سوره قدر مکى است و پنج آیه دارد
بِّسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَنزَلْنَهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ(1)وَ مَا أَدْرَاک مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ(2)لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شهْرٍ(3)تَنزَّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِم مِّن کلِّ أَمْرٍ(4)سلَمٌ هِىَ حَتى مَطلَع الْفَجْرِ(5)
ترجمه آیات
به نام خداوند رحمان و رحیم .ما این قرآن عظیم الشان را (که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل
کردیم (1).و تو چه مى دانى شب قدر چیست ؟ (2).شب قدر (در مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است (3).در این شب فرشتگان و روح (یعنى جبرئیل) به اذن خدا از هر فرمان (و دستور الهى و سرنوشت خلق) نازل مى شوند (4).این شب رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه (5).
بیان آیات
این سوره نزول قرآن در شب قدر را بیان مى کند، و آن شب را تعظیم نموده از هزار ماه بالاتر مى داند، چون در آن شب ملائکه و روح نازل مى شوند، و این سوره ، هم احتمال مکى بودن را دارد، و هم مى تواند مدنى باشد، و روایاتى که درباره سبب نزول آن از امامان اهل (علیهم السلام) و از دیگران رسیده خالى از تاءیید مدنى بودن آن نیست ،
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 560
و آن روایاتى است که دلالت دارد بر اینکه این سوره بعد از خوابى بود که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) دید، و آن خواب این بود که دید بنى امیه بر منبر او بالا مى روند، و سخت اندوهناک شد، و خداى تعالى براى تسلیتش این سوره را نازل کرد (و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حکومت بنى امیه است).
مفاد آیه : «انّا انزلنا فى لیلة القدر» اینست که همه قرآن در شب قدرنازل شده است
إِنَّا أَنزَلْنَهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ
ضمیر در «انزلناه» به قرآن برمى گردد، و ظاهرش این است که : مى خواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده ، نه بعضى از آیات آن را، مویدش هم این است که تعبیر به انزال کرده ، که ظاهر در اعتبار یکپارچگى است ، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجى است .
و در معناى آیه مورد بحث آیه زیر است که مى فرماید: «و الکتاب المبین انا انزلناه فى لیله مبارکه»، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده ، چون ظاهرش این است که نخست سوگند به همه کتاب خورده ، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم ، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم .
پس مدلول آیات این مى شود که قرآن کریم دو جور نازل شده ، یکى یک پارچه در یک شب معین ، و یکى هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه «و قرآنا فرقناه لتقراه على الناس على مکث و نزلناه تنزیلا»، نزول تدریجى آن بیان مى کند، و همچنین آیه زیر که مى فرماید: «و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جمله واحده کذلک لنثبت به فوادک و رتلناه ترتیلا».
و بنابر این ، دیگر نباید به گفته بعضى اعتنا کرد که گفته اند: معناى آیه «انزلناه» این است که شروع به انزال آن کردیم ، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است ، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن .
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 561
و در کلام خداى تعالى آیه اى که بیان کند لیله مذکور چه شبى بوده دیده نمى شود بجز آیه «شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن» که مى فرماید: قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده ، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم مى شود شب قدر یکى از شبهاى ماه رمضان است ، و اما اینکه کدامیک از شب هاى آن است در قرآن چیزى که بر آن دلالت کند نیامده ، تنها از اخبار استفاده مى شود، که ان شاء اللّه در بحث روایتى آینده بعضى از آنها از نظر خواننده مى گذرد.
وجه تسمیه شب قدر، تقدیر و احکام یک سال در شب قدر، یکى از شب هاى رمضان است و هرسال تکرار مى شود
در این سوره آن شبى که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده ، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازه گیرى است ، پس شب قدر شب اندازه گیرى است ، خداى تعالى در آن شب حوادث یک سال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مى کند، زندگى ، مرگ ، رزق ، سعادت ، شقاوت و چیرهایى دیگر از این قبیل را مقدر مى سازد، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر است بر این معنا دلالت دارد: «فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمه من ربک» چون «فرق»، به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است ، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه گیرى مشخص سازند.
و از این استفاده مى شود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى که قرآن در آن شبش نازل شد نیست ، بلکه با تکرر سنوات ، آن شب هم مکرر مى شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست ، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیرى و مقدر مى شود.
براى اینکه این فرض امکان دارد که در یکى از شبهاى قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد، ولى این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامى قرون گذشته و آینده تعیین گر دد. علاوه بر این ، کلمه «یفرق» به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را مى رساند، در سوره مورد بحث هم که فرموده : «شب قدر از هزار ماه بهتر است» و نیز فرموده : «ملائکه در آن شب نازل مى شوند» مؤ ید این معنا است .
پس وجهى براى تفسیر زیر نیست که بعضى کرده و گفته اند: شب قدر در تمام دهر فقط یک شب بود، و آن شبى بود که قرآن در آن نازل گردید،
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 562
و دیگر تکرار نمى شود. و همچنین تفسیر دیگرى که بعضى کرده و گفته اند: تا رسول خدا 9 زنده بود شب قدر در هر سال تکرار مى شد، و بعد از رحلت آن جناب خدا شب قدر را هم از بین برد. و نیز سخن آن مفسر دیگر که گفته : شب قدر تنها یک شب معین در تمام سال است نه در ماه رمضان . و نیز سخن آن مفسر دیگر که گفته : شب قدر شبى است در تمام سال ، ولى در هر سال یک شب نامعلومى است ، در سال بعثت در ماه رمضان بوده در سال هاى دیگر در ماههاى دیگر، مثلا شعبان یا ذى القعده واقع مى شود، هیچ یک از این اقوال درست نیست .
بعضى دیگر گفته اند: کلمه «قدر» به معناى منزلت است ، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامى بوده که به مقام و منزلت آن شب داشته ، و یا عنایتى که به عبادت متعبدین در آن شب داشته .
بعضى دیگر گفته اند: کلمه «قدر» به معناى ضیق و تنگى است ، و شب قدر را بدان جهت قدر خوانده اند که زمین با نزول ملائکه تنگ مى گردد. و این دو وجه به طورى که ملاحظه مى کنید چنگى به دل نمى زند.
پس حاصل آیات مورد بحث به طورى که ملاحظه کردید این شد که شب قدر بعینه یکى از شبهاى ماه مبارک رمضان از هر سال است ، و در هر سال در آن شب همه امور احکام مى شود، البته منظورمان «احکام» از جهت اندازه گیرى است ، خواهید گفت پس هیچ امرى از آن صورت که در شب قدر تقدیر شده باشد در جاى خودش با هیچ عاملى دگرگون نمى شود؟ در پاسخ مى گوییم : نه ، هیچ منافاتى ندارد که در شب قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش طورى دیگر محقق شود، چون کیفیت موجود شدن مقدر، امرى است ، و دگرگونى در تقدیر، امرى دیگر است همچنان که هیچ منافاتى ندارد که حوادث در لوح محفوظ معین شده باشد، ولى مشیت الهى آن را تغییر دهد، همچنان که در قرآن کریم آمده : «یمحوا اللّه ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب».
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 563
علاوه بر این ، استحکام امور به حسب تحققش مراتبى دارد، بعضى از امور شرایط تحققش موجود است ، و بعضى ها ناقص است ، و احتمال دارد که در شب قدر بعضى از مراتب احکام تقدیر بشود، و بعضى دیگرش به وقت دیگر موکول گردد، اما آنچه از روایات بر مى آید و به زودى روایاتش از نظر خواننده خواهد گذشت با این وجه سازگار نیست .
وَ مَا أَدْرَاک مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ
این جمله کنایه است از جلالت قدر آن شب و عظمت منزلتش ، چون با اینکه ممکن بود در نوبت دوم ضمیر لیله القدر را بیاورد، خود آن را تکرار کرد. واضح تر بگویم ، با اینکه مى توانست بفرماید: «و ما ادریک ما هى ، هى خیر من الف شهر» براى بار دوم و بار سوم خود کلمه را آورد و فرمود: «و ما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر».
مراد از بهتر بودن شب قدر از هزار شب ، و منظور ازتنزّل ملائکه و روح به اذن پروردگارشان «من کلّ امر»
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شهْرٍ
این جمله به طور اجمال آنچه را که در جمله «و ما ادریک ما لیله القدر» بدان اشاره شده بود، یعنى عظمت آن شب را بیان مى کند، و مى فرماید: بدین جهت گفتیم آن شب مقامى ارجمند دارد که از هزار شب بهتر است .
و منظور از بهتر بودنش از هزار شب به طورى که مفسرین تفسیر کرده اند بهتر بودنش از حیث فضیلت عبادت است ، و مناسب با غرض قرآن هم همین معنا است ، چون همه عنایت قرآن در این است که مردم را به سوى خدا نزدیک ، و به وسیله عبادت زنده کند، و زنده دارى آن شب با عبادت بهتر است از عبادت هزار شب . و ممکن است همین معنا را از آیه سوره دخان نیز استفاده کرد، چون در آنجا شب قدر را پر برکت خوانده ، و فرموده : «انا انزلناه فى لیله مبارکه». البته در این میان معناى دیگرى نیز هست ، که ان شاء اللّه در بحث روایتى آینده خواهد آمد.
تَنزَّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِم مِّن کلِّ أَمْرٍ
کلمه «تنزل» در اصل تتنزل بوده ، و ظاهرا مراد از روح آن روحى است که از عالم امر است و خداى تعالى در باره اش فرموده : «قل الروح من امر ربى»، و اذن در هر چیز به معناى رخصت دادن در آن است ، و یا به عبارت دیگر اعلام این معنا است که مانعى از این کار نیست .
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 564
و کلمه «من» در جمله «من کل امر» به گفته بعضى از مفسرین به معناى باء است . بعضى دیگر گفته اند: به معناى خودش است ، یعنى ابتداى غایت ، ولى سببیت را هم مى رساند، و آیه را چنین معنا مى دهد: «ملائکه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان و به سبب هر امرى الهى نازل مى شوند».
بعضى دیگر گفته اند: باء براى تعلیل به غایت است ، و معنایش این است «ملائکه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل مى شوند، براى خاطر اینکه هر امرى را تدبیر کنند».
لیکن حق مطلب این است که : مراد از امر، اگر آن امر الهى باشد که آیه «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» تفسیرش کرده ، حرف «من» براى ابتدا خواهد بود، و در عین حال سببیت را هم مى رساند، و به آیه چنین معنا مى دهد: «ملائکه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان نازل مى شوند، در حالى که نزولشان را ابتدا مى کنند و هر امر الهى را صادر مى نمایند».
و اگر منظور از امر مذکور هر امر کونى و حادثه اى باشد که باید واقع گردد، در این صورت حرف «من» به معناى لام تعلیل خواهد بود، و آیه را چنین معنا مى دهد: ملائکه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل مى شوند براى خاطر تدبیر امرى از امور عالم .
سلَمٌ هِىَ حَتى مَطلَع الْفَجْرِ
در مفردات گفته : کلمه «سلام» و «سلامت» به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است .
پس جمله «سلام هى» اشاره است به اینکه عنایت الهى تعلق گرفته است به اینکه رحمتش شامل همه آن بندگانى بشود که به سوى او روى مى آورند، و نیز به اینکه در خصوص شب قدر باب نقمتش و عذابش بسته باشد، به این معنا که عذابى جدید نفرستد. و لازمه این معنا آن است که طبعا در آن شب کید شیطان ها هم موثر واقع نشود، همچنان که در بعضى از روایات هم به این معنا اشاره رفته است .
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 565
ولى بعضى از مفسرین گفته اند: مراد از کلمه «سلام» این است که : در آن شب ملائکه از هر مشغول به عبادت بگذرند سلام مى دهند. برگشت این معنا هم به همان معناى اول است و این دو آیه یعنى آیه «تنزل الملئکه و الروح» تا آخر سوره در معناى تفسیرى است براى آیه قبلى که مى فرمود «لیله القدر خیر من الف شهر».
بحث روائى
در تفسیر برهان از شیخ طوسى از ابوذر روایت آورده که گفت : به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) عرضه داشتم یا رسول اللّه آیا شب قدر شبى است که در عهد انبیاء بوده و امر بر آنان نازل مى شده و چون از دنیا مى رفتند نزول امر در آن شب تعطیل مى شده است ؟ فرمود: نه بلکه شب قدر تا قیامت هست .
مؤ لف : در این معنا روایات زیادى از طرق اهل سنت نیز آمده .
و در مجمع البیان است که از حماد بن عثمان از حسان ابن ابى على نقل شده که گفت : از امام صادق 7 از شب قدر پرسیدم ، فرمود در نوزدهم رمضان و بیست و یکم و بیست و سوم جستجویش کن .
مؤ لف : در معناى این روایات روایاتى دیگر نیز هست ، و در بعضى از اخبار تردید بین دو شب شده ، یکى بیست و یکم و دیگرى بیست و سوم ، مانند روایتى که عیاشى از عبد الواحد از امام باقر 7 روایت کرده . و از روایاتى دیگر استفاده مى شود که شب قدر خصوص بیست و سوم است ، و اگر معینش نکرده اند به منظور تعظیم امر آن بوده ، تا بندگان خدا باگناهان خود به امر آن اهانت نکنند.
و نیز در تفسیر عیاشى در روایت عبد اللّه بن بکیر از زراره از یکى از دو امام باقر و صادق (علیهماالسلام) آمده که فرمود: شب بیست و سوم همان شب جهنى است ، و حدیث جهنى این است که گفت : به رسول خدا(صلى اللّه علیه و آله و سلم) عرضه داشتم : منزل من از مدینه دور است دستورم بده در شب معینى داخل مدینه شوم فرمود: شب بیست و سوم داخل شو.
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 566
مؤ لف : حدیث جهنى که نامش عبد اللّه بن انیس انصارى بود، از طرق اهل سنت نیز روایت شده ، و سیوطى آن را در الدر المنثور از مالک و بیهقى نقل کرده .
و در کافى به سند خود از زراره روایت کرده که گفت : امام صادق 7 فرمود: تقدیر در نوزدهم و ابرام در شب بیست و یکم و امضا در شب بیست و سوم است .
مؤ لف : در این معنا هم روایات دیگرى هست .
پس معلوم شد آنچه همه روایات مختلفى که از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده در آن اتفاق دارند این است که : شب قدر تا روز قیامت باقى است ، و همه ساله تکرار مى شود، و نیز لیله القدر شبى از شبهاى رمضان ، و نیز یکى از سه شب نوزده و بیست و یک و بیست و سه است .
و اما از طرق اهل سنت روایات به طور عجیبى اختلاف دارند که به هیچ وجه نمى شود بین آنها را جمع کرد، ولى معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم است ، و در آن شب بوده که قرآن نازل شده . از خوانندگان محترم هر که بخواهد آن روایات را ببیند باید به تفسیر الدر المنثور و سایر جوامع حدیث مراجعه کند.
روایتى دالّ بر اینکه سوره قدر براى تسلیت بهرسول اللّه (صلى الله علیه و آله) که در رؤ یا بنى امیه را بر منبر خود دیده بودنازل شده
و در الدر المنثور است که خطیب از ابن مسیب روایت کرده که گفت رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) فرمود: در خواب به من نشان دادند که بنى امیه بر منبرم بالا مى روند، و این معنا بر من سخت گران آمد و خداى تعالى در این مناسبت سوره «انا انزلناه فى لیله القدر» را نازل کرد.
مؤ لف : نظیر این روایت را خطیب هم در تاریخ خود از ابن عباس آورده . و ترمذى و ابن جریر، طبرانى ، ابن مردویه و بیهقى هم روایتى در معناى آن از حسن بن على نقل کرده اند. و در این میان روایات بسیارى در این معنا از طرق شیعه از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده ، و در آنها آمده که خداى تعالى لیله القدر را که بهتر از هزار ماه سلطنت بنى امیه است به عنوان تسلیت به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) عطا فرمود.
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 567
روایاتى درباره بهتر بودن شب قدر از هزار ماه ، تقدیر امور ونزول ملائکه و روح در آن شب
و در کافى به سند خود از ابن ابى عمیر از عده اى راویان از امام صادق 7 روایت آورده که گفت : بعضى از اصحاب ما امامیه که به نظرم مى آید سعید بن سمان بود از آن جناب پرسید: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است ؟ (با اینکه در آن هزار ماه در هر دوازده ماهش یک شب قدر است)، فرمود عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت در هزار ماهى که در آن شب قدر نباشد.
و در همان کت اب به سند خود از فضیل ، زراره و محمد بن مسلم از حمران روایت کرده که از امام باقر 7 از معناى آیه «انا انزلناه فى لیله مبارکه» سؤ ال کرد، فرمود بله شب قدر که همه ساله در ماه رمضان در دهه آخرش تجدید مى شود شبى است که قرآن جز در آن شب نازل نشده ، و آن شبى است که خداى تعالى در باره اش فرموده : «فیها یفرق کل امر حکیم».
آنگاه فرمود: در آن شب هر حادثه اى که باید در طول آن سال واقع گردد تقدیر مى شود، چه خیر و چه شر، چه طاعت و چه معصیت ، و چه فرزندى که قرار است متولد شود، و یا اجلى که بنا است فرا رسد، و یا رزقى که قرار است (تنگ و یا وسیع) برسد، پس آنچه در این شب مقدر شود، و قضایش رانده شود قضایى است حتمى ، ولى در عین حال مشیت خداى تعالى در آنها محفوظ است (و خدا با حتمى کردن مقدرات ، العیاذ باللّه به دست خود دست بند نمى زند).
حمران مى گوید: پرسیدم منظور خداى تعالى از اینکه فرمود «شب قدر بهتر است از هزار شب» چیست ؟ فرمود عمل صالح از نماز و زکات و انواع خیرات در آن شب بهتر است از همان اعمال در هزار ماهى که در آن شب قدر نباشد، و اگر خداى تعالى جزاى اعمال خیر مؤ منین را مضاعف نمى کرد، مؤ منین بجایى نمى رسیدند، ولى خدا پاداش حسنات ایشان را مضاعف مى کند.
مؤ لف : منظور امام از اینکه فرمود: «ولى در عین حال مشیت خداى تعالى در آنها محفوظ است»، این است که قدرت خداى تعالى همیشه مطلق است ، او هر زمان هر کارى را بخواهد مى کند، هر چند قبلا خلاف آن را حتمى کرده باشد، و خلاصه حتمى کردن یک مقدر قدرت مطلقه او را مقید نمى کند، او مى تواند قضاى حتمى خود را هم نقض نماید هر چند که هیچ وقت چنین کارى را نمى کند.
ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 568
و در مجمع است که از ابن عباس از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) روایت شده که فرمود: وقتى شب قدر مى شود ملائکه اى که ساکن در سدره المنتهى هستند و جبرئیل یکى از ایشان است نازل مى شوند، در حالى که جبرئیل به اتفاق سایر سکان نامبرده پرچم هایى را به همراه دارند، یک پرچم بالاى قبر من ، و یکى بر بالاى بیت المقدس ، و پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طور سینا نصب مى کنند، و هیچ مؤ من و مومنه اى در این نقاط نمى ماند مگر آنکه جبرئیل به او سلام مى کند، مگر کسى که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد.
و در تفسیر برهان از سعد بن عبد اللّه روایت کرده که به سند خود از ابى بصیر روایت کرده که گفت : با امام صادق 7 بودم که سخن از پاره اى خصائص امام در هنگام ولادت به میان آمد، فرمود: وقتى شب قدر مى شود امام مستوجب روح بیشترى مى گردد. عرضه داشتم فدایت شوم مگر روح همان جبرئیل نیست ؟ فرمود: روح از جبرئیل بزرگتر است ، و جبرئیل از سنخ ملائکه است ، و روح از آن سنخ نیست ، مگر نمى بینى خداى تعالى فرموده : «تنزل الملئکه و الروح» پس معلوم مى شود روح غیر از ملائکه است .
مولف : روایات در معنا و خصائص و فضائل شب قدر بسیار زیاد است ، (که ما در اینجا مختصرى از آن را آوردیم)، و در بعضى از آن روایات علامتهایى براى شب قدر ذکر شده ، از قبیل این که : صبح شب قدر آفتاب بدون شعاع طلوع مى کند، هوا در صبح آن شب معتدل است ، و لیکن چون این علامتها نه دائمى است و نه اغلب چنین است ، لذا از ذکر آن روایات خوددارى نمودیم
سوره قدر در مجمع البیان
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
1. إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ.
2. وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ.
3. لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ.
4. تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبهمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ.
5. سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ.
ترجمه
به نام خداوند بخشاینده مهربان
1 - ما این [قرآن ] را در شب قدر فروفرستادیم.
2 - و تو چه میدانی شب قدر چیست؟!
3 - شب قدر از هزار ماه بهتر است.
4 - در آن شب، فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، برای [تدبیر ]هر کاری فرود می آیند.
5 - آن [شب ] تا بر آمدن سپیده صبح، تنها سلامت [و برکت ] است.
نگرشی بر واژه ها
قدر: این واژه به معنی ارزش، بها، اندازه، سنجش و برابری چیزی با پدیده ای دیگر بدون هیچ فزونی و کاستی آمده است.
شهر: ماه.
تفسیر
شب پرمعنویت «قدر»
خدای فرزانه آخرین آیات سوره پیش را با دستور سجده و نشان دادن بهترین راه تقرب به خدا، به پایان برد، اینک این سوره را با توجه دادن به شب «قدر» و ارزش و برکات آن آغاز میکند و روشنگری مینماید که در این شب پرمعنویت از هر شب و رز دیگری بهتر میتوان به خدا تقرب جست.
نخست میفرماید:
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ بی گمان ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم.
ضمیر در واژه «انزلناه» به قرآن شریف اشاره دارد و با این که نامی از کتاب پرشکوه خدا نیامده، موضوع روشن است.
در تفسیر آیه دیدگاه متفاوت است:
«ابن عباس» میگوید: خدا قرآن را یک بار در شب قدر از «لوح محفوظ» به آسمان دنیا فرود آورد، آن گاه آن را به تدریج در مدت 23 سال بر پیامبر فروفرستاد.
امّا «شعبی» میگوید: منظور این است که: ما فرود تدریجی آیات قرآن را از شب قدر آغاز کردیم.
و به باور «مقاتل» قرآن یکبار از لوح محفوظ به فرشتگان نویسنده وحی در آسمان دنیا فرود میآید، آن گاه در شب قدر هر سال، آن آیاتی که باید تا پایان سال فرود آید، به وسیله فرشته وحی بر قلب پیامبر خوانده میشود.
چرا شب قدر؟
در مورد شب قدر و فلسفه این نامگذاری دیدگاه ها متفاوت است:
به باور پاره ای از جمله «مجاهد» بدان دلیل شب قدر را با این عنوان نام نهاده اند، که در آن خدای فرزانه همه امور سال و همه رویدادهای آن را تقدیر و تنظیم میکند. آن شب، شب بسیار پربرکتی است که قرآن میفرماید: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ مُبارَکةٍ... ما آن کتاب پر معنویت را در شبی فرخنده نازل کردیم.(222)
و برکت آن، به خاطر این واقعیت است که خدا در آن شب، خیر و برکت و آمرزش خود را بر بندگان فرو میفرستد.
از «ابن عباس» آورده اند که: همه رویدادها در شب پانزدهم شعبان تقدیر و تنظیم شده، و در شب قدر بر صاحبان آن ها سپرده میشود.
زهری میگوید: منظور از شب قدر، عبارت است از شب بزرگ و با عظمت، چرا که وقتی گفته می شود: او در چشم مردم قدر و منزلت دارد، منظور این است که: او دارای عظمت و مقام در نظر مردم است. در این آیه نیز واژه «قدر» به معنی عظمت و بزرگی آمده است، که میفرماید:
و ما قدرواالله حق قدرة...(223)
بزرگی و عظمت خدا را آن گونه که باید نشناخته و بزرگ نداشتند...
«ابوبکر وراق» میگوید: بدان دلیل شب قدر را به این نام خوانده است که هر کس حق آن شب را پاس دارد و شب زنده داری کند، صاحب مقام و منزلت میگردد.
و به باور پاره ای دیگر، این نامگذاری به خاطر پاداش بزرگ عبادت ها و برنامه های آن شب است.
به باور برخی دلیل این نامگذاری آن است که در چنین شبی کتاب پرشکوهی چون قرآن، بر انسان والایی چون محمد(ص)، برای مردمی چون امت پیامبر و به وسیله فرشته گرانقدری چون جبرئیل فرود آمده است.
اما به باور برخی دیگر، بدان دلیل شب قدر را به این نام خوانده اند که شب تقدیر است، و خدا فرود قرآن را در آن مقرر فرموده است.
و پاره ای نیز واژه «قدر» را به معنی تنگ گرفته اند و میگویند: دلیل این نامگذاری آن است که در شب قدر، زمین بر فرشتگان تنگ میشود. در این آیه نیز واژه «قدر» به معنی «تنگ» به کار رفته است که میفرماید:
... و من قدر علیه رزقة...(224) بر انسان ثروتمند و توانگر است که از دارایی خود هزینه کند، و هر کس روزی او تنگ باشد، باید از آنچه خدا به او داده است هزینه نماید...
در کدامین ماه است؟
دراین مورد که شب قدر کدامین شب است، میان دانشمندان بحث و گفت گو است:
گروهی بر این عقیده اند که منظور شب قدر زمان پیامبر خدا بود، آن گاه بر داشته شد.
امّا «ابوذر» آورده است که: به پیامبر گفتم: ای پیامبر خدا، شب قدر در روزگار پیامبران پیشین بود و در آن مقدرات انسان ها نازل میشد، آیا پس از آنان برداشته شد؟ فرمود: نه، بلکه این شب پربرکت تا روز رستاخیز خواهد بود.
برخی برآنند که شب قدر، در میان همه شب های سال است، به همین دلیل به باور پاره ای اگر کسی طلاق همسر خود را بر شب قدر معلق سازد تا پایان سال طلاق او مؤثر نیست.
«ابن مسعود» بر اساس همین دیدگاه آورده است که: اگر کسی در همه شب های سال به عبادت و شب زنده داری برخیزد، به پاداش شب قدر میرسد. این سخن به گوش «عبد الله بن عمر» رسید و گفت: خدای او را بیامرزد که میدانست شب قدر در ماه رمضان است، امّا او خواست مردم به یک شب بسنده نکنند و شب های بیشتری به عبادت و نیایش برخیزند. به همین دلیل هم دانشمندان بر آنند که شب قدر در ماه رمضان است.
کدامین شب است؟
در این مورد که شب قدر کدامین شب ماه رمضان است؟ دیدگاه ها متفاوت است:
از دیدگاه «ابن زید» شب قدر، شب اول ماه رمضان است.
امّا از دیدگاه «حسن» شب هفدهم ماه خداست.
در روایت آمده است که این شب، شب «فرقان» است و روز آن، روز برخورد دو گروه حق طلب و حق ستیز. دیدگاه درست این است که شب قدر در ده شب سوم ماه رمضان است. این دیدگاه را «شافعی» نیز برگزیده است.
در روایت از پیامبر آورده اند که: شب قدر را در شب های دهه سوم ماه رمضان بجویید. التمسوها فی العشر الاواخر.(225)
از امیرمؤمنان آورده اند که: پیامبر گرامی شب های دهه سوم ماه رمضان را به عبادت و نیایش به سحر میآورد، و خاندانش را نیز به این سبک شایسته راه نموده بود.
و از امام صادق آورده اند که پیامبر در دهه سوم رمضان کمر همت را سخت میبست و از همسران خود خداحافظی میکرد و شب ها را تا سپیده دم به عبادت میگذارند. کان رسول الله اذا دخل العشر الاواخر ... و احیا اللیل و تفرغ للعبادة...(226)
پس از روشن شدن این موضوع که شب قدر در میان شب های دهه سوم ماه خداست، اینک در این مورد، که این شب مبارک، کدام یک از این شب هاست؟ میان دانشمندان بحث و گفت گو است:
به باور گروهی از جمله «شافعی»، شب قدر، شب بیست و یکم ماه رمضان است.
«خدری» از پیامبر آورده است که: شب قدر را در دهه آخر ماه رمضان و در شب های طاق بجویید...
از دیدگاه «عبدالله عمر» شب قدر، شب بیست و سوم ماه خداست.
در روایت است که مردی به حضور پیامبر رسید و گفت: من در خواب دیدم که شب قدر در میان هفت شب آخر ماه رمضان است. آن حضرت فرمود: خواب شما با شب بیست و سوم هماهنگی دارد، از این رو هر کس از شما میخواهد شبی از شب های رمضان را شب زنده داری کند، شب بیست و سوم را برگزیند.
«معمر» آورده است که: «ایوب» شب بیست و سوم غسل میکرد و با پوشیدن لباس پاک و پاکیزه، و خوشبو ساختن خویش به عبادت و نیایش و نماز و سجده میپرداخت.
«عمر» از یاران پیامبر پرسید: شما میدانید که پیامبر فرمود: شب قدر رادر دهه سوم ماه رمضان بجویید، اینک شما آن را در کدامین شب طاق میبینید؟ آنان بیشتر از شب طاق سخن گفتند و بر این بودند که یکی از شب های طاقِ دهه آخر ماه خدا، شب قدر است.
«ابن عباس» میگوید: «عمر» به من گفت: تو چرا چیزی نمیگویی؟
من گفتم: در قرآن شریف شماره هفت بسیار به کار رفته است. برای نمونه: در قرآن از آسمان ها به صورت هفتگانه سخن رفته است. همین گونه از زمین، طواف برگرد خانه خدا، رمی جمرات، و نیز مراحل هفتگانه در آفرینش انسان، و بر شمردن رزق و روزی انسان در نعمت های هفتگانه و...
«عمر» گفت: آن چه در این مورد بیان شد شناختم، اینک بگو منظور از مراحل هفتگانه در آفرینش انسان و قرارداده شدن رزق انسان در نعمت های هفتگانه چیست؟
گفتم: خدا در قرآن در مورد آفرینش انسان و مراحل هفتگانه آن میفرماید:
و لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین ثم جعلناه نطفة فی قرار مکین...(227) و به یقین انسان را از عصاره ای از گل آفریدیم، سپس او را به صورت نطفه ای در جایگاهی استوار قرار دادیم. آن گاه نطفه را به صورت علقه در آوردیم، پس آن علقه را به صورت مضغه گردانیدیم و آن گاه مضغه را استخوان هایی ساختیم، و بعد استخوان ها را با گوشتی پوشانیدیم. آن گاه جنین را در آفرینشی دیگر پدید آوردیم. آفرین بر خدا که بهترین آفرینندگان است.
و در مورد نعمت های هفتگانه در رزق و روزی انسان میفرماید:
انّا صببنا الماء صبّاً ثم شققنا الارض شقاً فانبتنا...(228)
ما آب را به صورت بارشی فرو ریختیم؛ آن گاه زمین را آن گونه که باید شکافتیم؛ پس در آن، دانه رویانیدیم. و انگور و سبزی، و زیتون و درخت خرما و باغ های انبوه، و میوه و چراگاه پدیدآوردیم...
بنابر این به باور من شب قدر، شب بیست و سوم و یا بیست هفتم است.
«عمر» رو به حاضران کرد و گفت: چگونه شما در برابر پرسش من ناتوان ماندید و این جوان این گونه زیبا پاسخ داد.
آن گاه افزود من نیز با دیدگاه این جوان موافق هستم. سپس دست بر شانه من زد و گفت: تو از نظر سن و سال جوان هستی، امّا از نظر دانش و بینش، دانشمندی به نام میباشی.
امام باقر در پاسخ کسی که از شب قدر میپرسید، فرمود: یکی از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم است.
راوی پرسید، نمیخواهید تعیین فرمایید؟
فرمود: نمیخواهید هر دو شب را عبادت کنید؟ از امام صادق نیز همین گونه روایت شده است.
در روایت دیگری فرمود: شب قدر را میان شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان بجویید.
از «ابو بصیر» آورده اند که به امام صادق گفتم! فدایت گردم، آن شبی که امید میرود شب قدر باشد، کدام شب است؟
فرمود: یکی از دو شب بیست و یکم و بیست و سوّم.
گفتم: اگر نتوانستم هر دو شب را شب زنده داری کنم، چه کنم؟
فرمود: آنچه توانستی از این دو شب را به نیایش و عبادت بپرداز.
گفتم: گاه ما، هلال ماه را در منطقه ای میبینم، اما خبر میرسد که در شهر و منطقه دیگر این گونه نیست و گاه یک روز تفاوت میکند.
فرمود: تا آن جایی که ممکن است در همه چهار شب خدای را عبادت نما و خواسته هایت را از بارگاه او بخواه...
گفتم: فدایت گردم، شب بیست و سوم به وسیله «جهنی» از پیامبر نیز روایت شده است.
فرمود: آری، این گونه آمده است.
گفتم: «سلیمان بن خالد» آورده است که: در شب نوزدهم ماه رمضان کسانی که باید در سال آینده برای شرکت در مراسم حج در مکه موفق شوند، مقدر میگردد.
فرمود: نه تنها آنان، که همه نیازها، خواسته ها، رزق ها، گرفتاری ها تا شب قدر آینده نوشته میشود. همه این ها را در شب بیست و یکم و بیست سوم طلب نما، و در هر یک از این شب ها صد رکعت نماز بخوان و اگر توانستی تا سپیده دم دوبار غسل نما.
گفتم اگر نتوانستم چه کنم؟
فرمود به هر صورتی که توانستی و هر عبادتی موفق شدی انجام بده... چراکه در ماه رمضان درهای آسمان گشوده میشود و شیطان ها به بند کشیده میشوند و عملکرد مردم با ایمان پذیرفته میشود و در زمان پیامبر ماه رمضان «روزی شده» خوانده میشد.(229)
«زراره» آورده است که: از امام باقر در مورد شب هایی از رمضان که در آن ها غسل مستحب است جویا شدم. فرمود شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم.
آن گاه فرمود: شب بیست و سوم به وسیله «جهنی» از پیامبر روایت شده است، چراکه او به پیامبر گفت: خانه من از مدینه دور است، از این رو مرا به شبی که باید شب زنده داری نمایم، هدایت کن تا به مدینه بیایم. پیامبر شب بیست و سوم را به او نشان داد.
برخی از جمله «عایشه» آورده اند که شب قدر، شب بیست و هفتم ماه رمضان است.
و برخی از جمله «ابن عباس» در روایت آورده اند که پیامبر فرمود: شب بیست و هفتم را دریابید. و در برخی از روایات نیز آورده اند که: فرمود: شب قدر را در شب های بیست و یکم، بیست و سوم، بیست هفتم و بیست نهم دریابید.
فلسفه نهان بودن شب قدر
به باور بسیاری از مفسران، بدان دلیل شب قدر در میان شب های سال، یا ماه و یا در شب های ماه رمضان نهان داشته شده است که مردم کمال طلب و خداجو در تلاش برای عبادت و شب زنده داری، و در پرتو آن، تزکیه جان و پاکسازی دل اززنگارهای گناه، و کوشش برای آراستگی به ارزش ها و والایی ها به ره آورد ارزنده تر و موفقیت بیشتری برسند، و بکوشند تا به امید درک آن شب گرانقدر، شب های بسیاری را با راز و نیاز سپری کنند.
این ظرافت در برنامه های دیگر نیز هست، برای نمونه: خدای فرزانه در میان نمازها، «نماز میانه» را نهان داشت تا از همه نمازها بیشتر مراقبت گردد. در میان نام های خدا، اسم اعظم او را نهان داشت، و ساعت اجابت دعا را در ساعت ها، و خشم خود را در میان همه گناهان، و نیز هنگامه فرارسیدن مرگ را از انسان ها، تا بندگانش به موفقیت بیشتری در تقرب به خدا نایل آیند و از گناهان دوری جویند.
برتری «شب قدر» در روایت در مورد فضیلت شب قدر روایت بسیاری رسیده است که به پاره ای مینگریم:
1 - از پیامبر گرامی آورده اند که فرمود: هنگامی که شب قدر فرامی رسد فرشتگان «سدرة المنتهی» که جبرئیل هم از آنان است فرود میآیند و فرشته وحی در حالی که پرچم هایی با اوست، یکی از آن ها را بر تربت من، دومی را بر «بیت المقدس»، سومی را بر بام کعبه و دیگری را بر «طور سینا» نصب میکند. آن گاه بر همه ایمان آوردگان درود میفرستد، و آمرزش میطلبد و از این مهر و رحمت عناصر شراب خور و بدمست و حرام خوران و آلودگان و ظالمان محروم خواهند بود. آن گاه افزود:
من قام لیلة القدر ایماناً و احتساباً غفرله ما تقدم من ذینة(230)
کسی که در شب قدر با ایمان و یقین به محاسبه رستاخیز، برای عبادت و نیایش برخیزد، گناهان او مورد بخشایش قرار میگیرد.
و نیز آورده اند که فرمود:
انّ الشیطان لایخرج هذه اللیلة حتی یضیئ فجرها و لا یستطیع فیها علی احد...(231)
شیطان در شب قدر تا سپیده آن، از لانه خود خارج نمیگردد، و نیز نمیتواند کسی را بیمار یا دیوانه کند، و یا به یکی از تباهی ها و پلیدی ها بکشد، و افسون هیچ افسونگری در شب قدر اثر نمیگذارد.
و نیز آورده اند که فرمود: شب قدر شبی است آرام و آرام بخش و معتدل، نه کرمایش آزار می رساند و نه سرمایش. خورشید در بامداد آن سر بر میآورد، در حالی که نور خیره کننده ای ندارد.
وصف و ویژگی شب قدر
در دومین آیه مورد بحث روی سخن را به پیامبر میکند و در بیان عظمت و وصف ناپذیری شب قدر میپرسد؟
وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ و تو ای محمد(ص): چه میدانی که شب قدر چیست و از شب قدر و بزرگی و شکوه و حرمت آن، چه چیزی آگاهت نمود؟
و این بیان در جهت ترغیب و تشویق به شناخت آن شب پربرکت و عبادت و نیایش در آن است.
آن گاه در تفسیر و بیان حرمت و عظمت آن شب میفرماید:
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است.
«قتاده» و مقاتل» میگویند: منظور آیه این است که: شب زنده داری و عبادت خالصانه و هدفدار شب قدر و انجام کارهای شایسته و عادلانه و بشردوستانه در آن، از قیام هزار شب دیگر بهتر و بالاتر است؛ چرا که پدید آورنده ماه و سال و شب و روز خواسته است که برخی از روزها و شب ها را برکت و معنویتی ویژه ارزانی دارد که از دیگر شب ها و روزهای ماه ها و سال ها برتر باشند و شب قدر به خاطر خیر و برکت بسیارش از همه شب ها برتر است.
«ابن عباس» آورده است که: در حضور پیامبر گفته شد، مردی از بنی اسرائیل لباس رزم بر تن و سلاح خود را به دوش کشید و خدا به او عمری طولانی داد، و او هزار ماه در راه حق وعدالت و پیکار با ستم لباس رزم را از تن در نیاورد و جهاد کرد! پیامبر از این داستان، شگفت زده گردید و آروز کرد که کاش در امت من هم چنین انسان های پرتلاش و موفقی بودند! آن گاه رو به بارگاه خدا کرد که:
یا ربّ! جعلت امتی اقصر الناس اعماراً، و اقلها اعمالاً، فاعطاه الله لیلة القدر و قال: لیلة القدر خیر من الف شهر.(232)
پرودگارا، عمر امّت مرا کوتاه تر و کارهای شایسته آنان را کمتر قرار دادی. آن گاه بود که خدای مهربان شب قدر را به آن حضرت بخشید و فرمود: شب قدر از هزار ماه جهاد آن مرد اسرائیلی بهتر است. و این شب گرامی را تا روز رستاخیز، در ماه رمضان هر سال، برای تو و امّت تو قرار دادم تا با همه وجود آن را دریابید و ارج گزارید.
آن گاه در اشاره به وصف بیشتری از آن شب بزرگ و رویدادهای آن میفرماید:
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبهمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ در آن شب پرمعنویت فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان برای هر کاری که مقرر گردیده است فرود میآیند.
در تفسیر آیه دیدگاه ها متفاوت است:
1 - از دیدگاه پاره ای منظور این است که: فرشتگان به همراه جبرئیل در شب قدر به زمین فرود میآیند تا زمزمه عبادت و نیایش و تلاوت قرآن و راز و نیاز بندگان خالص و کمال طلب خدا را بشنوند و توبه و اصلاح پذیری و کارهای شایسته آنان را بنگرند.
2 - امّا به باور پاره ای دیگر، تا بر بندگان با معنویت خدا به امر او سلام نثار کنند.
3 - از دیدگاه برخی، فرشتگان به همراه جبرئیل هر آنچه را تدبیر و مقدّر و مقرر شده است به آسمان دنیا میآورند تا ساکنان آسمان دنیا بدانند و از رویدادهای سال آینده به لطف حق آگاهی یابند.
4 - امّا از دیدگاه «کعب» و «مقاتل» منظور از «روح» گروهی از فرشتگان گرانقدرند که آنان را دیگر فرشتگان، جز شب قدر نمیبینند، و آنان در این شب مبارک از هنگامه غروب آفتاب تا طلوع سپیده فجر برای انجام فرمان خدا فرود میآیند.
5 - و به باور پاره ای «روح» به معنی وحی میباشد و منطور این است که: در آن شب، فرشتگان با وحی خدا و پیام او که در بردارنده مقدّرات و سرنوشت ها و برکت هاست فرود می آیند.
گفتنی است که در آیه دیگری «روح» به معنی وحی به کار رفته است که:
و کذلک اوحینا الیک روحاً من امرنا(233)
همان گونه که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم، برتو نیز ای محمّد(ص)! به فرمان خود وحی نمودیم.
و بدین سان آخرین دیدگاه در تفسیر آیه تأیید میگردد.
در مورد «من کل امر» در آیه مورد بحث، دو نظر است:
1 - به باور پاره ای منظور هر خیر و برکت برای مردم و مقدّرات و سرنوشت هاست که فرشتگان و روح به همراه میآورند. با این بیان «من امر الله» در حقیقت «بامرالله» است؛ نظیر این آیه که میفرماید: یحفظونه من امرالله که در حقیقت «بامرالله» است.
2 - اما به باور پاره ای دیگر منظور این است که: فرشتگان هر فرمان و سرنوشت و تقدیری، تا شب قدر آینده را با خود میآورند.
و در آخرین آیه مورد بحث که پایان بخش این سوره است میفرماید:
سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ آن شب، شبی است سرشار از سلامت و رحمت، و تا سپیده دم مژده رسان و ارزانی دارنده صلح و سلام و خیر و برکت برای خوبان و کمال جویان است.
به باور «قتاده» منظور این است که: آن شب تا پایانش از شرور و بلاها و وسوسه ها و آفت های شیطان به دور است.
امّا از دیدگاه «مجاهد» منظور این است که: در آن شب پربرکت، نه رویداد بدی خواهد بود، و نه از شیطان وسوسه و شرارتی ساخته است.
به باور «عطاء» منظور این است که: در آن شب پربرکت، سلام بر دوستان خدا و بندگان فرمانبردار حق، که فرشتگان هرگاه آنان را ببینند از سوی خدا به آنان سلام میکنند.
به باور پاره ای سخن در «باذن ربهم» تمام است و آیه بعد از «من کلّ امر» آغاز میگردد و منظور این است که: برای هر کاری در آن شب تا سپیده دم سلامتی و خیر و برکت است و تقدیرها و سرنوشت ها در آن فرود میآیند.
پرتوی از سوره مبارکه
سه نکته در عظمت شب قدر
1 - در آیات پنج گانه این سوره، فروفرستنده قرآن نخست به فرود این کتاب پرشکوه در شب ارجدار «قدر» توجه میدهد؛ درست همان شبی که مقدّرات و سرنوشت ها نیز فرود میآیند. این فرودِ همزمان مقدّرات و سرنوشت ها با قرآن و برنامه آسمان به زمین، نشانگر آن است که هر کس به قرآن و برنامه های قرآن و خدای قرآن به راستی ایمانی خالص آورد و خود را به ارزش های آن آراسته سازد و مقررات خدا و حقوق مردم را پاس دارد، سرنوشتی سرشار از نیک بختی خواهد داشت و کسانی که جز این کنند سرنوشتی تیره و تار.
2 - آن گاه به وصف و ویژگی های شب قدر میپردازد و روشنگری میکند که شب قدر دارای این ویژگی هاست.
الف - عظمت و معنویت آن بسیار است.
ب - شبی است بهتر از هزار ماه.
ج - شب فرود قرآن است.
د - شب فرود مقدرات جهان و انسان است.
ه - شب فرود فرشتگان بر زمین است.
و - شب سرشار از سلامت و سعادت برای مردم کمال جو و شایسته کردار است.
ز - شب توبه و جبران و فرصت اصلاح برای همگان است.
3 - و بدین سان به گرامی داشت شب قدر و بهره وری و عبادت آن شب و توبه و اصلاح خود و زدودن زنگارهای مستی و پلشتی توجه میدهد تا انسان بتواند برای همیشه خود را از اسارت نفس، اسارت ظالمان و اسارت شیطانها نجات بخشد و به بارگاه خدا بار یابد.
بار خدایا! به لطف خود ما را از توبه کاران و اصلاح پذیران شب قدر قرار ده، و ما را برای رسیدن به پاداش پر شکوه آن موفّق بدار.
سوره قدر در تفسیر نمونه
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 178
محتوى و فضیلت سوره قدر
محتواى این سوره چنانکه از نامش نیز پیدا است بیان نزول قرآن مجید در شب قدر است ، و سپس بیان اهمیت شب قدر و برکات و آثار آن .
در اینکه این سوره در مکه نازل شده ، یا مدینه ؟ مشهور میان مفسران مکى بودن آن است ، ولى بعضى احتمال داده اند که در مدینه نازل شده است ، زیرا در روایتى آمده که پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) در خواب دید که بنى امیه از منبر او بالا رفته اند، این امر بر پیامبر گران آمد و ناراحت شد، سوره قدر نازل گردید و پیامبر را تسلى دارد (لذا بعضى لیلة القدر خیر من الف شهر را ناظر به مدت حکومت بنى امیه که حدود یک هزار ماه بود مى دانند) و مى دانیم مسجد و منبر در مدینه تشکیل شد نه در مکه .
ولى معروف چنانکه گفتیم مکى بودن است ، و این روایت ممکن است از قبیل تطبیق باشد نه شاءن نزول :
در فضیلت تلاوت این سوره همین بس که از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) نقل است که فرمود: من قراءها اعطى من الاجر کمن صام رمضان و احیا لیلة القدر: هر کس آن را تلاوت کند مانند کسى است که ماه رمضان را روزه گرفته ، و شب قدر را احیا داشته است .
در حدیث دیگرى از امام باقر 7 مى خوانیم : من قراء انا انزلناه بجهر کان کشاهر سیفه فى سبیل الله ، و من قراءها سرا کان کالمتشحط بدمه فى سبیل الله کسى که سوره انا انزلناه را بلند و آشکار بخواند مانند کسى است که در
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 179
راه خدا شمشیر کشیده و جهاد مى کند، و کسى که بطور پنهان بخواند مانند کسى است که در راه خدا به خون آغشته است .
واضح است این همه فضیلت از آن کسى نیست که آن را مى خواند و حقیقتش را درک نمى کند، بلکه از آن کسى است که مى خواند و مى فهمد و به محتوایش جامه عمل مى پوشاند، قرآن را بزرگ مى شمرد و آیاتش را در زندگى پیاده مى کند.
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 180
آیه 1 - 5
آیه و ترجمه
بِّسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا أَنزَلْنَهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ(1) وَ مَا أَدْرَاک مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ(2) لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شهْرٍ(3) تَنزَّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِم مِّن کلِّ أَمْرٍ(4) سلَمٌ هِىَ حَتى مَطلَع الْفَجْرِ(5)
ترجمه :
بنام خداوند بخشنده مهربان
1 - ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم .
2 - و تو چه مى دانى شب قدر چیست ؟!
3 - شب قدر بهتر از هزار ماه
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 181
4 - فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى (تقدیر) هر کار نازل مى شوند.
5 - شبى است مملو از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع صبح !
تفسیر :
شب قدر شب نزول قرآن !
از آیات قرآن به خوبى استفاده مى شود که قرآن مجید در ماه مبارک رمضان نازل شده است : «شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن» (بقره 185) و ظاهر این تعبیر آن است که تمام قرآن در این ماه نازل گردید.
و در نخستین آیه سوره قدر مى افزاید: ما آن را در شب قدر نازل کردیم (انا انزلناه فى لیلة القدر).
گر چه در این آیه صریحا نام قرآن ذکر نشده ولى مسلم است که ضمیر انا انزلناه به قرآن باز مى گردد و ابهام ظاهرى آن براى بیان عظمت و اهمیت آن است .
تعبیر به انا انزلناه (ما آن را نازل کردیم) نیز اشاره دیگرى به عظمت این کتاب بزرگ آسمانى است که خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده مخصوصا با صیغه متکلم مع الغیر که مفهوم جمعى دارد و دلیل بر عظمت است . نزول آن در شب قدر همان شبى که مقدرات و سرنوشت انسانها تعیین مى شود دلیل دیگرى بر سرنوشت ساز بودن این کتاب بزرگ آسمانى است .
از ضمیمه کردن این آیه با آیه سوره بقره نتیجه گیرى مى شود که شب قدر در ماه مبارک رمضان است ، اما کدام شب است ؟ از قرآن چیزى در این مورد استفاده نمى شود، ولى روایات در این باره بحث فراوان کرده اند که در پایان تفسیر این سوره به خواست خدا در این زمینه و مسائل دیگر سخن خواهیم گفت .
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 182
در اینجا سؤ الى مطرح است و آن اینکه هم از نظر تاریخى و هم از نظر ارتباط محتواى قرآن با حوادث زندگى پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) مسلم است که این کتاب آسمانى به طور تدریجى و در طى 23 سال نازل گردید، این امر چگونه با آیات فوق که مى گوید در ماه رمضان و شب قدر نازل شده است سازگار مى باشد؟ پاسخ این سؤ ال - به گونهاى که بسیارى از محققان گفته اند این است که قرآن داراى دو نزول بوده است .
نزول دفعى که در یک شب تمام آن بر قلب پاک پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) یا بیت المعمور یا از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل گردید.
و نزول تدریجى که در طول بیست و سه سال دوران نبوت انجام گرفت (شرح این مطلب را ذیل آیه 3 سوره دخان جلد 21 تفسیر نمونه صفحه 148 به بعد بیان کرده ایم).
بعضى نیز گفته اند آغاز نزول قرآن در لیلة القدر بوده نه تمام آن ولى این بر خلاف ظاهر آیه است که مى گوید ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم .
قابل توجه اینکه : درباره نازل شدن قرآن در بعضى از آیات تعبیر به «انزال» و در بعضى تعبیر به «تنزیل» شده است ، و از پاره اى از متون لغت استفاده مى شود که تنزیل معمولا در جائى گفته مى شود که چیزى تدریجا نازل گردد، ولى «انزال» مفهوم وسیع ترى دارد که نزول دفعى را نیز شامل مى گردد این تفاوت تعبیر که در آیات قرآن آمده مى تواند اشاره به دو نزول فوق باشد.
در آیه بعد براى بیان عظمت شب قدر مى فرماید: تو چه مى دانى شب قدر
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 183
چیست ؟ (و ما ادراک ما لیلة القدر).
و بلافاصله مى گوید: شب قدر شبى است که از هزار ماه بهتر است (لیلة القدر خیر من الف شهر).
این تعبیر نشان مى دهد که عظمت این شب به قدرى است که حتى پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) با آن علم وسیع و گسترده اش قبل از نزول این آیات به آن واقف نبود.
مى دانیم هزار ماه بیش از هشتاد سال است ، به راستى چه شب با عظمتى است که به اندازه یک عمر طولانى پر برکت ارزش دارد.
در بعضى از تفاسیر آمده است که پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود: یکى از بنى اسرائیل لباس جنگ در تن کرده بود و هزار ماه از تن بیرون نیاورد و پیوسته مشغول (یا آماده) جهاد فى سبیل الله بود، اصحاب و یاران تعجب کردند و آرزو داشتند چنان فضیلت و افتخارى براى آنها نیز میسر مى شد، آیه فوق نازل گشت و بیان کرد که «شب قدر از هزار ماه برتر است».
در حدیث دیگرى نیز آمده است که پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) از چهار نفر از بنى اسرائیل که هشتاد سال عبادت خدا را بدون عصیان انجام داده بودند سخن به میان آورد، اصحاب آرزو کردند که اى کاش آنها هم چنین توفیقى پیدا مى کردند آیه فوق در این زمینه نازل شد.
در اینکه عدد هزار در اینجا براى تعداد است یا تکثیر؟ بعضى گفته اند: براى تکثیر است ، و ارزش شب قدر از هزاران ماه نیز برتر مى باشد، ولى روایاتى که در بالا نقل کردیم نشان مى دهد که عدد مزبور براى تعداد است ،
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 184
و اصولا عدد همیشه براى تعداد است مگر اینکه قرینه روشنى بر تکثیر باشد.
سپس به توصیف بیشترى از آن شب بزرگ پرداخته ، مى افزاید: فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى تقدیر هر کار نازل مى شوند (تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر).
با توجه به اینکه «تنزل» فعل مضارع است ، و دلالت بر استمرار دارد (در اصل «تتنزل» بوده) روشن مى شود که شب قدر مخصوص به زمان پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) و نزول قرآن مجید نبوده ، بلکه امرى است مستمر و شبى است مداوم که در همه سال تکرار مى شود.
در اینکه منظور از روح کیست ؟ بعضى گفته اند: «جبرئیل امین» است که «روح الامین» نیز نامیده مى شود، و بعضى «روح» را به معنى «وحى» تفسیر کرده اند، به قرینه آیه 52 سوره شورى «و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا»: «همانگونه که بر پیامبران پیش وحى فرستادیم بر تو نیز به فرمان خود وحى کردیم».
بنابراین مفهوم آیه چنین مى شود: «فرشتگان با وحى الهى در زمینه تعیین مقدرات در آن شب نازل مى شوند».
در اینجا تفسیر سومى وجود دارد که از همه نزدیکتر به نظر مى رسد، و آن اینکه «روح» مخلوق عظیمى است ما فوق فرشتگان ، چنانکه در حدیثى از امام صادق 7 نقل شده است که شخصى از آن حضرت سؤ ال کرد: «آیا روح همان جبرئیل است ؟» امام 7 در پاسخ فرمود: «جبرئیل من الملائکة ، و الروح اعظم من الملائکة ، ا لیس ان الله عز و جل یقول : تنزل الملائکة و الروح ؟»
جبرئیل از ملائکه است ، و روح اعظم از ملائکه است ، مگر خداوند
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 185
متعال نمى فرماید: ملائکه و روح نازل مى شوند؟».
یعنى به قرینه مقابله ، این دو با هم متفاوتند، تفسیرهاى دیگرى نیز براى کلمه «روح» در اینجا ذکر شده چون دلیلى براى آنها نبود از آن صرف نظر گردید.
منظور از «من کل امر» این است که فرشتگان براى تقدیر و تعیین سرنوشتها و آوردن هر خیر و برکتى در آن شب نازل مى شوند، و هدف از نزول آنها انجام این امور است .
یا اینکه هر امر خیر و هر سرنوشت و تقدیرى را با خود مى آورند. بعضى نیز گفته اند منظور این است که آنها به امر و فرمان خدا نازل مى شوند، ولى مناسب همان معنى اول است .
تعبیر به «ربهم» که در آن تکیه روى مساءله ربوبیت و تدبیر جهان شده است . تناسب نزدیکى با کار این فرشتگان دارد که آنها براى تدبیر و تقدیر امور نازل مى شوند و کار آنها نیز گوشه اى از ربوبیت پروردگار است .
و در آخرین آیه مى فرماید: شبى است آکنده از سلامت و خیر و رحمت تا طلوع صبح (سلام هى حتى مطلع الفجر).
هم قرآن در آن نازل شده ، هم عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است ، هم خیرات و برکات الهى در آن شب نازل مى شود، هم رحمت خاصش شامل حال بندگان مى گردد، و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل مى گردند.
بنابراین شبى است سرتاسر سلامت ، از آغاز تا پایان ، حتى طبق بعضى از
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 186
روایات در آن شب شیطان در زنجیر است و از این نظر نیز شبى است سالم و تواءم با سلامت .
بنابراین اطلاق «سلام» که به معنى سلامت است بر آن شب (به جاى اطلاق سالم) در حقیقت نوعى از تاءکید است همانگونه که گاه مى گوئیم فلانکس عین عدالت است .
بعضى نیز گفته اند که اطلاق سلام بر آن شب به خاطر این است که فرشتگان پیوسته به یکدیگر یا به مؤ منان سلام مى کنند، یا به حضور پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) و جانشین معصومش مى رسند و سلام عرضه مى دارند.
جمع میان این تفسیرها نیز امکانپذیر است .
به هر حال شبى است سراسر نور و رحمت و خیر و برکت و سلامت و سعادت و بى نظیر از هر جهت .
در حدیثى آمده است که از امام باقر سؤ ال شد: آیا شما مى دانید شب قدر کدام شب است ؟ فرمود: کیف لا نعرف و الملائکة تطوف بنا فیها: چگونه نمى دانیم ، در حالى فرشتگان در آن شب در گرد ما دور مى زنند!. در داستان ابراهیم 7 آمده است که چند نفر از فرشتگان الهى نزد او آمدند و بشارت تولد فرزند براى او آوردند و بر او سلام کردند (هود - 69) مى گویند لذتى که ابراهیم 7 از سلام این فرشتگان برد با تمام دنیا برابرى نداشت ، اکنون باید فکر کرد که وقتى گروه گروه فرشتگان در شب قدر نازل مى شوند و بر مؤ منان سلام مى کنند چه لذت و لطف و برکتى دارد؟!
وقتى ابراهیم 7 را در آتش نمرودى افکندند فرشتگان آمدند و بر او سلام کردند، و آتش بر او گلستان شد، آیا آتش دوزخ به برکت سلام فرشتگان بر مؤ منان در شب قدر برد و سلام نمى شود؟
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 187
آرى این نشانه عظمت امت محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) است که در آنجا بر خلیل 7 نازل مى شوند و در اینجا بر این امت اسلام .
نکته ها :
1 - چه امورى در شب قدر مقدر مى شود؟
در پاسخ این سؤ ال ، که چرا این شب ، شب قدر نامیده شده ؟ سخن بسیار گفته اند، از جمله اینکه :
1 - شب قدر به این جهت «قدر» نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین مى شود، شاهد این معنى سوره دخان است که مى فرماید: انا انزلناه فى لیلة مبارکة انا کنا منذرین فیها یفرق کل امر حکیم : ما این کتاب مبین را در شبى پر برکت نازل کردیم ، و ما همواره انذار کننده بوده ایم ، در آن شب که هر امرى بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین مى گردد (دخان - 3 و 4).
این بیان هماهنگ با روایات متعددى است که مى گوید: در آن شب ، مقدرات یکسال انسانها تعیین مى گردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور دیگر، در آن لیله مبارکه تفریق و تبیین مى شود.
البته این امر هیچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مساءله اختیار ندارد، چرا که تقدیر الهى به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگیها و لیاقتهاى افراد، و میزان ایمان و تقوى و پاکى نیت و اعمال آنها است .
یعنى براى هر کس آن مقدر مى کنند که لایق آن است ، یا به تعبیر دیگر زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده ، و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 188
و بلکه تاءکیدى بر آن است .
2 - بعضى نیز گفته اند آن شب را از این جهت شب قدر نامیده اند که داراى قدر و شرافت عظیمى است (نظیر آنچه در آیه 74 سوره حج آمده است ما قدروا الله حق قدره آنها قدر خداوند را نشناختند).
3 - گاه نیز گفته اند به خاطر آن است که قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والا قدر، و به وسیله فرشته صاحب قدر نازل گردید.
4 - یا اینکه شبى است که مقدر شده قرآن در آن نازل گردد.
5 - یا اینکه کسى که آن شب را احیاء بدارد صاحب قدر و مقام و منزلت مى شود.
6 - یا اینکه در آن شب ، آنقدر فرشتگان نازل مى شوند که عرصه زمین بر آنها تنگ مى شود، چون تقدیر به معنى - تنگ گرفتن نیز آمده است مانند و من قدر علیه رزقه (طلاق - 7).
جمع میان تمام این تفسیرها در مفهوم گسترده «لیلة القدر» کام لا ممکن است هر چند تفسیر اول از همه مناسب تر و معروف تر است .
2 - شب قدر کدام شب است ؟
در اینکه لیلة القدر در ماه رمضان است تردیدى نیست ، چرا که جمع میان آیات قرآن همین معنى را اقتضاء مى کند، از یکسو مى گوید: قرآن در ماه رمضان نازل شده (بقره - 185) و از سوى دیگر مى فرماید: در شب قدر نازل گردیده (آیات مورد بحث).
ولى در اینکه کدام شب از شبهاى ماه رمضان است ؟ گفتگو بسیار است ، و در این زمینه تفسیرهاى زیادى شده ، از جمله شب اول ، شب هفدهم ، شب نوزدهم ، شب بیست و یکم ، شب بیست و سوم ، شب بیست و هفتم ، و شب بیست و نهم . ولى مشهور و معروف در روایات این است که در دهه آخر ماه رمضان و شب
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 189
بیست و یکم یا بیست و سوم است ، لذا در روایتى مى خوانیم که در دهه آخر ماه مبارک پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) تمام شبها را احیا مى داشت و مشغول عبادت بود.
و در روایتى از امام صادق 7 آمده است که شب قدر شب بیست و یکم یا بیست و سوم است ، حتى هنگامى که راوى اصرار کرد کدام یک از این دو شب است و گفت : اگر من نتوانم هر دو شب را عبادت کنم کدام یک را انتخاب نمایم ؟! امام 7 تعیین نفرمود، و افزود، ما ایسر لیلتین فیما تطلب : چه آسان است دو شب براى آنچه مى خواهى !.
ولى در روایات متعددى که از طرق اهل بیت (علیهمالسلام) رسیده است بیشتر روى شب بیست و سوم تکیه شده ، در حالى که روایات اهل سنت بیشتر روى شب بیست و هفتم دور مى زند.
در روایتى از امام صادق 7 نیز نقل شده که فرمود:
التقدیر فى لیلة القدر تسعة عشر، و الابرام فى لیلة احدى و عشرین و الامضاء فى لیلة ثلاث و عشرین .
تقدیر مقدرات در شب نوزدهم ، و تحکیم آن در شب بیست و یکم ، و امضاء در شب بیست و سوم است و به این ترتیب بین روایات جمع مى شود.
ولى به هر حال حالهاى از ابهام شب قدر را به خاطر جهتى که بعدا به آن اشاره مى شود، فرا گرفته است .
3 - چرا شب قدر مخفى است ؟
بسیارى معتقدند مخفى بودن شب قدر در میان شبهاى سال ، یا در میان شبهاى
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 190
ماه مبارک رمضان براى این است که مردم به همه این شبها اهمیت دهند، همانگونه که خداوند رضاى خود را در میان انواع طاعات پنهان کرده تا مردم به همه طاعات روى آورند، و غضبش را در میان معاصى پنهان کرده تا از همه بپرهیزند، دوستانش را در میان مردم مخفى کرده تا همه را احترام کنند، اجابت را در میان دعاها پنهان کرده تا به همه دعاها رو آورند، اسم اعظم را در میان اسمائش مخفى ساخته تا همه را بزرگ دارند، و وقت مرگ را مخفى ساخته تا در همه حال آماده باشند.
و این فلسفه مناسبى به نظر مى رسد.
4 - آیا شب قدر در امتهاى پیشین نیز بوده است ؟
ظاهر آیات این سوره نشان مى دهد که شب قدر مخصوص زمان نزول قرآن و عصر پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) نبوده ، بلکه همه سال تا پایان جهان تکرار مى شود. تعبیر به فعل مضارع (تنزل) که دلالت بر استمرار دارد، و همچنین تعبیر به جمله اسمیه «سلام هى حتى مطلع الفجر» که نشانه دوام است نیز گواه بر این معنى است .
بعلاوه روایات بسیارى که شاید در حد تواتر باشد نیز این معنى را تاءیید مى کند.
ولى آیا در امتهاى پیشین نیز بوده است یا نه .
صریح روایات متعددى این است که این از مواهب الهى بر این امت مى باشد، چنانکه در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) آمده است که فرمود: ان الله وهب لامتى لیلة القدر لم یعطها من کان قبلهم : خداوند به امت من شب قدر را بخشیده و احدى از امتهاى پیشین از این موهبت برخوردار نبودند.
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 191
در تفسیر آیات فوق نیز بعضى از روایات دلالت بر این مطلب دارد.
5 - چگونه شب قدر برتر از هزار ماه است ؟
ظاهر این است که بهتر بودن این شب از هزار ماه ، به خاطر ارزش عبادت و احیاى آن شب است ، و روایات فضیلت لیلة القدر و فضیلت عبادت آن که در کتب شیعه و اهل سنت فراوان است این معنى را کاملا تاءیید مى کند.
علاوه بر این ، نزول قرآن در این شب ، و نزول برکات و رحمت الهى در آن ، سبب مى شود که از هزار ماه برتر و بالاتر باشد.
در حدیثى از امام صادق 7 آمده است که به على بن ابى حمزه ثمالى فرمود: فضیلت شب قدر را در شب بیست و یکم و بیست و سوم بطلب ، و در هر کدام از این دو یکصد رکعت نماز بجاى آور، و اگر بتوانى هر دو شب را تا طلوع صبح احیا بدار و در آن شب غسل کن .
«ابوحمزه» مى گوید: عرض کردم : اگر نتوانم ایستاده این همه نماز بخوانم ؟
فرمود: نشسته بخوان ، عرض کردم : اگر نتوانم ؟ فرمود: در بستر بخوان ، و مانعى ندارد در آغاز شب خواب مختصرى بکنى و بعد مشغول عبادت شوى ، درهاى آسمان در ماه رمضان گشوده است ، و شیاطین در غل و زنجیرند، و اعمال مؤ منین مقبول است و چه ماه خوبى است ماه رمضان ؟!.
6 - چرا قرآن در شب قدر نازل شد؟
از آنجا که در شب قدر سرنوشت انسانها براى یکسال ، بر طبق لیاقتها و
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 192
شایستگیهاى آنها، تعیین مى شود، باید آن شب را بیدار بود، و توبه کرد و خودسازى نمود و به درگاه خدا رفت و لیاقتى بیشتر و بهتر براى رحمت او پیدا کرد.
آرى در لحظاتى که سرنوشت ما تعیین مى شود نباید انسان در خواب باشد، و از همه چیز غافل و بى خبر که در این صورت سرنوشت غمانگیزى خواهد داشت ! قرآن چون یک کتاب سرنوشت ساز است ، و خط سعادت و خوشبختى و هدایت انسانها در آن مشخص شده است باید در شب قدر،! شب تعیین سرنوشتها، نازل گردد، و چه زیبا است رابطه میان قرآن و شب قدر؟ و چه پر معنى است پیوند این دو با یکدیگر؟
7 - آیا شب قدر در مناطق مختلف ، یکى است ؟
مى دانیم آغاز ماه هاى قمرى در همه بلاد یکسان نیست ، و ممکن است در منطقهاى امروز اول ماه باشد و در منطقه دیگرى دوم ماه ، بنابراین شب قدر نمى تواند یکشب معین در سال بوده باشد، چرا که فى المثل شب بیست و سوم در مکه ممکن است شب بیست و دوم در ایران و عراق باشد، و به این ترتیب قاعدتا هر کدام باید براى خود شب قدرى داشته باشند، آیا این با آنچه از آیات و روایات استفاده مى شود که شب قدر یک شب معین است سازگار است ؟!
پاسخ این سؤ ال با توجه به یک نکته روشن مى شود و آن اینکه :
شب همان سایه نیم کره زمین است که بر، نیم کره دیگر مى افتد، و مى دانیم این سایه همراه گردش زمین در حرکت است ، و یک دوره کامل آن در بیست و چهار ساعت انجام مى شود، بنابراین ممکن است شب قدر یک دوره کامل شب به دور زمین باشد، یعنى مدت بیست و چهار ساعت تاریکى که تمام نقاط زمین
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 193
را زیر پوشش خود قرار مى دهد شب قدر است که آغاز آن از یک نقطه شروع مى شود و در نقطه دیگر پایان مى گیرد (دقت کنید).
خداوندا! به ما آنچنان بیدارى و آگاهى عطا کن که از فضیلت لیلة القدر بهره کافى گیریم .
پروردگارا! چشم امید ما به لطفت دوخته است مقدرات ما را بر وفق آن تعیین فرما.
بارالها! ما را از محرومان این ماه قرار مده که محرومیتى از آن بالاتر نیست .
آمین یا رب العالمین
آیات الاحکام
الْآیَةُ الْأُولَى قَوْله تَعَالَى إنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ
$ الجزء الرابع < 369 > سُورَةُ الْقَدْرِ [ فِیهَا ثَلَاثُ آیَاتٍ ] الْآیَةُ الْأُولَى قَوْله تَعَالَى : { إنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ } : فِیهَا أَرْبَعُ مَسَائِلَ : الْمَسْأَلَةُ الْأُولَى قَدْ بَیَّنَّا فِی کِتَابِ الْمُشْکِلَیْنِ وَقِسْمِ الْأَفْعَالِ مِنْ الْأَمَدِ الْأَقْصَى مَعْنَى النُّزُولِ فِی الْقُرْآنِ ، وَأَنَّ الْمَلِکَ عَلِمَهُ فِی الْعُلُوِّ وَأَنْهَاهُ فِی السُّفْلِ ، فَعَبَّرَ عَنْهُ بِالنُّزُولِ مَجَازًا فِی الْمَعْنَى عَنْ الْحِسِّ إلَى الْعَقْلِ ; إذْ الْمَحْسُوسُ هُوَ الْأَوَّلُ ، وَالْمَعْقُولُ هُوَ الرُّتَبُ عَلَیْهِ . الْمَسْأَلَةُ الثَّانِیَةُ فِی تَمْیِیزِ الْمُنَزَّلِ ، وَهُوَ الْقُرْآنُ ، وَإِنْ لَمْ یَتَقَدَّمْ لَهُ ذِکْرٌ ، وَلَکِنَّهُ وَقَعَ لِلْمُخَاطَبِینَ بِهِ الْعِلْمُ ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى : { حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ } وَمِنْهُ کَثِیرٌ فِی الْکِتَابِ ، کَمَا قَالَ تَعَالَى فِیهِ : { حم وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ إنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ } .
$ مستوى4 مَسْأَلَة نُزُول الْقُرْآن فِی لَیْلَة
$ الجزء الرابع الْمَسْأَلَةُ الثَّالِثَةُ قَوْلُهُ { فِی لَیْلَةِ } قَدْ بَیَّنَّا أَنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ لَیْلًا إلَى السَّمَاءِ الدُّنْیَا مِنْ اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ فِی رَمَضَانَ ، کَمَا أَخْبَرَ عَنْهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى فِی قَوْلِهِ : { شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ } ، وَأَنْزَلَهُ مِنْ الشَّهْرِ فِی اللَّیْلَةِ الْمُبَارَکَةِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ
$ مستوى4 مَسْأَلَة قَوْلُهُ تَعَالَى لَیْلَةِ الْقَدْرِ
$ الجزء الرابع الْمَسْأَلَةُ الرَّابِعَةُ قَوْلُهُ : { لَیْلَةِ الْقَدْرِ } قِیلَ : لَیْلَةُ الشَّرَفِ وَالْفَضْلِ . وَقِیلَ : لَیْلَةُ التَّدْبِیرِ وَالتَّقْدِیرِ . وَهُوَ أَقْرَبُ لِقَوْلِهِ : { فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ } وَیَدْخُلُ فِیهِ الشَّرَفُ وَالرِّفْعَةُ . وَمِنْ شَرَفِهَا نُزُولُ الْقُرْآنِ فِیهَا إلَى السَّمَاءِ الدُّنْیَا جُمْلَةً ، وَمِنْ شَرَفِهَا بَرَکَتُهَا وَسَلَامَتُهَا الَّتِی یَأْتِی إنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى بَیَانُهَا . وَمَعْنَى التَّقْدِیرِ وَالتَّدْبِیرِ فِیهَا أَنَّ اللَّهَ قَدْ دَبَّرَ الْحَوَادِثَ وَالْکَوَائِنَ قَبْلَ خَلْقِهَا بِغَیْرِ مُدَّةٍ ، وَقَدَّرَ الْمَقَادِیرَ قَبْلَ خَلْقِ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ مِنْ غَیْرِ تَحْدِیدٍ ، وَعَلِمَ الْأَشْیَاءَ قَبْلَ حُدُوثِهَا بِغَیْرِ أَمَدٍ ; وَمِنْ جَهَالَةِ الْمُفَسِّرِینَ أَنَّهُمْ قَالُوا : إنَّ السَّفَرَةَ أَلْقَتْهُ إلَى جِبْرِیلَ فِی عِشْرِینَ لَیْلَةً < 370 > وَأَلْقَاهُ جِبْرِیلُ إلَى مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ فِی عِشْرِینَ سَنَةً . وَهَذَا بَاطِلٌ لَیْسَ بَیْنَ جِبْرِیلَ وَبَیْنَ [ اللَّهِ وَاسِطَةٌ . وَلَا بَیْنَ جِبْرِیلَ وَمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمَا وَاسِطَةٌ ] . قَالَ عُلَمَاؤُنَا : فَیُحْدِثُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِی رَمَضَانَ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ کُلَّ شَیْءٍ یَکُونُ فِی السَّنَةِ مِنْ الْأَرْزَاقِ وَالْمَصَائِبِ ، وَمَا یُقَسَّمُ مِنْ السَّعَادَةِ وَالشَّقَاوَةِ ، وَالْحَیَاةِ وَالْمَوْتِ ، وَالْمَطَرِ وَالرِّزْقِ ، حَتَّى یَکْتُبَ فُلَانٌ یَحُجُّ فِی الْعَامِ ، وَیَکْتُبَ ذَلِکَ فِی أُمِّ الْکِتَابِ . وَقَالَ آخَرُونَ : یَکْتُبُ کُلَّ شَیْءٍ إلَّا السَّعَادَةَ وَالشَّقَاوَةَ ، وَالْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ ، فَقَدْ فَرَغَ مِنْ ذَلِکَ ، وَنَسَخَ
لِمَلَکِ الْمَوْتِ مَنْ یَمُوتُ لَیْلَةَ الْقَدْرِ إلَى مِثْلِهَا ، فَتَجِدُ الرَّجُلَ یَنْکِحُ النِّسَاءَ ، وَیَغْرِسُ الْغُرُوسَ ، وَاسْمُهُ فِی الْأَمْوَاتِ مَکْتُوبٌ
تر جمه منظوم
سرآغاز گفتار نام خداست *** که رحمتگر و مهربان خلق راست
همانا که نازل نمودیم ما *** کتابى شب قدر بر مصطفى1
چه آگاه سازد تو را زآن مقام *** که اندر شب قدر باشد تمام2
شب قدر در پیش پروردگار *** مقامش فراتر ز ماهى هزار3
ملائک و جبریل بر امر رب *** به پیغمبر و بر امامان به شب
نمایند از هر امورى بیان *** که تقدیر خلق است در آن نهان4
بود تا سحر ذکر حق و سجود *** که اینشب، شبرحمتاست و درود5
ترجمه انگلیسی
1-In the Name of God, the Merciful, the Compassionate Behold, We sent it down on the Night of Power;
2-And what shall teach thee what is the Night of Power?
3-The Night of power is better than a thousand months
4-in it the angels and the Spirit descend,by the leave of their Lord, upon every command.
5-peace it is, till the rising of dawn.
ترجمه فرانسوی
1. Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux. Nous l'avons certes, fait descendre (le Coran) pendant la nuit d'Al-Qadr.
2. Et qui te dira ce qu'est la nuit d'Al-Qadr?
3. La nuit d'Al-Qadr est meilleure que mille mois.
4. Durant celle-ci descendent les Anges ainsi que l'Esprit, par permission de leur Seigneur pour tout ordre.
5. Elle est paix et salut jusqu'à l'apparition de l'aube.
ترجمه آلمانی
1. Im Namen Allahs, des Gnنdigen, des Barmherzigen. Wahrlich, Wir sandten ihn (den Koran) hernieder in der Nacht Al-Qadr.
2. Und was lehrt dich wissen, was die Nacht Al-Qadr ist?
3. Die Nacht Al-Qadr ist besser als tausend Monde.
4. In ihr steigen die Engel herab und der Geist nach dem Gebot ihres Herrn - mit jeder Sache.
5. Friede wنhrt bis zum Anbruch der Morgenrِte.
ترجمه ترکیه ای
1- Rahman ve rahîm Allah adiyle. üphe yok ki indirdik Kur’ân' Kadir gecesi.
2- Ve ne bildirdi sana, nedir Kadir gecesi?
3- Bin aydan daha da hayrldr Kadir gecesi.
4- O gece melekler ve Rûh, takdîr edilen her i için, Rablerinin izniyle inerler.
5- Esenliktir, o gece, gün ًncaya dek sürer.
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : ali20reza