سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** لیلاز: کاهش تورم در دولت رئیسی، ماحصل دولت روحانی است
«سعید لیلاز» فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «نشانههایی از کاهش تورم در مرداد تا آذر داشتیم که بخشی مهمی هم مربوط به دولت آقای روحانی بود.»
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «تصورم این است که بین سالهای 92 تا 94 حدود 80 تا صد میلیارد دلار از ایران پول خارج شد. آقای روحانی حدود 70، 80 تن طلا به مردم فروخت و اینها غارت شد».
کارنامه دولت قبل در حوزه های مختلف و از جمله حوزه اقتصادی اصلا قابل دفاع نیست. علاوه بر این، دولت روحانی میراث نامطلوبی نیز بر جای گذاشت.
لیلاز در این مصاحبه از یکسو ادعا کرده که کاهش تورم در دولت رئیسی محصول دولت روحانی بوده و از سوی دیگر اعتراف کرده که در دولت روحانی حدود 80 تا 100 میلیارد دلار و 70 الی 80 تن طلا از بین رفت.
رئیسی- 14 آذر 1400- در گفت و گوی زنده تلویزیونی گفته بود: «دولت علاوه بر هزینه هایی که دارد فاکتورهایی از دولت قبل وجود دارد یعنی هزینه ها از قبل شده است و اکنون دولت باید پرداخت کند، یعنی ماهانه 10 هزار میلیارد تومان این بدهی ها پرداخت میشود».
بر اساس گزارشهای رسمی منتشرشده، متوسط ماهیانه صادرات غیرنفتی در دولت سیزدهم 16 درصد بیشتر از متوسط ماهانه در چهار ماه آخر دولت قبل و 35 درصد بیشتر از میانگین هشت سال عملکرد دولت روحانی است. همچنین گزارشهای مرکز آمار حکایت از آن دارد که رشد نرخ تورم ماهانه در ماههای اخیر سیر نزولی داشته است.
یکی از میراث های شوم دولت روحانی، ارز 4200 تومانی است. تصمیمی غیرکارشناسی و غیرفنی که خسارت های بزرگی به کشور وارد کرده و جیب رانت خواران و دلالان را پر کرد. اصلاح طلبان اذعان کرده اند که هم ادامه سیاست ارز 4200 تومانی و هم حذف آن، تبعاتی برای دولت رئیسی دارد و این وضعیتی است که دولت روحانی مسبب و بانی اصلی آن است.
در حقیقت دولت روحانی باید با حذف ارز 4200 تومانی، وضعیتی که خود پدید آورده بود را اصلاح می کرد، اما با بی اخلاقی و در اقدامی غیرحرفه ای و تأمل برانگیز، با تعلل و وقت کشی، تبعات اقدام غیرکارشناسی خود را به گردن دولت سیزدهم انداخت.
** با کنار گذاشتن تیم مذاکرهکننده قبلی عناصر توانمندی را از دست دادیم
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت: «طرف ایرانی هرچند با کنار گذاشتن هیأت مذاکرهکننده قبلی عناصر توانمندی را از دست داده، ولی هماکنون نیز میتواند از تجربیات آنها استفاده کند و راه رسیدن به نتیجه را کوتاه نماید. این درست است که آمریکا هم به توافق برای احیاء برجام نیازمند است ولی نباید تصور شود این نیاز، یکطرفه است. انکار تأثیر تحریمها بر اقتصاد کشورمان که متأسفانه افرادی تلاش میکنند آن را به ابزاری برای سوداگریهای سیاسی و اقتصادی خود قرار دهند، مشکلی را حل نخواهد کرد. سخن این نیست که عامل دیگری در مشکلات اقتصادی ما دخالت ندارد، ولی سهم قابل ملاحظه تحریمها را در آن نباید نادیده گرفت.»
در ادامه این مطلب آمده است: «برخلاف نظر کاسبان سیاسی و اقتصادی تحریم، ما میتوانیم در مذاکرات برجامی به توافقی دست یابیم که منافع کشور و مردم حفظ شود و به هیچیک از اصول و ارزشهایمان نیز کمترین خدشهای وارد نشود. ما باید این واقعیت را بپذیریم که تصمیمات ملی را نباید به بدترین زمان موکول کرد.»
خواسته تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم این است که تمامی تحریم های ضدایرانی به صورت دائمی و کامل لغو شود، چرا که این تحریم ها از اساس غیرقانونی و غیرانسانی است. مثل تحریم داروی کودکان ایرانی. در سوی مقابل، دولت تروریست و غارتگر آمریکا با این خواسته به حق ایران مخالفت کرده و بهانه می آورد.
حساب آمریکا مشخص است اما مسئله قابل تأمل اینجاست که در اینسو برخی همصدا با مقامات آمریکایی و اسرائیلی و اروپایی، با خواسته به حق و قانونی ایران مخالفت کرده و آن را زیاده خواهی قلمداد می کنند و طرف عهدشکن را به گستاخی و بدعهدی تشویق می کنند.
و اما رفتار تأمل برانگیز دیگر از سوی این طیف این است که با هجمه به تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم، مدعی است که جای تیم مذاکره کننده قبلی در مذاکرات خالی است.
این در حالی است که تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت روحانی و به ریاست ظریف، لغو تحریم های کاتسا، ایسا، سیسادا و تحریم چرخه دلار را در برجام نگنجاندند و یکی از علت های اصلی لغو نشدن تحریم ها علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، همین مسئله می باشد.
نمایندگان مجلس نهم پیش از این گفته بودند که «فردای روز توافق- تیرماه 1394- ظریف به مجلس آمد تا گزارش بدهد و اذعان کرد یکی از بزرگترین دستاوردهای ما این است که هیچ جای متن برجام، کلمه «تعلیق» (suspend) برای تحریم ها استفاده نشده و همه جا «لغو» تحریم ها آمده است و همانجا بنده در 4 جای متن توافقنامه، کلمه «تعلیق» suspend را به ایشان نشان دادم که واکنش ظریف اینگونه بود: "عه! من اینجاها را ندیده بودم"».
واقعیت این است که در دولت قبل و به مدت 8 سال، تمام امور کشور به مذاکره با کدخدا! ربط داده شد و همه امور کشور و حتی آب خوردن مردم نیز به زلف برجام گره زده شد، اما در پایان همان دولت علیرغم امضای برجام و اجرای رویکرد به اصطلاح تنش زدایی و تعامل با غرب، در نهایت شاهد افزایش 2 برابری تحریم ها و کاهش قابل ملاحظه ارزش پول ملی بودیم.
** دوگانه «انقلابی-غیرانقلابی» کارایی خود را از دست داده است!
روزنامه اعتماد با انتقاد از اقدام وزیر کار در کنارگذاشتن مدیران نالایق و فاسد در مطلبی نوشت: «مشکلی با عنوان برخوردهای جناحی و سیاسی با مقولات اقتصادی و توسعهای که تار و پود نظام مدیریتی کشور را درگیر خود ساخته است...سالهای سال است که فضای اجرایی کشور، تحتالشعاع نگاههای سیاسی و جناحی قرار دارد. عمده مدیران کشور، متاسفانه با عینک مسائل جناحی و سیاسی به مقولات مینگرند. جوی که در حال حاضر در وزارت کار و سایر وزارتخانههای کشور ایجاد شده، نوعی دو قطبیسازی خطرناک است که تداوم آن منافع ملی کشور را با آسیبهای جدی مواجه میسازد. »
در ادامه این مطلب آمده است: «در حال حاضر دامنه وسیعی از نیروهای متخصص، علمی و ملی، بدون گرایش سیاسی در کشور وجود دارند که باید از آنها حفاظت شود. اینکه وزیری روی کار بیاید و بعد قلم به دست بگیرد و روی نامهایی که در یک دوره خاص جذب شدهاند، خط قرمز بکشد و افراد غیرمتخصص و جناحی را جایگزین آنها کند، قابل قبول نیست. این نوع جابهجاییها، برداشتها و تصدیها که در دولت جدید بسیار گسترش پیدا کرده، نهایتا دولت را با بحران نارکارآمدی مواجه میسازد. »
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «باید توجه داشت برخی واژهها مانند انقلابی-غیرانقلابی، خودی- غیرخودی، غربزده-غیر غربزده و... دیگر کارایی خود را از دست دادهاند. امروز مردم میدانند که افراد و جریاناتی از این واژهها برای بیرون کردن رقبا از صحنه استفاده میکنند. تقسیم مردم به یک چنین عناوینی باعث شده تا کشور از نیروهای متخصص خالی شود.»
از نظر بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب، ما اصلا چیزی به نام مفسد اقتصادی نداریم، مدیر نجومی بگیر هم اصلا وجود خارجی ندارد. در مجموع براساس مستندات متعدد، طیف اصلاح طلب کارنامه سیاهی در مسائل مرتبط با فساد اقتصادی دارد.
حالا همین طیف با چنین کارنامه ای، مدعی است که چرا وزیر کار مدیران نالایق و فاسد را برکنار کرده است. به نظر شما مدیری که در فیش خود حقوق 20 میلیونی را ثبت و هر ماه- برای دور زدن قانون- 50 میلیون در قالب کارت هدیه در کنار حقوق ماهیانه دریافت می کرده، دچار فساد نیست!؟
در حال حاضر حامیان فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و فساد هفت تپه و فساد کرسنت و توتال و استات اویل و دلار 4200 تومانی و... و. وزیر کار را آماج حمله قرار داده اند.
برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، اتفاقا دوگانه هایی همچون انقلابی-غیرانقلابی، غربزده-غیر غربزده و خودی-غیرخودی وجود خارجی دارد. قطعا تفاوت است میان مدیری که به دشمن بی اعتماد است و به جوانان مومن و انقلابی اعتماد می کند با مدیری که مدعی است آمریکا تنها با فشاردادن یک دکمه می تواند تمام سیستم دفاعی ما را نابود کند.