به گزارش ایسنا، مراسم رونمایی از دو کتاب تازه منتشرشده شهید مرتضی مطهری با عنوانهای «شناخت از نظر قرآن» و «مقدمهای بر حکومت اسلامی» عصر روز دوشنبه 18 اردیبهشتماه در سرای اهل قلم سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با حضور علی مطهری، صادق زیباکلام و حجتالاسلام ناصر نقویان برگزار شد.
در ابتدای این مراسم علی مطهری با تشکر از مسئولان برپایی سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و برگزاری این جلسه رونمایی به توضیحاتی درباره این دو کتاب پرداخت و گفت: کتاب «مقدمهای بر حکومت اسلامی» مربوط به زمانی است که تفکرات انقلابی در سالهای 56 و 57 اوج گرفته بود و نیاز بود تا مشخصات حکومت اسلامی و مولفههایش مشخص شود. همچنین کتاب «شناخت از نظر قرآن» مربوط به همین دوره است که در این کتاب راجع به انواع شناخت و محدودههای آن بحث شده است. این کتاب شامل هشت درس است. در این کتاب شهید مطهری آرا و عقاید خود را که به شدت با نگاه التقاطی مارکسیستها به اسلام مخالف بود مطرح میکند. خطری که آن زمان جوانان و انقلابیون را تهدید میکرد و ایشان در این کتاب به خوبی این خطرات را توضیح داده است.
در ادامه مراسم صادق زیباکلام که برای نقد کتاب «مقدمهای بر حکومت اسلامی» به این مراسم آمده بود، در بخشی از سخنانش گفت: از ته دل افتخار میکنم که از من دعوت شده به این مراسم بیایم. من دین بزرگی به مرحوم مطهری دارم. آمدهام اعتراف کنم در دوران جوانی و جاهلیت به شدت منتقد ایشان بودم. در آن زمان شریعتی و سازمان مجاهدین خلق رادیکال عمل میکردند و آقای مطهری در حاشیه بود. ولی گذر زمان اتفاقا به من نشان داد که کار ایشان خیلی خیلی درستتر از آنها بود و متاسفانه الان ایشان نیستند که پوزش بخواهم.
زیباکلام با بیان اینکه من در آن دوران نگاهم به آقای مطهری منفی بود چون او را خیلی انقلابی و جزو نحله «مرگ بر آمریکا» نمیدانستم، افزود: یکی دیگر از گناهان ایشان این بود که ثروتمند بود و خانهای که الان هم وجود دارد در حال حاضر چند میلیارد قیمت دارد و این مساله با شور سالهای 57 و 58 ما نمیخواند. اما امروز خوشحال هستم که به این مراسم دعوت شدهام تا بتوانیم به حول و قوه الهی به هر بدبختیای هم که شده آقای روحانی را دوباره از صندوقهای رای بیرون بیاوریم.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران اظهار کرد: آن زمان آقای مطهری در حاشیه قرار گرفته بود؛ چون به اندازه برخی رادیکال نبود. در عین حال علی مطهری فرزند ایشان نکتهای گفتند که دلم نمیآید از کنار آن بگذرم و آن این است که آقای علی مطهری گفتند مرحوم مطهری سال 31 به این دلیل از قم به تهران مهاجرت کردند چون محیط تهران از قم آرامتر و کمجنجالتر بود. معتقدم مرحوم مطهری در قم با همان مشکلی مواجه شدند که روحانیون دیگر با آن مواجه شدند. این روحانیون نمیخواستند صرفاً به دروس حوزوی بپردازند. چون افرادی مثل مرحوم مطهری به مسائل سیاسی و اجتماعی علاقه داشتند و فضای دهه 30 قم فضایی نبود که آنها بتوانند وارد فضای سیاسی و اجتماعی بشوند.
او در ادامه افزود: دلیل آن هم این است که در آن زمان آیتالله بروجردی سبک و سیاقی را در قم حاکم کرده بودند که به مساله جدا کردن دین از سیاست مربوط میشد و تا زمانی هم که ایشان در قید حیات بود قم هیچگاه به مرجع سیاسی تبدیل نشد؛ چون ایشان اعتقادی به امتزاج دین از سیاست نداشت.
زیباکلام با اشاره به تاریخ تشیع و نوع رویکردهای سیاسی و مذهبی علمای آن بیان کرد: اساسا بعد از آغاز غیبت کبری و از 1100 سال پیش شیوه علمای تشیع دوری از سیاست بوده و هیچ کدام از علما ادعای حکومت نکردهاند. در دوران آنها به معنای واقعی کلمه دین و سیاست از هم جدا بود. حتی در دوران مشروطه هم که دین و سیاست کمی به هم نزدیک شدند هیچکدام از علما ادعای تشکیل حکومت نداشتند. بنابراین این سبک و سیاق ادامه داشت و خود مرحوم امام خمینی (ره) هم تا زمانی که آیتالله بروجردی بود وارد سیاست نشدند و اولین موضعگیریهای سیاسی امام (ره) بعد از فوت آیتالله بروجردی بود.
او ادامه داد: ویژگی دومی که باید به آن اشاره کنم که درباره مرحوم مطهری مغفول مانده تمایل مبارزین در دهه 50 به تفکرات مارکسیستی بود. در آن زمان بخش عمدهای از ادبیات رادیکالهای انقلابی همان ادبیات مارکسیستی است که البته شدت و ضعف دارد. این مساله درباره شریعتی و نهضت آزادی هم وجود دارد. اما دو نفر از شخصیتهای مبارز و سیاسی و متدین ما در آن دوران به هیچوجه تحت تاثیر مارکسیستها قرار نگرفتند یکی بازرگان و دومی مرحوم مطهری که همین امر سبب شد مرحوم مطهری خیلی مورد بیمهری انقلابیون قرار بگیرد؛ چون او واقعا مخالف این بود که تفکرات مارکسیستی وارد گفتمان اسلامگرا بشود. او حتی به همین دلیل هم در حسینیه ارشاد با شریعتی به اختلاف رسید.
این استاد دانشگاه افزود: در آن زمان همه سرمست ادبیات شریعتی بودند و در نهایت مطهری از حسینیه ارشاد به حاشیه رفت. من معتقدم مرحوم مطهری قربانی مقاومت گفتمان اسلامی در مقابل مارکسیسم شد. او راضی نبود و دوست نداشت گفتمان و ادبیات نگاه مارکسیستی در اقتصاد و فرهنگ مورد استفاده گفتمان اسلامگراها قرار بگیرد. البته او موافق نشر افکار مارکسیستها بود اما اعتقادی به آنها نداشت. او در مقابل نگاه فلسفی و جهانبینی مارکسیسم ایستاد. همچنین در مقابل نگاه کاربردی مارکسیستها مثل غربستیزی و آمریکاستیزی که متاسفانه هنوز برای ما به یادگار مانده است، ایستاد و ما امروز نگاه درست مرحوم مطهری را بهتر در جامعه درک میکنیم؛ چون امروز میبینیم مارکسیست شدن سازمان مجاهدین چه بلایی سر انقلاب اسلامی و مبارزان مسلمان آورد و نظام جمهوری اسلامی بعد از انقلاب چه بهای سنگینی را پرداخت.
زیباکلام اظهار کرد: مرحوم مطهری به آزادی اندیشه و تفکر اعتقاد جدی داشت و این را ما از خلال کتابها و آثارش میتوانیم بفهمیم. از خلال کتابهایش از جمله همین کتاب «مقدمهای بر حکومت اسلامی» و همچنین نزدیکترین رفقای او یعنی مهندس بازرگان هم این موضوع را میتوان فهمید. مرحوم مطهری اگر زنده میماند یقینا به سرنوشت بازرگان دچار میشد.
او همچنین به تفاوت نگاه شهید مطهری به تشکیل حکومت اسلامی و حکومت از نگاه لیبرال دموکراسی پرداخت و گفت: مرحوم مطهری در این کتاب مطرح میکند و میگوید آیا حکومت غیر از درست کردن اقتصاد و امنیت جامعه وظیفه دیگری دارد یا نه. نگاه اسلامی میگوید علاوه بر امنیت و اقتصاد که وظیفه حکومت است، او وظیفه هدایت جامعه را هم دارد و وظیفه ارتقای کرامت و اخلاق انسانی را هم دارد که این مساله در حکومت لیبرال دموکراسی وجود ندارد و این تفاوت اساسی این دو نگاه به حکومت است. تفاوت دیگر هم اینکه حکومتهای لیبرال دموکراسی مشروعیت حکومت را از طریق صندوقهای رای به دست میآورند.