امام خمینی و احیای تفکر فقر ستیزی و عدالتخواهی اسلامی ۲

 این مقاله عهده دار تبیین نقطه نظرات امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در زمینه فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی است

مقدمه

 این مقاله عهده دار تبیین نقطه نظرات امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در زمینه فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی است. نویسنده ضمن بررسی همه جانبه بیانات، پیامها و سیره عملی امام خمینی در خصوص فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی، مطالب مورد نظر را در یک مقدمه و سه فصل تنظیم نموده و در مقدمه تلاش می کند این نکته را به اثبات برساند که از نظر امام خمینی، عدالتخواهی، اندیشه ناب اسلامی است.

تأکید بر روی این موضوع که عدالتخواهی روح حکومت اسلامی است که جامعه را به محیطی مساعد برای رشد معنوی انشان تبذیل می کند و او را برای رسیدن به مقصد نهایی خلقت یاری می نماید، نکته این است که نویسنده مقاله با تبیین آن، مبحث فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی را با احیای تفکر دینی مرتبط می نماید و ضمن ارج نهادن به تلاش هایی که به دلایل مختلف نتوانسته اند به اندازۀ امام خمینی در این زمینه موفق باشند و بدین ترتیب، بی تردید امام خمینی را باید بزرگترین احیاگر تفکر دینی در زمینۀ فقر ستیزی و مطرح ساختن روح عدالتخواهی اسلامی بعد از پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین - سلام الله علیهم اجمعین - دانست. این توفیق امام خمینی مرهون بینش عمیق و مبنایی ایشان در همه زمینه ها از جمله مسئله فقرزدایی و عدالتخواهی اسلامی است؛ بینشی که موجب شدایشان به اقدامات مفید اما ناکافی قانع نشوند و با تاسیس نظام جمهوری اسلامی به صورت ریشه ای و اصولی با این موضوع برخورد کنند.

فصل اول مقاله به «برخورد مبنایی امام خمینی با فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی» اختصاص دارد و نویسنده پس از آنکه یادآور می شود برخورد ریشه ای و مبتنی بر تفکر دینی با همه مسائل از خصوصیات بارز امام خمینی است، همین واقعیت را در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی به رهبری این مرد الهی مؤثر می داند و با استناد به این جمله امام که فرمودند «محرومیت زدایی، عقیده و راه و رسم زندگی ماست»، نگاه مبنایی ایشان به مسئله فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی را مطرح می کند.

در فصل دوم مقاله، اندیشۀ فقر ستیزی و عدالتخواهی امام خمینی با استناد به فرازهایی از سخنان و پیامهای ایشان در دوران نهضت اسلامی - قبل و بعد از پیروزی بررسی شده و تشکیل جبهۀ قدرتمند اسلامی - انسانی (فراتر از جهان اسلام) برای تأمین سروری پابرهنگان در جهان که از پیشنهادهای مهم امام در این مبحث می باشد مورد توجه قرار گرفته است.

سومین و آخرین فصل این مقاله، به راههای عملی فقرستیزی و عدالتخواهی از نظر امام خمینی و سیرۀ عملی ایشان در این زمینه ها اختصاص دارد. در مبحث فقرستیزی، پاسخ این سؤال مهم که آیا مقصود این است که کاری کنیم که تا محرومین و فقرا به اغنیا و مرفهین تبدیل شوند یا هدف دیگری مورد نظر است؟ نیز از رهنمودهای امام خمینی استخراج و ارائه می شود. در پایان این مقاله، پس از بررسی موانع فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی از نظر امام خمینی و هشدارهایی که ایشان در این زمینه می دهند به سیره عملی آن حضرت در فقرستیزی اشاره می شود و با توجه دادن به این نکته که روح بلند و خداجوی امام ایجاب می کرد هرگز از خود سخن نگویند و همواره دیگران را به عنوان اسوه و الگوی عملی معرفی نمایند، پیشنهاد می شود برای ثبت سیرۀ عملی آن حضرت نیز اقدامات موثری صورت گیرد. مقاله، با یادآوری خدمات ارزنده امام خمینی در زمینۀ احیای اصطلاحات اسلامی و خودی مربوط به فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی و اشارات دیگری به این انطباق پایان می یابد.

فصل سوم - امام خمینی و راههای عملی فقرستیزی و عدالتخواهی

 راهکارهای عملی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی

 تعیین دقیق هدف و مقصدنهایی، سپس مشخص کردن مسیری که باید برای رسیدن به آن هدف طی شود، و در نهایت فراهم ساختن ابزارهای لازم برای پیمودن راه، از لوازم قطعی هر کاری است که قرار است با برنامه ریزی انجام شود. بررسی مجموعه آثار شفاهی، مکتوب و اقدامات حضرت امام خمینی - رضوان الله تعالی علیه - به روشنی نشان می دهد که ایشان برای فقر ستیزی و برقراری عدالت اجتماعی بر اساس تعالیم اسلامی طرح روشنی داشتند که هدف، مسیر و ابزارهای تحقق آن کاملاً مشخص بودند. (89)

 نکته بسیار مهم این است که امام، علی رغم در اختیار داشتن کلیه امکانات و قدرت و نفوذ کلمه و اطلاع از آمادگی کامل مردم برای انجام تمام فرامین ایشان، هرگز از واقعیتها فاصله نگرفتند و زمان لازم برای ریشه کن کردن فقر و برقراری عدالت اجتماعی را در نظر داشتند. به همین جهت همواره این نکته را به مردم گوشزد می کردند که برای رسیدن به اسلام ناب که مظهر عدالت و محو فاصله طبقاتی است، راهی طولانی در پیش است و مبارزه ای که برای نیل به این هدف شروع شده، هنور در آغاز راه قرار دارد، و این مقصود هنگامی حاصل می شود که حاکمیت همه جانبه اسلام تأمین شده باشد. (90)توجه به همراهان و کسانی که می توانند در این مبارزه طولانی دوام بیاورند، از دیگر نکات مورد نظر امام خمینی بود، به طوری که بارها با صراحت اعلام می کردند: «تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. (91)

دقیقاً به همین دلیل بود که نسبت به اشغال مسئولیتها در نظام جمهوری اسلامی توسط سرمایه داران و وابستگان به آنها به شدت حساسیت نشان می دادند و از اینکه ثروتمندان در حکومت نفوذ کنند بیم می دادند:

«ثروتمندان، هرگز به خاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند و مال و ثروت خود را بهانه فخر فروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار خود را تحمیل کنند. (92)

در کنار این هشدار، روشن کردن این نکته که مسئولین نظام جمهوری اسلامی نباید از طبقه متوسط بالاتر باشند(93) نیز مورد توجه و توصیه اکید بنیانگذار این نظام الهی قرار دارد و با تیزبینی و آینده نگری، مردم را در زمینه انتخاب مسئولین اجرایی و تقنینی راهنمایی می کنند و می فرمایند:

«رئیس جمهور و وکلای مجلس از طبقه ای باشندکه محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند نه از سرمایه داران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی توانند بفهمند» (94)

این آینده نگری امام با توصیه های دقیقتر در زمینۀ سپردن مسئولیتها در رده های مختلف به افراد لایق، عمق بیشتری پیدا می کند تا آنجا که در وصیتنامۀ خود به همۀ وزرا و مسئولین اجرایی کشور در عصر حاضر و آینده وصیت می کنند افرادی را در دستگاههای دولتی به کار بگمارند که با مردم رفتاری اسلامی داشته باشند و سازگاری با مردم و خدمتگزار آنان بودن را پیشه خود کنند. در وصیت نامۀ بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، توجه به محرومان و حفظ ساده زیستی و اجتناب از اشرافیگری و خوی طاغوتی را با انگشت گذاشتن روی وزرای کشور و خارجه درخصوص انتخاب استانداران و سفرای لایق و متعهد و متدین و عاقل و سازگار با مردم به کمال می رسانند و بدین ترتیب اهمیت نقش مردمی بودن مسئولان اجرایی در رده های مختلف را در بقا و رشد نظام جمهوری اسلامی یادآور می شوند. (95)

اقداماتی که برای ریشه کن کردن فقر و استقرار عدالت اجتماعی باید توسط مسئولین با این خصوصیات صورت بگیرد، قبل از هر چیز به یک برنامه ریزی صحیح بر اساس پیاده کردن تعالیم اسلام به عنوان پیکره ای واحد نیازمند است: «مجموعه قواعد اسلامی، هنگامی که در کل پیکره اسلام به صورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پیاده شود، بهترین شکل ممکن خواهد بود، هم مشکل فقر را از میان می برد و هم از فاسد شدن یک عده به وسیله تصاحب ثروت جلوگیری می کند و در نتیجه کل جامعه را از فساد حفظ می کند و هم مانع رشد استعدادها و شکوفایی قدرت استکبار و خلاقیت انسانها نمی شود. (96)

ضرورت انجام این اقدامات در رهنمودهای امام خمینی به صورت گسترده منعکس هستند و ما به ارائه فهرستی از موارد مورد نظر امام خمینی که قدمهای اساسی برای ستیز علیه فقر و استقرار عدالت اجتماعی اسلام را تشکیل می دهند، اکتفا می کنیم. این موارد از این قرارند:

 - شکستن طلسم انحصار تجارت خارجی و داخلی به افراد متمکن و مرفه. ‎(97)‎ - توجه به عمران روستاها. ‎(98)‎ - محدود کردن در آمد و منافع ثروتمندان با استفاده از اختیارات حاکم اسلامی. ‎(99)‎

 - ریشه کن کردن بیکاری از طریق مشارکت دادن تودۀ مردم در تجارت و صنعت و کشاورزی. ‎(100)‎

 - گرفتن اموال چپاول شده از ثروتمندان و دادن حق محرومان. ‎(101)‎ - فراهم ساختن زمینه و وسیله برای ارتقای سطح علمی و عملی همه جوانان. ‎(102)‎ - تدوین قوانین به نفع محرومین توسط مجلس شورای اسلامی. ‎(103‎ ) - دادن امتیازات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به محرومین. ‎(104)‎ - رهبر و شورای رهبری در حال و آینده باید خود را وقف اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان و مستضعفان نمایند. ‎(105)‎ - اولویت در تصدی مسئولیتها با محرومان است. ‎(106)‎ - مصلحت پابرهنه ها و گودنشینها بر مصلحت متمکنین و مرفهین مقدم است. (107) - قوۀ قضائیه باید حامی محرومین باشد. ( 108)

 نکته بسیار مهم در این زمینه، پاسخ دادن به این سئوال است که برنامه ریزی برای تحول در اقتصاد و ریشه کن کردن فقر و برقراری عدالت اجتماعی باید توسط چه کسانی صورت بگیرد؟ امام خمینی به این سئوال، به طور مشخص جواب داده و فرموده اند: «این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه های سازنده و دربرگیرندۀ منافع محرومین و پابرهنه را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به در آورند.» ‎(109)‎

راهکارهای عملی درسیاست خارجی

 اصرار امام خمینی بر آشکار کردن سیاست حمایت از محرومان و مستضعفان جهان، از مهمترین نقاط قوت رهبری آن آزاد مرد بزرگ بود، ایشان نه تنها به عنوان رهبر انقلاب اسلامی این سیاست را اعلام می کردند. بلکه بارها بر این نکته تأکید می نمودند که دفاع از محرومان و مستضعفان و مظلومان جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان، از اصول سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی است. قطعاً همین روش، یکی از عوامل بسیار مؤثر در موفقیت امام در دوران رهبری و موجب گرایش و عشق روز افزون ملتها به ایشان و ناکامی دشمنان خارجی در رویارویی با انقلاب اسلامی بود.

اعلام آشکار حمایت همه جانبه، حتی نظامی، از نهضتهای آزادیبخش به عنوان مصادیق بارز مستضعفین جهان تا ریشه کن شدن کفر و رسیدن آنان به حقوق حقه خود، (110) هرچند بر اساس معیارهای رایج در سیاست خارجی کشورها اقدامی غیر عادی است، ولی امام خمینی بارها بر این نکته پافشاری کردند و آن را به عنوان سیاست اصولی نظام جمهوری اسلامی مطرح نمودند، و مهمتر آنکه دعوت از مسلمانان برای پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان را اقدامی لازم دانستند:

«من بصراحت اعلام می کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه ریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم» (111)

حفظ این موضع اصولی توسط مسئولین نظامی جمهوری اسلامی دغدغه خاطر همیشگی بنیانگذار این نظام الهی بود و به همین دلیل، علاوه بر اصرار بر اعلام آن، تاکید فراوانی نیز بر استمرار آن داشتند و می فرمودند:

 «ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.»(112)

 مفهوم رفاه از نظر امام خمینی

تبیین دقیق نظر امام خمینی در خصوص فقر ستیزی و عدالتخواهی اسلامی تنها در صورتی میسر است که نظر ایشان درباره مفهوم رفاه کاملاً شناخته شود. توجه به این نکته از این جهت اهمیت دارد که در مبحث ضرورت فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی و تامین رفاه توده های محروم به طور طبیعی این سئوال مطرح می شود که آیا مقصود از ریشه کن ساختن فقر، این است که فقرا به اغنیا و مرفهین تبدیل شوند و برای این رفاه محدودیتی وجود ندارد؟ این یک سئوال اساسی در مبحث فقر ستیزی و عدالتخواهی است، زیرا اگر پاسخ این باشد که هدف، تبدیل شدن فقرا به اغنیاست و ما باید در انتظار روزی باشیم که محرومان را در نهایت رفاه ببینیم و محدودیتی هم برای رفاه در نظر نگیریم در آن صورت باید به سئوال بزرگتر و اساسیتری جواب بدهیم و آن این است که اگر فساد و انحطاط و وابستگی به بیگانگان و فاصله گرفتن از مبارزه با طواغیت، همگی از سرمایه داری و پول پرستی ناشی می شود. تبدیل کردن فقیر به غنی و قائل نشدن محدودیت برای رفاه به طور طبیعی نیتجه ای جز مبتلا نمودن آنان به همین عوارض منفی نخواهد داشت. مهمتر آنکه پول و سرمایه و رفاه در صورتی که محدودیت و مهاری نداشته باشد، اصولاً بدون تجاوز به حقوق دیگران به دست نخواهد آمد. بدین ترتیب، پیمودن این راه دشوار به جای آنکه خدمتی به توده های محروم باشد، به وارد ساختن آنها به فضایی آلوده به رذایل اخلاق و دور کردن آنها از معنویت منجر خواهد شد.

جواب این سئوال اساسی را خوشبختانه امام خمینی به طور روشن داده اند. ایشان قبل از هر چیز این مبحث را به طور ریشه ای و مبنایی مطرح می کنند و ضمن یادآوری این نکته که آمال و آرزوهای انسان نامتناهی است و همین امر منشأ زیاده خواهی نوع انسان است، (113) به صورت مکرر ضرورت ساده زیستی را به مردم و مسئولین و روحانیون تذکر می دهند. (114) و خطرات فاصله گرفته از ساده زیستی را به صورت هشدارهای شدید مطرح می نمایند (115) و تصریح می کنند که مردم عادی توقع زیادی ندارند و به زندگی متوسط قانع هستند. (116) علاوه بر این، با تشریح این واقعیت که تنها کسانی می توانند حال فقرا را بفهمند و مشکلات محرومان را درک کنند که خودشان فقر را احساس کرده و طعم آن را چشیده باشند، به نمایندگان مجلس، مسئولین اجرایی، مسئولین قضایی و نیروهای مسلح سفارش می کند که از زندگی متوسط فاصله نگیرند تا بتوانند معنویت و توجه به خدا را در خود حفظ کنند و همچون حضرت موسی (ع) که به خاطر بی اعتنایی به دنیا و برخوردار بودن از زندگی ساده شبانی توانست در برابر فرعون بایستد و بر او غلبه کند، قدرت ایستادن در برابر قدرتهای زورگو را داشته باشند، (117) و در نهایت تصریح می کنند که:

«ما باید آدم تربیت کنیم نه شکمباره. اسلام می خواهد انسان درست کند، اسلام می خواهد استقلال محفوظ باشد و استقلال با توجه به دنیا ممکن نیست حاصل شود.» ‎(118) ‎

زیباترین و عمیق ترین بیانی که علاوه بر تشریح مفهوم رفاه، تحلیل دقیقی از خطرات دور شدن از ساده زیستی را با در نظر گرفتن همه جوانب آن در بردارد، این فراز از پیام امام به نمایندگان دومین دورۀ مجلس شورای اسلامی است که فرمودند: «اگر بخواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتها و سلاح های پیشرفتۀ آنان و شیاطین و توطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کرده اند، اکثر ساده زیست و بی علاقه به زخارف دنیا بوده اند. آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و هستند برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری می دهند و در مقابل زور و قدرتهای شیطانی خاضع و نسبت به توده های ضعیف، ستمکار و زورگو هستند، ولی وارستگان به خلاف آنان اند، چرا که با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی توان ارزشهای انسانی - اسلامی را حفظ کرد (119)

هشدارها و موانع

رسیدن به عدالت اسلامی، از نظر امام خمینی هر چند میسر است، ولی با مخاطرات و موانعی همراه است که باید با آنها دست و پنجه نرم کرد و بر آنها غلبه نمود. از خصوصیات رهبری یکی این است که ضمن امید دادن به مردم برای طی طریق تا رسیدن به مقصد، موانع راه را هم به آنها بشناساند و هشدارهای لازم را نیز بموقع مطرح کند. امام خمینی، این روش را در همه زمینه ها از جمله در خصوص فقر ستیزی و عدالتخواهی اسلامی به طور دقیق و کامل به کار بستند و با حساسیت فراوان، موانع راه را مطرح کردند.

برای شناخت موانع راه، نباید در انتظار مطرح شدن اسامی و خصوصیات دشمنان باشیم. امام خمینی همواره ذهنها را متوجه درون می کردند و معتقد بودند موانع اساسی را باید در نفس خود جستجو کرد، که اگر انسان بر هواهای نفسانی خود غلبه کند، غلبه بر دشمنان بیرون آسان است. برهمین اساس، از نظر امام بزرگترین مانعی که برسر راه مبارزه با زورگویان و دنیاپرستان وجود دارد حب دنیاست. (120)  تشریفات که از عوارض توجه به دنیاست، مانع دیگری است که امام خمینی همواره آن را به روحانیون و مسئولین ‎ گوشزد می کردند و همه را از آن برحذر می داشتند و این نکته را مورد تاکید قرار می دادند که:

«وقتی تشریفات زیاد شد، محتوا کنار می رود» (121)

روی آوردن به تجمل و راحت طلبی، مانع دیگری است که اصل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را نیز به خطر می اندازد. (122) به همین جهت، امام خمینی هشدار می دهند که افراد تجمل گرا و بیگانه از مبارزه و ناآشنا با درد و رنج محرومین نباید مسئولیتهای کلیدی را در اختیار داشته باشند:

«آنهایی که در خانه های مجلل، راحت و بی درد آرمیده اند، و فارغ از همه رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنه های محروم، تنها ناظر حوادث بوده اند و حتی از دور هم دستی بر آتش نگرفته اند، نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند، که اگر به آنجا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت را بر باد دهند» ‎ (123)‎

در اختیار گرفتن پستهای کلیدی توسط افراد مرفه، علاوه بر خطراتی که برای نظام دارد، اعتبار و حیثیت انقلاب را نیز خدشه دار می کند:

«باید سعی شود تا از راه رسیده ها و دین به دنیا فروشان چهره کفرزدایی و فقرستیزی روشن انقلاب ما را خدشه دار نکنند و لکۀ ننگ دفاع از مرفهین بی خبر از خدا را بردامن مسئولان نچسبانند. (124)

هشدار شدیدتر امام، به تغییر سیاست حکومت اسلامی به نفع سرمایه داران و پشت کردن به دفاع از محرومین است، سیاستی که با سیرۀ انبیا و ائمه معصومین - علیهم السلام - منافات دارد:

 «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما، پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمۀ معصومین - علیهم السلام - سازگار نیست.» (125)

 اسوه ها

 کاربردی شدن و رهنمودهای امام خمینی در زمینۀ فقر ستیزی و تلاش برای برقرار کردن عدالت اجتماعی، ایجاب می کرد ایشان در کنار هشدارها و نشان دادن خطرها، راه صحیح را نیز به مردم و مسئولین نشان دهند. در این زمینه ایشان از یک طرف توصیه های لازم را ارائه می دهند، و از طرف دیگر، نمونه هایی از پیشوایان دینی و بزرگان را که با ساده زیستی و بی اعتنایی به زخارف و زرق و برق دنیا در عمل، حمایت از محرومان و تلاش برای استقرار عدالت اجتماعی را پیشه خود کردند مطرح می کنند:

 «همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظف اند که با فقرا و مستمندان و پا برهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین. در کنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن افتخار بزرگی است که نصیب اولیا شده و عملاً به شبهات القائات خاتمه می دهد». (126)

سیرۀ انبیا و مشخصاً سیرۀ رسول گرامی اسلام - صلی الله علیه و آله وسلم - در نوع برخورد با مردم و طواغیت، عالیترین نمونه ای است که امام خمینی همه مسئولین و مردم و روحانیون را به پیروی از آن دعوت می کنند و می فرمایند: «سیرۀ انبیا بر این بوده است که در مقابل طاغوت محکم می ایستادند و در ‎ مقابل فقرا و مستضعفین و مستمندان فروتن بودند، آن طوری که در زمانی که رسول الله در مدینه حکومت تشکیل داده بودند، وقتی عرب وارد مسجد می شود می پرسد کدامیکی تان هستید». (127)

 علی - علیه السلام - اسوۀ دیگری است که امام خمینی بارها سیرۀ عملی آن حضرت را مطرح می کنند، و به مسئولین و روحانیون و عموم مردم، پیروی از مولای متقیان را در زندگی ساده و بی آلایش، مبارزه با ظلم و بیدادگری و امتیازات طبقاتی و دفاع و پشتیبانی بی دریغ از مظلومین و ستمدیدگان و دستگیری از طبقات محروم و رنجدیده را توصیه می نمایند. (128)

 علاوه بر انبیا و ائمۀ معصومین - سلام الله علیهم اجمعین - مالک اشتر (129) از صدر اسلام و جمعی از علمای معاصر مانند شهید آیت الله مدرس به دلیل ساده زیستی، حمایت از محرومان و مقابله با ستمگران، در زمره کسانی هستند که امام خمینی آنها را به عنوان اسوه مطرح می کنند. (130)از میان دولتمردان نظام جمهوری اسلامی نیز این افتخار برای شهید محمد علی رجایی و شهید حجةالاسلام و المسلمین باهنر رئیس جمهور و نخست وزیری که از میان محرومین برخاستند و به جرم دفاع از محرومین در آتش خشم و کینه نفاق سوختند، تثبیت شد که از زبان امید مستضعفان جهان در عصر حاضر، در ردیف اسوه های ساده زیستی و خدمتگزاران مردم و انسانهای مقاوم در مقابل ستمگران و قدرتهای زورگو قرار گرفتند. (131)

سیرۀ عملی امام خمینی در احیای تفکر فقر ستیزی و عدالتخواهی اسلامی

برجسته ترین خصوصیت رهبری حضرت امام خمینی - رضوان الله تعالی علیه – این بود که به آنچه می گفتند عمل می کردند و آنچه را که مصلحت اسلام و تکلیف الهی تشخیص می دادند تا مرحلۀ عمل و تحقق دنبال می کردند و از هیچ چیز و هیچ کس واهمه ای نداشتند. مصداق روشنی در کلام خدای متعادل که: «الذین قال لهم الناس انّ الناس قدجمعوالکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل». (132)

متن کلام خود امام این است که فرمودند: «من از آن آدمها نیستم که اگر حکمی کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود. من راه می افتم دنبالش... اگر من یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می کند که یک حرفی بزنم، می زنم و دنبالش راه می افتم و از هیچ چیز نمی ترسم بحمدالله تعالی، والله تا حالا نترسیده ام. آن روز که مرا می بردند، آن روز هم آنها می ترسیدند، من آنها را تسلیت می دادم که نترسید» .(133)

روح بلند و شخصیت بزرگ و خداجوی امام ایجاب می کرد، که هرگز از خدمات خود سخنی نگویند و همواره دیگران را به عنوان اسوه و الگوی عملی مطرح کنند. این خود نشانۀ عظمت و از خصوصیات بارز و بسیار آموزنده رهبری این عبد صالح خداست. او در عین حال که در تمام دوران حیات، چه قبل از تأسیس نظام جمهوری اسلامی و چه بعد از آن، همواره در عمل یار و یاور محرومان بود و در هر زمان به هر میزان که می توانست به دستگیری آنها همت می کرد و در کنار آنها بود. هرگز از خود و کارهای بزرگی که در زمینه احیای تفکر فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی انجام داد، سخنی نگفت و همواره دیگران را به عنوان اسوه و الگوی عملی مطرح کرد. همین نکته باید همۀ ما را که وامداران معنوی امام خمینی هستیم به این اندیشه وادارد که علاوه بر تدوین و تحلیل و تشریح اندیشه های رهبر بزرگمان که در آثار مکتوب، یعنی سخنرانی ها و پیام هایشان موجود است، برای ثبت سیرۀ عملی آن حضرت نیز اقدامات مؤثری انجام دهیم و این گوهر گرانبها را که کماً و کیفاً بسیار بیش از آثار شفاهی و مکتوب است، و نفوذ بیشتری نیز در نفوس خواهد داشت تدوین و تحلیل کنیم.

اینجانب به اقتضای توفیق تحصیل در حوزۀ علمیۀ قم و حضور در محافل حضرت امام خمینی و تشرف به بیت ایشان در سال های شروع نهضت اسلامی، شاهد بی تابیها و نگرانیهای شدید این مرد الهی در مواقعی که اخبار ناگوار رنج و محرومیت مردم به گوش ایشان می رسید بودم و تلاش بی وقفه و وسیع ایشان برای حل مشکلات فقرا و آسیب دیدگان را مشاهده می کردم. برف و سرمای شدید زمستان سال 1343 که شهرهای تهران، قم، همدان، اصفهان و روستاهای این مناطق را فلج کرده و ضایعات فراوانی برجای گذاشته بود، امام را آنقدر نگران کرده بود که علاوه بر سفارشهایی که از داخل زندان رژیم پهلوی به یاران خود برای رسیدگی به حال مردم حادثه دیده کردند، بعد از آزادی از زندان نیز در سخنرانیهایی که در روزهای 21 فروردین و 25 اردیبهشت سال 1343 در قم داشتند بارها نگرانی شدید خود را از وضعیت اسفبار مردم اعلام کردند و فرمودند:

«وقتی که در زندان بودم خبرآوردند که سرمای همدان به 33 درجه رسیده، بعد خبر آوردند که دو هزار نفر از سرما تلف شده اند. در آن حالت من دستم بسته بود، چه می توانستم بکنم؟ این تازه در همدان بود، البته در تهران و شهرهای دیگر هم تلفاتی بود. دولت چه اقدامی می نمود؟ در یک چنین وضع، برای استقبال از اربابان خود با طیاره از هلند گل می آورند، پول ملت فقیر را تلف می کنند» (134)

پایبندی عملی امام خمینی به ستیز علیه فقر و حمایت از محرومان، حتی در گوشۀ زندان و در سخت ترین شرایط نیز متجلی شد. از جمله نکاتی که خود امام از دوران زندان بیان کرده اند این است که:

«بعد از اینکه دولت قبلی رفت، یک نفر در زندان آمد پیش من و از دولت گذشته بدگویی کرد و گفت این دولت برنامه های مترقی دارد. گفتم ما با کسی غرض شخصی نداریم، ما با عمل اشخاص کار داریم، ملت فقیر را نجات دهید.» (135)

 زندگی ساده و بی آلایش حضرت امام خمینی که در دوران رهبری با قبل از آن یکسان بود، دوستی و موانست با محرومان، خودداری از حشر و نشر با سرمایه داران و پول پرستان و مبارزه بی امان با جباران و طواغیت و قدرتهای شیطانی و حسرت حتی یک لحظه سازش و مماشات را بر دل مستکبران داخلی و خارجی گذاشتن، مهمترین و گویاترین اسنادی هستند که انطباق عمل این عزیز دوران را با اندیشه ها و نوشته ها و گفته های آن حضرت تصدیق می کنند. این انطباق و همراهی تا آنجا به پیش رفت که امام خمینی در کنار احیای تفکر فقرستیزی و عدالتخواهی اسلامی، حتی از احیای اصطلاحات اسلامی و خودی مربوط به این موضوع نیز غفلت ننموده، و تعبیراتی مانند استضعاف، محرومیت، عدالت، استکبار، طاغوت، فقرا، گودنشینها، زاغه نشینها، کوخنشینها، کاخ نشینها، پابرهنه ها، چادر نشینها و... را نیز در فرهنگ سیاسی مسلمانان و ایرانیان زنده کردند. با این امید که خدمات بزرگ و فراموش نشدنی و احیاگری را که امید مستضعفان و پناه پابرهنگان جهان در عصر حاضر، به اسلام و امت اسلامی و همه ملت ها کرده اند قدر بدانیم، این مقاله را - که اعتراف می کنیم فقط در برگیرندۀ قطره ای از دریای بیکران اندیشه و عمل امام خمینی در احیای تفکر فقر ستیزی و عدالتخواهی اسلامی است - بافرازی از سخنان امام که نشان دهندۀ عمق عشق آن حضرت به محرومان است، به پایان می بریم؛ سخنانی که امام در سال 1358 در بستر بیماری در بیمارستان قلب تهران خطاب به وزیر بهداری وقت و پزشکان معالج خود فرمودند:

«وقتی خوشحال می شوم که بفهمم آقایان در صدد این هستند که به این زاغه نشینان شهرها، به این چادر نشینهای شهرها که در زمان طاغوت به آنها هیچ عنایتی نشده بود، در این زمان عنایتی بشود. بهداری که اول مرتبه احتیاجی است که مردم به آن دارند طوری باشد که برای همه باشد، برای یکی تشریفات و برای یکی هیچ نباشد. من امیدوارم که آقایان اطبا هرجا که هستند و دولت و وزیر بهداری و خود ملت عنایت داشته باشند که این زاغه نشین ها و این فقرا، اینهایی که عیال خدا هستند، این طور ابتلائات را نداشته باشند.» ‎(136)‎

 پی نوشت ها

 89.ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 119-120.

 90.ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 340.

 91.ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 235

 92.ر.ک: صحیفه امام، ج 20 ص 339-340

 93.ر.ک: صحیفه امام، ج 21 ص 421-422

 94.ر.ک: صحیفه امام، ج 21 ص 426-427

 95.ر.ک: صحیفه امام، ج 21 ص 426-427

 96.ر.ک: صحیفه امام، ج 5 صفحه 382-383

 97.ر.ک: صحیفه امام، ج 21 ص 402-404

 98.ر.ک: صحیفه امام، ج 10 ص 498-499

 99.تحریر الوسیله، چاپ مطبعه الاداب، نجف – جلد 2 صفحه 626 مسئله هفتم.

 100.ر.ک: صحیفه امام، ج 6 ص 464-465

 101.ر.ک: صحیفه امام، ج 8 ص 205-206

 102.ر.ک: صحیفه امام، ج 21 ص 95-96

 103.ر.ک: صحیفه امام، ج 12 ص 361-362

 104.ر.ک: صحیفه امام، ج 21 ص 157-159

 105.ر.ک: صحیفه امام، ج 21 ص 41-422

 106.ر.ک: صحیفه امام، ج 20 ص 332-334

 107.ر.ک: صحیفه امام، ج 20 ص 332-334

 108.ر.ک: صحیفه امام، ج 17 ص 230-232

 109.ر.ک: صحیفه امام، ج 20 ص 339-340

 110.ر.ک: صحیفه امام، ج 14 ص 300-301

 111.ر.ک: صحیفه امام، ج 20 ص 89-90

 112.ر.ک: صحیفه امام، ج 20 ص 86-87

 113.ر.ک: صحیفه امام، ج 16 ص 19-20

 114.ر.ک: صحیفه امام، ج 18 ص 471-472

 115.ر.ک: صحیفه امام، ج 17 ص 376-377

 116.ر.ک: صحیفه امام، ج 8 ص 474-475

 117.ر.ک: صحیفه امام، ج 17 ص 161-166

 118.ر.ک: صحیفه امام، ج 17 ص 161-166

 119.ر.ک: صحیفه امام، ج 18 ص 471-472

 120.جهاد اکبر صفحه 56

 121.ر.ک: صحیفه امام، ج 19 ص 42-43

 122.ر.ک: صحیفه امام، ج 17 ص 376-377

 123.ر.ک: صحیفه امام، ج 20 ص 333-334

 124.ر.ک: صحیفه امام، ج 20 ص 333-334

 125.ر.ک: صحیفه امام، ج 20 ص 340-342

 126.ر.ک: صحیفه امام، ج 20 ص 340-342

 127.ر.ک: صحیفه امام، ج 16 ص 451

 128.ر.ک: صحیفه امام، ج 21 ص 137-138.

 129.ر.ک: صحیفه امام، ج 13 ص 203-204

 130.ر.ک: صحیفه امام، ج 16 ص 450-454

 131.ر.ک: صحیفه امام، ج 16 ص 445-446

 132.قرآن کریم سوره آل عمران آیه 173

 133.ر.ک: صحیفه امام، ج 1 ص 292-294

 134.ر.ک: صحیفه امام، ج 1 ص 270-272

 135.ر.ک: صحیفه امام، ج 1 ص 270-272

 136.ر.ک: صحیفه امام، ج 12 ص 126-127

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان