ارتباط قرائت نماز با اهل‌ بیت‌ علیهم السلام

پس از تکبیر نماز نوبت به قرائت سوره حمد و توحید می رسد، تمام سوره حمد با عترت پیامبر در ارتباط است، ما این ارتباط را در تک تک آیات این سوره و سوره توحید بررسی می کنیم.

ارتباط قرائت نماز با اهل‌ بیت‌ علیهم السلام

پس از تکبیر نماز نوبت به قرائت سوره حمد و توحید می رسد، تمام سوره حمد با عترت پیامبر در ارتباط است، ما این ارتباط را در تک تک آیات این سوره و سوره توحید بررسی می کنیم.

ارتباط سوره حمد با اهل بیت

از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: هیچ نمازی بدون فاتحه الکتاب، نماز نیست. [1] به روایات که مراجعه می کنیم می بینیم برای سوره حمد اهمّیّت ویژه ای قائل شده اند و شاید این که در روایات برای این سوره اهمیّت و صفات خاصی ذکر شده به خاطر شدت ارتباط مطالب این سوره با اهل بیت علیهم السلام است و این که اساس این سوره تشکر از خدا است به جهت بعثت پیامبر اکرم و امامت امامان معصوم علیهم السلام لذا فرموده اند: هیچ نمازی بدون فاتحه الکتاب نیست. پس سرّ آن را باید در شدت ارتباط این سوره با عترت جستجو کرد که آن را بعدا بیان می کنیم.

سوره حمد جامعیّت فوق العاده ای دارد که دیگر سور ه های قرآن این جامعیّت را ندارد و به جهت همین جامعیّت آن حتما باید این سوره در همه نمازها خوانده شود. برای جامعیّت این سوره می توان این آیه قرآن را شاهد آورد که در آن سوره حمد با نام «سبع مثانی» عدل و همتای قرآن قرار گرفته است «وَ لَقَدْ آتَینَاک سَبْعاً مِنَ الْمَثَانِی وَ الْقرآن الْعَظِیمَ» ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم![2]

این سوره مشتمل است بر عصاره معرفت های قرآنی، که همان توحید، نبوت، معاد، امامت و دانش سلوک انسان به سوی پروردگار می باشد، به همین جهت این سوره در کتاب خدا همتای «قرآن عظیم» قرار گرفته است.

در باب جامعیّت سوره حمد، ابن عباس از امیرمؤمنان علیه السلام نقل نموده است که آن حضرت فرمود: هر چه در عالم است در قرآن است و هر چه در قرآن آمده است در سوره فاتحه تمام آن ذکر شده است و هر چه در فاتحه است در «بِسْمِ اللَّه» است و هر چه در «بِسْمِ اللَّه» است در حرف باء است و من نقطه ای هستم که در زیر حرف باء است. [3]

حکمت قرائت قرآن و سوره حمد در نماز

وجود مبارک امام رضا علیه السلام در باره حکمت قرائت سوره حمد در نمازها می فرماید: اگر گفته شود: چرا خلائق در نماز امر شده اند قرآن قرائت کنند؟ در جواب گفته می شود: مردم از آن جهت به قرائت قرآن در نماز امر شده اند که مبادا قرآن متروک شده و به دست فراموشی سپرده شود و در نتیجه ضایع و نابود گردد، لکن (چون واجب شده که در نمازها آن را بخوانند) باید آن را حفظ کنند و قرائت قرآن را آموزش ببینند و در نتیجه قرآن فراموش و نابود نخواهد گشت. و اگر گفته شود: چرا در هر قرائتی فقط به سوره حمد باید ابتداء شود نه سوره های دیگر قرآن؟ در جواب می گوئیم: به این جهت نماز با سوره حمد آغاز گشته که آن چه از خیر و حکمت در سوره حمد یک جا فراهم آمده است در سایر سوره های قرآن یافت نمی شود. آن گاه حضرت مفاهیم سوره حمد را توضیح داده و در ادامه سخن می فرماید با شرحی که گذشت محقّقا تمام معانی خیر و حکمت از امور مربوط به دنیا و آخرت چندان در سوره حمد گرد آمده که هیچ کلامی جامع آن نیست»[4]جامعیت این سوره را وقتی به شرح و تفسیر سوره پرداختیم توضیح می دهیم. و روشن می شود که در این سوره یک دوره امام شناسی و توحید و اقسام آن ذکر شده است.

ارتباط هدف سوره حمد با اهل بیت

می دانیم که هر سوره ای از قرآن هدفی دارد و آن هدف کاملاً با اهل بیت علیهم السلام در ارتباط است زیرا پیامبر اکرم (ص) در حدیث معروف ثقلین فرموده است که قرآن و عترت از یک دیگر افتراق و جدایی ندارند. پس سوره حمد نیز با اهل بیت علیهم السلام کاملا در ارتباط است. در سوره حمد هم وقتی دقت می کنیم می بینیم این سوره با کلمه حمد شروع شده است و حمد باید به جهت نعمتی باشد. ادامه آیات را هم که ملاحظه می کنیم می بینیم صحبت از نعمتی است که خدا داده است «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ» نعمت و حمد با هم هستند پس معلوم می شود در این سوره می خواهیم خدا را برای نعمتی شکر کنیم و لذا حتما باید این سوره در نماز خوانده شود چون اصل نماز و هدف از نماز تشکر از خدا است. پس هدف از سوره حمد ذکر مهم ترین نعمت و تشکر از خدا به جهت آن نعمت است. حال آن نعمت چیست؟ که باید در این سوره و در نماز به جهت آن نعمت از خدا تشکر کنیم؟ به روایاتی که در تفسیر سوره حمد وارد شده مراجعه می کنیم تا ببینیم کدام نعمت است که باید به خاطر آن همیشه در نماز و غیر نماز شکرگزار خدا باشیم.

روایاتی که در تفسیر آیه «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ» آمده است و روایاتی که در جاهای دیگر قرآن وارد شده است را بررسی می کنیم می بینیم آن نعمت، نعمت ولایت امیرمؤمنان علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام است.

از امیرمؤمنان علیه السلام در مورد تفسیر«الْحَمْدُ لِلَّهِ» سؤال شد فرمود خداوند به ما گفته است که بگویید: حمد و ثناء، برای خدا است! به جهت آن نعمت [نعمت امامت و ولایت] که بر ما إنعام فرمود و به سبب آن نعمت؛ قبل از موجود شدن ما در کتب و نوشته های گذشته گان ما را یاد فرمود. پس به جهت این نعمت خدا ما را نسبت به دیگران، فضیلت و برتری داد! پس بر محمّد و آل محمّد، واجب است خدا را شکر کنند و بر شیعیان، فرض و واجب است که؛ به سبب آنچه آنان را به آن فضیلت و برتری داد، سپاس گزار او باشند![5]

اهل بیت بزرگ ترین نعمت

در تفسیر آیه شریفه «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» سپس در آن روز شما از نعمت هایی که داشته اید بازپرسی خواهید شد![6] امام رضا علیه السلام می فرمایند: مراد از نعمت ها، ما هستیم. [7] در واقع این نعمت وجود اهل بیت سرآمد سایر نعمت ها است؛ زیرا سایر نعمت هایی که به انسان داده می شود به واسطه لطف امامان معصوم است و ما در دو مرحله مدیون لطف امامان معصوم هستیم یکی در مرحله شب قدر که ارزاق و مقدرات یک سال ما را تقدیر می کنند و دوم در مرحله نزول تدریجی که در این مرحله نیز به واسطه لطف امامان معصوم علیهم السلام به تدریج نعمت ها به دست مردم می رسد. این نکته در روایات مطرح شده است مثلا در زیارت جامعه آمده است: به یمن و برکت وجود شما باران نازل می شود، و آسمان از سقوط بر زمین نگاه داشته می شود، مگر با اذن خدا و به وسیله ألطاف شما، خدا غبار اندوه را از دل ها می زداید، و سختی زندگی و بدی حال را برطرف می سازد. [8] پس ارزاق در مرحله تدریج هم که به مرور به دست انسان ها می رسد به واسطه لطف و عنایت حضرات معصومین علیهم السلام است. نعمت های بهشت نیز به یمن و برکت آنان به مومنین داده می شود پس نعمت های دیگر هم درواقع به واسطه آن ها است.

در هر کجای قرآن واژه نعمت ذکر شد است رأس آن نعمت وجود مبارک اهل بیت علیهم السلام است و نعمت های دیگر نیز به واسطه وجود مبارک اهل بیت علیهم السلام تقسیم می شود که در دعا آمده است: به واسطه برکت وجود حضرت بقیه الله مردم روزی داده می شوند و آسمان و زمین پا برجا است. [9] این جمله که به واسطه شما به مردم روزی داده می شود به امت اسلامی اختصاص ندارد و ارزاق امت های گذشته و غیر مسلمانان نیز چنین بوده است.

ارتباط این قسمت نماز با معصومین علیهم السلام هم از همین جهت که است ما وقتی می گوئیم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ مَالِک یوْمِ الدِّینِ» خدا را شکر می کنیم به خاطر این که به ما قرآن، پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را داده است.

در قرآن به خاطر نازل شدن خود قرآن، خدا حمد شده است «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَی عَبْدِهِ الْکتَابَ وَ لَمْ یجْعَلْ لَهُ عِوَجاً» حمد مخصوص خدایی است که این کتاب را بر بنده برگزیده اش نازل کرد، و هیچ گونه کژی در آن قرار نداد. [10] برای نزول قرآن خدا حمد شده و برای نعمت وجود پیامبر و اهل بیت علیهم السلام هم با این جمله «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» خدا حمد شده است و قرآن و عترت از این جهت مثل هم بوده و از هم جدا شدنی نیستند.

 در ابتدای این سوره کلمه «الحمد» ذکر شده و به دنبال حمد رب ذکر شده و معلوم می شود که ما خدا را به جهت ربوبیت او حمد می کنیم و خدا مربی و رب است و برای تربیت انسان پیامبر فرستاده و قرآن را نازل کرده و امامان معصوم را قرار داده است. از کلمه رب که به دنبال حمد ذکر شده معلوم می شود که ما خدا را به جهت این تربیت جمیل و ربوبیت احسنی که نسبت به بندگانش دارد، حمد می کنیم و آن چه بیش تر مد نظر قرآن است آن تربیت معنوی است و این تربیت جمیل نیاز به حمد دارد.

همچنین در ادامه سوره حمد هم که دقّت می کنیم می بینیم صحبت از نعمتی است که برخی به جهت کفران این نعمت مورد غضب قرار گرفته و برخی گمراه شدند: «صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ» به روایات در تفسیر این آیه مراجعه می کنیم می بینیم آن نعمتی که مورد نظر بوده است و بر اساس آن نعمت ابتدای سوره کلمه حمد ذکر شده است، نعمت ولایت و وجود مبارک امامان معصوم علیهم السلام است. این بود دورنمایی از محتوای سوره حمد و نحوه ارتباط سوره حمد با اهل بیت علیهم السلام و به جهت همین ارتباط فرموده اند: ما اصل و اساس نماز هستیم و نیز فرموده اند نماز بدون سوره حمد، نماز نیست. بهتر است به تفسیر هر آیه از این سوره جداگانه بپردازیم تا شدت ارتباط نماز و ارتباط این سوره با اهل بیت علیهم السلام روشن شود.

شرح بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

ترجمه این آیه چنین است: به نام خداوند مهرگستر مهربان.

بعدا بیان می کنیم که نزول قرآن و بعثت پیامبر اکرم و امامت امامان معصوم علیهم السلام همه پرتوی از مظهر الله و رحمت رحمانیه و رحیمیه خدا است، در این صورت این آیه در آغاز هر سوره از قرآن اشاره می کند به این که، نزول آن سوره و بعثت پیامبر اکرم و امامت امامان معصوم علیهم السلام همه بر اساس اسم «اللَّه، رحمن و رحیم» تحقق یافته و به ظهور رسیده است.

توضیح جامعیت محتوی و مطالب این آیه این است که در این آیه علت بعثت پیامبر اکرم (ص) نزول قرآن و امامت اهل بیت علیهم السلام به اجمال بیان شده است و آن علت رحمت رحمانیه و رحمت رحیمیه الهی است لذا در مورد قرآن آمده است: «إِنَّهُ لَهُدی وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ»[11] قرآن هدایت گر و رحمت برای مؤمنان است! و نیز در مورد قرآن آمده است«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقرآن ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ» و از قرآن، آن چه شفا و رحمت برای مؤمنان است را نازل می کنیم[12]

 و در مورد بعثت پیامبر اکرم (ص) هم آمده است «وَ ما أَرْسَلْناک إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ»[13] ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم. و نیز امامت ائمه اطهار علیهم السلام رحمت برای مردم و به دنبال رسالت و تکمیل آن است لذا فرمود: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» ای پیامبر! آن چه از طرف پروردگارت [در مورد ولایت حضرت علی علیه السلام] بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده ای![14] و آن رحمت برای عالمین بودن به ثمر نخواهد رسید پس چون بعثت پیامبر اکرم (ص) و امامت اهل بیت علیهم السلام و نزول قرآن به جهت رحمت الهی بوده است، لذا مناسب است که ابتدای هر سوره ای که نازل می شود با آیه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» شروع شود.

علت ذکر «الرحمن الرحیم» در آیه بسم الله

چرا صفات دیگر خداوند مثل وهاب، غفار و رزاق در «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» نیامده و خصوص «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» ذکر شده است؟! پاسخ این سؤال این است که چنانکه قبلا گذشت علت بعثت پیامبر اکرم (ص) و امامت امامان معصوم علیهم السلام و نزول قرآن، رحمت الهی می باشد بنابراین در «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» باید این دو اسم «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» ذکر شود و مناسب است که ابتدای هر سوره ای که نازل می شود با رحمت الهی شروع شود. و نیز باید این آیه در نماز تلاوت شود تا علّت رسالت پیامبر اکرم و امامت اهل بیت علیهم السلام ذکر شود.

ارتباط «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» با اهل بیت

این آیه از جهات زیادی با اهل بیت علیهم السلام در ارتباط است یک جهت این است که این آیه متضمن اسماء حسنای الهی است و در روایات فراوان، امامان معصوم به عنوان أسماء حسنای الهی معرفی شده اند.

امام صادق علیه السلام در باره سخن خدای عز و جل «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها»[15] «برای خدا نام های نیکو است او را با آن نام ها بخوانید» فرمود: به خدا قسم ما هستیم نام های نیک او و از بندگان هیچ عملی پذیرفته نیست جز به شناختن ما. [16]و نیز قبلا گذشت که علت بعثت پیامبر اکرم (ص) و امامت اهل بیت علیهم السلام و نزول قرآن، رحمت الهی بوده است که این رحمت در این آیه ذکر شده است. و نیز «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» به اسم اعظم خدا از سیاهی چشم به سفیدی آن اقرب است و امیرمؤمنان علیه السلام نیز اسم اعظم الهی است.

امیرمؤمنان علیه السلام در این باره می فرماید: من به راه های آسمان آگاه تر هستم از راه های زمین، ما اسم أعظم پنهان خدا هستیم، ما أسماء نیکوی خدا هستیم که هرگاه خدا با آن أسماء خوانده شود مستجاب نماید، ما أسمایی هستیم که بر عرش و کرسی و بهشت و دوزخ نوشته شده ایم و ملائکه از ما تسبیح و تقدیس و توحید و تهلیل و تکبیر را فرا گرفتند و ما کلماتی هستیم که آدم برای پذیرفته شدن توبه اش از خدا گرفت پس خدا توبه آدم را پذیرفت. [17]

منم نقطه بسم الله

یکی دیگر از جهات ارتباط این آیه با اهل بیت این است که در برخی از روایات امیرمؤمنان علیه السلام خود را به عنوان نقطه حرف با در «بِسْمِ اللَّه» معرفی نموده اند. در روایتی از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده است که فرمود: موجودات از باء «بِسْمِ اللَّه» آشکار شدند و من همان نقطه ای هستم که زیر حرف باء است. [18] و نیز ابن عباس از آن حضرت نقل نموده است که فرمود: هر چه در عالم است در قرآن است و هر چه در قرآن است در سوره فاتحه است و هر چه در فاتحه است در «بِسْمِ اللَّه» است و هر چه در «بِسْمِ اللَّه» است در حرف باء است و من نقطه ای هستم که در زیر حرف باء است. [19] در توضیح این روایات می توان چنین گفت: یکی از علوم علم حروف و علم اعداد و علم نقطه بوده است و این علوم در قرآن بسیار به کار رفته است و آثاری هم دارد.

در یک روایتی حضرت امیر علیه السلام می فرمایند: اگر بخواهم هفتاد بار شتر را از تفسیر باء در آیه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» پر می کنم. [20] این استبعاد ندارد؛ زیرا حضرت خود را به عنوان نقطه باء معرفی نموده است- چنان چه روایات آن را بیان نمودیم- و شرح و تفسیر فضائل حضرت که نقطه با است کمتر از هفتاد بار شتر نخواهد بود. البته در روایت دیگری حضرت امیر علیه السلام فرمود: اگر بخواهم هفتاد بار شتر را از تفسیر سوره فاتحه پر می کنم. [21]

پی نوشت ها

[1] . مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ج‏4 ص158 ؛ «عَوَالِی اللآَّلِی، قَالَ النَّبِیُّ؛ : لَا صَلَاةَ إِلَّا بِفَاتِحَةِ الْکِتَاب‏.» ؛ صحیح مسلم ج 2 ص 8 – 9 ؛ صحیح البخاری ج 1 ص 184 ؛ «حدثنا علی بن عبد الله قال حدثنا سفیان قال حدثنا الزهری عن محمود ابن الربیع عن عبادة بن الصامت ان رسول الله؛ قال لا صلاة لمن لم یقرأ بفاتحة الکتاب.»

[2] . حجر 87 .

[3] . تفسیر الصراط المستقیم، ج‏3، ص: 117 ؛ «عن ابن عباس کما فی شرح توحید الصدوق للقاضی سعید القمی ص 32 ما فی معناه بتفاوت یسیر عنه علیه السّلام: «أن کل ما فی العالم فی القرآن و کل ما فی القرآن بأجمعه فی فاتحة الکتاب، و کل ما فی الفاتحة فی البسملة، و کل ما فی البسملة فی الباء، و أنا النقطة تحت الباء».

[4] . علل الشرائع ج‏1 ص: 260 من لا یحضره الفقیه ج‏1 ص:310 ؛ «فِیمَا ذَکَرَهُ الْفَضْلُ مِنَ الْعِلَلِ عَنِ الرِّضَا علیه السلام.... فَإِنْ قَالَ فَلِمَ أُمِرُوا بِالْقِرَاءَةِ فِی الصَّلَاةِ قِیلَ لِأَنْ لَا یَکُونَ الْقرآن مَهْجُوراً مُضَیِّعاً بَلْ یَکُونُ مَحْفُوظاً مَدْرُوساً فَلَا یَضْمَحِلَّ وَ لَا یُجْهَلَ فَإِنْ قَالَ فَلِمَ بَدَأَ بِالْحَمْدِ فِی کُلِّ قِرَاءَةٍ دُونَ سَائِرِ السُّوَرِ قِیلَ لِأَنَّهُ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ مِنَ الْقرآن وَ الْکَلَامِ جُمِعَ فِیهِ مِنْ جَوَامِعِ الْخَیْرِ وَ الْحِکْمَةِ مَا جُمِعَ فِی سُورَةِ الْحَمْدِ .... فَقَدِ اجْتَمَعَ فِیهِ مِنْ جَوَامِعِ الْخَیْرِ وَ الْحِکْمَةِ فِی أَمْرِ الْآخِرَةِ وَ الدُّنْیَا مَا لَا یَجْمَعُهُ شَیْ‏ءٌ مِنَ الْأَشْیَاء.»

[5] . علل الشرائع ج‏2  ص: 417؛ مسند الإمام الرضا علیه السلام ج‏1 ص: 312 ؛ التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام ص: 31؛ «قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُمْ: قُولُوا: «الْحَمْدُ لِلَّهِ» عَلَى مَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَیْنَا، وَ ذَکَرَنَا بِهِ مِنْ خَیْرٍ فِی کُتُبِ الْأَوَّلِینَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَکُونَ. فَفِی هَذَا إِیجَابٌ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لِمَا فَضَّلَهُ وَ فَضَّلَهُمْ، وَ عَلَى شِیعَتِهِمْ أَنْ یَشْکُرُوهُ بِمَا فَضَّلَهُمْ [بِهِ عَلَى غَیْرِهِمْ‏].»

[6] . تکاثر 8

[7] . بحار الأنوار، ج‏24، ص: 50 .

[8] . من لا یحضره الفقیه ج‏2 ص 615 زیارة جامعة ؛ «بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ یَکْشِفُ الضُّرَّ.»

[9] . مفاتیح ‏الجنان ص 85 دعاى عدیله ؛ «بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء.»

[10] . کهف 1.

[11] . النمل: 77.

[12] . اسراء 82 .

[13] . انبیاء 107.

[14] . مائده 67.

[15] . اعراف 181.

[16] . الکافی، ج‏1، ص: 143 ؛ «الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى جَمِیعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها قَالَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِی لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا.»

[17] . البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏3، ص: 678 : «أقول: و رواه العیاشی عنه علیه السلام ثم قال: «إنی لأعرف بطرق السماوات من طرق الأرض، نحن الاسم المخزون المکنون، نحن الأسماء الحسنى التی إذا سئل الله تعالى به أجاب، نحن الأسماء المکتوبة على العرش و الکرسی و الجنة و النار، و منا تعلمت الملائکة التسبیح و التقدیس، و التوحید و التهلیل و التکبیر، و نحن الکلمات التی تلقاها آدم علیه السلام من ربه، فتاب علیه».

[18] . تفسیر الصراط المستقیم، ج‏3، ص: 117؛ «فروى الشیخ الجلیل البرسی فی «مشارق الأنوار ص 21 و 38» عن مولانا أمیر المؤمنین روحی و روح العالمین له الفداء و علیه و على أخیه و ذریته آلاف التحیة و الثناء أنه قال: «ظهرت الموجودات من باء بسم اللّه و أنا النقطة التی تحت الباء».

[19] . تفسیر الصراط المستقیم، ج‏3، ص: 117 ؛ «عن ابن عباس کما فی شرح توحید الصدوق للقاضی سعید القمی ص 32 ما فی معناه بتفاوت یسیر عنه علیه السلام: «أن کل ما فی العالم فی القرآن و کل ما فی القرآن بأجمعه فی فاتحة الکتاب، و کل ما فی الفاتحة فی البسملة، و کل ما فی البسملة فی الباء، و أنا النقطة تحت الباء».

[20] . عوالی ‏اللآلی ج4 ص: 102 ؛ «و روی عن علی علیه السلام أنه قال لو شئت لأوقرت سبعین بعیرا من باء بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ.»

[21] . بحارالأنوار ج: 40 ص: 157 البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 4 ؛ «قُوتُ الْقُلُوبِ قَالَ عَلِیٌّ علیه السلام لَوْ شِئْتُ لَأَوْقَرْتُ سَبْعِینَ بَعِیراً فِی تَفْسِیرِ فَاتِحَةِ الْکِتَابِ.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان