ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

مردم‌سالاری

چکیده: به نظر آقای ملکیان، نظام مردم سالار هم الزام معرفت شناختی دارد و هم الزام اخلاقی; اما این مقدار کافی نیست و باید برای جبران عیوب آن، معنویت را نیز افزود . مقصود از معنویت هفت ویژگی خیرخواهی عام، نظارت درونی نسبت به خود، آزاداندیشی و ... است .
چکیده: به نظر آقای شبستری طرح مسئله رابطه ایمان و سیاست باید بدین شکل باشد که ما انسان ها که سیاست هم می ورزیم، چگونه می توانیم ایمان بیاوریم و عمل صالح انجام دهیم، نه بر عکس، که حالت عکس آن به مسیحیت برمی گردد . بر این اساس، در تغییر به نظام مردم سالاری، بدعتی وجود ندارد و چیزی به نام مردم سالاری دینی وجود ندارد .
دموکراسی و رابطه آن با اسلام و حکومت اسلامی، و نیز مفهوم «مردم سالاری دینی» از جمله گفتمان های مطرح و چالش برانگیز عرصه سیاسی امروز جامعه ماست
چکیده: نویسنده محترم آزادی را مقوم دموکراسی می داند . آزادی، تکثر، حق حیات مخالفان و قرائت های مختلف، از ارکان مردم سالاری دینی به شمار می روند . پسوند «دینی » برای مردم سالاری چیزی بیش از توصیف واقعیت نیست و بار ارزشی ندارد و دین نمی تواند ارزش های خودش را بر مردم سالاری تحمیل کند; بلکه باید در ارزش های خودش تجدید نظر نماید .
چکیده: به نظر آقای هاشم زاده، دست کم شش مبنا برای مردم سالاری دینی وجود دارد: حق حاکمیت انحصاری خدا; امر به معروف و نهی از منکر; کرامت انسان; اختیار انسان; قواعد فقهی و سیره عملی امیر مؤمنان علیه السلام .
بازخوانی اندیشه رهبران انقلاب، از اهمیت ویژه ای برخوردار است; زیرا هر انقلابی دارای مراحلی است و نخستین و مهم ترین مرحله، قیام فکری و فرهنگی علیه نظام حاکم است .
به نظر آقای درویش مردم سالاری دینی دچار ابهام است . مردم سالاری الزاماتی دارد و یکی از این الزامات جدایی دین از دولت است . هیچ کس جز خدا بر مردم ولایت ندارد .
پس از کشته شدن عثمان، مردم مجالی پیدا کردند و با وزیدن نسیم آزادی در جامعه، با شور و جدیت در صحنه حاضر شدند و علی علیه السلام را بر مسند خلافت نشاندند. حکومتی که آن روز مردم بر سر کار آوردند، دقیقا منطبق با مردم سالاری دینی بود.
مفهوم مردم سالاری دینی گرچه پیشینه ای طولانی در فقه سیاسی شیعه دارد اما اصطلاح یاد شده با اسلوب جدید، به تازگی وارد اصطلاحات سیاسی شده است
بخشی از جهان امروز، زیر حاکمیت لیبرال - دموکراسی یا دموکراسی لیبرال (2) قرار دارد; بقیه جهان نیز، بویژه پس از شکست کمونیسم و ولادت پدیده جهانی شدن، (3) اجبارا یا داوطلبانه به سوی آن در حرکت است
پیشخوان