به گزارش خبرنگار مهر، کتاب هنر پیرنگسازی که به تازگی توسط نشر سفیدسار منتشر شده و به تعریف و اهمیت پیرنگ در ساختار فیلمنامه میپردازد، توسط «لیندا جی.کوگل» نوشته شده و حسین شیرزادی آن را ترجمه کرده است.
در این برنامه علاوه بر مترجم کتاب، فرهاد توحیدی و شادمهر راستین نیز به سخنرانی پرداختند. در ابتدا توحیدی ضمن ایراد نکاتی درباره نشرها و کتابهای سینمایی، گفت: خوشبختانه امروز سفیدسار در مسیری قرار گرفته که اگر شما در حوزه سینما و به طور کل ادبیات سینمایی دنبال کتابی باشید، میتوانید به سراغ سفیدسار بروید.
این نویسنده سینمای ایران در پاسخ به سوال مجری که «پیرنگ چیست» اینگونه گفت: برخی معتقدند پیرنگ اسکلت داستان است، اما به نظر من عبارت اسکلت، حق مطلب را ادا نمیکند. پیرنگ مانند الکترومغناطیس است که جزئیات را تحت تاثیر قرار میدهد، در اجزای داستان نفوذ میکند و همه اجزا را به زیبایی کنار هم قرار میدهد.
شادمهر راستین در ادامه افزود: اساسا نگاه این کتاب به نوعی از تفکر در فیلمنامه نویسی مبتنی است که از همان مرحله تفکر و نگارش، به اجرا میپردازد. یعنی نمی گوید یک چیزی بنویسیم و یک چیزی اجرا کنیم، بلکه از همان ابتدا طرح اجرا مشخص میشود.
شادمهر راستین در ادامه ضمن انتقاد از تفکرات رایج و غلط فیلمنامهنویسی در ایران گفت: در سینمای ایران کارگردان احساس میکند خودش باید خط و ربط و اصطلاحا پیرنگ داستان را در بیاورد و توقعش از فیلمنامه نویس این است که فقط نقشه راه را به او نشان بدهد. این تفکر غلطی است. به همین دلیل است که معتقدم شاید موضوع این کتاب در ایران یک چالش است و باید به آن پرداخته شود.
در ادامه برنامه حسین شیرزادی مترجم این کتاب ضمن تشکر از سعید عقیقی که کتاب را به اومعرفی کرده و همچنین امین مدی در جریان ترجمه کتاب همواره در کنار او بوده اضافه کرد:«برخورد حامد خادمیان به عنوان ناشر با کتاب، خیلی مهم است. برای او روز تعطیل و غیر تعطیل، صبح یا شب، تفاوتی نمیکرد. بارها شد که بنده 10 شب در دفتر نشر بودم و خود ایشان در کنارم نشست و باهم نمونه خوانی کردیم. »
در انتهای جلسه هم سعید عقیقی با دعوت مجری به جمع سخنرانان پیوست. وی در پاسخ به انتقاد فرهاد توحیدی از اتخاذ ترجمه ی عنوان پیرنگسازی برای این کتاب گفت: «باید بپذیریم که سینما هنری متعلق به قرن بیستم است و از جایی دیگر وارد ایران شده و همین باعث میشود بسیاری از عناصر فرهنگی و از جمله زبان خودش را وارد فرهنگ ما کند. به همین دلیل گاهی اوقات دچار مشکل میشویم. زیرا برای خیلی از اصطلاحات سینمایی نمیتوانیم معادل فارسی مناسب پیدا بکنیم. مثلا برای 2 کلمه مووی و فیلم، ما در فارسی فقط از کلمه فارسی فیلم استفاده میکنیم. »