سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** نقشه حجاریان برای تبدیل «همایون شجریان» به «سپر بلای اصلاح طلبان»
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «نامه حجاریان به شجریان» نوشت: «استاد شجریان در زندگی خود همواره جانب مردم را گرفتند و به این خاطر صدمهها دیدند تا حدی که ممنوعالصدا شدند و حتی ربنایشان را خاموش کردند. ایشان میگفتند «من صدای خسوخاشاکم». به گمانم شما نیز به مرور با این مصائب روبهرو خواهید شد! ».
حجاریان در ادامه نوشت: «با این وصف، اگر همچون پدر عنصر سیاست را نیز به نگاه موسیقیاییتان بیفزایید، مسئله دوچندان بغرنج میشود! بنابراین باید راه را آهسته و پیوسته طی کرد. چنانکه میدانیم مرحوم استاد در آغاز راه و به دلیل نگاههای سنتی حاکم، از نام خود گذشتند! البته زمانه متفاوت شده است و نمیگویم به قول شاملو عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد... که خود نسبت به ظرایف امر آگاه هستید! ».
«سعید حجاریان» که از دستگیرشدگان فتنه 88 است و در سال 96 نیز علیرغم کارنامه ضعیف دولت اول روحانی، از وی حمایت کرده و توصیه کرده بود که «روحانی این بار با "دسته کلید" آمده و باید به وی رأی بدهیم» پیش از این تاکید کرده بود که «اصلاح طلبان باید حرف خود را از زبان سلبریتی ها بگویند».
حجاریان در همین رابطه در مصاحبه با روزنامه اعتماد- تیر 97- گفته بود: «ممکن است، مردم جملگی اصلاحطلبان را پس بزنند و میان هسته سخت پالایش شده و دیگر اصلاحطلبان تمایزی نگذارند؛ اصلاحطلبان در صورت قرار گرفتن در چنین وضعیتی باید سیاستهای خود را به تعبیر مولانا از دهان غیر! مطرح کنند. به این معنا که سیاستهایشان را نخست با گروههای مرجع جدید شامل هنرمندان، مشاهیر و... در میان بگذارند و پس از دریافت بازخوردها و اعمال تغییرات احتمالی، سیاستها توسط همان گروههای مرجع جدید در جامعه منعکس شود. یعنی عملاً اصلاحطلبان در این فاز در پشت صحنه قرار بگیرند».
بر همین اساس در سالهای گذشته اصلاح طلبان از وجهه عامهپسند و پوپولیستی برخی سلبریتیها برای جمعآوری رأی استفاده کردند.
حجاریان صراحتا اعلام کرده بود که سلبریتی ها باید «سپر بلای اصلاح طلبان» باشند. استفاده ابزاری اصلاح طلبان از هنرمندان تا جایی پیش رفت که «رضا صالحی امیری» وزیر ارشاد دولت یازدهم، پای صندوق رأی انتخابات ریاست جمهوری 96، در گفتوگویی در لحنی کنایهآمیز به جناح رقیب گفت: «من به کاندیدای عزیز رقیب پیام میدهم اگر نیاز به هنرمندان داشتی به من پیغام میدادی من برایت میفرستادم!». اظهارات توهین آمیز صالحی امیری موجی از انتقاد را میان هنرمندان برانگیخت.
چند ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری 96، کمپین «من پشیمانم» توسط برخی سلبریتی های حامی روحانی تشکیل شد. جالب اینجاست که اصلاح طلبان، در واکنش به این کمپین، سلبریتی ها را با القاب و عبارات توهین آمیز از جمله «ستاره های حلبی»، «قورباغه»، «فاقد شعور سیاسی» و...خطاب قرار دادند.
حالا همان طیفی که سلبریتی ها را قورباغه و ستاره حلبی نامیده بود، با فرصت طلبی در پی آن است تا خانواده شجریان را به ابزاری برای مطامع سیاسی و قبیله ای خود تبدیل کند.
این در حالی است که «همایون شجریان» پس از درگذشت پدرش صراحتا اعلام کرد که «سوگ پدرم را کارزار کشمکشهای سیاسی نکنید».
نفاق جریان اصلاحات و عملکرد برخی افراد از جمله «سعید حجاریان»، «محمد خاتمی»، «مصطفی تاجزاده»، «عباس عبدی»، «فیض الله عرب سرخی»، «محسن آرمین»، «مجید انصاری»، «محمدعلی ابطحی» در دهه 60، حکایت مفصلی دارد که از حوصله این نوشتار خارج است.
برای نمونه، «عبدالله علیخانی» تهیهکننده سینما- آذر 93- گفته بود: «تا چند سال پس از انقلاب، هنوز فیلمهای خارجی در سینماهای ایران پخش میشد و برخی از آن فیلمها نیز در اختیار بنده و دیگر تهیهکنندگان بود... در سال 63 ضربالاجلی تعیین کردند که مطابق با آن، باید مدارک فیلمهای خارجی را به وزارت ارشاد ارائه میکردیم؛ اما زمان لازم برای این کار بسیار اندک در نظر گرفته شده بود و امکان چنین اقدامی در این زمان کوتاه نبود».
علیخانی در ادامه گفت: « ما 20، 30 نفر بودیم که به وزارت ارشاد رفتیم و درباره این مهلت اندک اعتراض کردیم. بعد از این بود که یکباره از دفتر مدیرکل وقت حراست وزارت فرهنگ و ارشاد، در دفتر من ریختند و من را به حراست وزارت فرهنگ و ارشاد ـ که یک طبقه پایین دفتر وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود ـ بردند و برای مدت یک هفته حبس کردند. البته تنها من نبودم و اشخاص دیگری را هم گرفتند...در این مدت، بنده را جوجه کبابی (یک روش خاص که فرد را مانند جوجه میبندند تا مضروب نتواند از ضربه بگریزد) کردند. علاوه بر این، کف پایم شلاق میزدند و میگفتند، روی موزاییک راه برو تا خونمردگی به وجود نیاید. باورم نمیشد که در وزارت فرهنگ و ارشاد چنین اتفاقی برای من میافتد».
نکته قابل توجه اینجاست که وزارت ارشاد در آن سال تحت سیطره مطلق طیف چپ و امثال سیدمحمد خاتمی، مصطفی تاجزاده، امین زاده، عباس عبدی و فیضالله عربسرخی بود. مسوول وقت حراست ارشاد هم که شخصا این تهیهکننده را شلاق زد، کسی جز فیضالله عربسرخی، عضو سازمان مجاهدین انقلاب و از طیف رادیکال اصلاحات نبود. قوه قضاییه وقت هم از قضا تحت قدرت شیوخ جریان چپ چون موسوی اردبیلی، موسوی خوئینیها و حسین موسوی تبریزی بود.
ماجرای مخالفت های محمد خاتمی و تاجزاده با ویدئو نیز داستان مفصلی است.
طیف اصلاحات با همان شیوه ای که شجریان را به سپری بلای خود تبدیل کرد، حالا در پی آن است تا همان شیوه را درباره پسر وی اجرا کند.
** قدرت دفاعی ایران در مقابل آمریکا، هیچ است!
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «یوسف مولایی» که پیش از این مشاور «عباس آخوندی» وزیر سابق راه و شهرسازی بود، نوشت: «با توجه به نظام ساختار سیاسی و اقتصادی جهان، آمریکا در موقعیتی قرار دارد که کشورهای دیگر، اشخاص و شرکتها را ناگزیر میکند میان ایران و آمریکا یکی را انتخاب کنند که بسیاری از کشورها براساس منافع خود آمریکا را انتخاب میکنند. لذا نظام سیاسی و اقتصادی جهان نمیتواند در این مورد کار خاصی انجام دهد، چراکه به قدرت ایالاتمتحده و منافعی که این کشور در روابط بینالملل برای خودش تعریف میکند، متصل هستند. حال اگر ایران بخواهد با کشوری تجارت خارجی برقرار کنند و آمریکا به بهانه اینکه این کشتیها سلاح حمل میکند از عبور و مرور این کشتیها جلوگیری کند، مرتکب نقض قوانین بینالمللی شده است ولی عملا کاری از دست جامعه جهانی نیز برنمیآید».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «وقتی آمریکا قدرت اقتصادی خود را برای تحریمهای ثانویه کشورهایی که با ایران تجارت میکند، پایه قرار میدهد دست ایران خیلی به جایی بند نیست. از این جهت تا زمانی که قدرت واقعی خود و دشمن را درست ارزیابی نکنیم، نمیتوانیم هیچ تصمیم و رفتار سازندهای برای حفظ منافع ملی در سطح جهانی اتخاذ کنیم. لذا باید ارزیابی مشخصی از قدرت دفاعی خودمان داشته باشیم و از طرفی هم از قدرت تخریبی طرف مقابل نیز تحلیل درستی داشته باشیم تا بتوانیم موضع دقیقی اتخاذ کنیم».
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرده است که «باید ارزیابی مشخصی از قدرت دفاعی خودمان داشته باشیم و از طرفی هم از قدرت تخریبی طرف مقابل نیز تحلیل درستی داشته باشیم تا بتوانیم موضع دقیقی اتخاذ کنیم».
این اظهارنظر شبیه اظهارت ظریف در سال 92 است که گفته بود «آیا شما فکر کردید آمریکا که می تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما می ترسد؟».
متاسفانه طیف اصلاح طلب همچنان مشغول تحقیر توان ایران و بزرگنمایی توان آمریکاست. در ماههای اخیر نفتکش های ایرانی به دفعات به سمت ونزوئلا حرکت کرده و محموله خود را در بنادر این کشور تخلیه کرده اند.
آمریکا هر بار به لاف زنی اقدام کرد اما در نهایت نفتکش های ایرانی بدون هیچ مزاحمتی، محموله خود را به مقصد رسانده و به کشور بازگشتند.
پیش از آن نیز ایران پایگاه «عین الاسد» - یکی از پایگاه های بسیار مهم آمریکا در عراق- را موشک باران کرد. این در حالی بود که پس از جگ جهانی دوم تاکنون هیچ کشوری در جهان نتوانسته بود چنین اقدامی را در مقابل آمریکا انجام دهد.
همچنین پیش از آن، ایران پهپاد پیشرفته و گران قیمت «ترایتون» را که به حریم هوایی کشورمان تجاوز کرده بود به قعر دریا فرستاد. ترامپ در آن مقطع ابتدا لاف زنی کرد و سپس از ایران تشکر کرد.
پرتاب اولین ماهواره نظامی ایران به فضا- با قابلیت های متعدد و فرصت های بی نظیر اقتصادی برای کشورمان- نیز آمریکا را به شدت عصبی کرد اما مقامات واشنگتن جز فحاشی، هیچ اقدام دیگری نمی توانستند انجام دهند.
رسانه های غربی بارها اذعان کرده اند که قدرت آمریکا روز به روز در حال افول است. اما در این سو طیفی که خسارت محض برجام را به مردم کشورمان تحمیل کرد، همچنان مشغول بزک آمریکاست.
** ریاست جمهوری هم برای اصولگراها، تا دیگر بهانه نداشته باشند
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت: «کشور امروز نیاز به اعتماد سازی ملی، آشتی عمومی، شفافسازی و راستی آزمایی دارد؛ انتظار نمیرود عدهای در بالاترین نهاد قانون گذاری کشور، به جای طرح و راهکارهای علمی و عملی، صحبت از اعدام یک مسئول دیگر، اختلاف پراکنی و یا حواله کردن تمام مشکلات بر گردن یک شخص کنند! هر آدم با دانش مدیریتی، واقف است آنچه که به آن گرفتاریم، نتیجه بیخردی تنها یک شخص نیست و حاصل سالها پافشاری، تعمیم سازی باورهای شخصی و تکرار سیاستگذاریهای خرد و کلان اشتباه است».
همچنین «پروانه سلحشوری» نماینده اصلاح طلب مجلس دهم- که همسرش نیز از مدیران ارشد یکی از وزارتخانه های مهم اقتصادی در دولت روحانی بوده است- در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «قیمت تمامی اجناس از زمان روی کار آمدن مجلس یازدهم به مراتب بالاتر رفته است. باید پذیرفت که مجلس متاسفانه در بعضی مواقع نمیتواند برای حل مشکلات اقتصادی کاری انجام دهد که البته این موضوع در مورد قوه مجریه هم صدق میکند…دلیل اینکه قوا نمیتوانند مشکلات را حل کنند و این به ساختارهای کلی باز میگردد که وجود دارد. کنترل کردن تعاملاتی که در حوزه سیاست بینالملل و اقتصاد داخلی رخ میدهد، از اختیارات مجلس و دولت فراتر است. اگر در این راستا اقدامات جدی صورت نگیرد، شرایط سختتر میشود».
سلحشوری در ادامه گفت: «بهنظر بنده، ریاست جمهوری هم به اصولگرایان میرسد تا دیگر بهانهای برای مشکلات کشور نداشته باشند. جریان اصولگرا باید متوجه باشد که مشکلات کشور فقط تقصیر دولت آقای روحانی نیست. همه ارکان کشور باید با یکدیگر همکاری و وحدت داشته باشند. اگر ارکان مختلف با هم مقابله و روبهرو شوند آن وقت کشور دچار چالش و حواشی میشود».
این نماینده اصلاح طلب مجلس دهم در ادامه گفت: «اگر در شرایط اقتصادی مردم گشایشی ایجاد نشود، مردم در انتخابات سال آینده حضورشان مانند انتخابات مجلس خواهد بود. اصلاحطلبان هم در این شرایط شانس پیروزی در انتخابات با مشارکت کم مردم نخواهد داشت. اصولگرایان هم همیشه پایگاه رای ثابتی را دارند که با همان میزان مشارکت میتوانند در انتخابات پیروز شوند».
پروانه سلحشوری مدعی است که از زمان روی کارآمدن مجلس یازدهم، قیمت ها افزایش یافته است. اما وی تعمدا این مسئله را سانسور می کند که اکنون بیش از هفت سال از دولت روحانی- و به عبارتی دولت اصلاح طلبان- سپری شده است و وضع فعلی نتیجه عملکرد این دولت است.
روحانی که از ابتدای انقلاب در مناصب ارشد حضور داشته و کاملا به حوزه اختیارات دولت و وضع موجود آگاهی داشته، در سال 92 قسم جلاله خورد که اگر مشکلات کشور راه حل نداشت، اصلا کاندیدا نمی شد.
حامیان دولت در پاسخ به کارنام ضعیف و غیرقابل دفاع دولت اول روحانی مدعی شدند که وی اطلاع نداشته که چه چیزی تحویل گرفته است. در پاسخ به این ادعا، این سوال پیش آمد که اگر روحانی اطلاع نداشت که چه چیزی تحویل گرفته، پس چرا مجددا در سال 96 کاندید شد و وعده های سال 92 از جمله وعده «گشایش 100 روزه» را مجددا مطرح کرد!؟
اصلاح طلبان به هیچ عنوان حاضر نیستند که درباره عملکرد دولتِ هفت ساله پاسخگو باشند و از سوی دیگر، قصور و تقصیرهای دولت را به گردن مجلسِ 4 ماهه می اندازند.