسول او به محاربه برخیزند و در زمین به فساد کوشند جز این نباشد که آنان را به قتل رسانده یا به دار آویزند، یا دست و پایشان را به خلاف ببرند (دست راست را پای چپ یا بالعکس) یا نفی بلد و تبعید کنند. این خواری عذاب دنیای آنان است و در آخرت باز به عذابی بزرگ معذب خواهند بود.»

2-اقدامات تروریستی با اهداف سیاسی

استفاده ازخشونت برای اهداف سیاسی را به دو دسته می توان تقسیم کرد:
الف-اقدامات تروریستی علیه مردم
فرد یا گروه و سازمانی که با اهداف سیاسی، به طور مستقیم جان، مال، آبروی مردم بی گناه، زنان و کودکان و... را مورد حمله قرار دهند، این گونه اقدامات با هرهدفی که سازمان دهی شود از نگاه وجدان بشری محکوم است و مصداق تروریسم محسوب می شود. در اسلام حتی در دفاع مشروع، کشتن افراد بی گناه، تعقیب فراریان، کشتن اسیران، زنان، کودکان، تخریب جنگل ها، درختان، آلوده کردن آب ها، تعرض به ناموس مردم و پرده دری مجاز شمرده نشده است. در کتاب های حدیثی و تاریخی و ممنوع بودن این گونه اقدامات غیر انسانی حتی در دفاع های مشروع تصریح شده است.
در این جا به ذکر چند نمونه اکتفا می کنیم:
امام صادق -علیه السلام-فرمودند: پیامبر گرامی اسلام -صلی الله علیه وآله و سلم- هنگامی که می خواست سپاهی را برای جنگ اعزام کند. آنان را فرا می خواند و در برابرشان می نشست و می فرمود: «با نام خدا و برای خدا و در راه خدا سفر را آغاز کنید، نیرنگ و حقه نزنید، مثله نکنید، سالخوردگان، کودکان و زنان را نکشید، درختی را نبرید مگر مجبور شوید.»(62)
امام صادق از امام علی -علیه السلام- نقل کرده است که پیامبر -صلی الله علیه وآله و سلم- از ریختن سم (استفاده از سلاح شیمیایی) در سرزمین مشرکان نهی کرد.(63)
حضرت علی -علیه السلام-در جنگ صفین به نیروهای خویش چنین سفارش کرد:
«هرگز با دشمن جنگ را آغاز نکنید تا آنان آغاز کنند، فراریان را نکشید، بر زخمیان متازید، هتک حرمت و عورت نکنید، از مثله کردن بپرهیزید، وارد خانه های آنان مشوید، بر زنان حمله نکنید و به کسی دشنام ندهید.»(64)
هم چنین آن حضرت یاران خود را تعرض به خانواده و کودکان (65) بر حذر می داشت، از پرده دری، برداشتن اموال دشمن، (66) ستم به کشاورزان، اسارت گرفتن کودکان، (68) تاختن بر زخمیان، (69) تصرف چهارپایان، محروم کردن از آب آشامیدنی(70) بر حذر می داشت. هم چنین از جمله سفارش های پیامبر به سپاهیان این بوده است: «صومعه نشینان (عبادت کنندگان خدا) را نکشید، (71) بازرگانان مشرکان را نیازارید، (72) فرستادگان و گروگان ها را نکشید،(73) آن که در خانه را به روی خود ببندد مصون است.»(74) هم چنین از کشتن افراد زمین گیر، نوجوان، خدمت کاران و اجیران در جنگ ها نهی می کرد.(75) نیز از آتش زدن درختان و محصولات کشاورزی به شدت منع می کرد.(76)
«هر گروهی و کشوری بر اساس عقیده، اندیشه و منافع خود درباره آن ها قضاوت می کند؛ تعدادی آن ها را تروریست و فعالیت آنان را اقدامات تروریستی معرفی می کنند و تعدادی، آنان را مبارز در راه آزادی و اقدامات آنان را دفاع مشروع قلمداد می کنند.»
ب-اقدامات تروریستی علیه حکومت ها
تاکنون روشن شد که هر نوع اقدام خشونت آمیز که به طور مستقیم جان و مال و آبروی مردم بی گناه، زنان وکودکان را مورد تعرض و حمله قرار دهد با هر هدف و انگیزه ای که باشد، اقدامی تروریستی است و از نگاه وجدان بشری و فقه اسلامی محکوم است.
اینک بحث درباره آن قسمت از اقدامات خشونت آمیز است که با اهداف سیاسی و برای براندازی حکومتی یا صدمه زدن به آن یا حفظ آن انجام می گیرد. در این گونه عملیات خشونت آمیز نوک پیکان حمله به سمت دشمن است، ولی در این میان جان و مال عده ای افراد بی گناه نیز مورد تعرض قرار می گیرد.
این قسمت از اقدامات خشونت آمیز از موارد اختلاف گروه ها، سازمان ها و کشورهای مختلف است. هر گروهی و کشوری بر اساس عقیده، اندیشه ومنافع خود درباره آن ها قضاوت می کند؛ تعدادی آن ها را تروریسم و فعالیت آنان را اقدامات تروریستی معرفی می کنند و تعدادی، آنان را مبارزه در راه آزادی و اقدامات آنان را دفاع مشروع قلمداد می کنند.
پیشتر درباره دفاع مشروع و معیارهای تشخیص اقدامات تروریستی از دفاع مشروع به تفصیل سخن گفتیم و اینک سخن در آن دسته از اقدامات خشونت آمیزی است که افراد، گروه ها و یا حکومت ها با انگیزه های سیاسی ودر خارج از چارچوب شرایط و ضوابط دفاع مشروع بر حکومتی تحمل می کنند. این گونه اقدامات از نگاه فقه اسلامی محکوم است و کسانی که به این قبیل اقدامات خشونت آمیز متوسل می شوند، به عنوان «یاغی ویغاه» معرفی شده اند. بنابراین این دسته از اقدامات تروریستی از نگاه فقه از مصداق های «بغاه» است.
شیخ طوسی در تعریف «بغاه» نوشته است:
«هر کسی که بر امام عادل (حکومت مشروع) خروج کند و بیعت اش را بشکند و با دستورهای حاکم مخالفت کند، یاغی است و بر حاکم جایز است با او مبارزه کند.»(77)
سید مرتضی(78)، ابن براج(79)، راوندی(80)، ابن حمزه(81) کیذری(82)، ابن ادریس(83)، محقق حلی(84)، یحیی بن سعید حلی (85)، علامه حلی(86)، شهید اول(87) نیز تعریف هایی مشابه آنچه از شیخ نقل شد، ارائه داده اند. واژه بغی، باغی وبغاه از آیه 9 سوره حجرات گرفته شده است.
خداوند متعال می فرماید:
«وان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احداهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفی إلی امرأ الله فان فائت فاصلحوا بینهما بالعدل و اقسطوا ان الله یحب المقسطین»(88)
«اگر دو طایفه از مومنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید، و اگر (باز) یکی از آن دو، بر دیگری تعدی کرد، با آن (طایفه ای ) که تعدی می کند بجنگید تا به فرمان خدا باز گردد. پس اگر بازگشت، میان آن ها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید که خدا دادگران را دوست دارد.»
خداوند متعال تکلیف های مؤمنان درقبال اختلاف های داخلی مسلمانان را در امور زیر معرفی می کند:
الف:سازش دادن، میان طرف های درگیر؛
ب:پیکار با متجاوزان؛
ج:به هم آمیختن اصلاح با داوری عادلانه.
آیه درباره نزاع مؤمنان با یکدیگر است. خداوند متعال در آیه بالا می فرماید اگر عده ای از مؤمنان بر دیگری تعدی و تجاوز کند، با آن که تعدی می کند و یاغی است، بجنگید تا به فرمان خدا باز گردد.
فقیهان کسانی را که بر حکومت مشروع و امام عادل خروج و تعدی کند و دست به اقدامات تروریستی بزنند، تعدی بر مؤمنان دانسته و آنان را هم یاغی معرفی کرده اند.
مرحوم کاشف الغطاء نوشته است:
«هر کسی که بر امام -علیه السلام- یا نایب عام یا خاص او تعدی کند و از اطاعتش سرپیچی کند، داخل در «بغاه» و جزو آنان شمرده می شود.»(89)

پی نوشت ها:

1-Terror
2-Terrorism
3-Terrorist
4-دکتر عباس آریانپور، فرهنگ کامل انگلیسی، فارسی، ج5،ص5709؛ مصطفی مصباح دباره، الارهاب، منشورات جامعه بتغازی، لیبی، الطبعه الاولی 1990، ص 44؛ علی آقا بخشی، فرهنگ علوم سیاسی، نشر چاپار، 1379، ش، ص 563؛ محمد حسین شاملو احمدی، فرهنگ اصطلاحات و عناوین جزایی، اصفهان، نشر دادیار،ج1،ص130.
5-Dona.M.Schlaghech, op.cit, p.120
6-U.N.GADR/46 Sess.Sup.mo.10at 238-240un.Doc.A/46/10"1991".
8-فرهنگ اصطلاحات و عناوین جزائی، ص 131.
9-آندرو بوسا، بزهکاری بین المللی، ترجمه نگار رخشائی، انتشارات گنج دانش، ص 20.
10-فرهنگ اصطلاحات و عناوین جزایی،ج1،ص1380.
11-همان.
12-الارهاب، ص 44.
13-فرهنگ علوم سیاسی، ص 584.
14-ر.ک:ژرژدل و کیو؛ تاریخ فلسفه حقوق، ترجمه دکتر جواد واحدی، ص 68؛ ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، انتشارات بهنشر، 1365ش،ج1،ص92.
15-ر.ک به اصول 47،40،36،32،22،19قانون اساسی.
16-ماده 61 مجازات اسلامی؛ هر کسی در مقام دفاع از نفس با عرض و یا ناموس و یا مال خود یا دیگری و یا آزادی تن خود یا دیگری در برابر هرگونه تجاوز فعلی یا خطی قریب الوقوع، عملی انجام دهد که جرم باشد، در صورت اجتماع شرایط زیر قابل تعقیب و مجازات نخواهد بود: الف) دفاع با تجاوز و خطر متناسب باشد؛ ب)عمل ارتکابی بیش از حد لازم نباشد؛ ج)توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت عملاً ممکن نباشد.
17-ماده 51 منشور:در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانی که شورای امنیت اقدامات لازم را برای حفظ صلح و امنیت بین المللی به عمل آورد، هیچ یک از مقررات منشور به حق طبیعی دفاع مشروع خواه فردی یا دسته جمعی لطمه ای وارد نخواهد کرد... علی اکبر خسروی، حقوق بین الملل و دفاع مشروع، موسسه فرهنگی آفرینه، 1373ش،ص133.
18-شرایع الاسلام، دارالهدی، ج1-4، ص 966.
19-الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بیروت، دارالعالم الاسلامی، ج9، ص 348.
20-جواهر الکلام،بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج41، ص 651.
21-شیخ جعفر کاشف الغطاء، کشف الغطاء، مرکز النشرالتابع المکتب الاعلام الاسلامی، ج4، ص 288.
22-فریده محمد علی پور، دفاع مشروع در حقوق بین الملل، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران 1379، ص 55.
23-مانند قطنامه 378 مجمع عمومی در سال 1950م با عنوان «وظایف دولت ها در صورت بروز مخاصمات".
24-ماده 1 قطعنامه تعریف تجاوز. قطعنامه شماره 2314 مورخ 14 دسامبر 1974 م این قطنامه در 8 ماده به تعریف تجاوز، شناسایی متجاوز، انواع تجاوز، آثار تجاوز پرداخته است.
25-نمونه معروف آن طرح اتحاد جماهیر شوروی در کنفرانس خلع سلاح در سال 1933م است.
26-مانند طرح هایی که سومین اجلاس کمیسیون حقوق بین المللی درسال 1951 ارائه داد.
27-مانند حمله ایتالیا به حبشه یا حمله شوروی به فنلاند، دفاع مشروع در حقوق بین الملل، ص 57.
28-کشف الغطاء، ج4، ص 288.
29-کشف الغطاء، ج4، ص 292.
30-محمد شفیعی، بررسی مشروعیت دخالت های نظامی بشر دوستانه از نگاه حقوق بین الملل، مجله حقوقی، شماره 20، ص 371.
31-شرایع الاسلام، ج 1-4، ص 966.
32-در ماده 61 قانون مجازات اسلامی آمده است: (شرایط دفاع مشروع آن است که: یک)دفاع با تجاوز و خطر متناسب باشد؛ دو) عمل ارتکابی بیش از حد لازم نباشد...
33-ICJ.Reports, 1996, para.30
به نقل از دفاع مشروع در حقوق بین الملل، ص 100.
34-الروضه البهیه فی شرح اللعمه الدمشقیه،ج9،ص350.
35-جواهر الکلام، ج 41، ص656، شرایع الاسلام، ج 1-4،ص967.
36-بحث مفصل درباره محاربه و احکام فقهی و فروعات مربوط به آن به مقاله مستقل و مفصلی نیاز دارد و این نوشتار گنجایش طرح همه آن مباحث را ندارد؛ لذا به مقدار نیاز و در حد روشن شدن موضوع به این موضوع خواهیم پرداخت.
37-تاج العروس،ج1،ص204؛ لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج3،ص99؛ القاموس المحیط، بیروت، دارالجیل، ج1، ص54؛ معجم مفردات الفاظ القرآن، المکتبه المرتضویه، ص 110.
38-سوره مائده(5) آیه 33 و 34؛ سوره بقره (2) آیات 278، 279؛ سوره انفال (8) آیات 57 و 58، سوره توبه(9)آیه107؛ سوره محمد(47)آیه 4.
39-شرایع الاسلام، ج4، ص 180.
40-المقنعه، ص 804.
41-المبسوط ، ج8، ص 47، کتاب الخلاف، دارالکتب العلمیه، ح3، ص209.
42-فقه القرآن، ج2،ص378.
43-السرائر، ج3،ص 505.
44-الوسیله، ص 206.
45-تبصره المتعلمین، ص 190.
46-تحریرالاحکام، ج2،ص322.
47-الارشاد،ج2،ص185.
48-قواعد الاحکام،ج2،ص272.
49-ایضاح الفوائد، ج4، ص 542.
50-الدروس الشرعیه،ج2،ص59.
51-الروضةالبهیه،ج9،ص290.
52-جواهرالکلام، ح41،ص564.
53-تحریرالوسیله،ج2،ص442.
54- الروضةالبهیه،ج9،ص290.
55-شرایع الاسلام، بیروت، دارالاضواء، ج4، ص180؛ جواهرالکلام،ج41،ص46.
56-عن محمدبن مسلم عن ابی جعفر-علیه السلام-قال: من شهر السلاح فی مصر من الامصار فعقر اقتص منه و تفی من تلک البلد، و من شهر السلاح فی مصر من الامصار و ضرب و عقر و اخذ المال و لم یقتل فهو محارب فجزائه جزاء المحارب... وسائل الشیعه، ج18،ص532.
57-عن ضدبس، عن ابی جعفر -علیه السلام- قال: من حمل السلاح باللیل فهو محارب الا ان یکون رجلا لیس من اهل اتریبه. وسائل الشیعه، ج18، ص 537.
58-وسائل الشیعه،ج18، ص 534.
59-همان،ج18،ص534.
60-همان،ج18،ص535.
61-سوره مائده(5) آیه 33. در آیه شریفه دو عنوان آمده است: «محارب» و «مفسد». آیا این دو عنوان مستقل از یکدیگرند یا نه، مورد بحث و گفت و گوی فراوان هم در میان مفسران و هم در میان فقیهان است.
62-عن ابی عبدالله -علیه السلام- قال: کان رسول الله -صلی الله علیه و آله وسلم) إذا اراد ان یبعث سریه دعاهم فاجلسهم بین یدیه ثم یقول: سیروا بسم الله و بالله و فی سبیل الله، لا تغلو و لا تمثلوا و لا تغدروا؛ و لا تقتلوا شیخا فاینا و لا صبیا و لا امراه و لاتقطعوا شجرا الا ان تضطروا الیها. الفروع من الکافی، بیروت، دار صعب،ج5،ص27.
63-«نهی رسول الله ان یلفی السم فی بلاد المشرکین».همان.
64-لا تبووا القوم بقتال حتی یبدوکم. و لا تقتلوا مدبرا و لا تجهزوا علی صریح و لا انهتکوا عوره و لا تمتلوا و لا تدخلوا رجال القوم و لا تهیجوا امرأه و لا تسبوا احدا. تذکره الخواص، ص 91.
65-المناقب، ابن شهر آشوب.
66-الکامل فی التاریخ، ج3،ص293.
67-بحارالانوار، بیروت،ج97،ص33.
68-الفروع من الکافی، ج5،ص12.
69-تاریخ طبری،ج6، ص 3282.
70-تاریخ یعقوبی، ج2،ص200.
71-سنن بیهقی،ج 9،ص90.
72-همان.
73-بحارالانوار، بیروت،ج97،ص31.
74-فتوح البلدان، ص 53.
75-المصنف،ج5،ص200.
76-سنن النبی، ص 85.
77-النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، ج9،ص53.
78-الانتصار،ص19،به نقل از مجموعه سلسله الینابیع الفقیه، ج9.
79-المهذب، ص101،به نقل از مجموعه سلسله الینابیع الفقیه، ج9.
80-فقه القرآن، ص137،به نقل از مجموعه سلسله الینابیع الفقیه، ج9.
81-الوسیله،ص163،به نقل از مجموعه سلسله الینابیع الفقیه، ج9.
82-اصباح الشیعه،ص169،به نقل از مجموعه سلسله الینابیع الفقیه، ج9.
83-السرائر،ص183،به نقل از مجموعه سلسله الینابیع الفقیه، ج9.
84-شرایع الاسلام،ص216،به نقل از مجموعه سلسله الینابیع الفقیه، ج9.
85-الجامع للشرایع،ص238،به نقل از مجموعه سلسله الینابیع الفقیه، ج9.
86-قواعدالاحکام،ص245،به نقل از مجموعه سلسله الینابیع الفقیه، ج9.
87-اللمعه الدمشقیه، ص275،به نقل از مجموعه سلسله الینابیع الفقیه، ج9.
88-سوره حجرات (49)آیه 9.
89-کشف الغطاء، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،ج4،ص367.

منبع: HTTP://WWW.NOORMAGS.ORG
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان