ماهان شبکه ایرانیان

مناصب شریف رضی

شریف رضی حکومت اسلامی را در دوران غیبت با «ولی فقیه» می دانست و دیگران را ولو اولاد عباس عموی پیامبر باشند غاصب محسوب می داشت، هر چند چاره ای جز مدارا با آنها نبود

مناصب شریف رضی

ریشه ولایت فقیه

شریف رضی حکومت اسلامی را در دوران غیبت با «ولی فقیه» می دانست و دیگران را ولو اولاد عباس عموی پیامبر باشند غاصب محسوب می داشت، هر چند چاره ای جز مدارا با آنها نبود. بنابر این از آنجا که دخالت در سیاست یعنی اداره امور مسلمین جزو وظائف دینی هر مسلمان است، و در حقیقت سیاست از دیانت جدا نیست بلکه عین آن است، شریف رضی مانند پدرانش قسمتی از مناصب سیاسی و دولتی را که در خور او بود به عهده گرفت.[1] در زمان شریف رضی مناصب فراوانی وجود داشته مانند فرمان قضاوت، سرپرستی مظالم (دادستانی)، سرپرستی قبایل اشراف، فرمان برگزاری نماز جماعت، فرمان رهبری حجاج، سرپرستی دفاتر مالی و حقوقی، سرپرستی حسینیه و حفظ ناموس اجتماع، از جمله دفاتر مخصوص شامل: دفتر سادات علوی، دفتر فقها،[2] در این میان منصبی است ویژه آن کس که تمام این فضائل و کمالات را دارا باشد، مانند سرورمان شریف رضی. با این همه، شخصیت مورد بحث ما والاتر از آن است که با منصب و مقام شناخته گردد.

منصب نقابت

«نقابت» یعنی سرپرستی همه مرد و زنی که به حضرت ابو طالب پدر امیر المؤمنین علیه السلام می رسند، و لذا این منصب را «نقابت طالبیان» می خواندند.[3] نقابت منصبی است که به خاطر حفظ شرافت خاندانها تأسیس شده تا از برخورد و درگیری با افراد فرومایه در امان مانند، ضمنا نقیب هر خاندان نسبت به افراد همتبارش مهربانتر و قهرا فرمانش نافذتر است.[4] نقابت منصبی بوده است که به شریفترین اولاد ابو طالب می رسیده است و چون همواره بزرگان این دودمان جلیل دارای آن منصب بودند آن را «نقابت اشراف» نیز گفته اند.

دسیسه خلفا

خلفا، با دخالت در نصب نقیب، می خواستند خاندان پیامبر را که داعیه حکومت داشتند و از همه لایقتر بودند، خاموش سازند. به خصوص از آن روزی که خلافت تغییر شکل داد و به صورت سلطنت درآمد، برای ایشان بهانه خوبی بود که بر خلفا بشورند، و چون مسلمان و معتقد بودند از موقعیت اجتماعی خاصی برخوردار بودند و لذا اگر یک نفر از آنان قیام می کرد مردم به جنبش درمی آمدند و زمینه نهضت آماده می شد و ادامه می یافت، خلفا برای آرام کردن علویان منصب نقابت را بدانان می دادند تا بدین وسیله از شورش و جنبش آنها جلوگیری کنند.[5] گرچه این توطئه کارگر نیفتاد به طوری که سید رضی و پدرش پناهگاهی برای علویان شدند و به همین خاطر او و پدرش بارها از این مقام برکنار شدند.

وظیفه نقباء

نقابت بر دو قسم است: جزئی و کلّی. نقابت جزئی یعنی تنها سرپرستی بدون اینکه حکمی صادر کند یا کیفری اجرا نماید و این دوازده مورد است.[6]

1- آمار خانواده های سادات تا آنکه از جمع خاندان خارج می شود معلوم باشد و آنکه داخل آنان می گردد شناخته شود.

2- ضبط نام و فامیل برای جلوگیری از تشابه نام و اختلاط آنها.

3- ضبط آمار نوزادان و اموات جهت ممانعت از افتراء و تزویر در نسبت.

4- مراقبت افراد از نظر آداب و اخلاق.

5- بازداشتن از کارهای زشت.

6- پاک کردن محیط از آلودگیها و منکرات.

7- جلوگیری از زورگویی و ممانعت از ظلم پذیری.

8- یاری مظلومین و مبارزه با ظالم.

9- تقسیم سهم سادات و غنائم و اموال خراج.

10- مراقبت در ازدواج دختران و زنان.

11- اجراء عدالت.

12- نظارت بر موقوفات.

شریف رضی در روز 16 محرم سال 403 ه به منصب نقابت رسید و آن روز یکی از بزرگترین روزهای تاریخی به شمار می رفت زیرا نقابت تمام شهرهای اسلامی به وی داده شد و او اولین و آخرین شخص در دنیای اسلام پس از امام هشتم «حضرت علی بن موسی الرضا» علیه السلام بود.[7]

منصب نقابت عامه

منصب نقابت کلّی شریف رضی، حسودان را بر ضدّیت و مخالفت وی بشوراند. چنانکه در مخالفتش از بذل مال دریغ نکردند باشد که مقام خلافت، او را برکنار کند، شریف رضی بر جنبشهای مخالفان آگاه بود ولی بر آنان رحم می کرد و از صمیم دل شفای امراض حسودان را می خواست.

امارات حاج

«امارت حاج» یعنی فرماندهی و سرپرستی زائران خانه خدا، اعم از امور معنوی و اجتماعی و مسائل مالی و مادی و به طور کلی مدیریت سفر عبادی سیاسی مسلمانان در رابطه با برگزاری این کنگره جهانی، امارت حاج منصبی بس بزرگ بوده و در دوره های مختلف عالم اسلام وجود داشته است. مهمتر این بود که این مقام به کسی واگذار می شود که فقیه و دانشمند و شجاع و کاردان و مورد توجه و احترام عموم مردم بود.

نخستین کسی که از اولاد حضرت ابی طالب با کاروان حاج به عنوان «امیر الحاج» به مکه معظّمه مشرّف شد «ابراهیم بن موسی بن جعفر (ع)»[8] بود.

وظائف امیر الحاج

1- سرپرستی و نظارت امور شرعی و فقهی حجّاج و هدایت علمی آنان.

2- صدور اطلاعیه های مهم درباره احرام و موقعیتهای حساس.

3- تعیین حدود زمان و مکان اعمال و مناسک حج با توجه به اختلافات و تغییرات.

4- قضاوت و داوری میان حجّاج.

5- نظارت و ارائه خطوط کلی اداره حجاج به مسئولین مربوطه.[9] اکنون که با وظائف امیر الحاج آشنا شدیم وقت آن رسیده است که درباره سید رضی و این مقام اشاره ای شود، شریف رضی در سال 380 هجری که 21 سال داشت از طرف پدرش ابو احمد به این سمت منصوب شد و سلطان دیلمی و خلیفه وقت هم آن را امضاء کردند.

نکته یی که در اینجا قابل توجه است آن که قدرت علویان و نفوذ اجتماعی و معنوی آنان به قدری بود که خلفاء و سلاطین معاصرشان نمی توانستند مخالفتی بکنند و حتی از موافقت با آنان برای خود کسب آبرو و قدرت می کردند.

در هر صورت در قرن چهارم هجری، سکه این منصب به نام شریف ابو احمد و فرزندش شریف رضی زده شد، و می دانیم که آوازه جلالت ابو احمد در تمام عالم اسلام آن روز طنین افکنده بود و پس از او شریف رضی، که حتی از پدر بزرگوارش بلند آوازه تر گردید.[10] شریف رضی از دوران جوانی تا اواخر زندگی عهده دار این مقام بزرگ بود.[11]

شریف رضی و «ولایت دیوان مظالم»

رسیدگی به ستمدیدگان و رفع ظلم از مظلومان، یکی از مسئولیتهای هر فرد مسلمان است. چنان که پیامبر اسلام پیش از اسلام با جوانانی که برای رفع ظلم از مظلومین سازمانی به نام «حلف الفضول» تشکیل داده بودند شرکت کرد و بعد از اسلام هم می فرمودند که حاضرند با چنین تشکیلاتی همکاری کنند.

در زمانهای گذشته رسم بر این بود که خلفا، و سلاطین در یک یا چند روز از سال شخصا برای رسیدگی به تظلّم ستمدیدگان می نشستند، و از آنجا که این کار به جایی نمی رسید و از طرفی هم رسیدگی به شکایات مردم و رفع ظلم از آنان باید یک وظیفه دائمی باشد مجبور شدند دیوانی و سازمانی تشکیل دهند.[12] با اینکه فی المثل در بغداد «قاضی القضاة» وجود داشت و در هر شهری هم قاضی شرع بود، مع الوصف گاهی کار بالا می گرفت و شکایات به خلیفه می رسید و او هم که نه اطلاعات فقهی و نه قدرت رسیدگی و حلّ آنها را داشت، لذا می بایست افرادی که واجد شرایط باشند ریاست این کار مهم را به عهده گیرند، کاری که قضات شرع و قاضی القضاة عاجز از انجام و حل آن باشند.

بنابر این فقهاء عالی مقام که از قدرت علمی و شجاعت صادر کردن فتوی و حکم برخوردار بودند، و مقام زهد و تقوی داشتند در خور این مقام رفیع بودند.[13]

وظائف مسئول دیوان مظالم

1- رسیدگی به ستمدیدگانی که قضات محلّی نتوانسته اند مشکل آنها را حل کنند.

2- صادر کردن احکامی که لازم الاجرا است و جلوی نزاع و مخاصمه را می گیرد.[14]

ارجحیت رئیس دیوان مظالم بر قاضی القضاة

مقام رئیس دیوان مظالم قطعا از مقام قاضی القضاة بالاتر بود زیرا با اینکه در بغداد قاضی القضاة بود مع ذلک در بعضی مسائل مهم که خلیفه نیز در جریان قرار می گرفت به مسئول دیوان مظالم ارجاع می شد.

رئیس این دیوان بر کلّیه قضات ریاست داشت و از اینجا می توان اهمیت ریاست دیوان مظالم را دانست.[15] نمونه کفایت و لیاقت شریف رضی، یکی نقابت بود، و البته هر کس که از عهده نقابت برمی آمد از عهده وظائف ولایت دیوان مظالم هم به خوبی برمی آمد. گذشته از مقام علم و تقوی و عفّت و فضائل دیگری که شریف رضی واجد تمام آنها بود.

شریف رضی در سال 388 مناصب سه گانه را یک جا دریافت کرد، و از داستانی که ابن ابی الحدید از ابو الحسن صابی و فرزندش غرس النعمه نقل کرده است معلوم می شود که القادر باللّه عبّاسی آن را به شریف رضی تفویض کرده بود.[16]

پی نوشت ها:

[1] سید رضى مؤلف نهج البلاغه ص 71

[2] الغدیر جلد 7 صفحات 321 و 322

[3] سید رضى مؤلف نهج البلاغه ص 71

[4] الغدیر ج 7 ص 323

[5] کاخ دلاویز صفحه 25 و 26

[6] الغدیر جلد 7 صفحه 323

[7] کاخ دلاویز صفحه 31

[8] کاخ دلاویز صفحه 36

[9] ترجمه الغدیر جلد 7 صفحات 326 الى 329.

[10] کاخ دلاویز صفحه 37 با اندکى تصرف.

[11] اتحاف الورى باخبار القرى ص 34

[12] کاخ دلاویز ص 37

[13] سید رضى مؤلف نهج البلاغه ص 74 و 75

[14] الغدیر ج 7 ص 325 و کاخ دلاویز ص 37 و 38

[15] مدرک سابق

[16] کاخ دلاویز ص 38

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان