سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** فقر و فلاکت بیشتر شده،راه حل معامله با آمریکاست!
«قاسم محبعلی» از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«تحریم...سبب شده فقر و فلاکت بیشتر شود و سلامت مردم به خطر بیفتد... باید به سمت دیپلماسی حرکت کرد. دیپلماسی ذاتا دادوستد است و نمیتوان آن را یکطرفه فرض کرد. نمیتوان در جای خود نشست و از طرف مقابل انتظار داشت. باید به پای میز مذاکره رفت و گفتوگو کرد. دیپلماسی مانند یک معامله تجاری است و هیچگاه 100درصد نمیتوان در این عرصه به موفقیت و خواستههای خود دست یافت. ممکن است یکی بیشتر سود کند و یکی کمتر اما معامله نیاز دو طرف است. ایران نیز باید به سمت یک معامله برود. دولت اگر میخواهد به مردم خدمت کند باید به سمتی حرکت کند که به منافع مردم رسیدگی شود».
محبعلی در ادامه گفت:«افزایش تشنج مشخصا به ازبینرفتن همیشگی برجام ختم خواهد شد و این فرصت ایدهآل را از کشور میگیرد. باید این فرصت را برای بایدن به وجود آوریم».
قاسم محبعلی- مرداد 97- در اظهارنظری قابل تأمل گفته بود:«چرخش اساسی در سیاست خارجی ایران جز از طریق وارد کردن شوک نظامی ایجاد نخواهد شد»! وی در این اظهارنظر آشکارا به دشمن پیشنهاد داد که گزینه نظامی علیه ایران را روی میز بگذارد!
حالا همین شخص که خود را دیپلمات می نامد، با سیاه نمایی وضعیت فعلی کشور، مدعی شده است که تنها چاره خروج از وضع موجود، معامله با آمریکا- بخوانید چوب حراج زدن به مولفه های قدرت ساز ایران- به هوای وعده نسیه طرف آمریکایی و اروپایی است.
کاملا بدیهی است که مذاکره یعنی معامله؛ یعنی یک چیزی بدهی، یک چیزی بگیری. اما آنچه در این معامله مورد نظر آمریکا است، درست نقاط قوّت ایران است. برای نمونه، آمریکا از یکسو درباره صنعت هسته ای با ایران مذاکره می کند و به این واسطه در قلب راکتور هسته ای بتن ریخته شده و چرخ سانتریفیوژها از حرکت باز می ایستد. ولی در ادامه نه تنها وعده آمریکا درباره لغو تحریم ها محقق نشده، بلکه داروی بیماران خاص و از جمله کودکان ایرانی که پیش از این با غنی سازی 20 درصد تأمین می شد نیز از سوی آمریکا و اروپا تحریم می شود.
رهبر معظم انقلاب- 11 فروردین 95- فرمودند:«]دشمن] از ابزار دیپلماسی استفاده میکند. دیپلماسی، گفتگوی سیاسی، مذاکرهی سیاسی، بدهبستان سیاسی یکی از ابزارها است؛ اینها از آن ابزار استفاده میکنند. بنده هم با گفتگوی سیاسی مخالف نیستم؛ البتّه نه با همه -استثناء دارد- بنده در سطح مسائل جهانی، با گفتگوی سیاسی موافقم؛ من در این زمینهها از زمان ریاست جمهوری حرف داشتم و دنبال میکردم؛ اینجور وانمود نکنند که کأنّه ما اصلاً با گفتگوکردن و مانند آن مخالفیم؛ نخیر، ما، هم بیشتر از اینها موافقیم، هم در یک جاهایی بیشتر از اینها بلدیم این کارها را؛ میدانیم هم که چهجوری باید عمل کرد. دشمن از گفتگوی سیاسی هم استفاده میکند. باید مراقب بود».
ایشان همچنین- 8 خرداد 98- تاکید کردند:«حرفی دربارهی جنجال «مذاکره» که حالا مطرح شده و مدام خارجیها میگویند، روزنامهها مینویسند، تبلیغاتچیها میگویند مذاکره. مقصود از مذاکرهای که میگویند «ایران باید به میز مذاکره برگردد»، مطلق مذاکره نیست، مذاکرهی با خصوصِ دولت آمریکا است؛ وَالّا ما که با کشورهای دیگر -با کشورهای اروپایی، با دیگر کشورها- مشغول مذاکره هستیم، ما که مشکلی نداریم. بله، با اروپاییها و دیگران هم که مذاکره میکنیم، مسئله، تعیینِ موضوع مذاکره است؛ روی هر موضوعی مذاکره نمیکنیم؛ روی مسائل ناموسیِ انقلاب -به این تعبیر بگویم، روشنتر است- مذاکره نمیکنیم. در مورد تواناییهای نظامیمان با کسی مذاکره نمیکنیم؛ چون معنای مذاکره، معامله است؛ یعنی فرض کنید [میگویند] «شما کوتاه بیا و این امکانِ دفاعی را که تو را مقتدر میکند و توانای بر دفاع میکند، از دست بده»؛ خب اینکه قابل مذاکره نیست. مذاکرهی در این جور مسائل دو کلمه است و تمام میشود: «او میگوید ما این را میخواهیم، ما میگوییم نه، ما قبول نداریم»؛ مذاکرهای پیش نمیرود، معاملهای انجام نمیگیرد».
** «با جهانگیری تا 1404» به عقب برنمی گردیم؟!
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «چراغ سبز اصلاحات» نوشت:«آنطور که علی صوفی، دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات و از جمله اعضای «جبهه اصلاحات ایران» به تازگی نسبت به آن هشدار داده، معضل تعدد کاندیداها میتواند برای جریان اصلاحات مشکلساز شود... در جمع اصلاحطلبان چند نفری هستند که به باور ناظران...حضورشان به معنای کنارهگیری خودخواسته دیگر کاندیداهاست؛ چهرههایی که شاید شاخصترینشان سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری و البته محمدجواد ظریف باشند. آنچه اما بازی را یک گام دیگر سادهتر میسازد، آن است که ظریف به کرات احتمال کاندیداتوریاش را رد کرده و با این حساب، اجماع اصلاحطلبانه نیز آسانتر خواهد بود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اسحاق جهانگیری و سیدحسن خمینی البته هرگز نهتنها هیچ اظهارنظری درباره کاندیداتوری خود در انتخابات پیشرو نداشتهاند، بلکه آنچه اینسو و آنسو و به نقل از برخی نزدیکان و منابع خبری درباره آنان شنیدهایم، حکایت از آن دارد که یا تمایلی به حضور ندارند یا دستکم هنوز به تصمیمی قاطع در این باره نرسیدهاند که بیایند یا نه».
روزنامه اعتماد در این گزارش تاکید کرد:«اسحاق جهانگیری پس از انتشار اخباری درباره توقف فعالیت ستادهای انتخاباتی مقدماتیاش، چند هفتهای است که اینجا و آنجا مشغول سخنرانیهایی با طعم انتخابات و سفرهایی با حال و هوای جلب نظر رایدهندگان است».
رسانه های اصلاح طلب از «اسحاق جهانگیری» به عنوان یکی از کاندیداهای این طیف در انتخابات 1400 نام می برند. این در حالی است که وی یکی بانیان اصلی وضع موجود اقتصادی است.
اسحاق جهانگیری- اردیبهشت 96- در جریان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری گفته بود:«اگر ما پیروز بشویم دیگر هیچکس در ایران سرگرسنه زمین نخواهد گذاشت و هیچ کارتن خوابی دیگر نخواهد بود ....ملت! یادتان رفته قیمت دلار لحظه ای عوض می شد...امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند... چون کاری شد کارستان. رئیسجمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده، ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. ما ایرانهراسی را به ایراندوستی تبدیل کردیم. ما ریسکهای مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی و شرقی به ایران برای کارکردن آغاز شده است... من به عنوان یک مدیر جهادی این حرفها را میزنم. من جهادگرم».
جهانگیری همچنین در هفته های گذشته- 5 بهمن 99- گفت: «زمستان تمام شد و روسیاهی ماند برای کسانی که به جای کمک به دولت سعی کردند با زبان و اقداماتشان چوب لای چرخ بگذارند...روزهای بهاری خوبی در پیش رو خواهیم داشت».
اما به فاصله کمتر از یک ماه، قیمت اقلام مختلف از جمله مرغ و تخم مرغ و میوه به صورت قابل توجهی افزایش یافت.
اسحاق جهانگیری همان دولتمردی است که اصلاح طلبان در بهار 97 تصویر او را در لباس «سوپرمن» در صفحات اول روزنامه های خود منتشر کردند. اما دلار 4200 تومانی که در افکار عمومی به «دلار جهانگیری» مشهور شد، خسارت های بسیار زیادی به کشور وارد کرد.
«سعید لیلاز» از کارشناسان اقتصادی حامی دولت چندی پیش اذعان کرد که تصمیم غلط دولت در تعیین دلار 4200 تومانی منجر به ازدسترفتن 25 تا 30 میلیارد دلار و حدود 70 تا 80 تن طلا شد.
لازم به ذکر است که «مهدی جهانگیری»- برادر معاون اول دولت روحانی- به جرم قاچاق حرفه ای ارز به مبلغ 607 هزار و صد یورو، 108 هزار دلار به دو سال حبس، ضبط ارز و جزای نقدی چهار برابر بهای ریالی ارز قاچاق شده محکوم شد. وی در پرونده دیگری به جرم تحصیل مال نامشروع به مبلغ بیش از 456 میلیارد و 216 میلیون و 750 هزار ریال به تحمل دو سال حبس و رد مال محکوم شد.
** گرانی ها نتیجه سوءمدیریت است یا فشار نظام سلطه؟!
«محمد شریعتمداری» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«تغییرات تورمی در جامعه و بهدلیل فشار نظام سلطه قابل نادیدهگرفتن نیست که در ماههای گذشته آثار آن شدیدتر بوده؛ بههمیندلیل میزان رضایت هم کاهش یافته است».
روزنامه اعتماد نیز در گزارشی با عنوان «جنس فراوان است اما جیب ها خالی است» نوشت:«افزایش 112 درصدی قیمتها در بازار طی یکسال قطعا میتواند هر بازاری را از رونق بیندازد. اما افزایش قیمتها محدود به آجیل و میوه شب عید نمیشود و تمام کالاها را در بر میگیرد. با استناد به گزارشهای مرکز آمار، از فروردین تا بهمن سال جاری سبد مصرفی یک خانواده افزایش 64 درصدی در قیمتها داشته است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در چند سال اخیر پویشهای مختلفی در فضای مجازی برای واکنش به گرانیها و اعتراض به ناکارآمدی سیاستها شکل گرفت؛ از هشتگ آجیل نمیخریم تا زندگی نرمال. اما آمارها نشان میدهد تقریبا قیمت هیچ کالایی در کشور ارزانتر نمیشود و سال به سال افراد بیشتری صرفا تماشاگر ویترین مغازهها هستند. با وجود همه سیاستها برای کاهش شیب نرخ رشد قیمتها به ویژه کالاهای خوراکی، اما آمار و ارقام حکایت از کوچکتر شدن ماهانه سفره خانوادهها میدهد».
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این گفتگو، تورم و گرانی را ناشی از فشار نظام سلطه نامیده است. پیش از این «محمدباقر نوبخت» معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه گفته بود:«درخصوص فشار اقتصادی باید بگوییم دولت در این خصوص قصوری نداشته و جهان با یک پدیده نادر به نام ترامپ مواجه شده است».
«محمود علوی» وزیر اطلاعات نیز در اظهارنظری مشابه گفته بود: «در این شرایط اقتصادی باید برای مردم توضیح داد که گرانیها کار دولت نیست بلکه این دشمنان هستند که با فشار تحریمها میخواهند ملت ایران را تسلیم کنند اما موفق نمیشوند».
هیچکس اقدام ظالمانه و غیرانسانی دولت های آمریکا- هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان- در تحریم مردم ایران و تبعات این اقدام خصمانه را انکار نمی کند؛ اما کارشناسان و صاحبنظران تاکید دارند که تحریم ها نهایتا 20 الی 30 درصد در مشکلات اقتصادی سهیم هستند و 70 الی 80 درصد مشکلات ناشی از سوءمدیریت است.
روحانی- مهر 91- گفته بود:«درست است که دشمن به ما فشار میآورد، درست است که ما نیاز به اقتصاد مقاومتی داریم اما آیا خودمان به ملتمان فشار وارد نمیکنیم؟ نقدینگی را چه کسی بالا برده؟ تحریمها شروع شد برای این تحریمها چه برنامهای را در نظر گرفتیم آیا واقعا به فکر اقتصاد مقاومتی بودیم؟».
وی همچنین فروردین 92 گفته بود:«سوء مدیریتها و مدیریت اقتصادی کشور به جای اینکه با تدبیر و اتکا به قدرت مردم، پیام رشد پایدار را به جهان بدهد. پیام ضعف به تحریم کنندگان میدهد. همه ضعفها را نمیتوان پای تحریم نوشت... در حالی که میتوانستیم تحریمها را با تدبیر و عزتمندانه، قابل اجتناب و قابل تقلیل کنیم».