انسانها وقتی به سن جوانی و بزرگسالی میرسند، برای تأمین معاش و گذران زندگی مجبورند کار کنند و پول دربیاورند و مخارجشان را تأمین کنند، اما حوادث یا بیماریهایی هم در طول زندگی رخ میدهد که باعث میشود انسان توانایی کار کردن را از دست بدهد. ازکارافتادگی میتواند در حین کار به وقوع بپیوندد یا فرد یک بیماری لاعلاج بگیرد و ازکارافتاده شود.
به گزارش ، شهروند نوشت: معمولا ازکارافتادگی در حین کار برای کارگرانی پیش میآید که در کارخانههایی با مشاغل سخت کار میکنند. قانون برای ازکارافتادگانی که دیگر توانایی کار کردن را ندارند، قوانینی را تعیین کرده است که با توجه به آن کارفرما باید تدابیری بیندیشد و حقوق و مزایای ازکارافتادگان را پرداخت کند.
اگر بیمهشدهای مطابق با نظر پزشک معالج پس از خاتمه درمان توان انجام کار را باز نیابد، به کمیسیون پزشکی معرفی خواهد شد. این بیماران باید گواهی پزشک معالج را همراه با خلاصهای از درمانهای انجامشده و خاتمه درمان به شعبه محل بیمهپردازی خود ارایه دهند و شعب تأمیناجتماعی پس از کنترل سوابق بیمهای و طی مراحل قانونی، بیمهشده را برای تعیین نوع و درصد ازکارافتادگی به کمیسیون پزشکی معرفی میکند. رأی کمیسیون بدوی پس از صدور به بیمهشده ابلاغ میشود و بیمهشده درصورت قبول نداشتن رأی صادره میتواند حداکثر ظرف مدت یکماه از تاریخ ابلاغ، اعتراض کتبی خود را به شعبه تأمیناجتماعی مربوطه اعلام کند. درصورت اعتراض بیمهشده، شعبه تأمیناجتماعی او را به کمیسیون پزشکی تجدیدنظر معرفی میکند. البته آرایی که درخصوص ادامه درمان صادر شوند، قابل اعتراض نیست و بیمهشده پس از خاتمه درمان مجددا با گواهی پزشک معالج از طریق شعبه به کمیسیون پزشکی معرفی خواهد شد.
استفاده از مستمری ازکارافتادگی
اگر درصد ازکارافتادگی بیمهشده بین ١٠ تا ٣٣درصد باشد و او در اثر حوادث ناشی از کار دچار آسیب شده باشد، استحقاق دریافت غرامت نقص عضو را خواهد داشت و اگر میزان کاهش توانایی انجام کار بیمهشده براساس نظر کمیسیون پزشکی بین ٣٣ تا ٦٦درصد باشد، درصورتی که صدمه وارده به بیمهشده بر اثر حوادث ناشی از کار باشد، وی ازکارافتاده جزیی شناخته میشود و درنهایت، درصورتیکه بیمهشده طبق نظر کمیسیون پزشکی ٦٦درصد و بیشتر توان خود را از دست داده باشد، چه این صدمه ناشی از کار و بیماری حرفهای باشد و چه بر اثر حوادث و بیماریهای عادی، ازکارافتاده کلی شناخته میشود.
چنانچه بیمهشدهای بر اثر حوادث غیر ناشی از کار یا بیماریهای عادی آسیبدیده و توانایی خود را حسب نظر کمیسیونهای پزشکی پیشبینیشده از دست بدهد، در چارچوب قانون و با احراز شرایط قانونی مورد حمایت قرار میگیرد. در این صورت مستمری تنها به بیمهشدهای تعلق میگیرد که ظرف ١٠سال قبل از وقوع حادثه غیر ناشی از کار یا شروع بیماری منجر به ازکارافتادگی کلی حداقل دارای یکسال سابقه پرداخت حقبیمه و ظرف یکسال قبل از وقوع حادثه یا بیماری مورد بحث نیز دارای ٩٠روز سابقه پرداخت حقبیمه باشد. میزان مستمری ازکارافتادگی کلی بیمهشدگان تأمیناجتماعی به سابقه پرداخت حقبیمه و مزد یا حقوق بیمهشده ظرف ٧٢٠روز قبل از وقوع حادثه یا شروع بیماری بستگی دارد.
براساس قانون تأمین اجتماعی، هر نوع بیماری منجر به کاهش قدرت کار درحد ازکارافتادگی نمیشود، بلکه این کاهش باید پایدار باشد، زیرا تایید کاهش توانایی در کمیسیونهای پزشکی پس از خاتمه درمان و غیرقابل علاج تشخیص داده شدن بیماری و به ثمر نرسیدن خدمات توانبخشی انجام میشود. طبق ماده ٧٠ قانون تأمیناجتماعی، بیمهشدگانی که طبق نظر پزشک معالج غیرعلاج تشخیص داده میشوند، پس از انجام خدمات توانبخشی و اعلام نتیجه توانبخشی یا اشتغال، چنانچه طبق نظر کمیسیونهای پزشکی موضوع ماده ٩١ این قانون توانایی خود را کلا یا بعضا از دست داده باشند، به سه حالت تقسیم میشوند.
بر این اساس، هرگاه درجه کاهش قدرت کار بیمهشده ٦٦درصد و بیشتر باشد، به نحوی که نتواند با اشتغال به کار سابق یا کار دیگری بیش از یکسوم از درآمد قبلی خود را به دست آورد، ازکارافتاده کلی شناخته میشود و چنانچه میزان کاهش قدرت کار بیمهشده، بین ٣٣ تا ٦٦درصد و به علت حادثه ناشی از کار باشد، به نحوی که با اشتغال به کار سابق یا کار دیگر، فقط قسمتی از درآمد خود را به دست آورد، ازکارافتاده جزیی شناخته میشود. همچنین اگر درجه کاهش قدرت کار بیمه شده بین ١٠ تا ٣٣درصد بوده و به موجب آن حادثه ناشی از کار باشد، مستحق دریافت غرامت نقص مقطوع میشود. بیمهشدهای که در اثر حادثه ناشی از کار، ازکارافتاده کلی شناخته شود، بدون در نظر گرفتن مدت پرداخت حق بیمه استحقاق دریافت مستمری ازکارافتادگی کلی ناشی از کار را خواهد داشت.
ازکارافتادگی کارمندان
درخصوص کارمندان دولت و نیز نهادهای عمومی و شهرداریها، شرایط تا حد زیادی همانند افراد تحت پوشش تأمیناجتماعی است. به موجب ماده٨٠ قانون امور استخدامی کشوری، هرگاه مستخدم رسمی به علت حادثه ناشی از کار یا به سبب انجام وظیفه علیل یا ناقص شود، به نحوی که از کارکردن بماند، وظیفه ازکارافتادگی دریافت میکند. میزان وظیفه ازکارافتادگی این دسته از افراد، برابر است با میزان آخرین حقوق و مزایای مستخدم که مشمول کسور بازنشستگی است، با احتساب دو گروه بالاتر. اما چنانچه کارمند دستگاه دولتی یا عمومی یا شهرداریها به واسطه حادثه غیر از کار یا بیماری عادی از کار افتاده شود، حقوق دریافتی وی برابر است با یکسیام معدل حقوق و مزایا (میانگین دوسال آخر) ضرب در سنوات خدمت قابل قبول (حداکثر ٣٠ سال).
حمایت از کشاورزان روستایی
یکی از طرحهایی که پس از انقلاب اسلامی و با ابتکار شهید رجایی پایهگذاری شد، طرح حمایت از کشاورزان روستایی ازکارافتاده بود. براساس این طرح که بعدها به «طرح شهید رجایی» موسوم و بهعنوان یکی از وظایف مجموعه کمیته امداد امامخمینی(ره) تعریف شد، روستاییان با چهار شرط از حمایت دریافت مستمری ازکارافتادگی برخوردار میشدند. کشاورزبودن، زندگی در روستا، سن بالای ٦٠سال و نداشتن بضاعت مالی، چهار شرطی است که براساس آن، افراد واجد شرایط تحت پوشش حمایت ازکارافتادگی طرح شهید رجایی قرار میگیرند. این طرح تنها برای روستاییان کشاورز بوده و سایر افراد بهخصوص شهرنشینان را شامل نمیشود.
ازکارافتادگان بیحمایت!
اگر کسی نه کارمند باشد، نه کارگر و نه کشاورز روستایی، اما ازکارافتاده شود و درآمد لازم را نداشته باشد، قوانین تعیین تکلیف خاصی برای این گروه نداشته است. هرچند براساس قانون اساسی، تامین این افراد از نظر ازکارافتادگی جزو وظایف ذاتی دولت قلمداد شده، اما در قوانین عادی، اشاره مشخصی به این گروه از افراد نشده است و این افراد بهعنوان اشخاص نیازمند میتوانند زیرمجموعه نهادهای حمایتی
قرار بگیرند.
حقوق ازکارافتادگان
شاهرخ صالحیکرهرودی، حقوقدان و مدرس دانشگاه؛ هر شخصی ممکن است حین کار یا خارج از محل کار یا در زندگی روزمره، دچار حادثه یا بیماری شود که امکان کار کردن را بهطور جزیی یا کلی از دست بدهد و به اصطلاح «ازکارافتاده» شود. براساس اصل ٢٩ قانون اساسی، دولت موظف است «برخورداری از تامیناجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری و ازکارافتادگی و...» را برای «یکیک افراد کشور» تامین کند. اما سؤال اینجاست که حمایت از شخص ازکارافتاده به چه صورتی خواهد بود؟
افراد مختلف به اعتبار اینکه در کارگاههای مشمول قانون کار مشغول فعالیت یا مشمول قوانین استخدامی کشور هستند یا شغل آزاد دارند یا بیکارند، مشمول حمایتهای مختلفی از نظر ازکارافتادگی میشوند. درواقع، نوع و سطح حمایت از افراد شاغلی که دچار ازکارافتادگی میشوند، تفاوتهای زیادی با افرادی دارد که تحت پوشش بیمه نیستند یا بیکارند و ازکارافتاده میشوند.
حمایت از افراد شاغل تحت پوشش تامیناجتماعیحمایت مستمر از بیمهشدگانی که در معرض آسیبهای جسمی و مالی قرار میگیرند، یکی از کارکردهای مهم نظام بیمههای اجتماعی است. چنانچه بر اثر حادثه یا بیماری، قدرت فرد بیمهشده برای ادامه کار کاهش یابد و نتواند درآمد قبلی خود را کسب کند، سازمان تامیناجتماعی وی را تحت پوشش حمایتهایش قرار میدهد.
چنانچه بیمهشدهای در حین کار مشمول حادثه شده یا بر اثر کار به بیماری مبتلا و ازکارافتاده شود، بدون توجه به سابقه پرداخت حق بیمه و نیز میزان حقوق دریافتی، تحت حمایت کامل قرار میگیرد و از حقوق وظیفه ازکارافتادگی برخوردار میشود. اما اگر بیمهشدهای بر اثر حادثه خارج از کار یا بیماری عادی ازکارافتاده شود، شیوه حمایت تامیناجتماعی از وی متفاوت خواهد بود. بر این اساس، ابتدا وضع فرد در کمیسیون پزشکی مطرح میشود و سپس بر اساس درصد ازکارافتادگی و سابقه بیمه و نیز حق بیمه پرداختی فرد ازکارافتاده، برای او حقوق وظیفه تعیین خواهد شد. پس از بررسی کمیسیون پزشکی، اگر درصد ازکارافتادگی بیمهشده بین ١٠ تا ٣٣درصد باشد و او بر اثر حوادث ناشی از کار دچار آسیب شده باشد، استحقاق دریافت غرامت مقطوع نقص عضو را خواهد داشت. اما اگر میزان کاهش توانایی انجام کار بیمهشده براساس نظر کمیسیون پزشکی بین ٣٣ تا ٦٦درصد باشد، در صورتی که صدمه وارده به بیمهشده بر اثر حوادث ناشی از کار باشد «ازکارافتاده جزیی» شناخته میشود. همچنین اگر طبق نظر کمیسیون پزشکی ٦٦درصد یا بیشتر از ٦٦درصد توان کاری خود را از دست داده باشد، چه این صدمه بر اثر حادثه ناشی از کار و چه حوادث و بیماریهای عادی باشد، بیمهشده «ازکارافتاده کلی» شناخته میشود. در ازکارافتادگی جزیی، میزان مستمری فرد عبارت است از یکسیام حاصل ضرب درصد ازکارافتادگی در میزان سابقه حق بیمه پرداختی. اما در ازکارافتادگی کلی، یکسیام میانگین حقوق سنوات حق بیمه پرداختی مبنای عمل خواهد بود، البته به شرطی که از حداقل حقوق دریافتی در آن سال کمتر نباشد.
حمایت از افراد شاغل تحت قوانین استخدام کشوری
درخصوص کارمندان دولت و نیز نهادهای عمومی و شهرداریها، شرایط تا حد زیادی همانند افراد تحت پوشش تامیناجتماعی است. به موجب ماده ٨٠ قانون امور استخدامی کشوری، هرگاه مستخدم رسمی به علت حادثه ناشی از کار یا به سبب انجام وظیفه، علیل یا ناقص شود، به نحوی که از کار کردن بازماند، وظیفه ازکارافتادگی دریافت میکند. میزان وظیفه ازکارافتادگی این دسته از افراد، برابر است با میزان آخرین حقوق و مزایای مستخدم که مشمول کسور بازنشستگی است، البته با احتساب دو گروه بالاتر. اما اگر کارمند دستگاه دولتی یا عمومی یا شهرداریها به واسطه حادثهای غیر از کار یا بیماری عادی از کار افتاده شود، این مبلغ برابر است با یکسیام معدل حقوق و مزایا (میانگین دوسال آخر) ضرب در سنوات خدمت قابل قبول (حداکثر ٣٠سال).
حمایت از مشمولان طرح شهید رجایی
پس از انقلاب اسلامی، طرح حمایت از کشاورزان روستایی ازکارافتاده به ابتکار شهید رجایی مطرح شد. این طرح بعدها به «طرح شهید رجایی» موسوم و بهعنوان یکی از وظایف کمیته امداد امام خمینی(ره) تعریف شد. براساس این طرح، روستاییان با چهارشرط از حمایت دریافت مستمری ازکارافتادگی برخوردار میشوند:
نخست کشاورز بودن، دوم زندگی در روستا، سوم داشتن سن بالای ٦٠سال و چهارم نداشتن بضاعت مالی.
افراد دارای این شرایط تحت پوشش حمایت ازکارافتادگی طرح شهید رجایی قرار میگیرند. این طرح مختص روستاییان کشاورز است و دیگر افراد، بهخصوص شهرنشینان را شامل نمیشود.
حمایت از بیکاران ازکارافتاده
با تشریح شرایط سه گروه گفته شده، ممکن است یک فرد در جوانی یا میانسالی یا کهنسالی، به واسطه بیکاری یا پرداختنکردن حق بیمه یا مشکلات دیگر، درآمد لازم را نداشته باشد و در چنین شرایطی بر اثر بیماری، کهنسالی یا حادثه از کارافتاده شود. اگرچه براساس قانون اساسی، تامین اجتماعی این افراد از نظر ازکارافتادگی جزو وظایف ذاتی دولت قلمداد شده است، اما درخصوص این افراد در قانون بهطور روشن و صریح مقررهای وجود ندارد و هر گروه از این افراد ممکن است مشمول یکی از حمایتهای اجتماعی قرار گیرند. هر فردی که تحت پوشش هیچ یک از بیمههای اجتماعی نباشد، از نظر درمانی و سلامت میتواند تحت پوشش بیمه سلامت ایرانیان قرار گیرد و از مزایای دفترچه بیمه درمانی این نهاد بهرهمند شود، اما حمایت از، ازکارافتادگی و دریافت مستمری در صلاحیت این سازمان نیست و حسب مورد، به سازمان بهزیستی یا سازمان تأمیناجتماعی ارجاع میشود و به تفکیک دوره سنی، به این ترتیب قابل بررسی است:
دوره کودکی یا نوجوانی: در مورد فردی که در سن نوجوانی و قبل از اتمام دوران تحصیل و درحالیکه تحت تکفل سرپرست خانوادهای است که تحت پوشش یکی از بیمههای اجتماعی قرار دارد، بیمه اجتماعی سرپرست، مکلف به حمایت از تامیناجتماعی و آینده فرد مذکور خواهد بود. چنانچه سرپرست خانواده تحت پوشش هیچ یک از بیمههای اجتماعی نباشد، بهزیستی هزینه نگهداری و درمان فرد را متقبل خواهد شد.
دوره جوانی و میانسالی: چنانچه فردی بیکار و بدون درآمد به واسطه حادثه یا بیماری، ازکارافتاده کلی شود، اگر سرپرست خانوار باشد، میتواند مشمول یکی از حمایتهای کمیته امداد امامخمینی(ره) قرار گیرد. چنانچه ازکارافتادگی ناشی از یک معلولیت جسمی یا حرکتی باشد، در این صورت، حمایت از معلولان در دستور کار بهزیستی خواهد بود.
دوره سالمندی: هر فرد بالای ٦٠سال که امکان کار کردن را از دست داده و درآمد مشخصی نیز نداشته باشد، میتواند با مراجعه به کمیته امداد امامخمینی(ره) تحت پوشش حمایتی این نهاد قرار گیرد و از مستمری مربوط به مددجویان این کمیته برخوردار شود.
بررسی انواع ازکارافتادگی
حمیدرضا ابریشمی، حقوقدان؛ یکی از مباحث حقوق کار تعیین وضع کارگران ازکارافتاده به منظور استفاده از مزایایی است که قوانین تامیناجتماعی برای آنان در نظر گرفته است. برای مثال باید اشاره کرد که به موجب اصل 29 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت موظف است از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی را درخصوص فرد ازکارافتاده تامین کند.
این اصل مقرر میکند: «برخورداری از تأمیناجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراهماندگی، حوداث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی و دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یکیک افراد کشور تأمین کند.»
حمایت از کارگران ازکارافتاده
طبق این اصل قوانین عادی نیز در حمایت از کارگران ازکارافتاده گام برداشتهاند، در مبنای ایجاد این مقرره نیز باید گفت که از کارگران ازکارافتاده بهعنوان افرادی که از قدرت تولید و بهرهوری پایینی برخوردارند، یاد شده و لازم است در مواقعی که این قشر از کارگران دچار سانحه یا آسیب میشوند، مورد حمایت قرار گیرند. به همین علت بحث پیشرو درباره سازوکارهای حمایت از این قشر از کارگران در قانون تأمیناجتماعی است. همانطور که میدانیم ازکارافتادگی با بیماری متفاوت است. ازکارافتادگی میتواند ناشی از بیماری یا حادثه شغلی همچنین حادثه یا بیماری غیرحرفهای باشد.
ازکارافتادگی کلی
چنانچه کارگر به هر دلیل توانایی خود را به صورت کلی یا جزیی از دست بدهد، با توجه به درجه کاهش توانایی در دستهبندیهای مختلفی قرار میگیرد که در برخی موارد چنانچه کاهش توانایی ناشی از کار کارگر باشد، مورد حمایت بوده و چنانچه ناشی از غیرحرفه او باشد، مورد حمایت بیمه تأمیناجتماعی نیست، بنابراین ازکارافتادگی انواع مختلفی دارد. مورد نخست ازکارافتادگی کلی عبارت است از کاهش قدرت کار بیمهشده بهنحوی که نتواند با اشتغال به کار سابق یا کار دیگر بیش از یکسوم درآمد خود را به دست آورد، در چنین مواردی به تشخیص کمیسیون پزشکی باید درجه کاهش قدرت کار بیمهشده 66درصد و بیشتر باشد.
لازم است به این نکته اشاره شود که این نوع ازکارافتادگی اعم از اینکه ناشی از حادثه یا بیماری حرفهای باشد یا نباشد، مورد حمایت بیمه تامیناجتماعی است و به موجب آن مستمری ازکارافتادگی پرداخته خواهد شد، با این تفاوت که چنانچه ازکارافتادگی به موجب حادثه ناشی از کار یا بیماری شغلی باشد، مستمری کامل ازکارافتادگی پرداخت میشود، وگرنه به نسبت سنوات حق بیمه پرداختی، مستمری محاسبه و پرداخت میشود.
در مورد محاسبه ازکار افتادگی کلی نیز باید گفت این نوع ازکارافتادگی به این طریق محاسبه میشود که یکسیام متوسط حقوق ماهانه بیمهشده ضرب در سنوات پرداخت حق بیمه میشود، به نحوی که از صددرصد متوسط حقوق ماهانه او کمتر و از 50درصد آن بیشتر باشد. همچنین باید توجه داشت حقوق متوسط ماهانه که مبنای محاسبات قرار میگیرد، عبارت است از جمع 720 روزمزد (که برمبنای آن حق بیمه پرداختشده) قبل از وقوع حادثه تقسیم بر روزهای کارکرد ضرب در 30 است.
شایان ذکر است در مورد بیمهشدگانی که دارای همسر بوده یا فرزند یا پدر یا مادر تحت تکفل داشته باشند و مستمری استحقاقی آنان از 60درصد مزد یا حقوق متوسط آنان کمتر باشد، علاوه بر آن معادل ١٠درصد مستمری استحقاقی بهعنوان کمک مشروط بر آن که جمع مستمری و کمک از 60درصد تجاوز نکند، پرداخت خواهد شد.
ازکارافتادگی جزیی
مورد دوم ازکارافتادگی جزیی است که به کاهش قدرت کار بیمهشده به نحوی که با اشتغال به کار سابق یا کار دیگری فقط قسمتی از درآمد خود را به دست آورد، گفته میشود. در چنین موردی به تشخیص کمیسیون پزشکی باید میزان کاهش قدرت کار بیمهشده بین 33 تا 66درصد بوده، مضاف به علت حادثه ناشی از کار باشد، بنابراین ازکارافتادگی جزیی فقط در اثر حادثه ناشی از کار مشمول حمایت بیمه تامیناجتماعی است، بنابراین ازکارافتادگی ناشی از حادثه خارجی یا بیماری اعم از حرفهای یا غیرحرفهای را شامل نمیشود.
باید اضافه کرد که حوادث ناشی از کار، حوادثی است که در حین اجرای وظیفه و به سبب آن برای بیمهشده اتفاق میافتد و مقصود از حین اجرای وظیفه، تمام اوقاتی است که بیمهشده در کارگاه یا موسسههای وابسته یا ساختمانها و محوطه آنها مشغول به کار باشد یا به دستور کارفرما در خارج از محوطه کارگاه عهدهدار اجرای ماموریتی باشد، اوقات مراجعه به درمانگاه یا بیمارستان یا برای معالجات درمانی و توانبخشی و اوقات رفت و برگشت بیمهشده از منزل به کارگاه جزو اوقات اجرای وظیفه محسوب میشود، مشروط بر اینکه حادثه در زمان عادی رفت و برگشت به کارگاه اتفاق افتاده باشد، حوادثی که برای بیمهشده حین اقدام برای نجات سایر بیمهشدگان و مساعدت به آنان اتفاق میافتد، حادثه ناشی از کار محسوب میشود. میزان مستمری ازکارافتادگی جزیی عبارت است از حاصلضرب درصد ازکارافتادگی بیمهشده در مبلغ مستمری ازکارافتادگی کلی که ذکر شد.
ازکارافتادگی مشمول غرامت نقص مقطوع
مورد سوم ازکارافتادگی مشمول غرامت نقص مقطوع است که مطابق آن اگر درجه کاهش قدرت کار بیمهشده به تشخیص کمیسیون پزشکی بین 10 تا 33درصد و موجب آن حادثه ناشی از کار باشد، بیمهشده استحقاق دریافت غرامت نقص مقطوع را خواهد داشت. میزان آن عبارت است از 36 برابر مستمری استحقاقی مقرر در بند یک ضرب در درصد ازکارافتادگی. در پایان باید گفت با بررسی موارد گفته شده در بالا به این نتیجه میرسیم که کارگران ازکارافتاده نیز مورد حمایت قانونگذار قرار گرفتهاند منتها درصد ازکارافتادگی بر نوع و میزان حقوق آنان تأثیر گذاشته است.