کار زیاد، ناکارتان نکند!

ماهنامه مطب - دکتر احمد قاسم: هنگامی که درباره «اعتیاد به کار» فکر می کنید، معمولا چه چیزی به ذهن تان می آید؟ در اغلب موارد، مردم بر این باورند، ساعات طولانی کار چیز خوبی است و نشانی از اعتیاد به کار نیست در حالی که اکثریت مردم ممکن است برا این بارو باشند که، ضعف اعصاب، حملات اضطرابی و فرسودگی شغلی، تمام واقعیت برای افرادی است که به طور مداوم در کار خود متمرکز هستند. اگرچه برای این افراد مزایایی وجوددارد، اما بسیاری از آنها که وابسته به کار هستند ترجیح می دهند که به تعادل برسند.

اعتیاد به کار چیزی است که ممکن است برخی مردم آن را به شوخی بگیرند، اما محققان اعتیاد آن را امری جدی می دانند که می تواند برای برخی از مردم مشکلی واقعی باشد.

طبق نظر محققان، عتیاد به کار اساس به کار بیش از حد و غیرقابل کنترل گفته می شود. به عبارت دیگر شما به کار معتاد هستید اگر احساس می کنید که مجبورید ساعت هایی بیشتر از حد معمول را کار کنید. برای دانستن این مطلب نیاز به جزییات بیشتری دارید.

 

به این معنا که شما مصرانه به دنبال زمانی هستید تا آن را صرف کار کردن کنید مثل زمان گردش به باغ وحشی که برای آخر هفته به فرزندتان قول داده اید؟ شاید آنها خیلی ناراحت نشوند اگر آن را برای رفتن به سر کار لغو کنید. شاید قرار شبانه ای که با همسرتان تدارک دیدید، به نفع کارتان کنار گذاشته شود.

بیشتر از آنچه که فکر می کنید کار می کنید

آیا برای تان اتفاق افتاده که به همسرتان بگویید تا یک ساعت دیگر خانه هستید ولی وقتی به ساعت نگاه می کنید می بینید که سه ساعت از قولی که داده اید گذشته است؟ آیا تا به حال به خودتان گفته اید که شنبه تنها دو ساعت در اداره خواهید ماند اما تمام روز آنجا بمانید؟

برای فرار از احساسات ناخوشایند، خودتان را وقف کار کرده اید

احتمالا این یکی از مخرب ترین انواع دلایل اعتیاد به کار است. ممکن است یکی از اعضای خانواده یا دوستان تان فوت کرده باشد، شکست تلخی داشته اید و نمی توانید به طور ناگهانی دست از کار بکشید. احساس اضطراب، افسردگی یا گناه می کنید و برای پرکردن خلاء این احساسات خود را مشغول کار کرده اید.

اگر سرگرم کار باشید وقت فکر کردن به این مسائل را نخواهید داشت، درسته؟ با روی آوردن به کار بدون اینکه لحظه ای را برای بازتاب آن احساسات ناخوشایند در خودتان در نظر بگیرید، باعث می شوید تا آنها جای دیگری را زاویه ای از زندگی تان سر باز کند.

 

اعتیاد از راه های بسیاری که اغلب بحث نمی شود می تواند به شما ضربه بزند، احساس نیاز به بازگشتن به کار می تواند برای برخی افراد یک مسئله باشد هنگامی که در تعطیلات هستید و یا به خاطر مشکلات فنی از کارتان دورید، باید مراقب باشید که به استرسی که به علت ناتوانی کارکردن در شما ایجاد شده چطور واکنش نشان می دهید. اگر دلیل استرس تان یک موعد کاربست، یک مسئله است ولی اگر تنها به خاطر خود کار است باید نگاهی دقیق تر به آن داشته باشید.

دوستان و خانواده تان به شما می گویند کارتان را کم کنید

آنها زمانی را با شما می گذرانند و در جریان آنچه برایتان روی داده، هستند. معمولا دوستان و اعضای خانواده افراد دلسوزی هستند و بهتر می توانند روی حالت های کاری و ذهنی ما قضاوت کنند، پس بهتر است این شانس این را داشته باشید و به توصیه های آنان گوش دهید. اگر آنها موردی را به شما می گویند به خاطر دیدن اضطراب درون شماست، حتی بدون اینکه شما ازاحساسات تان صحبت کرده باشید.

عادت های کاری سلامت شما را از بین برده است

اکثر مردم در برخی از دوره های زندگی شان عادت های سالمی داشتند، ورزش می کردند، خوب غذا می خوردند و خواب کافی داشتند. اما وقتی که قسمت اعظم زندگی شان را کار پر کرده است بطور ناگهانی عادت های سالم شان ناپدید می شود. اگر این مورد در شما صدق می کند که بیشتر مردم بعد از اتمام دانشگاه با آن مواجه هستند، باید نگاهی دقیق تر به سبک زندگی و عادات تان داشته باشید.

 

قبل از کار عادت داشتید صبح به آرامی از خواب برخیزید اما حالا صبح زود بر می خیزید تا به موقع سر کارتان برسید. حتی وقت نمی کنید صبحانه میل کنید، چرا که احتمالا کارتان مهم تر به نظر می آید.

در برخورد با هر نوع از اعتیاد، هوشیاری و حس پذیرش اولین قدم محسوب می شود. ممکن است نگاه جامعه به عنوان یک معتاد به کار یک فرد شکست خورده نباشد، اما این شما هستید که می توانید بگویید که کارتان تاثیر منفی بر زندگی تان داشته و یا در آینده برای تان مشکل ساز خواهدشد یا نه.

بعد از یک ارزیابی منطقی درباره اعتیادتان می توانید اصولی را پیدا کرده و به خود کمک کنید تا با محدود کردن ساعات کاری، آرامش را به زندگی تان برگردانید.

وسواس فکری، وسواس کاری می آورد

تمایز بین اشتیاق به کار و اعتیاد به آن گاهی امری دشوار است، مخصوصا وقتی که کارتان را روی لب تاب یا یک گوشی هوشمند به منزل می برید. برای یافتن اینکه چه میزان از مردم واقعا به کار اعتیاد دارند، محققان دانشگاه برگن با استفاده از مقیاس اعتیاد به کار برگن که شامل معیارهای تشخیصی برای انواع مختلف اعتیاد است، در نروژ روی هزاران نفر از مردم تحقیق انجام دادند.

مطالعه نشان داد 7.8 درصد از مردم را می توان در گروه افراد معتاد به کار دسته بندی کرد. به این معنا که افراد زمان بیشتری را از آنچه که می بایست صرف کارکردن می کنند تا از احساساتی مانند گناه، اضطراب و سرگرمی هایی غیرضروری با مشغول شدن در کارشان فرار کنند.

طبق نظر محقق و روانشناس بالینی Cecilie Schou Andreassen در اعتیاد به شکل سنتی، آن، معمولا آسیب پذیری های ژنتیکی خاص و شایعی وجود دارد اما این موارد هرگز در مورد اعتیاد به کار صدق نمی کند.

 

محققان پاسخ های 16426 بزرگسال شاغل در رده سنی 16 تا 75 سال را که به عنوان نماینده طیف اجتماعی اقتصادی حضور داشتند آنالیز کردند.

آنها دریافتند 32.7 درصد از معتادان به کار دارای معیارهای اختلال توجه- بیش فعالی هستند (در مقایسه با 12.7 درصد از افرادی که به کار اعتیاد ندارند)، در نتیجه ارتباط معناداری بین اعتیاد به کار و ADHD وجود دارد.

Andreassen توضیح داد که چگونه ADHD معمولا شامل الگوهای بی توجهی، تکانشگری و یا بیش فعالی است. شاید به دلیل ماهیت تکانشگری این افراد باشد که آنها بدون اینکه متوجه باشند بسیار کار می کنند و شاید به اصطلاح لقمه ای بزرگتر از دهانشان برداشته اند. البته این یک فرضیه است.

در سال 2011 تشخص داده شد حدود 11 درصد از افراد 4 تا 17 ساله در ایالات متحده مبتلا به ای اختلال هستند و این درصد هر سال رو به افزایش است. با اینکه ADHD اختلالی مرتبط با کودکان و نوجوان است، اما در بزرگسالان هم دیده شده است.

طبق اظهارات اندرسون «برای مدت طولانی اطلاعات زیادی در مورد بزرگسالان مبتلا به ADHD وجود نداشت زیرا تصور بر این بود که این اختلال تنها مرتبط با کودکان است و کودکان آن را رشد می دهند.» او معتقد است بزرگسالانی که خود را مشغول کار می کنند احتمالا به ADHD مبتلا هستند.

«البته برخی از افراد ممکن است بخاطر کاستی هایشان آخر هفته یا بعد از تایم کاری و رفتن همکاران مجبور به کارکردن باشند و یا اینکه وقتی محیط کاری شان آرامتر است دوست دارند کار کنند.»

سلامت روان و اعتیاد به کار

این مطالعه همچنین نشان داد ارتباطی بین معتادان به کار و اختلال وسواس فکری عملی وجود دارد. حدود یک چهارم از جمعیت معتادان به کار دارای خصوصیات وسواسان فکری عملی هستند.

 

 

اضطراب و افسردگی هم با اعتیاد به کار مرتبط است، در حدود یک سوم از این افراد احتمال زیاد اضطراب را تجربه کردند و 8.9 درصد از آنها خصوصیات افسردگی را دارند.

اندرسون می گوید: «این یک مطالعه مقطعی است. یعنی ما اثرات طولانی مدت را اندازه گیری نکرده ایم. ما تنها به ظاهر کیک نگاهی کرده ایم و می گوییم که داخل آن چه است، درنتیجه نمی توانیم چیزی راجع به اثرات سببی بگوییم.»

«همچنین این یک مثال است که نشان می دهد افراد مبتلا به ADHD می توانند بسیار خلاق، بااستعداد، بسیار باهوش و درواقع آنها به صورت افراطی کار می کنند. اگر شما در تاریخ به دنبال افرادی با این ویژگی باشید خواهید دید که آنها مشاغلی مانند سرپرست های کاری، هنرمند، دانشمند و غیره داشته اند.»

این تحقیق  نه تنها برخی از واقعیت های کمتر شناخته شده راجع به اعتیاد را بیان می کند بلکه به افراد این موقعیت را می دهد تا بفهمند که آیا رابطه کاریشان بیشتر از چیزی است که به نظر می رسد که در این صورت باید به دنبال درمان آن باشند.