ماهان شبکه ایرانیان

گفت‌وگو با احمد شاکری به بهانه انتشار کتاب «فلسفه داستان داستان»؛

دستیابی به نظریه ادبی انقلاب اسلامی یکی از ضرورت‌هاست

کتاب «فلسفه داستان داستان» به عنوان اولین دفتر مجموعه تحقیقات فلسفه ادبیات نوشته دکتر احمد شاکری، عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ رسید.

به گزارش مشرق، کتاب «فلسفه داستان داستان» به عنوان اولین دفتر مجموعه تحقیقات فلسفه ادبیات نوشته دکتر احمد شاکری، عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ رسید. به این بهانه گفت‌وگویی با وی انجام شده است.

چند سالی است که در عرصه پژوهش و به صورت خاص، در موضوع ادبیات داستانی دفاع مقدس اشتغال داشته‌اید و کتاب «جستاری در اصطلاح‌شناسی و مبانی ادبیات داستانی دفاع مقدس« و «درباره مانایی و میرایی» به همین حوزه تمحض اختصاص دارند. چه ضرورتی موجب شد به حوزه فلسفه ادبیات بپردازید.

هدف و مقصود برای بنده دستیابی به مولفه‌های ماهوی این‌ گونه ادبی و حرکت به سمت نظریه‌پردازی درباره آن است؛ البته این خود هدف و مقصد نهایی نیست. گرچه دستیابی به نظریه‌ای در این‌باره با بهترین پیش‌بینی‌های علمی عمر کامل پژوهشی یک فرد را به خود اختصاص خواهد داد، بلکه چنین حرکت عظیمی با توجه به داستان‌های تولیدشده انبوهی که در این زمینه صورت گرفته و لوازم علمی و مبادی علمی و حکمی فراوان مورد نیاز برای دستیابی به تعیین ماهیتِ اینگونه، به معنای واقعی کلمه باید توسط یک جریان پژوهشی صورت گیرد؛ اما چنین هدفی خود در قیاس با هدف عالی‌تر دستیابی به نظریه ادبی انقلاب اسلامی به مثابه تکه‌ای از پازلی بسیار عظیم تصور می‌شود که هدف عالی و قصوی نیز همین است. بدین معنی که ما هم با رویکرد پسینی و تجربه چهل و اندی سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و هم با رویکرد پیشینی عقلی-‌فلسفی بتوانیم تصویر دقیق و درستی از ادبیاتی که انقلاب اسلامی پایه‌گذار آن بوده در شکل عالی و ترازش به دست دهیم.

یعنی تاکنون این اتفاق نیفتاده است؟
دستیابی به نظریه ادبی انقلاب اسلامی البته موضوعی ناآشنا در حوزه پژوهش و حتی در اذهان اهالی ادبیات نبوده و نیست. به صورت فی‌الجمله درباره آن احساس نیاز می‌شده، با وجود آنکه ممکن است برخی ضرورت‌ها و کارکردهای آن نزد همگان شناخته نشده یا الزامات و مقدمات دستیابی به آن کاملا معلوم و مشخص نباشد؛ اما ادبیات معاصر و به‌خصوص ادبیات متعهد اذعان به این داشته که دستیابی به نظریه ادبی انقلاب اسلامی یکی از ضرورت‌هاست؛گرچه این اذعان در طول چهار دهه گذشته بعضا در پساپشت اولویت‌های زمانی یا موضوعی به فراموشی سپرده شده یا در حد یک آرزوی مطلوب و متوقع باقی مانده است. آنچه البته اهمیت دارد این است که نهاد یا مرکزی که باید برای رسیدن به چنین قله‌ای برنامه‌ریزی کند و آن را از تصور ذهنی اجمالی بیرون آورد، مراکز علمی و به‌خصوص دانشگاه‌ها بوده‌اند.

خب، بنابراین وقتی انسان به این قله بلند و به ظاهر سخت و دست نایافتنی نگاه می‌کند، علی‌القاعده با هر بضاعتی نمی‌تواند به آن نزدیک شود. دستیابی به نظریه ادبی انقلاب اسلامی چنان بار بزرگی است که حتی برخی از اعاظم ادبیات نیز هنوز ادعایی درباره آن ندارند؛ لذا اولین قدم برای حرکت در این زمینه توجه به مبادی فکری فلسفی آن است.

البته رگه‌هایی از علایق و دقت‌های فلسفی در دو کتاب مذکور به‌خصوص «درباره مانایی و میرایی» دیده می‌شود. آنجا بحث مفصلی درباره «ایده اولیه» وجود دارد که با رویکرد فلسفی درصدد بیان چیستی این مقوله است؛ اما سوال این است که چرا «فلسفه داستان داستان» و نه «فلسفه داستان»؟
دقیقا این انتخاب جزئی نیز درصدد پرداخت و توجه به ریشه‌هاست. نکته این است که شما وقتی در حوزه روایت سخن می‌گویید یک جنس مشترکی در تمامی انواع روایی وجود دارد. سوال این است؛ زمانی که از داستان یاد می‌کنیم، دقیقا از چه چیزی یاد می‌کنیم و چه عامل یا عواملی رمان را از دیگر قالب‌ها و انواع ادبی ممتاز می‌کند؟ کارکردها، غایت، مولفه ها، عناصر، ارکان، و اجزای رمان چیست؟ در صورتی که بدون تفکیک خاصی میان جوانب متعدد رمان بخواهید دست به تعریف بزنید، با معادله‌ای پیچیده مواجه خواهید بود. به تعبیری باید این معادله را ساده‌سازی کنید. خلاصه اینکه در نتیجه این ساده‌سازی شما به ساختارها و اسکلت‌های اصلی‌تری می‌رسید که بنیان قالب‌هایی چون رمان و داستان کوتاه بر آن بنا شده است. یکی از مهم‌ترین این جوانب و ساختارها جنبه «داستان» است.

درباره عنوان «داستان داستان» توضیح دهید؛ به نظر می‌رسد عنوانی است که کژتابی دارد. چرا «فلسفه داستان»؟
 البته ترجمه‌ای که در پشت جلد کتاب آمده است این اجمال یا ابهام را توضیح می‌دهد. مراد ما از داستان داستان، در حقیقت جنبه داستانگوی هر اثر داستانی است. توضیحات تفصیلی با مرور آرای مختلف درباره واژه‌گزینی برای این جنبه در متن کتاب آمده است.

موضوع دیگری که درباره چنین کتابی مطرح بوده، مخاطب خاص آن است. این کتاب همانند آثار دیگر پژوهشی در 500 نسخه منتشر شده است. آیا به نظر شما مخاطبان این اثر بیشتر از شمارگان فعلی آن هستند؟
بیشتر انتظار می‌رود اهل نظر و کسانی که در این زمینه دغدغه دارند از چنین آثاری استقبال کنند؛ حتی می‌توان گفت نویسندگان نیز نوعا مخاطب چنین کتاب‌هایی نیستند زیرا نوع دغدغه و سطح مساله‌مندی نویسندگان متوجه این مبانی نیست. نویسندگان اگر هم به مبانی نظری توجه دارند، بیش از هر چیز به واسطه کارکردی است که در آفرینش برای آن قائل هستند؛ یعنی تا مساله‌ای عملا و عینا در اثر داستانی‌شان کارکرد نداشته باشد، چندان بدان توجه نشان نمی‌دهند.

از تولید علم یاد کردید. آنچه در «فلسفه داستان داستان» آمده است تا چد حد ابداعی و نوآورانه است؟
طبعا بنده نمی‌توانم دراین‌باره قضاوت کنم. این باید توسط اساتید و مخاطبان این کتاب تعیین شود؛ اما تمرکز اصلی بنده در این اثر و باقی آثار بر تولید بوده است. گرچه غالب منابع دیده شده است اما هم موضوع به لحاظ پژوهشی و هم استدلال‌ها و روش پاسخگویی به آنها از نظر بنده تا حد زیادی ابداعی است. تاکنون کتاب مستقلی به این صورت راجع به جنبه داستان روایت نوشته نشده است. شما نگاه کنید. کسی مثل فورستر در «جنبه‌های رمان» فقط چند صفحه را به این موضوع اختصاص داده است. تاکنون کتاب مستقلی درباره جنبه داستان در حجمی بالغ بر 815 صفحه نوشته نشده است. این خود یعنی توجه به موضوع به صورت متمرکز و تولید دانش در این‌باره؛ البته این به معنای اتقان و درستی تمامی مطالب این کتاب نیست. طبعا زمانی که در عرصه‌ای نوآوری می‌شود، مجالی برای نقد و نظر پدید می‌آید. بخشی از مبانی نقد و برخی رد شده و برخی دیگر پذیرفته می‌شوند. این روندی است که علم کاملا بر اساس آن پیشرفت‌می‌کند.

خواننده‌ای که برای اولین‌بار با این کتاب مواجه می‌شود، شاهد کثرت پانوشت‌های آن است. به تعبیری سطح اول کتاب همان متنی است که در کل کتاب مباحث با پیش می‌برد. در این بخش به‌ندرت مستقیما از نقل قول دیگر اهالی نظر استفاده شده و نقل قول‌ها همگی یا غالبا به پانوشت ارجاع شده است؛ اما سطح دوم پژوهش در پانوشت‌ها پی گرفته می‌شود. در حقیقت در این بخش توضیحات تکمیلی، ایراد شبهات به متن اصلی و پاسخ شبهات بیان می‌شود. این تلاشی است که در آثار دیگر بنده از جمله «درباره مانایی و میرایی» نیز شاهد آن هستید؛ یعنی پیشبرد بحث و ترغیب مخاطب به تامل اجتهادی در این‌باره. شاید بیشترین تلاش در این بخش آن بوده که شبهه قابل توجهی از قلم نیفتد الا اینکه در این بخش آمده و جوابی دریافت کرده است.

درباره «فلسفه ایده اولیه» نیز که ظاهرا به ناشر تحویل شده است، توضیح دهید.
در شکل کلان و کلی، مد نظر است که مجموعه دفاتر فلسفه‌های مضاف به جوانب ادبی ان‌شاء‌الله کار شود. دفتر اول «فلسفه داستان داستان» و دفاتر بعدی «فلسفه ایده اولیه»، «فلسفه پیرنگ»، «فلسفه زاویه دید» و عناوین دیگری از این دست خواهد بود؛ البته در ترتیب‌بندی این دفاتر علی‌القاعده باید فلسفه ایده اولیه بر فلسفه داستان داستان مقدم باشد چرا که ایده اولیه شکل بنیادین‌تری از داستان است اما باید اذعان کنم چیزی که اکنون به دنبال آن هستیم در سال‌های گذشته به صورت مشخص برنامه‌ریزی نشده بود. به تعبیری ضرورت‌ها و شرایط نیز در انتخاب این عناوین دخیل بوده‌اند. فلسفه ایده اولیه نیز در نوع خود کار ابداعی است. این کتاب حدودا 670 صفحه حجم دارد و 142 مولفه برای ایده اولیه برشمرده است؛ این در حالی است که در منابع موجود بیش از هفت یا هشت مولفه برای این مقوله شمرده نشده است.

*صبح نو

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان