ماهان شبکه ایرانیان

در قالب یک گفتگو مطرح شد؛

«ایران» از نگاه خبرنگار بلغارستانی/ ظرفیت‌های یک تعامل رسانه‌ای

رئیس هیات مدیره انجمن خبرنگاران بلغارستان از علاقه خبرنگاران ایرانی به شناخت کشورش و ظرفیت‌هایی که برای توسعه روابط دوجانبه رسانه‌ای وجود دارد، سخن گفت.

«ایران» از نگاه خبرنگار بلغارستانی/ ظرفیت‌های یک تعامل رسانه‌ای

به گزارش خبرنگار مهر، خانم اسنژانا تودورووا رئیس هیات مدیره انجمن خبرنگاران بلغارستان و مدیر «صوفیا پرس»، چندی پیش به دعوت اداره کل امور زنان و خانواده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بلغارستان از شهرهای تهران و اصفهان بازدید کرد.

بازدید هیات بانوان خبرنگار بلغارستان از جمهوری اسلامی ایران، در ماه فوریه انجام شد. در این هیات، رئیس هیات مدیره انجمن خبرنگاران بلغارستان، به همراه دو نفر از بانوان مطرح در رسانه‌ها، اولیانا پرمووا، رئیس دفتر تلویزیونی آژانس خبرگزاری  بلغارستان «BTA» و اکاترینا پاولووا، موسس و سردبیر سایت «دیپلماتیک اسپکتر» حضور داشت.

متعاقبِ این سفر، اسنژانا تودورووا در مصاحبه‌ای با سایت انجمن خبرنگاران بلغارستان، جزئیات هیجان انگیر و جالبی از این سفر و دیدارهای متعدد خود در ایران را تشریح کرد.

در زیر، متن این مصاحبه که توسط کدرینکا کدرینووا انجام، و توسط رایزنی فرهنگی ایران در بلغارستان، به فارسی ترجمه شده و برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است، از نظر می‌گذرد:

* مهمترین مسائلی که از ایران توجه شما را به خود جلب کردند، کدام‌ها بودند؟

پیش از هرچیز، می‌خواهم قدردانی صمیمانه خود از میهمان نوازی عالی میزبانان ایرانی را ابراز کنم که ما را با توجه خود فراگرفتند، تلاش کردند جالب‌ترین‌ها و زیباترین اماکن تاریخی را در کشور خود به ما نشان دهند و مکرر اعلام می‌کردند که برای فعال‌سازی روابط با بلغارستان در زمینه‌های مختلف از جمله بخش فرهنگ و رسانه آمادگی دارند. همچنین می‌خواهم به صورت ویژه از جناب آقای محمدعلی کیانی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بلغارستان، قدردانی کنم. دقیقاً وی مبتکر تشکیل 3 نفره بانوان خبرنگار بلغارستان بود که به دعوت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از کشورش بازدید کرده و با نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای ایرانی، با هدف آشنایی با توسعه فرهنگ و رسانه و مطبوعات در ایران، ارتباط برقرار کنند.

* کمی از سفر خودتان بگوئید. سفر چگونه بود؟

سفر ما شامل میهمانی در تهران و سومین شهر بزرگ و پایتخت قدیمی ایران، یعنی شهر اصفهان بود. ما این امکان را داشتیم که از آثار تاریخی، معماری و فرهنگی بسیار زیبا بازدید کنیم، تا اطلاع زیادی در مورد وطن میزبانان خود کسب کنیم که با افتخار یادآوری می‌کردند که تاریخ ملی آنها بیش از 8000 سال قدمت دارد. وابستگی آنها به این تاریخ، بسیار قابل توجه است.

* شما به اصفهان اشاره کردید. از سفرتان به اصفهان بگوئید؟

همان شب، پس از ورود به تهران، ما به مقصد اصفهان پرواز کردیم که در فاصله 340 کیلومتری پایتخت قرار دارد. این شهر 2500 ساله است و در قرن‌های 16 الی 18 میلادی، مرکز امپراتوری ایران بوده است. در قرن یازدهم نیز، فیلسوف و پزشک معروف، ابوعلی سینا در این شهر زندگی می‌کرد.

فردای آن روز، ما از بسیاری از مکان‌های دیدنی بخش قدیمی اصفهان بازدید کردیم، علیرغم آنکه یک سفر کوتاه، برای بازدید از تمامی جذابیت‌ها کافی نیست. ما از میدان بزرگ شهر بازدید کردیم و به ما توضیح داده شد که پس از میدان تیانامن در پکن، دومین میدان بزرگ جهان است. اطراف آن، مملو از مساجد تاریخی و مدارس مذهبی بود که اکثر آنها به موزه تبدیل شده‌اند. تمامی آنها، بسیار زیبا، که در آنها گل‌هایی که در آذین آنها غالب بودند، به رنگ‌های آبی مایل به ارغوانی روشن و طلایی بودند.

اصفهان همچنین با هنرهای دستی خود در ساخت ظروف و دیگر اشیاء زیبا از فلزات، که همانند سرامیک ظریف به نظر می‌رسند و با مهارت استادان ساخته و نقاشی شده‌اند، مشهور است. در کل باید این را خاطر نشان کرد که وجود حس بدیعی نسبت به زیبایی، که به نظر می‌رسد تمامی ایرانیان دارای آن هستند، برای من بسیار جلب توجه کرد.

در اصفهان همچنین ما شاهد بسیاری از آثار زیبا با سنگ قیمتی فیروزه بودیم که ویژه ایران است. از موزه محلی تاریخ باستان و همچنین کلیسای ارامنه بازدید کردیم.

قدم زنی شبانه ما بر روی پل سر پوشیده شهر، اوج احساس بود. این پل به زیبایی چراغانی شده و در کمان‌های آن، گروه‌های مختلف از جوانان به شادی و آوازخوانی می‌پردازند. آنها در دل ما یک احساس فراموش شده تجربه حیات اجتماعی را زنده کردند.

شب هنگام ما به تهران بازگشتیم و ما را در هتل لاله اسکان دادند که نام آن نیز به معنای لاله است. (در زبان بلغاری کلمه «لاله» به معنای گل لاله- مشابه زبان فارسی استفاده می‌شود) در واقع کلمات مشترک بسیار زیادی میان زبان بلغاری و فارسی وجود دارد. مطلع هستیم که فرضیه‌ای در مورد منشا ریشه بلغاریان باستان از سرزمین‌های ایران، وجود دارد. اگر چنین چیزی حقیقت داشته باشد، من تعجب زده نخواهم شد.

* برنامه شما در تهران چگونه آغاز شد؟

برنامه ما با میهمانی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی آغاز شد . مقام رئیس آن، آقای دکتر ابراهیمی ترکمان و همچنین ملاقاتی با معاون بین‌الملل سازمان آقای دکتر خامه‌یار داشتیم. دریافتیم که وی به بلغارستان سفر کرده و بسیار دید خوبی نسبت به کشور ما دارد. وی همچنین با معاون سابق رئیس جمهور بلغارستان، خانم مارگاریتا پوپووا دیدار داشته است.

جالب است به این نیز اشاره شود که خانم پورعلی هم که ما را همراهی می‌کرد و دارای تحصیلات روابط بین‌الملل و دانشجوی دوره دکتری است، به بلغارستان سفر کرده و از میهمان نوازی بلغاری بسیار قدردانی کرد.

در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، دکتر خامه‌یار، معاون امور بین‌الملل از ما استقبال کرد. ما همچنین با خانم حجازی، مدیرکل اداره امور زنان و خانواده دیدار کردیم. دریافتیم که ما میهمانان مستقیم وی محسوب می‌شویم. همچنین گفتگوهایی با دکتر خلج منفرد، مدیرکل «اروپا و آمریکا» در سازمان (فرهنگ و ارتباطات اسلامی) داشتیم.

* آیا تهران جلوه‌ای آسیایی دارد؟

اگر نمی‌دانستم که در آنجا هستم، اینگونه تصور می‌کردم که در یکی از کلان شهرهای بزرگ اروپایی هستم. تهران بسیار مدرن به نظر می‌رسد و دارای معماری قابل توجه امروزی با مغازه بسیار جذاب با ویترین‌های بزرگ است. 

تهران در ارتفاع 2100 متری از آبهای آزاد واقع شده است. شهری بسیار زنده و دلپذیر است. هیچ تشابهی با اغلب شهرهای جهان عرب، مملوء از دکه‌های پر سر و صدای خیابانی ندارد. البته ایران یک کشور عربی نیست، بلکه اسلامی است و مذهب آن تشیع است. به هرحال تفاوت آن با جهان عربی محسوس است. در تهران همه چیز منظم و دل‌انگیز است و علاوه بر آن، علیرغم آنکه پایتخت ایران، جمعیتی 16 میلیون نفری دارد، همه جا بسیار پاکیزه و تمیز است.

برای ما تعریف کردند که هر شب، خانواده‌ها، پیش از ساعات نیمه شب، زباله‌های خود را از خانه خارج می‌کنند و در مکان‌هایی که برای آن تعبیه شده‌اند، قرار می‌دهند، از آنجا نیز کامیون‌ها عبور می‌کنند و آنها را جمع آوری می‌کنند. زباله‌ها را تفکیک می‌کنند و به کارخانه‌های بازیافت زباله می‌برند. تهران دارای چنین کارخانه‌ای است که بسیار عالی فعالیت می‌کند.

پارک‌ها و باغچه‌ها بسیار خوب نگهداری می‌شوند. ساقه درخت‌ها، با رنگ سفید رنگ آمیزی شده‌اند، همانگونه که در گذشته در بلغارستان انجام می‌شد. مردم رفتاری بسیار دوستانه و خیرخواهانه دارند.

همانند تمامی دیگر شهرهای بزرگ، عبور و مرور بسیار شلوغ است و دائماً ترافیک ایجاد می‌شود. 

ما را برای بازدید به برجی معروف به برج میلاد بردند. شب بود و چراغانی قابل توجهی داشت. سازه اصلی آن، سفید است و همانند چادری است که به سوی آسمان می‌رود.

منطقه گردشگری کوهستانی محلی به نام دربند، در حاشیه تهران نیز بسیار زیباست. در آنجا، رستوران‌های دنج، گویی بر روی صخره‌های کوه فرود آمده‌اند، از آنجا منظره بسیار دیدنی است. این یکی از مناطق تفریحی مورد علاقه ساکنین تهران است.

* در مورد دیدارها با خبرنگاران و افراد سرشناس ایرانی بگوئید.

ما با محمد خدادی، مدیر خبرگزاری ایرنا دیدار داشتیم که با آژانس خبرگزاری بلغارستان «BTA» قرارداد همکاری امضا کرده‌اند. آقای خدادی نیز در سال گذشته به دعوت «BTA» به بلغارستان سفر کرده بود. 

در زیرمجموعه ایرنا، دانشکده خبر قرار دارد که کادر مورد نیاز برای حرفه خبرنگاری آماده می‌کند. ما در آنجا جوانان از جمله بسیاری از زنان را دیدیم. تمامی آنها علاقه زیادی نسبت به بلغارستان و توافق همکاری با انجمن خبرنگاران بلغارستان، نشان دادند. من تائید کردم که ما نسبت به این امکان باز هستیم. 

 همچنین از روزنامه «اطلاعات» بازدید کردیم که دارای سابقه 120 ساله است. اینکه تمامی تجهیزات روزنامه، مدرن و جدید بود، برای ما بسیار جلب توجه کرد. دیداری نیز با روزنامه «ایران» پیش بینی شده بود که فرصت نشد.

دیداری نیز در مرکز توانمندسازی زنان، در زیر مجموعه شهرداری تهران داشتیم. مرکز مذکور به زنانی که در وضعیت بسیار سخت قرار گرفته‌اند- اگر شوهران آنها بیمار هستند، یا فوت کردند یا به زندان افتاده‌اند، حمایت مالی و معنوی می‌کنند. به اینگونه زنان از طریق تامین اشتغال، از جمله کار درمنزل، یاری می‌رساند تا بتوانند همزمان به کودکان خود نیز رسیدگی کنند. به ما نشان دادند که این زنان چه وسایل زیبایی را از قبیل عروسک، تزئینات و دیگر اشیاء منزل تولید می‌کنند.

* بازدید شما با سی و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 مصادف شده بود. این جشن ملی در ایران چگونه برگزار شد؟  

راهپیمایی گسترده عمومی برگزار شد. یک اقیانوس مملو از انسان‌ها. برخلاف آنچه که در جاهای دیگر شاهد آن بوده‌ایم، مردم تحت فرمان، در خیابان‌ها راه نمی‌رفتند، اما به هرحال سازماندهی خوبی مشاهده می‌شد. بادکنک‌ها، گل‌ها و پلاکارد های زیادی توزیع شدند. مردم خندان بودند و حال و هوای شادی و جشن را داشتند. بر اساس رسم محلی، به یکدیگر شیرینی تعارف می‌کردند. خیلی از شرکت کنندگان در راهپیمایی به ما ابراز توجه می‌کردند و از ما می‌پرسیدند آیا از خارجیان مقیم ایران هستیم یا برای سفر به آنجا آمده‌ایم. وقتی فهمیدند که ما از دسته دوم هستیم، از ما پرسیدند اهل کجا هستیم و وقتی فهمیدند که از بلغارستان هستیم، بسیار ابراز خوشحالی کردند. خواستند با ما عکس بگیرند.

برای من جالب بود که برخلاف بسیاری از اروپائیان، بسیاری از مردم ایران به خوبی می‌دانند کشور ما در کجا واقع شده است. آن را یک کشور دوست می‌دانند و خاطرات زیادی از روابط خوب دوجانبه فرهنگی و سیاسی در گذشته دارند. به خوبی محصولات ما از قبیل روغن گل محمدی، پنیر و ... را می‌شناسند. اما اینها مربوط به دارایی‌های گذشته است. ارتباطات اقتصادی امروزی ما چندان رونق نیافته‌اند. اما تلاش‌هایی در جهت فعال‌سازی آنها انجام می‌شوند. خبرهای خوبی از سفیر بلغارستان در تهران شنیدم که متاسفانه فرصت نشد با او دیدار کنیم.

در روز جشن ملی، ما را برای بازدید به منزل امام خمینی در منطقه جماران بردند و ایشان در زمان حیات در این منزل کوچک زندگی می‌کردند و برای ما خیلی جالب بود که رهبر یک کشوربزرگ در این منزل کوچک زندگی می‌کرد. ما از موزه صلح هم بازدید کردیم. در آنجا، توضیحات جالبی در مورد جنگ ایران و عراق، جنگ‌های اول و دوم جهانی و بمب باران اتمی هیروشیما و ناکازاکی داده شده بود. به ما مجموعه تاریخی سعدآباد را نیز نشان دادند که مجموعه موزه‌ای از ساختمان‌های مسکونی ، با باغ‌های بسیار بزرگ بود.

* رسمی‌ترین دیدارهای شما در کجا انجام شد؟

در مجلس شورای اسلامی. در آخرین روز سفر خود، از آنجا بازدید کردیم. این یک ساختمان منحصر به فرد به شکل هرم یا خیمه است. طراح آن یک بانوی معمار جوان ایرانی است. در داخل، تمامی تجهیزات بسیار مدرن هستند. بازدید از پل بسیار زیبای طبیعت داشتیم. بازدید از خبرگزاری مهر  که یکی از خبرگزاری‌های مهم ایران است، از دیگر برنامه‌های ما بود که ما با معاون این خبرگزاری ملاقاتی داشتیم.

ملت 80 میلیون نفری ایران دارای 290 نماینده است که از آنها، 70 نفر را بانوان تشکیل می‌دهند. نمایندگانی که قصد سخنرانی دارند، از جایگاه خود سخن می‌گویند و 4 اکران بزرگ تلویزیونی، تصاویر آنها را نشان می‌دهند.

ما را در جایگاه میهمانان بانوان نماینده قرار دادند. و زمانی که اعلام کردند در سالن هیاتی از بلغارستان حضور دارند، ما در محل خود ایستادیم و تصاویر ما را در تلویزیون‌های داخل مجلس نشان دادند.

پس از آن، دیداری با رئیس هیات دوستی نمایندگان ایران با بلغارستان داشتیم. وی خواست به شنوندگان و بینندگان بلغاری روند رشد ایران را توضیح دهیم. اما به رنجی که کشور در نتیجه تحریم‌ها متحمل شده، نیز توجه کنیم. در گروه دوستی، نمایندگانی از دیگر اقلیت‌های نژادی و مذهبی که جامعه ایران را تشکیل می‌دهند نیز حضور داشتند. به این صورت ما با نماینده‌ای از اقلیت آشوری آشنا شدیم. وی توضیح داد که آنها مسیحی و در حدود 20 هزار نفر هستند. اما در درک و همزیستی کامل با جمعیت گسترده مسلمانان کشور زندگی می‌کنند که برای آنها حتی کلیساهای جدیدی نیز ساخته‌اند و زندگی مسالمت آمیز با دیگر ادیان در این کشور اسلامی زندگی می‌کنیم.

در عین حال رئیس فراکسیون بانوان در مجلس شورای اسلامی از ما خواست، هنگامی که (به بلغارستان) باز می‌گردیم، آنچه را که در مورد وضعیت زنان ایرانی دیده‌ایم، تعریف کنیم که چگونه آنها جایگاه شایسته خود را در جامعه دارند.

ما در دانشگاه بانوان «الزهراء» در تهران، نکات زیادی در مورد نقش زنان ایرانی آموختیم. اصولاً آموزش، از جمله در دانشگاه‌ها، در ایران مختلط است. اما چنین مدارس عالیه‌ای نیز همانند الزهرا وجود دارند که فقط ویژه بانوان هستند. این یک دانشگاه دولتی است، یعنی دانشجویان هیچگونه هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنند. دانشگاه‌های دیگر نیز به همین صورت هستند. ما این سوال را مطرح کردیم که چرا دختران علاقه‌مند به تحصیل در اینگونه دانشگاه‌ها هستند. به ما پاسخ داده شد که علت آن، رشد خوب رشته‌های هنری است. ما همچنین با معاون مدیر دانشگاه، استادیار پریچهر خنجی که متخصص رشته بیوشیمی است نیز دیدار کردیم. گفتگویی نیز با رئیس دانشکده زبان روسی داشتیم. وی علاقه شدیدی برای همکاری با بخش زبان‌شناسی روسی در بلغارستان ابراز کرد.

در همه جا، علاقه صمیمی و شفاف برای همکاری به منظور توسعه روابط با بلغارستان، به ما ابراز می‌شد. ما با انسان‌هایی باز و صمیمی که رفتاری شایسته دارند و هیچ شکایت نمی‌کنند، دیدار کردیم. از میزبان ایرانی خود برای این سفر بسیار جالب و میزبانی آنها، تشکر می‌کنیم که به ما این فرصت داده شد تا از نزدیک احساس کنیم مردم ایران تا چه اندازه نسبت به توسعه ارتباطات فعال و دارای نفع متقابل با بلغارستان، باز هستند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان