نویسنده این یادداشت «نسیم توکل»، کارآفرین نمونه در سامانه انتخاب مردمی معاونت زنان ریاست جمهوری است.
آیا موانع موجود در تأمین مالی استارتآپ های ایرانی حیات آنها را با خطر روبهرو میکند؟ چرا منابع مالی صندوقهای سرمایه گذاری جسورانه نتوانسته کسب و کارهای اینترنتی را حمایت کند؟ تا به حال چقدر به این پرسشها و پاسخ آنها فکر کردهاید؟ بگذارید ریشهایتر به مساله نگاه کنیم.
بورس و فرابورس مهمترین منابع مالی برای تأمین مالی و ادامه حیات کسب و کارهای اینترنتی هستند. یکی از چالشهای سرمایه گذاری در اکوسیستم استارتآپی، ارزش گذاریهای بسیار بالا توسط سهامدارانشان و میزان سرمایه مورد نیاز است. از این رو، چندان مورد توجه و استقبال سرمایهگذاران داخلی قرار نگرفتهاند لذا این مجموعهها چشم انداز روشنی برای تامین نیازهای خود از داخل پیش رو نمیبینند. از طرفی، کاهش ارزش پول ملی، احتمال عدم نقد شوندگی سرمایهگذاری و موانع موجود در انتقال دانش فنی باعث شده سرمایهگذاران خارجی نیز تمایل چندانی به حضور در بازار ایران نشان ندهند. بنابراین تأمین مالی مهمترین چالش پیش رو اکوسیستم کارآفرینی ایران در سال جاری و سال پیش رو خواهد بود.
صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه به عنوان یک مدل یا راهکار سالهای اخیر برای برون رفت استارتآپها از معضل تأمین مالی طراحی شده و به میدان آمدند. در واقع این صندوقها پول سرمایهگذارانی که به دنبال داشتن سهام شرکتهای نوپا با پتانسیل رشد بالا، کوچک و متوسط، استارتآپ و دانش بنیان هستند را به آنها هدایت میکنند. سرمایهگذاری جسورانه یا خطرپذیر نوعی از تأمین مالی برای سهام شرکت است که به کارآفرینان و شرکتهای کوچک توانایی دسترسی و کسب منابع مالی را میدهند. تفاوت این صندوقها با صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در این است که بر روی انواع خاصی از سرمایهگذاری روی محصولات و شرکتهای نوپا متمرکز هستند.
اما با حکم برنامه ششم توسعه امکان سرمایهگذاری نهادهای مالی و بانکی با منابع مردم در این صندوقها از بین رفت. از سوی دیگر، تن بیجان اعتماد عمومی نسبت به واگذاری سپرده نزد صندوقهای مالی تحت تأثیر فساد مالی برخی شاهد پایین ترین میزان در سالهای اخیر است. بنابراین عجیب نیست که سرمایهگذاران حرفهای به این صندوقها اعتماد نکردند. حتی راه اندازی ابزارهای مالی جدیدی توسط سازمان بورس و اوراق بهادار همچون صندوق سهام اختصاصی (Private equity fund) و صندوق صندوقها (Fund of funds) تاثیری در استقبال سرمایهگذاران از طرح تأمین مالی استارتآپها نداشت. البته تلاش متولیان بازار سرمایه به اینجا ختم نشده و راه اندازی «های-تک مارکت» و بازار رشد از برنامههای دیگری است که در راستا افزایش جذب سرمایهگذاران و کمک به ورود شرکتها به تابلو تالار شیشهای صورت گرفتهاند.
اگرچه، این تمام ماجرا نیست. در سالهای گذشته تعدادی از استارتآپ ها یا استارتآپ کمپانیها (شرکت رشدی- یک کپی از نمونه موفق خارجی هستند که به داخل کشور آورده شدهاند) مدعی هستند که ارزشهای میلیون دلاری دارند و بر این اساس اعتقاد دارند سرمایهگذار خارجی قسمتی از سهامشان را با چنین ارقامی خریداری کرده است. بسیاری از این شرکتها همانطور که اشاره شد استارتآپ کمپانی هستند. یعنی بدون هیچ ایده نویی برنامههای اینترنتی خارجی را کپی کردند و عین آن را به ایران آوردند.
کسب و کارهای غربی از نظر ارزش بازار در سطح بالایی قرار دارند و مشکل از آنجایی قوت گرفت که برخی از صاحبان استارتآپ کمپانیها سعی کردند برای منافع شخصی با معاملاتی صوری اقدام به بالا بردن ارزش سهام خود کنند و با علم به این که ارزش نمونه خارجی بالاست، ارزش خود را به صورت صوری بالا ببرند و ارزشگذاریهایی غیر واقعی برای خود قائل شوند تا در نتیجه، از کسب و کار خارج شوند. اما وقتی سعی کردند از طریق عرضه در بورس یا فرابورس از قسمتی از سرمایه گذاری خود خارج شوند سازمان بورس اعلام کرد که این ارزشگذاری های غیرواقعی هستند و به هیچ وجه آنها را قبول ندارد.
دولت هم در عرصه تامین سرمایه تلاش کرده نقش مهم و غیرقابل چشمپوشی ایفا کند. دولت در سالهای اخیر از طریق راهاندازی صندوق نوآوری و شکوفایی و وام دادن به بخشی از استارتآپها، سعی کرده به نوعی حضور خود را در این فضا ثابت کند. در واقع، استارتآپهایی که بتوانند از گیت معاونت علمی بگذرند مشمول حمایتهای مالی میشوند.
یکی دیگر از راهکارهای ارائه شده برای تأمین مالی کسب و کارهای اینترنتی تامین مالی جمعی (Crowd Funding) است که پیشینه آن در بازار فناوریهای نوین به بیش از یک دهه میرسد. این روش تامین مالی، همگام با پیشرفت فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، توسعه یافته است. در این روش از جذب سرمایه، کارآفرین با معرفی محصول و کسب و کار خود، دیگران را متقاعد به سرمایهگذاری میکند. برای پس دادن کمکهای دریافت شده نیز راههای مختلفی از اعطای نسخههای رایگان محصول یا درصد سود دریافتی از درآمدهای آتی پیشنهاد میشود. سرویسهایی همچون کیک استارتر مدتهاست این امکان را در جهان به وجود آوردهاند. در ایران این مدل دشوارترین روش تأمین مالی است که مشکلات مربوط به اطلاعات نامتقارن مجریان طرح و تامین کنندگان وجوه، تضاد منافع بالقوه بین آنها و ظن پولشویی، انجام کار را سخت و تا حدی ناممکن میکند.
با این همه، به گواه ناظران ایران تا سال 1400، دارای 1400 استارتآپ خواهد شد که برای تأمین مالی آنها به 1400 میلیون دلار نیاز دارد. قرار است یک سوم از این مبلغ توسط سرمایهگذاران خارجی و دو سوم دیگر توسط منابع داخلی تأمین شود. این بزرگترین چالش کنونی استارتآپ ها در کنار بحث ارزشگذاری واقعی است.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که چالشهای مالی و تامین سرمایه، همیشه پیش روی استارتاپها قرار دارد و آنها در این رقابت با همتایان بزرگتر خود، مشکلات زیادی خواهند داشت. در این میان، راهحل اساسی و کاربردی، ساختارشکنی در فضای مالی و رجوع به منابع جایگزین است. از طرفی بانکهای سنتی نیز باید این نکته را در نظر داشته باشند که تنها با ارائه خدمات مدرن و تسهیل شرایط برای شرکتهای نوپا، میتوانند در بازار آتی مالی فعالیت مفید داشته و مشتریان همیشگی جذب کنند.