روابط جمهوری اسلامی ایران با جنبش های مقاومت اسلامی فلسطین (با تأکید بر جنبش جهاد اسلامی)

انقلاب اسلامی ایران در شرایطی ظهور کرد که گفتمانهای حاکم در منطقه غرب آسیا در حمایت از مسئله فلسطین ناکام مانده بودند

١.مقدمه

انقلاب اسلامی ایران در شرایطی ظهور کرد که گفتمانهای حاکم در منطقه غرب آسیا در حمایت از مسئله فلسطین ناکام مانده بودند. ویژگی تمام گفتمانهایی که از سال ١٩٤٨ تا سال ١٩٧٩ در منطقه خاورمیانه ایجادشده بودند، شکاف در جهان اسلام و محرومسازی فلسطین از حمایت بخشی از امت اسلامی بود. زیرا با شکست عربها در جنگ های ١٩٦٧ و ١٩٧٣ و ناتوانی گفتمان ناسیونالیسم، همچنین ناتوانی گفتمان سازش (که از اواخر دهه ١٩٧٠ حاکم شد و در دهه های بعدی هم تداوم یافته بود)، منطقه به دو بلوک متضاد تقسیم شد. امضای قرارداد صلح اسرائیل و مصر، اسرائیل، اردن و سپس ساف و اسرائیل در سالهای ١٩٧٩، ١٩٩٣ و ١٩٩٤، نشانه تقسیم خاورمیانه به دو بخش طرفدار سازش و مقاومت بود. این روند تا سال ٢٠٠٠ که مذاکرات کمپ دیوید ٢ برگزار شد و حتی کنفرانس آناپولیس در سال ٢٠٠٧ تداوم یافت.

برخلاف گفتمانهای انشقاقی مذکور، انقلاب اسلامی در سال ١٩٧٩ رخ داد و به خمودی و انحطاط تمدن اسلامی خاتمه داد و موجب بروز نوعی بیداری و احیاگری اسلامی بر پایه بازگشت به ایدئولوژی و مکتب اسلام شد. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران توانست گفتمان جدیدی را در عرصه داخلی و بین المللی به وجود آورد، به گونه ای که موضوع فلسطین در بین جریانات اسلامگرا اهمیت ویژهای یافت و نگرش به موضوع فلسطین از مناقشه بین اعراب و اسرائیل فراتر رفته، عنصر اسلامیت آن بر سایر عناصر غلبه پیدا کرد. همچنین نحوه مبارزه با رژیم صهیونیستی دستخوش تغییرات اساسی شد. درواقع گفتمان اسلامگرایی ایران، نقش اساسی در ظهور نهضت ها و گرایش های تند و معتدل اسلامی در منطقه خاورمیانه داشته است. این گفتمان جدید به همراه «گفتمان مقاومت » در جهان اسلام و به ویژه منطقه غرب آسیا در عرصه عملیاتی در قالب «جبهه مقاومت » یا «محور مقاومت » تجلی یافت و گروههای مقاومت در قالب جنبش های حماس و جهاد اسلامی وغیره در فلسطین اشغالی شکل گرفت. جنبش جهاد اسلامی که امروزه نقش مهمی در روند مبارزه با رژیم صهیونیستی دارد پیش از دیگر جنبش ها، «آموزههای اسلامی » را با گفتمان «جهاد و مقاومت» درآمیخت و از دیگر گروههای اسلامگرا متمایز شد؛ ازاین رو، جهاد اسلامی ، هم پیمانی و هم سویی با انقلاب اسلامی ایران در راه آزادسازی فلسطین و برپایی حکومت اسلامی در این سرزمین را یک اصل می داند. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بازیگران مهم منطقه ای با جنبش جهاد اسلامی (به عنوان یکی از عناصر مهم جبهه مقاومت) ارتباط نزدیکی دارد و مساعدتها و حمایت های غیرعلنی و علنی آن خصوصا در بعد تسلیحاتی و نظامی همواره مورد بحث دوست و دشمن بوده است، پرسش اساسی این پژوهش آن است که چرا جمهوری اسلامی ایران رابطه با جنبش جهاد اسلامی فلسطین و مساعدت همه جانبه به این جنبش را مورد توجه ویژه قرار داده است؟

بررسی ها نشان می دهد که گفتمان مشترک جمهوری اسلامی ایران و جنبش جهاد اسلامی بر اساس محورهای «اسلامگرایی »، «صهیونیسم ستیزی » و «مقاومت » از جمله دلایل اصلی این روابط و حمایت های ایران از این جنبش است. مقصود از روابط در این پژوهش، رابطه سیاسی و نظامی است و دوره زمانی آن نیز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. همچنین پیامدهای مثبت و منفی این روابط برای طرفین از جمله موضوعات مورد اهتمام ما در این پژوهش است. برای تبیین روابط به سخنان رهبران انقلاب اسلامی ایران و جنبش جهاد اسلامی فلسطین استناد شده است؛ همچنین سخنان مسئولان دولتی، بیانیه ها، مصاحبه ها و مواضع رسمی اعلامی از سوی طرفین مبنای این تحقیق بوده است.

٢. چهارچوب نظری

٢-١- گفتمان

واژه گفتمان[1] از واژه فرانسوی «Discourse» و لاتین «Discursus» به معنی گفتگو، محاوره، گفتار و از واژه «Discurrer» یا «Discursum» به معنای طفره رفتن، از سر باز کردن، تعلل ورزیدن وغیره گرفته شده است . فرهنگ انگلیسی آکسفورد، ذیل این واژه معانی متعددی ذکر کرده است که برخی از آنها به این قرارند:

١. معنای گفتمان در وجه اسمی: مسیر رو به رشد، جریان روند یا توالی زمان، حوادث، اعمال وغیره؛

٢. معنای گفتمان در وجه فعلی: دویدن، رفتن، حرکت کردن، پیمودن، طی کردن، گذشتن و از سر گذراندن. (بشیر، ١٣٨٤: ١٠-٩)

اصطلاح گفتمان، رویکردی ساختاری به متن است که امکانات اتصال متن به جنبه های جامعه شناختی را فراهم می کند. (فرقانی، ١٣٨٢: ٦٢) این واژه که در سیر تکاملی خود به پیکرهای منسجم و معقول از گفتار و نوشتار نیز اطلاق شده، در زبان فارسی از ترکیب مصدر مرخم گفتن «گفت » و پسوند «مان» ساخته شده که درواقع با اضافه شدن پسوند «مان» به گفت، از یک سو «گفتن » از معنای عام و معمولی خود خارج و آماده پذیرش معنای خاصمی شود و از سوی دیگر این ترکیب، خود به اسم ذات تبدیل می شود و با تبدیل شدن به اسم ذات به چیزی اطلاق می شود که تحقق خارجی دارد. (فرقانی، ١٣٨٢: ٥٩و٦٠)

گفتمان از مفاهیم محوری است که در شکل دادن به اندیشه های فلسفی، اجتماعی و سیاسی غرب نقش کلیدی داشته است. (سلیمی نوه، ١٣٨٣: ٥٠) از سوی دیگر، گفتمان را از پیچیدهترین و مبهم ترین مفاهیم عصر برشمردهاند، زیرا تکثر معنایی و ارجاعات مدلولی متفاوت از این واژه وجود دارد، تکثری که خود گواهی بر«بازی دال» هاست و اینکه دال گفتمان به هیچ مدلول استعلایی ارجاع نمی دهد. تکثر و تفاوتی که منطقه مشترکی نمی توان برای آن پیدا کرد. (صفری شالی، ١٣٩٢: ١١) برخی گفتمان را شیوهای خاص برای سخن گفتن درباره جهان و فهم آن (یا فهم یکی از وجوه آن) می دانند. (یورگن سن و فیلیپ، ١٣٨٩: ١٨)

برخی گفتمان را ایدئولوژی دانسته اند و بین آن و قدرت و سلطه پیوند ایجاد می کنند. گفتمان به معنای ایدئولوژی در حوزه تبیین مسائل سیاسی و اجتماعی بسیار متداول بوده است. (بهرامپور، ١٣٧٩: ٥٤) اگرچه مفهوم گفتمان انواع رفتارهای سیاسی، اجتماعی و نهادها را در برمی گیرد، اما ایدئولوژی مجموعه ای از ایدهها است که کنش گر اجتماعی با توسل به آن رفتار خود را توجیه می کند، درواقع ایدئولوژی در قلمرو ایدهها و بازنمایی های ذهنی در تقابل با جهان مادی مثل تولید و اقتصاد و کنش عملی قرار می گیرد. (حاجی یوسفی، ١٣٧٩: ١٣٩)

از گفتمان معانی دیگر هم گفته شده است مثل عقیده عمومی، کردار اجتماعی، نظام ساخت، فکر غالب وغیره یکی از معانی قابل توجه، گفتمان به معنی روش است . در گفتمان به معنای روش نوعی از شیوه تحلیل در عرصه علوم اجتماعی مطرح می شود که تلاش می کند تا معانی نهفته و پنهان متن و زمینه متن را آشکار سازد. (بهرامپور، ١٣٧٨: ٥٤)

٢-٢- گفتمان اسلامگرایی

به باور رهبران جنبش های اسلامی، علت زوال و انحطاط و عقب ماندگی جامعه اسلامی در فاصله گرفتن آن ها از اسلام اولیه است. درواقع، آن ها با عقلانی کردن زوال، آن را نه مقدر و نه تصادفی، بلکه نتیجه آن حوادث و تحولات دانستند که با پایان عصر طلایی اولیه گریبانگیر جامعه اسلامی شد و در این میان بازگشت به هویت اسلامی از جمله خواسته های اسلامگرایان بوده است. (امرایی، ١٣٨٣: ١٠٥)

این نگاه ناکامی های جامعه اسلامی را ناشی از سرسپردگی به استعمار یا شیفتگی به ارزشهای بیگانه و سرانجام خودباختگی زمامداران معرفی می کند. برآیند همه تلاشها در عرصه گفتمان اسلامگرایی تا پایان جنگ جهانی اول این بود که اسلام منادی تمدن و پیشرفت درست به همان شکل اروپایی اش است و جز در زمینه سیاسی -نظامی، که نمود آن استعمار مسلمانان به وسیله اروپایی ها بود، مشکلی میان مسلمانان و غرب وجود ندارد. بنابراین هنگامی که غربی ها از سرزمین مسلمانان خارج شوند، خود مسلمانان تمدن غربی را با همه ابعادش پیاده خواهند کرد، زیرا این تمدن مقتضای اسلام و جوهر حقیقی آن است. (السید، ١٣٨٣: ١٧)

اسلامگرایان به سه شیوه عمده از ماهیت بین گفتمانی اسلام سخن می گویند؛ آن ها اسلام را به مثابه دین (اعتقاد) و دنیا (شیوه کامل زندگی) و دولت (یک نظم سیاسی) تعریف می کنند.

طرحبندی اسلامگرایی از اسلام تنها یک طرحبندی مادی نیست ، بلکه دیگر طرحبندیها و تأثیرات ظهور اسلام را، در صورتبندیهای گفتمانی دیگر، در بر می گیرد. (سعید، ١٣٧٩: ٥٥)

ظهور اسلامگرایی به منزله یک مقوله سیاسی بیانگر ناتوانی روزافزون نظم کهن در دنیای اسلامی برای مقاومت در برابر درخواست های اجرای طرحهای اسلامی بود. اسلام در ذات خود دینی سیاسی است ، ولی در طی تاریخ و با توجه به تحولاتی که در جهان اسلام و نیز ارتباط آن با جهان خارج رویداد، زمینه ای فراهم آمد که گرایش های مختلف اسلامی بر ابعاد سیاسی اسلام دوباره تأکید ورزند و از ظرفیت سیاسی و بسیج گرانه اسلام، برای مواجهه با دشمنان و برای ایستادن در مقابل حاکمان مستبد و منحرف و همچنین برای مقابله با آنچه خود انحراف می شمردند، استفاده کنند. بدیهی است که این مجموعه گسترده، که زیر عنوان اسلام سیاسی قرار می گیرد، دربردارنده گرایش های متفاوتی است که از واقع گرایانه تا آرمانگرایانه، معتدل تا رادیکال و از حقیقت جو و حقیقت طلب تا انحرافی امتداد دارد. (مرشدیزاد و غفاری، ١٣٨٦: 128)

٢-٣- گفتمانهای موجود در بین گروههای فلسطینی

در میان گفتمانهای موجود در بین گروههای فلسطینی ، دو جریان عمده با مختصات متمایز از یکدیگر قابل بررسی است. جریان انتفاضه و جریان استسلام، که جریان استسلام در دولت خودگردان تحقق یافته و جریان اصل گرا و آرمانطلب در انتفاضه نمود و بروز پیدا کرده است.

جریان استسلام در روز ١٣ سپتامبر ١٩٩٣ میلادی در باغ رز کاخ سفید در برابر جهانیان اعلام موجودیت کرد و عرفات تصور می کرد می تواند با امتیاز دادن به اسرائیل حداقل بخشی از سرزمین فلسطینی را حفظ کند در چنین فضایی عرفات گفت: «مرحله فعلی یک مرحله انتقالی است که پرچم فلسطین بر فراز غزه ریحا به اهتزاز درمی آید و درنهایت در مأذنه قدس شرقی جایی است که ما و اسرائیلی ها در کنار یکدیگر زندگی خواهیم کرد. این نخستین بار است که یک دولت فلسطینی بر نقشه جغرافیا پدیدار شده است.» (ماریک هالتر واریک لوران،١٩٩٤: 10 -9)

اما فلسطینی های آرمانی آزادی کشور خود را در پوشش رهبران کشورهای عربی پیگیری می کردند تا سال ١٩٧٠ مهم ترین رویکرد برای پایان دادن به اشغال فلسطین ناسیونالیسم و پان ناسیونالیسم عربی بود، اما در آن مقطع نه تنها فلسطین آزاد نشد، بلکه بخش هایی از کشورهای عربی نیز مانند شبه جزیره سینا، بلندیهای جولان به اشغال نیروهای صهیونیست درآمد به همین دلیل رهبران عرب به ویژه مصریها آزادی سرزمین خود را به آزادی در سرزمین های فلسطینی ترجیح می دادند که این امر درنهایت به برخی قراردادهای سازش مانند کمپ دیوید منجر شد. همزمان با ناکامی رویکرد ناسیونالیستی فلسطینی ها، جریانات درونی جامعه فلسطینی به رویکرد مارکسیستی و چریکی روی آوردند در این رویکرد نیز که رگه هایی از گفتمان ناسیونالیسم عربی دیده می شد. این رویکرد نیز با شکست مواجه شد و درنهایت با مذاکرات سازش در کنفرانس مادرید و قرارداد اسلو ختم شد. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و با ورود عنصر اسلام به صحنه مبارزات، گفتمان حاکم بر جامعه فلسطین متحول شد و این گفتمان در مقاومت مردمی به صورت انتفاضه تجلی یافت. با تغییر رویکرد سازش به مقاومت اسلامی که حماس نماینده آن بود، گفتمان مقاومت به سرعت به عنوان کنش گر تحولات فلسطین تبدیل شد و جامعه فلسطینی را به صورت یک موج خروشان در بر گرفت. (میکل اروینگ، ١٣٩١:2-1)

٣. تاریخ روابط ایران و فلسطین

رابطه تاریخی میان ایران و فلسطین به اواخر قرن نوزدهم بازمی گردد؛ زمانی که در پی مهاجرت شمار زیادی از تجار ایرانی به فلسطین، دولت وقت ایران در سال ١٨٩٧ م.

(١٢٧٦ش) در این منطقه یک دفتر نمایندگی برای رسیدگی به امور اقتصادی و تجاری بازرگانان ایران دایر کرد که در ادامه، دامنه فعالیت آن گسترش یافت و امور دیگری همچون یاری رساندن به کاروان های زائران ایرانی در فلسطین و امور فرهنگی و تهیه و تنظیم اطلاعات و گزارش های فرهنگی و دیگر فعالیت ها به آن اضافه شد. (ولایتی، ١٩٩٧م: ٨٣)

در دوران احمدشاه [قاجار] تقریبا تمام رجال سیاسی ایران از جمله سردار سپه، رضا پهلوی، از فعالیت های صهیونیستی در ایران باخبر بودند و حتی در پارهای از جشن های صهیونیستی شرکت می جستند. (مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، ١٣٨١: ٦٠) حبیب لوی  نویسنده یهودی  در خصوص نقش رضاخان، در شکوفایی، عظمت و آزادی این اقلیت می نویسد:«بدون تردید جلوس رضاشاه کبیر بر تخت سلطنت ایران یکی از واقعیات تاریخی مهم این کشور به شمار می رود. سلطنت این پادشاه بزرگ، انقلاب عظیمی در بهبود وضع آزادی و آسایش یهودیان ایران پدید آورد و اگر گفته شود که زمان رضاشاه کبیر برای یهودیان ایران نظیر زمان کوروش کبیر و عصر فرزند او محمدرضا شاه، نظیر عصر داریوش اول گردید، راه اغراق نپیمودهایم. آزادی یهودیان ایران و اجرای اعلامیه بالفور که در زمان رضاشاه کبیر بود و اجتماع پراکندگان در عصر محمدرضا شاه، این دو نظر را تأیید و تقویت می کند..» (مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، ١٣٨١: ٥٨٥٧).

پس از رضاشاه، محمدرضا پهلوی توانست از طریق امضای توافق نامه های متعدد میان موساد و ساواک، تا حدودی در داخل ایران ثبات ایجاد کند. همکاری ایران و اسرائیل رو به افزایش بود و اسرائیل، رژیم شاه را به انواع سلاحها مجهز کرد و روابط اقتصادی دو طرف در آن دوره نیز بسیار مهم و قابل توجه است. حکومت ایران در دوره محمدرضا پهلوی بزرگ ترین صادرکننده نفت به اسرائیل بود، و بیش از ٩٠ درصد از نیاز این رژیم به نفت را تأمین می کرد.

در مقابل، اسرائیل هم به ایران محصولات صنعتی و اسلحه صادر می کرد. ایران در زمینه طرح های کشاورزی و صنعتی، از جمله پروژه مجتمع کشت و صنعت قزوین، از کمک اسرائیل استفاده کرد و سرمایه داران اسرائیلی هم در برخی از بانک های چندملیتی و شرکت های تولیدی و خدماتی ایران سرمایه گذاری کردند. (ازغندی، ١٣٧٦: ٤١٨) بدین ترتیب ایران از زمان شکل گیری اسرائیل تا سرنگونی حکومت محمدرضا شاه پهلوی، هم پیمان استراتژیک این رژیم به شمار می آمد. (حلیم، ١٩٧٩ م: ٢٥١ - ٢٥٧)

٤. گفتمان و رویکرد جمهوری اسلامی ایران

٤-١. موضوع فلسطین در گفتمان ایران

انقلاب اسلامی ایران در سال ١٣٥٧ به پیروزی رسید و این دگرگونی ، تنها به تغییر نظام حاکم بر ایران از پادشاهی به جمهوری محدود نشد، بلکه تحولی انقلابی در سطح منطقه و جهان پدید آورد که مبنای این تحول بزرگ، در نوع نگرش به اسرائیل نهفته بود. جمهوری اسلامی ایران، نبرد با اسرائیل را یک پیکار عقیدتی و دینی می داند که هویت و جایگاه جهان اسلام در دنیا، به آن بستگی دارد و یک نبرد سیاسی ، قومیتی یا جغرافیایی نیست که قابل چانه زنی و معامله باشد.

اسلامگرایان، پیروزی انقلاب اسلامی ایران را واقعه ای تاریخی و نقطه عطفی در روند وقایع جهانی می دانند، زیرا از نگاه آنان، ایران وابسته به غرب و هم پیمان اسرائیل و امریکا، به کلی تغییر ماهیت داد و به جبهة جهانی مقاومت و ایستادگی در برابر استعمار پیوست. ازاین رو ایران اسلامی نوین، از لحظة نخست پیروزی انقلاب، بر مبنای نگرش جدید و برخلاف گذشته، همسو با منافع و مسائل جهان اسلام ، با جدیت در مسیر تصحیح رویکردها و تعاریف و تشخیص دوست از دشمن تلاش کرده و از مبانی فرهنگی غرب که نتایجی متفاوت با رویکرد امت اسلام پدید آورده بود، دوری گزیده است. (ابو شرخ، ١٣٦٨) شیخ اسعد تمیمی، یکی از رهبران فلسطینی، در خصوص تأثیر معنوی اسلامی در جهان اسلام خصوصا فلسطین می گوید: «تا زمان انقلاب ایران، اسلام از عرصه نبرد غایب بود، حتی در عرصه واژگان. مثلا به جای جهاد از کلماتی همچون نضال و کفاح استفاده می شد. .. انقلاب ایران، واقعیت قدیمی، اسلام و راهحل جهاد... را به سرزمین فلسطین وارد کرد.» (کاظمی کرهرودی، ١٣٨١: ٥٧)

جمهوری اسلامی ایران با در پیش گرفتن مسیری مستقل از شرق و غرب، موضوع فلسطین را جزء اولویت های خود قرارداد و همزمان با تعطیل کردن سفارت اسرائیل در تهران، به جای آن نخستین سفارت فلسطین در جهان را افتتاح کرد. جنبش های «حماس» و «جهاد اسلامی » و نیز مقاومت اسلامی لبنان هم پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با الهام از روح مقاومت برخاسته از اندیشه امام خمینی شکل گرفت. (فحص، ١٩٧٩)

٤-٢. تجلیات گفتمان اسلامگرایی در قانون اساسی

قانون اساسی ایران که مبنا و اساس نظری و رفتاری، سیاست خارجی آن را تشکیل می دهد در موارد متعدد، دفاع و حمایت از مستضعفان و مسلمانان جهان را وظیفه جمهوری اسلامی ایران می داند. در اصل یازدهم آمده است: «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کی ل خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش به عمل آورد تا وحدت سیاسی

-اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد» یا اصل ١٥٢ اعلام می کند: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری. ... دفاع از حقوق همه مسلمانان است. » همچنین اصل ١٥٤ قانون اساسی با صراحت اعلام می کند که:

«جمهوری اسلامی ایران در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر، از مبارزه حق طلبان مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه جهان حمایت می کند.» (قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ١٣٦٨: ٢٨) این دیدگاه که ناشی از دیدگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران است، نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران، حمایت از مسلمانان و مستضعفان جهان را یک وظیفه و ارزش آرمانی تلقی می کند و در این راه، منافع آرمانی را بر منافع مادی ترجیح می دهد و در موارد بسیاری، رفتار سیاست خارجی ایران حاکی از آن است که بر اساس مواضع ایدئولوژیک و وظیفه دینی و اسلامی عمل کرده است و لذا، حمایت از مسلمان فلسطینی ، نامشروع دانستن اسرائیل و مخالفت با روند ناعادلانه صلح و حمایت از انتفاضه از مصادیق بارز آن است . (سلیمانی، ١٣٧٩: ٢٠٤)

٤-٣. رویکرد خارجی انقلاب اسلامی ایران

با نگاهی به رویکرد خارجی انقلاب اسلامی ایران می توان سه اصل اساسی را در روند بینش و منش انقلابی آن مشاهده کرد:

نخست، تحقق وحدت اسلامی بر مبنای مشترکات و در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی؛ نه بر اساس وحدت مذهبی. (قانون اساسی ج. ا. ایران، ماده ١١)

دوم، یاری و همراهی با مستضعفان جهان در برابر مستکبران، بدون توجه به دین یا قومیت آنان. (قانون اساسی ج. ا. ایران، ماده ١٥٤)

و سوم، قرار گرفتن قضیه آزادی فلسطین در رأس اولویت های جمهوری اسلامی ایران.

بدین ترتیب، پیروزی انقلاب اسلامی، نقطه عطفی در تاریخ نبرد در خاورمیانه بود و علت اصلی این تحول، نابودی استراتژی «بن گوریون » بود که در دهه ١٩٥٠، تصمیم داشت کشورهای عربی را از طریق کشورهای اسلامی غیرعربی - و به ویژه ترکیه و ایران- در تنگنا قرار دهد و با آن ها معامله کند، اسرائیل در بدو پیدایش بر اساس دکترین پیرامونی بن گوریون،اولین نخست وزیر اسرائیل، بر این باور بود که باید با ترکیه، ایران و اتیوپی به نوعی اتحاد دست یابد تا بتواند منافع خود به ویژه امنیت اسرائیل در مقابل تهدیدات کشورهای عربی را حفظ نماید. (حاجی یوسفی، ١٣٨٢: ١٥-١٦) و به همین دلیل رژیم اسرائیل از یک سو با شاه ایران؛ و از سوی دیگر (با کمک افسران بلندپایه ارتش) با حکومت لائیک ترکیه توافق نامه های راهبردی امضا کرد، اما پیروزی انقلاب اسلامی، معادلات را دگرگون کرد و همة نقشه های اسرائیل و امریکا را به باد داد، زیرا گفتمان و رویکرد جدید منطقه ای ایران، ریشه در اندیشه های حاکم بر انقلاب اسلامی و تفاوت اساسی با گفتمان و رویکرد مزبور قبل از پیروزی انقلاب دارد. با قاطعیت تمام می توان اذعان کرد که گفتمان پس از انقلاب دقیقا با محورهای گفتمانی قبل از انقلاب نه تنها متفاوت است، بلکه در تضاد و تعارض است و در همان راستا منجر به رویکردی کاملا متفاوت در سیاست خارجی ایران شد. تحول به وجود آمده در این راستا، بیش از هر چیز به دلیل حضور عامل «آموزههای دینی » است که در این زمینه موجب ایجاد تحول فرهنگی -دینی در سیاست خارجی پس از انقلاب شده است.

٤-٤. موضوع فلسطین در گفتمان امام خمینی

امام خمینی بنیانگذار انقلاب و رهبر نخستین سالهای شکل گیری جمهوری اسلامی، از همان ابتدا حمایت خود را از موقعیت ملت فلسطین اعلام نموده تاکید داشتند که بایستی همه تلاش خود را برای حل مشکلات مسلمانان و یاری مجاهدان و گرسنگان و محرومان به کار بندیم .

ایشان در پیامی (١٧ خرداد ١٣٤٦) به مناسبت جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل فتوای انقلابی خویش را مبنی بر حرمت هرگونه رابطه تجاری و سیاسی دولت های اسلامی با اسرائیل، و حرمت مصرف کالاهای اسرائیلی در جوامع اسلامی را صادر کرد.همچنین ایشان در گفتگویی با نماینده سازمان الفتح فلسطین در ١٩ مهر ١٣٤٧ دیدگاه های خویش را درباره مسائل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطین تشریح کردند و در همین مصاحبه بر وجوب اختصاص بخشی از وجوه شرعی زکات به مجاهدان فلسطینی فتوا دادند. (امام، ١٣٧٨، ج ٢: ١٩٩٢٠١؛ عزمی، 1979: 89)

به هرحال، امام خمینی تنها راهحل، در رابطه با اسرائیل را جهاد اسلامی یعنی مبارزه مسلحانه تا ریشه کنی این رژیم می دانست و در هیچ برهه زمانی نزی این خط مشی امام خمینی (ره)، تغییری نیافت . در اینجاست که موضوع انتفاضه و تأثیر اندیشه های امام (ره) در این خصوص به میان می ید. از جمله مباحث اساسی انتفاضه، ریشه های فکری پیدایش آن است. مهم ترین عامل انتفاضه، اسلام و ایدئولوژی اسلامی است که این امر متأثر از خیزش اسلامی به رهبری امام خمینی بود. تأثیر انقلاب اسلامی به رهبری امام، در فلسطین قوی تر از هر مکان دیگری بود، چراکه مسلمانان در فلسطین درحالی که تحت اشغال صهیونیست ها بودند، ناامیدتر و فروپاشیدهتر از تمامی مسلمانان بودند. (پاشاپور، ١٣٨١: ٨٢- ٨٥) درواقع امام خمینی با موضوع فلسطین به عنوان یک مسئله صرفا اسلامی برخورد می کرد و با هشدار در مورد هرگونه سستی و اهمال، همگان را به انجام این فریضه مقدس فرامی خواند تا مبادا شکست دیگری بر مسلمین عارض شود. (رجبی، ١٩٩٣م: ٢٩٢)

از نظر اسلامگرایان، امام خمینی در برپایی جمهوری اسلامی ایران، مجموعه ای از اصول و مبانی را ارائه کرده که می توان از آن بهره گرفت و استفاده کرد. این اصول عبارتاند از:

١. ملت ها باید تناقض داخلی با حکومت ها را حل وفصل کنند و به حداکثر هماهنگی برسند تا به کارگیری امکانات و نیروها بر ضد تهدیدات خارجی ممکن شود.

٢. اگر حکومت ها به خواسته های ملت ها توجه نکنند - که اغلب همچنین است - در این صورت ملت ها چارهای ندارند جز اینکه ابتدا با حکومت داخلی به مبارزه برخیزند تا از تناقضات داخلی رها شوند و بتوانند به حل تناقض خارجی بپردازند.

٣. از لحاظ منطقی، عملی و موضوعی، تا زمانی که ملت ها در داخل گرفتار سرکوب و ظلم حکومت ها باشند، مقابله با خارج معنا ندارد و حل مشکل میان ملت ها و حکومت ها، بر رسیدگی به مشکل سیاسی با غرب و اسرائیل اولویت دارد، هرچند هنگام مبارزه با حکومت داخلی هم نباید خطر امریکا و اسرائیل از یاد مسلمانان برود؛ و فرقی ندارد که وضعیت حکومت ها را با تئوری «حاکم دست نشانده یا وابسته » تحلیل کنیم، یا تئوری مرکز و پیرامون؛ یا هر نظریه دیگر. (توفیق، ١٤٢٣: ١٠)

بر همین اساس است که می توان دریافت چرا رژیم های دیکتاتور و طرفدار غرب در منطقه همواره با نظام و اندیشه های معمار آن در تعارض بودند و همواره از صدور انقلاب به عنوان بزرگ ترین خطر از ناحیه ایران یاد می کردند و آن را دخالت در امور داخلی کشورهای خود تلقی می کردند، زیرا امام خمینی مکرر در مواضع و بیانات خویش، علاوه بر تأکید بر اتحاد و تمسک به اسلام و بازگشت به ارزشهای اسلامی قیام علیه حکومت ها را در ممالک اسلامی یکی از مقدمات واجب برای نجات فلسطین می داند، زیرا حکومت های استبدادی به دلیل فقدان پایگاه داخلی، برای حفظ خود در برابر نارضایتیها و مخالفت های داخلی نیاز به حمایت خارجی دارند و بدین سان میان استبداد و استعمار اتحاد به وجود میآید. و طبیعی است که مبارزه با استبداد داخلی (عدو قریب) مقدم بر مبارزه با استعمار خارجی (عدو بعید) است، زیرا مادامی که دشمن در خانه است، مبارزه در جبهه خارجی بی ثمر خواهد بود.

٤-٥. موضوع فلسطین در گفتمان آیت الله خامنه ای

پس از رحلت امام خمینی ، آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی، همان نگرش و عملکرد را دنبال کردند ایشان در مقاطع مختلف با تأکید بر حمایت از مقاومت فلسطین گفتند: «ما هیچ گونه معامله و چانه زنی در موضوع فلسطین را نمی پذیریم و همواره تأکید کردهایم که فلسطین، متعلق به فلسطینیان است. .. ما از مقاومت ملت فلسطین در داخل خاک فلسطین و مبارزة فلسطینیان آواره در نبرد با رژیم غاصب حمایت می کنیم و ملت های حامی این مقاومت را نیز مورد حمایت قرار می دهیم. » (فراهانی، بی تا: ١٢٤) آیت الله خامنه ای طی سه دهه گذشته و به ویژه از سال ١٣٦٨ که رهبری این انقلاب را عهده دار شدند به کرات موضع گیری کردند.

ایشان در باب اهمیت مسئله فلسطین معتقدند: مهم ترین مسئله امروز، مسئله فلسطین است که در نیم قرن اخیر همواره مهم ترین مسئله جهان اسلام و شاید مهم ترین مسئله بشریت بوده است.

اینجا سخن از محنت و آوارگی و مظلومیت یک ملت است؛ سخن از غصب یک کشور است ؛ سخن از ایجاد غده سرطانی در قلب کشورهای اسلامی و در نقطه التقای شرق و غرب جهان اسلام به یکدیگر است؛ اینجا سخن از ظلم مستمری است که اکنون دو نسل پی درپی از ملت مسلمان فلسطین را فراگرفته است. امروزه که قیام خونین اسلامی متکی به توده های مردم در سرزمین فلسطین، خطر واقعی و جدی را به اشغالگران بی وجدان و بیگانه از انسانیت و بی محابا از جنایت گوشزد می کند، شیوههای دشمن از همیشه پ یچی دهتر و هشداردهندهتر است و مسلمین در سراسر جهان باید مسئله را از همیشه جدیتر بگیرند و برای آن فکری و کاری بکنند.

(آیت الله خامنه ای، ١٣٧٠) ایشان حمایت از فلسطین ، انتفاضه و مبارزه با صهیونیسم و حامیانش را از ارکان اصلی سیاست های راهبردی جمهوری اسلامی ایران می دانند. (آیت الله خامنه ای، ١٣٨٠).

٥. گفتمان و رویکرد جنبش جهاد اسلامی

٥-١. موضوع فلسطین در گفتمان جنبش جهاد اسلامی

جنبش جهاد اسلامی فلسطین، سازمان سیاسی و نظامی فلسطینی است که هدف آن از میان بردن اسراییل از طریق مبارزه مسلحانه و برپایی کشوری به نام فلسطین با حکومت اسلامی است . نخست فعالیت های سیاسی خود را از مساجد و بر مبنای اصول اسلامی آغاز کرد و در مراسم مذهبی، اعیاد و خطبه های نماز جمعه به ترویج دیدگاهش پرداخت. (ابوعمرو، ١٣٧١: 66-67)

مواضع و گزینه های جنبش جهاد اسلامی برخاسته از آموزههای دینی و اسلامی بود که جهاد و مقاومت در جایی مثل فلسطین و برای دفع تجاوز را بر همة مسلمانان واجب عینی می داند.

همچنین آموزه های ملی نیز همه را به دفاع از وطن و حریم آن فرامی خواند. بر اساس مبانی این جنبش، به دلیل آنکه اشغال فلسطین با خشونت و ترور و به زور اسلحه انجامشده، در برابر آن جز به کارگیری زبان زور و جهاد مقدس، گزینه ای وجود ندارد. درعین حال جهاد و مقاومت در راستای ناکام گذاردن طرحهای تسلیم و سازش و به کارگیری نیروهای امت در مسیر نبرد سرنوشت ساز در بیت المقدس، یک گزینه راهبردی است و جنبش جهاد اسلامی هم از طریق شاخة نظامی خود، در مسیر عملی کردن این روش گام نهاد و «در راه تبلور عینی ایدئولوژی و شعارهای جنبش، لحظه ای درنگ نکرد، چنانکه اجرای عملیات نظامی را از اوایل دهه ١٩٨٠ آغاز کرد و این امر، جنبش جهاد را متمایز کرد و آن را اعتبار دینی و ملی بخشید.» (ندای قدس، ٢٠١٤)

دکتر فتحی شقاقی، بنیانگذار جنبش جهاد اسلامی فلسطین، از شاگردان مکتب جهاد و مبارزه بود. او اندیشه اسلامی مبارزاتی داشت و عضو شاخه فلسطینی جماعت اخوانالمسلین بود و از اعضای فعال و محوری اخوانالمسلمین به شمار می آمد که دیگر اعضا، از اندیشه و دیدگاههای او الهام می گرفتند. اما فتحی شقاقی در بسیاری از مسائل از جمله قضیه فلسطین، نگرشی فراتر از دیدگاه اخوانالمسلمین داشت، زیرا اخوانی ها موضوع فلسطین را یکی از مسائل جهان اسلام و همانند دیگر مسائل مورد توجه مسلمین می دانستند، درحالی که جنبش جهاد اسلامی « موضوع فلسطین را مسئله اصلی جنبش های مبارزاتی اسلامی، بلکه مسئله اصلی تمام امت اسلام می دانست» (الحیات، ٢٠٠٣).

جنبش جهاد اسلامی در زمان تأسیس ، بر خصوصی بودن و استقلال ساختاری خود تأکید کرد و خود را «نه یک میانه و واسطة میان اسلام و ملی گرایی؛ بلکه چالشی برآمده از بی نشانی تا تاریخ؛ و از قرآن کریم تا فلسطین » توصیف کرد و این نکته را مورد تأکید قرار داد که این جنبش، یک انشعاب تشکیلاتی از جنبش دیگر یا برای شخص دیگر نیست، و این گونه نبوده که ده یا بیست فرهیخته از قشر متوسط دور هم جمع شوند تا حزبی بالادستی یا جبهه ای مردمی تشکیل دهند که از جنبش ملی گرایان عرب یا از رحم اخوانالمسلمین و بقایای احزاب ملی گرا بیرون آمده باشد و اینکه آنها از جنبش اخوان المسلمین هم بیرون نیامدهاند، هرچند تجربه اسلامی معاصر، از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری این جنبش بوده است (الحیات، ٢٠٠٣).

به نظر می رسد همه مسائل و دغدغه ها و اولویت های جنبش های اسلامی، چه در حوزه مسائل فکری و چه اجتماعی و چه سیاسی ناگزیر از ارتباط دائمی یا کوتاهمدت با مسئله محوری جهان اسلام ، یعنی فلسطین هستند؛ مسئله ای که به معیار اسلامی بودن و مردمی بودن جنبش های اسلامی تبدیل شده است. (سید احمد، ١٣٨٧: ١٣٢)

بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نخستین مرکز جهاد اسلامی فلسطین در نوار غزه فعال شد. ظهور امام خمینی (ره) بر روی روشن فکران فلسطینی مؤثر واقع شد و سبب گردید که آن ها در جست وجوی راههایی برای اعمال تعلیمات امام خمینی رحمه الله در صحنه فلسطین برآیند. (ابوطه، ١٣٧٩: ٩٨٨٠)

٥-٢- نگرش جنبش جهاد اسلامی به جمهوری اسلامی ایران

مرام جنبش جهاد اسلامی آمیزهای از ملی گرایی فلسطینی ، افکار و اندیشه های شخصیت هایی همچون حسن البنا و سید قطب و عزالدین قسام و همچنین آموزه های انقلاب اسلامی ایران است . به باور این جنبش فهم تاریخ ما را به این نتیجه می رساند که فلسطین مرکز مقابله تاریخی - مذهبی میان مسلمانان و یهودیان است. (ساره، ١٩٨٩: ٦١-٦٠) بر همین اساس رهبران جنبش جهاد اسلامی احترام فراوانی برای انقلاب اسلامی ایران قائل بودند، که در آن زمان در جهان عرب و نهضت های اسلامی سنی مذهب بی سابقه بود. آنها انقلاب ایران را الگویی برای جهان عرب معرفی کردند و اصول رهبری ولایت فقیه را هم، اگرچه اصول شیی ع مذهب ها بود، پذیرفتند. دکتر فتحی شقاقی دبیر کل پیش ن ی جنبش جهاد اسلامی در مارس

١٩٧٩ در تحسین امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران، کتابی به نام «خمینی، راهحل و جایگزین اسلامی » نوشت. کتابی که مقامات مصری آن را تحریم و وی را سه ماه بازداشت کردند. (وفا، ١٣٨٣: ٧٩) فتحی شقاقی یکی از نخستین کسانی بود که در جهان عرب، در قبال انقلاب ایران موضع مثبت اتخاذ کرد و با نام مستعار «عزالدین الفارس»، سلسله مقالاتی را در سال ١٩٨١ در مجله «المختار الاسلامی » منتشر کرد. (سید احمد، ٢٠٠٦م: ٩٩) شیخ عبدالعزیز عوده- از علما و خطبای معروف و بارز فلسطینی - در اظهارنظری پیرامون انقلاب اسلامی می گوید:

«انقلاب خمینی مهم ترین و جدیدترین تلاش در بیدارسازی اسلامی برای اتحاد ملت های مسلمان بود.. .. ایران تنها کشوری بود که واقعا بر روی مسئله فلسطین متمرکز شد.» (کاظمی کرهرودی، ١٣٨١: ٥٧)

پیروزی انقلاب ایران، تبلور عینی الگویی بود که دکتر فتحی شقاقی در کتاب خود «خمینی؛ راهحل اسلامی و جایگزین » به آن نوید داده بود. شقاقی ، پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر رژیم شاه را پیش بینی کرده بود، زیرا این انقلاب را نماینده اسلام انقلابی و تجلی شیوه اسلامی جهاد می دانست که با اتکا بر یک تجربه فکری- سیاسی و کاملا علمی؛ تمامی اندیشه های تکفیری رایج در آن دوره را پشت سر گذاشته و رد کرده بود. (شقاقی، ١٩٧٩ م: ٥) دکتر شقاقی معتقد بود که «مطرح کردن اندیشه های جایگزین و شک و تردید نسبت به ایدئولوژی اسلامی و قدرت آن در حفظ انسجام امت، موضوع اصلی بحث و درگیری است که از قرن نوزدهم آغاز شده و تاکنون ادامه یافته است ». (ابراهیم ، ١٩٨٢: ٢٨) در ادامه این روند امام خمینی و انقلاب اسلامی او که مظهر روش و فکر ایشان بود، نمونه ای جدید از تمدن بشری ارائه کرد که «پایان کار اندیشه های لائیک و همه دیگر انواع اندیشه هایی را که می خواستند جایگزین اسلام شوند اعلام کرد.» (شقاقی، ١٩٧٩ م: ٢٨ - ٣٧) درواقع امام خمینی در نظر وی «مظهر جریانی نو بود که اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی مطرح می کرد تا از طریق برپایی حکومت اسلامی ، همه ابعاد زندگی و مشکلات آن را حل وفصل کند». (عبدالله، ١٩٩٧ م: ٢٦٦)

یکی از عوامل تأثیرگذار در جذب فتحی شقاقی به اندیشه های امام خمینی منطق وحدتبخش اندیشه امام در گفت وگوی با امت اسلامی است. شقاقی در این باره می گوید: «انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب اسلامی به معنای وسیع قرآنی است. ..وجوه مشترک میان دو بال مسلمانان، تسنن و تشیع ، پیکره این انقلاب را بر اساس خاستگاهها، هدفها، ابزارها و انگیزههای آن تشکیل می دهند. » (شقاقی، ١٣٧٥: ٦٣)

از نظر فتحی شقاقی، انقلاب ایران مجموعه ای از نتایج را در بر داشت ، که برخی از آن ها عبارت اند از:

نخست، وحشت و هراس از قدرت و سلطه ابرقدرتها را از ذهن مسلمانان و تمامی مستضعفان زدود.

دوم، الگویی جدید به بشریت ارائه کرد که در آن، اسلام بار دیگر در برابر تهدیدات غرب قد علم می کرد و غرب را در جایگاه اتهام قرار می داد. (عزالدین ، ٢٠٠٤م: ٩٣)

سوم، آغاز بیداری اسلامی در منطقه را موجب شد، و خونی تازه در رگهای اسلام انقلابی در منطقه بود تا پس از غیبت طولانی، بار دیگر به عرصه آید و نقش مطلوب خود در تحقق نهضت را بر عهده گیرد.

چهارم، انقلاب ایران، اسرائیل را به عنوان کانون و محور اصلی تهدید جهان اسلام از سوی غرب معرفی کرد (سید احمد، ٢٠٠٦م: ٢٧٤) و بر این اساس، نابودی اسرائیل را خواستار شد و مبارزة مسلحانه فلسطینیان در برابر اسرائیل را مورد حمایت قرار داد. انقلاب اسلامی ، ایرانیان را از بی طرفی و بی تفاوتی بر حذر داشت و آنان را به پرداخت وجوه شرعی به فلسطینیان و ضربه زدن به منافع امریکا و اسرائیل تشویق کرد و نیز آخرین جمعه ماه رمضان هرسال را روز جهانی قدس نامید. (دراج و باروت، بی تا: ٢٤٨)

پنجم، انقلاب اسلامی ایران و رهبر آن امام خمینی مسئله فلسطین را به عنوان مسئله اساسی مسلمانان مطرح؛ و تأکید کرد که در جهان اسلام هیچ قضیه ای مانند موضوع فلسطین دارای ابعاد جغرافیایی و منطقه ای گسترده نیست و فلسطین یک مسئله اسلامی با ابعاد قرآنی، تاریخی و حقیقی است. انقلاب ایران، با اعلام روز جهانی قدس این اندیشه را در عمل نیز مطرح کرد و دو شعار محوری بازگشت قدس به آغوش مسلمین و نابودی اسرائیل را مبنای عمل خویش قرار داد. (شقاقی، ١٩٩٤) سخنگوی جهاد اسلامی فلسطین طی سخنانی در ملاقات با امام خمینی در آذرماه ١٣٦٧ اظهار داشت: «انتفاضه اسلامی و مبارکی که در حال حاضر میهن اسلامی فلسطین شاهد و ناظر آن است، بارقه ای از نور و بازتابی از پیروزی های بزرگ انقلاب شماست. انقلابی که بزرگ ترین تحول را در عصر ما به وجود آورد. .. با ظهور انقلاب شما، ملت مسلمان و بزرگ ما فهمید که راهش راه جهاد و مبارزه است.... پیروزی انقلاب اسلامی شما اولین گام در پایان دادن به کبریایی بنی اسرائیل در جهان است. » (کاظمی کرهرودی، ١٣٨١: ٥٦  ٥٥)

همچنین دکتر رمضان عبدالله شلح - دبیر کل فعلی جنبش جهاد اسلامی - علاوه بر اینکه اصالت و مشروعیت روش انقلاب که آن را در حد تکلیف شرعی، قرار می دهد به اصالت و ریشه های تاریخی این انقلاب هم اعتقاد دارد و می گوید: «انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب منحصربه فرد و در تاریخ انقلابهای جهان، از همه ریشه دارتر است زیرا خط مشی الهی آن از زمان حرکت امام خمینی در دو دهه پیش از پیروزی آغاز نشد، بلکه آغاز آن برابر بود با زمان شهادت امام حسین (ع) در کربلا که چهارده قرن پیش اتفاق افتاد.» (عبدالله، ١٩٨١) از نگاه جنبش جهاد، پیروزی انقلاب اسلامی ایران به منزله نخستین گام در راه پیروزی مسلمانان بر ظلم و استبداد و محو رژیم اشغالگر صهیونیست از صحنه فلسطین بود و در جان فرزندان امت اسلام - به ویژه فلسطینیان که در سایة یأس و نومیدی طولانی گرفتار بودند - بارقه امیدی پدید آورد. (سید احمد، ٢٠٠٦م: ١٠٣) دعوت امام خمینی مبنی بر تعیین آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان «روز جهانی قدس» با استقبال چشمگیر جنبش جهاد مواجه شد و جنبش ، از زمان آغاز فعالیت خود در سرزمین های اشغالی، روز قدس را روز احیای اسلام و تعالیم اسلامی نامید، زیرا «قدس، میراث اسلام و مسلمین و بخشی از باورهای دینی آنان است و کسی حق ندارد نسبت به آن بی تفاوت باشد» (المجاهد، ١٩٩٠ م: ٢).

هرایر دکمجیان محقق مسیحی و استاد علوم سیاسی در کتاب معروف خود می نویسد: «جهاد اسلامی که در محلات پرجمعیت و فقیرنشین غزه تولد یافته بود، در استفاده از خشونت و آمادگی برای شهادت به خاطر دست یافتن به یک نظام اسلامی، از تعالیم آیت الله خمینی و سازمان جهاد مصر پیروی می کرد.» (هرایر، ١٣٧٧: ٣٥٤)

٦. رویکرد حمایتی جمهوری اسلامی ایران از جنبش های مقاومت فلسطین و جنبش جهاد اسلامی

٦-١. روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با جنبش های مقاومت فلسطین و جنبش جهاد اسلامی

مبنای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در کلیه زمینه ها به ویژه در خصوص قضیه فلسطین ملهم از اندیشه ها و مواضع امام خمینی بوده است. نگاهی عمیق به دیدگاه های امام که انقلاب اسلامی با تکیه بر اندیشه ها و استراتژی ایشان به وقوع پیوست حاکی از وجود رهیافت هایی نظیر عدم سازش با ابرقدرتها، مبارزه دائمی با غاصبان حقوق مسلمانان و مظلومان به ویژه فلسطینی ها است (یوسف نژاد،١٣٨٤ : ٢٩). از ابتدای شکل گیری نهضت امام خمینی موضوع فلسطین از محوری ترین موضوعات در اندیشه ایشان بوده است. به شکلی که پس از پیروزی انقلاب، فلسطین به عنوان مهم ترین مسئله جهان اسلام، در زمره اولویت های مهم سیاست خارجی ایران قرار گرفت. درواقع امر می توان پیروزی انقلاب اسلامی ایران را طلیعه امید مردم فلسطین برای ادامه مبارزات جهت نیل به حقوق پایمال شده دانست. نظام جمهوری اسلامی ایران به موجب رهنمود قانون اساسی و بر اساس رویکرد دینی و تفکرات امام خمینی، در دفاع از مردم مسلمان تحت ستم جهان، به ویژه مردم فلسطین خود را مصمم به حمایت های انساندوستانه از آنها کرده است. این حمایت ها از بدو پیروزی انقلاب اسلامی به انحای مختلف از منظر سیاسی ، اقتصادی و معنوی در همه سطوح ارکان نظام اعم از مردم، دولت، مجلس و رهبری صورت گرفته و تاکنون تردیدی در اراده سیاسی و حرکت انساندوستانه خود نداشته است (یوسف نژاد،١٣٨٤: ٣١).

با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و اعلام حمایت از ملل مسلمان و مستضعف جهان و نیز حرکت ها و نهضت های آزادیبخش به عنوان یکی از سیاست های مهم و اصولی ایران در سیاست خارجی ، مسئله حمایت از مردم فلسطین و مبارزه جدی و مستمر علیه صهیونیسم از اهمیت و جایگاه ویژهای در میان مردم دولتمردان نظام جمهوری اسلامی برخوردار شد و بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و رژیم صهیونیستی قطع شد و سفارت سابق این رژیم در اختیار فلسطینی ها (سازمان آزادیبخش فلسطین) قرار گرفت . (مجرد،1386: 129)

گرچه اتخاذ این سیاست جدید توسط ایران با توجه به مسائل ژئوپلیتیک غیرقابل سنجش می نمود و بنابراین در قالب پارادایم های خردگرایی قابل تحلیل نبود. (آقایی و رسولی ، ١٣٨٨: 2)

به طورکلی تحول در سیاست خارجی ایران نسبت به اسرائیل را می توان در موارد زیر ذکر کرد:

١. حمایت از گروه های فلسطینی؛ ٢. مخالفت با صلح خاورمیانه؛ ٣. حمایت از حزب الله لبنان؛

٤. برگزاری کنفرانس های حمایت از انتفاضه و انقلاب مردم فلسطین. (آقایی و رسولی ، ١٣٨٨: 10)

از سوی دیگر در راستای ایجاد ساختار مناسب در دستگاه های اجرایی کشور، قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین مشتمل بر هشت ماده و یک تبصره در جلسه علنی روز چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه یک هزار و سیصد و شصت ونه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ١٣٦٩ /٢/١٩ به تأیید شورای نگهبان نیز رسید. بر اساس این قانون جمهوری اسلامی ایران لازم است از مردم ستمدیده و آواره و مبارز فلسطین تا سیده به حقوق حقه خویش به هر نحو ممکن حمایت و دفاع نمایند. (قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین، ١٣٦٩: ماده ١) همچنین بر اساس این قانون، جمهوری اسلامی ایران بیت المقدس را به عنوان موطن و مرکز دولت اسلامی در تبعید فلسطین به رسمیت می شناسد و از تمام کشورهای اسلامی تقاضا دارد این شهر را به عنوان مرکز دولت اسلامی در تبعید فلسطین به رسمیت بشناسند. (قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین، ١٣٦٩: ماده ٧)

از دیگر اقدامات جمهوری اسلامی در حمایت از موضوع فلسطین، اعلام آخرین روز جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس از سوی امام خمینی بود. این اقدام که تنها شش ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت جایگاه ویژهای در میان مسلمانان جهان پیدا کرد و هر سال مسلمانان سراسر جهان در روز جهانی قدس دست به راهپیمایی اعتراضآمیز علیه رژیم اشغالگر قدس زده و از مبارزات مردم فلسطین اعلام حمایت می کند. افزون بر این احیای مراسم برائت از مشرکین توسط امام خمینی در حج ابراهیمی و ابراز انزجار مسلمانان از اقدامات ضد حقوق بشری اسرائیل در سرزمین های اشغالی موجی از خشم و تنفر و وحشت را در میان سران رژیم صهیونیستی در قبال انقلاب اسلامی به دنبال داشته است. چنانچه اسحاق رابین نخست وزیر اسبق اسرائیل، خطر انقلاب اسلامی را گوشزد کرده و می گوید: «ایران بزرگ ترین و خطرناکترین دشمن اسرائیل محسوب می شود. دشمنی ایران پس از انقلاب اسلامی به رهبری آیت الله خمینی به صورت یک دشمن ایدئولوژیک و دشمنی واقعی درآمده و خطر افکار تندرو و مذهبی در ایران از هر خطری برای اسرائیل بیشتر است. » (امیدوار و یکتا،1379 : 322)

با اعلام روز قدس سراسر جهان آشکارا فهمید که انقلاب ایران به آنچه در داخل کرده بسنده نمی کند و صریحا موضع رهایی بخش خود را متوجه نجات مستضعفان عالم می کند. (حشمت زاده، ١٣٨٥: ٣١)

جمهوری اسلامی ایران بعد از اعلام روز جهانی قدس در شهریور ١٣٥٩ کنفرانس بزرگداشت روز قدس را نیز برگزار کرد. در این کنفرانس مجموعا ١٩ هیئت نمایندگی از مبارزان کشورهای مختلف شرکت داشته اند و به مدت سه روز برای کشف راهحل ها و مراحل اقدام به بحث و تبادل نظر پرداخته اند. دستور کار کنگره از دو محتوا برخوردار بود: نخست طرحها و برنامه های مختلف آزادی قدس و فلسطین و روش های سودمندی که مجموعا ترکیب و تجمیع کل مسلمین را با برادران فلسطینی در بندد آزادیبخشی تشریح و تفسیر کند مورد تفحص قرار می داد. ثانیا مسئله نحوه رشد و ارتقای فرهنگ اسلامی و نزدیکی ملل مسلمان و مکتبی کردن مبارزه (چه در سرزمین فلسطین و چه در دیگر کشورهای اسلامی) که به عنوان مقدمه ای برای آزادی نهایی در این کنگره به رسمیت شناخته شده بود مورد بررسی همگانی قرار می داد. (پیام انقلاب، ١٣٥٩: ٦)

از تبعات اقدام جمهوری اسلامی ایران در به رسمیت نشناختن اسرائیل، اخراج مستشاران اسرائی ی ل از ایران و تحریم فروش اموال مسلمین به آنهاست.

اما عملکرد دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مبارزه مردم فلسطین و مواجهه با سیاست های رژیم صهیونیستی را می توان به صورت زیر توصیف کرد:

الف) وزارت امور خارجه ایران با اعلام مواضع صریح خود، همواره سیاست ها و اقدامات امریکا و کشورهای اروپایی در حمایت از رژیم صهیونیستی در همه ابعاد را که موجب تشویق آن رژیم شده، محکوم کرده و انزجار خود را از آن دولت به طور مستمر اعلام کرده است.

ب) در راستای اقدامات عملی برای ایجاد وحدت در بین گروههای فلسطینی و جهان اسلام، وزارت امور خارجه ایران، با استفاده از امکانات موجود (به ویژه در دوره سه ساله ریاست خود بر سازمان کنفرانس اسلامی) از هیچ کوششی در حمایت از انتفاضه و اجرایی کردن مصوبات این سازمان در جذب کمک های مالی مردمی و تأسیس صندوق حمایت از مردم فلسطین دریغ نورزیده است.

ج) برگزاری هر چه باشکوهتر روز جهانی قدس در ایران و سایر کشورهای اسلامی نمونه ای از تقید کامل نسبت به قضیه فلسطین و محکومیت قاطعانه اسرائیل اصرار کرده است.

د) مخالفت با روند سازش، تبیین دیدگاه توسعه طلبانه اسرائیل به عنوان تهدیدی بزرگ برای ثبات و امنیت منطقه، محکومیت عملیات سرکوبگرانه اسرائیل ، حمایت از انتفاضه در مقاطع مختلف و همدردی با مردم فلسطین در مبارزه مشروع آن، تأکید بر لزوم بازگشت آوارگان، حمایت از تشکیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی بیت المقدس و مشارکت همه ساکنان اصلی فلسطین در حق تعیین سرنوشت از مواضع اساسی سیاست خارجی ایران بوده است.

٦-٢. مساعدتهای نظامی جمهوری اسلامی ایران به جنبش های مقاومت فلسطین و جنبش جهاد اسلامی

روابط جمهوری اسلامی ایران با گروه های مقاومت فلسطین علاوه بر ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در عرصه نظامی نیز تجلی یافت ، اما این امر به صورت علنی توسط مسئولان نظام در ایران و یا رهبران جنبش جهاد اسلامی مطرح نمی شد تا اینکه پس از پیروزی جنبش های جهادی در جنگ ٨ روزه و ٥٠ روزه مسئولان ایرانی و جنبش جهاد اسلامی در این خصوص به شکل علنی به اظهارنظر پرداختند. سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتگو با شبکه خبری العالم اعلام کرد که ایران تکنولوژی ساخت موشکهای فجر

٥ و دیگر موشکها را به گروههای فلسطینی غزه ارائه کرده است. وی تأکید کرد که ایران هر آنچه از تجربه و فناوری در اختیار دارد، به ملت های مظلوم خواهد داد و اکنون موشکهای فجر ٥ در غزه تولید می شود. (العالم ، ٢٠١٢)

همچنین علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی با اعلام اینکه جمهوری اسلامی ایران به فلسطینیان سلاح می دهد، تأکید کرد که مقاومت فلسطین با سلاح های ایران توانسته رژیم اشغالگر را سر جای خود بنشاند. لاریجانی در سخنانی در جمع دانشجویان دانشگاه قائد اعظم در پایتخت پاکستان افزود: ما از حزبالله و حماس حمایت می کنیم زیرا ملت مسلمان فلسطین، مظلوم واقع شده است. .. ما حمایت خود از فلسطین را پنهان نمی کنیم، برخلاف آن ها که به سوریه سلاح می فرستند و وقتی از آنها می پرسی، انکار می کنند. لاریجانی می افزاید: رژیم اسرائیل یک غده سرطانی است و ما به ملت فلسطین همه نوع کمک، حتی کمکهای تسلیحاتی ارائه می کنیم و در جنگ ٨ روزه، اهالی غزه با همین کمکها توانستند از خود دفاع کنند و رژیم اسرائیل را سر جای خود بنشانند. (العالم، ٢٠١٣)

از سوی دیگر رمضان عبدالله، دبیر کل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، هم در دیدار با آیت الله خامنه ای اعلام می کند که یقینا پیروزی مردم غزه در جنگ ٥١ روزه در سایه حمایت های جمهوری اسلامی حاصل شده و اگر کمک های مؤثر و راهبردی ایران نبود، امکان مقاومت و پیروزی در غزه فراهم نمی شد. (وبگاه دفتر مقام معظم رهبری، ١٣٩٣) وی در گفتگو با شبکه الجزیره قطر هم تأکید می کند که سلاح مقاومت فلسطین در غزه، کاملا ایرانی است، یعنی یا ساخت ایران است و یا مقاومت با کمک ایران آن را به دست آورده است. وی از اعراب هم خواست که به مقاومت سلاح بدهند و زرادخانه های خود را پیش از آنکه زنگار بگیرد، به روی مقاومت بگشایند. به گفته وی مقاومت فلسطین می تواند چندین برابر آنچه تاکنون انجام داده، محقق سازد و اسرائیل باید بداند که دوره عربده کشیدن این رژیم برای همیشه به سر آمده است و دورهای که در آن اسرائیل پایتخت های عربی مانند خارطوم را بمباران می کرد و فلسطینیان و لبنانیان را می کشت و از پیگرد و مجازات مصونیت داشت، به پایان رسیده و اکنون مقاومت فلسطین به نمایندگی از ملت های انقلابی عرب، تل آویو را با موشک هدف قرار می دهد. (الجزیره، ٢٠١٠)

«زیاد نخاله » معاون دبیر کل جنبش جهاد اسلامی هم تصریح کرد: «ما اکنون موشکهای فجر ٣ و ٥ در اختیار داریم و همین موشکها بود که کرامت را به ملت فلسطین بازگرداند. وی تأکید کرد که این سلاحها از سوی هم پیمانان ما در جمهوری اسلامی ایران به ما رسیده و آنان با گشادهدستی و تلاش بسیار این سلاحها را به ما رساندند و معادلات نبرد را دگرگون کردند.

این سلاحهای ارزشمند، کارایی خود را در نبرد نشان داد و نقش مؤثری داشت و معادلات قدرت را تغییر داد و به اسرائیلی ها ثابت کرد که می توانیم شهرها و پادگانهای آن ها را گلوله باران کنیم، همچنان که آنها کودکان ما را در بمبارانها می کشند.» (العالم، ٢٠١٢)

شکیب العینا از رهبران جهاد اسلامی نیز اذعان می کند که ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، حمایت از مقاومت فلسطین را جزء اولویت های خود قرار داده، زیرا حمایت از جهاد و مجاهدان جبهه مقابله با دشمنان امت اسلام را واجب شرعی می داند. ایران در حمایت همه جانبه از ملت فلسطین، از هیچ اقدامی فروگذار نکرده است. به گفته العینا حمایت ایران از مقاومت، در تقویت نیروی بازدارنده رژیم اسرائیل و ایجاد پیروزی در برابر آن نقش داشته و مقاومت از تجربه ایران در همة زمینه ها از جمله عرصه نظامی و ساخت موشک استفاده خواهد کرد. العینا با انتقاد از برخی کشورهای عربی که استفاده مقاومت فلسطین از تجربیات و حمایت های ایران را برنمی تابند، از آنان می پرسد: چرا شما از ملت فلسطین و مقاومت حمایت نمی کنید؟ سلاحهایتان کجاست؟ آیا به این ملت دست خالی کمک کردید و ما نپذیرفتیم؟ .. اما ایران بدون تعارف و ترس و بدون پنهانکاری از ما حمایت می کند. العینا معتقد است کمک ها و حمایت های ایران از مقاومت را درواقع اعراب باید انجام می دادند، اما از این کار ناتوان بودند یا اینکه به گرداب سازش وارد شدند و مقاومت، چارهای جز استفاده از توان ایران نداشت و هر کس این کار را سرزنش کند، درواقع خود را سرزنش کرده و واقعیتی به نام ضعف و ناتوانی در برابر دشمن صهیونیست را آشکار ساخته است. آیا عاقلانه است که مقاومت دست روی دست بگذارد و مردم فلسطین کشته شوند که مبادا اعراب از مواضع ایران برنجند؟! (العالم، ٢٠١٢)

«خالد البطش » از رهبران جنبش جهاد اسلامی فلسطین تحولات به وجود آمده در عملکرد جنبش های مقاومت که به نیابت از ملت فلسطین و به وسیله گردان های «قدس»، گردان های «عزالدین قسام » و گردان های «ابوعلی مصطفی » صورت م یگرد را تحولی شگرف و تجربه ای متفاوت با جنگ های گذشته می نامد و می گوید ما ملتی تحت اشغال هستیم و حق داریم که در جست وجوی منابع قدرت باشیم و منابع قدرت را نزد برخی از برادران یافتیم که به ما کمک کردند و آشکارا می گوییم که پیشاپیش همه این برادران، جمهوری اسلامی ایران قرار داشت .

وی تأکید می کند که مقاومت، طی چندین سال صبوری ، کار و آموزش واحدهای نظامی خود توانست به این سطح از فناوری برسد و آن را منتقل کند و مورد آزمایش قرار دهد تا جایی که اکنون این فناوری به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است که در میدانهای جنگ آزموده می شود و کارایی خود را در مقابله با تجاوزهای دشمن اشغالگر صهیونیست به اثبات می رساند. (العالم، ١٣٩٣)

٦-٣. پیامدهای روابط

کمک های همه جانبه جمهوری اسلامی ایران به جنبش جهاد اسلامی فلسطین و موضع گیری زودهنگام این جنبش در تأیید انقلاب ایران اثرات گوناگون داشت . از یکسو، مجموعه تشکیلاتی اولیه جنبش (با نام طلیعه نهضت اسلامی در مصر) مورد تعقیب و اذیت و آزار قرارگرفته و گروهی از اعضای آن توسط تشکیلات امنیتی مصر ترور شدند. این امر موجب تسریع در روند سازمان دهی جنبش جهاد و جدایی کامل آن از سازمان اخوان فلسطین شد و این جدایی منجر به درگیری های حزبی، فکری و سیاسی شد که تا آغاز نهضت انتفاضه فلسطین ادامه یافت. همچنین این جنبش به تشیع و وابستگی به ایران متهم شد. علاوه بر این جمهوری اسلامی ایران نیز از طرف رژیم صهیونیستی، ایالاتمتحده و کشورهای اروپایی به حمایت از تروریسم، سنگ اندازی در روند سازش و تلاش برای دستیابی به سلاحهای هسته ای متهم شد.

٦-٣-١. اتهامزنی به جنبش جهاد به خاطر رابطه ایران

جنبش جهاد اسلامی در ابتدای تأسیس ، با برخورداری از شور انقلابی و نیروی عظیم، توانست اقدامات مؤثری انجام دهد که از ابعاد و تجربیات انقلابی این جنبش نوپا فراتر بود و در زمان انتفاضه اول، این جنبش را در عرصه فلسطین به جایگاهی بسیار بالاتر از امکانات و توانایی های آن رساند (مصطفی، ١٩٩٨م: ٨٦) به گونه ای که برخی معتقد بودند جنبش جهاد بیش از آنکه حرف بزند، عمل می کند. (برغوثی، ١٩٩٠م: ٧١) اما طولی نکشید که با پایان گرفتن انتفاضه اول این شور و حماسه رو به سستی نهاد و فعالیت جنبش جهاد نسبت به گذشته محدودتر شد. این عقب نشینی و محدود شدن پایگاه مردمی جنبش ، چندین علت داشت :

٦-٣-٢. متهم شدن جنبش به تشیع

یکی از مهم ترین موانع گسترش دامنة فعالیت جنبش در میان مردم، متهم شدن آن به تشیع بود که نتیجه ورود این جنبش به عرصة نبرد فکری با تشکل های سنی سلفی بود؛ همانها که انقلاب ایران را به داشتن رویکردهای مذهبی و طایفه ای متهم می کردند. جنبش جهاد معتقد بود که هدف از نشر این افکار، ایجاد فتنه میان شیعه و سنی است تا موج خیزش و انقلاب را که مناطق سنی نشین کشورهای عربی خلیج فارس یا کشورهای همسایه اسرائیل را فرا گرفته بود، فروبنشانند و به جای خدمت به مصالح امت، به منافع استعمارگران خدمت کند. (ابراهیم، ١٩٨٣) این مناقشه در ادامه به موضوع مسلمان بودن یا مسلمان نبودن شیعیان منتهی شد، زیرا شیعیان معتقد به عصمت امامان هستند، ازاین رو متهم شدن جنبش جهاد به تشیع، آنهم در جامعه سنی مذهب و مخالف با تشیع که شیعیان را گروهی خارج از دین یا کافر و فاسق می پنداشت، موجب شده بود که اگر کسی خیال پیوستن به این جنبش یا همکاری و همراهی با آن را داشت، پیش از اقدام به این کار بارها به تردید و شک بیفتد و همین امر از گسترش حوزة فعالیت جنبش در میان مردم جلوگیری می کرد.

٦-٣-٣. اتهام وابستگی به ایران

پس از اتهام عقیدتی و متهم شدن به تشیع، نوبت به تهمت های سیاسی رسید و عدهای جنبش جهاد را وابسته به حکومت ایران و مورد حمایت مالی ایران دانستند. ازاین رو رهبران این جنبش در سخنان خود بارها بر مستقل بودن این جنبش از همه کشورها و گروهها - از جمله ایران - و عدم دریافت کمک مالی از آنان تأکید کرده اند (شقاقی، ١٩٩٣). و این جنبش را «سنی مذهب و تجسم اسلام اصیل» دانستند. (سید احمد، ٢٠٠٦م : ١١٥) نزدیکی جنبش جهاد به ایران ، به ویژه در جریان جنگ عراق با ایران، باعث شده است که کشورها و گروهها و جنبش های مخالف ایران، از جمله در عراق و عربستان سعودی، جنبش جهاد اسلامی را منزوی کنند. (فراتی ، ١٣٨١: ٦٩)

این اتهام سیاسی که در کنار اتهام عقیدتی پیشین مطرح شد، استقلال این جنبش را مخدوش کرد و پایگاه مردمی آن در میان فلسطینیان و روابط آن با دولت ها و ملت های عرب همسایه را هم تحت تأثیر قرار داد. موشه یعلون، وزیر جنگ اسرائیل، تأکید می کند که امروز تنها حماس نیست که رو در روی ما قرار دارد بلکه جنبش جهاد اسلامی فلسطین نزی بازیگری تأثیرگذار در صحنه فلسطین است که می توان به جرئت گفت بازوی ایران در فلسطین محسوب می شود. (نداء القدس، ٢٠١٤)

٦-٣-٤. اتهامزنی به جمهوری اسلامی ایران به خاطر رابطه با جنبش جهاد اسلامی

در پی مواضع جمهوری اسلامی ایران در حمایت از جنبش های مقاومت در فلسطین، ایالاتمتحده، اسرائیل و کشورهای غربی اتهامات متعددی به ایران وارد کردند که عمده ترین آنها حمایت از تروریسم، تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای و اخلال در روند سازش است.

امریکایی ها همواره و در مقاطع مختلف از مواضع ایران در حمایت از گروههای مقاومت فلسطینی انتقاد کرده از این گروهها به عنوان گروه های تروریستی یاد می کنند درحالی که ایران از آنها به عنوان گروه های مقاومت یاد کرده و صراحتا اعلام کرده است که به مردم مظلوم فلسطین کمک خواهد کرد. (عبدالحی، ٢٠١٠م: ٤٠٢)

شیمون پرز ایران را متهم به حمایت از جنبش جهاد اسلامی و حماس کرده و می گوید ایران با ارسال کاتیوشا تلاشها برای سازش را با شکست مواجه می کند. (شهاب، ٢٠٠٨ م: ١٦٩-170)

مطابق دیدگاه اسرائیل، ایران مهم ترین تهدید نسبت به امنیت اسرائیل بوده و نگرانی عمدهای نسبت به دسترسی ایران به سلاحهای هسته ای، موشکهای بالستیک و دیگر سلاحهای کشتارجمعی ابراز می دارد. افزون بر این، این دیدگاه بر این باور است که درواقع ایران جنگ با اسرائیل را از طریق حزبالله لبنان آغاز کرده است . همچنین ایران به عنوان حامی جهاد اسلامی و حماس در سرزمین های اشغالی نگرانی فزایندهای را در تل آویو به وجود آورده است. این دیدگاه همچنین ابراز می دارد که به سبب اینکه دیگر عراق نمی تواند بازدارنده قدرت ایران باشد، اسرائیل باید این نقش را به ویژه در راستای منافع آمریکا در خاورمیانه ایفا نماید. (متقی، 1376 : 89)

نتیجه گیری

انقلاب اسلامی ایران پس از به ثمر نشستن، به داخل مرزهای کشور محدود نشد، بلکه جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور اصلی اسلام سیاسی در منطقه مطرح شد و بر این اساس به سوی تمامی ملل مستضعف جهان به ویژه ملت فلسطین دست یاری دراز کرد. رابطة جمهوری اسلامی ایران با جنبش های مقاومت اسلامی فلسطین و از جمله جنبش جهاد اسلامی ، یک رابطة ساختاری است و جمهوری اسلامی ایران به همراه گروه های جهادی فلسطینی (که در رأس آن ها حماس و جهاد اسلامی قرار دارند) به تشکیل «محور مقاومت » یا «جبهه مقاومت » مبادرت ورزید. «گفتمان مقاومت » در جهان اسلام و به ویژه منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا در عرصه عملیاتی در قالب «محور مقاومت » بیش از هر زمانی، تجلی و گسترش روزافزون یافته به گفتمان غالب در بین مردم منطقه تبدیل شده است و ازاین رو گفتمانهای دیگر با شکست های پی درپی، یکی پس از دیگری، صحنه زورآزمایی با این گفتمان را ترک یا واگذار می کنند. از سوی دیگر جنبش جهاد اسلامی هم به دلیل گفتمان مشترک با ایران اسلامی ، واقعه تاریخی پیروزی انقلاب اسلامی ایران را غنیمت شمرد و آشکارا و بدون ابهام اعلام کرد که باید به انقلاب اسلامی ایران دست بیعت داد و برای تحقق آزادی فلسطین و برپایی حکومت اسلامی در آن، با ایران همراه شد. این جنبش موضع خود را به صراحت اعلام کرد و به سیل تردیدها و تهمت هایی که به خاطر آن ممکن بود با آن مواجه شود، توجهی نکرد. رابطه جنبش با ایران نتیجه داد و پیروزیهای بی سابقه ای در مقابله با صهیونیست ها برای به ارمغان آورد و برای جنبش اعتبار زیادی در نزد ملت فلسطین ایجاد کرد، به ویژه آنکه جنبش جهاد با هیچ یک از گروهها و تشکل های فلسطینی غزه و کرانه های باختری درگیر نشده است و در پی رسیدن به حکومت نیست، بلکه می خواهد با ثبات و آرامش، توان خود را در برابر رژیم صهیونیستی افزایش دهد. در نبرد ٨ روزه نوامبر ٢٠١٣ جهاد اسلامی به عنوان نخستین گروه فلسطینی با پرتاب موشک ایرانی با برد ٧٠ کیلومتر به سوی تل آویو، اغلب فلسطینیان را غافلگیر کرد. از سوی دیگر جنبش جهاد در نبردهای داخلی کشورهای عربی بحرانزده از جمله سوریه، دخالت نکرد و قطب نمای جهادی خود را همواره فقط به سوی رژیم صهیونیستی نشانه رفت.

این هدف واحد ویژگی خاص جنبش جهاد است که موجب شد کسانی که می خواهند زندگی و جان خود را وقف مبارزه با رژیم صهیونیستی کنند، جذب آن شوند. با توجه به شروع بحران سوریه در سال ٢٠١١ م و خروج رهبر جنبش جهاد اسلامی از دمشق و بسته شدت دفاتر آن، برخی اختلافات بین جهاد اسلامی و جمهوری اسلامی ایران بروز کرد که با روشن شدن ابعاد بحران سوریه، بازگشت دبیر کل جهاد اسلامی به دمشق و بازگشایی دفاتر آن، روابط طرفین بهبود یافت . با توجه به خاستگاه جنبش جهاد اسلامی و طائفی شدن درگیری های منطقه (از جمله در بحرانهای سوریه، عراق، یمن و بحرین)، کشورهای عربی منطقه خصوصا مصر و قطر به طرق مختلف تلاش کردند که جنبش جهاد اسلامی را از محور مقاومت جدا کنند که این امر باید مورد توجه دولت مردان نظام قرار گیرد. در این راستا باید تلاش شود که موضوع فلسطین به جایگاه اولیه خود به عنوان مهم ترین مسئله جهان اسلام برگردد و سایر موضوعات منطقه ای باعث نشود این موضوع از اهتمام ج.ا.ایران خارج شود و یا مساعدتهای مستقیم و غیرمستقیم به جنبش جهاد اسلامی دستخوش تغییر شود. البته در خصوص آینده روابط طرفین به نظر می رسد گرچه ممکن است این روابط در مقاطعی بر اساس شرایط با جزر و مد روبه رو شود، اما با توجه به ریشه های منبعث از اسلامگرایی، نامشروع دانستن رژیم صهیونیستی در ادبیات و اندیشه جنبش جهاد اسلامی و جمهوری اسلامی ایران، آینده روابط به دلایل مذکور و وجود تهدید مشترک، گستردهتر خواهد بود. البته تجربه ناموفق سایر گفتمانها، غلبه گفتمان مقاومت و موفقیت عملی جبهه مقاومت در رویارویی با رژیم صهیونیستی نیز بیش از پیش این گمانه را تقویت می کند.

منابع

الف - کتاب

١.ابوعمرو، زیاد، ١٣٧١، جنبش های اسلامی در فلسطین، ترجمه هادی صبا، تهران: نشرسفیر.

٢.اروینگ، میکل، ١٣٩١، ایدئولوژی سیاسی حماس، ترجمه رضا رستم زاده خسروشاهی، تهران: روایت فتح .

٣.ازغندی، علیرضا، ١٣٧٦، تاریخ روابط خارجی ایران، تهران: قومس.

٤.السید، رضوان، ١٣٨٣، اسلامی سیاسی در کشاکش هویت و تجدد، ترجمه مجید مرادی، تهران: مرکز بازشناسی اسلام و ایران.

٥.امرایی، حمزه، ١٣٨٣، انقلاب اسلامی ایران و جنبش های اسلامی معاصر، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

٦.امیدوار، احمد؛ یکتا، حسین، ١٣٧٩، امام خمینی و انقلاب اسلامی ، روایتی جهانی، تهران: انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ناجا، چاپ اول.

٧.بشیر، حسن ، ١٣٨٤، تحلیل گفتمان، دریچه ای برای کشف ناگفته ها، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).

٨.بهرامپور، شعبانعلی، ١٣٧٨، درآمدی بر تحلیل گفتمان، کتاب مجموعه مقالات گفتمان و تحلیل گفتمانی به اهتمام محمدرضا تاجیک، تهران: انتشارات فرهنگ گفتمان.

٩.دکمجیان، هرایر، ١٣٧٧، جنبش های اسلامی معاصر در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، تهران: انتشارات کیهان، چاپ سوم.

١٠. حاجی یوسفی، امیرمحمد، ١٣٧٩، نظریه گفتمان، تهران: فرهنگ گفتمان.

١١. حاجی یوسفی ، امیرمحمد، ١٣٨٢، ایران و رژیم صهیونیستی از همکاری تا منازعه، تهران: نشردانشگاه امام صادق (ع).

١٢. حشمت زاده، محمدباقر، ١٣٨٥، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، قم: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

١٣. خمینی ، روحالله، ١٣٧٠، صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای امام خمینی (س)، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.

١٤. ، ١٣٧٨، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، جلد: ٢.

١٥. ، بی تا، قضیه فلسطین درکلام امام خمینی؛ دمشق: سفارت جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول.

١٦. رجبی، محمدحسن، ١٩٩٣، زندگی سیاسی امام خمینی، بیروت: دارالروضه، چاپ نخست.

١٧. سعید، بابی ، ١٣٧٩، هراس بنیادین، ترجمه غلامرضا جمشیدیها و موسی عنبری، تهران: دانشگاه تهران.

١٨. سلیمانی، محمدباقر، ١٣٧٩، بازیگران روند صلح خاورمیانه، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.

١٩. سیداحمد، رفعت؛ الشبوکی ، العمرو، ١٣٨٧، آینده جنبش های اسلامی پس از ١١ سپتامبر، ترجمه میثم شیروانی، تهران: انتشارات امام صادق (ع)، چاپ اول.

٢٠. شقاقی، فتحی، ١٣٨٢، السنه والشیعه ضجه مفتعله (شیعه و سنی غوغای ساختگی)، تهران: الهدی

٢١. شقاقی، فتحی، ١٣٧٥، جهاد اسلامی ، امام خمینی، شیعه و سنی و مسأله فلسطین، تهران: انتشارات اطلاعات.

٢٢. شلح، رمضان عبدالله، ١٩٩٧، امام خمینی و ایران انقلابی نوگرا، در کتاب مجموعه مقالات کنگره انقلاب اسلامی و عملکرد فرهنگی امام خمینی، دمشق : سفارت جمهوری اسلامی ایران.

٢٣. عزالدین، فارس، ٢٠٠٤، معالم المعالم، فلسطین، رامالله: مرکز فرهنگی آفاق، چاپ اول.

٢٤. فراتی، عبدالوهاب، ١٣٨١، انقلاب اسلامی و بازتاب آن، تهران: زلال کوثر.

٢٥. فرقانی، محمدمهدی، ١٣٨٢، راه دراز گذار، تهران: فرهنگ و اندیشه.

٢٦. کاظمی کرهرودی، حسین، ١٣٨١، حمایت از انتفاضه فلسطین چرا؟، قم: پیام دبیر.

مطالعات سیاسی جهان اسلام » زمستان 1394 - شماره 16 (صفحه 102)

٢٧. مجرد، محسن، ١٣٨٦، تأثیرات انقلاب اسلامی بر سیاست بین الملل، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

٢٨. وفا، افسانه، ١٣٨٣، یاسرعرفات از مبارزه تا مذاکره، تهران: روایت فتح.

٢٩. ولایتی ، علی اکبر، ١٩٩٧، إیران و فلسطین؛ جذورالعلاقه و تقلبات السیاسه، (ایران و

فلسطین، ریشه های روابط و دگرگونی های سیاسی)، ترجمه به عربی: سالم مشکور، بیروت: دارالحق.

٣٠. هالتر، ماریک؛ لوران، اریک، ١٩٩٤، مجانین السلام، بیروت: دارالطلیعه.

٣١. یورگنسن، ماریان؛ فیلیپ، لوئیز، ١٣٨٩، نظریه و روش در تحلیل گفتمان، ترجمه هادی جلیلی ، تهران: نشرنی،.

٣٢. یوسف نژاد، ابراهیم، ١٣٨٤، تحولات فلسطین و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی.

ب- مقالات

٣٣. انور، ابوطه، (١٣٧٩)، «تأثیر امام خمینی رحمه الله و انقلاب اسلامی در اندیشه و عملکرد جنبش جهاد اسلامی »، ترجمه مهدی سرحدی، فصلنامه حضور، تهران : موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ش ٣٣، صص ٨٠ - ٩٧.

٣٤. آقایی، سیدداود؛ رسولی، الهام، (١٣٨٨)، «سازهانگاری و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال اسرائیل »، فصلنامه سیاست، تهران: دانشگاه تهران ، (١) ٣٩، صص ١- 16

٣٥. ----، ( ٥٩/٦/٨)،تحلیلی بر کنفرانس بزرگداشت روز قدس، پیام انقلاب، ش ١٤، ٥٩ /٦/٨، تهران : نمایندگی ولی فقیه در سپاه

٣٦. ، ( ١٤٠٣)، امام در برابر صهیونیسم ؛ گزیدههایی از سخنان امام خمینی پیرامون صهیونیسم، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.

٣٧. سازمانهای یهودی و صهیونیستی در ایران ، (١٣٨١)، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی.

٣٨. سلیمی نوه، اصغر، (١٣٨٣)، «گفتمان در اندیشه فوکو»، کیهان فرهنگی، تهران: موسسه کیهان ، شماره ٢١٩، صص ٥٠ -٥٦.

٣٩. متقی، ابراهیم، (١٣٧٦)، «تحلیل رفتار سیاسی اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی ایران »، مجله سیاست دفاعی، تهران: دانشگاه جامع امام حسین (ع)، شماره ١٨، صص ٧١ -٩٨.

٤٠. مرشدی زاد، علی؛ غفاری، زاهد؛ (١٣٨٦)، «اسلامهراسی در اروپا ریشه ها و عوامل »، فصلنامه دانش سیاسی، تهران: دانشگاه امام صادق ( ع)، س ٣، ش ٢، صص ١١٣ -١٣٩.

ج) عربی

٤١. إبراهیم، عزالدین، (١٩٨٣)، «السنه و الشیعه ضجه مفتعله و مؤسفه » (سنی و شیعه، غوغای ساختگی و اسفبار)، مجله الطلیعه الإسلامیه، شماره صفر، سالن خست، دسامبر.

٤٢. احمد، حلیم، (١٩٧٩)، «الثوره الإیرانیه و الصراع العربی -الإسرائیلی »، مجله شؤون فلسطینیه؛ (شماره ٨٨).

٤٣. البرغوثی، إیاد، (١٩٩٠)، الاسلمه و السیاسه فی الاراضی الفلسطینیه المحتله ، قدس: مرکز فرهنگی الزهراء.

٤٤. توفیق، خالد (١٤٢٣)؛ نظریه الجهاد عند الامام الخمینی، قراءة و تأملات - بخش اول؛ مجله الحیاه الطیبه، بیروت : جامعة المصطفی العالمیة ، شماره ١٠، صص ١٧٧-٢٣١.

٤٥. دراج، فیصل؛ باروت، جمال، (بیتا)، الاحزاب السیاسیه فی العالم العربی (احزاب سیاسی جهان عرب)، دمشق : المرکز العربی للدراسات الاستراتیجیه.

٤٦. زکی، شهاب، (٢٠٠٨)، حماس منال داخل ، بیروت: الدارالعربیه للعلومنا شرون .

٤٧. ساره، فایز، (١٩٨٩)، «الحرکه الاسلامیه فی فلسطین: وحده الادیو سوجیا و انقسامات السیاسیه »، المستقبل العربی، ( شماره ١٢٤).

٤٨. سیداحمد، رفعت، (٢٠٠٦)، القصه الکامله لحزبالله و قائده (شرح حال کامل حزبالله و رهبر آن)؛ بیروت: دارالکتاب العربی.

٤٩. شقاقی، فتحی، با نام مستعار فتحی عبدالعزیز، (١٩٧٩)، الخمینی الحل البدیل (امام خمینی راهحل جدید)، قاهره: دارالمختار الاسلامی.

٥٠. عبدالحی، ولید، (٢٠١٠)، إیران: مستقبل المکانه الإقلیمیه عام ٢٠٢٠، الجزائر: مرکز الدراسات التطبیقیه و الاستشراف.

٥١. فحص، هانی، (١٩٧٩)، «امام خمینی و فلسطین »، بیروت: مجله فلسطین المحتله.

٥٢. فراهانی، فاطمه امیرخانی، (بی تا)، فلسطین منمنظار قائد الثوره فی إیران، ترجمه: دکتر عبدالامیر عبدالزهره عناد الغزالی، ویرایش: رعد جباره.

٥٣. محمود، عزمی، (١٩٧٩)، «النتائج الاستراتیجیه للثوره الإیرانیه »، مجله شئون فلسطینیه، القاهره،(عدد ٨٩).

٥٤. مصطفی، هاله ، «التیار الإسلامی فی الارضا لمحتله »، مجله المستقبل العربی، مرکز

پژوهش های الوحده العربیه، شماره ١١٢.

مطالعات سیاسی جهان اسلام » زمستان 1394 - شماره 16 (صفحه 104)

٥٥. مواقف القیاده الإیرانیه تجاهالثوره والانتفاضه الفلسطینیه، (مواضع رهبران ایران در قبال انقلاب و انتفاضه فلسطین)، (٢٠٠١)، تهیه و تنظیم: دبیرخانه همایش جهانی حمایت از انتفاضه فلسطین، ناشر: مجلس شورای اسلامی، چاپ اول.

د- پایان نامه

٥٦. صفری شالی، رضا، ١٣٩٢، بررسی گفتمان عدالت اجتماعی در دولت های بعد از انقلاب اسلامی، رساله دکتری رفاه اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی.

ه- اینترنتی

٥٧. وبگاه دفتر مقام معظم رهبری ( ١٣٩٥/١/١٥)، «پیام به حجاج بیت الله الحرام »:

١٣٧٠/٣/٢٦. قابل دسترس در:

http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/١/٨٦٤٢٣

٥٨. وبگاه دفتر مقام معظم رهبری، ( ١٣٩٥/١/١٥)، «بیانات در مراسم گشایش کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین »: ٣٢٠٦٤١ /id ٠?ntent١٣٨قا oبcل hدcسeتeرpسir/sد.رfarsi.khamene//http:=

٥٩. وبگاه دفتر مقام معظم رهبری، ( ١٣٩٥/١/١٥)، « دیپلماسی ایرانی »، قابل دسترس در :

http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=27633#222621

٦٠. وبگاه دفتر مقام معظم رهبری، (١٣٩٥/١/١٥)، « رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار

دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین »، قابل دسترس در :

 http: //www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=12489

٦١. وبگاه شبکه الجزیره، (١٣٩٥/١/١٥)،« برنامج لقاء الیوم»، قابل دسترس در:

http://www.aljazeera.net/programs/pages /47c02444-9d95-43cf-bcb3-9b8b20d39e20

٦٢. وبگاه شبکه العالم، ( ١٣٩٥/١/١٥)، « ایران: وضعنا تقنیة صواریخ فجر٥ فی أیدی

المقاومة الفلسطینیة »، قابل دسترس در: ١٣٩٩٧٥٤/www.alalam.ir/news//http:

٦٣. وبگاه شبکه العالم، ( ١٣٩٥/١/١٥)، « الجهاد: اعلان ایران اعطاء المقاومة تقنیة صواریخ

فجر خطوة شجاعة »، قابل دسترس در: ١٤٠٠١٣٤ /www.alalam.ir/news//http:

٦٤. وبگاه شبکه العالم، ( ١٣٩٥/١/١٥)، « محسن رضایی: موشکهای فلسطین از برکت ایران

است »، قابل دسترس در: ١٦١٩٨٣٣/fa.alalam.ir/news//http:

٦٥. وبگاه شبکه العالم ، ( ١٣٩٥/١/١٥)، « الجهاد الاسلامی: ایران وضعت صواریخ تحت

تصرف المقاومة »، قابل دسترس در: ١٣٩٧٦٠٤/www.alalam.ir/news//http:

٦٦. وبگاه شبکه العالم، ( ١٣٩٥/١/١٥)، « جهاد اسلامی: ایران، متشکریم! »، قابل دسترس

در:

http://fa.alalam.ir/news/1611746

٦٧. وبگاه شورای نگهبان، ( ١٣٩٥/١/١٥)، « قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران » قابل

دسترس در:

http://www.shora-

gc.ir/Portal/Home/ShowPage. aspx ?Object=News&ID=٣٤٦db٥f٤-٦٢٠٥-٥ec٠-

a٦١٩-f٦d٧d٥٧be١٩٣&LayoutID=df٩٧d٠٣١-b٨١٩-٤٤٢١-٤٥١a-

٥٠١٢d٤٧٠٥٤٣٥&CategoryID=ff٠٦٦٨dd -٦٤٩ c-٤d٥٣ -a٩ba-٢٣ec١caed٣be

٦٨. وبگاه قوانین، ( ١٣٩٥/١/١٥)، « قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین »، قابل

دسترس در:

http://www.ghavanin.ir/detail.asp?id=7587

٦٩. وبگاه نداء القدس، ( ١٣٩٥/١/١٥)، « یعلون: امروز جهاد اسلامی بازوی قدرتمند ایران

در فلسطین است »،قابل دسترس در: ١٠٦٢٩=p?nedaalquds.com/persian///http:

ز- مصاحبه ها

٧٠- عبدالله، رمضان الشلح، (٢٠٠٣)، مصاحبه با روزنامه الحیات، ٢٠٠٣/١/١٠، لندن.

٧١- شقاقی، فتحی، ( ١٩٩٤)، مصاحبه با خبرگزاری ایرنا ١٩٩٤/٣/١، تهران.

٧٢- شقاقی، فتحی، ( ١٩٩٣)، مصاحبه با روزنامه شیحان،١٩٩٣/١٠/٢٣، عمان.

٧٣ - فضل الله ، محمدحسین، (١٩٨٥)، مصاحبه با مجله الیسارالعربی، شماره ٧١، پاریس.

پی نوشت

[1] discouse

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان