ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

دیدگاه

شهید سید محمدباقر صدر از دانشوران و فقیهان برجسته معاصر شیعه است که از علوم مختلف اسلامی آگاه بود. وی فقیهی بصیر و زمان شناس بوده ومی کوشید در عرصه های مختلف متناسب با زمان و به گونه ای منطقی دیدگاه اسلام را درباره مسائل گوناگون عرضه کند.
شهید اول افزون بر طرح مسائل فقهی مربوط به مصلحت، وپیرایش آن ها از اختلاط با دیدگاه های اهل سنت، ابعاد دیگری از این موضوع را در قالب قواعد فقهی بررسی کرد و از این رهگذر بدان ها حالت کلی وعام بخشید وبرای نخستین بار مصلحت را در ذیل یک عنوان مستقل مطرح کرد
همان طور که پیش از این اشاره شد، شیخ طوسی در باب مصلحت ـ همانند بسیاری از مسایل دیگر فقهی ـ تأثیری شگرف بر فقه شیعه داشت وتا صدها سال فقیهان پس از او راه وی را ادامه دادند ونکته های سرنوشت ساز وتحول آفرینی در فقه پدید نیاوردند وتا زمان محقق حلی (م 676 ق) توان گفت تغییراتی که در نظریه شیخ درباره مصلحت پدید آمده است، بسیار اندک وناچیز می نماید.
بحث از نمونه های عناوین ثانوی, مانند ضرورت, اکراه, ضرر, تقیه, شرطیت, مصلحت نظام و… عمری به درازای عمر فقه اسلامی دارد; چرا که دلیلهای احکام این عناوین, در کتاب و سنت فراوان و به گونه روشن آمده و این احکام, بسان احکام اولی, از دیرباز مورد توجه فقهای مکاتب گوناگون اسلامی بوده است و در مجموعه های فقهی خود, به مناسبتهای گوناگون از آنها بحث کرده اند.
در مقاله شماره پیشین اشاره شد که موضوع پژوهش در این سلسله از مقالات، مصلحت به معنی ضابطه ومبنای صدور احکام حکومتی است
مصلحت, از گزاره های کلیدی و مهمّی است که پس از انقلاب اسلامی, از آن بسیار سخن رفته, امّا افسوس, با این که دو دهه از انقلاب اسلامی را پشت سرگذاشته ایم, آن گونه که شاید و باید, صاحب نظران و دانشوران ژرف اندیش و نکته بین, به زوایای آن نپرداخته اند.
به موضع ابوحنیفه درباره اهل بیت(علیهم السلام)، از دو منظر می توان نظر افکند: یکی با این پیش فرض جا افتاده که وی در زندگی علمی خود همواره در تقابل با اهل بیت(علیهم السلام) بوده و به تعبیر برخی، در برابر اهل بیت(علیهم السلام) دکان گشوده بوده است
ساحلهای ناشناخته بحث با کشتی نقد گشوده می شود.
مقوله «عرف و عادت» به تناسب بحث اجتهاد و استنباط، جایگاه کاربردی و مؤثر در روند استنباط احکام مذاهب اسلامی دارد. در این مقاله، مرجع بودن عرف در دو فصل و از زوایای مختلف بررسی می شود.
و خدا بود و عشق.عشق به پرتو افشانی در زمین و آسمان.عشق به هدایت آدمی و عشق به همه خوبی ها و مهربانی ها.و همه اینها نبود مگر برای آفرینش یک آفتاب.آفتابی برتر و بزرگتر از آفتاب عالمتاب.آفتابی که سراسر نور بود؛نوری که همه چیز به خاطر او آفریده شد.
پیشخوان