ماهان شبکه ایرانیان

مردی که همه چیز را زیباتر کرد و رفت!

با پایان جنگ ۳۳روزه به جنوب لبنان رفت تا ویرانی‌های حاصل از خشم صهیونیست‌ها را مرمت کند

شهید حسن شاطری

سرویس فرهنگی فردا: دوستی بود که دشمن‌ها بیشتر او را می‌شناختند. این جمله را در وصف شهید «حسن شاطری» بسیار می‌گویند. سردار سپاه قدس بود و به او لقب سردار سازندگی لبنان داده بودند. در سال‌های جنگ تحمیلی چند مسئولیت ازجمله فرماندهی قرارگاه و گردان را به عهده داشت و پس از دفاع مقدس در بازسازی منطقه‌ی کردستان به خدمت مشغول شد. بعد به افغانستان رفت و مناطقی را که در جنگ ویران شده بودند، بازسازی کرد.

سفر به لبنان

با پایان جنگ 33روزه به جنوب لبنان رفت تا ویرانی‌های حاصل از خشم صهیونیست‌ها را مرمت کند. بوستان ایران و مسجد زیبای قدس در نقطه‌ی صفر مرزی لبنان و سرزمین‌های اشغالی که به نمادی تحقیرآمیز برای صهیونیست‌ها تبدیل شد، از ساخته‌های اوست. صهیونیست‌ها به‌خوبی او را می‌شناختند و خشم و بغض فراوانی از او داشتند. خشم و بغضی که به گلوله تبدیل شد و بر بدن او نشست.

زاده‌ سمنان

زاده‌ی روستایی در سمنان بود و 50 سال بعد، همزمان با سالروز شهادت عماد مغنیه در سوریه به شهادت رسید. در روزهای ابتدای انقلاب، مشتاقانه در مجامع انقلابی شرکت می‌کرد. بلافاصله پس از تشکیل بسیج، به این نهاد پیوست و بلافاصله پس از آغاز شیطنت‌های عناصر ضدانقلاب در سردشت، به این منطقه رفت. با درخشش‌هایش در میدان نبرد، بازهم بلافاصله به‌عنوان مسئول تدارکات سپاه سردشت منصوب شد.

شهید حسن شاطری

کارنامه‌ی درخشان یک سردار

هر که با او همرزم بود، بر کارنامه‌ی درخشانش مهر تایید می‌زند. با آغاز جنگ تحمیلی چنان‌که انتظار می‌رفت، به میدان رفت. آن زمان 18سال داشت. یک سال بعد فرمانده‌ی گردان شد. سال 62 مسئولیت تدارکات و عملیات قرارگاه حمزه‌ی سیدالشهدا را به عهده گرفت. از سال 64 تا 66 مسئول عملیات در سردشت بود. سال بعد مسئول فنی - مهندسی قرارگاه حمزه‌ی سیدالشهدا شد و سال 69 نیز فرماندهی مهندسی سپاه اصفهان را به عهده گرفت. آخرین مسئولیت او، معاونت مهندسی سپاه قدس بود.

مردی که همه‌چیز را زیباتر ساخت

دانش‌آموخته‌ی مهندسی عمران بود و در سال‌های پس از جنگ، مسئولیت‌های متعددی در حوزه‌ی بازسازی مناطق جنگی به او واگذار شد. از کردستان تا افغانستان و لبنان، در رفت‌وآمد و هدایت عملیات بازسازی بود.

به جبهه‌ی مقاومت علاقه وافری داشت. در لبنان او را با نام مهندس حسام می‌شناختند. با پایان جنگ 33روزه، پس‌ازآن‌که صهیونیست‌ها خشم و کینه‌ی خود را بر خاک لبنان آوار کردند و جنوب لبنان را در هم کوبیدند، مهندس حسام از راه رسید. خانه‌های روستایی، مساجد و کلیساها را زیباتر و مستحکم‌تر از قبل بنا کرد. چند بوستان از جمله بوستان ایران را نیز در جنوب لبنان ساخت و نیز مسجد زیبای قدس که در معماری شباهت فراوانی به مسجدالاقصی دارد.

سردار حسن شاطری سه‌شنبه 24بهمن در مسیر دمشق به بیروت در حرکت بود که صهیونیست‌ها خودروی او را به گلوله بستند. کار او در لبنان به پایان رسیده بود و در آن زمان در حال رفت‌وآمد به سوریه برای بررسی اوضاع آسیب‌دیدگان بود. پیکر او را به زادگاهش، سمنان آوردند و به خاک سپردند. دولت لبنان، دبیرکل حزب‌الله و ده‌ها نفر از شخصیت‌های سیاسی و جبهه‌ی مقاومت،‌ این ترور را محکوم و پیام تسلیت صادر کردند.

شهید حسن شاطری

هم بازی هم مقاومت

عباس گلرو، کاردار سابق ایران در سوریه در مورد شهید شاطری می‌گوید: یک هفته بعدازآن‌که به سوریه آمد، با من جلسه‌ای داشت تا سؤال‌هایی بپرسد و اطلاعاتی کسب کند. برایم جالب بود که سؤال‌های دقیقی می‌پرسید و اطلاعات کاملی داشت. در پارکی که در جنوب لبنان ساخته بود، وسایل بازی بچه‌ها را طوری طراحی کرده بود که هم ‌بازی کنند، هم مقاومت و مبارزه را آموزش ببینند.

بهشت زیر پای توست

مادر عماد مغنیه در خاطراتش می‌گوید: پس از شهادت عماد، مهندس حسام (شهید شاطری) به‌اتفاق یک هیئت ایرانی به خانه‌ی ما آمدند. تا آن روز او را ندیده بودم و بسیار دلم می‌خواست از نزدیک ببینمش. او جلو آمد و گفت می‌شود چند قدم عقب بروید. سپس نشست، جای قدم‌های مرا بوسید و گفت: می‌گویند بهشت زیر پای مادران است.

منبع: ماهنامه همشهری پایداری؛ شماره‌ی  171،  اسفند  95 و فروردین 96

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان