ماهان شبکه ایرانیان

شب یلدا: پس از این زاری مکن

شب یلدا یعنی انار و هندوانه و حافظ خوانی، شب یلدا یعنی دورهم جمع شدن و بی‌خیال گوشی و اینستاگرام و تلگرام و همه گرام‌های دیگر؛ اما شب یلدا برای سینما دوستان یعنی دوباره و چندباره دیدن شب یلدای کیومرث پوراحمد

شب یلدا یعنی انار و هندوانه و حافظ خوانی، شب یلدا یعنی دورهم جمع شدن و بی‌خیال گوشی و اینستاگرام و تلگرام و همه گرام‌های دیگر؛ اما شب یلدا برای سینما دوستان یعنی دوباره و چندباره دیدن شب یلدای کیومرث پوراحمد. «شب یلدا» را هر شبی از سال که ببینی لذت‌بخش است، از آن فیلم‌هایی است که تاریخ انقضا ندارد. از آن فیلم‌هایی که خود فیلم‌سازش هم‌فکر نمی‌کرده چنین شاهکاری بیافریند. شاهکاری که نه کهنه می‌شود و نه رنگ زمان می‌گیرد؛ همیشه زیباست و فریبنده و دلربا. شب یلدا نقطه اوج فیلم‌سازی پوراحمد است. نقطه اوجی که شاید با «اتوبوس شب» کمی به آن نزدیک شد، اما به آن نرسید.

«شب یلدا» نقطه عطف کارنامه بازیگری فروتن هم هست. روزهایی که حامد بهداد و نوید محمد زاده نبودند، این فروتن بود که جوان عصبی و پرخاشگر سینما بود. در میان همه عصیان و لجام‌گسیختگی شخصیت‌هایش، در میان همهمه «قرمز»و  «شوکران» و «اعتراض»، فروتن، حامد «شب یلدا» را آفرید. مردی آرام و تنها که تا امروز یکی از ماندگارترین شخصیت‌های سینمای ایران است؛ و این خودش کار بزرگی است. این‌که در میان شخصیت‌هایی مثل حمید هامون، حاج کاظم آژانس شیشه‌ای که همه از جنس اعتراض هستند و عاصی و خسته، حامد در آرامش و سکوت تنهایی‌اش را می‌پذیرد، آن را جشن می‌گیرد و ماندگار می‌شود. حامد شما را به جشن تنهایی‌اش دعوت می‌کند و بیننده حس می‌کند تنها میهمان این جشن ساده و بی زرق‌وبرق است. همین سادگی و تنهایی است که «شب یلدا» را جذاب می‌کند؛ و البته از جسارت پوراحمد هم نباید گذشت. جسارتی که فیلمی بی‌بدیل می‌سازد.

shabeyaldaposhtesahne1 از همان سکانس اول پوراحمد با پلان‌های شجاعانه مخاطبش را مجذوب می‌کند. صحبت حامد و نازی در آستانه جدایی از پشت گیت فرودگاه، حائلی چند سانتی که این دو را از هم جدا کرده، بازگشت حامد از فرودگاه و ترانه زاری نکن ویگن، کلوزآپ‌های فروتن که عاشقانه زار می‌زند، همه ناشی از همان جسارتی است که گفتم. کدام کارگردانی ممکن است فیلمش را این‌گونه شروع کند؟ فیلمی که از لحظه اول به بیننده می‌گوید تا آخر تماشا می‌کنی، مجذوب می‌شوی و فراموش نمی‌کنی. راحت‌ترین کار این است که به یک فیلم‌ساز بگویید فیلمی بسازد با یک بازیگر و یک لوکیشین. سخت‌ترین کار این است که کارگردانی فیلمی بسازد با یک بازیگر و یک لوکیشین که از ریتم نیافتد، جذاب باشد، بیننده را همراه کند و حوصله‌اش را سر نبرد. «شب یلدا» برای خودش یک درس کارگردانی به تمام معناست، درس بازی گرفتن از بازیگر، درس دکوپاژ و کارگردانی؛ اما آنچه شب یلدا را خاطره‌انگیز و ماندگار می‌کند هیچ‌کدام از این‌ها نیست.
zimg_001_5«شب یلدا» عاشقانه‌ترین فیلم سال‌های اخیر سینمای ایران است. فیلمی عاشقانه که یک سرش دائماً غائب است. صدایش را گهگاهی می‌شنویم و گهگاهی عکس‌هایش را می‌بینیم و از ورای خاطرات حامد تصویرش را. مونولوگ‌های حامد در مقابل آیینه وقتی خودش را متقاعد می‌کند همسرش بازمی‌گردد، وقتی به خودش امید می‌دهد او هنوز دوستش دارد، همه این‌ها دست‌به‌دست هم می‌دهند تا عشق حامد تا مغز استخوانتان نفوذ کند. داستان شب یلدا در یک سال می‌گذرد اما حامد از بعد از رفتن همسر و دخترش فقط یک‌شب طولانی را می‌گذارند. یک سالی که شب یلدای زندگی اوست. بلندترین شب زندگی‌اش که انگار پایانی ندارد. وقتی از فرودگاه بازمی‌گردد، وارد خانه تاریک و خالی‌اش می‌شود، عروسک خرس صورتی جامانده دخترش را می‌بیند، از پشت پنجره زندگی جاری بیرون را تماشا می‌کند فقط پرده‌های کلفت را می‌کشد و وارد شب یلدا می‌شود. حتی اناری مچاله شده که تا آخر فیلم یکی از همدم‌های حامد است قرابت زندگی حامد با «شب یلدا» را تقویت می‌کند. میهمانان حامد البته تنهایی‌اش است و خاطراتش. گهگاهی شک و تردیدهایش و گهگاهی هم همدم تلفنی به نام پریا که نه می‌داند چه شکلی است و نه او می‌داند حامد چه شکلی است. در پس پنجره حامد شب و روز می‌گذرد، بازسازی خانه روبرویی تمام می‌شود، برف می‌بارد و سال نو می‌شود؛ اما حامد در پشت این پرده‌های کلفت هنوز مشغول عشق‌بازی با خاطراتش است. انگار که درون آن‌ها حبس شده است و میلی هم به فرار ندارد. وقتی لحظه سال‌تحویل سقف خانه فرومی‌ریزد تازه متوجه خانه کهنه و درهم فروریخته حامد می‌شویم.

635862894481590161 خانه حامد که غار تنهایی‌اش است در حال فروریختن است و او دیر یا زود مجبور به انتخاب خواهد شد؛ یا در دل خاطراتش غرق می‌شود یا از پس غبار خاطرات رنگ و رو رفته‌اش، بعدازاین شب یلدای طولانی، اولین روز زمستان را شروع خواهد کرد. همه این عناصر و ما به ازای بصری آن‌ها آن‌قدر درست قرارگرفته که مخاطب را شوکه می‌کند. شب یلدا فقط مخصوص عشاق سینما نیست. یک بیننده عادی هم با دیدن شب یلدا مسحور زیبایی طولانی‌ترین شب زندگی قهرمان فیلم می‌شود. «شب یلدا» سیاسی‌ترین فیلم سال‌های اخیر سینمای ایران هم هست. پوراحمد بی‌تعارف موانع و ممنوعیت‌های عشق را به انتقاد می‌کشد و تنهایی حامد را نه که به دلیل مهاجرت همسرش بلکه شرایط سخت زندگی زوجی دگراندیش در جامعه مرتبط می‌کند. این هم نمونه دیگری است از جسارت فیلم‌سازی که در ورای یک داستان عاشقانه، صدای هزاران عشاق جدا مانده و سرگردان دیگر می‌شود. «شب یلدا» اما یک خاصیت خیلی مهم دارد که بدون آن شاید معنای امروزش را نمی‌یافت و آن استفاده از موسیقی است. پوراحمد به‌جای استفاده کلیشه‌ای از تصنیف‌های قدیمی و تقویت حس نوستالژی بیننده، از خاصیت دراماتیک موسیقی استفاده می‌کند. از همان ابتدای فیلم و ترانه زاری نکن ویگن تا اجرای مهناز از همین ترانه روی پیانو و تا صحنه تولد نازی که بدون حضورش برگزار می‌شود؛ و چقدر این سکانس زیباست. پدری تنها تولد دخترش را جشن گرفته و علی‌رغم غم سنگین تنهایی، سعی می‌کند بخندد، شاد باشد و گریه نکند. نبردی که از اول بازنده آن است، وقتی در میان خنده اشک می‌ریزد، در حال رقص اشک می‌ریزد. اینجا می‌تواند نقطه سقوط حامد باشد؛ سقوطش به غار تنهایی و خاطراتش و دفن شدنش در آن. انگار حامد انتخابش را کرده است؛ اما مسلماً تقدیر برنامه دیگری برای او دارد. اگر این‌گونه نبود که صرف یک قرابت معنایی چنین فیلم تلخی را برای شب یلدا پیشنهاد نمی‌کردیم. «شب یلدا» یادآور این است که در پس تاریک‌ترین و طولانی‌ترین شب‌ها هم روزی است پرنور و پرامید. وقتی حامد به دلیل بیماری مادر بیمارش مجبور به ترک خانه می‌شود، پریای مرموز بالاخره از راه می‌رسد. در یک روز برفی، روزی که بالاخره شب یلدای حامد تمام‌شده است، پریا وارد خانه حامد می‌شود و درنهایت پرده‌ها را کنار می‌زند. بعد از یک سال نور وارد خانه می‌شود و زندگی در جریان بیرون به درون راه می‌یابد. گرچه حامد عازم سفر است تا شاید با مادرش وداع کند، اما شماره تلفنش کف دست پریا حک‌شده است و در آخرین سکانس خون پریا بر نقاشی حامد حک می‌شود. عاشقانه حامد پایان نمی‌یابد بلکه مسیری تازه در پیش می‌گیرد.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان