رضا عبداللهی شاعر و مسئول پیشین کانونهای ادبی نهاد کتابخانههای عمومی کشور که به تازگی به وزارت ارشاد استان تهران منتقل شده، در گفتگو با خبرنگار درباره چرایی فعال و تاثیرگذار نبودن کانونهای ادبی که زیرمجموعه نهادها و سازمانهای کشور هستند، گفت: این مساله دلیلی دارد که به سادگی قابل بیان نیست. من پیشتر کانونهای ادبی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران یا کانونهای ادبی نهاد کتابخانهها را فعال کردم اما به قول شما در این زمینه مشکلاتی داریم.
وی افزود: از سال 90 که به نهاد کتابخانههای عمومی کشور رفتم، به مدت دو سال کانونهای ادبی این نهاد را راهاندازی کردم و انجمنهایی تشکیل شد؛ حدود چند نوبت جشنواره سرزمین محبوب من، چند شب شعر و برنامههای شعرخوانی برگزار شدند. همینطور چندین عنوان کتاب هم در نتیجه فعالیت کانونهای ادبی نهاد کتابخانهها در آن برهه 90 تا 92 به چاپ رسید. در نهاد کتابخانههای عمومی کشور 600 کانون را راهاندازی کردم که حداقل 500 تای آنها فعال بودند. پس از رفتن از نهاد کتابخانهها، دو سالی را در بیمه ایران، مشغول بودم و کارهای ادبی را به آنجا منتقل کردم. حالا هم که یک ماهی است به اداره ارشاد استان تهران آمدهام.
این شاعر در ادامه گفت: اگر به یاری خدا، کانونهای ارشاد استان تهران فعال شوند، نقش بسیار پررنگی خواهند داشت. مشکل بزرگی که باید در این میان به آن اشاره کنم، موازیکاری درونسازمانی و برونسازمانی است. در نتیجه میبینید که ارشاد به یک سمت میرود، بسیج به یک سمت میرود، سازمان فرهنگی هنری شهرداری به یک سمت دیگر و دیگر نهادها هم هرکدام به یک طرف دیگر حرکت میکنند. نکته مهم دیگر این است که مسئولان و دستاندرکارانی که بناست تصمیم بگیرند، خودشان باید شاعر یا نویسنده باشند نه اینکه به عنوان مدیر مرتب از این سازمان و نهاد به جای دیگر منتقل شوند. متاسفانه شرایطی باب شده که هرکسی از راه میرسد و دوست و آشناست، مدیر فلان بخش یا فرهنگسرا میشود. به این مساله باید رسیدگی شود که چه کسانی توانمند و آشنا به حوزه هستند تا بشود از آگاهی و توانمندیشان استفاده کرد. نظر من این است که در ساختاری مانند سازمان فرهنگی هنری شهرداری، افراد درجه یک، به مدیریت فرهنگسرا منصوب شوند و افراد درجه دو به مدیریت خانههای فرهنگ.
عبداللهی در ادامه در پاسخ به این سوال که نفس تشکیل کانونهای ادبی چیست، گفت: کانونها با هدف جذب و شناسایی نیروهای مستعد ادبی راهاندازی میشوند. در جلسات هفتگی کانونها آثار اعضا خوانده شده و مورد نقد و بررسی قرار میگیرند. آموزش، جلسات نقد یا رونمایی و بزرگداشت هم از دیگر برنامههای کانونهای ادبی است. حالا از طرفی سازمان مشارکتها برای تشکیل کانونها مجوز میدهد. کانونها از طرف دیگر نظارت میکنند و نظارتشان هم علیالسویه است. در نگاه کلانتر، وزارت ارشاد، نهاد کتابخانهها، سازمان فرهنگی هنری شهرداری و ... همگی کانون ادبی دارند. بیرون و در بخشهای غیرسازمانی هم خانههای شخصی یا کافهها وجود دارند که جلساتی برای نقد و بررسی آثار ادبی در آنها تشکیل میشود. اینکه شما علت کمرنگ بودن فعالیت کانونهای ادبی را میپرسید، همین موازیکاری و شیوع زیاد کانونهاست. از طرفی این موازیکاری در درون سازمانها هم وجود دارد. کانونها و بخش مشارکتها هم موازیکاری دارند.
وی درباره مشکلات کانونهای ادبی در کشور گفت: متاسفانه در برخی از کانونها، هر فردی را به عنوان عضو راه میدهند در حالی که شاید شایستگیاش را نداشته باشد. برخی مسئولین کانونها هر فردی را به عنوان عضو راه داده و هر اثری را هم با عنوان شعر یا ترانه یا اثر ادبی میپذیرند. در حالی که اصلا به این راحتیها نیست.
مسئول پیشین کانونهای ادبی سازمان فرهنگی هنری شهرداری درباره برنامههای خود برای حضور در اداره ارشاد شهرستان تهران گفت: در حال حاضر قصد دارم کانونهای ادبی را در تمام شهرستانهای تهران راهاندازی یا فعال کنم. شهرستان تهران فعلا 40 کانون ادبی دارد. طرحی برای جذب دارم. برای تقویت کانونها هم برنامهای در نظر دارم. از طرفی مشغول مسافرت و سرکشی به شهرستانهای تهران هستم و از نزدیک با مدیران کانونها صحبت میکنم. درباره جذب و چگونگی جذب اعضا هم با مدیران گفتگو میکنم. برخی از من میپرسند از کجا نیرو جذب کنیم؟ میگویم از دانشگاهها و مراکز فرهنگی. جلسات یک کانون ادبی نباید اینگونه باشند که صرفا چند نفر بیایند و شعری بخوانند و بروند. مسئولان کانونها باید اعضا را آموزش داده و هرکسی را برای شعر یا داستانخوانی به پشت تریبون دعوت نکنند. به یاری خدا برنامهام این است که در پذیرش و جذب اعضا نظارت بیشتری باشد و کلاسهای مفیدی در کانونها برگزار شود.