زندگی به روایت یک شاعر/ قدم زدن در پس کوچه‌های شعر انقلاب

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: خواندن سرگذشت یک هنرمند، یک شاعر، نویسنده یا حتی یک سینماگر، یکی از جذاب‌ترین اتفاقاتی است که در اوقات فراقت می‌تواند رخ دهد. در این میان زندگی‌نامه یک شاعر، شرح زندگی و شیدایی ذهن خلاقی است که نشانه‌های جهان پیرامونش را در جیب احساسش ریخته و حاصلش را که معجونی است مقفا و موزون و یا بی‌قافیه اما حس برانگیز و شاعرانه در اختیار مخاطبانش قرار می‌دهد.

زندگی‌نامه یک شاعر بارور شدن یک اندیشه و ذهن است؛ روایتی از دوستی‌هایی که فرجامی شاعرانه دارد، داغ‌هایی که سوز دل را در کلمات می‌نشاند و سرورهایی که واژه‌ها را به رقص در می‌آورد. شاعر متعلق به خودش نیست. او راز جاودانگی انسان‌های پیرامونش است و رازدار بقا و فنای جامعه خود.

کتاب «از سناباد شعر» در زمره همین دست آثار است. کتابی در شرح زندگی و زمانه مصطفی محدثی خراسانی؛ شاعری که حق زیادی بر گردن بخش وسیعی از شاعران ایران دارد. شاعری که هم‌تراز شعر، در کار معلمی و تدریس بوده و الفبای احساس بسیاری را روی خط دفتر زندگی نشانده است.

حسین قرائی مولف این کتاب در گفتگویی طولانی در این اثر، محدثی را به کودکی‌هایش و کوچه‌ها و خیابان‌های خراسان و مشهد برده است و شش دهه زندگی او را خط به خط مرور کرده است.

قرایی در کتاب سعی کرده در گفتگویش با او در این کتاب، تمامی اتفاقات ادبی و فرهنگی که در زندگی محدثی رخ داده را حتی به اندازه یک فریم، تصویرسازی کند و حاصلش نه یک گفتگوی معمولی که شرحی است بلند بالا از تاریخ ادبیات خراسان که یکی از مهدهای شعر فارسی است و ایران که محدثی با شاعران زیادی از این دیار دوستی داشته و دارد.

«از سناباد شعر» همچنین از منظر ادبی کتابی است که شرح و نکته‌ها و ظرائف بسیاری از زندگی برخی از شاعران انقلاب اسلامی را در خلال خاطرات او در خود دارد که بسیاری از آنها پیش از این در جایی نقل نشده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: سیدحسن حسینی عاشق قیصر امین‌پور بود. او در مصاحبه مجله شعر حوزه هنری با خودش که به واسطه ویژه نامه قیصرامین‌پور با وی گرفتیم از جریان تصادف قیصر، برایمان صحبت کرد و می‌گفت: در بیمارستان به دیدنش رفتم و یک رباعی بالای تحت او برایش سروده بود:

سهم من و تو اگرچه از بخت کم است
غم نیست که عمر فتنه هم سخت کم است

تو قیصر سرزمین عشق و ادبی
برخیز زجا برای تو تخت کم است

مسائل عاطفی و رفاقت ایشان، مطرح شد. بحث جلال و جمال را آنجا مطرح کردم و گفتم: شما جلوه جلالی شعر انقلاب هستید و قیصر جلوه جمالی. که ایشان گفت: نه! قیصر به شدت از من جلالی‌تر است، ولی نشان نمی‌دهد؛ چون دل قیصر بزرگ است در درونش می‌ریزد، ولی من نمی‌توانم تحمل کنم و بیرون می‌ریزم.

همین بحث بود که ما را به تسخیر لانه جاسوسی رساند و گفت: یکی از جلوه‌های جلالی قیصر این بود که او جزو تسخیرکنندگان لانه است و یکی دو هفته اول، به طور کامل در لانه بوده و یکی دوتا اعلامیه و بیانه دانشجویی را هم قیصر خوانده است. تا ماه‌ها بعد قیصر آنجا نبوده ولی متن بیانیه‌ها را او از نظرگاه ادبی، ویرایش می‌کرد.

کتاب از سناباد شعر را نشر معارف با قیمت 13 هزار تومان منتشر کرده است.