با توجه به اوضاع و احوال کنونی جهان، تردیدی نیست که جهان به سوی سقوط و بشر به سوی زوال پیش میرود، از سویی دیگر، درهای امید برای نجات از وضع کنونی بسته شده است و سازمانهایی که بدین منظور تشکیل شدهاند کارایی لازم را نداشته و یا در مسیر درست از آنها استفاده نمیشود. اینجاست که هر فرد عاقلی نگران سرنوشت بشر است و میگوید، برای رفع نابسامانیها و جلوگیری از این همه جنگهای خانمان سوز و رهایی یافتن از کشمکشهای موجود جهان، لازم است یک حکومت واحد جهانی براساس معنویت، عدالت و آزادی تشکیل شود.
مردم براساس فطرت ذاتی خود، تشنه معنویت، عدالت و آزادی هستند و به دنبال نجات دهنده ای میگردند تا آنان را از وضع موجود نجات داده و این سه اصل انسانیت را برایشان به ارمغان بیاورد. این همان چیزی است که پیامبران (ع)، صلح جویان، آزاد اندیشان و خیرخواهان جهان در طول تاریخ بشر، پیوسته به دنبال آن بودهاند.
فلاسفه و اندیشمندان بزرگ جهان مادی و الهی در یک عقیده با هم اشتراک دارند و آن اعتقاد به آینده ای روشن و تشکیل حکومت واحد جهانی، مطابق با فطرت و طبیعت است. توجه خاص دانشمندان به بازگشت به معنویت و تشکیل یک حکومت واحد جهانی، نشان دهندهی این واقعیت است که جهانیان دیگر امیدی به منادیان آزادی و مدعیان دروغین بشردوستی، محرومان و مستضعفان جهان و رهایی آنان ندارند.
در دنیای مادی امروز خودپرستی، سودجویی، هوس رانی و... هدف برخی از مردم شناخته شده است، حق و فضیلت، عدل و انصاف، شرافت و بزرگواری؛ جوان مردی و گذشت و... مورد بی اعتنایی قرار گرفته و اخلاق و معنویت در میان جوامع بشری کم رنگ شده است. پیروزیهای علمی و فنی، آن چنان بشر امروز را مجذوب جهان طبیعت ساخته است که جهان آفرین را فراموش نموده، راه طغیان و سرکشی در پیش گرفته و در راه شیطان گام نهاده است. در این بین وجود پیشوایی عادل و رهبری الهی و آسمانی لازم است که با قدرتی بی نظیر و برنامه ای بی بدیل بیاید و سراسر زمین را از وجود ستم گران پاک سازد و وعدهی الهی و ارادهی خدایی را تحقق بخشد.
همان گونه که گذشت، نویدهای کتب آسمانی، همه و همه نشان میدهند که سرانجام آینده ای درخشان در پیش است و فساد و بی عدالتی ریشه کن خواهد شد، در سرتا سر جهان پرچم توحید و یکتاپرستی به اهتزاز درآمده و دنیا پر از عدل و داد خواهد شد. بنابراین جهان روزی را در پیش دارد که در آن روز، تمام کشورهای کوچک و بزرگ، به یک کشور تبدیل شده، مرزهای جغرافیایی کشورها برداشته و حکومت واحد جهانی تشکیل میشود. در آن روز بر تمام جهان یک قانون و یک رهبر حکومت میکند.
برای پاسخ به این سوال که «دین آیندهی جهان کدامست؟»، به سراغ قرآن و روایات میرویم. خداوند متعال در سوره توبه آیهی 33 در مورد جهانی شدن اسلام و غلبهی این دین مبین بر سایر ادیان چنین فرموده است:
«اوست خدایی که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب گرداند، هر چند که مشرکان کراهت داشته باشند.»
همچنین در سوره نور آیه 55 میخوانیم:
خداوند به کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده داده است که آنان را خلیفه و جانشین بر عرصه زمین قرار دهد، به همان سان که به پیشینیان خلافت بر زمین را بخشیده بود، دین و آیینی که برای آنها پسندیده، پابرجا و مستقر میسازد و بیمها و هراسشان را به ایمنی مبدل میگرداند تا مرا [خداوند را] عبادت کنند و چیزی را شریک من [خداوند] نسازند و آنان که بعد از این کفر بورزند نافرمانند.
در سوره مائده آیه 3 آمده است:
«امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و دین اسلام را برای شما برگزیدم.»
از این آیات میفهمیم که اسلام بر تمام ادیان غالب خواهد شد و در زمین مستقر و پابرجا میگردد. اما ببینیم روایات در این رابطه چه میگویند. پیامبر اکرم (ص) در مورد دین آیندهی جهان فرمودند:
«در آن روز، آیین اسلام سراسر زمین را فرا میگیرد، حکومت از دست کفار گرفته میشود و حکومتی جز حکومت اسلامی نخواهد بود.»(1)
و در حدیثی دیگر نیز فرمودند:
«تا هر جا که تاریک شب وارد شود، این آیین نفوذ خواهد کرد.»(2)
امام سجاد(ع) فرمودند:
«بدون تردید خداوند به هنگام قیام قائم (عج) اسلام را بر همهی ادیان پیروز میگرداند.»(3)
امام صادق (ع) فرمودند:
«هنگامی که قائم (عج) ما قیام کند، هیچ نقطه ای در زمین باقی نمیماند مگر این که آواز شهادت به توحید و یگانگی خدا و رسالت پیامبر خدا (ص) در آن جا بلند میشود.»(4)
از مجموع این روایات هم استفاده میشود که سرانجام دین اسلام همهی کرهی زمین را فرا خواهد گرفت و بر همهی ادیان جهان پیروز خواهد شد. هم چنان که شاهد هستیم با وجود تبلیغات سوء علیه اسلام و مسلمانان در برخی کشورها، تشرف از ادیان دیگر به دین مبین اسلام رشد چشم گیری داشته و اوج این گرایشها به دین آخرین پیامبر الهی (ص) هنگامی است که مهدی موعود (عج) ظهور میکند و حکومت واحد جهانی را تشکیل میدهد.
خداوند در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم (ع)، حضرت اسماعیل (ع)، پیامبر اکرم (ص)، حواریون حضرت عیسی (ع)، فرزندان حضرت یعقوب و... به هنگام بحث از گرویدن به آیین حق، با لفظ «اسلام»، «مسلم» و «مسلمان» یاد فرموده است.
سوره آل عمران آیه 19:
«همانا دین نزد خدا اسلام است»
سوره حج آیه 78:
«این است آیین پدرتان ابراهیم، هم او که شما را از پیش مسلمان نامید و در این کتاب هم مسلمان نامیده شدهاید.»
سوره نمل آیه 44: «از زبان بلقیس»
«و اسلام آوردم نزد سلیمان برای خداوندی که پروردگار جهانیان است.»
سوره آل عمران آیه 52: «از زبان حواریون عیسی (ع)»
«ما یاوران خداییم، به خدا ایمان آوردهایم و تو گواه باش که ما اسلام آوردهایم.»
سوره آل عمران آیه 84:
«بگو به خداوند و آنچه بر ما و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل شده و آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم و بین هیچ یک از آنان فرق نمیگذاریم و ما تسلیم شدگان (مسلمان) در برابر او هستیم.»
آیه 85 سوره آل عمران، آیه 36 سوره ذاریات، آیه 133 سوره بقره و آیه 33 سوره فصلت، نیز اشاره به همین مضامین دارند که برای مطالعهی بیشتر میتوان به آنها مراجعه کرد.
از آیات فوق چنین استفاده میشود که همهی ادیان و شرایع آسمانی در زبان صاحب شریعت، یعنی خداوند متعال «اسلام» نامیده شده است و کسانی که تسلیم و فرمان بردار او بودهاند «مسلم» نام گرفتهاند. اگر چه ما آنها را به نامهای دیگری هم چون یهودیت، مسیحیت و غیره میشناسیم، که این نامها به تناسبهای دیگری اتخاذ شدهاند، نام کلی ادیان آسمانی در نزد خدای یگانه همان «اسلام» و گرویدگان و تسلیم شدگان در مقابل خداوند «مسلم» است، زیرا ریشهی همهی ادیان آسمانی یکی است و آن ریشهی گسترده ای است که از زمان حضرت آدم ابوالبشر (ع) توسط پیک وحی بر دل پیامبران (ع) درخشیده و با رسالت حضرت خاتم انبیاء (ص) به اوج کمال و تمام رسیده است.
قرآن کریم در سوره آل عمران آیه 64، بشریت را به سوی یک دین و آیین و یک هدف و مقصد و اتحاد عمومی دعوت مینماید و با صدای بلند و رسا فریاد برمی آورد که:
«ای اهل کتاب، بیایید بر سخنی که بین ما و شما یکسان است بایسیتم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا نگیرد، پس اگر اعتراض کردند (روی گردان شدند) بگویید، شاهد باشید که ما مسلمانیم (فرمان بردار و تسلیم شدگانیم).»
اسلام آمده است تا همهی امتها را متحد ساخته، آنها را به یک ملت و امت واحد تبدیل نماید و اساس همهی تضادها، برخوردها و اختلافها را که از کفر و شرک مایه میگیرد از ریشه بخشکاند و تمام اختلافات دینی، قومی، نژادی، ملی، وطنی و جغرافیایی را از میان ببرد تا جایی که همه در برابر خدای متعال خاضع شوند و تنها خدای یگانه را بپرستند و در سایه یک دین و شریعت زندگی کنند.
شادمانی جهانیان از ظهور منجی موعود
از روایات متعدد میتوان چنین نتیجه گرفت که قیام مهدی موعود (عج) موجب خرسندی اهل زمین و آسمان و حتی مردگان میشود، چرا که حکومت او، حکومت بر دلها خواهد بود. دلهایی که برای ظهورش منتظرند و به شوق دیدارش میتپند. در آن روزگار خردسالان آرزو میکنند که ای کاش بزرگ بودند و بزرگسالان آرزوی کودکی و خردسالی مینمایند.
رسول خدا(ص) فرمودند:
«همهی اهل آسمان و زمین، پرندگان، حیوانات درنده و ماهیان دریا از ظهور حضرت مهدی (عج) شاد و خرسند میشوند.»(5)
حضرت علی(ع) فرمودند:
«هنگامی که حضرت مهدی (عج) ظهور میکند، نام مبارکش بر سر زبانها خواهد بود و وجود مردم سرشار از عشق به مهدی (عج) است، به گونه ای که جز نام او هیچ نامی در یاد و زبان آنان نیست و با دوستی او روح خود را سیراب میکنند.» (6)
امام صادق(ع) میفرماید:
«هیچ مومنی در قبر نمیماند مگر آن که شادی و سرور در قبرش وارد میشود، به گونه ای که مردگان به دیدار یکدیگر میروند و ظهور حضرتش را به همدیگر تبریک میگویند.»(7)
امام رضا (ع) نیز دربارهی جهان پس از ظهور حضرت فرمودند:
«پس از ظهور، گشایشی بر مردم میرسد که مردگان آرزوی زندگی دوباره میکنند.»(8)
پی نوشت ها :
1. ظهور حضرت مهدی (عج) از دیدگاه اسلام...، هاشمی شهیدی، ص 360.
2. منتخب الاثر، ص 160.
3. منتخب الاثر، ص 294.
4. بحارالانوار، ج 52، ص 340.
5. البیان، ص 118.
6. احقاق الحق، ج 13، ص 324.
7. اثبات الهداه، ج 3، ص 530.
8. الغیبه شیخ طوسی، ص 268.
منبع: سرائی، علی؛ (1387) بشارت به منجی موعود: نگرشی تحقیقی پیرامون عقاید ملل، اقوام و ادیان جهان دربارهی منجی آخرالزمان (عج)، تهران، موعود عصر، چاپ سوم.