عقل سالم در بدن سالم

به وسیلۀ ورزش سالم و مفید انسان می تواند هم عقل خود را سالم تر کند که گفته اند «العقل السلیم فی البدن السلیم» و هم جسم وبدن خود را نیرومند کند، لذا اهمیت ورزش و اثر آن در ایجاد شناخت خدا و عبادت و بندگی به خوبی معلوم می شود، انسان ورزشکار به وسیلۀ عقل سالم و بدن نیرومند خود بهتر می تواند خداوند متعال را بشناسد و از لحاظ کمیت و کیفیت به ...

عقل سالم در بدن سالم

به وسیلۀ ورزش سالم و مفید انسان می تواند هم عقل خود را سالم تر کند که گفته اند «العقل السلیم فی البدن السلیم» و هم جسم وبدن خود را نیرومند کند، لذا اهمیت ورزش و اثر آن در ایجاد شناخت خدا و عبادت و بندگی به خوبی معلوم می شود، انسان ورزشکار به وسیلۀ عقل سالم و بدن نیرومند خود بهتر می تواند خداوند متعال را بشناسد و از لحاظ کمیت و کیفیت به مراتب بیش از یک انسان ضعیف می تواند عبادت و بندگی خدا را بجای آورد.

توصیه و دیدگاه مراجع وعلمای دین پیرامون ورزش:

1- امام خمینی:

حضرت امام خمینی بارها در صحبت ها و سفارشات شان به این امر ابراز علاقه نموده و به آن تأکید فرمودند و خودشان نیز همواره در برنامه زندگی شان آن را پیاده می کردند. ایشان در دیدار با گروهی از ورزشکاران فرمودند: «من ورزشکار نیستم ولی ورزشکاران را دوشت دارم». این دوست داشتن از ناحیه یک رهبر بزرگ و کم نظیر دینی، مربوط به میل شخصی نبوده، بلکه حاکی از نظر اسلام در مورد ورزش و ورزشکار بوده و تأییدی است بر پسندیده بودن ورزش از نظر اسلام. ولی این که فرمودند، «من ورزشکار نیستم» بدین معناست که ورزشکار حرفه ای و رسمی نیستم، زیرا همه می دانند ایشان تا سن 88 سالگی همه روزه مقادیر زیادی پیاده روی می کرده و این سیره را تا روز قبل از انتقال به بیمارستان و واقع شدن تحت عمل جراحی (که رحلت ایشان منجرشد) ادامه دادند. در جای دیگر وقتی حضرت امام پیرامون ورزش و توصیه نکات اخلاقی به ورزشکاران فرمودند: عقل سالم در بدن سالم است. ورزش همان طوری که بدن را تربیت و سالم می کند عقل را هم سالم می کند و اگر عقل سالم باشد تهذیب نفس هم به دنبال او باید باشد شما ورزشکاران همان طوری که ورزش می کنید و اعصاب خودتان را قوی می کنید وانشاءالله برای آینده مملکت مفید خواهد بود لازم است که همه ابعاد روحی خودتان را تحت تربیت ورزشی قرار بدهید. امام علی (علیه السلام) که در هر جا می رویم اسم او هست، پیش فقها می رویم فقه علی، پیش زاهد می رویم، زهد علی، پیش صوفی ها وقتی می رویم آن ها هم می گویند تصوّف علی، پیش «ورزشکاران» هم که می رویم ان ها هم می گویند علی و با اسم علی شروع می کنند. علی (علیه السلام) همه چیز است، یعنی در همه ابعاد انسانیت درجه یک است و لهذا هر طایفه ای خود را به او نزدیک می کنند. ورزشکاران همان طور که قدرت بدنی برای خودتان تحصیل می کنید (و ماشاء الله با بازوهای سِتبر اینجا الان نشسته اید و من هم خیلی خوشم می آید) همانطور به علی (علیه السلام) اقتدا کنید.[1]ایشان در سخنرانی دیگری که در جمع ورزشکاران داشتند فرمودند: «من وقتی شما جوان ها را می بینم ماشاء الله جوان های برومند و پهلوان خیلی خوشم می آید و افتخار می کنم به این که این جوان ها علاوه بر برومندی بدنی، توجه به اسلام و دیانت دارند و همانطوریکه ورزش کردند برای تقویت بدن إن شاءالله، ورزش برای تقویت روح هم کرده اند و می کنند وقتی این دوتا با هم باشند (قوه جسمانی و قوه روحی) این ارزشی خیلی پیدا می کنند؛ قوۀ جسمانی برای خدمت و قوۀ روحانی برای هدایت، با قوۀروحانی انسان هدایت کند خودش را، و با قوۀ جسمانی خدمت کند این دوتا قوه که با هم مجتمع شد یک انسان -به تمام معنا- می شود».[2]

2- مقام معظم رهبری:

«. . . . من ورزش را برای عموم لازم می دانم. من ورزش را برای جوانان لازم می دانم، برای غیر جوانان (میان سالان و پیر مردان و پیر زنان) هم واجب می دانم. اگر ورزش برای جوانان لازم است برای ماها هم واجب است. . . بنا بر این، من برای عموم مردم از زن ومرد، ورزش مناسب با خودشان را لازم می دانم. . . »[3]

3- آیت الله العظمی سیستانی:

غرض از خلقت انسان شناخت و پرستش خداوند معال است، چنانچه فرموده: «ماخلقت الجن والانس الا لیعبدون»[4]البته خداوند نیازی به عبادت وبندگی ما ندارد زیرا احتیاج و نیاز از صفات مخلوق است و خالق غنی بالذات و قادر مطلق می باشد. چنانچه امیرالمومنین [علیه السلام] فرمود: «خلق الخلق غنیاً عن طاعتهم و آمناً من معصیتهم لأنه لاتنفعه طاعۀمن أطاعه و لا تضرّه معصیۀمن عصاه» لذا عبادت وشناخت به عنوان ایجاد رابطه محکم و استوار بین انسان و آفرید گار خود مورد اهمیت قرار گرفته زیرا سعادت افراد بشر در دنیا و آخرت بستگی به این رابطه دارد و عبادت وپرستش این ارتباط را تضمین می کند و انسان را آماده می سازد که از دستورات و احکام الهی اطاعت و فرمانبرداری کند و هر اندازه که عقل و خرد و جسم و نیروی انسان سالم تر و قوی تر باشد شناخت و معرفت او نسبت به عظمت خالق و در نتیجه عبادت و فرمانبرداری او بیشتر و بهتر خواهد شد و چون به وسیلۀ ورزش سالم و مفید انسان می تواند هم عقل خود را سالم تر کند که گفته اند «العقل السلیم فی البدن السلیم» و هم جسم و بدن خود را نیرومند کند، لذا اهمیت ورزش و اثر آن در ایجاد شناخت خدا و عبادت و بندگی به خوبی معلوم می شود، انسان ورزشکار بوسیلۀعقل سالم و بدن نیرومند خود بهتر می تواند خداوند متعال را بشناسد و از لحاظ کمیت و کیفیت به مراتب بیش از یک انسان ضعیف می تواند عبادت و بندگی خدا را بجای آورد.[5]

4- آیت الله العظمی مکارم شیرازی:

ورزش در عصر و زمان ما برای همگان مخصوصا برای جوانان عزیز امر لازمی است و شایسته است روی آن وقت گذاشته شود و سر مایه گذاری گردد و همۀ افراد مقید باشند که در روز مقداری ورزش کنند که عقل سالم در بدن سالم است.

5- آیت الله العظمی صافی گلپایگانی:

ایشان در پاسخ به پرسشی که در مورد ورزش و شرکت در کلاس های ورزشی شده بود فرمودند: البته می دانید که در تعلیمات عالیه اسلام هیچ گونه مخالفتی با ورزش که ارتباط تنگاتنگی با سلامتی جسم انسان دارد وجود ندارد و در حد لازم مثل سائر برنامه های مورد نیاز جسم و روح باید انجام شود، نیاز به ورزش مثل نیاز به غذا و سایر نیازهای جسمی در وجود هر انسان بلکه هر جنبنده ای هست باید به این نیاز توجه شود. راه پیمایی، کشتی و وزنه برداری و همه برای بدن مثل غذا لازم است و اگر به این کارها عنوان بازی می دهند به معنای کلمه بازی نیستند، ورزش کار مفید، معقول، مشروع و لازم و در بعضی موارد واجب است. اما بر آوردن تمام این نیازهای جسمی باید به مقدار رفع نیاز و در حد اعتدال و میانه روی باشند عینا مثل صرف غذاست که هم پر خوری و رعایت نکردن بهداشت غذا موجب فساد جسم و خروج از صحت می شود و هم امساک مطلق از خوردن غذا به بدن آسیب کلی می رساند. دین اسلام دین عدل و وسط و مراعات اعتدال در همه امور است که در اینجا اگر بخواهیم شواهدی از قرآن مجید بیان کنیم کلام طولانی می شود مثل دستور «کُلوا وَ اشربوا و لا تُسرفوا» در همه بر نامه ها و اعمال غرایز اجرا می شود و رفع هر نیازی باید در حد اعتدال و در صورتی باشد که با رفع سایر نیازها هماهنگ باشد و چنان نشود که افراط در یک مورد اگر چه به نظر خود آن موضوع مضر نباشد اما نسبت به موارد دیگر زیان بخش باشد و الامثل کسی می شود که یک عضو نداشته باشد و از سوی دیگر این را هم می دانیم که انسان همه اش جسم نیست و در پوست و گوشت و استخوان خلاصه نمی شود و تن آدمی شریف است به جان آدمیت. انسان دارای جنبۀ برتر دیگر است، نیازهای روحی و اخلاقی مهم دارد، باید خود را از صفات زشت، پاکیز نگه دارد و اخلاق نا پسند نداشته باشد و با اخلاق عالی انسانی و رشد عقلانی آراسته باشد، با ایمان به خدا و عالم غیب و حقیقی که انبیا و و خصوصا تعلیماتی که پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) فرموده اند خود را در مسیر کمالات انسانی که محبوب فطرت پاک هر بشر است قرار دهد و حیات زندگی را با معنی و برای نیل به قرب خدا بشناسد و بداند که زندگی پوچ و باطل نیست و همین بدن و خوردن وپوشیدن وورزش کردن و حرکات جسمانی نیست.

خوردن برای زیستن وذکر گفتن است

جانا، نه آنکه زیستن از بهر خوردن است

برنامه های پاسداری از سلامت جسم باید چنان باشد که به سلامت روح و قلب و اخلاق انسان ضرر و زیانی نرساند و خلاصه روح وحقیقت انسان و اخلاق اصل است و جسم و کارهای جسمانی همه فرع است، الته فرعی که پرورش آن برای به ثمر رسیدن اصل لازم است. از سوی دیگر یک پایه مهم دعوت اسلام، دعوت به ارزش های انسانی است، اسلام انسان را بهترین و لایق ترین مخلوقات می داند و دعوتش به راین اصل است که انسان، انسان است و دام و سایر ذوات حیات نیست، گرایش بی ضابطه او به صفات حیوانی تنزّل و سقوط است، غرق شدن او در شهوات که نمونه های همین مظاهر شهوت انگیز، اختلاط زن ومرد است که هویت انسانی او را به هویت حیوانی تنزّل می دهد. انسان که خود را شناخته باشد، از مظاهر شهوت انگیز که مناظر حیوانی است پرهیز می کند، ما مسلمان ها در این عصر چنان پیش آمده که دیگران در صنعت و علوم مادی من های اخلاق وانسانیت از ما جلو تر باشند، به حمد الله در اخلاق بهترین برنامه ها و تعلیمات را در اختیار داریم که در هیچ مکتب و مدرسه نظیر آن نیست، البته بشر به مدنیت صنعتی نیازمند است و ما باید در آن هم خود کفا و بی نیاز از دیگران باشیم ولی اگر با مدنیت دینی و معنوی و اخلاقی توأم نباشد، نه تنها فقط مفید نیست که مضر است.[6] با توجه به آیات و روایات و مطالبی دیگری که از علما و اندیشمندان دینی اورده شد و همچنین دستور عقل و خرد بشری بر حفظ سلامتی جایگاه ورزش از منظر دین تا حدودی روشن شد. اماباید توجه داشت که ورزش همچون علم، ثروت، مقام، قدرت و. . . دوسویه است که هم می تواند باعث رشد و بالندگی و تقویت روحی و جسمی گردد و برای پیشرفت وتعالی انسانیت کمک کند و هم می شود باعث معصیت و گناه و آلودگی انسان بشود که در این صورت جز اتلاف وقت، افساد روح، ضایع کردن عمر و وزر و وبال دیگران نخواهد بود. اگر نیم نگاهی به برخی آثار و فوائد ورزش بیاندازیم اهمیت و ضرورت آن در زندگی انسان روشن تر خواهد شد.

پی نوشت ها


[1] صحیفه نور، ج 7 ص 261-

[2] همان، ص 541-

[3] هاشمی نوربخش، حسن، ورزش از دیدگاه اسلام، ص 230.

[4] ذاریات/56-

[5] ورزش از دیدگاه اسلام، ص 230.

[6] ورزش در اسلام، ص 235 و 234-

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان