به گزارش مشرق، «علی سلیمانی» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون بعد از چند روز مبارزه با کرونای دلتا امروز در بیمارستان فیروزگر در نخستین روزهای محرمالحرام سال 1443 r قمری درگذشت. سلیمانی با بسیاری از بازیگران و همتایان عمده خود تفاوت چشمگیری داشت. گفتوگوهای یک دهه اخیر علی سلیمانی در رسانهها گواهی میدهد که او سلوک متفاوتتری نسبت به اغلب بازیگران سینما داشت. بازیگری که کمتر گفتوگو میکرد، اما در اغلب گفتوگوهای اخیرش و اظهار نظرهای مجازیاش اشارهها و رویکردهای مذهبیاش بسیار پررنگ بود.
از ابتدای دهه نود که پیادهروی اربعین به مثابه یک مراسم باشکوه سالانه برگزار شد، سلیمانی یکی از مبلغان اصلی این مراسم بود. امکان نداشت در محفلی رسانهای و تلویزیونی علقههای مذهبیاش را مطرح نکند و طی یک دهه اخیر به صورت نه چندان گل درشتی از این رویداد حمایت کرد و زکات شهرت و سلبریتی بودن خود را با تبلیغ پیاده روی اربعین قصد داشت ادا کند.
بازیگر سریال «سقوط یک فرشته» سال 1392 با یک گروه تئاتری به صورت خودجوش به پیادهروی اربعین رفت. آنها طی اتفاقی عجیب، در نجف به خانه یک داعشی رفتند که البته ختم به خیر شد! او این اتفاق را دراماتیک کرد و آن را سال 98 تحت عنوان «خاموشان» در حوزه هنری روی صحنه برد. چنین رویدادی نشان میدهد که او در مقام یک هنرمند به اتفاقات زمانهاش بیاعتنا نبود.
سلیمانی درباره این اتفاق گفته بود: آن اتفاق ختم به خیر شد و اتفاقا خیلی هم خوش گذشت. من آن را دراماتیک کردم و ابتدای نمایش با حضور ما در خانه داعشی است و در نهایت آن داعشی که توبه کرده است، تسلیم میشود. این بازیگر و کارگردان تئاتر یادآور شده بود: طرح نمایش را با آقای خیرالله تقیانی که در آن سفر بود پیشنهاد کردیم و دخترم (سبا سلیمانی) آن را بازنویسی کرد و نتیجه این کار تجربهگرا، نمایش «خاموشان» شد. همسرم (سهیلا جوادی) علاوه بر بازی، تهیهکنندگی نمایش را هم بر عهده گرفت.
او درباره دکور نمایش ممتاز این نمایش گفته بود: در دکور نمایش، از آینههای بسیاری استفاده کردیم تا تماشاگر خودش را ببینید و با آینه تفکرات خودش روبهرو شود. چون داعش بازتاب بخشی از مراسم و مناسک ما بود اما بازتاب زمختی از آن بود.
سلیمانی درباره پیام اصلی نمایش «خاموشان» گفته بود: در اتفاق اصلی زنی همراه گروه حضور نداشت اما دیدیم جای آن در نمایش خالی است. بنابراین یک شخصیت زن هم در خاموشان داشتیم. در واقع، مردی به نام «عزیز» که بچهدار نمیشود، به اجبار همسرش به پیادهروی اربعین رفته است. او رئیس یک شعبه بانکی است و چندبار اختلاسی را دیده اما سکوت کرده است. همه ما خیلی اوقات اشتباهاتی را میبینیم و سکوت میکنیم. این نمایش به ما تذکر میدهد که سکوت و انفعال بد است. چون اگر سکوت نمیکردیم، یک اتفاق نامطلوب کامل نمیشد و به افراد کمتری ظلم میشد.
سلیمانی که بارها در مراسم اربعین حضور پیدا میکند در درباره یکی از حوادث عجیبی که در پیادهروی اربعین بارها گفت و گو کرد و در یکی از این گفت و گوها اشاره میکند و که در فضای مجازی توانست توجه گروههای خارجی را نسبت به پیاده روی اربعین جلب کند.
خاطره مشارکت حضور خارجیها همراه با علی سلیمانی در پیاده روی اربعین :
این بازیگر بارها با گفتوگوهایش مردم را تشویق به حضور در پیادهروی اربعین کرد و کمتر در مورد روند فعالیتهای هنریاش مصاحبه میکرد و در یکی از گفتوگوهای شاخص خود درباره این رویداد گفت: سرزمینی که پیر و جوان، زن و مرد، رنگینپوست و سفیدپوست، قومیتها و ملیتهای مختلف همه و همه به عشق امام حسین(ع) در این مسیر طولانی اما عاشقانه همقدم میشوند. این زائران میآیند و هر طور که میشود و رنج کیلومترها سفر را به جان میخرند تا جذب مغناطیس این راه شوند؛ در این مسیر هنرمندان هم با سایر دوستداران امام حسین(ع) خودشان را به این راهپیمایی عظیم میرسانند. او در این حضور خودش در این رویداد میگوید: پیادهروی اربعین تجربهای است که خیلی نمیتوان دربارهاش صحبت کرد؛ خیلی درونی و متافیزیکی است؛ همیشه با خودم در این مسیر میگویم "بُعد منزل نبود در سفر روحانی"؛ چون به واقع بعد فاصله نیست. سفر فیزیکی است اما خستگی راه ندارد! سفر درونی است و از خود به امام حسین(ع) و از خود به دیگران این تأثیرگذاری القاء و انتقال پیدا میکند.
علی سلیمانی با آثارش ارزشمند رسول ملاقلی پور سینماگر برجسته کشورمان شناخته شد. کارنامه سلیمانی نشان میدهد که در آثار ساختارشکن هیچگاه تمایل به فعالیت نداشت و یک مسیر متعالی را در بازیگری با فرامتنی به مراتب آرامتر در پیش گرفت. بازیگری که هیچگاه تابلوی مخالفت و موافقت سیاسی را در صفحات مجازیاش بالا نبرد و اهل حاشیه سازی به سبک و سیاق همکاران سینماییاش نبود. «اشنوگل» اولین تجربه کارگردانی علی سلیمانی در سینماست که آن را همراه با هادی حاجتمند ساخت، فیلمی که ادای دینی ممتاز به به شهدای غواص است.
تلاش علی سلیمانی برای ادای دین به شهدای غواص
سلیمانی درباره تجربه کارگردانی این فیلم میگوید: من همواره دغدغه کارگردانی داشته ام ولی خب این که دیر به سمت آن رفته ام بخش زیادی دست خود من نبوده. من سینما را با «سفر به چذابه» مرحوم ملاقلی پور شروع کردم. ملاقلی پور بچه محل خودمان بود وقتی با هم آشنا شدیم و فهمید من بچه جوادیه هستم دستیارش شدم و منظر سینمایی من را ایشان شکل داد. ذهنیتم برگرفته از آن ذهنیت است. این دغدغه از همان جا شروع شد.
وی اشاره کرد: ایده اولیه فیلم «اشنوگل» را هادی حاجتمند مطرح کرد و از همان صفر ماجرا تحقیق و نگارش را شروع کردیم. سراغ یک غواص در مشهد رفتیم به نام کیانوش رحمانی عضو گردان امام سجاد (ع) غواصی مشهد. این قهرمان یک پیشنهاد داشت که در زمان جنگ خودش آن را اجرایی کرده بود. این قصه را دراماتیک کردیم که تحقیق و نگارش آن یک سال و نیم طول کشید. صفر تا صد ماجرا را با تمام جزئیات به همراه هادی حاجتمند انجام دادیم. درباره عملیات کربلای 4 ناگفته هایی وجود دارد و ظاهرا فیلمسازان از نزدیک شدن کامل به آن ابا دارند.
او درباره شکل نمادین تنها ساخته سینماییاش در سینما گفت: فیلم «اروند» برای روایت سرگذشت شهدای غواص سراغ نمادها رفت و «اشنوگل» هم فاصله اش را حفظ کرده است. این عملیات که در فیلم می بینید واقعا وجود داشته است. یعنی عملیات کربلای 4 تمام می شود و وقتی کربلای 5 که داشت شروع می شد، خرده عملیات های مختلف وجود داشت. چیزی که در فیلم هست یکی از آن ها است. برای همین ما عملیات را بیگ پروداکشن ندیدیم. ولی توی فیلم مدام می گویند ما خیلی شهید دادیم که این اشاره به کربلای 4 است.
با این حال اتفاق ناگوار این است که فوت علی سلیمانی به دستمایهای برای موج سواری سیاسی توسط برخی هنرمندان تبدیل شده است که با مشی مرحوم سلیمانی در تعارض است.