احکام ضرر نداشتن روزه

یکی از شرایط صحیح بودن روزه، ضرر‌ نداشتن‌ آن‌ است، پس اگر مکلف بترسد روزه برایش ضرر داشته باشد و با گرفتن روزه مریض شود‌ یا بیماری وی شدت یابد و یا بهبودی آن به تأخیر بیفتد، روزه‏اش صحیح‌ نیست

احکام ضرر نداشتن روزه

مقدمه

یکی از شرایط صحیح بودن روزه، ضرر‌ نداشتن‌ آن‌ است، پس اگر مکلف بترسد روزه برایش ضرر داشته باشد و با گرفتن روزه مریض شود‌ یا بیماری وی شدت یابد و یا بهبودی آن به تأخیر بیفتد، روزه‏اش صحیح‌ نیست. حتی اگر روزه‌ گرفتن‌ برای عضوی از بدن (مانند ضعیف شدن چشم) مضر باشد، روزه گرفتن صحیح نخواهد بود. ضرری که گفته شد، شامل بیماری‌های روحی و روانی نیز می‏شود. البته باید این خوف و ترس از‌ ضرر، منشأ عقلایی داشته باشد.

در تمام این موارد، یقین و علم داشتن به ضرر شرط نیست؛ بلکه اگر مکلف گمان کند یا احتمال عقلایی بدهد که روزه برایش ضرر دارد، نباید‌ روزه‌ بگیرد و روزه‏اش صحیح نیست. همچنین در تشخیص ضرر، ملاک، نظر شخص بیمار است و تا برای خود شخص ترس از ضرر حاصل نشده باشد، گفتۀ دیگران (حتی پزشک) معتبر نیست، مگر‌ اینکه‌ از گفتۀ دیگران ترس از ضرر برایش پیدا شود.[1]

به فتوای مراجع ضعف، بی حالی، سردرد و مواردی مانند آن که به خاطر روزه حاصل می‏شود، ضرر محسوب نمی‏شود، لذا انسان نمی‏تواند به خاطر ضعف، روزه را‌ بخورد‌، هرچند‌ زیاد باشد؛ اما اگر ضعف‌ او‌ به‌ قدری است که معمولاً نمی‏شود آن را تحمل کرد، در این صورت خوردن روزه اشکال ندارد.[2]

انواع ضرر

1. ناشی از بیماری‌:

س: آیا‌ برای جواز ترک روزه، اطمینان به ضرر لازم است یا صرف احتمال ضرر کفایت می‏کند؟

آیات عظام‌:

امام‌، خامنه ‏ای‌، خویی، تبریزی، فاضل، سیستانی، وحید، مکارم، صافی، نوری و شبیری: اگر انسان احتمال‌ بدهد‌ که‌ روزه برایش ضرر دارد و از آن احتمال ترس برای او پیدا شود، چنانچه احتمال‌ او‌ عقلایی‌ باشد (در نظر مردم بجا باشد)، نباید روزه بگیرد و روزه‏اش صحیح نیست.[3]

بهجت‏: می‏تواند روزه‌ نگیرد‌.

س: در مورد فردی که معتاد به تریاک است و نمی‏تواند ترک نماید، و به‌ همین‌ علت‌، نه به صورت ادا و نه به صورت قضا توان روزه گرفتن را ندارد، آیا این‌ فرد‌ حکم‌ مریض را دارد یا اینکه باید کفاره بدهد؟

آیات عظام:

امام: واجب است‌ روزه‌ بگیرد و در صورت اضطرار می‏تواند به مقدار ضرورت استعمال نماید.[4]

خامنه ‏ای: واجب است روزه بگیرد‌ و اگر‌ مشقت شدید دارد و نمی‏تواند تحمل کند، هر‌ وقت‌ به‌ حرج افتاد، می‏تواند استعمال نماید و باید قضای‌ آن‌ را انجام دهد.[5]

بهجت: واجب‌ است‌ روزه‌ بگیرد و در صورت اضطرار می‏تواند به‌ مقدار‌ ضرورت استعمال نماید؛ ولی اگر قبل از ماه رمضان می‏تواند اعتیادش را‌ ترک‌ کند یا عادتش را به شب‌ تغییر دهد، احتیاطاً باید‌ این‌ کار را انجام دهد.[6]

مکارم: بنا بر احتیاط واجب باید‌ روزه‌ بگیرد و در صورت اضطرار می‏تواند‌ به‌ مقدار‌ ضرورت استعمال نماید‌.[7]

صافی: واجب است روزه بگیرد و در صورت اضطرار می‏تواند به‌ مقدار‌ ضرورت استعمال نماید. اگر در قضا‌ هم‌ نیاز ضروری‌ به‌ استعمال‌ دارد، قضا ندارد.[8]

نوری‌: حکم‌ مریض را دارد.[9]

2. ناشی از غیر بیماری

روزۀ زنان‌ باردار‌ و شیرده‌:

یکی از مصداقهای ضرر ناشی از غیر‌ بیماری‌ که‌ خیلی‌ مورد‌ ابتلای‌ جامعه است، روزۀ زنان حامله و زنان شیرده می‏باشد که گاهی برای خودش و گاهی برای کودکش ضرر دارد. نظر مبارک مراجع معظم تقلید در این خصوص به شرح‌ ذیل است:

آیات عظام:

خامنه ‏ای، خویی، تبریزی، وحید، مکارم و شبیری: زنی که زایمان او نزدیک است، اگر روزه برای خودش یا برای جنین ضرر داشته باشد، روزه بر او واجب‌ نیست‌ و نباید روزه بگیرد. در صورتی که روزه برای مادر ضرر داشته باشد، پرداخت فدیه (کفاره) واجب نیست؛ اما اگر برای جنین ضرر داشته باشد، باید فدیه پرداخت کند و در‌ هر‌ صورت باید روزه ‌های خود را بعداً قضا نماید.[10]

بهجت، سیستانی و نوری: در هر‌ دو‌ صورت (ضرر برای مادر‌ و ضرر‌ برای جنین) واجب است فدیه پرداخت کند و در هر صورت باید روزه ‌های خود را بعداً قضا نماید.[11]

امام: در صورتی که روزه برای جنین ضرر داشته باشد، واجب است فدیه پرداخت کند. همچنین، بنا بر احتیاط واجب، اگر روزه برای‌ مادر‌ ضرر داشته‌ باشد، باید فدیه پرداخت نماید. در هر صورت باید روزه ‌های خود را بعداً قضا نماید.[12]

فاضل: در صورتی که روزه برای مادر ضرر داشته باشد، واجب است فدیه پرداخت کند؛ اما ‌‌اگر‌ فقط برای جنین ضرر داشته باشد، پرداخت فدیه لازم نیست. در هر صورت‌ باید‌ روزه ‌های‌ خود را بعداً قضا نماید.[13]

صافی: در هر دو صورت (ضرر‌ برای مادر و ضرر برای‌ جنین‌) بنا بر احتیاط واجب باید فدیه پرداخت نماید. در هر صورت باید روزه ‌های خود را بعداً قضا نماید.[14]

شبیری‌: در صورتی که روزه برای مادر ضرر داشته باشد، بنا بر احتیاط مستحب، فدیه پرداخت کند و اگر برای جنین ضرر داشته باشد، واجب است فدیه پرداخت کند. در هر صورت اگر‌ تا‌ ماه رمضان آینده بتواند بدون ضرر روزه بگیرد، باید آنها را قضا کند؛ بلکه به احتیاط واجب، اگر بعد از آن نیز بتواند روزه بگیرد، قضای روزه بر او واجب‌ می‏شود‌.[15]

در برخی موارد، ضرر ناشی از شیردهی زنان است که گاهی متوجه مادر و گاهی متوجه طفل می‏شود. نظر فقهای عظام‌ در‌ این مورد چنین است:

امام: زنانی که بچه شیر می‏دهند و شیرشان کم است، خواه مادر بچه باشد یا دایه، اگر روزه گرفتن برای خودشان یا بچه‏ای که شیر می‏دهند‌ ضرر‌ داشته‌ باشد، روزه بر آنها واجب‌ نیست‌. اگر‌ روزه گرفتن برای بچه ضرر داشته باشد، باید برای هر روز یک مد (750 گرم) غذا فدیه بدهند. همچنین، بنا بر‌ احتیاط‌ واجب‌، در صورتی که برای خودشان نیز ضرر داشته‌ باشد‌، ‌پرداخت فدیه واجب است.

این حکم بنا بر احتیاط واجب اختصاص به جایی دارد که شیر دادن بچه منحصر‌ به‌ همین‌ راه باشد؛ اما اگر زن دیگری باشد که بچه را‌ با مزد یا بدون مزد و رایگان شیر دهد، بنا بر احتیاط واجب باید روزه بگیرد و در هر دو‌ صورت‌ (ضرر‌ به مادر یا ضرر به بچه) قضا واجب است.[16]

خامنه ‏ای‌: اگر‌ روزه‌ گرفتن باعث کمی شیر و ناراحتی بچه شود، یا برای خودش ضرر داشته‌ باشد‌، روزه‌ گرفتن برای او واجب نیست. در صورت اول باید فدیه بدهد و در فرض دوم‌، فدیه‌ دادن‌ لازم نیست و در صورتی که استفاده از شیر خشک برای تغذیۀ نوزاد ضرر و مشکلی‌ ندارد‌، بنا بر احتیاط واجب باید مادر روزه بگیرد. در هر دو صورت (ضرر‌ به‌ مادر‌ یا ضرر به بچه) قضا واجب است.[17]

خویی و تبریزی: زنانی‌ که‌ بچه‌ شیر می‏دهند و شیرشان کم است، خواه مادر بچه باشند یا دایه، اگر روزه گرفتن برای‌ خودشان‌ یا بچه‏ای که شیر می‏دهند ضرر داشته باشد، روزه بر آنها واجب‌ نیست‌؛ ولی‌ در صورت دوم (ضرر به بچه) باید برای هر روز یک مد ( 750 گرم) غذا‌ فدیه‌ بدهند‌. این حکم اختصاص به جایی دارد که شیر دادن بچه منحصر به‌ همین‌ راه باشد؛ اما اگر زن دیگری باشد که رایگان یا با دریافت مزد و اجرت از پدر‌ یا‌ مادر و یا از شخص دیگری بچه را شیر دهد و یا از طریق‌ شیر‌ خشک و شیر گاو و مانند آن بتواند بچه‌ را‌ شیر‌ دهد، باید مادر بچه روزه بگیرد. در‌ هر‌ دو صورت (ضرر به مادر یا ضرر به بچه) قضا واجب است.[18]

بهجت: بنا بر احتیاط واجب این حکم اختصاص به جایی دارد‌ که‌ زن دیگری نباشد یا سخت باشد‌ که بچه را با‌ مزد‌ یا بدون مزد و رایگان شیر‌ دهد‌؛ ولی اگر دایه مزد زیادی در قبال شیر دادن بخواهد، به گونه ای‌ که‌ ضرر مالی مورد توجهی به‌ صاحب‌ بچه‌ وارد شود، واجب‌ نیست‌ روزه بگیرد. در هر‌ دو‌ صورت (ضرر به مادر یا ضرر به بچه) قضا واجب است.[19]

فاضل‌ لنکرانی‌: زنانی‌ که بچه شیر می‏دهند‌ و شیرشان کم است؛ خواه مادر بچه باشند یا دایه، اگر روزه گرفتن برای خودشان یا‌ بچه‏ای‌ که شیر می‏دهند ضرر داشته باشد‌، روزه‌ بر‌ آنها‌ واجب‌ نیست. در صورت‌ اول‌ (ضرر به خودشان) باید برای هر روز یک مد (750 گرم) غذا فدیه بدهند و بنا بر‌ احتیاط‌ واجب‌، این حکم اختصاص به جایی دارد که‌ شیر‌ دادن‌ بچه‌ منحصر‌ به‌ همین راه باشد؛ اما اگر زن دیگری باشد که بچه را با مزد یا بدون مزد و رایگان شیر دهد، بنا بر احتیاط واجب باید روزه بگیرد. در‌ هر دو صورت (ضرر به مادر یا ضرر به بچه) قضا واجب است.[20]

سیستانی‌: در هر دو صورت (ضرر به مادر یا ضرر به بچه) باید برای هر روز یک مد (750 گرم) غذا فدیه بدهند. بنا بر احتیاط واجب این حکم اختصاص‌ به‌ جایی دارد که شیر دادن بچه منحصر به همین راه باشد؛ اما اگر زن دیگری باشد که بچه را با مزد یا بدون‌ مزد‌ و رایگان شیر دهد و یا از‌ شیشه‌ و پستانک کمک بگیرد، بنا بر احتیاط واجب باید روزه بگیرد. در هر دو صورت (ضرر به مادر یا ضرر به بچه) قضا واجب است‌.[21]

وحید خراسانی: در صورت دوم (ضرر به بچه) باید برای هر روز یک مد (750 گرم) غذا فدیه بدهند‌. این‌ حکم اختصاص به جایی دارد که شیر دادن بچه منحصر به همین راه باشد؛ اگر زن دیگری باشد که بچه را شیر دهد و یا از راه دیگری بتوان به بچه‌ شیر‌ داد، واجب‌ است مادر بچه روزه بگیرد. در هر دو صورت (ضرر به مادر یا ضرر به بچه) قضا‌ واجب است.[22]

مکارم شیرازی: در صورت اول (ضرر‌ به‌ خودشان‌) اگر ضرر به گونه‏ای باشد که مانند مریض باشند، در افطار و قضا حکم مریض را‌ دارند و فدیه بر آنها واجب نیست؛ اما در صورت دوم (ضرر به بچه‌) باید برای هر روز‌ یک‌ مد (750 گرم) غذا فدیه بدهند. این حکم اختصاص به جایی دارد که زن دیگری نباشد که بچه را با مزد یا بدون مزد و رایگان شیر دهد و مزد به گونه‏ای نباشد‌ که به صاحب بچه ظلم شود و همچنین، محذور دیگری پیش نیاید. همچنین، هرگاه استفاده از شیر خشک برای تغذیۀ بچه مشکلی نداشته باشد، باید روزه بگیرد. در صورت اول، نسبت به‌ قضا‌ حکم مریض را دارد و در صورت دوم، قضا واجب است.[23]

صافی گلپایگانی: در هر دو صورت (ضرر به مادر یا ضرر به بچه) بنا بر احتیاط واجب باید برای هر روز‌ یک‌ مد (750 گرم) غذا فدیه بدهند. این حکم اختصاص به جایی دارد که شیر دادن بچه منحصر به همین راه باشد؛ اما اگر زن دیگری باشد که بچه را‌ با‌ مزد‌ یا بدون مزد و رایگان شیر‌ دهد‌، باید‌ روزه بگیرد. در هر دو صورت (ضرر به مادر یا ضرر به بچه) قضا واجب است.[24]

شبیری‌ زنجانی‌: روزه بر آنها واجب نیست؛ حتی اگر از راه دیگری بتوانند بچه را سیر کنند، باز می‏توانند روزه نگیرند‌. در‌ صورت‌ دوم (ضرر به کودک) باید برای هر روز یک مد‌ (900 گرم) غذا فدیه دهند و در صورت اول (ضرر به مادر) احتیاط مستحب است. در هر دو صورت‌ (ضرر‌ به‌ مادر یا ضرر به بچه) قضا واجب است.[25]

نوری همدانی: در هر دو‌ صورت‌ (ضرر‌ به مادر یا ضرر به بچه) باید برای هر روز یک مد‌ (750‌ گرم‌) غذا فدیه بدهند. بنا بر احتیاط واجب این حکم اختصاص به جایی دارد که‌ شیر‌ دادن‌ منحصر به همین راه باشد؛ اما اگر زن دیگری باشد که بچه را با‌ مزد‌ یا بدون مزد و رایگان شیر دهد، بنا بر احتیاط واجب باید روزه بگیرد‌. در‌ هر‌ دو صورت (ضرر به مادر یا ضرر به بچه) قضا واجب است.[26]

نکتۀ‌ قابل توجه اینکه به فتوای همۀ فقهای عظام: صرف شیر دادن مجوز نگرفتن روزه نیست‌؛ بلکه‌ در صورتی مادر می‌تواند روزه نگیرد که برای خودش یا کودکش ضرر‌ داشته‌ باشد‌.[27] و در‌ صورتی‌ که ضعف و بیحالی به حدی باشد که‌ عادتاً‌ قابل تحمل نباشد و یا اینکه ضرر به بچه یا خودش داشته باشد، به‌ اتفاق‌ همۀ مراجع روزه بر او‌ واجب‌ نیست.

و همۀ‌ فقها‌ در‌ مورد زنی که شیرده یا حامله‌ است‌ و احتمال دهد که روزه گرفتن برای خودش یا بچه‏اش مضر است، می‌فرمایند‌: اگر‌ مادر احتمال عقلایی بدهد که روزه‌ برای خودش یا بچه‏اش‌ ضرر‌ دارد و از آن احتمال ترس‌ برای‌ او پیدا شود، نباید روزه بگیرد.[28]

س: در صورتی که زن شیرده یا حامله‏ای نداند که روزه گرفتن برای‌ خودش‌ یا بچه‏اش ضرر دارد یا نه‌ حکم‌ چیست؟

آیات‌ عظام‌:

امام‌، خامنه ‏ای، خویی، تبریزی‌، فاضل‌، سیستانی، وحید، مکارم، صافی و نوری: اگر انسان احتمال عقلایی (در نظر مردم بجا باشد) بدهد که‌ روزه‌ برایش‌ ضرر دارد و از آن احتمال ترس برای‌ او‌ پیدا‌ شود‌، نباید‌ روزه‌ بگیرد و روزه‏اش صحیح نیست.[29]

بهجت: می‏تواند‌ روزه‌ نگیرد و اگر روزه بگیرد، روزۀ او صحیح است.[30]

شبیری: اگر‌ انسان‌ احتمال بدهد که روزه برایش ضرر دارد و از آن احتمال ترس برای او پیدا شود، نباید روزه بگیرد و روزه‏اش صحیح نیست.[31]

روزۀ دختران نه ساله

در مورد دخترانی که تازه به سن تکلیف رسیده‏اند؛ ولی به علت ضعف جسمانی توانایی روزه گرفتن ندارند، مسئله دارای دو صورت است:

1. در صورتی که‌ روزه‌ بگیرند، مریض می‏شوند: در این خصوص تمام مراجع می‏فرمایند که حکم مریض را دارد (که قبلاً حکم مریض گذشت)؛

2. تمام کردن روزه برای آنان سختی فوق العاده‏ای داشته باشد. در‌ این‌ صورت آیات‌ عظام:

بهجت، فاضل و صافی: در صورتی که روزه موجب ضعف غیر قابل تحمل بشود و نتواند روزه بگیرد‌، روزه گرفتن لازم نیست؛ ولی بعداً در صورت تمکن و قدرت باید‌ قضا‌ کند‌؛ اما کفاره بر آنها واجب نیست.[32]

خامنه ‏ای: اگر تمام کردن روزه‌ برای‌ آنان‌ سختی فوق العاده‏ای دارد که معمولاً چنین سختی قابل تحمل نیست، می‏توانند روزۀ خود را‌ افطار کنند و بعداً قضا نمایند؛ اما اگر تا رمضان بعد نگرفتند، باید برای‌ هر روز کفارۀ تأخیر‌ به‌ مقدار یک مد غذا (750 گرم) به فقیر بدهند، مگر آنکه در تأخیر معذور باشند که در این صورت، پرداخت یک مد غذا هم لازم نیست. هرچند احتیاط مستحب است که‌ پرداخت نمایند؛ اما کفاره بر آنها واجب نیست.[33]

خویی‌ و مکارم‌: اگر قادر بر انجام روزه نباشند، انجام آن برای آنها واجب نیست و اگر تا ماه رمضان سال بعد قادر بر قضای آن نباشند، قضا نیز ندارد؛ ولی برای هر روز‌ یک‌ مد طعام به فقیر بدهند.[34]

تبریزی: چنانچه توانایی بر روزه گرفتن‌ ندارند‌ و روزه گرفتن برایشان مشکل است، لازم نیست روزه بگیرند؛ بلکه برای هر روز از ماه رمضان که روزه نگرفته‏اند، یک مد غذا به فقیر صدقه دهند و بنا بر احتیاط‌ واجب‌ وقتی‌ قدرت پیدا کردند، روزه را‌ قضا‌ نمایند‌؛ اما کفاره بر آنها واجب نیست.[35]

سیستانی: اگر تمام کردن روزه‌ برای‌ آنان‌ سختی فوق العاده‏ای دارد که معمولاً چنین سختی‌ قابل‌ تحمل نیست، باید به قصد قربت مطلقه[36] روزه بگیرند و هنگامی که به علت ضعف شدید یا احساس تشنگی زیاد‌ ادامۀ‌ روزۀ‌ ماه مبارک رمضان بر آنان فوق العاده سخت شد، می‏توانند آب‌ بیاشامند‌ یا غذا بخورند؛ ولی بنا بر احتیاط واجب در خوردن و آشامیدن تنها به مقدار ضرورت اکتفا‌ نمایند‌ و در‌ بقیۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل می‏کند، پرهیز نمایند‌. هرچند‌ در‌ هر صورت، با خوردن یا آشامیدن روزۀ آنان باطل می‏شود (و باید آن را قضا‌ کنند‌)؛ اما‌ کفاره بر آنها واجب نیست. و اگر آنان می‏توانند با استفاده از راه‏های معمول برای‌ تقویت‌، مثل سحری مقوی خوردن یا کاهش فعالیت بدنی در طی روز یا استراحت‌ بیش‏تر‌، بدون‌ داشتن ضرر و سختی فوق العاده روزۀ ماه مبارک رمضان را بگیرند، این کار لازم‌ است‌.[37]

شبیری: اگر تمام‌ کردن‌ روزه‌ برای آنان سختی فوق العاده‏ای دارد که معمولاً چنین سختی قابل تحمل نیست یا اصلا‌ نمی‏توانند‌ روزه بگیرند، لازم نیست روزه بگیرند؛ ولی باید آن را قضا کنند‌. در‌ صورتی‌ که به خاطر سختی غیر قابل تحمل روزه نگرفته باشند و تا سال بعد هم آن‌ را‌ قضا‌ نکنند، باید برای هر روز یک مد طعام به مسکین بدهند، مگر‌ آن‌ که در تأخیر معذور باشند که در این صورت، بنا بر احتیاط باید یک مد غذا‌ به‌ مسکین بدهند.[38]

روزۀ‌ سالمندان‌

به اتفاق همۀ مراجع، کسانی که در‌ اثر‌ پیری نتوانند روزه بگیرند یا روزه برایشان مشقت دارد، روزه بر آنها واجب‌ نیست[39]

و در‌ خصوص‌ سالمندانی که با‌ وجود‌ مشقت و سختی روزه می‏گیرند‌:

امام‌، خامنه ای، بهجت، تبریزی، فاضل، سیستانی، مکارم، صافی، شبیری و نوری: اگر روزه برایشان ضرر‌ نداشته‌ باشد، روزۀ ایشان صحیح است.[40]

روزه‌ در‌ صورت‌ ضعف‌ و مشقت‌ شدید‌

به اتفاق همۀ مراجع، انسان نمی‏تواند برای ضعف روزۀ خود را باطل کند؛ ولی اگر ضعف او به مقداری باشد که معمولاً نمی‏شود آن را تحمل کرد‌، باطل کردن روزه اشکال ندارد[41] و بعداً در‌ صورت‌ توان باید قضای آن را بجا آورند.

نکتۀ قابل توجه در مورد بعضی از افرادی ‌که شغلهای سخت دارند، مثل نانوایان، کارگران، کشاورزان‌ و کسانی‌ که زیر آفتاب کار می‏کنند‌ و نظایر‌ آنها که روزه برای آنها، خصوصاً در فصل گرما سخت و طاقت فرسا است و در صورت ترک شغل زندگی‏شان مختل می‏شود، وظیفۀ شرعی آنها:

خویی‌، تبریزی‌ و سیستانی: اگر روزه گرفتن‌ موجب‌ ضعف شود، به گونه‏ای که باعث عجز و ناتوانی از کار کردن که لازمۀ معاش و زندگی است، شود و راه دیگری هم برای تأمین هزینه‏های زندگی نداشته باشد، می‏تواند افطار کند و بعداً‌ واجب‌ است آن را قضا کند. در عین حال، احتیاط واجب این است که در خوردن و آشامیدن به مقدار ضرورت اکتفا کند و بیش‏تر از آن نخورد و نیاشامد.[42]

امام: اگر می‏تواند کار را ترک کند، باید روزه بگیرد‌ و اگر نمی‏تواند، هر وقت به حرج افتاد، می‏تواند افطار نماید؛ ولی‌ تا‌ حرج‌ واقع نشده، نباید روزه را باطل کند.[43]

خامنه ‏ای: هر وقت دچار حرج و مشقت شد، می‏تواند افطار کند و در مورد تشنگی‌، احتیاط‌ واجب‌ این است که به مقدار ضرورت اکتفا کند و بقیۀ روز از انجام کارهایی که روزه‌ را باطل می‏کند، اجتناب کند. در هر صورت، باید بعداً آن را قضا‌ نماید.[44]

وحید: اگر روزه گرفتن موجب ضعف شود، به گونه‏ای که باعث عجز و ناتوانی از کار کردن که لازمۀ‌ معاش و زندگی است، شود و راه دیگری هم برای تأمین هزینه‏های زندگی نداشته باشد، می‏تواند افطار کند و بعداً واجب است آن را قضا کند. در عین حال، واجب است در خوردن و آشامیدن‌ به‌ مقدار ضرورت اکتفا کند و بیش‏تر از آن نخورد و نیاشامد.[45]

صافی: اگر می‏تواند از ساعات کار کم کند و روزه‏ها‌ را‌ بگیرد، باید این کار را انجام دهد و اگر این کار میسر نیست، هر روز صبح به مقدار مسافت شرعی مسافرت کند و روزۀ خود را در آنجا افطار کند و بعداً‌ آن‌ را قضا نماید.[46]

شبیری: در صورتی که ترک کار موجب اخلال در زندگی آنها می‏شود، اگر‌ می‏توانند‌ کارشان‌ را به گونه‏ای انجام دهند‌ که‌ بتوانند‌ روزه را بدون مشقت شدید بگیرند (مثلاً در شب کار کنند یا هرچند با تهیۀ مقدمات، کار را بر خود آسان‌ کنند‌، مثلاً‌ فضای داخل نانوایی را خنک کنند یا برای‌ امرار‌ معاش کار دیگری انتخاب کنند) در این صورت، نمی‏توانند روزۀ خود را بخورند. در غیر این صورت، می‏توانند افطار‌ کنند‌ و بعداً‌ قضای آن را بجا آورند.[47]

یکی از ضررهای قابل تصور، ضرر عِرضی و مالی است. مثلاً ممکن است‌ شخصی‌ بترسد‌ که در صورت روزه گرفتن ضرر عرض یا جانی یا مالی‌ زیادی‌ از ناحیۀ شخص دیگری به او یا مؤمن دیگری برسد، در این صورت:

امام، خویی، فاضل‌، سیستانی‌ و نوری‌: اگر روزه گرفتن بر خود شخص یا دیگری ضرر جانی داشته باشد‌ یا‌ موجب‌ بی‏آبرویی شود و به آبرویش لطمه وارد کند، نباید روزه بگیرد. همچنین، در صورتی که‌ روزه‌ گرفتن‌ موجب ضرر مالی زیادی گردد که در مقایسه با روزه اهمیت بیش‏تری داشته باشد‌، نباید‌ روزه بگیرد؛ ولی در تمام صورتهای گفته شده، اگر با این حال شخصی‌ روزه‌ بگیرد‌، روزه‏اش صحیح است.[48]

بهجت و مکارم: نباید روزه‌ بگیرد‌ و اگر‌ روزه بگیرد، روزه‏اش صحیح نیست.[49]

راه‏های تشخیص‌ ضرر‌

1. با‌ تشخیص خود شخص:

یکی از مسائل مورد ابتلا در مورد ضرر این است که تشخیص‌ ضرر‌ بر‌ عهدۀ کیست؟ آیا خود شخص باید تشخیص دهد که با این شرایط روزه‌ برای‌ او ضرر دارد؟ یا پزشک یا هر فرد مورد اطمینان متخصص دیگری؟

آیات عظام:

خامنه ‏ای، بهجت، مکارم، صافی‌ و نوری‌: تشخیص ضرر بر عهدۀ خود شخص است، لذا کسی که می‏داند روزه‌ برای‌ او ضرر ندارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر‌ دارد‌، باید‌ روزه بگیرد و کسی که یقین یا گمان‌ دارد‌ که روزه برای او ضرر دارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد، باید روزه‌ نگیرد‌ و روزه‏اش صحیح نیست.[50]

امام، فاضل و شبیری‌: مگر‌ اینکه به قصد قربت گرفته‌ باشد‌ و بعد معلوم شود ضرر نداشته است.[51]

خویی، تبریزی و وحید: مگر اینکه به قصد قربت روزه بگیرد‌ و بعداً‌ معلوم شود که ضرر نداشته است‌ که‌ در این‌ صورت‌، روزه‏اش‌ صحیح است و اگر شک‌ داشته باشد که روزه برای او ضرر دارد و دکتر ماهر موثق بگوید ضرر دارد یا‌ ندارد‌، لازم است از سخن او تبعیت‌ کند‌.[52]

سیستانی: کسی که می‏داند یا اطمینان دارد روزه برای او ضرر قابل توجهی (ضرری که معمولاً تحمل نمی‏شود) ندارد، هرچند‌ پزشک بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد و کسی که یقین یا گمان دارد یا احتمال معقول می‏دهد که روزه برایش ضرر قابل توجهی دارد، هرچند پزشک بگوید ضرر ندارد، واجب‌ نیست‌ روزه بگیرد و جایز است افطار نماید؛ بلکه اگر ضرر مورد احتمال یا مورد اطمینان در حد حرام باشد، واجب است روزه نگرفته و افطار نماید و در غیر صورت ضرر حرام‌، فرد‌ می‏تواند رجاءً و به امید رسیدن به ثواب روزه بگیرد و چنانچه بعد معلوم شود که روزه برای او ضرر قابل توجهی نداشته، روزه‏اش صحیح‌ است‌.[53]

2. با تشخیص پزشک:

س: آیا پزشکی که تشخیص ضرر می‏دهد، باید‌ علاوه‌ بر تخصص، مؤمن و متعهد‌ نیز‌ باشد یا صرف امین بودن کفایت می‏کند؟

جواب آیات عظام:

امام، خامنه ‏ای، خویی، تبریزی، فاضل، سیستانی، وحید، مکارم، صافی، شبیری و نوری: لازم نیست پزشک معالج مؤمن و متعهد به احکام دینی باشد‌؛ بلکه‌ اگر از گفتۀ پزشک غیر مؤمن نیز ترس از ضرر حاصل شود، کفایت می‏کند.[54]

بهجت‌: ‌‌گمان‌ به ضرر حاصل شود، کفایت می‏کند.[55]

س: نظر فقهای عظام در مورد احتمال ضرری که پزشک برای‌ شخص روزه‏دار می‏دهد، چیست؟

امام، خامنه ‏ای، خویی، تبریزی، فاضل، سیستانی، وحید، مکارم، صافی، شبیری‌ و نوری: چنانچه در اثر‌ گفتۀ‌ پزشک، مکلف بترسد از اینکه روزه گرفتن برایش ضرر داشته باشد، نباید روزه بگیرد.[56]

بهجت‌: می‏تواند‌ روزه نگیرد.[57]

س: گاهی ممکن است پزشکی احتمال ضرر برای آیندۀ شخص بدهد (اگرچه الان‌ احساس‌ ضرر‌ نمی‏کند)، مثل کسانی که بیماری‌ دیابت‌ دارند‌. در خصوص چنین افرادی آیات عظام:

امام، خامنه ‏ای، خویی، تبریزی، فاضل، سیستانی، وحید، مکارم، صافی، شبیری و نوری: چنانچه در اثر گفتۀ‌ پزشک‌، مکلّف‌ بترسد روزه گرفتن برایش در آینده ضرر خواهد‌ داشت‌، نباید روزه بگیرد.[58]

بهجت‌: می‏تواند‌ روزه نگیرد.[59]

3. با تشخیص‌ غیر‌ پزشک:

س: گاهی ممکن است کسی به گفتۀ اطرافیان خود، همچون پدر، مادر، فرزند‌ و... مبنی‌ بر‌ ضرر داشتن روزه عمل کند و تحت تأثیر حرف دیگران بخواهد روزۀ خود را نگیرد‌، آیا‌ این چنین کاری صحیح است؟

آیات عظام:

امام، خامنه ‏ای، خویی، تبریزی، فاضل، سیستانی، وحید‌، مکارم‌، صافی‌، شبیری و نوری: ملاکِ تشخیصِ ضرر، خود شخص است و نظر دیگران ملاک نیست. اگر خود شخص‌ بداند‌ یا احتمال دهد که روزه برایش ضرر دارد و یا از گفتۀ اطرافیان‌ برایش‌ ترس‌ از ضرر حاصل شود، نباید روزه بگیرد.[60]

بهجت: می‏تواند روزه نگیرد.[61]

در‌ صورت اختلاف در تشخیص ضرر:

س: اگر انسان شک کند که روزه برایش ضرر‌ دارد‌ یا نه؛ ولی دکتر او‌ را‌ از گرفتن‌ روزه‌ منع‌ می‏کند، حکم چیست؟

آیات عظام:

امام، خامنه ‏ای‌، فاضل‌، سیستانی، صافی و نوری: اگر بترسد که روزه برایش ضرر داشته باشد، نباید‌ روزه‌ بگیرد.[62]

خویی، تبریزی و وحید: اگر‌ پزشک ماهر و مورد اطمینان او را از روزه گرفتن باز دارد و مکلف مطمئن نباشد که‌ دکتر‌ اشتباه می‏کند، نباید روزه بگیرد، هرچند‌ از‌ سخن‌ پزشک‌ برای‌ او ترس ایجاد‌ نشود‌؛ اما در غیر این صورت نمی‏تواند روزه‏اش را افطار کند.[63]

بهجت: اگر انسان احتمال بدهد که روزه برایش ضرر دارد و از آن احتمال ترس برای او پیدا شود، چنانچه احتمال او در نظر مردم‌ بجا (عقلایی) باشد، می‏تواند روزه نگیرد؛ اما اگر این احتمال موجب ترس نشود، نمی‏تواند روزه‏اش را افطار کند، هرچند پزشک از روزه گرفتن منع کند.[64]

مکارم: نباید روزه بگیرد؛ اما در صورت معلوم نبودن ضرر، می‏تواند یکی دو روز تجربه کند و بعد اگر ضرر داشت، روزه نگیرد و اگر ضرر نداشت‌، روزه‌ بگیرد.[65]

شبیری: کسی که می‏ترسد روزه برایش ضرر داشته باشد، نباید روزه بگیرد‌ و کسی‌ که نمی‏ترسد، باید روزه بگیرد‌، اگرچه‌ پزشک بگوید ضرر دارد.[66]

س: چنانچه پزشکان در مورد ضرر داشتن روزه برای بیمار اختلاف نظر‌ داشته‌ باشند، حکم چیست؟

آیات عظام‌:

امام‌، خامنه ‏ای، خویی، تبریزی، فاضل، سیستانی، وحید، مکارم، صافی، شبیری و نوری: به علم یا اطمینان رسیدن و پیدا شدن ترس از ضرر، وظیفۀ خود مکلف است، هرچند سببش نظر پزشک باشد. بنابراین‌، اگر‌ شخص بداند و یا احتمال ضرر دهد، نباید روزه بگیرد.[67]

بهجت: اگر شخصی بداند ‌‌یا‌ گمان کند که روزه گرفتن ضرر دارد، نباید روزه بگیرد و اگر احتمال ضرر‌ بدهد‌، می‏تواند‌ روزه نگیرد.[68]

گرفتن‌ روزۀ با ضرر:

س: در مورد بیماری که احتمال ضرر یا احتمال تشدید بیماری‌ می‏دهد؛ اما با این‌ حال‌ روزه می‏گیرد، چه صورت دارد؟

آیات عظام:

امام، خویی، فاضل، تبریزی، وحید و شبیری: نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد، صحیح نیست. مگر اینکه به قصد قربت بگیرد و بعد معلوم شود که روزه‌ برایش ضرر نداشته.[69]

خامنه ‏ای‌، مکارم‌، صافی و نوری: نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد، صحیح نیست.[70]

سیستانی: اگر ضرر به حدی باشد که ارتکابش حرام باشد، نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد، صحیح‌ نیست‌؛ اما‌ اگر ضرر در این حد‌ نباشد‌، می‏تواند‌ رجاءً (به امید رسیدن به ثواب) روزه بگیرد و روزه‏اش صحیح است. هرچند بعد معلوم شود که روزه برای او ضرر اندکی‌ داشته‌ است‌.[71]

س: کسی به خیال اینکه روزه برایش ضرر ندارد، روزه گرفت، سپس‌ متوجه‌ شد‌ که روزه برایش ضرر داشته، چه صورت دارد؟

آیات عظام:

بهجت‌، تبریزی، فاضل، سیستانی، مکارم و صافی: بنا بر احتیاط واجب باید قضای آن را بجا آورد.[72]

امام، خامنه ‏ای، شبیری و نوری: روزه‏اش باطل است و باید قضای آن را بجا‌ آورد‌.[73]

خویی: روزه‏اش صحیح‌ است‌، مگر‌ ضرر به اندازه‏ای باشد که ارتکاب آگاهانۀ آن حرام است که در این صورت‌، بنا‌ بر احتیاط واجب باید قضای آن را بجا آورد.[74]

وحید: در این صورت، روزه‏اش باطل است و باید قضای‌ آن‌ را بجا آورد.[75]

س: گاهی انسان به واسطۀ عذر یا ضرر در ماه رمضان روزه نمی‏گیرد و قبل از‌ اذان‌ ظهر‌ عذرش برطرف می‏شود، وظیفه‏اش چیست؟

آیات عظام:

خویی، تبریزی، وحید و نوری: روزۀ او‌ صحیح‌ نیست، حتی اگر کاری که روزه را باطل می‏کند انجام نداده باشد و باید آن را قضا‌ کند‌ (خویی، تبریزی و وحید: و احتیاط مستحب این است که بقیۀ روز را امساک‌ کند‌).[76]

امام، بهجت و فاضل: اگر کاری‌ که‌ روزه را باطل می‏کند انجام‌ نداده‌ باشد، باید‌ نیت‌ روزه‌ کند و آن روز را روزه بگیرد‌.[77]

خامنه ‏ای و صافی‌: احتیاط‌ مستحب آن است که نیت روزه کند و روزه بگیرد و پس از ماه رمضان‌ باید‌ آن را قضا کند.[78]

مکارم، سیستانی: بنا بر احتیاط واجب باید نیت‌ روزه‌ کند و روزه بگیرد و بعداً آن را‌ قضا‌ کند.[79]

شبیری‌: بنا‌ بر احتیاط واجب باید در بقیۀ‌ روز‌ نیت‌ روزه‌ کند‌ و قضای آن را‌ نیز‌ بجا آورد؛ ولی اگر یکی از مبطلات روزه را بجا آورده، لازم نیست نیت روزه کند‌، اگرچه‌ واجب‌ است در بقیۀ روز از انجام کارهایی‌ که‌ روزه‌ را‌ باطل‌ می‏کند‌، دوری کند و روزه را نیز بعداً قضا کند.[80]

س: شخصی که به واسطۀ عذر یا ضرر در ماه رمضان‌ روزه نگرفته و بعد از اذان ظهر عذرش برطرف شود، چه صورت دارد؟

آیات عظام:

امام، خامنه ‏ای، خویی، بهجت، تبریزی، فاضل، سیستانی، وحید، مکارم، صافی و نوری: روزۀ آن روز بر او واجب‌ نیست‌ و باید بعداً آن را قضا کند.[81]

شبیری‌: اگر‌ بعدازظهر خوب شود، لازم نیست‌ نیت‌ روزه کند، اگرچه واجب است در بقیۀ روز از انجام کارهایی که روزه را باطل می‌کند، دوری کند و روزه را نیز بعداً قضا کند‌.[82]

پی نوشت ها

[1] العروۀ الوثقی، محمدکاظم یزدی، نشر صبح پیروز، تهران، 1382ش، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ‌ الصوم‌، السادس.

[2] تحریر‌ الوسیلۀ‌، سید روح الله موسوی (امام خمینی(ره))، دارالعلم، قم‌، 1409‌ق، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، ج 1، م 1؛ اجوبۀ الاستفتائات، سید علی خامنه ‏ای، س 732؛ منهاج الصالحین، خویی، تبریزی و وحید‌، کتاب‌ الصوم‌، م 1030؛ وسیلۀ النجاۀ، بهجت، م 1140؛ فاضل، سیستانی، مکارم و نوری: العروۀ‌ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ هدایۀ العباد، لطف الله صافی، کتاب الصوم، م 1352، ج1؛ رساله‌ توضیح‌ المسائل‌، سید موسی شبیری زنجانی، م 1592.

[3] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، م 1؛ اجوبۀ‌ الاستفتائات‌، س 751‌ و 755؛ منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1029؛ رساله خویی و تبریزی، م 1753؛ فاضل، مکارم و سیستانی: العروۀ‌ الوثقی‌، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ رساله توضیح المسائل، وحید خراسانی‌، م 1752‌؛ هدایۀ‌ العباد، صافی، ج 1، کتاب الصوم، م 1351؛ رساله توضیح المسائل، نوری همدانی، م 1740.

[4] رساله‌ توضیح‌ المسائل، امام خمینی(ره)، بخش استفتائات، م14.

[5] سایت آیت الله خامنه ‏ای(حفظه الله)، احکام‌ روزه‌، م 150 و استفتاء کتبی، شماره: 457574‌.

[6] استفتائات، بهجت، ج 2، س 2896.

[7] استفتائات‌ جدید، مکارم، ج 2، س 441.

[8] استفتاء کتبی از دفتر آیت الله صافی، شماره: 113849.

[9] مسائلی‌ که‌ درباره موضوعات گوناگون‌ از‌ امام خمینی(ره) استفتاء شده است، بخش احکام روزه، س 14.

[10] اجوبۀ الاستفتائات، س 804؛ سایت آیت الله خامنه ‏ای(، احکام روزه، احکام‌ بانوان‌، س 200؛ منهاج الصالحین، کتاب الصوم‌، ترخیص‌ الافطار، قبل از م 1042 خویی، تبریزی و وحید؛ مکارم: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی موارد جواز الافطار، الرابع.

[11] وسیلۀ النجاۀ، م 1155؛ سیستانی و نوری: العروۀ الوثقی، کتاب‌ الصوم‌، فصل فی موارد جواز الافطار، الرابع.

[12] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ‌ الصوم‌ و وجوبه‌، م 8.

[13] فاضل: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم‌، فصل فی موارد جواز الافطار، الرابع.

[14] هدایۀ العباد، صافی، ج 1، کتاب الصوم، م 1364.

[15] رساله شبیری، م 1737.

[16] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، م 108 و 10.

[17] اجوبۀ الاستفتائات‌، س 747‌ و 806 و سایت معظم له، احکام روزه، احکام بانوان، س 200.

[18] خویی: منهاج‌ الصالحین‌، کتاب الصوم‌، قبل‌ از‌ م 1042، ترخیص الافطار و م 1042؛ صراط النجاۀ‌، ج 1، س 1052‌.

[19] بهجت: وسیلۀ النجاۀ، م 1155، 1156‌ و 1157‌.

[20] فاضل: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل قی موارد جواز الافطار، الخامس.

[21] سیستانی‌: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی موارد جواز الافطار، الخامس.

[22] وحید: منهاج الصالحین، کتاب‌ الصوم‌، قبل‌ از م 1042، ترخیص الافطار و م 1042؛ و رساله معظم له، م 1737؛ تبریزی: منهاج الصالحین، کتاب الصوم ، قبل از م 1042‌، ‌‌ترخیص‌ الافطار و م 1042 و رساله معظم له، م 1738.

[23] مکارم: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی موارد جواز الافطار، الخامس؛ استفتائات سایت معظم له‌، روزه‌، کسانی که روزه بر آنها واجب نیست، س 7.

[24] صافی‌: هدایۀ‌ العباد، ج 1، کتاب الصوم، م 1362، 1365 و1366.

[25] رساله شبیری، م 1738؛ احکام و استفتائات روزه معظم له، س 385.

[26] نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی موارد جواز الافطار، الخامس‌.

[27] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه‌، م 8؛ سایت‌ آیت‌ الله خامنه ‏ای(حفظه الله)، استفتائات جدید، روزه زن شیرده؛ اجوبۀ الاستفتائات، س 747؛ خویی، تبریزی‌ و وحید‌: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، قبل از م 1042، ترخیص الافطار؛ بهجت: وسیلۀ النجاۀ، م 1155؛ فاضل، سیستانی، مکارم‌ و نوری‌: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی موارد جواز الافطار، ‌الخامس؛ صافی: هدایۀ‌ العباد‌، ج1، کتاب الصوم، م 1364؛ رساله شبیری، م 1738.

[28] امام، خویی‌، فاضل‌، سیستانی، مکارم و نوری: العروۀ الوثقی‌، کتاب‌ الصوم‌، فصل فی شرائط‌ صحۀ‌ الصوم، با استفاده از‌ السادس‌؛ استفتائات خامنه ‏ای، س 745 و 746؛ جامع المسائل، بهجت ج 2، کتاب الصوم، ص 14؛ تبریزی و وحید: منهاج الصالحین‌، کتاب‌ الصوم، با استفاده از م 1029؛ صافی‌: هدایۀ‌ العباد، ج 1، کتاب‌ الصوم‌، با‌ استفاده از م 1351؛ رساله‌ شبیری، م 1753.

[29] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، م 1؛ اجوبۀ الاستفتائات، س 747 و 745؛ خویی و تبریزی: منهاج الصالحین‌، کتاب الصوم، م 1029 و رساله معظم له، م 1753؛ فاضل، سیستانی، مکارم: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ وحید: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1029 و رساله معظم له، م 1752‌؛ صافی‌: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب الصوم، م 1351 و استفتائات سایت معظم له، احکام روزه؛ نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس و رساله معظم له، م 1740.

[30] بهجت: وسیلۀ النجاۀ، م 1140 و جامع المسائل ، ج 2، کتاب الصوم، ص 10 و رساله‌ معظم‌ له، م 1361.

[31] رساله شبیری، م 1753‌.

[32] رساله بهجت، م 1363 و وسیلۀ النجاۀ، م 1140‌؛ ‌‌فاضل‌: جامع المسائل، ج 1، س 568؛ صافی: جامع الاحکام، ج 1، س 486.

[33] سایت آیت الله خامنه ‏ای، احکام روزه، س 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 178 و رساله آموزشی، ج 1، درس 68، ص 258.

[34] خویی: صراط النجاۀ، ج 1، س 1182؛ رساله مکارم، پاورقی، م 1909 و 1462 و استفتائات، ج 1، س 276 و ج 2، س 439.

[35] استفتائات جدید، تبریزی، ج 2، 567.

[36] یعنی خصوص روزه واجب را نیت نکنند‌؛ بلکه‌ از‌ مبطلات روزه پرهیز کرده، قصدش از این کار به طور‌ کلی قربۀ الی الله باشد.

[37] رساله جامع، سیستانی، م 1960.

[38] احکام و استفتائات روزه، شبیری، س 67‌ و 361‌ و 362 و رساله معظم له، م 1753 و 1712.

[39] تحریر‌ الوسیلۀ، ج 1، کتاب‌ الصوم‌، القول‌ فی شرائط صحۀ الصوم، م 8؛ رساله آموزشی‌، آیت‌ الله خامنه ‏ای، ج 1، درس 58، ص 237 و درس 63 ص 259؛ خویی، تبریزی و وحید: منهاج‌ الصالحین‌، کتاب الصوم، قبل از م 1042، ترخیص‌ الافطار؛ بهجت: وسیلۀ النجاۀ‌، م 1155‌؛ فاضل، سیستانی، مکارم و نوری: العروۀ‌ الوثقی‌، کتاب الصوم، فصل فی موارد جواز الافطار، الاول و الثانی؛ صافی: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب‌ الصوم‌، م 1364؛ رساله شبیری، م 1734.

[40] تحریر‌ الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول‌ فی شرائط صحۀ الصوم، م 8؛ رساله آموزشی، آیت الله خامنه ‏ای، ج 1، درس 58، ص 237 و درس 63 ص 259‌؛ تبریزی‌: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، قبل از‌ م 1042‌، ترخیص‌ الافطار‌؛ بهجت‌: وسیلۀ النجاۀ، م 1155‌؛ فاضل‌، سیستانی، مکارم و نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی موارد جواز الافطار، الاول و الثانی؛ صافی: هدایۀ‌ العباد‌، ج 1، کتاب‌ الصوم، م 1364؛ رساله شبیری، م 1734.

[41] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم، م 1؛ اجوبۀ الاستفتائات، س 732؛ خویی، تبریزی و وحید: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1030‌؛ بهجت‌: وسیلۀ النجاۀ، م 1140؛ فاضل، سیستانی، مکارم و نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ صافی: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب الصوم، م 1352؛ رساله شبیری، م 1592.

[42] خویی، تبریزی‌ و سیستانی: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1030.

[43] استفتائات امام، ج 1، احکام روزه، س 47‌.

[44] استفتائات سایت آیت الله خامنه ‏ای، احکام روزه، شرایط وجوب روزه، س 13.

[45] وحید: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1030.

[46] استفتائات سایت آیت الله صافی، احکام روزه.

[47] شبیری: احکام و استفتائات روزه، س 389.

[48] امام، خویی، فاضل، سیستانی و نوری: العروۀ‌ الوثقی‌، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس.

[49] بهجت: وسیلۀ النجاۀ، م 1140؛ مکارم‌: العروۀ‌ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس.

[50] اجوبۀ‌ الاستفتائات‌، س 753؛ بهجت: وسیلۀ النجاۀ، با استفاده‌ از‌ م 1140 و رساله معظم له؛ مکارم و نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی‌ شرائط‌ صحۀ الصوم، السادس؛ رساله صافی، م 1752‌.

[51] رساله امام‌، م 1743‌؛ فاضل: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم‌، فصل‌ فی‌ شرائط صحۀ الصوم‌، السادس‌ و رساله معظم له، م 1788‌؛ رساله‌ شبیری، م 1752 و 1753.

[52] خویی‌: العروۀ‌ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1031 و 1032؛ تبریزی‌: منهاج‌ الصالحین‌، کتاب الصوم، م 1031 و 1032 و رساله معظم له‌؛ وحید‌: منهاج‌ الصالحین‌، کتاب‌ الصوم‌، م 1031 و 1032 و رساله معظم له، م 1751.

[53] سیستانی‌: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ رساله جامع، م 1915.

[54] امام: استفتائات، ج 1، احکام روزه، با استفاده از س 40؛ اجوبۀ الاستفتائات، س 748‌ و 755‌؛ خویی، تبریزی‌، سیستانی و وحید: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، با استفاده از م 1032؛ فاضل: جامع المسائل، ج 1، با استفاده س 569 و 570‌؛ مکارم: استفتائات جدید، ج 3، س 301؛ رساله صافی، با استفاده از م 1752؛ هدایۀ‌ المسائل‌، با‌ استفاده از س 643؛: رساله شبیری، با استفاده از م 1752؛ نوری: استفتائات، ج 2، با استفاده از س 253.

[55] بهجت: جامع‌ المسائل‌، ج 1، شرایط‌ وجوب و صحت روزه، ص 11.

[56] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، م 1؛ استفتائات، ج 1، احکام‌ روزه، س 40؛ اجوبۀ الاستفتائات، س 755؛ خویی، تبریزی و وحید: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1032؛ فاضل: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ ‌الصوم، السادس؛ جامع المسائل، ج 1، س 569؛ سیستانی: العروۀ الوثقی، کتاب‌ الصوم‌، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1032؛ مکارم: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، السادس؛ استفتائات جدید، ج 3، س 301؛ صافی: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب‌ الصوم‌، م 1351؛ جامع الاحکام، ج 1، س 482؛ رساله امام، م 1752 و 1753؛ رساله شبیری، م 1752 و 1753؛ نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، السادس؛ استفتائات، ج 2، س 252 و 253.

[57] بهجت: وسیلۀ النجاۀ، م 1140؛ جامع المسائل، ج 2، کتاب صوم، ص 10.

[58] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، م 1؛ رساله‌ آموزشی‌، خامنه ‏ای‌، ج 1، با استفاده از درس 58، ص 236؛ خویی، تبریزی و وحید: منهاج‌ الصالحین، کتاب الصوم، م 1029 و رساله، م 1752 و 1753؛ فاضل: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس‌؛ رساله‌ معظم‌ له، م 1159؛ سیستانی: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ‌ الصوم‌، السادس؛ رساله جامع، م 1925؛ مکارم: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، السادس‌؛ رساله‌ معظم‌ له، م 1464؛ نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم‌ و وجوبه‌، السادس‌؛ صافی: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب الصوم، م 1351؛ رساله شبیری، با استفاده از م 1752 و 1753.

[59] بهجت: وسیلۀ النجاۀ، م 1140.

[60] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب‌ الصوم‌، القول‌ فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، م 1؛ اجوبۀ الاستفتائات، س 753؛ خویی، تبریزی و وحید: منهاج‌ الصالحین‌، کتاب الصوم، م 1029؛ فاضل، سیستانی، مکارم و نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم‌ و وجوبه‌، السادس؛ صافی: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب الصوم، م 1351؛ رساله معظم له، با استفاده‌ از‌ م 1752.

[61] بهجت: وسیلۀ النجاۀ، م 1140.

[62] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم‌، القول‌ فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه‌، م 1؛ استفتائات‌، ج 1، احکام روزه، س 41؛ اجوبۀ الاستفتائات، س 753 و 754 و 755؛ فاضل: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم‌، فصل‌ فی شرائط صحۀ الصوم، السادس‌؛ جامع‌ المسائل‌، ج 1، س 569؛ سیستانی و نوری‌: العروۀ‌ الوثقی ، کتاب الصوم، فصل‌ فی‌ شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ رساله جامع، م 1925؛ مکارم: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی‌ شرائط‌ صحۀ الصوم و وجوبه، السادس؛ صافی: هدایۀ‌ العباد‌، ج 1، کتاب الصوم‌، م 1351‌.

[63] خویی‌ و وحید‌: منهاج‌ الصالحین، کتاب الصوم، م 1032؛ تبریزی: منهاج الصالحین‌، کتاب‌ الصوم‌، م 1032‌؛ رساله‌ معظم‌ له، م 1752.

[64] بهجت‌: وسیلۀ النجاۀ، م 1140.

[65] رساله مکارم، م 1464 و 1465.

[66] رساله شبیری، م 1752.

[67] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، م 1؛ اجوبۀ الاستفتائات، س 753؛ خویی، تبریزی و وحید‌: منهاج‌ الصالحین، کتاب‌ الصوم، م 1029 و 1032؛ فاضل، سیستانی، مکارم و نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس‌؛ جامع المسائل، ج 1، س 569؛ سیستانی و نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی‌ شرائط‌ صحۀ‌ الصوم و وجوبه، السادس؛ صافی: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب الصوم، م 1351؛ رساله شبیری، م 1752.

[68] بهجت: وسیلۀ النجاۀ، م 1140؛ استفتائات، ج 2، س 2885.

[69] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه، م 1؛ رساله امام، م 1742؛ خویی و تبریزی: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1029 و 1031؛ رساله، م 1754‌؛ فاضل‌: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ رساله معظم له، م 1789؛ وحید: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1029 و 1031؛ رساله معظم له، م 1751؛ رساله شبیری، م 1752.

[70] اجوبۀ الاستفتائات، س 753؛ رساله آموزشی، ج 1، درس 58، ص 236؛ مکارم و نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم‌، فصل‌ فی شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ صافی: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب الصوم، م 1351.

[71] سیستانی: العروۀ الوثقی‌، کتاب‌ الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس.

[72] بهجت: وسیلۀ النجاۀ، م 1140؛ تبریزی: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1031؛ فاضل‌، سیستانی‌، مکارم: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، السادس؛ صافی: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب الصوم‌، م 1351‌.

[73] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی شرائط صحۀ الصوم و وجوبه‌، م 1؛ رساله‌ امام‌، م 1742؛ اجوبۀ الاستفتائات، س 746 و 751؛ رساله آموزشی، ج 1، درس 58، ص 236؛ رساله شبیری، م 1754؛ نوری‌: العروۀ‌ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، ‌السادس.

[74] خویی‌: منهاج الصالحین، کتاب الصوم، م 1031.

[75] وحید: منهاج الصالحین، کتاب‌ الصوم‌، م 1031‌.

[76] خویی، تبریزی‌ و وحید‌: منهاج‌ الصالحین، کتاب الصوم، م 1031؛ نوری: العروۀ الوثقی‌، کتاب‌ الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، الرابع.

[77] تحریر الوسیلۀ، ج 1، کتاب الصوم، القول فی النیۀ، م 4؛ بهجت‌: وسیلۀ‌ النجاۀ، م 1079؛ فاضل: العروۀ الوثقی، کتاب‌ الصوم، فصل فی شرائط‌ صحۀ‌ الصوم، الرابع.

[78] خامنه ‏ای‌: رساله‌ آموزشی، ج 1، درس 59، ص 242‌، م 8؛ صافی‌: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب الصوم، م 1266.

[79] سیستانی: منهاج‌ الصالحین، م 1033؛ مکارم: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحۀ الصوم، الرابع.

[80] رساله شبیری، م 1576.

[81] رساله امام، 1567؛ خامنه ‏ای: رساله آموزشی، ج 1، درس 59، ص 242، م 8؛ خویی، فاضل، سیستانی، مکارم و نوری: العروۀ الوثقی، کتاب الصوم‌، فصل‌ فی شرائط صحۀ الصوم، الرابع؛ بهجت: وسیلۀ النجاۀ، م 1079؛ رساله تبریزی، م 1576؛ رساله وحید، م 1575؛ صافی: هدایۀ العباد، ج 1، کتاب الصوم، م 1266.

[82] رساله‌ شبیری، م 1576.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر