یکی از محبوبترین بازارهای تبلیغاتی امروز، ضد پیری است. با این وجود مهم نیست که چقدر مورد توجه قرار بگیرد، روند پیری اجتناب ناپذیر است. خبر خوب این است که اثرات و شدت پیشرفتش را میتوان کاهش داد. اما نمیتوان آن را متوقف کرد. نکتهای قابل توجه این است که تفاوتی بین "پیر شدن" و "بزرگتر شدن" وجود دارد. پیر شدن برای رده ی سنی خاصی استفاده میشود ولی بزرگتر شدن توضیحی است برای همه میتوان آن را به طور متفاوتی برای نسلهای متفاوت به کار برد. در نظر بگیرید که در سال 1900 یک مرد 20 ساله به سختی میتوانست در انتظار بازنشستگی باشد. امروزه، چنین شخصی میتواند انتظار داشته باشد یک چهارم زندگی بزرگسالش را در حالت بازنشستگی صرف کند.
در دهه ی 1900، این غیر معمول نبود که هر دو والدین قبل از اینکه فرزندان به سن بزرگسالی برسند، فوت کرده باشند. امروزه اینکه والدین 40 یا 50 سال –شاید هم بیشتر-هم زمان با فرزندانشان زندگی کنند غیر عادی نیست. ما سهم بزرگی از زندگی مان را با فرزندانمان زندگی میکنیم، به همان اندازه که "وضعیت سن" برابر است.
بنابراین حتی اگر ما بتوانیم روند پیری را با استفاده از لوازم آرایشی، ورزش و تغذیه کاهش دهیم، باید در نظر داشته باشیم که جلوگیری از پیری امکان پذیر نیست. راههایی وجود دارد که برای پیر شدنی آبرومند، دلپذیر و پربار میتوان انجام داد. در این صورت این سالها میتوانند جزو بهترین سالهای عمرمان باشند.
این جا به 5 روش برای پا به سن گذاشتنی دلپذیر اشاره میکنیم:
1. پیچیدگی ای که طول عمر به دنبال دارد را بپذیرید.
ما طولانیتر زندگی میکنیم که باعث پیچیده شدنِ روابطمان میشود. این با افزایش طلاق و ازدواج مجدد تشدید میشود و بنابراین ماتریس روابط میان خویشاوندان و خویشاوند خواندگان نیز طولانیتر میشود. علاوه بر این عمر طولانی در انتخابهایمان نیز پیچیدگی به وجود میآورد. برای دو یا سه سال آینده چه باید بکنیم؟ بازنشسته شدن در 65 سال و مرگ در 68، دیگر بیشترین تجربه محسوب نمیشود. زندگی پیچیده است؛ و این محصول جانبی افزایش طول زندگی است. آن را به عنوان یک چالش عجیب و غریب بپذیرید.
2. نگرش مثبت نسبت به پیر شدن داشته باشیم.
بدنمان درد و رنج بیشتری متحمل میشود، انعطاف پذیری کمتر، اعصاب ضعیف، مشکل مفصل و پوستی که مثل قبل جوان نیست. ولی مغز ما دچار تغییر نمیشود. درد، قسمتهای خرد شده و تاندونهای کشیده شده در مغزمان وجود ندارد. همزمان که پا به سن میگذاریم، زوالی آشکار پیش نمیآید –حداقل لزومی به وقوع چنین چیزی نیست. مغز دارای 200 میلیارد نورون و 125 تریلیون سیناپس در تنها یک قشر مغزی است و در واقع میتواند با سن افزایش یابد. به گفته مایکل گلب، پارادایم قدیمی "عصب ایستایی" نامیده میشد. به عبارت دیگر، این عقیده وجود داشت که سلولهای مغز مدت کوتاهی پس از دوران کودکی دست از رشد میکشند و بعد از 30 سالگی رو به زوال میروند. امروزه میدانیم که مغز ارتباطات جدید و سلولهای جدید تولید میکند. این فرآیند "پیدایش عصبی" نامیده میشود.
ما به باور اینکه مغز پیر میشود شستشوی مغزی شدهایم. محدودیتهایی که خودمان اعمال میکنیم ایجاد زوال میکنند، نه ظرفیت مغز.
مطالعهای روی 660 فرد انجام گرفت که این گروه به دو دسته کسانی که نگرش مثبتی نسبت به سالخوردگی دارند و کسانی که نگرش منفی داشتند، تقسیم شدند. این مطالعه در طول 22 سال انجام گرفت. گروهِ با نگرش مثبت به طور متوسط هفت سال و نیم بیشتر از گروه دیگر زندگی کردند:
-فشار خون و کلسترول پایین طول عمر را به مدت 4 سال افزایش داد.
-ورزش، کاهش وزن و سیگار نکشیدن سه سال به این زمان اضافه کرد، اما...
-نگرش مثبت نسبت به سالخوردگی تاثیر به مراتب خیلی بیشتری بر طول عمر داشت.
3. ذهنتان را تمرین دهید.
مغزهای ما یا در حال رشد هستند یا کوچک شدن. همانند ماهیچههایمان، ورزش و تمرین مغزمان را سالم و در حال رشد نگه میدارد. دانشمندان این فرآیند را نوروپلاستیسیتی (توانایی ذهن برای ایجاد ارتباطات جدید) مینامند. مغز ما میتواند با ایجاد ارتباطات عصبی جدید تغییر کند و دوباره سازماندهی شود، نه فقط وقتی که جوان هستیم، بلکه در کل زندگی. در حقیقت، ذهن ما برای رشد، تغییر، سازگاری و بهبودی در حال رشد است. بعضی از سلولها با پیر شدنمان میمیرند، اما فقط بخش کوچکی از 100 میلیارد سلول ما واقعا استفاده میشود.
4. علایقتان را وسعت دهید.
روتینها میتوانند خسته کننده شوند. وقتی همان کارهایی را که همیشه انجام میدادیم انجام دهیم، دست از یادگیری برمیداریم و به صورت خودکار هدایت میشویم، و با بالا رفتن سن بیشتر محدود میشویم. با جلوگیری از زوال عقل این مسئله میتواند تغییر کند.
مطالعهای روی افراد صد ساله انجام گرفت که نشان داد یادگیری چیزهای جدید با ساخته شدن راههای جدید در مغز، نتایج آزمونهای حافظه ی آنها را بطور قابل توجهی بهبود بخشید. مغزهای ما تحریک شدن را دوست دارند. نتیجه ذهنی سالم تر و تیزتر خواهد بود.
5. قادر به تشخیص و بیانِ قدردانی باشید.
یک مطالعه هاروارد نشان داد که افرادی که به طور موفقیت آمیز سالخورده میشوند، کمتر نگران کلسترولشان و بیشتر به فکر قدردانی (و بخشیدن) هستند. آنها درک روشنی از قدردانی دارند، در شناسایی آن ماهر و در بیانش دست و دلباز هستند. تأثیر این قدردانی بر کیفیت زندگی، قریب به اتفاق است. و بله، در آغوش کشیدنِ سالخوردگی با قدردانی عمر را افزایش میدهد.
موضوع ضد پیری جذاب است، اما نباید نقطه تمرکز ما باشد. تمرکز ما باید بر پیر شدنی عاقلانه، هوشمندانه و باشکوه باشد. نظر شما چیست؟