پس از خواندن 100 کتاب بهره وری، متوجه شدم که 15 عنصر کلیدی برای پربازده ماندن و کارآمد بودن وجود دارد. من یک لیست از یافتههایم را جمعآوری کردهام تا به شما در داشتن بالاترین بهرهوری ممکن کمک کنم. با یوکن همراه باشید.
8. بازده خود را در پایان روز بررسی کنید
در پایان روز، وقت خود را برای بررسی آنچه که انجام دادهاید و آنچه که میتواند بهبود یابد، اختصاص دهید.
این سؤالات را از خود بپرسید:
- چه کار خوبی انجام دادی؟
- چه کار بدی انجام دادی؟
- چرا بعضی چیزها طبق برنامهریزی انجام نشد؟
- چگونه میتوانم فردا بهتر عمل کنم؟
هنگامی که ما اعمال خود را بررسی نمیکنیم، فقط به رشد طبیعی تکیه میکنیم. تمرکز افراد موفق بر اعمال عمدی است، که در آن به طور فعال چیزهایی را که باید بهبود یابد را شناسایی و روی آنها تمرکز میکنند. حتی اگر احساس میکنید که کارها را به درستی انجام دادهاید، هنوز هم مواردی برای بهبود وجود دارند.
9. بعضی اوقات تقسیم کارها بهتر از افزودن آنهاست
کنار گذاشتن انجام کارهایی که برایتان سودی ندارند را به طور منظم تمرین کنید. این کارهای غیر مفید میتواند وظایف کاری، اقلام فیزیکی و یا حتی روابط باشند. در مورد آن فکر کنید، بهم ریختگیهای فیزیکی نه تنها فضا را اشغال میکنند بلکه مانع عملکرد ما نیز میشوند. میدانم که من شخصا نیاز به یک فضای کاری سازمانیافته دارم در غیر این صورت نمیتوانم تمرکز کنم.
همانطور که باید اطراف خود را مرتب و سازماندهی کنیم، باید با فضای دیجیتالمان نیز همین کار را انجام دهیم، برای آنچه که مهم است فضا ایجاد کنیم و بقیه را حذف کنیم. با انجام این کار، دستگاه شما کارآمدتر کار خواهد شد و شما مجبور نخواهید بود پوشهها و فایلهای بیپایان را برای دسترسی به آنچه که میخواهید جست و جو کنید.
10. برای انجام کارها زمان برآورد کنید
ما در انجام کارها این مورد را بعضی از اوقات فراموش میکنیم و پروژهای را بدون در نظر گرفتن زمان مورد نیاز آن شروع میکنیم. برای کمک به این موضوع، قانون 2 دقیقه را دنبال کنید. اگر در عرض دو دقیقه میتوانید کاری را تکمیل کنید، ابتدا آن را انجام دهید.
نادیده گرفتن تخمین زمان ممکن است موجب اتلاف وقت شما شود؛ چرا که شما اهداف واقعی خود را در ذهن و یا موعدی مقرر برای اتمام آن ندارید. اگر شما یک استاندارد را تنظیم نکنید، نخواهید دانست کدام جنبهها زمانی که دوباره این کار تکرار شد باید برای عملکرد بهتر تقویت شوند.
مثال: فرض کنید قصد تهیه سالاد دارید. قبل از آغاز درست کردن آن، فکر میکنید این کار چقدر طول میکشد؟ 30 دقیقه؟ 15 دقیقه؟ 3 دقیقه؟ هنگامی که ما زمانی لازم برای تکمیل وظیفهی خود در نظر میگیریم، با این کار شروع به برنامهریزی در مورد چگونگی کارکرد بهتر و بیشتر آن میکنیم.
11. خلاقیت خود را بدون توجه به شغل خود افزایش دهید
ما برای انجام هر کاری صرفنظر از عادی بودن آن به کمی خلاقیت نیاز داریم. خلاقیت همیشه یک استعداد ذاتی نیست بلکه مانند ماهیچهای میماند که میتوان آن را تمرین داد و تقویت کرد. ما برای تقویت و بهبود عملکرد خود به کمی خلاقیت نیاز داریم.
این میتواند به وظایفی مانند مدیریت زمان و یا روشهای تولید مرتبط باشد. شما باید خلاقیت خود را به کار ببندید تا عمل جاری را حتی بهتر انجام دهید.
12. بدانید چه زمانی باید متوقف شوید زیرا که بعضی از کارها با گذشت زمان ارزش خود را از دست میدهند
هنگامی که بهرهوری از یک پروژه کاهش مییابد، شما باید زمان تعطیل کردن آن پروژه را بدانید. وظایف معمولا با گذر زمان ارزش خود را از دست میدهند. هر چقدر که انجام کاری طول بکشد احتمال شکست آن بیشتر میشود. هنگامی که پیشرفت شروع به کاهش میکند، وقت آن است که تلفات خود را کاهش داده و برنامه خود را دوباره ارزیابی کنید.
مثال: هنگامی که یک کسب و کار متوجه میشود که هر ماه هرچه بیشتر و بیشتر پول از دست میدهد، باید استراتژی خود را تغییر دهند.
13. همیشه تصور کنید که به اندازهی آنچه که فکر میکنید میدانید، نمیدانید
حقیقت این است که، اکثر مردم خیلی چیزها را نمیدانند. اطلاعاتی بی حد و مرز مربوط به هر چیزی در دنیا وجود دارند. هرگز بیش از حد راضی نباشید، همیشه بدانید که امکان بهبود و پیشرفت وجود دارد. فقط به این دلیل که شما چیز خوبی دارید، این بدان معنا نیست که بهتر از آن وجود ندارد. همیشه برای بیشتر تلاش کنید و بینشهای جدید را جستجو کنید. زمانی بهترین میشوید که به دنبال راههای جدیدی برای رشد باشید و مهمتر از همه، به خود اجازه ندهید متکبر شوید. فروتن و متواضع بمانید. شما از این طریق میتوانید احترام همسن و سالان و پیروان خود را به دست آورید.
14. حس رضایت فوری خود را شناسایی کرده و آن را از بین ببرید
ممکن است فکر کنید که هیچچیز حس رضایت فوری شما را برانگیخته نمیکند اما این برای همه اتفاق میافتد. حس رضایت فوری اینگونه عمل میکند که هنگامی که شما واقعا نیاز به تلاش برای انجام درست کاری دارید، آنقدر به شما اطمینان و اعتماد به نفس میدهد که احساس میکنید دیگر نیازی به انجام آن ندارید. حس رضایت فوری شما چگونه است؟ آن را شناسایی کرده و بر آن غلبه کنید.
مثال: فرض کنید که رئیستان اهل تعریف و تمجید فراوان است و از آنجایی که همیشه میشنوید که کار خوبی انجام میدهید، احساس میکنید که مجبور نیستید بیشتر کار کنید اما برای پیشرفت، شما باید تلاش بیشتری به منظور رسیدن به سطح بالایی از موفقیت داشته باشید.
15. با تصویر بزرگ شروع کنید و سپس به جزییات برسید
هدف نهایی را شناسایی کنید و از ابتدا آغاز کنید، سپس هر وظیفه را به ترتیبی که برای رسیدن به هدف نهایی نیاز است بچینید. وظیفهی خود را دوباره چک کنید، از خود بپرسید که این وظیفه چگونه به تصویر بزرگ شما از هدفتان مرتبط است و آیا واقعا انجام آن ضروری است؟ آیا بهتر نیست که زمان خود را صرف انجام کار دیگری بکنید؟ بدون فکر و دقت کار نکنید، همیشه تصویر بزرگ و حرکت خود را به سمت آن در نظر بگیرید.
برای مشاهده قسمت اول اینجا کلیک کنید
منبع: Lifehack