سیر و سلوک در راه دین

احکام کلی سلوک   توصیه : هرکه می خواهد که بر سیرت رسول صلی الله علیه و آله و صحابة او برود، باید که قناعت، و تسلیم، و رضا به قسمت خداوند به کار گیرد، و دائم بر اخلاق نیکو، و وضو، و تلاوت قرآن، و نماز و روزه، و بیداری شب، و یاد خدای عزّ و جلّ در پیش گیرد، و راست کاری، و راست گفتاری، و امانت نگاه داشتن پیشه خود کند، و زبان از بدگویی خلق کوتا ...

سیر و سلوک در راه دین

احکام کلی سلوک
 

توصیه : هرکه می خواهد که بر سیرت رسول صلی الله علیه و آله و صحابة او برود، باید که قناعت، و تسلیم، و رضا به قسمت خداوند به کار گیرد، و دائم بر اخلاق نیکو، و وضو، و تلاوت قرآن، و نماز و روزه، و بیداری شب، و یاد خدای عزّ و جلّ در پیش گیرد، و راست کاری، و راست گفتاری، و امانت نگاه داشتن پیشه خود کند، و زبان از بدگویی خلق کوتاه دارد، و حرص دنیا از دل بیرون کند، و حسد و بغض و عداوت مسلمانان از دل دور دارد، و خود را از جمله مسلمانان کمتر داند، و همه اهل اسلام را در دل جای دهد، و بر سر این طریق تا وقت مرگ بایستد. (1)

اساس و پایه سلوک
 

نکته: اصول معاملات انسان بر چهار صورت است:
1- معامله با خداوند متعال؛ 2- معامله با نفس خود؛ 3- معامله با مردمان؛ 4- معامله با دنیا. و هریک از این چهار صورت خود به هفت اصل تقسیم می شود.
اما اصول هفت گانه معامله با خدا عبارت است از: 1- به جای آوردن حق خداوند؛ 2- حفظ حدود الهی؛ 3- شکر نعمت های الهی 4- راضی بودن به قضای الهی؛ 5- صبر بر آزمایش الهی؛ 6- بزرگداشت حرمت او؛ 7- اشتیاق داشتن به او.
و اصول هفت گانه معامله انسان با خودش عبارت است از: 1- جهاد با نفس؛ 2- ترس از معصیت؛ 3- تحمل سختی ها؛ 4- طلب راستی در کردار و گفتار؛ 5- اخلاص در اعمال؛ 6- دور نگاه داشتن نفس از هواها؛ 7- عادت دادن نفس به فقر.
و اصول هفت گانه معامله انسان با دیگران عبارت است از: 1- حلم؛ 2- گذشت؛ 3- تواضع؛ 4- بخشش؛ 5- مهربانی؛ 6- خیرخواهی؛ 7- عدل و انصاف و اصول هفت گانه معامله انسان با دنیا عبارت است از: 1- راضی بودن به حداقل؛ 2- ایثار در آنچه دارد؛ 3- ترک طلب کردن آنچه ندارد؛ 4- مال زیادی را دوست نداشتن؛ 5- برگزیدن زهد؛ 6- شناخت آفات دنیا طلبی؛ 7- رها کردن شهوات دنیوی (2)

ضروریات سلوک
 

نکته: آنچه در رسیدن به خدای ضروری است:
اول: تصحیح اعتقاد به خدای است از راه استدلال یا مجاهده و ریاضت (3) و فرق ما بین مستدلّان (4) و مرتاضان (5)آن است که آنچه مستدلان می دانند مرتاضان می بینند.
دوم: خو گرفتن به اخلاق نیکو و پاک شدن از اوصاف زشت.
سوم: اصلاح اعمال (6)
توصیه: این کار نه به خدمت و طلب یابی، بلکه به حرمت و ادب یابی.
دل در خلق مَبند که خسته (7) شوی، دل در حقّ بند تا رسته (8) شوی.
اگر جان ما در سر این کار می شود سزاوار است؛ که این کار ما را جان می فزاید.
اگر داری مخروش و اگر نداری مخراش، می پاش، می باش (9)
توصیه: در راه دین به کمتر از خود منگر، به بزرگ تر از خود بنگر. در دنیا به برتر از خود منگر، به کمتر از خود بنگر. (10)
عقل عقیله (11) را به جا بگذار. که مرکب عقل تا حوالی درگاه سلطان راه دارد و نه به درون حرم و بارگاه. خصوصاً عقل جزوی معاش اندیشان (12) که توهم زده است.
نفس، تو را به دنیا خواند عقل به عقبی؛ و عشق به خدا. ببین که کدام بهتر و نیکوتر است، آن را اختیار کن.

دنیی و عقبی فدای دوست کن
رو به مغز آورده، ترک پوست کن (13)

شرایط تحقق سلوک
 

توصیه: بدان که شرایط سلوک شش چیز است: اول ترک است؛ ترک مال و جاه و معصیت و اخلاق بد. دوم صلح است؛ سالک باید مدارا و محبت را شیوه خود کند و مراقب باشد که هیچ کس را نیازارد و شفقت از هیچ کس دریغ ندارد. سوم عزلت و خلوت نشینی و ترک جمع نشستن های بی فایده است. چهارم سکوت و پرهیز از سخن بیهوده است و پنجم گرسنگی؛ تحمل گرسنگی و دوری از شکم چرانی است. ششم شب زنده داری وعبادت شباهنگام و غلبه برخواب است. (14)

از علم الیقین (15) به عین الیقین (16)
 

نکته و توصیه: صغیر و کبیر و مرد و زن، تمامی و هنگی به علم الیقین می دانند که بایدمرد و از این دنیا باید رحلت کرد و عبرت نمی گیرند و نصیحت نمی پذیرند، پس علم الیقین در این راه کافی نبوده است. امید که حق تعالی همگی را به عین الیقین رسانیده به درجه حق الیقین (17) سرافراز فرماید تا بدانیم که برادران دنیا، (18) همه همچون برادران یوسف، گرگانند و مانند قابیل، ناقابل و جاهل، و هرکسی را دو دشمن دینی و دنیوی که نفس و شیطان است، دائم همنشین و همیشه در کمین است.
پس به شب زنده داری و روزه و کاستن از طعام ذکر دائم و ترک گناهان و طهارت بپردازیم و درختان گفته های شریعت را از جوی های افعال طریقت آب دهیم تا میوه های حقیقت به دست آید و سرمایه حیات را صرف متاع معرفت نماییم و به فقر فخر کنیم و آسودگی خواهیم و نعمت حق را حقیر و شکر خود را کثیر نشماریم. (19)

نهایت سیر
 

نکته: ای دوست! سالک تا به دیدار خدا مشرف نشود، گویی هیچ چیز را به درستی ندیده و ندانسته است. نهایت کار سالک شناخت و دیدار خدا و صفات اوست و آن کس که به این مقام نرسید، نابینا آمده و نابینا رفته است. وقتی سالک به نور خداوندی دست می یابد، دیگر مجاهدات و ریاضت های سخت پایان یافته است و به مقام رسیده است که اراده او در اراده خداوند حل و محو شده است. در این مقام او با نور الهی می بیند و می فهمد و با اراده الهی طی طریق می کند تا خدا را ببیند و بشناسد و در دریای نور الهی فانی شو. (20)

پی نوشت ها :
 

1- مفتاج النجات، صص 164 و 165.
2- چراغ راه دینداری (بازنویسی مصباح الشریعه، و مفتاح الحقیقه)، صص 168 و 169.
3- ریاضت: کوشش همراه با سختی و رنج.
4- مستدل: آنکه شیوه اش استدلال است.
5- مرتاض: ریاضت کش
6- حسن دل: صص 84 و 85
7- خسته: رنجور.
8- رسته: آزاد
9- اگر نعمت داری تجاوزکار و ستمکار مباش و آن را در بخشش به خلق به کارگیر و اگر نداری بی تابی مکن (صورت خود را مخراش) و تحمل کن؛ مجموعه رسائل خواجه عبدالله انصاری، ج2، ص436
10- حسن دل، ص 45.
11- عقیله: پای در بند
12- معاش اندیش: آنکه با عقل در پی زد و بند برای حل مشکلات دنیوی جمع مال است.
13- حسن دل، ص 76.
14- انسان کامل (بازنویسی الانسان الکامل)، صص63و64
15- علم الیقین: باور داشتن به چیزی از روی علم.
16- عین الیقین: باور داشتن به چیزی پس از مشاهده به چشم.
17- حق الیقین: یقینی که به واسطه تجربه حاصل شود، یقین خالص.
18- برادران دنیا: دنیا دوستان
19- حسن دل: صص 69- 70.
20- انسان کامل (بازنویسی الانسان الکامل)،

منبع:نشریه گنجینه، شماره 83
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر