در دورانی به سر میبریم که کاملا جای خالی خونآشامها، موجودات خونخوار و جذابی که این روزها در مدیومهای دیگر بسیار شاهد حضور پر رنگشان هستیم، حس میشود. البته جایشان تا زمانی خالی بود که Dontnod، استودیو خوش ذوق و سازنده آثاری همچون لایف ایز استرنج و ریممبر می، متوجه این شکاف شد و از اثری پرده برداشت که این روزها آن را با نام Vampyr میشناسیم.
Vampyr از آن دست بازیهای جاهطلبانهای است که نمیشود زیاد در مورد آینده آن مطمئن بود. مثل تیغه دو لبهایست که یا به موفقیتی باورنکردنی دست مییابد، یا در جلب توجهها ضعیف عمل میکند و خیلی زود به دست فراموشی سپرده میشود. اما بیایید از نزدیک به این اثر نگاه دقیقتری بیندازیم و به مرور هشت نکتهای بپردازیم که باید در مورد Vampyr بدانید.
از Dontnod چه میدانیم؟
Dontnod استودیو فرانسوی و خوش ذوقی است که شاید آن را با عنوان تحسین شده لایف ایز استرنج به خاطر میآوریم. استودیویی که توانست با آن بازی متفاوت، پای روایت جالبی را پیش بکشد که شاید این روزها کمتر بتوانیم شبیه آن را پیدا کنیم.
اما لایف ایز استرنج اولین بازی Dontnod نبود و دو سال پیش از اینکه این بازی اپیزودیک و داستان محور منتشر شود، این استودیو ریممبر می را روانه بازار کرد. یک اکشن سایبرپانکی که از نظر سبک و سیاق تفاوت زیادی با لایف ایز استرنج داشت و به جای داستان، یک گیمپلی پر آب و تاب نسبتا سریع، هسته اصلی آن را شکل میداد.
البته با تمام این اوصاف، Dontnod نتوانست با ریممبر می به موفقیتهایی که با لایف ایز استرنج به آنها رسید، دست پیدا کند و اولین ساخته این استودیو در جلب نظر منتقدین ناکام ماند. اما تغییر 360 درجهای که Dontnod سر لایف ایز استرنج داشت، مشخص کرد که این استودیو از تغییر و واکاوی در سبکهای دیگر هراسی ندارد و میتواند با استفاده از تجارب مختلف، راهی برای تزریق نوآوری به سبکهای امتحان پسداده پیدا کند.
به همین خاطر هم میتوان تا اندازهای به Vampyr، بازی در دست توسعه و تازه این استودیو که از نظر سبک گیمپلی و روایت داستانی تفاوتهای زیادی با دو اثر پیشین آنها دارد، امیدوار بود و باید دید که Dontnod چه برنامهای برای بیرون کشیدن بدن پوسیده خونآشامها از تابوتهای تاریک و تارعنکبوت بسته و بازگویی قصه کلیشهای این موجودات هراسآور دارد.
لندن 1918
اگر تا به حال به تریلرهای منتشر شده از Vampyr نگاهی انداخته باشید، متوجه دوره آشنایی که داستان بازی در آن روایت میشود شدهاید. خیابانهای تاریک، دیوارهای آجری قهوهای رنگ، ارابههای در حال چرخش در شهر و چراغهایی که سوسوزنان سعی دارند نوری به قلب تاریک کوچهها برسانند، روزگار لندن کهنهای را به تصویر میکشند که درگیر خرابیهای به جا مانده از جنگ جهانی اول است.
مریضی، فقر و نفرت و هر چه که فکرش را بکنید از سر و روی لندن تاریک بالا میرود و همه را میشود با یک نگاه کلی در بازی دید. به همه اینها، شیوع آنفولانزای اسپانیایی را هم اضافه کنید تا بفهمید دقیقا قرار است پا در چه فضای اسفناکی بگذارید. جایی که تماشایش ممکن است حتی برای یک خونآشام تشنه به خون هم سخت باشد.
در پس آن نقاب خاکستری چه میگذرد
در Vampyr پا در کفش دکتر جاناتان رید، فردی با اخلاق و دلسوز جامعهای میکنیم که معلوم نیست چرا و چطور به موجودی تبدیل شده که همه از شنیدن نامش هم رعشه بر اندامشان میافتد.
حتی خود جاناتان هم از قصه تبدیل شدنش به چنین موجودی خبر ندارد و اصلیترین ماموریتش این است که از راز سر به مهر خونآشام شدنش پرده بردارد. اما این کار آسانی نیست و در این راه، او در کالبدی گرفتار شده که آن را نمیخواهد و فقط مجبور است برای بقا و زنده ماندن به عطشی که در وجودش شعلهور است تن دهد.
همین موضوع هم او را در روز به پزشک دلسوزی تبدیل کرده که برای درمان آنفولانزای اسپانیایی و نجات جان مردم به آب و آتش میزند، اما در دل شب مجبور است نقاب تصنعی خود را از چهره بردارد و آن روی درندهاش را نشان دهد تا عطش بیحد و اندازهاش پایان گیرد. اینجاست که انتخاب با شماست؛ آیا میخواهید یک دکتر دلسوز باقی بمانید یا قصد دارید به درندهای تبدیل شوید که برای مزه کردن خون دست به هر کاری میزند؟
هر قدرتی که لازم باشد دارید
در این میان جاناتان هر قدرتی که یک خونآشام باید داشته باشد را دارد و میتواند بسته به نیازش، در جای درست از آنها استفاده کند. سرعت بالا، قدرت کنترل ذهن، جهشهای فرابشری و استفاده از جادوی سیاه برای تکه پاره کردن دشمنان، همگی از خصایص خونآشام شدن جاناتان هستند و او به مرور بیشتر قدرتهای فرابشریش را کشف میکند و نحوه استفاده به موقع از آنها را به طور طبیعی یاد میگیرد.
جالب اینجاست که بدانید، قدرتهای جاناتان کلیدی است که درهای مهر و موم شده داستان را نیز باز میکند و او میتواند با مکیدن خون از شاهرگ اصلی قربانیهایش، به مرور خاطرات و گذشته آنها بپردازد و معماهای پیش رویش را حل کند.
سبک و سیاقی که فقط یک خونآشام میپسندد
همانطور هم که از شواهد و قرائن پیداست، گویا Dontnod هسته اصلی گیمپلی را روی اصول سبک نقش آفرینی بنا کرده. البته با یک نقش آفرینی کلاسیک و خشک طرف نیستیم و Vampyr بیشتر یک RPG لایت به حساب میآید تا اثری شبیه به اسکایریم. در بازی مدام با دشمنان مختلفی باید سر و کله بزنید که هر کدام عقیده خاصی برای از بین بردن شما دارند.
همین هم باعث شده تا توسعهدهندگان به اکشن بازی بهای بیشتری بدهند و شاهد نبردهای تن به تن جالبی باشیم که در همه آنها، نمایش خیره کننده سلاحهای سرد و گرم به چشم میخورد. همه اینها هم در آخر به زیبایی هر چه تمامتر با قدرتهای فرابشری جاناتان تلفیق میشوند و صحنههای زیبایی را به وجود میآورند که تماشایشان به هیچ وجه خارج از لطف نیست.
پیکر زیبای لندن قدیم
گرافیک بازی هم آنطور که از نمایشهایش پیداست، خیره کننده و جذاب است. نمیشود ایراد خاصی در آن دید و احتمالا پس از عرضه با جلوههای بصری خیره کننده و زیبایی طرف میشویم که به راحتی نمیتوان از آنها چشم برداشت.
نور پردازی متناسب با حال و هوای بازی، مدل سازیهای بینظیر، انیمیشنهای روان، افکتهای پرجزئیات و جلوههای بصری منحصر به فردی که القاگر خوبی برای خشونت بازی هستند، همگی از خصایص خاص گرافیک Vampyr به حساب میآیند. المانهایی که با ترکیبشان در هم، به فرمول جذابی میرسیم که میتوان با آنها هر چشمی را به تصویر برای مدت مدیدی خیره نگه داشت.
محیط بزرگ اما نه کاملا باز
الان بازیهای جهان باز یا همان اوپن ورلد دیگر به یک ترند خاص در مدیوم بازیهای ویدیویی تبدیل شدهاند و تقریبا اکثر توسعهدهندگان سعی میکنند با خلق جهانی بزرگ و پر جزئیات، گیمر را بیشتر در بازیهای خود نگه دارند و او را در اعماق راز و رمزهای نهفته در محیط غرق کنند.
Vampyr هم از این موضوع مستثنی نیست. با اینکه یک اوپن ورلد کامل به حساب نمیآید، اما دارای محیطی بزرگ و زیباست که حرفهای زیادی برای گفتن دارد. با لندن جذابی رو به رو هستیم که پر از جزئیات است و غوطهور در حس و حال نوآر وهم آلود. مطمئنا سورپرایزها و راز و رمزهای بسیاری هم در این دنیای تاریک متعلق به سال 1918 انتظارمان را میکشند که کشف کردن آنها یقینا جذاب و خاص خواهد بود.
کی و چطور Vampyr به دستمان میرسد؟
اگر خاطرتان باشد، سال 2015 بود که Vampyr به صورت رسمی معرفی شد. آن زمان Dontnod اعلام کرد که طبق برنامهریزیهای صورت گرفته، قرار است بازی در تاریخ نامشخصی از سال 2017 روانه بازار شود. اما طبق رسم این روزهای صنعت ویدیو گیم، توسعهدهندهای پیدا نمیشود که سر قولش بماند.
پس طبق این سنت، Vampyr هم تاخیر خورد و زمان انتشار آن به سال 2018 موکول شد. اما اگر بخواهم دقیقتر در مورد تاریخ انتشار این اثر صحبت کنم، باید بگویم که چیزی به زمان عرضه Vampyr باقی نمانده و اگر طرفدارش باشید، میتوانید آن را 15 خرداد ماه امسال تهیه کنید و به پای تجربهاش بنشینید.
گفتنیست که کنسولهای مقصد Vampyr را نیز ایکسباکس وان، پلیاستیشن 4 و پیسی تشکیل میدهند و متاسفانه فعلا خبری از عرضه این بازی روی کنسول محبوب نینتندو سوییچ نیست.