به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، فیلم سینمایی "ژن خوک" ساخته سعید سهیلی جزو هفت فیلم منتخب برای اکران نوروزی سال 98 بود، اما نتوانست از این فرصت برای داشتن گیشهای مناسب استفاده کند.
یکی از نخستین دلایل فروش این اثر را بدون شک باید در پخش کننده اثر دانست. پخش کننده ژن خوک پیش از این هم نشان داده که در ورشکست کردن آثار سینمایی را در کارنامه داشته است. این پخش کننده سال پیش فیلم قرارمون پارک شهر را در دست داشت که آن هم کم فروشترین فیلم سال گذشته شد.
مشکلات پخش و چند وجهی شدن و محدودیتهای موجود در حوزه پخش فیلم باعث شده تا به جز چند موسسه مشخص سایر شرکتهای پخش آثار سینمایی توان مقابله با آنها را نداشته باشند. ژن خوک با توجه به حضور بازیگرانی شناخته شده در بهترین زمان اکران سینما به فروشی نازل دست پیدا کرد.
این فیلم هم اکنون با فروشی معادل 2،937،705،000 تومان با وجود داشتن زمینهای کمدی در میان هشت فیلم اکران شده تا این تاریخ از بهار سال 98 رتبه ششم را در اختیار داشته و نسبت به سه فیلم نخست جدول اکران یک هشتم فروش داشته است.
حال باید دید این ورشکستی برای فیلم سهیلی تا چه حد به سیستم پخش و ضعف اکران و تا چه حد به کیفیت اثر بستگی داشته است. اثری که به اذعان اکثر تماشاگران درامی خسته کننده و سردرگم میان کمدی و سینمای اجتماعی است.
ژن خوک سهیلی تکلیفش با مخاطب مشخص نیست. گاهاً در برخی از لحظات فیلم، کمدی تا سر حد خود پیش رفته و مخاطب را به خنده وادار میکند، اما به اذعان خود کارگردان این اثر کمدی نیست و روایتی مشخص در سینمای اجتماعی را دنبال میکند.
در بخش سینمای اجتماعی فیلم ژن خوک، مخاطبان با شعارزدگی و دیالوگهای سطحی برای رساندن مفهوم اثر روبرو میشوند. دیالوگهایی که به محض شکل گرفتن توسط ابعاد کمدی فیلم نابود میشوند.
سهیلی در این فیلم سعی داشته به نحوی از عنصر سینما برای بیان دیدگاههای اجتماعی اش و مشکلات روز استفاده کند، اما این بیانگری تنها به کلامی ختم میشود که بازیگر بدون داشتن پیشینه درست آنها را بیان میکند. شخصیت پردازیهای صورت گرفته در این فیلم تماماً تیپ بوده و به هیچ عنوان به کاراکتر یا شخصیت پردازی نزدیک نمیشوند.
بازیگران فیلم ژن خوک بنا به فیلمنامه ضعیفی که در دست دارند پا را فراتر از تواناییهای شخصی خود نگذاشته و نمیتوانند کاراکترهایی باورپذیر را به مخاطب ارائه کنند. مخاطب هم در این میان منتظر روی دادن اتفاقی جذاب در اثر است، اتفاقی که تا پایان صبر زیادی می طلبد، اما نهایتاً روی نمیدهد.
با توجه به فروش بالای فیلمی اجتماعی همچون متری شیش و نیم در گیشه نوروز باید دید سهیلی چرا و چگونه ایدهای تازه را از دست داده است. این کارگردان دست روی موضوعات مهمی گذاشته، اما به نوعی خواسته با ظاهری کمدی این اتفاقات را زیرکانه بیان کند.
اما تا چه حد روایت فیلم ژن خوک زیرکانه است؟. متاسفانه سینمای امروز و در نوع خود فیلم ژن خوک به فرمی از کمدی اجتماعی میپردازد که تحلیل و پژوهش درستی از آن ارائه نشده است. شاید سهیلی اگر از همان ابتدا سراغ ژانر مورد علاقه اش یعنی کمدی و ساخت فیلمی، چون گشت ارشاد میرفت موفقیت بیشتری را هم در گیشه و هم در کیفیت به دست میآورد.
باید دید سعید سهیلی که حالا سال 98 را با اثری شکست خورده آغاز کرده باز هم میخواهد از درگاه کمدی به اتفاقات اجتماعی نقب بزند یا به مسیر سابق خود بازگشته و به ساختن آثار کمدی بفروش رجوع میکند.