ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

داستان-ایرانی

محمداسماعیل حاجی‌علیان که معتقد است کتاب و کتاب‌خوانی از ارزش و جایگاه خودش دور شده و دچار افت و کج‌روی فرهنگی شده‌ایم، می‌گوید: وقتی در کمیسیون فرهنگی مجلس که همه سیاست‌های فرهنگی به نظر آن‌ها وابسته است، «دوری شدید و کهنگی فضای مطالعه» وجود دارد، در قشر عادی مردم بدتر از این اتفاق می‌افتد.
احمد آرام با اشاره به سرقت‌های مدرن می‌گوید: سارق از عناصر داستانی، فضاسازی و زبان هیچ اطلاعی ندارد، اما سوژه‌های مختلفی در دسترس اوست که آن‌ها را قیمه‌قیمه می‌کند و در جاهای مختلف داستانش می‌گنجاند.
علیرضا لبش درحالی از ناشرانی که به زور و با اکراه کتاب چاپ می‌کنند و جایزه‌های دولتی که مصلحت گروه‌شان را درنظر می‌گیرند می‌گوید که معتقد است جایزه‌های ادبی انگشت‌شمار شده‌اند و فضای ادبیات در حال کوچک شدن است.
کیوان صادقی درحالی از هیاهوی کالاواره‌شدن کتاب می‌گوید که معتقد است جوایز ادبی در ایران به این آفت آلوده شده‌اند که سعی می‌کنند ادامه روند تبلیغات یک کتاب باشند.
فهرستی از رمان‌های دهه هفتاد و هشتاد که توانست جریانی مستمر بین نویسندگان و خوانندگان ایجاد کند.
محمدرضا ذوالعلی می‌گوید: در این سال‌ها ادبیات داستانی ما از مردم فاصله گرفته و همه چیز "هامون"ی شده است؛ داستان‌های ایرانی فاقد قصه شده و نویسنده فکر می‌کند باید روشنفکر باشد و حرف‌های قلمبه سلمبه بزند. البته در سال‌های اخیر قصه داشتن پررنگ‌تر شده است.
نورا حق‌پرست با انتقاد از برخی نویسنده‌ها می‌گوید: جای بسیاری از موضوعات در ادبیات کودک و نوجوان ما خالی‌ است و ادبیات ما بیشتر نصحیت‌گونه است، اما در آثار ترجمه بچه‌ها خودشان را بهتر پیدا می‌کنند.
مژگان کلهر می‌گوید: معمولا جشنواره‌ها کتاب‌های تألیفی را انتخاب نمی‌کنند؛ انگار دست‌شان می‌لرزد به نویسنده‌ها جایزه‌ بدهند.
فرهاد حسن‌زاده با بیان این‌که ماشین ادبیات ما به درستی کار نمی‌کند می‌گوید: از وضعیت و شرایط ادبیات کودک و همچنین نشر راضی نیستیم.
احمد اکبرپور با انتقاد از روند توزیع کتاب در شهرستان‌ها می‌گوید: در شهرستان‌ها کتاب‌فروشی‌ها کتاب‌های ترجمه را تهیه می‌کنند و به آثار داخلی توجهی ندارند. غرب‌زدگی در حوزه کتاب از سر و روی‌مان می‌بارد و خودباخته شده‌ایم.
پیشخوان