ممکن است در بعضی اذهان این سؤال طرح شود که آیا به راستی حضرت فاطمه (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) از طرف دستگاه حاکم مورد اذیت و ستم قرار گرفته است؟ جواب این سوال ارجاع به کتب معتبر تاریخ از مورخان شیعه و سنی است که وقایع پس از رحلت پیامبر (ص )را به گونهای کاملاًمفصل و با تمام جزئیات آن ضبط کردهاند و در دسترس محققان قرار دارد و روشنتر از آفتاب ارائه کردهاند که آنحضرت در تمام مدت عمر کوتاه خود پس از رسول الله (ص) (از چهل روز و هفتاد و پنج روز و نود و پنج روز بر حسب اختلاف در نقل ) علی الدوام از ظلم وستمهای متصدیان امر حکومت در حال شکایت بوده است. تا آنجا که فرموده است: "صبّت علیّ مصائب لو صبّت علی الایّام صرن لیالیا " یعنی " آنچنان مصائب گوناگون بر من فرو ریخت که اگر بر روزهای روشن ریخته میشد تبدیل به شبهای تار میگردید". شما تنها یک نگاه گذرا به خطابهی آتشین و پر از سوز و گداز آن یگانه یادگار رسول الله
(ص) در مسجد مدینه و در مجمع عمومی مهاجرین و انصار بیندازد و ببیند ابوبکر رئیس حکومت را چگونه به صحنه محاکمه کشیده و با خطابهای تند و عتاب آمیز او را مورد سرزنش قرار داده که :"یابن ابی قحافه افی کتاب الله ان ترث اباک و لا ارث ابی" یعنی " ای پسر ابی قحافه!آیا در کتا ب خدا این دستور رسیده که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم"؟!
"افحکم الجاهلیهتبغون و من یبتغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین" (آیا تبعیت از قانون جاهلیت میکنید{و راه کفر و نفاق میپیمایید}؟ آیا تو نمیدانی: که هر که دینی غیر از اسلام انتخاب کند از او پذیرفته نمیشود و او در آخرت از زیانکاران است)!!
یعنی تو از دین و آیین اسلام بیرون رفته و آیین دیگری برگزیدهای و از زیانکاران در آخرت شدهای! آیا این گونه سخن گفتن حاکی از آزردگی از ظلم ابوبکر و اظهار خشم بر او و هوادارانش نیست؟ در حالی که رسول خدا (ص) فرموده است:"ان الله یعضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها"؛(خشم و رضای فاطمه،سبب خشم و رضای خداست.)
یعنی آن کس که مغضوب فاطمه است مغضوب خداست و مغضوب خدا حق حاکمیت بر امت اسلامی ندارد. پس از ایراد خطبه در مسجد ،وقایع دردناک دیگری پیش آمد و آن ودیعهی الهی بستری شد! اما آن خطابه کار خود را کرد و همچون صاعقه بر سر ابوبکر و هوادانش فروود آمد و افکار عمومی را علیه دستگاه حاکم متشنج ساخت. در آن شرایط تصمیم گرفتند برای ایجاد آرامش در افکار مردم عدهای از زنان رجال و سردمداران کشور را به عنوان عیادت از رهرا (ص) به خانهاش بفرستد.. آنها آمدند اما با سخنانی کوبندهتر از سخنان در مسجد روبه رو شدند! آنها در مقام احوال پرسی بر آمدند و گفتند:" کیف اصبحت من علتک یا بنیه رسول الله"({ای دختر رسول خدا}!حال شما چگونه است و با بیماری چگونه به سر میبرید)؟
عادتاًباید جواب بدهد: دردهای متعدد دارم . از درد پهلو و درد بازو و زخم سینه و سقط جنین ناراحتم و شبها خوابم نمیبردو... ولی آن حضرت در جواب احوال پرسی آنها کوچکترین اشارهای به این ناراحتیهای خود نکرد بلکه بدون هر مقدمهای سخن از انحراف دستگاه حاکم از مسیر دین و بیدادگری های آن به میان آورد و فرمود:"اصبحت و الله عائفه لدنیاکم قالیه لرجالکم"؛(به خدا قسم من صبح کردهام در حالی که از دنیای شما و نسبت به مردانتان خشمگینم).
نفرمود: از دنیا منزجرم!بلکه فرمود از دنیای شما یعنی این دنیایی که شما به وجود آوردهاید از ظلم و خیانت و جنایت و بیرحمی و انحراف از مسیر دین و... ضمیر را هم جمع مذکر آوردهاند (دنیاکم)؛(رجالکم)؛ اشاره به اینکه مخاطب اصلی من رجال و سردمداران کشورند نه زنها که دخالت مستقیم در امور ندارند!
دو حدیثی که باید آموخت و به خاطر سپرد.
اینجا مناسب میبینم این نکته را عرض کنیم: هر فرد شیعی مذهب باید حداقل این دو حدیث منقول از رسول خدا (ص) را که مورد پذیرش هر دو فرقه از شیعه و سنی است یاد بگیرید و معنای آنها را خوب بفهمد و به عنوان یک دلیل محکم برای حقیقت مذهبش بخاطر بسپارد که هم سبب استحکام عقیدهی خودش باشد و هم به هنگام لزوم از اصالت مذهب خود دفاع کند. آن دو حدیث کوتاه متقن یکی حدیث ثقلین است که رسول خدا (ص) فرموده است (انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهمالن تضلوا ابداًلن یفترقا حتی یردا علیّالحوض )؛ سفینه البحار،ج1،ص 132
این حدیث،مرجعیت انحصاری اهل بیت رسول (ص) را به دست آوردن حقایق دین همدوش با قرآن نشان میدهد و اصالت منحصرهی شیعه را اثبات میکند و حدیث دوم حدیث ایذاء فاطمه (ص) است که رسول خدا (ص) فرموده است (فاطمه بضعه منّی من اذاها فقد اذانی و من اذانی فقد اذی الله)" فاطمه قطعهای از من است ! هر که او را بیازارد،مرا آزرده است و هر که مرا بیازارد خدا را آزرده است"!!
آنگاه قرآن نیز صریحاً نتیجهی شوم ایذاء خدا و رسول را نشان داده و فرمود است:(ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخره و اعدلهم عذابا مهینا)
"آنان خدا و رسولش را بیازارند ؛ در دنیا و آخرت ملعون به لعنت خدا میباشند و خداوند عذاب خوار کنندهای برای آنان آماده کرده است"! احزاب -57
وقتی این حدیث کنار آن آیهی قرآن بگذاریم نتیجه این میشود ،آن کسانی که پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) مسند حکومت اسلامی را غصب کرده و از طرق گوناگون موجبات ایذاء فاطمه (ص) را فراهم نمودند، ملعون به لعنت خدا در دنیا و آخرت و محکوم به عذاب مهین در روز قیامت میباشند و اینگونه کسان به حکم عقل و شرع و عرف صلاحیت حکومت بر امت اسلامی و تصدی امر ولایت بر مسلمین را ندارند.
منبع : ماهنامه قُرآن لیلةُالقَدر ش 50