مقدمه
زیارت در فرهنگ اسلام از جایگاه مهم و ویژه ای برخوردار است که قرآن کریم و روایات و سیره معصومان (ع) بر آن تاکید دارد. از این رو یکی از سنت های دیرینه و حسنه در اسلام «زیارت» به ویژه در میان شیعیان است.
استقبال مردم از اماکن زیارتی در تمامی ادیان الهی و آسمانی و نیز اشتیاق مسلمانان به زیارت بزرگان دینی و مزارهای مقدس آنان بر کسی پوشیده نیست. تجلّی این علاقه و اشتیاق را در زیارت میلیونی مردمی از نقاط گوناگون جهان در اماکن زیارتی می توان دید؛ به طوری که تنها از میان ایرانیان سالانه میلیون ها زائر به مکان های زیارتی مانند: خانه خدا و مرقد نورانی پیامبر (ص) و امامان بقیع (ع) در کشور عربستان و عتبات عالیات در کشور عراق و حرم امام رضا (ع) در مشهد و حرم کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) در قم و امام زادگان جلیل القدر در نقاط مختلف ایران و نقاط جهان سفر می کنند. بی تردید زیارت برکات و دستاوردهای فراوان و گوناگونی دارد که پیروان راستین مکتب اسلام از آن بهره مندند؛ اما نکته ای که در این سنت حسنه باید مورد توجه قرار گیرد، آفت ها و آسیب هایی است که در مسیر انجام زیارت پدید آمده و زائران را از هدف اصلی زیارت بازمی دارد. نبودن برنامه ای حساب شده و متناسب توسط دست اندارکاران بعضی از اماکن زیارتی و غفلت برخی از زائران در این زمینه، آفت ها و آسیب هایی را در پی داشته که در این مقاله به برخی از مهم ترین آنها می پردازیم.
١.عدم رعایت ادب حضور
زیارت اماکن نورانی و مقدس انبیا و اولیای الهی آدابی دارد که به عنوان «آداب زیارت» در کتاب های مزار آمده است. زائر هنگام زیارت باید ادب حضور در پیشگاه آن بزرگواران را در نظر گرفته و با قلبی آماده و دلی آکنده از صدق و صفا با آنان ارتباط برقرار کند. در زبان عامه، مردم چنین می گویند: «زیارت پول حلال می خواهد و قلب صاف!» اگر قلب زائر متوجه دیگری باشد و بدون توجه به درگاه باری تعالی به زیارت بپردازد، عین بی ادبی است و چنین زیارتی موجب قرب و ارتباط معنوی نخواهد شد.
ادب اقتضا می کند شخصی که بار سفر بسته و عزم خویش را جزم نموده تا بزرگواری را زیارت کند، در تمام مراحل این سفر، خود را در محضر آن محبوب دانسته و در جوار وی همت و تلاش بر این داشته باشد که از نورانیت و جذابیت آن مرقد نورانی بیشترین بهره را برده و آن وجود مقدس را ناظر بر رفتارش بداند و از آنچه موجب سرگرمی های غفلت آور است و او را از هدف اصلی بازمی دارد، بپرهیزد. عارف بزرگوار میرزا جواد ملکی تبریزیمی فرماید:
چیزی که برای همگان قابل رؤیت می باشد، این است که بیشتر مردم در عبادات و کارهای آخرت و حتی در ایمان و اخلاق خود به شکل ظاهری آن چسبیده، ولی در امور دنیایی علاوه بر انجام دادن شکل ظاهری، برای به دست آوردن حقیقت و واقعیت آن، دقت زیادی به خرج می دهند. برای مثال بیشتر مردم فقط شکل نماز را به وجود آورده و برای تکمیل ظاهر آن کوشش می کنند، ولی در پی به دست آوردن روح آن نیستند. مهم ترین چیزی که باعث از بین رفتن دین و آخرت انسان شده و او را به سوی دنیا کشیده و باعث حاکمیت هوای نفس بر انسان می شود، همین امر است.
هر کدام از کارها و اذکار نماز که از اجزا یا شرایط نماز هستند، از طهارت و تکبیر گرفته تا سلام دادن و خواندن تعقیبات نماز، همگی دارای شکل و روح می باشند، اما مردم شکل ظاهری نماز را یاد گرفته و برای درست کردن تقلید و آموختن نماز خیلی تلاش کرده و در این موارد احتیاط می کنند. حتی درباره میزان معلومات و تقوای مراجع تقلید تحقیق کرده و در این باره با یکدیگر بحث می کنند. به جهت فهمیدن مطالب رساله های علمیه دقت کرده و درباره آن با یکدیگر بحث می کنند. درباره پاک بودن آب و پاک کردن اعضای بدن زیاده روی کرده و برای رساندن آب به اعضای وضو به اندازه ای تلاش می کنند که شرع از آنان نخواسته و حتی به صراحت آن را نهی کرده است و همین طور در مورد پاک بودن مکان و لباس نماز. هنگام نماز و گفتن ذکر، به اندازه ای در ادای حروف از مخارج دقت کرده و زیاده روی می کنند که در نهایت آن را غلط می خوانند! اما گویا اصلا دستوری ندارند که اعضای بدن خود را از گناهان و دل را از اخلاق رذیله، نفاس و دوستی غیر خدا و به یاد غیرخدا بودن پاک کنند که به این امور نمی پردازند!
اما مردم در امور دنیوی چنین نبوده و تمام تلاش خود را برای به دست آوردن چیزهای حقیقی به کار می گیرند. برای مثال، کسی که حلوا می دهد، نمی تواند با شکل یا کلمه حلوا خود را راضی کند و اگر یکی از اجزای آن به حد کافی در آن نباشد، نام حلوا را از روی آن برداشته و می گوید: این حلوا نیست. همین طور در سایر چیزها و امور دنیا تاکنون کسی را ندیده ام که در امور دنیایی به شکل ظاهر اکتفا کند. اگر همه مردم چنین نباشند، بیشتر مردم، در اغلب امور آخرت، فقط شکل ظاهر را به وجود آورده و انتظار دارند که شکل و ظاهر، اثر روح را داشته باشد که [البته] به آن نمی رسند.. .
در یک کلام، ما در امور دینی و آخرتی گرفتار سهل انگاری شده و خود را با ظواهر راضی نموده و در انجام این امور کوتاهی می کنیم. البته باید در نظر داشت که اگر می گوییم باید ماهیات و معانی را به وجود آورد و از اکتفا به ظاهر پرهیز کرد، منظور این نیست که باید به شکل ظاهر بی اعتنا باشیم؛ بلکه باید هم جلوه ظاهری را ایجاد کرد و هم معنا و باطن را؛ همان گونه که خداوند از ما خواسته و رسول خدا (ص) انجام می داد؛ زیرا شکل و ظاهر نیز بسیار مهم است. اگر کسی مانند صوفی ها، اصلا جلوه بیرونی و شکل ظاهری را رعایت نکند، خود و دیگران را گمراه نموده و با این عمل از دین خارج می شود.[1] هدف زیارت این نیست که انسان حضور جسمی در بارگاه عزیز و بزرگواری داشته باشد، اما قلب و روح او غایب باشد و به دیوارها و گچ بری ها و کاشی کاری ها و چراغ ها و مانند آنها سرگرم شود و خود را از کسب فیض از محضر آن بزرگواران محروم کند. در روایتی چنین وارد شده است:
عَنِ الحَسَنِ بْنِ عَلِی الْوَشَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضا (ع) یقُولُ إنَّ لِکلِّ إمَامٍ عَهداً فِی عُنُقِ أوْلِیائِهِ وَشِیعَتِهِ وإنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهدِ وَحُسْنِ الْأدَاءِ زِیارَةَ قُبُورِهِمْ فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فِی زِیارَتِهِمْ وَتَصْدِیقاً بِمَا رَغِبُوا فِیهِ کانَ أئِمَّتُهُمْ شُفَعَاهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ؛ حسن بن علی وشّا گوید: از امام رضا (ع) شنیدم که فرمود: برای هر امامی بر گردن دوستان و پیروانش عهد و پیمانی است؛ وفای به آن پیمان هنگامی کامل می گردد و به نیکی ادا می شود که به زیارت مرقدش برود. از این رو هر کس مزار امامان را با شوق درونی و میل باطنی زیارت کند و به آنچه خواست آنان است، گواهی دهد، آن بزرگواران در روز قیامت شفیعش خواهند بود.[2]
٢.عدم آگاهی و بصیرت
یکی از مبانی مهم تعلیم و تربیت در اسلام، محبت است؛ به طوری که قرآن کریم مهم ترین محور فضایل اخلاقی را محبت می شمرد. نقش محبت آن قدر مهم و کارساز است که امام صادق (ع) می فرماید: إِنَّ اللهَ عَزَّوجلَّ أدَّبَ نَبِیهُ عَلَی مَحَبَّتِهِ فَقَالَ وَإنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛ خدای بزرگ پیامبرش را با محبت خود تأدیب و تربیت کرد، آن گاه به او فرمود: همانا تو دارای اخلاق برجسته ای هستی.[3]
چون زیارت جلوه گاه محبت و دوستی با اهل بیت عصمت و طهارت است، به گونه ای که زائر عمق محبت و مودت خویش را نسبت به آن بزرگواران ابراز می نماید، از این رو با توسل به آنان همسویی و همراهی با ایشان و دوری از دشمنانشان را آشکار نموده و «تولّی» و «تبرّی» را به نمایش می گذارد. اما این مهم هنگامی به دست می آید که با معرفت و شناخت انجام گیرد. شناخت زائر نسبت به حق و مقام زیارت شونده، هر چه عمیق تر و بیشتر باشد، محبت و علاقه به آنان افزون تر خواهد بود. در برخی از دعاها چنین آمده است: اللَّهُمَّ عَرَّفْنِی نَفْسَک فإنَّک إنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَک لَمْ أعْرِفْ نَبِیک اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَک فإنَّک إنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَک لَمْ أعْرِفْ حُجَّتَک اللَّهُمَّ عَرَّفْنِی حُجَّتَک فإنَّک إنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَک ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی؛ خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت. خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که اگر نشناسانی، حجت تو را نخواهم شناخت. خدایا! حجت خود را به من بشناسان که اگر نشناسانی، در دین خویش به گمراهی خواهم افتاد.[4]
بهره وری از معنویات و راز و نیاز راستین و قرار گرفتن در جذبه محبوب و نوشیدن جرعه های روح بخش از سرچشمه پرفیض امام و انسان کامل، هنگامی برای به انسان حاصل می شود که این ویژگی ها با شناخت صحیح و معرفت همراه باشد. هنگامی که زائر از چنین معرفتی محروم مانده و در غفلت و فراموشی به سر برد، از فضیلت ها و مکارم اخلاقی نیز محروم خواهد ماند.
آری، عدم شناخت و بصیرت نداشتن نسبت به ساحت مقدس معصومان (ع) میان آدمی و آنان فاصله انداخته و توفیق الگو گرفتن از آنان را سلب می کند. انسان وقتی امام معصوم را به چشم حجت خدا بنگرد و از عمق جان به او ارادت داشته باشد و از سوی خداوند اطاعتش را لازم بداند، دستوراتش را در ابعاد گوناگون زندگی اطاعت کرده و پای بندی به آنها را نشان خواهد داد. آگاهی و میزان معرفت زائر در این زمینه اهمیت فراوان دارد و اگر انسان، آگاه به حق زیارت شونده باشد، بی شک در پیشگاه پروردگار منزلت والایی به دست خواهد آورد. در برخی از روایات به این موضوع سفارش شده است. برای نمونه در حدیثی چنین می خوانیم: قال ابوعبدالله (ع) مَنْ أتَی قَبْرَ الْحُسَینِ (ع) عَارِفاً بِحَقِّهِ کتَبَ الله لَهُ أجْرَ مَنْ أعْتَقَ ألْفَ نَسَمَةٍ وَکمَنْ حَمَلَ عَلَی ألْفِ فَرَسٍ مُسْرَجَةٍ مُلْجَمَةٍ فِی سَبِیلِ الله؛ امام صادق (ع) فرمود: هر کس به زیارت قبر امام حسین (ع) برود و حق او را بشناسد، خداوند پاداش کسی را به او می دهد که هزار برده را آزاد کرده باشد و مانند کسی است که هزار اسب زین شده و لگام زده را در راه خدا گسیل دارد.[5]
و فرمود: مَنْ أتَی قَبْرَ أبِی عبد الله (ع) عَارِفاً بِحَقِّهِ غَفَرَ اللهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأخَّرَ؛ کسی که به زیارت قبر امام حسین (ع) برود و آشنای به حق او باشد، خداوند گناهان گذشته و تازه اش را می آمرزد.[6]
معرفت و آگاهی نه تنها شرط کمال در زیارت پیامبر و امامان معصوم است، بلکه درباره زیارت خانه خدا و طواف کعبه نیز چنین آمده است: عَنْ إبراهیم التَّیمِی قَالَ کنْتُ أطُوفُ بِالْبَیتِ الْحَرَامِ فاعْتَمَدَ عَلَی أبُوعَبْدِالله (ع) فَقَالَ ألاَ أخْبِرُک یا إبْراهیم ما لک فی طَوَافِک هذا؟ قال قُلْتُ بلی جُعِلْتُ فِدَاک، قال مَنْ جاءَ إلَی هذا الْبَیتِ عارِفاً بهِ أسْبُوعاً وَصَلَّی رَکعَتَینِ فی إبراهیم (ع) کتَبَ الله لَهُ عَشَرَةَ آلاَفِ حَسَنَةٍ وَرَفَعَ لَهُ عَشَرَةَ آلافِ دَرَجَة الْخَبَر؛ ابراهیم تیمی گوید: در حال طواف کعبه بودم که امام صادق (ع) به من تکیه داد و فرمود: ای ابراهیم! آیا تو را از فضیلت این طوافی که انجام می دهی آگاه سازم؟ عرض کردم: آری، فدایت شوم! فرمود: هر کس به سوی این خانه بیاید، در حالی که عارف به حق آن باشد، آن گاه هفت دور طواف کند و پس از آن دو رکعت نماز در مقام ابراهیم (ع) بگزارد، خداوند ده هزار حسنه برای او می نویسد و ده هزار درجه وی را بالا می برد.[7]
به هر روی، زائر باید به این بیندیشد که کیست و زیارت شونده کیست؟ این مزار کجاست و چه آدابی را رعایت کند و چه رهاوردی برای او دارد؟
زائر با معرفت در جوار پاک اسوه های تقوا و فضیلت می تواند خاک وجود خویش را کیمیا و مس درون را به طلای ناب تبدیل کند. بسیاری بوده اند که با کوله باری از گناه و عصیان به زیارت خانه خدا یا بارگاه نورانی معصومان رفته و با توجهی خالصانه و تضرعی صادقانه، سوزی از درون نشان داده و درخواست رهایی از تاریکی جهل و گناه نموده اند؛ پس خواسته آنان برآورده شده، تحولی عمیق در وجود آنان پدید آمده و آن زیارت چون آتشی سوزان تمام ناخالصی های آنان را سوزانده و مانند چشمه ای زلال، گناهانشان را شسته و به سرچشمه نور و صفا متصل کرده است.
٣.تظاهر و ریاکاری
زیارت، حضور در محضر بندگان صالح و شایسته خداست که با اخلاص به درگاه ربوبی روی آورده اند و بندگی خداوند شاخص ترین ارزش وجودی آنان است. مگر نه این است که در تشهد نماز، به برترین انسان جهان آفرینش و افضل انبیای الهی و آخرین سفیر خداوند چنین می گوییم: «و اشهد أنّ محمّداً عبده و رسوله»؛ گواهی می دهم که محمد بنده خدا و رسول اوست. ازاین رو باید توجه داشت که آن چه موجب نزدیکی آنان به خداوند متعال است، همان بندگی و اخلاصشان بوده و این امر بسیار مورد عنایت مکتب اسلام است و در منابع اسلامی تأکید فراوان بر آن شده است.
در نقطه مقابل اخلاص، «ریا» قرار دارد که به شدت نکوهش شده است. ریا به معنای انجام کاری در برابر دیدگان مردم است تا به او گمان نیک پیدا کنند. این کار در اسلام ممنوع و حرام شمرده شده و قرآن کریم در آیات متعددی آن را نکوهش نموده است. در برخی از این آیات به آثار ریا در باطل کردن انفاق یا صدقات اشاره نموده است: إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَی الصَّلاةِ قَامُوا کسَالَی یرَاءُونَ النَّاسَ وَلا یذْکرُونَ اللَّهَ إِلا قَلِیلا؛[8] منافقان می خواهند خدا را فریب دهند، درحالی که خدا فریب دهنده آنان است و چون به نماز برمی خیزند، برای مردم خودنمایی می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند.
در نظر فقیهان نیز ریا در عبادت، موجب بطلان عبادت است و نیز هر کاری که در آن قصد قربت شرط شده باشد، ریا آن را باطل می کند. بنابراین در تمام کارها به ویژه کارهای عبادی باید موضوع اخلاص مورد توجه باشد تا نتیجه ای الهی در پی آورد. جای بسی تأسف است که برخی افراد برای تظاهر و چشم و هم چشمی و ریاکارانه به زیارت خانه خدا و مراقد نورانی پیامبر و اهل بیت پاکش می روند و تمام زحمت خود را بر باد می دهند! آنان تنها به این می اندیشند که چون فلان شخص از خویشان یا آشنایان به مکه رفته و او را حاجی صدا می زنند، من نیز باید به این سفر بروم تا مانند او مرا حاجی صدا کنند!
4.عدم توجه به اولویت های دینی
از دیگر آسیب های مهم زیارت این است که برخی به هنگام زیارت، به اولویت های دینی و مراتب مطلوبیت امور توجه جدی ندارد؛ گرچه این آسیب در ابعاد دیگر زندگی نیز به چشم می خورد که خود جای تامل و بررسی دارد.
کارشناسان مسائل دینی و فقیهان بزرگ، احکام دینی را به پنج گونه تقسیم کرده اند:
اول: واجب (کاری که باید انجام شود و ترک آن عقاب دارد.)؛
دوم: حرام (کاری که باید ترک شود و انجام آن عقاب دارد.)؛
سوم: مستحب (کاری که انجام آن ثواب دارد، اما می توان آن را ترک نمود.)؛
چهارم: مکروه (کاری که ترک آن بهتر است، اما می توان آن را انجام داد.)؛
پنجم: مباح (کاری که انجام و ترک آن مساوی است.)؛
بدیهی است که مهم، انجام واجبات و ترک محرمات است و گام اصلی از دیدگاه بزرگان و عارفان واقعی در مسیر رشد معنوی انسان، توجه به این دو می باشد. مرجع فقید و بزرگوار حضرت آیه الله بهجت در فرازی از سخنان خود دربارۀ عمل به وظیفه می فرماید: حضرت ولی عصر (عج) تکیه گاه مردم است و کسانی که تکیه گاهشان امام باشد، کوه ایمانند...نوکرهای امام زمان باید به وظیفه خویش عمل کنند و توسلات را هم داشته باشند.
نیز می فرماید: اگر بفرمایید: به آن حضرت دسترسی نداریم، جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستید. او به همین امر از ما راضی است. ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.
معنویت واقعی آن است که آدمی واجبات دینی را انجام داده و از محرمات بپرهیزد و در مرحله دوم به انجام مستحبات و ترک مکروهات پایبند باشد که آن نیز در جای خود باارزش است. اما این درست نیست که انسان، واجبی را فدای یک مستحب کند یا این که حرامی را فدای مکروه نماید. ازاین رو هر جا انسان بر سر دو راهی قرار گیرد و چاره ای جز این نداشته باشد که یکی از آن دو را برگزیند، همیشه باید مستحب را فدای واجب و مکروه را فدای حرام بنماید و پیوسته باید مهم را به پای مهم تر قربانی نمود، نه عکس آن.
اکنون باید گفت: زیارت به طور طبیعی یک امر مستحب است، اما انجام آن نباید حساسیت انسان به ترک حرام را کمرنگ کند یا گمان برد که زیارت، گناه او را جبران می کند! بلکه در یک زیارت صحیح و سازنده، آدمی باید از گناهان خود توبه و استغفار نماید؛ به ویژه در زیارت مرقد نورانی پیامبر اکرم (ص) که استغفار و طلب آمرزش در آن جا که مورد سفارش قرآن کریم و اولیای الهی است: وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا؛[9] و اگر ایشان هنگامی که به خود ستم کردند، نزد تو می آمدند و از خدا طلب آمرزش می نمودند و پیامبر هم برای آنان استغفار می نمود، خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند. این آیه پرجاذبه ترین آیه ای است که امت مسلمانان را به زیارت مرقد نورانی پیامبر بزرگوار اسلام دعوت نموده و عالمان شیعه و سنی به آن تمسک نموده اند.
برخی امور نامطلوب و معصیت آلود در زیارت
الف) گاهی بر اثر کثرت جمعیت در اماکن زیارتی، اختلاط زن و مرد به چشم می خورد و حریم ها رعایت نمی شود؛ با این که همه می دانیم چنین وضعی از نظر دینی مطلوب نیست. مرحوم محدث قمی در کتاب معروف خود می گوید: شیخ شهید ما فرمود: هنگامی که زنان می خواهند به زیارت بروند، باید خود را از مردان جدا کنند و تنها زیارت نمایند و اگر هنگام شب زیارت کنند، بهتر است و باید وضع لباس خود را تغییر دهند و لباس خوب و عالی را به لباس پست بدل کنند که شناخته نشوند.. .
ایشان پس از نقل کلام شهید چنین آورده است: از این کلمات معلوم می شود شدت قبح و زشتی آن چه که امروزه عادی شده است که بانوان به نام رفتن به زیارت خود را آرایش نموده، با لباس های نفیس از خانه ها بیرون می آیند و در حرم های مطهر برای مردان مزاحمت ایجاد نموده و فشار به بدن مردان داده یا خود را به ضریح چسبانده یا در طرف قبله روبه روی مردان نشسته و به خواندن زیارت مشغول می شوند و حواس مردم را پریشان نموده، بندگان و زائران و نمازگزاران و اهل دعا و توسل را از کارشان باز می دارند و از کسانی می شوند که دیگران را از راه خدا بازمی دارند و در حقیقت این گونه زیارتِ زنان، از منکرات دینی به شمار می آید، نه از عبادات و موجبات تقرب به خداوند بزرگ.
سپس این حدیث را از امام صادق (ع) آورده است: عَنْ أبِی عَبْدِ اللهِ (ع) قالَ قالَ علی (ع) یا أهلَ الْعِراقِ نُبِّئتُ أنَّ نِسَاءَکمْ یوَافِینَ الرِّجَالَ فِی الطَّرِیقِ أمَا تَسْتَحْیونَ وَقالَ لَعَنَ اللهُ مَنْ لاَ یغَارُ؛[10] حضرت علی (ع) فرمود: ای مردم عراق! به من خبر رسیده که زنان شما در بین راه با مردان برخورد نموده و آنان را کنار می زنند. آیا شرم نمی کنید؟! آن گاه فرمود: خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.[11]
ب) رفتن بانوان به زیارت اماکن زیارتی بدون اجازه همسر را همه فقیهان و کارشناسان اسلامی غیر جایز دانسته اند و حتی رفتن بانوان به مقدس ترین مکان زیارتی یعنی خانه خدا و سفر حج مستحب را بدون اجازۀ همسر جایز نمی دانند. نیز اهمیت صله رحم در اسلام بر کسی پوشیده نیست، اما با این وصف نظر کارشناسان مسایل فقهی و دینی را در ذیل ملاحظه نمایید:
پرسش: اگر شوهری همسرش را از صله رحم - به ویژه دیدار والدین - منع کند، تکلیف چیست؟ آیا می تواند بدون اجازه او به دیدن آنان برود؟ پاسخ همه مراجع: خیر، نمی تواند بدون اجازه شوهر به دیدار آنان برود و صله رحم منحصر به رفت و آمد نیست؛ بلکه با احوال پرسی و پیغام فرستادن از طریق تلفن، نامه و مانند آن نیز محقق می شود.[12]
پرسش: آیا حضور در مراسم مذهبی (مثل نماز جمعه و راه پیمایی) نیاز به اجازه شوهر دارد؟ پاسخ مراجع (به جز تبریزی و مکارم): آری، باید با اجازه شوهر باشد. آیات عظام تبریزی و مکارم: بنا بر احتیاط واجب باید با اجازه شوهر باشد.[13]
ج) در زیارت خانه خدا که فرموده اند دست زدن به حجرالاسود یا بوسیدن آن مستحب است و ارزش ویژه ای دارد، نکته ای که بانوان باید رعایت کنند این است که هنگام ازدحام جمعیت و هجوم افراد برای رسیدن به حجرالاسود و دست زدن به آن، از رفتن به سوی آن خودداری کنند؛ زیرا اوّلاً: طبق بعضی از روایات، استحباب چهار چیز در مناسک حج از بانوان برداشته شده است: عَنْ أبِی عَبْدِ اللهِ (ع) قَالَ إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جلَّ وَضَعَ عَنِ النِّسَاءِ أرْبَعاً الْإجْهَارَ بِالتَّلْبِیةِ وَالسَّعْی بَینَ الصَّفَا وَالْمَرْوَةِ یعنِی الْهَرْوَلَةَ وَدُخُولَ الْکعْبَةِ واسْتِلاَمَ الْحَجَرِ الأسْوَدِ؛ امام صادق (ع) فرمود: خداوند با عزت و جلالت چهار چیز را از بانوان برداشته است: بلند گفتن تلبیه (لبیک ها)، هروله در سعی بین صفا و مروه، داخل شدن در خانه کعبه واستلام حجرالاسود.[14]
ثانیاً: این درست نیست که برای یک مستحب، حریم زن و مرد رعایت نشود و گناهی صورت پذیرد. نکته ای هم که مردان باید در نظر داشته باشند این است که انجام این امر مستحب نباید موجب آزار و اذیت دیگر زائران خانه خدا گردد - که به طور معمول به ویژه در فصل حج چنین است! - اگر چنین شد، ارزش معنوی خود را از دست می دهد. در حدیثی چنین می خوانیم: «عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قالَ کانَ بِمَکة رَجُلٌ مَوْلًی أمَیةَ یقَالُ لَهُ ابْنُ أبِی عَوَانَةَ.. . وَإنَّهُ أتَی أبَا عَبْدِ الله وَهُوَ فِی الطَّوافِ فَقالَ یا أبَا عبدِ اللهِ مَا تقُولُ فی اسْتِلَام الْحَجَرِ؟ فقالَ: اسْتَلَمَهُ رَسُولُ اللهِ٩ فَقالَ له: ما أرَاک اسْتَلَمْتَهُ قالَ: أکرَهُ أنْ أوذِی ضَعیفاً أوْ أتَأذَّی قالَ فقالَ قَدْ زَعَمْتَ أنَّ رسولَ اللهِ٩ اسْتَلَمَهُ قَالَ نَعَمْ وَلَکنْ کانَ رَسُولُ الله إِذَا رَأوْهُ عَرَفُوا لَهُ حَقَّهُ وَأنَا فَلا یعْرِفُونَ لی حَقِّی.[15]حماد بن عثمان گوید: در مکه، مردی از غلامان بنی امیه به نام ابن ابی عوانه می زیست. یک روز که امام صادق (ع) مشغول طواف بود، عرض کرد: یا ابا عبدالله! در مورد بوسیدن حجرالاسود چه می فرمایید؟ حضرت فرمود: پیامبر اکرم (ص) آن را بوسیده است. گفت: من ندیدم شما ببوسید. فرمود: دوست نمی دارم که ناتوانی را اذیت کنم یا خودم بر اثر ازدحام جمعیت اذیت شوم. عرض کرد: شما که می فرمایید پیامبر اکرم (ص) آن را می بوسید؟ فرمود: بلی، اما وقتی مردم چشمشان به پیامبر (ص) می افتاد، به او احترام گذاشته و مراعات حق آن جناب را می کردند، ولی (در حال حاضر) مردم حق مرا نمی شناسند.
5.استفاده ابزاری از زیارت
از دیگر آسیب ها و آفات زیارت، استفادۀ ابزاری از آن می باشد. در ذیل به نمونه هایی از این استفاده های ابزاری اشاره می کنیم:
الف) تبلیغ و ترویج روایت های ساختگی و فاقد سند معتبر درباره بعضی از زیارتگاه ها و ثواب زیارت آن جا که گاه موجب تزلزل در اعتقادات افراد می شود. این امر، به وسیله نصب تابلوهای گوناگون در منظر زائران و نشر جزوه ها و کتاب های گوناگون، صورت می پذیرد، بدون آن که بررسی لازم درباره آن انجام شده و مورد تأیید صاحب نظران و کارشناسان دینی قرار گیرد.
ب) تبلیغ و تأکید بر برخی خواب های اثرگذار که مبنای قداست و ارزش گذاری یک مکان زیارتی و شخص مدفون در آن جاست؛ درحالی که معلوم نیست اصل و ریشه خواب از کجا نشأت گرفته و بر فرض صحیح بودن، تا چه حد اعتبار دارد. این موضوع در بعضی از اماکن به گونه ای است که اگر جریان را تعقیب کنیم، نه اعتباری برای آن امامزاده یا شخص مدفون می توان یافت و نه بیننده خواب را و نه کسانی را که در آن مکان شفا یافته اند می توان دید.
ج) استفاده از اماکن زیارتی به مثابه وسیلۀ تجارت، مانند: خرید و فروش قبرها و غرفه های کسب و کار در حاشیه آن اماکن به قیمت های گزاف.
بهره برداری هر چه بهتر از زیارت گاه ها
در پایان به برخی نکاتی که برای بهره برداری هر چه بهتر از زیارت گاه ها باید مورد توجه دست اندرکاران امور زیارت قرار گیرد اشاره می کنیم:
١.تأسیس کتابخانه مناسب: نقش دانش در زندگی انسان قابل انکار نیست. اسلام نیز به علم و دانش اهمیت فراوان داده است. پیامبر بزرگوار اسلام و امامان نیز بر این مهم بسیار تأکید کرده اند در حدیثی معروف از رسول گرامی اسلام (ص) می خوانیم: «اطلبوا العلم من المهد إلی اللحد»[16]چنین گفت پیغمبر راست گوی زگهواره تا گور دانش بجوی ازاین رو، یکی از کمبودهای بعضی از مزارها نبود کتابخانه ای مناسب برای زائران است.
٢.امکانات رفاهی و تفریحی: نکته دیگری که باید در زیارتگاه ها مورد توجه قرار گیرد، فراهم آوردن امکانات بهداشتی و رفاهی مناسب برای همگان، به ویژه نونهالان است تا در کنار زیارت بزرگان از لذت سرگرمی های مفید نیز برخودار شوند. ناگفته نماند در برخی از زیارتگاه های مهم، این مراکز مانند موزه و پارک وجود دارد، اما موارد بسیاری هم داریم که یا چنین مراکزی وجود ندارد یا بسیار محدود است.
٣.استفاده مطلوب از مناسبت ها: نبودن شیوه تبلیغی مناسب و کارساز در مزارها به ویژه در بعضی از روزهای مهم سال که قابل بهره برداری تبلیغی بیشتری است، یکی دیگر از این آسیب هاست.
پی نوشت ها
[1] محمدعلی رضایی و دیگران، فرهنگنامه اسرار و معارف حج، ص ١٨، به نقل از المراقبات، ص 5٣٨.
[2] کلینی، کافی، ج 4، ص 5٧6، ح ٢.
[5] همان، ج 4، ص5٨١، ح 5.
[7] میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ٩، ص ٣٧5.
[10] مجلسی، بحارالانوار، ج ٧٩، ص ١١5، ح ٧.
[11] اقتباس از مفاتیح الجنان، بخش آداب زیارت.
[12] رساله دانشجویی مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام، ص ٢٢٧.
[14] شیخ صدوق، من لایحضر الفقیه، ج ٢، ص ٣٢6، ح ٢5٨٠.
[15] کافی، ج 4، ص 4٠٩، ح ١٧.