بشارتهای حکومت موعود جهانی در ادیان توحیدی و غیرتوحیدی

انسان تنها موجود کره خاکی است که از نعمت گران سنگ عقل و اختیار سود می برد، اما از آنجا که برای رسیدن به کمال و سعادت، علاوه بر این دو، به هدایت الاهی نیز نیاز دارد، باید این سه عنصر را با یکدیگر ترکیب کند تا همان شود که باید و بر بسیاری از آفریدگان برتری یابد؛ ازاین رو، خداوند از همان ابتدای خلقت آدم، انسانهای برگزیده و ممتازی را به عنوان واسطه هد ...

بشارتهای حکومت موعود جهانی در ادیان توحیدی و غیرتوحیدی

مقدمه

انسان تنها موجود کره خاکی است که از نعمت گران سنگ عقل و اختیار سود می برد، اما از آنجا که برای رسیدن به کمال و سعادت، علاوه بر این دو، به هدایت الاهی نیز نیاز دارد، باید این سه عنصر را با یکدیگر ترکیب کند تا همان شود که باید و بر بسیاری از آفریدگان برتری یابد؛ ازاین رو، خداوند از همان ابتدای خلقت آدم، انسانهای برگزیده و ممتازی را به عنوان واسطه هدایت میان خود و بندگانش تعیین کرد و به آنها مأموریت داد که پیام هدایت او را به بندگانش برسانند، و این همه برای آن بود که استعداد نهفته در وجود انسان که او را شایسته خلافت خداوند در زمین می نمود، شکوفا شود. سؤالی که در اینجا به ذهن می رسد این است که آیا انسان، این وسایل را در راه آن هدف به کار بست یا نه؟

سیر اجمالی در تاریخ چند هزار ساله بنی آدم، حکایتهای تلخی را از تکذیب، تهمت و اذیت و آزار این سفیران نور بازگو می کند، و چنین بود که انسانها در دورانهای مختلف، به جای بهره مندی از نعمتهای بی شمار خداوند، با قهر و خشم او و گاهی امتناع نعمتها و نزول عذابهای گوناگون مواجه شدند؛ البته در میان امتهای مختلف در هر عصری، بودند انسانهای پاک فطرتی که آرزو می کردند روزی در دنیایی لبریز از خداپرستی، اطاعت

و شکرگزاری نعمتهای الاهی زندگی کنند، اما این اندیشه هیچ گاه لباس بیرونی بر تن نکرد و از حد یک آرزو فراتر نرفت.

هر چند در طول تاریخ، زمانی را بیاد نمی آوریم که تمام انسانها با صلح و عدالت و خداپرستی زندگی کرده باشند، اما هر از گاهی فطرت خدا جوی و حق طلب انسانها به شکلهای مختلف بیدار شده و به فکر تشکیل مدینه فاضله ای که در آن ظلم و ستم نباشد و همه مردم خدای یگانه را بپرستند افتاده است. به این دلیل است که کسانی چون سقراط و شاگردش افلاطون، ایده مدینه فاضله را مطرح کرده اند و در متون مقدس نیز نوید آمدن شخص یا اشخاصی که در آخر الزمان حکومتی برپا می کنند، بسیار داده شده است.

آیا این آرزو جامه تحقق در برخواهد کرد؟

با برانگیخته شدن آخرین و برترین پیامبر الاهی، رسالت آن حضرت جهانی و دینش غالب بر تمام ادیان پیشین معرفی شد و بشارت فراگیر شدن آیین توحید بر تمام عرصه گیتی داده شده، اما شرایط چنان ایجاب نمود که در زمان پیامبر خاتم، این نوید حیات بخش به طور کامل جامه عمل دربرنکند و آن رسول رحمت و سعادت، تحقق این مهم را به زمان ظهور آخرین جانشین برحقش که از نسل پاک او خواهد بود موکول کند؛ به عبارت دیگر، به تصریح پیامبر خاتم صلّی اللّه علیه و آله و سلم ظهور موعود، تکامل بخش رسالت تمام انبیا و خاصه خاتم رسولان و مظهر به بار نشستن نهالی خواهد بود که هزاران پیامبر خدا در راه کاشتن آن فدا شدند، و آرزوی ثمره دادن آن را بر دل داشتند.

در نوشتار حاضر برآنیم تا نظریه برپایی حکومت الاهی جهانی را در آخر الزمان از منظر آیینها و متون مقدس بررسی کنیم؛ بدین منظور، ابتدا آیینهای توحیدی و ابراهیمی یعنی دین مقدس اسلام، مسیحیت و یهود را کاوش نموده و سپس ادیان غیرتوحیدی هندو و زردشت را بررسی خواهیم کرد. سبب برگزیدن این دو دین از میان ادیان بی شمار غیر توحیدی دیگر آن بوده است که تقریبا تمام ادیانی که متن مقدسی دارند، زیرمجموعه و انشعابی از آنها هستند. از باب مثال، آیینهای بودا و جین و دیگر انشعابات آیین هندو، چنین هستند.

روش تحقیق ما در آیینهای مذکور چنین است که ابتدا آن آیین را به اختصار معرفی کرده و آن گاه سراغ متون مقدس ایشان خواهیم رفت تا گزیده ای از بشارات موجود را بیان کنیم.

حکومت جهانی موعود در دین مقدس اسلام

آیین حیات بخش و نورانی اسلام با طنین . . . لِیخْرِجَکمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ. . . *[1] «دنیای غوطه ور در جهل و شرک و بی عدالتی را حیات تازه ای بخشید و نسیم امید را در دل امتهای افسرده از ناملایمات دمید و پس از قرنهای متمادی به ایشان حیاتی دیگر داد. از آنجا که این مقاله بیشتر به ادیان غیر اسلامی توجه دارد، تنها به آوردن چند نمونه از آیات نورانی قرآن کریم و بیان چند روایت بسنده می کنیم. البته چنانکه بر اهل تحقیق روشن است، از همان قرون اولیه هجری، آثار فراوانی در زمینه وجود مبارک حضرت ولی عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف تدوین و تألیف گردید و تا به امروز نیز این تحقیقات و تألیفات، چنان با گستردگی ادامه پیدا کرده که برشمردن آن در هر دو مذهب شیعه و سنی کاری بسیار مشکل است، هرچند گستردگی این آثار در پیروان اهل بیت علیهم السّلام بسیار چشمگیرتر است، بگونه ای که درباره زوایای مختلف زندگی آن حضرت از محقیقن شیعی، چه از متقدمین آنها نظیر مرحوم صدوق، شیخ طوسی، مرحوم کلینی و علامه حلی و چه از متأخرین آنها پژوهشهای ارزشمند و نابی صورت گرفته است.

بشارات حکومت موعود جهانی در قرآن و سنت

در قرآن کریم، مانند بسیاری از مسائل دیگر آیه ای که با صراحت دلالت بر ظهور مهدی موعود عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف بنماید وجود ندارد؛ مثلا در مورد کیفیت خواندن نمازهای یومیه آیه ای نداریم، اما چون پیامبر اکرم دریافت کننده مستقیم و مفسر قرآن است، و کلام ائمه اطهار علیهم السّلام نیز به تصریح خود پیامبر، مانند کلام آن حضرت است؛ ازاین رو، تفسیر چند آیه از قرآن کریم را که اشاره به بشارت ظهور حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف دارند، با تأیید احادیث پیامبر و ائمه علیهم السّلام از منابع فریقین نقل می کنیم.

مرحوم مجلسی در بحار الانوار، ج 51، باب پنجم (تحت عنوان: آیاتی که به ظهور حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف اشاره دارند) شصت و شش آیه را با تأیید روایات به بشارت ظهور امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف تفسیر می کند. البته بهتر است گفته شود که اشاره به ظهور حضرت، تنها مصداقی از این آیات است، چنانکه مرحوم علامه طباطبایی در چنین مواردی چندین بار تذکر می دهند که انحصار آیات به فضایل و شئون اهل بیت علیهم السّلام بسیار محدود است و باید در این زمینه از یک جانبه گرایی دوری کرد، آن هم با حساسیت ویژه ای که برادران اهل سنت ما در این موارد دارند.

آیات بشارت دهنده ظهور

1- آیه مبارکه أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یکشِفُ السُّوءَ وَ یجْعَلُکمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ* قَلِیلًا ما تَذَکرُونَ*. [2]

عن ابی عبد اللّه علیه السّلام قال: نزلت فی القائم عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف هو و اللّه المضطر اذا صلی فی المقام رکعتین و دعا اللّه فأجابه و یکشف السوء و یجعله خلیفة فی الارض.

از امام صادق علیه السّلام روایت شده که این آیه درباره قائم آل محمد عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف نازل شده، و به خدا قسم مضطر او است که دو رکعت نماز در مقام ابراهیم بگذارد و خدا را بخواند، خداوند اجابتش کند و گرفتاری او را برطرف سازد و او را در زمین خلیفه خود گرداند. [3]

2- هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ*. [4]

ابو عبد اللّه قرطبی در تفسیرش، ذیل این آیه مبارکه می نویسد: . . . لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ. . . *؛ ای لیظهر دین الاسلام علی کل دین؛ قال ابو هریره و الضحاک: هذا عند نزول عیسی علیه السّلام؛ و قال السّدّی: ذاک عند خروج المهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف لا یبقی احد الا دخل فی الاسلام او ادّی الجزیه.

قرطبی سپس می نویسد: قلت قد ذکرنا هذا وزدناه بیانا فی کتابنا کتاب التذکره و ذکرنا اخبار المهدی مستوفاه و الحمد لله. [5]

نیز ابی الحسن ماوردی در تفسیر خود، ذیل این آیه مبارکه می نویسد:

(. . . لِیظْهِرَهُ. . . )* فیه ست تأویلات: احدها یعنی عند نزول عیسی؛ فأنه لا یعبد اللّه تعالی الا بالاسلام قاله ابو هریره. [6]

3- وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لا یشْرِکونَ بِی شَیئاً. . . . [7]

ابن کثیر در تفسیرش ذیل این آیه روایتی از صحیح مسلم به این مضمون آورده است: «حدثنا ابن ابی عمر، حدثنا سفیان، عن عبد الملک ابن عمیر عن جابر بن سمره قال سمعت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلم یقول: لا یزال امر الناس ماضیا ما ولیهم اثنی عشر رجلّا، ثم تکلم بکلمة خفیت عنی فسئلت ابی ماذا؟ قال کلهم من قریش».

سپس می نویسد: این حدیث اشاره است به اینکه دوازده جانشین عادل پس از پیامبر خواهند آمد، اما این دوازده نفر ائمه دوازده گانه شیعه نیستند، زیرا بسیاری از ائمه شیعه دارای خلافت ظاهری و رسمی نبودند، ولی این خلفا با فواصل زمانی بسیاری از یکدیگر می آیند و یکی از اینها که مهدی خواهد بود، در زمانی که مشیت الاهی محقق شود خواهد آمد، که بنا به روایات معتبر هم نام و هم کنیه با پیامبر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف است و زمین را از عدل وداد پر خواهد کرد چنانکه از ظلم و جور پر شده است. [8]

4- وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ. [9]

مرحوم مجلسی در روایتی از امیر الؤمنین علیه السّلام نقل می کند که فرمود:

«عن علی بن الحسین عن امیر المؤمنین علیهما السّلام قال: هم آل محمد عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف یبعث اللّه مهدیهم بعد جهدهم فیعزّهم و یذلّ عدوّهم؛

مخاطب آیه مبارکه آل محمد عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف هستند که خداوند با ظهور مهدی ایشان، آنها را عزت می دهد و دشمنان شان را خوار می کند. . . ». [10]

احادیث بشارت دهنده ظهور

روایات در باب ظهور حضرت حجت عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف در منابع اصلی اهل سنت و شیعه به حد تواتر وجود دارد و اصل اعتقاد به ظهور این بزرگوار مورد توافق هر دو مذهب است.

در صحیح ابن حبان، ج 15، کتاب تاریخ، باب اخباره صلّی اللّه علیه و آله و سلم عما یکون فی امته من الفتن و الحوادث، حدود ده روایت در اشاره به ظهور و دیگر خصایص آن حضرت نقل می کند.

1- حدیث شماره 6823: اخبرنا احمد بن علی بن المثنی، قال حدثنا ابو خثیمه، قال حدثنا یحیی بن سعید، قال حدثنا عوف، قال حدثنا ابو الصدیق عن ابی سعید خدری عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلم قال: لا تقوم الساعه حتی تملأ الارض ظلما و عدوانا ثم یخرج رجل من اهل بیتی او عترتی فیملأها قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و عدوانا؛ که در پاورقی، در تأیید این حدیث، آن را به مسند احمد، ج 3، ص 36 و مستدرک حاکم نیشابوری، ج 4، ص 557 مستند می کند. [11]

همچنین در حدیث شماره 6827 با عنوان «الموضع الذی یبایع فیه المهدی» عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف آمده است:

2- اخبرنا ابو یعلی، قال حدثنا ابو خثیمه، قال حدثنا اسحاق بن سلیمان الرازی، قال سمعت ابن ابی ذئب یذکر عن سعید بن سمعان انه سمع ابا هریره یحدث ابا قتاده ان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلم قال: یبایع لرجل بین الرکن و المقام و لن یستحل هذا البیت الا اهله، فأذا استحلوه فلا تسئل عن هلکت العرب، ثم تظهر الحبشه فیخربونه خرابا لا یعمر بعده ابدا، و هم الذین یستخرجون کنزه.

رسول خدا فرمود: با مردی میان رکن و مقام بیعت می شود و ورود در این خانه حلال نخواهد بود مگر برای اهلش؛ پس اگر غیر از اهلش حرمت این خانه را نگه نداشت آن وقت از هلاکت عرب سؤال نخواهد شد؛ سپس از حبشه به این خانه مقدس، هجوم خواهد شد که آن را چنان خراب کنند که پس از آن هرگز آباد نشود و هم آنان گنج آن را بیرون خواهند آورد.

شارح در پاورقی می گوید: همه اصحاب سنن اربعه بجز ابن ماجه این حدیث را آورده اند، و نیز در مسند احمد، ج 2، ص 238 و مستدرک حاکم، ج 2، ص 452 نیز همین حدیث آمده است. [12]

3- مرحوم صدوق در کمال الدین، باب 24، حدیث 27، از عبد اللّه ابن عباس از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم نقل می کند:

«قال رسول اللّه: ان خلفائی و اوصیائی و حجج اللّه علی الخلق بعدی اثنی عشر؛ اولهم أخی و آخرهم ولدی. قیل یا رسول اللّه و من أخک؟ قال: علی ابن ابی طالب. قیل فمن ولدک؟ قال: المهدی الذی یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا، و الذی بعثنی بالحق نبیا لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول اللّه ذالک الیوم حتی یخرج فیه ولدی المهدی فینزل روح اللّه عیسی بن مریم فیصلی خلفه و تشرق الارض بنوره، یبلغ سلطانه المشرق و المغرب».

رسول خدا فرمودند: جانشینان و اوصیای من و حجتهای خدا بر خلق، بعد از من دوازده نفرند، که اول از ایشان برادرم و آخرین ایشان فرزندم خواهد بود. سؤال شد یا رسول اللّه؛ برادرتان کیست؟ حضرت فرموند:

علی بن ابی طالب؛ سؤال شد فرزندتان کیست؟ حضرت فرمودند: مهدی، همان که زمین را از عدل وداد پر کند، چنانکه از ظلم و جور پر شده است؛ قسم به آنکه مرا به حق به پیامبری مبعوث نمود، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، خداوند همان یک روز را چنان طول خواهد داد تا فرزندم مهدی در آن ظهور نماید. و سپس عیسی روح اللّه فرزند مریم نازل می شود و پشت سر او نماز می گذارد. زمین با نور او روشن و مشرق و مغرب عالم، تحت حکومتش درخواهد آمد. [13]

4- حدیث بسیار نورانی و گران سنگ دیگری که در کتابهای حدیثی معتبر شیعه با کمی تغییر و تقریبا با همین مضمون نقل شده، در مورد حالات و ویژگیهایی هنگام ظهور آن حضرت است. این حدیث در کتاب الغیبه محمد ابن ابراهیم نعمانی از علمای قرن چهارم از امام باقر علیهما السّلام با این عبارات آمده است:

«عن جابر ابن یزید جعفی عن ابو جعفر محمد بن علی الباقر علیهما السّلام قال: یا جابر الزم الارض و لا تحرک یدا و لا رجلا حتی تری علامات أذکرها لک ان أدرکتها. . . قال: و القائم یومئذ بمکه، قد اسند ظهره الی البیت الحرام مستجیرا به، فینادی: یا ایها الناس انّا نستنصر اللّه، فمن أجابنا من الناس؟ فانّا اهل بیت نبیکم محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلم، و نحن اولی الناس بالله و بمحمد صلّی اللّه علیه و آله و سلم، فمن حاجنی فی آدم فأنا أولی الناس بآدم، و من حاجنی فی نوح فأنا اولی الناس بنوح، و من حاجنی فی ابراهیم فأنا اولی الناس بابراهیم و من حاجنی فی محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلم فأنا اولی الناس بمحمد، و من حاجنی فی النبیین فأنا اولی الناس بالنبیین، ألیس اللّه یقول: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ* ذُرِّیةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؟ [14] فأنا بقیة من آدم و ذخیرة من نوح، و مصطفی من ابراهیم، و صفوة من محمد صلّی اللّه علیهم أجمعین. . . فالله اللّه فینا، لا تخذلونا، و انصرونا ینصرکم اللّه تعالی. قال:

فیجمع اللّه علیه أصحابه ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا، و یجمعهم اللّه له علی غیر میعاد قزعا کقزع الخریف، و هی یا جابر الآیة التی ذکرها اللّه فی کتابه . . . أَینَ ما تَکونُوا یأْتِ بِکمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلی کلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ. [15] فیبایعونه بین الرکن و المقام و معه عهد من رسول لله صلّی اللّه علیه و آله و سلم قد توارثته الأبناء عن الآباء، و القائم یا جابر رجل من ولد الحسین علیه السّلام یصلح اللّه له أمره فی لیلة، فما أشکل علی الناس من ذالک یا جابر فلا یشکلنّ علیهم ولادته من رسول لله صلّی اللّه علیه و آله و سلم و وراثته العلماء عالما بعد عالم، فان أشکل هذا کله علیهم، فان الصوت من السماء لا یشکل علیهم اذا نودی باسمه و اسم أبیه و امه»

جابر بن یزید جعفی از امام باقر علیه السّلام نقل می کند که؛ حضرت فرمودند: ای جابر، در جای خود بمان و دست و پایی حرکت نده تا آنکه نشانه هایی را که برایت نام می برم مشاهده کنی. . . و قائم در آن روز در مکه خواهد بود در حالی که پشت خود را به خانه خدا تکیه داده و در آنجا سکونت نموده است؛ پس ندا در دهد که ای مردم، ما در راه خدا از شما یاری می طلبیم، کیست از مردم که ما را یاری نماید؟ همانا ما خاندان پیامبر شما هستیم، و ما نزدیک ترین مردم به خدا و به محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلم می باشیم؛ پس اگر کسی با من درباره آدم گفت وگو نماید، من اولی به آدم هستم، و اگر کسی درباره نوح گفت وگو نماید، من اولی به نوحم، و اگر کسی درباره ابراهیم با من گفت وگو کند، من اولی ترین شخص به ابراهیم خواهم بود. مگرنه آن است که خداوند در قرآن کریم می فرماید: «همانا خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و عمران را بر جهانیان برگزیده است که بعضی فرزندان بعض دیگر هستند. . . »؟

پس من باقی مانده ای از آدم، ذریه ای از نوح، برگزیده ای از ابراهیم و جانشینی از محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلم- صلوات خداوند بر همه ایشان- هستم. پس بر شما باد که مبادا ما را خوار کنید؛ ما را یاری کنید تا خداوند شما را یاری کند.

آن گاه خداوند اصحاب و یاران او را که [16] 313 نفر هستند جمع کند، و جمع کردن ایشان به گونه ای است که بدون وعده قبلی ایشان است، مانند بارانهای ابر پاییزی که ناگهان ابرهایی به هم می رسند و باران شروع به باریدن می کند، و این تفسیر همان آیه ای است که خداوند می فرماید: «هر کجا باشید خداوند شما را گرد هم می آورد که خداوند بر هر چیزی قادر است»، پس یارانش بین رکن و مقام با او بیعت نمایند، و با او عهدی از پیامبر است که فرزندان از پدران آن را به ارث برده اند و قائم عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف مردی از فرزندان حسین علیه السّلام است که خداوند یک شبه [در عرض یک شب ] کار او را اصلاح می کند. پس ای جابر، اگر از این مسئله چیزی بر مردم مشکل شود، بدون شک، ولادت او از نسل رسول خدا مشکل نخواهد بود، و نیز اینکه علما یکی پس از دیگری وارثان او خواهند بود، و اگر همه اینها هم بر ایشان مشکل شود، صدایی که از آسمان بلند می شود بر ایشان مشکل نخواهد بود، صدایی که او را با اسم و نام پدر و مادرش ندا می دهد. [17]

مروری اجمالی بر ویژگیهای امام عصر در روایات اسلامی

با نگاهی اجمالی به کتابهایی که روایات مربوط به وجود مقدس حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف را گردآوری کرده اند، ویژگیهای ذیل را درباره ظهور آن حضرت می بینیم:

1- ولادت او در خفا و پنهانی صورت گرفته است.

2- عمر آن حضرت بسیار طولانی است و مدت زیادی از دیدگان غایب خواهد بود.

3- او جهانیان را به آیین مقدس اسلام دعوت و حکومت واحد جهانی را براساس قوانین شرع مقدس اسلام، برقرار می کند.

4- در حکومت او عدالت واقعی برقرار، و ظلم وجور از جهان چهره برخواهد بست.

5- قیام او با اسب و شمشیر خواهد بود.

6- آبادانی و وفور نعمت، از ویژگیهای دیگر حکومت او است.

7- در حکومت او، تمام جان داران از حیوانات و پرندگان، با صلح و صفا زندگی خواهند کرد.

8- معجزات و امتیازات تمام انبیا را داراست.

9- زمان دقیق ظهورش بر هیچ کس معلوم نیست و اگر کسی برای ظهور، زمان تعیین کند، دروغ گفته است.

10- اصحاب خاص او 313 نفر خواهند بود که برای یاری او به سرعت گرد هم می آیند.

11- حضرت عیسی در نماز به وی اقتدا می کند و از یاوران او خواهد بود.

12- در ابتدای ظهورش، ندایی آسمانی، او را به جهانیان معرفی می کند، بطوری که تمام مردم دنیا او را می شناسند.

13- پیش از ظهور او حوادث دردناک و شگفت آور بسیاری رخ خواهد داد که زمینه ساز ظهورند. [18][19]

پی نوشت ها

 

[1] احزاب، 43.

[2] نمل، 62.

[3] علامه مجلسى، بحار الانوار، ج 51، ص 48، ح 11.

[4] توبه، 33.

[5]  ابى عبد اللّه محمد ابن احمد الانصارى القرطبى، الجامع لاحکام القرآن، ج 4، ص 45.

[6] ابى الحسن محمد بن حبیب الماوردى البصرى، النکت و العیون، ج 2، ص 355.

[7] نور، 55.

[8] الجامع لاحکام القرآن، ج 5، ص 424.

[9]  القصص، 5.

[10]  بحار الأنوار، ج 51، ص 54، ح 35.

[11] الامیر علاء الدین على بن بلبان الفارسى، الاحسان فی تقریب صحیح ابن حبان، بترتیب ابن بلبان، ج 15 ص 236.

[12] همان، ص 239.

[13] شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 524.

[14] آل عمران، 33، 34.

[15] بقره، 148.

[16] شیخ صدوق، علل الشرایع، ص 89.

[17] نعمانى، غیبة، باب 14، حدیث 67، ص 79- 83؛ و نیز در بحار الأنوار، ج 53، ص 9، مرحوم مجلسى همین مضمون را از امام صادق علیه السّلام نقل کرده است.

[18]  اوصاف یاد شده را در این کتابها مى‏توان یافت: کمال الدین و تمام النعمة؛ شیخ طوسى، الغیبة؛ نعمانى، الغیبة؛ ینابیع المودّه؛ بحار الانوار، ج 51- 53؛ آیت ا ...

صافى گلپایگانى، منتخب الاثار.

[19] جمعى از نویسندگان، در انتظار خورشید (مجموعه مقالات همایش در انتظار خورشید)، 1جلد، مرکز جهانى علوم اسلامى - قم (ایران)، چاپ: 1، 1385 ه.ش.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان