همانطور که می دانید همیشه آدم های ظالمی هستند که به مظلوم تر ها ظلم می کنند و آن ها را مورد اذیت قرار می دهند که در مورد ظلم متن و اشعار زیبایی گفته شده است بنابراین، اگر شما نیز از آن دسته افرادی هستید که تمایل به مطالعه متن درباره ظلم دارید بهتر است تا پایان مطلب همراه ما باشید.
مجموعه ای از متن درباره ظلم
اکثر افراد به دنبال اشعار و متن های زیبا در مورد موضوعات مختلف هستند و تمایل زیادی به مطالعه این دسته از مطالب دارند که یکی از موضوعات جالب ظلم می باشد که در مورد ظلم شاعران اشعار زیبایی سروده اند و همچنین متن های ناب با مفاهیم دلنشینی نیز وجود دارد به همین خاطر، در ادامه مطلب گلچینی از متن درباره ظلم را در اختیار شما عزیزان قرار خواهیم داد.
متن زیبا در مورد ظلم با مفاهیم ناب
آنگاه که غرور کسی را له میکنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
میکنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی، آنگاه که بندهای
را نادیده میانگاری، آنگاه که حتی گوشت را میبندی تا صدای خرد
شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را میبینی و بنده خدا را نادیده
میگیری، میخواهم بدانم، دستانت را بسوی کدام آسمان دراز میکنی تا
برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
بسوی کدام قبله نماز میگزاری که دیگران نگزاردهاند؟
طریقت بجز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
*****
دست های کوچکش
به زور به شیشههای ماشین شاسی بلند حاجی میرسد
التماس می کند : آقا… آقا “دعا ” میخری؟
و حاجی بیاعتنا تسبیح دانه درشتش را میگرداند
و برای فرج آقا “دعا ” میکند!!!!!
*****
اگه کسی رو که بدتون میاد ازش تحمل کنیدT فقط در حق خودتون ظلم کردین!
*****
انسانی که با سکوت دمخور نشود
نمیتواند که با عشقِ من حرفی بزند
کسی که با چشمش “باد” را نبیند
چگونه میتواند کوچم را درک کند؟!
کسی که به صدایِ سنگ گوش نسپارد
نمیتواند صدایم را بشنود..
کسی که در ظلمت نزیسته
چگونه به تنهاییِ من ایمان میآورد؟!!
*****
و غم مخور،
که چون ظلمتِ فراقِ آن روشنی
دراز شد،
نور نیز دراز شد:
ظلمتِ کوتاه، روشنیِ کوتاه؛ ظلمتِ دراز، روشنیِ دراز…
“شمس تبریزی”
*****
میشود دندان ظلم ازکندگشتن تیزتر
اره بیدانه چونگردد ببرد سنگ را
بیدل دهلوی
*****
ظلمت شب را
شانهی دلدار میباید
که نیست …!
*****
ماه من
امشب بتابان نور خود برجان من
کز تمام ظلمت و تاریکی شب
خسته ام …
“هما کشتگر”
*****
متن ناب کوتاه و طولانی در مورد ظلم
خدایا
در این دنیاے غم زده ما را
مَجراے عشق خود بگردان
ومَجراے نور و روح خود
تا نور تو را بر زندگے
کسانےکه اسیرظلمت
افسردگے و ناامیدےاند، بتابانیم
*****
ظلم یعنی دست گرمی پرفریب
وعده هایی بی اساس و بس عجیب
ظلم یعنی طعم لب های عسل
آتش اندازد به جانم مثل سیب
ظلم یعنی عهدهای سرسری
عشق بازی در دیار دیگری
سیرتی از جنس شیطان پلید
صورتی ناز و قشنگ و گلپری
*****
دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است
چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
هر چه جز معشوق باشد پرده بیگانگی است
بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است
*****
اگه خواستی تکیه بدی
نه به چهره ها اعتماد کن
نه به زبون ها
به دوتا چیز اما میشه تکیه کرد
یکی مرام و مردونگی
دومی ایمان و خداباوری
بامرام؛ نمک میشناسه
و باایمان ظلم نمیکنه….
*****
اگه خواستی تکیه بدی
نه به چهره ها اعتماد کن
نه به زبون ها
به دو تا چیز اما میشه تکیه کرد؛
یکی مرام و مردونگی
دومی انسانیت
اولی نمک میشناسه
دومی هیچ وقت ظلم نمیکنه!
*****
ولی بیایم نگاهمون عمیق باشه
حتی کوچیک و محدود
عمیق باشه..
اصن عمیق هم نباشه
ولی توهم عمیق بودن و زیبایی و خفن بودن نگاه رو نداشته باشیم..!
بدونیم همینیم
همینمونم به صدتا چرتوپرت و چیزای قلمبه سلمبه و باورای الکی و تعصب روشون میارزه
در حق خودمون که نباید ظلم کنیم..
*****
شعر و متن در مورد ظلم با مفاهیم دلنشین
مکن بد که بینی به فرجام بد
ز بد گردد اندر جهان نام بد
نگیرد ترا دست جز نیکویی
گر از مرد دانا سخن بشنوی
هر آنکس که اندیشهای بد کند
به فرجام بد با تن خود کند
وگر بد کنی جز بدی ندروی
شبی در جهان شادمان نغنوی
جهان را نباید سپردن به بد
که بر بدکنش بی گمان بد رسد
شعر از فردوسی
*****
ظلم از هرکه هست نیک بدست
وآنکه او ظالم است نیک بدست
سنائی
*****
هر کجا عدل روی بنموده ست
نعمت اندر جهان بیفزوده ست
هر کجا ظلم رخت افکنده ست
مملکت را ز بیخ برکنده ست
سنایی
*****
اگردلی را به ناله آری ز برق آهش امان نداری
بلا درافتد به هرچه داری که چوب یزدان صدا ندارد
چو آه مظلوم کند کمانه سرای ظالم شود نشانه
چو برق بگریز از این میانه که تیر آهش خطا ندارد
مهدی سهیلی
*****
ای زبردست زیر دست آزار
گرم تاکی بماند این بازار
به چه کار آیدت جهان داری
مردنت به که مردم آزاری
*****
عقل چه بود آب ده اشجار را
ظلم چه بود، آب دادن خار را
موضعی رخ شه نهی ویرانی است
موضع شه اسب هم نادانی است
*****
اگردلی را به ناله آری ز برق آهش امان نداری
بلا درافتد به هرچه داری که چوب یزدان صدا ندارد
چو آه مظلوم کند کمانه سرای ظالم شود نشانه
چو برق بگریز از این میانه که تیر آهش خطا ندارد
“مهدی سهیلی”
*****
بعضی وقتا خیلی دلت میگیره
از کارایی که در حقت میکنن
ولی این شعر صائب تبریزی حقیقت ماجرا رو بیان میکنه:
اثر ظلم محال است به ظالم نرسد
ناله پیش از هدف از پشت کمان میخیزد..
*****
در صورت تمایل با کلیک بر روی متن زیبا می توانید جملات ناب در مورد موضوعات مختلف را مشاهده کنید.