ماهان شبکه ایرانیان

دموی بازی Resident Evil ۷: Biohazard منتشر شد

شاید باورش سخت باشد اما بیشتر از ۱۰ سال از انتشار اولین قسمت بازی دد رایزینگ می گذرد؛ ممکن است با عنوان خاطره انگیز و منحصر به فردی طرف نباشیم، اما کمتر کسی تصور می کرد سه دنباله متفاوت از این بازی روانه بازار شود.

دموی بازی Resident Evil 7: Biohazard منتشر شد

شاید باورش سخت باشد اما بیشتر از 10 سال از انتشار اولین قسمت بازی دد رایزینگ می گذرد؛ ممکن است با عنوان خاطره انگیز و منحصر به فردی طرف نباشیم، اما کمتر کسی تصور می کرد سه دنباله متفاوت از این بازی روانه بازار شود.

دد رایزینگ اوایل سال 2006 میلادی توسط «کیجی اینفونه» مشهور که به نوعی پدر عناوین بزرگی مانند «مگامن» و «اونیموشا» محسوب می شود خلق شد تا به عنوان یکی از معدود تجربیات انحصاری مایکروسافت در آن سال ها فقط برای کنسول اکس باکس 360 عرضه گردد.

اینفونه که با اتکا بر رزیدنت اویل در ساخت روایات دنیای زامبی ها دستی بر آتش داشته، دد رایزینگ را با درونمایه ای طنز آلود، سبک و سیاقی متفاوت و گیم پلی منحصر به فرد ارائه کرد.

همانطوری که همواره سطح انتظارات از عناوین کپکام بالا است، نظر اغلب کارشناسان و مردم نسبت به این بازی مساعد بود و توانست به یکی از موفق ترین انحصاری های اکس باکس 360 تبدیل شود.

اما مهم ترین المانی که در درجه نخست دد رایزینگ را به تجربه ای لذت بخش و خاص تبدیل می کرد، سیستم محدودیت زمانی 72 ساعته آن بود.

در واقع مود اصلی این بازی تنها 72 ساعت فرصت در دنیای واقعی را در اختیار گیمر قرار می داد تا تمام ماموریت ها و موارد کارآگاهی و زامبی کشی را پیش برده و به اتمام برساند؛ هر لحظه ای که در زندگی به هدر می رفت، بازیکن را هم یک قدم به سمت شکست پیش می برد.

اما دیگر فاکتورهایی که به دیده شدن و جذب مخاطب دد رایزینگ کمک کرد، طیف گسترده سلاح های متفاوت و روش های متنوعی بود که به گیمر اجازه می داد به هر طریقی که دوست دارد زامبی ها را سلاخی نماید.

حدود 4 سال بعد مایکروسافت نتوانست انحصار این بازی را حفظ کند و قسمت دوم دستاورد اینفونه برای هر سه پلتفرم اکس باکس 360، پلی استیشن 3 و پی سی منتشر شد.

این نسخه با وجود اینکه نتوانست به اندازه اولین قسمت موفق باشد و نظر منتقدان را کمتر از قبل به خودش جلب کرد، به فروش نسبتاً مناسبی دست یافت و بعد از حدود یک سال از تاریخ انتشار به رتبه چهاردهم پرفروش ترین عناوین استودیو کپکام نایل آمد.

دد رایزینگ 2 ضمن حفظ اغلب المان ها و فاکتورهای خاص قسمت اول، داستان شخصیتی کاملاً متفاوت و جدید را حدود 5 سال بعد از وقایع ویلامت روایت می کرد و به دنبال آن چندین افزونه و DLC در اختیار بازیکنان قرار گرفتند تا تجربه ای تلفیقی و نسبتاً جذاب خلق شود.

بعد از تجربه دو نسخه از دد رایزینگ، کیجی اینفونه در مصاحبه ای اعلام کرد «صنعت گیمینگ ایجاب می کند تا منتظر دریافت بازخوردها و آمار فروش قسمت دوم این بازی بمانیم تا بعد تصمیم گرفته شود که آیا دنباله ای در کار خواهد بود یا خیر.»

از اینجا بود که زمزمه های تزلزل زامبی کشی متفاوت کپکام به گوش رسید و بعد از مدتی خبردار شدیم که با وجود سرمایه گذاری مجدد مایکروسافت روی این عنوان، اینفونه از تیم توسعه دهنده دد رایزینگ کنار کشیده است.

ردموندی ها طی قراردادی دد رایزینگ 3 را به یکی از نخستین انحصاری های کنسول نسل هشتمی اکس باکس وان تبدیل کردند، اما عدم حضور خالق خوش نام این بازی نکته مهمی بود که دل هر هوادار و کارشناسی را خالی می کرد.

این بازی هم داستانی متفاوت و حدود 10 سال بعد از وقایع قسمت قبلی را دنبال می کرد، اما فاکتورهایی تکراری و نه چندان خلاقانه ای ارائه می نمود که به نوعی تنها نقطه قوتش را محصور به حالت Co-Op در مودهای مختلف کرد.

از دد رایزینگ 3 به عنوان یکی از ضعیف ترین عناوین لانچ یک کنسول یاد می شود؛ گستره اسلحه و تجهیزات کشتار و سلاخی زامبی ها بیشتر از همیشه بود، اما کیفیت و کمیت بازی در کمترین حالتی بود که بازیکنان پیش از این تجربه کرده بودند.

اما حالا نوبت به چهارمین دد رایزینگ رسیده؛ کپکام در غیاب اینفونه دوباره به سراغ فرانک وست نام آشنا و دوست داشتنی رفته و روایت بازی را هم به شهر سنتی ویلامت باز گردانده است.

این اتفاق طوری افتاد که در مرحله نخست شاید انحصاری جدید اکس باکس وان را با نسخه ریمستر یا ریبوتی از اولین دد رایزینگ اشتباه بگیرید؛ ولی اهالی ساکن کانادای کمپانی ژاپنی ماجراهای یک سال بعد از آشوب قسمت قبلی را در نگاهی متفاوت دنبال کرده اند.

همانطور که می دانید دد رایزینگ هرگز به خاطر داستانش شهرت نداشته و کشتن هزاران و یا شاید میلیون ها زامبی با صدها روش خلاقانه و بهره مندی از سلاح های نامحدود، بهترین تعریفی است که می توان به آن نسبت داد.

اما در هر صورت اگر بخواهیم نگاه اجمالی به روایت تازه فرانک وست، خبرنگار طنازی که به قهرمان شهر ویلامت تبدیل شده بیاندازیم، می توان گفت با سطحی ترین و کلیشه ای ترین تجربه تاریخ این فرنچایز طرف هستیم.

در حالی که حدود 15 سال قبل ماجراهای فروشگاه معروف شهر ویلامت به خوبی و خوشی و قهرمان بازی های فرانک به اتمام رسیده، مشخص می شود دولت مشغول انجام آزمایشات گسترده و خطرناکی روی باقی مانده های زامبی ها است.

همین موضوع سبب می شود اوضاع از کنترل خارج شده و دوباره آشوب و قیامی برپا شود؛ در این بین فرانک که به خاطر سرک کشیدن در امور دولتی به دروغ به تروریسم متهم شده، به کمک دوستانش دوباره بر می خیزد تا شهر ویلامت را مجدداً از دست زامبی های بی شمار نجات دهد.

اگر از داستان سرایی سطحی و ضعیف دد رایزینگ 4 گذر کنیم، به اصلی ترین فاکتور نمادین و محبوب این عنوان یعنی گیم پلی سریع، کشتار بی وقفه و در اختیار داشتن تعداد نامحدودی از اسلحه و تجهیزات می رسیم.

خوشبختانه دد رایزینگ 4 در این زمینه کم نگذاشته و کافی است نگاهی به گوشه و کنار هر محدوده و فروشگاه و منطقه قابل بازی شهر تقریباً جهان-باز ویلامت بیاندازید تا با مجموعه منحصر به فردی از وسایل نظامی سرد و گرم روبرو شوید.

این مسئله هم زمانی خوشایندتر می شود که یکی از طرح های توسعه سلاح (بلوپرینت) را پیدا کرده و می توانید یکی دو وسیله مختلف را با یکدیگر تلفیق نموده و گجتی کشنده و هیجان انگیز در اختیار داشته باشید.

به علاوه اینکه انواع و اقسام لباس ها و پوشیدنی های مختلف در جای جای بازی قابل تهیه یا خریدن است و با چاشنی خلاقیت می توان صدها تیپ مختلف را برای فرانک وست تداعی و طراحی کرد.

ناگفته نماند که لباس مخصوص Exo هم که گاهی اوقات در مناطق خاصی پیدا می شود یا بعضاً می توانید در مراحل بالاتر آن را از دست فروشان (!) خریداری کنید، یکی از المان های هیجان انگیزی است که برای دقایقی حس ترمیناتور گونه ای به گیمر القا کرده و آدرنالین خونتان را بالا می برد.

با همه این تفاسیر به راحتی می توان گفت تمام این فاکتورهای لذت بخش و مفرح، تحت تاثیر گیم پلی یکنواخت، تکراری و پر از باگ دد رایزینگ 4 قرار دارد.

نکته جالب توجه اینجاست که این بازی در روزهای نخست انتشار روی کنسول اکس باکس وان نزدیک به 12 گیگابایت آپدیت رفع باگ و تکمیل فرآیند توسعه دریافت کرده است.

اما با این وجود عملاً با یکی از پر باگ ترین و ضعیت ترین تجربیات گیم پلی در نسل هشتم طرف هستیم و وضعیت به قدری اسفبار است که گاهی اوقات صرفاً فقط به اتمام بازی و خروج از آن فکر خواهید کرد.

از طرفی روند کشتار زامبی ها و پیشبرد گیم پلی به قدری ساده و پیش پا افتاده است که در میان هیاهوی ویلامت می توان فقط به نوآوری های اسلحه ها و تجهیزات دل خوش کرد.

اگر بخواهیم کمی دیگر هم از کم و کاستی های چهارمین دد رایزینگ نسبت به قسمت های قبلی سخن بگویم، یقیناً مستحضر هستید که بعد از حذف المان چالش برانگیز محدودیت زمانی پیشبرد داستان، حالت Co-Op هم از این بازی جدا شده و تجربه ای کاملاً خطی و یکنواخت در اختیار خواهید داشت.

حتی باس فایت های درگیر کننده و بعضاً خنده دار قسمت های قبلی به روتینی معمولی و البته بسیار آسان تبدیل شده که واقعاً هیچ چالش سختی را در مقابلتان قرار نمی دهد.

در این بین تنها امید بازیکن مکانیزم تحقیقاتی و خبرنگار مانند فرانک وست و شمایل و رویکردهای طنز پردازانه و خنده دار کاراکتر اصلی بازی است که احتمال دارد برای دقایقی لبخند را بر لبانتان بنشاند؛ اما یقیناً این کافی نیست و رغبت لازم برای لذت بردن تمام و کمال از دد رایزینگ 4 را ایجاد نمی کند.

در مجموع می توان گفت جدیدترین دستاورد کپکام با همکاری مایکروسافت به گونه ای است که نگاه مخاطب را به دیگر عنوان همین کمپانی ژاپنی یعنی رزیدنت اویل 7 جلب می نماید.

دد رایزینگ 4 مخلوطی آشفته و نه چندان دلچسب از برخی از المان های سه نسخه قبلی است که گویا بدون فکر و کاملاً قابل پیش بینی جمع آوری گردیده و هیچ ایده تازه و نوینی برای ارائه کردن ندارد.

اگر بازی کردن بدون هدف و صرف تفریح و سلاخی کردن زامبی های کندذهن، برای مدتی کوتاه و به صورت یکنواخت هیجان انگیز به نظر می رسد، دد رایزینگ 4 بهترین گزینه ای است که در حال حاضر پیدا خواهید کرد.

اما اگر می خواهید تجربه ای جدید و هیجان انگیز با چاشنی ترس و فضای وهم آلود در اختیار داشته باشید، توصیه می شود از این بازی صرف نظر کرده و برنامه های خود را روی هفتمین رزیدنت اویل تنظیم نمایید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان