مقدمه
علم مدیریت، ماهیت کاربردی دارد. عاری نبودن مدیران از ارزش، این رشته علمی را بیشتر تحت تأثیر ارزشها قرار می دهد. رابینز[1] بر آن است که ارزشها نمایانگر عقاید اصولی است که از نظر فردی یا اجتماعی نوعی رفتار مطلوب شناخته می شود. (رابینز١، ٢٠٠٥: ١٧١). پیتر دراکر[2] می گوید که افراد و سازمانها باید ارزشها و اصول مخصوص به خود را داشته باشند. برای اینکه فرد در سازمان، کارامد و مؤثر باشد، ارزشهای او باید با ارزشها و معیارهای سازمان، سازگاری و همخوانی داشته باشد (دراکر، ١٣٧٩: 34). هم چنین نظریه پردازان مدیریت بیان می کنند که مدیریت و اعضای سازمان باید همواره در مورد ارزشها و نظریه های ارزشی دقت لازم را به خرج دهند و جایگاه آنها را در روش شناسی، نظریه پردازی و عمل بشناسند (هچ [3]، ٢٠٠٦: ٣٤٨).
ارزشها در دین اسلام به صورت نظام مند وجود دارد؛ از این رو پژوهشگران مدیریت اسلامی باید با استخراج نظام مند ارزشها برای ارائه نظریه مدیریت اسلامی تلاش کنند. نظام ارزشی اسلام بر اساس مفروضات بنیادینی استوار است که برای درک و تدوین مدیریت اسلامی به شناخت مفهوم ارزشها و نظام ارزشی اسلام نیاز است (مصباح یزدی، ١٣٧٦: ٢٩٣؛ مطهری، ١٣٦٧: ١٥٠)؛ بنابراین ضروری است که با تکیه بر منابع دینی (قرآن و سیره معصومین) به استخراج ارزشهای اسلامی پرداخت که شاکله اصلی مدیریت را شکل می دهد.
از سوی دیگر سیره و شیوه مدیریتی امام حسین (ع)، که مورد تأکید ائمه (علیهم السلام) است، یکی از بهترین منابع مدیران است . در یک نگاه می توان گفت که این سبک و شیوه مدیریتی برای بشریت قابل استفاده است؛ چون با فطرت آدمی مناسب و با عالم هستی هماهنگ است و بیشترین فایده و ثمربخشی را برای بشریت دارد. این پژوهش با تمرکز بر سیره امام حسین (ع) به عنوان یکی از منابع دینی به دنبال شناسایی و تبیین اصول و ارزشهای مدیریت است.
اندیشمندان مختلف مدیریت از جمله تیلور، فایول و وبر، اصول مدیریت را ارائه کرده اند که در کتابهای مدیریت به تفصیل به آنها پرداخته شده است (فایول [4]، ١٩٤٩؛ تیلور، [5] ١٩٦٧؛ وبر، [6]١٩٦٠). بدون شک این اصول بر اساس جهانبینیها و ارزشهایی است که این نظریه پردازان داشته اند. همان طور که گفته شد، نقش ارزشها در ارائه نظریات، واضح و روشن است ؛ بنابراین ارائه اصول اساسی بر اساس منابع اسلامی، لازم و ضروری است. در ادامه این بخش ، این ادعا، بیشتر تبیین می شود.
[7]اصول بنیادین یا اولیه، سه دسته از اصول را در بر دارد: اصول متعارف، اصول موضوعه و اصول متداول (میرزایی اهرنجانی، ١٣٨٦: ٦). اصول متعارف در بالای سلسله مراتب اصول بنیادین قرار دارد و ماهیتاً کلیترین، عامترین و شاملترین اصول است و هیچ نوع قیدوبند زمانی، مکانی و موضوعی نمیپذیرد. بنابراین اصول متعارف، مختص یک یا چند علم نیست؛ بلکه در مورد همه علوم، صادق است. پس از اصول متعارف، اصول موضوعه قرار دارد که اگرچه این اصول نیز، کلی، عام و شامل است، درجه کلیت، عمومیت و شاملیت اصول متعارف را ندارد و به علاوه از نظر موضوعی قیدپذیر است؛ به عبارت دیگر هر رشته علمی، مستقلاً دارای اصول موضوعه مربوط به خود است. در نهایت بقیه اصول علمی یا منطقی هر رشته علمی یا حوزه فکری، که تحت عناوین گوناگون اصول، ضروریات، بنیانها و...نامیده شده است از نظر کلیت، عمومیت و شمولیت نازلترین، و از نظر موضوعی نیز همان گونه که از نام گوناگون آنها بر میآید، محدودیتهای فراوان دارد؛ مانند اصل برنامه ریزی که برحسب زمانها، مکانها و موضوعها و حتی اهداف گوناگون، شامل اصول و شکلهای گوناگونی میشود.
از این مباحث روشن میشود که اصول بنیادین در یک سلسله مراتب با یکدیگر قرار دارد و به ترتیب از همدیگر مشتق میشود به طوریکه همه اصول یک رشته از تعدادی اصول موضوعه از اصول متعارف استخراج، و مبنای بقیه مباحث آن رشته فرض میشود. (میرزایی اهرنجانی، ١٣٨٦: ٦ تا ٨ به نقل از رضایی منش و همکاران ، ١٣٩٣). بر اساس این مطلب ، این پژوهش به دنبال ارائه اصول موضوعه رشته مدیریت بر اساس سیره امام حسین (ع) است.
علوم انسانی در هر کشوری زاییده تفکرات بومی آنجا است . در واقع علوم انسانی امریکا نمیتواند اروپا را اداره کند؛ چون این تفکرات زاییده مبانی نظری خودشان است و زمانی میتواند با فرهنگ خود نسبت برقرار کند که زبان حقوقی و اجتماعی واحدی در جامعه برقرار کند تا بتواند با تحولات و باورها و ارزشهای اجتماعی خود همساز باشد. هم چنین علوم انسانی و رشته های زیرمجموعه آن با روحیات رابطه مستقیمی دارد و با بعد روحی انسان مرتبط است که پیچیدگیهای خاصی دارد. مدیریت در میان علوم انسانی با فرهنگ رابطه بسیار نزدیکی دارد به گونه ای که با اندک تأملی میتوان نقش فرهنگ را در جایجای آن آشکارا مشاهده کرد. مدیریتی که در کشور ما از دیرباز مورد توجه مجامع علمی و دانشگاهی بوده و بدان توصیه شده است، مدیریت از نوع غربی آن است. این امر با توجه به فرهنگ بومی کشور ما که دینداری، کارکرد اصلی آن است چندان منطقی به نظر نمیرسد. (آقا پیروز و خدمتی، ١٣٨٩: ٥٣).
ارزشها و مبانی تفکری در علوم انسانی و بویژه علم مدیریت تأثیر مستقیم دارد. چون مبانی تفکر اسلامی در قرآن و سیره معصومین است، یکی از منابع مهم استخراج اصول مدیریت است.
بایستی بیان کرد که اصول موضوعه با توجه به مبانی تفکری اسلامی و منابع دینی استخراج می شود و برای تمامی کشورهای اسلامی یکسان است؛ ولی برای بکارگیری اصول رایج و اجرای آن، تأثیرات فرهنگی و جغرافیایی باید مدنظر قرار بگیرد.
برای اثبات ضرورت مدیریت اسلامی در کشورهای اسلامی دو راه وجود دارد:
یکی ضرورت از راه فرهنگ است با این توضیح که علم مدیریت به دلیل آمیختگی با فرهنگ غربی، کاملاً پاسخگوی نیازهای مدیریتی ممالک اسلامی نیست و با توجه به فرهنگ این کشورها که مقتضی اسلامیت است ضرورت دارد با پژوهش شیوه هایی از مدیریت، که با این فرهنگ سنخیت دارد، نیازها را برطرف ساخت و این شیوه ها جز از فرهنگ دینی و سیره اهل بیت (علیهم السلام) به دست نمیآید.
راه دوم اینکه وظیفه مسلمانی اقتضا میکند در برابر فرمان الهی مطیع باشیم و با توجه به دستورالعمل های مدیریتی که از سوی مدیران معصوم جامعه اسلامی صادر شده است، میتوان با عمل به آن دستورها و الگو قرار دادن آن معصومان (علیهم السلام)، مدیریتی را به کار گیریم که مورد رضایت و خشنودی پروردگار است (آقا پیروز و خدمتی، ١٣٨٩: ٥٥ تا ٦٠).
در این پژوهش به «شناسایی و تبیین اصول مدیریت در سیره امام حسین (ع) و دلالتهای آن برای دانش مدیریت » پرداخته شده و محقق درصدد است تا خلأ پژوهشها در زمینۀ مسئله عاشورا [که بیشتر مسائل تاریخی و مذهبی را بررسی کرده است. ] را بررسی، و بعد مدیریتی و رهبری امام حسین (ع) را در سیره و زندگی آن حضرت تا لحظه شهادت بازبینی کند.
مخاطبان اصلی این پژوهش، مدیران و رهبران جامعه اسلامی هستند که ضمن ادای وظیفه به رهبران دینی خود، عمل و گسترش آن در صحنه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی موظف هستند با نگاه بهتر و عمیقتر به مسئله رهبری و الگوگیری از رهبران دینی خود بتوانند گامهای مؤثرتری را در رفع اشکالات اصول مدیریت غربی بردارند.
پژوهش از نوع کیفی و اکتشافی است؛ بنابراین فرضیه پژوهشی ندارد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تبیین اصول مدیریت در سیره امام حسین (ع) و دلالتهای آن برای دانش مدیریت است.
سؤالهای اصلی پژوهش عبارت است از:
١- اصول مدیریت سیره امام حسین (ع) کدام است ؟
٢- دلالتهای سیره امام حسین (ع) برای استخراج اصول موضوعه دانش مدیریت اسلامی چیست؟
ادبیات پژوهش
مفهوم مدیریت اسلامی
اندیشمندان مختلف، تعاریف متعددی را از مدیریت اسلامی ارائه کرده اند. بیان تعاریف مدیریت اسلامی و بررسی و نقد آنها خود پژوهشی مفصل است. در این پژوهش تعریف مختار از مدیریت اسلامی، تعریفی است که مرحوم شهید مطهری از مدیریت اسلامی بیان می کند. ایشان می گوید که مدیریت اسلامی شیوه خاصی از رهبری است که بر مبنای فکری و عقیدتی اسلامی مبتنی است. مسلماً برای آشنا شدن با این سبک از مدیریت ، شناخت مبانی اسلام درباره رهبری ضروری است. در این شیوه از مدیریت ، انگیزه های فردی جهت دهنده نیست، بلکه جهت دهنده ارزشهای انسانی است و لذا همه تلاشهای مدیر بر مبنای حق و در جهت آرمانهای حق خواهی و حق جویی است (مطهری، ١٣٨٥: ٢٧).
سیره پژوهی
سیره یا منطق عملی مجموعه اصولی است راهنما که برگرفته از قرآن کریم و راه و رسم پیامبر اکرم (ص) و اوصیای آن حضرت است. این اصول قواعدی است کلی که جهت زندگی را در وجوه مختلف فردی، اجتماعی، مدیریتی، خانوادگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی مشخص می کند (دلشاد تهرانی و آیینه وند، ٤٤: ١٣٨٥).
سیره پژوهی نوعی از پژوهش است که نمی توان آن را نوعی از علم به معنای رشته علمی با روش تجربی تلقی کرد. زمانی که از پژوهش بحث می شود اولین سؤالی که باید پاسخ داده شود این است که مقوله پژوهش از مقولات کیفی است یا کمّی. سیره پژوهی نمی تواند کمّی باشد؛ زیرا پژوهش کمّی موارد بسیار زیادی را مورد بررسی قرار می دهد درحالیکه سیره پژوهی موارد کمتری را مورد بررسی قرار می دهد؛ بنابراین وارد حوزه تحقیقات کیفی می شود (کافی ، ١٣٩١: 2) سیره یعنی نوع و سبک رفتار، سیره عملی و نظری معصومین (علیهم السلام) بر سه اصل زیر مبتنی است :
اصل اول: اهمیت ذخایر انسانی آن چیزی است که در اسلام درباره مقام انسان آمده است که خلیفة الله و مسجود ملائکه و دارای روح الهی است.
اصل دوم: مطالعه سیره اولیا بویژه سیره نبوی و علوی که اساس فلسفه بعثت انبیاست.
اصل سوم: این است که انسانها به مثابه صندوق رمز هستند. گشودن کتاب روح و جلب همکاری آنها بیش از هر چیز آگاهی و ظرافت می خواهد نه زور و قوانین. قوانین رفتار انسانی را باید مثل قوانین فیزیک و شیمی و فیزیولوژی کشف کرد، نه وضع (مطهری، ١٣٨٥: ٣٦).
هر کس می خواهد با فرهنگی اسلامی رهبری کند، باید این اصول را مراعات کند و برای مراعات این اصول، راهی جز مطالعه سیره معصومین و دستور آنها در مقام رهبری نیست. باید این سیره نظری و عملی معصومان مطالعه شود تا شناخته شود و با اقتباس از آنها به رهبری انسانها پرداخت و خود و آنها را به رشد و تعالی سوق داد.
نقش ارزشها در شکل دهی اصول مدیریت
در فرهنگ لغت انگلیسی، اصل را چنین تعریف میکند: حقیقتی اساسی، قانون کلی از علت و معلول، قاعده ای راهنما برای رفتار (فایول، ١٩٤٩: ٢ و ٣). مدیران موفق به اصولی خاص اعتقاد دارند و آن اصول را شاخص و معیار اقدام های مدیریتی خود قرار میدهند (تری [8]، ١٩٧٢: ٢٣). این اصول هر چه نظام مندتر، عمیقتر، منعطفتر و با واقعیت انطباق بیشتری داشته باشد، مدیریت را موفقتر میسازد (موردن [9]، ٢٠٠٤: ١٧).
اصولی که در مدیریت بیان می شود مثل اصولی نیست که در حالت آزمایشگاه به وجود آمده باشد؛ زیرا کنترل «انسان» در وضعیت آزمایشگاهی کار مشکلی است و با اختیار انسان منافات دارد؛ به همین دلیل، قیاس، مشاهده، تصویر جامع، روح خلاق، تفکر عمیق، جامع و با قابلیت انعطاف میتواند در برابر ناتوانی مدیریت در استفاده از آزمایشهای تجربی در ایجاد قانون و اصول به کار رود و این همان روشی است که با آن اغلب اصول مدیریت به وجود آمده است (موشال [10]، ٢٠٠٩: 38)
امروزه به کارگیری اصول صحیح مدیریت و رهبری یکی از موضوعات کاربردی و ضروری هر جامعه شده و با توجه به اینکه مدیریت اسلامی در واقع رویکردی نو و تازه از مدیریت در جامعه است و مدیر، الگو و اسوه است و بر همین مبنا باید رفتار خود را تنظیم کند. اصول مدیریت در جوامع بشری آن قدر مهم است که تمام مکتبهای غربی درباره آن بحث کرده اند. اسلام هم ، که مکتبی آسمانی است در این باره نیز مسائل مهم و اساسی ارائه، و ابعاد مختلف آن را بخوبی تبیین کرده است. اصلاً هدف رسالت پیامبران و امامان رساندن پیام الهی، امامت و اصول صحیح رهبری در جوامع بشری است. استاد مطهری معتقد است که برای درکِ توجه اسلام به اصول رهبری و
مدیریت مطالعه سیره اولیا به خصوص سیره نبوی و علوی بسیار مهم و مؤثر است (مطهری، ١٣٨٥: 24).
با توجه به مطالب گفته شده درباره اصول موضوعه، ضروری است اصول مدیریت از نگاه اسلام و با تکیه به منابع اسلامی استخراج شود و این اصول مبنای کار مدیران اسلامی در جامعه اسلامی قرار گیرد؛ حتی می توان گفت که این اصول چون بر اساس شناخت صحیح انسان و جهان است، می تواند در سرتاسر جهان مورد استفاده آزاداندیشان قرار گیرد.
سابقه پژوهش
هدف این بخش این است که مطالعاتی که دربارة موضوع پژوهش یعنی اصول مدیریت در سیره امام حسین (ع) در کتابها و مقالات و پایان نامه ها هست، بررسی شود. در ادامه به طور مختصر مهمترین پژوهش ها حوزه مدیریت در سیره امام حسین (ع) بیان، و در پایان خلأ پژوهشی و جایگاه این پژوهش برای رفع این خلأ بیان می شود.
علوی و عبدالحسین زاده در کتاب «مبانی مدیریت عاشورایی»، که به صورت دائرة المعارف است، محوریترین مباحث مربوط به حوزه مدیریت عاشورایی را جمع آوری، و در قالبی معین و مشخص ارائه کرده اند. آنها بیان می کنند: این اثر درصدد است که گسست و حفره فقر محتوایی را، که در این حوزه وجود دارد، پر کند. به این دلیل، کلیه معارف عاشورایی در منابع مختلف اعم از کتاب و مقاله در فضای مجازی و غیر مجازی به کار گرفته شده است. کوتاه سخن اینکه در وهله نخست تلاش بر این بوده است که دائرة المعارف خوبی از معارف عاشورایی با مسائل رشته مدیریت و تمرکز بر روش شناسی و رویکردها در این مجموعه گردآوری شود (علوی و عبدالحسین زاده، ١٣٩٤).
کاظم پور در پژوهش خود با عنوان «مطالعه و بررسی استراتژی پیشوایان دین در ارتباط با مدیریت سیاسی جامعه »، که با هدف بررسی راهبردهای نهضت امام حسین (ع) صورت پذیرفته، الگویی با عنوان «استراتژی پیشوایان دین در ارتباط با قدرتهای حاکم» پیشنهاد کرده و سپس به بررسی راهبردهای نهضت امام حسین (ع) بر اساس عوامل الگوی تحقیق و با استفاده از نظر خبرگان پرداخته است که به استخراج راهبردهایی چون شهادت طلبی، مبارزه کلامی، خلق فرصت، دفاع، افشاگری، ارشاد، حضور مؤثر و هجرت منجر شده است که هر یک در مقاطع گوناگون قیام ، اهمیت متفاوتی دارد (کاظم پور، ١٣٨٧).
حمیدیزاده در مقاله ای با عنوان «جلوه های مدیریت در حرکت امام حسین (ع) »، مجموعه آموزه های مدیریت و رهبری این نهضت را در سه حوزه یا سطح اساسی تبیین کرده است: در حوزه جذب و هدایت نیروها و اصحاب از مدینه تا کربلا، در حوزه هدایت و بیداری جامعه اسلامی و در حوزه جذب و هدایت جامعه جهانی. وی در این مقاله با ارائه شواهد تاریخی جلوه های مدیریت امام به زمینه تصمیم گیری، برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و رهبری پرداخته است (حمیدیزاده، ١٣٨٧).
کوشکی در مقاله ای تحت عنوان «درامدی بر الگوهای مدیریتی امام حسین (ع)» به بررسی تطبیقی بعضی از موضوعات مهم مدیریت علمی با بعضی از ویژگیها و صفات امام (ع) پرداخته است. این نویسنده پس از معرفی فرایند مدیریت از هرسی و بلانچارد به بیان مباحث تطبیقی حوزه های برنامه ریزی، سازماندهی، انگیزش، کنترل ، نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو، آموزش منابع انسانی و...میپردازد (کوشکی، ١٣٨١).
بدیعیان گورتی و همکارانش در مقاله ای که تحت عنوان «الگوی روابط عزت مدار با تأکید بر سیره امام حسین (ع) » نگاشته اند در پی تبیین جایگاه عزت و عزت مداری در نهضت تربیتی عاشورا هستند. این مقاله به شیوه تحلیلی به بررسی عزت مداری در سیره امام حسین (ع) در جریان واقعه عاشورا پرداخته و به این نتایج دست یافته که سیره امام حسین (ع) بویژه در واقعه کربلا الگویی کامل و جامع در زمینه عزت مداری و تقویت نفس است و در مکتب ایشان تعاملات انسانی اعم از تعاملات فردی و اجتماعی بر مبنای عزت شکل میگیرد (بدیعیان گورتی و همکاران ، ١٣٩٠).
علوی در پژوهش خود با عنوان «طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین (ع) در مسیر کربلا » به کشف الگوی رهبری و هدایت امام حسین (ع) از سیره ایشان توسط سه گام شخصیت شناسی افرادی که با امام گفتگو کردند، سبک شناسی و رویارویی با افراد در گفتگوها و نهایتاً الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین (ع) به منظور استفاده کاربردی برای مسائل امروز پرداخته است (علوی، ١٣٨٩).
علی الکهتانی[11] در پژوهش خود با عنوان استفاده از اصول اسلامی در ایجاد سیستم مدیریت منابع انسانی (در کشورهای اسلامی) آورده است از سامانه مدیریت منابع انسانی مبتنی بر اصول اسلامی انتظار می رود که با آسان سازی ایجاد محیط کار سالم موجب پرورش اعتماد متقابل، احترام ، مشاوره و به اشتراکگذاری دانش و خلاقیت و نوآوری در میان کارکنان به حل مشکلات شرکتهای بزرگ، مانند تضاد بین مدیران و صاحبان آن کمک کند (الکهتانی، ٢٠١٤).
کتابی در پژوهش خود با عنوان بازخوانی اصول رهبری در قیام عاشورا به ارائه الگوی مدیریتی امام حسین (ع) در قیام عاشورا و یازده مضمون در سه بعد هدف ، اصول و روش پرداخته است . وی در این میان به هفت مضمون اصلی با عنوان «ظلم ستیزی»، «خدامحوری»، «اخلاق مداری»، «احکام محوری»، «عقل گرایی»، «تکلیف محوری » و «بصیرت محوری» دست یافته است (کتابی، ١٣٩٣).
همان گونه که ملاحظه می شود هر کدام از پژوهشها از ابعادی خاص به بحث مدیریت در سیره امام حسین (ع) پرداخته اند. نکته اساسی این است که بحث مدیریت و اصول آن در این پژوهشها مورد توجه نبوده است. تنها در پژوهش کتابی (١٣٩٣) اصول رهبری استخراج شده است که این پژوهش هم از نظر منابع و هم از نظر موضوع با آن پژوهش تفاوت دارد.
این پژوهش از نظر روش شناسی با پژوهشهای گذشته تفاوت دارد و با نوآوری پژوهشی و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون به دنبال ارائه اصول مدیریت از نگاه امام حسین (ع) و کاربردهای آن در مدیریت رایج است. از نظر موضوعی نیز پژوهشهای گذشته، موضوعات کلان مدیریت را در سیره امام حسین (ع) بررسی کرده اند؛ ولی این پژوهش دامنه کار خود را بر اصول مدیریت گذاشته است تا بر اساس سیره امام حسین (ع) اصول مدیریت اسلامی و دلالتهای آن را برای دانش مدیریت استخراج کند.
روش پژوهش
پژوهش بر اساس نوع هدف، بنیادی و به لحاظ روش، کیفی توصیفی و دارای رویکردی استقرایی است که در آن از روش «تحلیل مضمون » استفاده شده است. در ادامه به طور مختصر روش تحلیل مضمون و شکل گیری این پژوهش بر اساس این روش تبیین می شود.
روش تحلیل مضمون
اگرچه هنوز توافق چندانی بین اندیشمندان در مورد تعریف جامع روش تحلیل مضمون وجود ندارد، هر یک از آنان تعاریف خاص خود را از این روش ارائه کرده اند. در ادامه به دو تعریف مهم اشاره شده است :
بر اساس نظر هولوای و تودرس تحلیل مضمون، فرایندی برای تحلیل اطلاعات کیفی است ، این روش، صرفاً روشی کیفی همانند دیگر روشها نیست بلکه فرایندی است که می تواند در بیشتر روشهای کیفی به کار رود. از تحلیل مضمون میتوان بخوبی برای شناخت الگوهای داده های کیفی استفاده کرد. این روش، مهارتهای اساسی مورد نیاز را برای بسیاری از تحلیل های کیفی فراهم میکند (هولوای و تودرس [12]، ٢٠٠٣: ٣٥١).
به عقیده براون و کلارک [13] (٢٠٠٦) تحلیل مضمون را باید روش ویژه ای در نظر گرفت که یکی از مزایای آن، انعطاف پذیری است. تحلیل مضمون روشی برای تعریف، تحلیل و گزارشدهی الگوهایی (مضامین) درون داده ها است. در کمترین کاربرد، این روش مجموعه داده های شما را به شکل جزئی و دقیق سازماندهی و توصیف می کند. این روش به طور متناوب کاری فراتر از سازماندهی و توصیف انجام می دهد و جنبه های مختلف عناوین پژوهشی را مورد تفسیر قرار می دهد (براون و کلارک، ٢٠٠٦: ٧٩). استرلینگ معتقد است با تحلیل مضامین، شبکه ای از مضمونها ایجاد می شود و در نهایت با تحلیل آنها، مفاهیم کلیدی، استخراج و الگو تبیین می شود (استیرلینگ، [14] ٢٠٠١: ٣٩٣).
تحلیل مضمون، فرایندی برای تحلیل اطلاعات کیفی به شمار می رود؛ لذا تحلیل مضمون فقط روشی کیفی نیست بلکه فرایندی است که می تواند در بیشتر روشهای کیفی (اگر نگوییم همه روشهای کیفی) به کار رود. هم چنین این روش امکان تبدیل اطلاعات کیفی به کمّی را فراهم می کند (بویاتزیس، [15] ١٩٩٨: ٤).
مضمون یا تم، [16] بیانگر مطلب مهمی در داده ها در زمینه سؤالات پژوهش است که تا حدی معنی و مفهوم الگوی مجموعه ای از داده ها را نشان می دهد (براون وکلارک، ٢٠٠٦: ٨٨). مضمون، الگویی است که در داده ها یافت می شود و حداقل به توصیف و سازماندهی مشاهدات و حداکثر به تفسیر جنبه هایی از پدیده مورد بررسی می پردازد (بویاتزیس، ١٩٩٨: ٤).
به طور کلی، مضمون، ویژگی تکراری و متمایزی در متن است که به نظر پژوهشگر، نشاندهنده درک و تجربه خاصی در زمینۀ سؤالات پژوهش است (کینگ و هوروکس، [17] ٢٠١٠: ١٥٠). تحلیل مضمون به چارچوبی نظری که از قبل وجود داشته باشد وابسته نیست و از آن میتوان در چارچوبهای نظری متفاوت و برای کارهای مختلف استفاده کرد. هم چنین، تحلیل مضمون ، روشی است که هم برای بیان واقعیت و هم برای تبیین آن به کار میرود (براون و کلارک، ٢٠٠٦: ٨٩).
شناخت مضمون، یکی از مهمترین و حساسترین کارها در پژوهشهای کیفی، و به عبارتی، قلب تحلیل مضمون است. شعور متعارف، ارزشهای محقق، جهتگیریها و سؤالات پژوهش و تجربه محقق درباره موضوع در چگونگی شناخت مضمونها، تأثیر میگذارد (عابدی جعفری و همکاران، 16[18] : 1390).
شبکه مضمونها بر اساس روشی مشخص، مضمونها زیر را نظام مند می کند:
الف مضمونهای پایه ١: شناسه ها و نکات کلیدی متن
ب مضمونهای سازمان دهنده: [19] مقولات به دست آمده از ترکیب و تلخیص مضمونهای پایه ج مضمونهای فراگیر: [20] مضمونهای عالی دربرگیرنده اصول حاکم بر متن به عنوان کل (عابدی جعفری و همکاران، ١٣٩٠: ١٦٢).
سپس این مضمونها به صورت نقشه های شبکه وب رسم می شود که در آن هر یک از این مضمونهای برجسته سه سطح همراه با روابط میان آنها نشان داده می شود. شبکه مضمونها روش تهیه مقدمات تحلیل یا ارائه نتایج پایانی تحلیل نیست؛ بلکه شیوه شکستن متن و یافتن نکات معقول و برجسته روشنی در درون متن است (عابدی جعفری و همکاران، ١٣٩٠: ١٦٣).
روایی و پایایی پژوهش
از آنجا که تحلیل مضمون، روش منعطفی است، پژوهشگر باید کاری را که انجام میدهد به طور شفاف و آشکار توضیح دهد و آنچه میگوید، باید با آنچه انجام میدهد، واقعاً همخوانی و انطباق داشته باشد. کینگ و هاروکس (٢٠١٠: ١٦٠ تا ١٦٥)، چهار فرایند را برای ارزیابی تحلیل مضمون پیشنهاد کرده اند که در این پژوهش از دو مورد آنها استفاده شده که عبارت است از:
١ استفاده از شناسه گذاران مستقل و گروه خبرگان
استفاده از شناسه گذاری مستقل، فرایند رایجی برای ارزیابی و کنترل کیفیت تحلیل های مضمون است . برای سنجش پایایی یا امکان اعتماد بین شناسه گذاران مستقل، روشهای مختلفی عرضه شده است. نئوندورف در کتاب خود، «راهنمای تحلیل مضمون » چند روش را معرفی کرده که عبارت است از: توافق درصدی، روش هولستی، آلفای کریپندورف، کاپای کوهنو پای اسکات (محمدیمهر، ١٣٨٧: ١٥٥ و ١٥٦).
چنانچه پژوهشگری بخواهد از شناسه گذاری مستقل استفاده کند، باید سه تصمیم کلیدی بگیرد: الف در چه مرحله ای از تحلیل مضمون باید چنین کاری انجام گیرد؟ ب چه چیزی باید از شناسه گذاران خواسته شود؟ و ج چه کسانی باید شناسه گذاری را انجام دهند؟ به طور خلاصه، پیشنهاد میشود در همه مراحل تحلیل مضمون و برای تعریف و تأیید شناسه گذاری از اعضای درون یا افراد بیرون گروه استفاده شود که با موضوع پژوهش و روش تحلیل مضمون آشنا باشند؛ با این حال، روش بهتری که به زمان کمتری هم نیاز دارد این است که از نظر گروهی از خبرگان بهره برده شود که از دانش کافی درباره ابعاد و جنبه های مختلف موضوع پژوهش برخوردارند.
برای سنجش روایی این تحقیق، علاوه بر اینکه مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه با مطالعه مبانی نظری، پیشینه تحقیق ، اهداف تحقیق و منابع، انتخاب و تأیید شد، نظر و رهنمودهای گروهی از خبرگان نیز لحاظ شد و قبل از شناسه گذاری، جرح و تعدیل نهایی به عمل آمد. در این تحقیق، نخست، شناسه گذاری با مطالعه کتابهای عاشورایی و به صورت دستی صورت گرفت و بعد به ترتیب مضمونهای سه گانه کشف، و در بین تحقیق از نظر خبرگان عرصه عاشورا پژوهی بهره گیری شد.
٢ دریافت بازخورد از پاسخ دهندگان
یکی دیگر از فرایندهای کاملاً رایج ارزیابی تحلیلهای مضمون بویژه درباره مصاحبه ها، دریافت بازخورد از پاسخ دهندگان پژوهش است. در این فرایند، پژوهشگر، نتایج تحلیل خود را در اختیار پاسخ دهندگان قرار میدهد و از آنها میخواهد درباره میزان همخوانی و تناسب تفسیرهای وی و تجربۀ خودشان، اظهار نظر کنند. در این پژوهش نیز الگوی نهایی به خبرگان داده می شد و آنان در مورد اجزا و عوامل آن نظر می دادند تا در نهایت اصلاحات نهایی انجام شد.
جامعه آماری و روش گردآوری داده ها
جامعه آماری پژوهش تمام کتابها، مقاتل، مقاله ها و آثاری است که دربارة حضرت امام حسین (ع) وجود دارد. از طریق مشورت با خبرگان حوزه عاشورا و مدیریت، جامعه آماری پژوهش و کتابهایی که برای استخراج اصول مدیریت امام حسین (ع) می تواند به کاربرده شود در جدول ١ مشخص شده است.
جدول ١: منابع و جامعه آماری پژوهش
الارشاد (شیخ مفید)، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد نوشته محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام معروف به شیخ مفید. شرح حال امامان شیعه دوازده امامی، و در زمره قدیمیترین کتابهای امام شناسی شیعه است.
فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)، پژوهشکده باقرالعلوم (ع) کتابی تک جلدی و قطور از گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع) به سرپرستی محمود شریفی که اقوال مختلف را در مورد واقعه عاشورا جمع آوری کرده است.
مقتل الحسین (ع)، (موفق بن احمد خوارزمی) مقتل الحسین (ع) مشهور به مقتل خوارزمی نوشته ابوالمؤید موفق بن احمد محمد بکری مکی حنفی خوارزمی (اهل سنت). این کتاب دو جلدی، که جلد دوم آن به شهادت امام حسین ((ع)) مربوط است بیشتر برگرفته از کتاب الفتوح ابن اعثم کوفی است.
نفس المهموم، شیخ عباس قمی نام کتاب برگرفته از حدیث امام صادق (ع)، و درباره واقعه کربلا و وقایع پس از آن (از ولایت امام حسین (ع) تا شهادت ایشان) است.
تاریخ طبری، طبری تاریخ الرسل و الملوک کتابی به زبان عربی نوشته محمد ابن جریر طبری، تاریخ نگار و محقق سنی مذهب ایرانی. ترجمه فارسی آن در ١٦ جلد موجود است که در جلد هفتم وقایع عاشورا منعکس شده است.
لهوف سیدبن طاوس اللهوف علی قتل الطفوف، (آه های سوزان بر کشتگان بیابان) از سید ابن طاووس درباره شرح قیام حسین (ع) از وقت سفر ایشان از مدینه تا بازگشت اسیران به وطن، و از معتبرترین منابع شیعی عاشورا پژوهی است.
مقتل ابی مخنف، محمدهادی یوسفی غروی ترجمه مقتل ابومخنف (متوفی ١٥٧ ه) اولین گزارش مستند از نهضت عاشورا که با قلم یکی از راویان حدیث امام صادق (ع) در اوایل قرن دوم هجری به رشته تحریر درآمده است. حوادث را با یک یا دو واسطه از زبان کسانی نقل میکند که بعضاً شاهد حوادث غمبار روز عاشورا بوده اند.
انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت، عبدالمجید ناصری داوری این کتاب پژوهشی است در نقل تاریخ اسلام که با تلاش پژوهشگر نگارش یافته است. بررسی تاریخی واقعه عاشورا بر اساس اسناد و مدارک معتبر یا دست کم مورد پذیرش گروه های متعدد اهل سنت است.
امام حسین (ع) و جاهلیت نو، جواد سلیمانی مجموعه صفات، فضایل و کرامات حضرت امام حسین (ع) همراه شرح حوادث کربلا به طور مستند در این اثر گردآوری شده است. روایات مناقب حضرت از متون روایی کهن مانند عیون اخبار الرضا و التهذیب نقل شده است. بخش حوادث کربلا و شهادت و مصائب بعدی به صورت مقتل نگاری آمده است. معجزات حضرت و اهمیت شعائر حسینی، شفاعت و گریه بر آن حضرت از دیگر بحثهای کتاب است.
اشک روان بر امیر کاروان (ترجمه کتاب خصائص الحسینیه)، شیخ جعفر شوشتری شیخ جعفر شوشتری در این کتاب درصدد مشخص کردن ویژگیهای امام حسین (ع) برامده و عناوین اصلی آن را بیش از ٣٠٠ ویژگی یافته است که آنها در میان اولین و آخرین به آن حضرت اختصاص داشته است . مؤلف این ویژگیها را در ٣٠ بخش به رشته تحریر درآورده است.
قصه کربلا، علی نظری منفرد کتابی توصیفی درباره قیام امام حسین (ع) است. این کتاب بیان کننده «نظر رایج » شیعه درباره آن حضرت، و بر پایه تحقیقات دیگران نوشته شده است. نویسنده در مسائل مورد اختلاف، قولهای گوناگون را ذکر کرده و کمتر به داوری و نظر مختار خویش پرداخته است. تنظیم کتاب بی مانند یا کم مانند است؛ بدین گونه که مطالب کتاب بر اساس حرکت امام حسین (ع) و اهل بیت او (از مدینه تا مدینه)، فصل بندی شده و از همه منازل در مسیر حرکت سخن رفته است.
با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه (ترجمه کتاب مع الرکب الحسینی) علی الشاوی، نجم الدین طبسی، محمد جواد طبسی ، عزت الله مولائی، محمد جعفر طبسی ، محمد امین پور امینی هدف این مجموعه شش جلدی بررسی پیشینه حادثه کربلا و واکاوی زوایای پنهان آن و بیان رویدادهای این واقعه است . در این مجموعه ، مؤلفان با نگاهی تحلیلی و نقادانه به رویدادهای این دوره پرداخته و به منابع متعددی استناد کرده اند. عناوین هر یک از مجلدات این مجموعه چنین است: ١- تاریخ وقایع حضور امام حسین (ع) در مدینه تا حرکت به مکّه ٢ -تاریخ حضور امام حسین (ع) در مکّه ٣ - تاریخ وقایع حرکت امام (ع) از مکّه تا کربلا ٤- تاریخ وقایع حضور امام (ع) در کربلا تا شهادت ٥ - تاریخ وقایع کاروان حسینی، پس از شهادت امام حسین (ع) تا رسیدن به شام ٦- تاریخ وقایع کاروان حسینی در شام و در فاصله شام تا ورود به مدینه
آینه در کربلاست، محمدرضا سنگری کتابی است ترکیبی از روایت ، تطبیق ، تحلیل و تذکره و سیر تاریخی حوادث رویدادها. هم چگونگی واقعه و هم چرایی آن را بیان میکند و از منابع کهن در متون جدید بهره گرفته است.
مقتل امام حسین (ع)، آیت الله مرتضی عسگری این کتاب حوادث زندگی امام حسین (ع)، اولاد و اصحابشان را از زمان مرگ معاویه تا حکومت یزید و تا شهادت آن حضرت و هم چنین پس از شهادت آن حضرت را مورد بررسی قرار میدهد. ویژگی بارز این کتاب استفاده از منابع دست اول و استنادات فراوان به منابع اهل سنت است.
دانشنامه امام حسین (ع)، محمد محمدی ری شهری کتابی است ١٤ جلدی با موضوع امام حسین (ع) که به بررسی زندگانی فردی و اجتماعی امام (ع) میپردازد که به بیش از پانصد مصدر تاریخی، حدیثی، تفسیری و کلامی مراجعه شده که به زبان عربی و فارسی نگاشته و به زبان های اردو، ترکی و انگلیسی ترجمه شده است.
پیام های عاشورا جواد محدثی این کتاب شامل پیامهای اعتقادی، سیاسی، اخلاقی، عرفانی، تاریخی و...است که هرکدام از آنها تبیین جداگانه ای از مفهوم هر عنوان و قلمروی آنها است. این محورها با تأکید بر مستندات تاریخی یا شواهدی از کلمات حماسه آفرینان نهضت عاشورا تشریح شده است.
آفتاب در مصاف، آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی) این مجموعه رهنمودهای ارزشمند معظم له درباره موضوع درسهای عاشورا است. این اثر یکی از آثار موضوعی است شامل تمامی بیانات رهبری از سال ١٣٥٧ تا ١٣٩٠ در مورد سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) که به شکل سیر تاریخی استخراج شده است.
سلوک عاشورایی، آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (رحمۀ الله علیه) این اثر خلاصه ای از مباحث حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی است که در ایام محرم و صفر سالهای اخیر در جلسات عمومی ایراد کرده اند. این مباحث به بررسی عالمانه و دقیق و چندبعدی گوشه هایی از حرکت عظیم و جهانی حضرت سیدالشهدا (ع) میپردازد که در نوع خود کم نظیر، و در برخی موارد کاملاً بی سابقه است.
عاشورا چگونه و چرا، آیت الله محمدعلی جاودان مباحث این اثر سالها پیش در یک سخنرانی عرضه شده بود. با تحلیل آن میکوشد چگونگی و چرایی آن حادثه عظیم را تبیین کند. در این پژوهش سعی شده است اولاً بیان شود قیام کربلا و عاشورا چه بوده، و ثانیاً بدانیم این قیام چرا اتفاق افتاده است.
نسیم مبارک عاشورا، آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی) این اثر، نگرشی نو و بدیع است به واقعه عاشورا که میتواند دستمایه همه صاحبان فکر و سخن، اصحاب بیان و بنان، منبر و وعظ و خطیبان و معلمان، مجاهدان و جندالله و حزب الله قرار گیرد تا نسل نو و جوان تشنه حقیقت را از زلال بندگی و آزادگی و حضور حماسه کربلا سیراب سازد. این اثر رشحاتی از کوثر امامت و سخنان مقام معظم رهبری از سال ١٣٦٨ تاکنون است.
٧٢ سخن عاشورایی، آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی) ویژگی خاص این پژوهش، که در بیانات معظم له در این زمینه بخوبی قابل مشاهده است ، همانا جامع نگری و در عین حال تبیین دقیق، کارامد، مبتنی بر تحلیل تاریخ و موشکافیهای علمی و محققانه در زوایای پنهان و آشکار نهضت امام حسین (ع) است. سخنان و بیانات آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی) که از خرداد سال ١٣٦٨ تا ١٣٩٠ در محافل و مجالس گوناگون، ایراد و در قالب ٧٢ سخن جمع آوری شده است.
از میان این جامعه آماری به دلیل محدودیتهای پژوهش از طریق نظرخواهی از خبرگان، نمونه پژوهش در تحلیل اصول مدیریت امام حسین (ع) کتابهای تاریخی و مقاتل معروفی چون نفس المهموم (قمی، شیخ عباس)، لهوف (سید ابن طاووس)، مقتل ابی مخنف (یوسفی غروی، محمدهادی) آیینه در کربلا (سنگری، محمدرضا)، سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا (نجمی، سید محمدصادق)، دانشنامه امام حسین (ع)، ٧٢ سخن عاشورایی، سلوک عاشورایی و آفتاب در مصاف انتخاب شد و مورد واکاوی عمیق و شناسه گذاری قرارگرفت تا اصول مدیریت امام (ع) استخراج شود.
یافته های پژوهش
ایجاد شناسه های اولیه
پس از آماده سازی منابع، مراحل دوم و سوم تحلیل، همزمان با هم انجام میشود. در این مرحله منابع گوناگون تحقیق مطالعه و بررسی شد و مطالب و بندهایی که به نوعی میتوانست پاسخگوی سؤال پژوهش باشد، انتخاب شد؛ سپس به قسمت انتخاب شده یک برچسب خاص اختصاص داده شد؛ بدین صورت که روی متن انتخاب شده ، تحلیل به صورت عنوان یادداشت میشود و هم چنین در این مرحله پس از فهرست کردن تمامی نکات کلیدی به هر نکته یک شناسه و یک عنوان تخصیص داده شده است . در جدول شماره ٢ نمونه شناسه گذاری اولیه منابع پژوهش آورده شده است.
جدول ٢: تقسیم گذاری و شناسه گذاری اولیه مطالب مرتبط با سیره امام حسین (ع)
1- ولید درحالیکه مروان نزد او نشسته بود، نامه یزید را برای امام حسین (ع) خواند و از او خواست تا بیعت کند. امام حسین (ع) کلمه استرجاع [ِاناِ للّهِ وِ اّناِ اَلیهِ راجِعُون ] را بر زبان آورد و گفت «کسی چون من هرگز بیعت سری و پنهانی نمیکند؛ چنانکه تو نیز مادامیکه [این امر را] آشکار و علنی نکنی و در حضور از من بیعت نگیری، بیعت سری و پنهانی مرا کافی نمیدانی ». ولید گفت «آری »! امام حسین (ع) گفت «پس هرگاه که مردم را برای بیعت فراخواندی، ما را هم با فراخوانی مردم خواند و کار یکسره میشود» (مقتل الحسین (ع) از علامه سید مرتضی عسگری). [١- زیر بار ظلم نرفتن ٢- زیرک بودن و رفتار سیاسی صحیح]
2- «در بین راه با امام حسین (ع) و ابن زبیر رویارو شد و به آن دو گفت «از خدا بترسید و جماعت مسلمانان را متفرق نکنید» (مقتل الحسین (ع) از علامه سید مرتضی عسگری). [١- تبلیغ و آگاهی دادن ٢- تقوای [ترس ] الهی]
3- امام حسین (ع) در جهت عمل به تکلیف عمل کردند اینکه حضرت ابی عبدالله (ع) نهضت کرد و قیام کرد با عدد کم و در مقابل این برای اینکه گفته تکلیف من این است که استنکار کنم، نهی از منکر کنم. حضرت سید الشهداء تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته بشوند و محوکننده آثار معاویه و پسرش باشد؛ میفرمود ما آمدیم ادای وظیفه خدایی را بکنیم، آمدیم اسلام را حفظ کنیم (پیام های عاشورا از جواد محدثی) [١ تکلیف محوری امام حسین ٢ مقابله با منکرات ٣ حفظ اسلام]
4- شجاعت امام (ع) تنها در میدان نبرد خلاصه نمیشد، ایشان در میدان کلام و مکاتبات نیز بسیار جسور بودند و از موضع قدرت و توانمندی برخورد میکردند. برخی راویان گفته اند "به خدا سوگند، هیچ انسان محاصره شده ای در میان انبوه مردم را چون حسین (ع) ندیدیم. یاران و خویشان و برادرانش به شهادت رسیده بودند؛ اما او با قلبی محکم، روحی قوی و شجاعتی کم نظیر به نبرد ادامه میداد. " (آفتاب در مصاف، گزیده بیانات آیت الله العظمی سید علی خامنه ای) [١- شجاعت امام حسین (ع) ٢ - نهراسیدن از دشمن ٣- روح قوی و مطمئن داشتن]
5- امام در یکی از خطبه ها به مردم حاضر گفتند شما میدانید که خاندان بنی امّیه ، سرسپرده شیطان هستند و از بندگی خدا روی گردانند؛ فساد را ظاهر کرده و حدود الهی را تعطیل نموده و حقوق بیت المال را میان خود تقسیم کرده اند؛ حرام خدا را حلال و حلالش را حرام کرده اند؛ حال آنکه من به تصدّی این جایگاه سزاوارترم. این نفی وظیفه شرعی امام است. چون مساعدت و کمک به اثم و عدوان شرعأ حرام است. (سلوک عاشورایی، سلسله جلسات اخلاق و معارف اسلامی حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی رحمۀ الله علیه)
[١- افشاگری علیه ظالمان و مفسدان ٢ تکلیف محوری امام حسین (ع) ٣ حرمت مساعدت در اثم و عدوان]
این شناسه ها بیانگر مجموعه تفاسیر شخصی پژوهشگران نسبت به متن صریح یا معانی پنهانی است که شاید مورد نظر نویسنده بوده است. ملاحظه این امر باعث دخالت دادن بافت و زمینه کتابها و هم چنین توجه به عناصر مرتبط با این بافت میشود و تحلیلی دقیقتر و نزدیکتر به قصد نویسنده ارائه می کند. در ادامه تمام شناسه های استخراج شده مورد بحث و بررسی قرار گرفت. این بحث و بررسی به «کشف مقولات جدید و غنی تر از داده های مورد مطالعه و تحلیل » و «تصحیح شناسه های کشف شده » منجر شده است.
با شناسه گذاری، داده های مختلف در مرحله اول با حذف مشابهت ها، ٢٠٧ شناسه اولیه استخراج شد که در جدول ٣ نمونه ای از آنها قابل مشاهده است. از داده های منابع مختلف و مقایسه و تطبیق آنها با اصول مدیریت و شناسایی شباهتها و تفاوتها به تهیه فهرست برچسب ها بر اساس مضمونهای مشخص شده پرداخته شده است .
جدول ٣: نمونه ای از مفاهیم و شناسه های اولیه استخراج شده
[به PDF مراجعه شود]
1- استفاده از گزینه های زودبازده و دیربازده
2- آینده نگری امام حسین (ع)
3- هدف داشتن (تشنه بودن خود...)
4- رفتار سیاستمدارانه و واکنش مناسب و بجا
5- قاطعیت (عقب نشینی نکردن از موضع حق)، پشتکار، استقامت در طی مسیر
6- اطلاعات کافی نسبت به دشمن و دشمن شناسی
7- احیای امر به معروف و نهی از منکر
در پایان برچسب زنی و شناسه گذاری، این شناسه ها در معرض قضاوت کارشناسان قرار گرفت و مورد بررسیهای فراوان و مطالعه واقع شد و در نهایت پس از بازنگری و حذف شناسه های موازی و تکراری و ادغام شناسه های مشابه ، ٨٠ مضمون پایه به عنوان شاخصهای اصول مدیریت و رهبری امام حسین (ع) مشخص شد که در جدول شماره ٤ آمده است.
جدول ٤: مضمونهای پایه (شاخصهای) اصول مدیریت از نگاه امام حسین (ع)
[ به PDF نگاه شود]
پژوهشگران در گام بعدی برای استخراج مضمونهای اصلی، مضمونهایی را که بیشترین قرابت و هم معنایی نسبت به هم داشت، کنار هم قرار دادند و به خلق معنا و واژه های جدید پرداختند و به٤١ اصل فرعی مدیریتی دست یافتند که تحت عنوان مضمونهای سازمان دهنده نام گرفت.
در آخرین مرحله از فرایند تحلیل داده ها مضمونهای فراگیر باید مشخص شود. این مرحله تقریباً شبیه به مرحله قبل است. پژوهشگر در این مرحله از مضمونهای سازمان دهنده، مضامین فراگیر پاسخ دهنده به سؤال اصلی پژوهش را تبیین میکند و پس از بازنگری و اصلاحات از ٤١ مضمون سازمان دهنده به چهار دسته مضمون فراگیر (اصول ناظر به ویژگیهای مدیر و رهبر، اصول ناظر به مدیریت افراد و همکاری، اصول ناظر به هدف، راهبرد و برنامه ریزی و اصول ناظر به رویارویی با محیط) دست مییابد. در جدول شماره ٥ مضمونهای سازمان دهنده و فراگیر مشخص شده است.
جدول ٥: مضمونهای سازمان دهنده و فراگیر اصول مدیریت از نگاه امام حسین (ع)
(مضمونهای فراگیر - مضمونهای سازمان دهنده)
اصول ناظر به ویژگیهای مدیر و رهبر
اصل پیشی نگرفتن بر خدا و رسول
اصل مسئول بودن هر نسل در برابر نسلهای آینده
اصل جریان شناسی انحراف
اصل استفاده از گزینه های زودبازده و دیربازده
اصل ساده گویی و بیان روان مدیر و رهبر
اصل جاذبه و دافعه الهی مدیر و رهبر
اصل بشارت و انذار
اصل قسط و عدل
اصول ناظر به ویژگیهای مدیر و رهبر اصل سعه صدر
اصل رعایت تقوا و محاسبه نفس
اصل انطباق ایمان و اخلاق با فطرت
اصل ثبات قدم و استقامت
اصل آخرت گرایی
اصل هدایت و رهبری
اصل تقیه رهبر و مدیر
اصل قاطعیت و مدارا در طرح و اجرا
اصل سلسله مراتب مدیریت
اصول ناظر به مدیریت افراد و همکاری
اصل مشورت
اصل اعمال مدیریت بر اساس بصیرت نیروها
اصل مسئولیت متقابل
اصل آموزش مستمر
اصل مردمی بودن
اصول ناظ به مدییت افاد و همکاری اصل شایسته سالاری
اصل اختیار و فضیلت انتخاب از سر بصیرت
اصل توجه به جایگاه افراد
اصل آراستگی ظاهری و درونی
اصل تاکید بر ایمان و معاد باوری در تربیت
اصل لزوم تقویت مسئولیت پذیری و فرمانبری
اصل تقدم کار جمعی بر فردی و لزوم تقسیم کار
اصول ناظر به هدف و برنامه یزی
اصل پیشبرد قدم به قدم اهداف
اصل وحدت و هماهنگی
اصل اعمال مدیریت بر اختیار نیروها
اصل تدبر و تدبیر
اصل امر به معروف و نهی از منکر
اصل مدیریت زمان
اصول ناظر به رویاروی با محط
اصل توجه دادن همراه به شکست و پیروزی
اصل عبرت آموزی از تاریخ
اصل پیوند و رابطه اخلاق و قانون
اصل فرهنگ سازی مناسب
اصل دقت، جامعیت، شفافیت، فهمیدنی بودن قانون و مقررات
اصل اصالت خانواده فرد و جامعه
(خروجی نهایی روش تحلیل مضمون ، شبکه مضامین است. در شکل ١ شبکه مضمونها بر اساس مضمونهای فراگیر و سازماندهنده نشان داده شده است.)
شکل ١: شبکه مضامین اصول مدیریت از نگاه امام حسین (ع)
[ به PDF نگاه شود]
اصول ناظر به ویژگیهای مدیر و رهبر از دید امام حسین (ع): اولین مضمون فراگیر، که در بردارنده ١٧ مضمون سازمان دهنده و اصول مدیریت و رهبری امام حسین (ع) است، اصول ناظر به ویژگیهای مدیر و رهبر است. زمینه های نظریه مدیریت از دیدگاه امام حسین (ع) بر اهداف، مبانی و اصولی مبتنی است که حول محور برنامه ریزی، تصمیم گیری، سازماندهی ارتباطات، رهبری، نظارت و کنترل میچرخد و پیش نیاز مدیریت بر دیگران، اداره و کنترل بر وجود خویشتن است . مدیر شخصی است که قبل از هر چیز در اداره خود کوشاست.
اصول استخراج شده ناظر به ویژگی مدیر از نگاه امام حسین (ع) عبارت است از: پیشی نگرفتن بر خدا و رسول ، مسئول بودن هر نسل در برابر نسلهای آینده، جریان شناسی انحراف، استفاده از گزینه های زودبازده و دیربازده، ساده گویی و بیان روان مدیر و رهبر، جاذبه و دافعه الهی مدیر و رهبر، بشارت و انذار، قسط و عدل، سعه صدر، رعایت تقوا و محاسبه نفس، انطباق ایمان و اخلاق با فطرت، ثبات قدم و استقامت، آخرت گرایی، اصل هدایت و رهبری، تقیه رهبر و مدیر، قاطعیت و مدارا در طرح و اجرا و سلسله مراتب مدیریت.
اصول ناظر به مدیریت افراد و همکاری از دید امام حسین (ع): دومین مضمون فراگیر، اصولی است که به مدیریت افراد و همکاری با آنان ناظر است. مدیر پس از اینکه خود باید برخی از ویژگیها را داشته باشد، باید توانایی مدیریت بر افراد و همکاری با آنان برای تحقق اهداف را داشته باشد. مدیریت دیگران و تأثیرگذاری بر آنان و برانگیختن افراد برای دستیابی به اهداف از مهمترین اقدامات و وظایف مدیریت است.
بر اساس سیره امام حسین (ع) اصول ناظر به مدیریت افراد و همکاری ١٢ اصل است : مشورت ، اعمال مدیریت بر اساس بصیرت نیروها، مسئولیت متقابل، آموزش مستمر، مردمی بودن، شایسته سالاری، اختیار و فضیلت انتخاب از سر بصیرت، توجه به جایگاه افراد، آراستگی ظاهری و درونی، تأکید بر ایمان و معاد باوری در تربیت، لزوم تقویت مسئولیت پذیری و فرمانبری و تقدم کار جمعی بر فردی و لزوم تقسیم کار.
اصول ناظر بر هدف، راهبرد و برنامه ریزی از دید امام حسین (ع): در سیره امام حسین (ع) ضمن تأکید بر برنامه ریزی جامع و همه سو نگر و ایجاد فضای مناسب به منظور رشد خلاقیت و ابتکار افراد، افق و چشم اندازهای بیشتری را برای انتخاب آگاهانه و بصیرانه با ایجاد فرهنگ سازی مناسب ، توجه به شکست های ظاهری و پیروزیهای عمیق و پرثمر، دادن آگاهی و بینش نسبت به اخلاق، قانون و پیوندهای گسترده آنها با جامعه و اصالت فرد و جامعه برای زیردستان و یاران خود باز میکنند تا زمینه رسیدن به اهداف الهی و غایی ایجاد گردد.
سیره امام حسین (ع) حول محور برنامه ریزی، تصمیم گیری، سازماندهی ارتباطات، رهبری و نظارت و کنترل میچرخد. امام حسین (ع) ضمن تأکید بر حفظ و ثبات شغلی افراد سعی در افزایش تمرکز به منظور کیفیت و کارایی اهداف سازمان از طریق توجه بیشتر و ویژه به شخصیت افراد، وحدت و هماهنگی و تفویض اختیار بموقع و متناسب و غیره تا تعدیل حجم کارهای افراد دارد. تصمیم گیری مدیرهای امین و کاردان در مواقع ضروری میتواند در راه رسیدن به اهداف الهی و غایی سرعت و حرکت اثر بخشتری را به همراه داشته باشد.
اصول ناظر به هدف، راهبرد و برنامه ریزی از نگاه امام حسین (ع) شش اصل است که عبارت است از: پیشبرد قدم به قدم اهداف، وحدت و هماهنگی، اعمال مدیریت بر اساس اختیار نیروها، تدبر و تدبیر، امر به معروف و نهی از منکر و مدیریت زمان.
اصول ناظر به رویارویی با محیط از دیدگاه امام حسین (ع): بدون شک محیط و عوامل بیرونی از مهمترین موارد تأثیرگذار بر مدیریت سازمانها است. مدیران نمی توانند بدون در نظر گرفتن محیط و اقتضائات آن، مدیریت صحیح و درست انجام دهند. بر اساس سیره امام حسین (ع) شش اصل ناظر به محیط و رویارویی با آن شناسایی شد که عبارت است از: توجه دادن همراه به شکست و پیروزی، عبرت آموزی از تاریخ، پیوند و رابطه اخلاق و قانون، فرهنگ سازی مناسب، دقت، جامعیت، شفافیت، فهمیدنی بودن قانون و مقررات و اصالت خانواده، فرد و جامعه .
نتیجه گیری
بررسی سیره و منش اهل بیت (علیهم السلام) در مشخص کردن اصول موضوعه حاکم بر علوم انسانی و به طور خاص رشته مدیریت نقش مهمی دارد. استخراج اصول موضوعه از منابع دینی (قرآن و سنت) از جمله مهمترین کارهایی است که پژوهشگران اسلامی باید انجام دهند تا علوم انسانی اسلامی محقق شود.
علم مدیریت رایج مانند سایر علوم بر مبنای اصول موضوعه خاصی بنا شده است که
مدیریت اسلامی » پاییز 1395 - شماره 15 (صفحه 39)
اندیشمندان مختلف مدیریت این اصول را بیان کرده اند؛ از جمله اقداماتی که برای اسلامی کردن دانش مدیریت باید انجام شود این است که اصول موضوعه علم مدیریت از منابع دینی و با توجه به مکتب تفکری اسلام استخراج شود.
با بررسی سیره امام حسین (ع) و استخراج اصول مدیریت از نگاه آن حضرت مشخص شد که اصول مدیریت از نگاه آن حضرت در چهار اصل کلی قرار می گیرد که در ذیل این چهار اصل کلی، چهل و یک اصل فرعی قرار می گیرد که شکل دهنده مکتب مدیریت اسلامی از نگاه امام حسین (ع) است. اصول مدیریت از نگاه امام حسین (ع) تمام جوانب روحی و جسمانی فرد، گروه و مجموعه [سازمان ] را در حال و آینده مورد توجه قرار داده است .
همان گونه که بیان شد، اصول موضوعه از زیربناهای هر علم است. اصول متداول بر اساس اصول موضوعه شکل می گیرد. دلالت ضمنی این اصول مستخرج از سیره امام حسین (ع) برای دانش مدیریت این است که باید اصول متداول علم مدیریت مثل برنامه ریزی، سازماندهی، تصمیم گیری و...بر اساس این اصول موضوعه باشد. در پایان می توان بیان کرد که این پژوهش نقطه شروعی برای شکل گیری مدیریت اسلامی است که در پژوهشهای بعدی باید بر اساس این اصول موضوعه، اصول متداول علم مدیریت استخراج شود.
همان گونه که بیان شد پژوهش، گامی آغازین به منظور تحقق مکتب مدیریت اسلامی است.
در ادامه پیشنهادهای نظری و کاربردی برای پژوهشهای آینده بیان می شود:
١ استفاده از دیگر منابع معتبر مرتبط با سیره امام حسین (ع) برای کاملتر کردن اصول مدیریت از نگاه حضرت
٢ انجام دادن مصاحبه های عمیق با خبرگان در مورد اصول مدیریت از نگاه امام حسین (ع) و کاملتر کردن شبکه مضمونهای اصول مدیریت از نگاه امام حسین (ع)
٣ بررسی سیره دیگر معصومین همچون پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و استخراج اصول مدیریت از سیره ایشان
٤ اولویت بندی اصول مدیریت از نگاه امام حسین (ع) و مشخص کردن مهمترین و نیز مطالب مهم در این اصول
٥ انجام دادن پژوهشهای جدا در هر یک از اصول مدیریت برای فهم دقیق این اصول و
الزامات اجرایی و عملیاتی آنها در عرصه عمل
مدیریت اسلامی » پاییز 1395 - شماره 15 (صفحه 40)
٦ انجام دادن پژوهش در حوزه اصول متداول مدیریت مثل برنامه ریزی، سازماندهی و...بر اساس اصول موضوعه استخراج شده از سیره امام حسین (ع)
٧ نظریه پردازی و ارائه الگوهای مختلف در زمینه مدیریت اسلامی با استفاده از اصول موضوعه مستخرج از سیره امام حسین (ع)
٨ استفاده از دیگر راهبردهای پژوهشی همچون داده بنیاد، پدیدارشناسانه و...به منظور استخراج اصول مدیریت از نگاه امام حسین (ع)
٩ بهره گیری از روشهای کمّی و اعتبار سنجی مثل معادلات ساختاری تفسیری (ISM) به منظور مشخص کردن سطوح اصول مدیریت و الگوی تعاملی بین اصول مدیریت
منابع فارسی
بدیعیان گورتی، راضیه؛ میرشاه جعفری، سید ابراهیم؛ لیاقت دار، محمدجواد (١٣٩٠). الگوی روابط انسانی عزت مدار با تأکید بر سیره امام حسین (ع). دو فصلنامه تربیت اسلامی. س ٦. ش ١٣: ٧ تا ٢٤.
حمید زاده، بهرام (١٣٨٧). جلوه های مدیریت در حرکت امام حسین (ع). قم: موسسه فرهنگی تبیان.
دراکر، پیتر (١٣٧٩). چالش های مدیریت در سده ٢١. ترجمه محمود طلوع. تهران: نشر رسا.
دلشاد تهرانی، مصطفی (١٣٨٣). سیره نبوی (منطق عملی). ج اول. تهران: انتشارات دریا.
دلشاد تهرانی، مصطفی؛ آیینه وند، صادق (١٣٨٥). سیره نویسی؛ گرایش ها و ضرورت ها. خردنامه همشهری.
س ١٢. ش ١١: ٤٤ تا ٤٦.
رضایی منش، بهروز؛ عبدالحمید، مهدی؛ پور عزت، علی اصغر؛ شریف زاده، فتاح (١٣٩٣). الگوی ارزشیابی خط مشی های عمومی در پرتو معرفت علوی . فصلنامه راهبرد فرهنگ. س ٤. ش ٢٨: ١٢٣ تا ١٥٢.
عابدی جعفری، حسن؛ تسلیمی، محمد سعید؛ فقیهی، ابوالحسن؛ شیخ زاده، محمد (١٣٩٠). تحلیل مضمون و شبکه مضامین: روشی ساده و کارآمد برای تبیین الگوهای موجود در داده های کیفی. دو فصلنامه اندیشه مدیریت راهبردی. س ٣. ش ١٠: ١٥١ تا ١٩٨.
علوی، سید علی اصغر (١٣٨٩). طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین (ع). پایان نامه کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و مدیریت. دانشکده مدیریت. دانشگاه امام صادق (ع).
علوی، سید علیاصغر؛ عبدالحسین زاده، محمد (١٣٩٤). مبانی مدیریت عاشورایی؛ روش شناسی و رویکردها.
تهران: انتشارات سدید (مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق (ع)).
کاظم پور، علیرضا (١٣٨٧). بررسی و مطالعه استراتژیها و الگوی مدیریتی پیشوایان دین در تعامل با مدیریت سیاسی جامعه (مطالعه موردی: استراتژی های نهضت عاشورا). پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت .
دانشکده مدیریت. دانشگاه تهران.
مدیریت اسلامی » پاییز 1395 - شماره 15 (صفحه 41)
کافی، مجید (١٣٩٤). فلسفه و روش سیره پژوهی. قم: مجتمع آموزش عالی امام خمینی.
کتابی ، ابراهیم (١٣٩٣). بازخوانی اصول رهبری در قیام عاشورا. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده مدیریت دانشگاه تهران .
کوشکی، نظر علی (١٣٨١). درآمدی بر الگوهای مدیریتی امام حسین (ع). دو فصلنامه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی. س ٥. ش ١٦: ٨١ تا ٩٨.
محمدیمهر، غلامرضا (١٣٨٧). روش تحلیل محتوا (راهنمای عملی تحقیق). تهران: گنجینه علوم انسانی.
مصباح یزدی، محمدتقی (١٣٧٦). پیش نیازهای مدیریت اسلامی. قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
مطهری، مرتضی (١٣٦٧). فلسفه اخلاق. قم: انتشارات صدرا.
مطهری، مرتضی (١٣٨٥). مدیریت و رهبری در اسلام (امدادهای غیبی در زندگی بشر). قم: انتشارات صدرا.
میرزایی اهرنجانی، حسن (١٣٨٦). مبانی فلسفی تئوری سازمان. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت).
منابع انگلیسی
Alkahtani، Ali (2014). An Application of Islamic Principles in Building a Robust Human
Resource Management System (In Islamic Countries). International Journal of Recent
Advances in Organizational Behaviour and Decision Sciences (IJRAOB). Vol: 1- Pp.
196 – 183-
Boyatzis، R. E. (1998). Transforming qualitative information: thematic analysis and code
development. Sage Braun، Virginia.
Braun، V، & Clarke، C. (2006). Using thematic analysis in psychology. Edward Arnold
(Publishers) Ltd.
Fayol، H. (1949). General and industrial management. London: Pitman.
Hatch، M. J. (2006). Organization theory: Modern، symbolic، and postmodern
perspectives. Oxford: Oxford University Press.
Immy Holloway، and Les Todres. (2003). The Status of Method: Flexibility، Consistency and
Coherence ". Qualitative Research. 3 (3): 345-357
King ، N. ، & ؛ Horrocks ، C. (2010). Interviews in qualitative research. Los Angeles: SAGE
Morden، T. (2004). Principles of management. Aldershot، Hants، England: Ashgate.
Moshal، B. S. (2009). Principles of Management.
Robbins ، S. P (2005). Organizational behavior. Upper Saddle River، N. J: Pearson/Prentice
Hall. 45-
Stirling، A. J. (2001). Thematic Networks: An Analytic Tool for Qualitative Research.
Qualitative Research. Vol. 1، No. 3، pp. 385-405
Taylor ، F. W. (1967). The principles of scientific management. New York: Norton.
Terry، G. R. (1972). Principles of management. Homewood، Ill: R. D. Irwin.
Weber، M. (1960). Bureaucracy. Some Theories of Organization. Edited by H. Rubenstein
and Chadwick J. Haberstroh.
پی نوشت
[1] Robbins
[2] Peter Drucker
[3] Hatch
[4] Fayol
[5] Taylor
[6] Weber
[7] Postulates
[8] Terry
[9] Mordent
[10] Moshal
[11] Ali Alkahtani
[12] Holloway & todres
[13] Braun & Clarke
[14] Stirling
[15] Boyatzis
[16] Theme
[17] king & horrocks
[18] Basic Themes
[19] Organizing Themes
[20] Global Themes