به گزارش ایسنا، علیاکبر قاسمی گل افشانی از استادان زبان و ادب فارسی در گفتوگو با روابط عمومی بنیاد بیدل درباره نقش کنگره عرس بیدل در معرفی این شخصیت اظهار کرد: من تاکنون از پنج بار، سه بار در عرس شرکت کردم. می گویند حرمت امامزاده با متولی آن است. متولی فرهنگ و زبان و ادب فارسی ایران است. امروز زبان شبه قاره، فارسی نیست. وقتی ما کنگره عرس بیدل را برگزار می کنیم حداقل منفعتش این است که استادان و صاحب نظران از سایر کشورها به ایران می آیند و با فعالیت های استادان ایرانی آشنا می شوند و از آن طرف هم ایرانی ها با تحقیقات و دستاوردهای آن ها آشنا می شوند. من بسیار به این کنگره خوشبین هستم و امیدوارم ادامه پیدا کند.
او درباره مهجور بودن بیدل و نقش کنگره در معرفی بیشتر این شاعر بیان کرد: بیدل یک محور است. ما در سبک هندی دو شخصیت محوری داریم؛ یکی صائب تبریزی که نماینده سبک هندی در داخل ایران است و یکی هم عبدالقادر بیدل دهلوی به عنوان نماینده سبک هندی در خارج از مرزهای ایران. وقتی در کنگرهای مانند عرس، بیدل را محور قرار می دهید، قطعا به شخصیت های دیگر زبان و ادب و شعر فارسی هم پرداخته میشود.
این استاد زبان و ادب فارسی ادامه داد: در کنگره عرس بیدل میبینید که به تبع پرداختن به بیدل، مقالات زیادی هم مثلا درباره نظیری نیشابوری، طالب آملی، غالب دهلوی یا حافظ ارائه می شود. بیدل یک محور است که در کنارش به شخصیتهای دیگر هم پرداخته می شود. وقتی سنگی را در دریا بیندازید موجی ایجاد میشود که این موج به کنارهها میآید. وقتی کنگره بیدل را برگزار میکنید امواجش به شاعران دیگر هم میرسد و این به نفع زبان و ادبیات فارسی است.
قاسمی گلافشانی درباره مقالهای که در کنگره عرس پنجم ارائه خواهد کرد، گفت: کنگره عرس بیدل دو بخش دارد؛ یک بخش درباره بیدل و بخش دیگر درباره زبان و ادب فارسی در فراسوی مرزهاست. من در بخش دوم کنگره شرکت کردم و مقالهای با عنوان نقش شاهنامه در حفظ و گسترش زبان فارسی در سرزمین ورارودان ارائه خواهم کرد.
او در توضیح بیشتر این مقاله بیان کرد: در مقدمه مقاله عنوان کردم که اگر ایرانیان بخواهند یک اثر را به عنوان رنگ و بوی ایرانی به عنوان هویت به جهانیان معرفی کنند، بدون تردید آن اثر شاهنامه فردوسی است. تاجیکها خیلی به شاهنامه فارسی ارادت دارند. حتی اسم بسیاری از بچه های تاجیک به نام شخصیتهای شاهنامه است. حتی کتابخانه ملی شهر دوشنبه که چند میلیون جلد کتاب دارد، به نام ابوالقاسم فردوسی است. میدانی هم در این شهر دارند که مجسمه فردوسی در آنجاست و خودشان به آن میگویند هیکل فردوسی. هیکل فردوسی چیزی است که تاجیکها به آن سوگند یاد میکنند. من اینها را به عنوان پیشفرض آوردم و سپس در شعر شاعران معاصر تاجیک مثل گلرخسار صفی آوا یا محترم حاتم بررسی کردم که دیدگاهشان نسبت به فردوسی چیست.