ماهان شبکه ایرانیان

وسواس تقارن، علائم و راهکارهای درمان

وسواس تقارن یا Symmetry OCD، یک اختلال روانی است که اشاره به تمرکز بیمارگونه بر روی چینش اشیاء خاصی دارد. به نحوی که افراد مبتلا به آن، در صورت مواجهه با موقعیتی که در آن اشیاء به درستی چیده نشده و تراز نیستند

وسواس تقارن، علائم و راهکارهای درمان

به قلم : دکتر شقایق درویشی ؛ روانشناس

 

تحریریه زندگی آنلاین : وسواس تقارن یا Symmetry OCD، یک اختلال روانی است که اشاره به تمرکز بیمارگونه بر روی چینش اشیاء خاصی دارد. به نحوی که افراد مبتلا به آن، در صورت مواجهه با موقعیتی که در آن اشیاء به درستی چیده نشده و تراز نیستند، یا به شکلی غیر کامل به چشم می‌آیند، احساس پریشانی و ناراحتی می‌کنند. می‌توان گفت که وسواس تقارن با چرخه‌ای دائمی از اختلالات وسواس، اضطراب و اجبار همراه است.

افرادی که با اختلال وسواس تقارن مواجه هستند ، میلی شدیدی به مرتب کردن دوباره و چندبارۀ اشیاء دارند و قادرند زمان بسیاری را صرف کنند تا اشیا و وسایل به شکلی قابل قبول و منظم در کنار هم قرار گیرند. آن‌ها می‌توانند متون و دست‌نوشته‌ها و سایر محتواهای نوشتاری را چندین و چند بار نوشته و پاک‌نویس کنند. رفتارهای ناشی از وسواس تقارن، اغلب برای اطرافیان و دوستان مبتلایان به این اختلال، بسیار خسته‌کننده و آزاردهنده به نظر می‌رسد.

بیشتربخوانید:

فرزندان این گروه از والدین به وسواس مبتلا می‌شوند

 

ابعاد روانی وسواس تقارن

همان‌گونه که گفته شد، وسواس تقارن شامل یک چرخۀ سه مرحله‌ای از وسواس، اضطراب و اجبار است. وسواس به افکاری مزاحم گفته می‌شود که ناخواسته به ذهن فرد وارد می‌شوند و اغلب بر موضوعاتی که ناراحت‌کننده یا نامتعارف هستند، متمرکز می‌شوند. این افکار به طور معمول منعکس‌کنندۀ احساسات حقیقی فرد نیستند. همۀ افراد ممکن است افکار مزاحم یا وسواس را تجربه کنند در حالی که اغلب بر روی آن متمرکز نمی‌شوند و به سادگی از کنار آن‌ها عبور می‌کنند. اما افراد مبتلا به وسواس تقارن، بر افکار وسواس گونۀ خود بسیار تمرکز می‌کند و اغلب به واسطۀ آن‌ها مضطرب خواهد شد. این اضطراب منجر می‌شود که فرد مبتلا به وسواس تقارن تلاش کند تا برای کاهش این احساسات و مقابله با آن‌ها راهی بیابد.

در این مرحله اجبار وارد چرخه می‌شود. اجبار شامل اقدامات و رفتارهایی کلیشه‌ای یا تشریفاتی است که فرد مبتلا به وسواس تقارن برای برخورد با افکار وسواس گونۀ خود انجام می‌دهد. این افراد قادرند ساعت‌های زیادی از روز را به این اجبار تن داده و به فعالیت‌های تکراری بپردازند. در آغاز این اقدامات اجباری ممکن است تا حدودی اضطراب فرد را کاهش دهند، اما این اضطراب مجدداً بروز کرده و اثر اقدامات اجباری از بین می‌رود. این امر سبب می‌شود که فرد مبتلا به وسواس تقارن به دفعات متعدد و پر تکراری  اقدامات اجباری را انجام دهد و همواره تلاش کند تا آن آرامش را دوباره به دست آورد. چرخۀ تکرارشونده وسواس و اجبار فرد را منفعل کرده و او را از هرگونه اقدامی در راستای رفع آن باز می‌دارد. افکار وسواس گونه و اقدامات اجباری می‌توانند طیفی وسیعی از موضوعات را در بر بگیرند.

آن دسته از مواردی  که بر تقارن و نظم متمرکزند را اغلب وسواس متقارن می‌نامند. تقارن اصطلاحاً به هم ردیف بودن یا مساوی بودن اضلاع یا قسمتی از دو شیء گفته می‌شود. وسواس تقارن منجر می‌شود که فرد بر روی اشیاء یا وسایلی که متقارن هستند یا به شکل خاصی مرتب شده‌اند، متمرکز شود. این اختلال می‌تواند آن‌ها را در مورد هر چیزی که با نظم و تقارن مورد انتظار آن‌ها مطابقت ندارد، درگیر کرده و احساسات ناخوشایندی را ایجاد کند. وسواس تقارن یکی از رایج‌ترین وسواس‌های فکری عملی است، به نحوی که حدود 36٪ تا 50٪ از افراد مبتلا به وسواس فکری عملی، آن را نیز تجربه کرده یا می‌کنند.

 

علائم وسواس تقارن

افرادی که به اختلال وسواس تقارن مبتلا هستند، اگرچه پس از مرتب کردن اشیاء، احساس آسودگی می‌کنند اما در غالب موارد احساسات منفی و منزجرکننده‌ای نسبت به این بیماری دارند و در مقابل آن احساس درماندگی می‌کنند. زیرا به سبب اضطراب شدیدی که هنگام میل به مرتب کردن اشیاء در آنان ایجاد می‌شود، قادر به توقف این رفتار نیستند. این امر در مورد همۀ مبتلایان صادق نیست و برخی از آنان رفتار و وسواس خود را منطقی و ضروری می‌پندارند.

 بیشتربخوانید:

آیا شما هم وسواس دارید؟

 

 

 

تعدادی از وسواس‌های رایجی که مبتلایان به وسواس تقارن با آن درگیر هستند را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

ترس از نامتقارن بودن

آن‌ها اغلب ترس بسیاری را تجربه می‌کنند و نگران‌اند که اگر یک شیء (مانند قاب روی دیوار یا کوسن‌های مبل) نامتناسب و نامتقارن باشد، ممکن است منجر به بروز اتفاقی ناگوار برای خود یا یکی از عزیزانشان شود. حتی اگر آگاه باشند که به شکل منطقی چنین ترس‌هایی واقعی نیست و ریشه در واقعیت ندارد، باز هم قادر به کنترل آن احساس نیستند.

این افراد در هنگام مواجهه با اشیاء نامتقارن دچار اضطراب شدید می‌شوند.

علاوه بر اشیاء، آن‌ها میل شدیدی به تعادل در راه رفتن دارند و برای راه رفتن بین خطوط سنگ‌های پیاده‌رو یا راه رفتن با یک فشار یکسان روی هر پا تلاش می‌کنند.

تقارن و نظم ممکن است برای بسیاری از افراد جذاب و مهم باشد، اما برای افراد مبتلا به وسواس تقارن، یک دغدغۀ همیشگی است. به نحوی که تا زمانی که تقارن و نظم اشیاء حفظ نشود، آرام نمی‌گیرند.

اغلب مبتلایان به وسواس تقارن، از وسواس فکری عملی کمال نیز رنج می‌برند.

این افراد در هنگام نوشتن، تلاش می‌کنند تا تعداد دقیق کلمات در هر ردیف و در هر صفحه را هماهنگ کرده و آن‌ها را متقارن نگه‌ دارند. به این منظور ممکن است ساعت‌های زیادی را صرف کرده تا بتوانند این هماهنگی و تقارن را ایجاد کنند.

مبتلایان به وسواس تقارن، در چیدمان وسایل شخصی و لباس‌ها درون کمد نیز با همین معضل روبرو هستند و ساعت‌های بسیاری را صرف تقارن و حفظ نظم آن‌ها می‌کنند.

برخی از این افراد از مناطق و فضاهایی که اشکال هندسی متقارن در آن بسیار است، دوری کرده تا مجبور نباشند لبۀ همۀ خطوط را با چشمان خود ردیابی کنند. اما این اجتناب خود نیز نوعی رفتار وسواس گونه و اجباری است.

 بیشتربخوانید:

وسواس خرید‌

 

 

 

تمایل به متقارن کردن اشیاء

این افراد علاوه بر تمایل به متقارن کردن اشیاء، گرایش شدیدی نیز به متقارن و متعادل کردن رفتارهای خود دارند. به عنوان مثال، اگر در جایی بنشینند و شروع به حرکت دادن یک پای خود کنند، ممکن است به همان نحو میل شدیدی به حرکت دادن پای دیگر خود نیز داشته باشند.

افراد مبتلا به وسواس تقارن هنگامی که در حال برداشتن چیزی هستند، باید مطمئن شوند که به طور مساوی و با هر دو دست این کار را انجام می‌دهند.

اختلال همچنین می‌تواند در غذا خوردن نیز بروز کند. به نحوی که فرد وسواس خاصی در چیدن ظروف و قرار دادن غذاها در آن دارد. برای نمونه در هنگام خوردن سالاد تلاش می‌کند تا با دقت و حوصله گوجه یا چیز دیگری در قسمتی خاص از ظرف قرار دهم و بعد آن را میل کند.

شک و تردید نسبت خود یک امر متداول در افراد مبتلا به وسواس تقارن است. آن‌ها بارها و بارها تردید می‌کنند که کاری انجام داده‌اند یا نه و به دلیل این تردید به دفعات مکرر آن را تکرار می‌کنند. این افراد به خود یا حافظه خود اعتماد نداشته و به همین دلیل تکرار را ترجیح می‌دهند.

وسواس تقارن چگونه بر زندگی روزمرۀ فرد اثر می‌گذارد؟

میزان و شدت بروز علائم در افراد مختلف و همچنین اثر آن بر زندگی روزمرۀ آن‌ها متغیر است. برای آن دسته از مبتلایان که محرک‌های خاص و محدود به برخی موقعیت‌های ویژه دارند، کنترل علائم ممکن است آسان‌تر باشد. اما کسانی که وسواس‌های عمومی داشته و در بسیاری از موقعیت‌های زندگی روزانه خود با آن مواجه هستند، ممکن است بهبود طاقت‌فرسایی داشته باشند. اما به طور کلی زندگی کردن با اختلال وسواس تقارن با چالش‌های بسیاری همراه خواهد بود که مدیریت آن ممکن است دشوار باشد. به نحوی که اگر وسواس تقارن شدید درمان نگردد، می‌تواند همه جنبه‌های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد.

زمانی که افکار وسواسی به وقوع می‌پیوندد، تمرکز بر محیط اطراف و هر چیزی جز افکار وسواسی را دشوار می‌کند و این می‌تواند منجر به اختلال حواس فرد در محیط کار شود و فرد به واسطه تکرار این بی‌حواسی، شغل خود را از دست بدهد.

تلاش برای تمرکز بر روی نظم و ترتیب و تقارن اشیاء وقت بسیاری را از افراد مبتلا به این اختلال گرفته و  می‌تواند در فعالیت‌های دارای بازه زمانی مانند ساعت شروع کار، رفتن به مدرسه و… مشکل ایجاد کند. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال وسواس تقارن، از نظر اجتماعی منزوی هستند و دامنه روابطشان بسیار محدود است. اما همان روابط محدود و موقتی نیز به واسطه رفتارهای ناشی از این اختلال با مشکل مواجه شده و گاهی از بین می‌رود.

زندگی کردن با این اختلال دشوار، می‌تواند باعث کاهش سطح عزت‌نفس فرد و ایجاد احساس خودکم‌بینی در او شود. مبتلایان به وسواس تقارن ممکن است دچار تعارض هویتی شوند و  به یاد نیاورند که پیش از داشتن این اختلال چگونه زندگی کرده‌اند. اثرات ناشی از وسواس تقارن می‌تواند احتمال ابتلا به افسردگی و بی‌معنایی را  در فرد افزایش دهد.

 بیشتربخوانید:

بیماری او سی دی چیست؟

دلایل بروز وسواس تقارن

اگر چه که هنوز هیچ علت قطعی و روشنی برای این اختلال، شناسایی نشده است؛ با این حال، نظریه‌هایی وجود دارند که به بررسی علل و زمینه‌های وسواس تقارن پرداخته‌اند. به طور کلی چند عامل وجود دارد که می‌تواند بر وسواس تقارن اثرگذار باشد. نخستین عامل جنسیت است. به عقیده نظریه‌پردازان، علائم وسواس تقارن اغلب در مردان شایع‌تر از زنان است.

به عقیده متخصصان افرادی که دچار اختلالات تیک عصبی هستند، زمینه بیشتری برای ابتلا به وسواس تقارن دارند. تیک‌های عصبی رفتارهایی حرکتی و ناگهانی، سریع، تکراری و بی‌اختیار هستند که اغلب با یک هشدار یا آگاهی پیشینی به وقوع می‌پیوندند.

اختلالات تیک عصبی و وسواس تقارن دارای وجه تشابه‌هایی هستند. هر دو اختلال باعث بروز ناراحتی‌های جسمی می‌شوند، به نحوی که پس از آن به یک عمل فیزیکی برای تسکین نیازمندند. بسیاری از تیک‌های عصبی و وسواس‌های تقارن ممکن است از منظر بیرونی شبیه باشند. با این وجود، آن دو تمایزهای واضحی نیز با یکدیگر دارند. تیک‌های عصبی شامل حرکاتی غیر ارادی و غیرقابل کنترل می‌شود. وسواس تقارن، اگرچه غیر قابل کنترل است، اما اغلب توسط فرد تصمیم گرفته می‌شوند و بی‌اختیار و آنی نیستند.

نظریه‌پردازان همچنین معتقدند که میان شیوع افکار خودکشی و اقدام‌های ناموفق به آن در افراد مبتلا به وسواس متقارن ارتباط وجود دارد. به این معنا که با شیوع این وسواس، افکار و اقدامات مرتبط با خودکشی نیز افزایش می‌یابد. یکی از ریشه‌های اساسی در وسواس تقارن، عامل ژنتیک است، به این معنا که در صورت وجود زمینه‌های ژنتیکی و خانوادگی و ابتلای یک یا چند نفر از اعضای خانواده، می‌تواند به سایر اعضا نیز منتقل شود.

یکی دیگر از یافته‌های داده‌های علمی، نشان دهنده نقش انتقال دهنده عصبی دوپامین در وسواس تقارن است. انتقال‌دهنده‌های عصبی به شکل پیام رسآن‌های شیمیایی کوچک عمل می‌کنند و نقش‌های ضروری و حیاتی بسیاری در بدن دارند. این انتقال دهنده‌ها، بخش‌های مهمی از مغز و سیستم عصبی را با یکدیگر مرتبط می‌کنند. انتقال دهنده عصبی دوپامین در بدن، وظیفۀ تنظیم احساسات و مخصوصاً تجربۀ احساس لذت را به عهده دارد. همچنین نقش بسیار مهمی در تفکر، نحوۀ بررسی موقعیت‌ها و میزان تمرکز دارد. متخصصان اشاره می‌کنند که اختلال در سطح ترشح دوپامین می‌تواند منجر به علائم بروز علائم وسواس تقارن شود.

 

در صورت مشاهدۀ علائم وسواس تقارن در خود چه باید کرد؟

اگر علائم و نشانه‌های وسواس تقارن را در خود مشاهده کردید، لازم است چند نکته را به خاطر بسپارید و اقداماتی را انجام دهید:

علائم خود را دنبال کنید

یکی از نخستین گام‌ها، دنبال کردن علائم است. علائم خود را با یادداشت و آن‌ها در میان رفتارهای خود ردیابی کنید و سعی کنید دریابید که چگونه آن‌ها بر شما اثر می‌گذارند یا چطور به شکل منظم به وقوع می‌پیوندند. این کار هم به شما و هم به پزشکی که به آن مراجعه می‌کنید کمک خواهد کرد.

مشورت کنید

بهتر است در این باره با کسی که معتمد شما است، صحبت کنید. اجازه ندهید علائم ناشی از وسواس تقارن شما را منزوی کند. گفتگو با فردی که به او اعتماد دارید، مانند یک دوست یا یکی از اعضای خانواده، به شما کمک می‌کند تا کمتر احساس تنهایی کنید.

مطالعه در رابطه با وسواس نظم و تقارن

پس از تشخیص علائم اولیه خود بهتر است بیشتر در این باره تحقیق کنید. انجام این تحقیقات می‌تواند به شما کمک کند تا بهتر بدانید در چه شرایطی قرار گرفته‌اید. همچنین این امکان را فراهم می‌کند تا دلایل آنچه را که تجربه می‌کنید بهتر درک کنید. هر چه اطلاعات بیشتری در مورد اختلال خود داشته باشید، آمادگی بیشتری برای مقابله با آن خواهید داشت.

از روانشناس کمک بگیرید

به هیچ‌وجه به این فعالیت‌ها اکتفا نکنید و به دنبال درمان باشید و از یک روانشناس خوب کمک بگیرید . ممکن است احساس خوبی به این امر نداشته باشید و آن را واقعاً ترسناک بدانید، اما باید آن را انجام دهید. به خاطر داشته باشید که پیگیری درمان راهی است که می‌توانید به کمک آن، به زندگی طبیعی بازگردید و بر بیماری خود غلبه کنید. اگر از پیش تحت مراقبت یک متخصص بهداشت روان هستید، می‌توانید با طرح موضوع و کمک خواستن از او به دنبال درمان باشید. موارد دیگری مانند مراجعه به دفاتر خصوصی روان‌درمانی یا استفاده از یک شبکه‌های آنلاین نیز مؤثر است.

مدیریت وسواس تقارن

لازم است بیاموزید که چگونه علائم خود را مدیریت کنید. هنگامی که درمان را آغاز کردید، باید بسیار فعال باشید. درمان وسواس تقارن نیازمند تلاش و فعالیت بسیار است. ضروری است که به طور فعال در جلسات درمانی خود شرکت کنید و تکالیف سفارش شده را به خوبی انجام دهید. پس از پایان جلسات می‌توانید خودتان آن‌ها را ادامه دهید با گذشت زمان از علائم خود بیشتر آگاه می‌شوید و شروع به شناسایی افکار خود خواهید کرد. این به شما کمک می‌کند تا با این افکار وسواسی مقابله کرده و احساسات خود را قبل از رسیدن به یک نقطه بحرانی کنترل کنید.

فراموش نکنید که در طول مسیر درمان با خودتان مهربان باشید. این یک پروسه یادگیری است، به این معنی که ممکن است گاهی اشتباه کنید و یا شکست بخورید. شکست‌ها نیز بخشی از این یادگیری هستند. این که چگونه بتوانید پس از یک شکست دوباره شروع کرده و به راه خود ادامه دهید، مهم‌تر است.

داشتن یک حامی و پشتیبان در این مسیر بسیار تسهیل کننده است. هرچه حمایت بیشتری دریافت کنید، زودتر نتیجه می‌گیرید. می‌توانید از کسانی که دوستشان دارید کمک بگیرید. شرایط خود را برای آن‌ها شرح دهید و اجازه دهید آن‌ها در کنار شما حامی شما باشند. ممکن است این افراد تنها کمک‌های عملی انجام دهند، مانند رساندن شما به محل درمان. یا تنها به حرف‌هایتان گوش فرا دهند. به هر حال حضور آن‌ها بسیار اثرگذار خواهد بود. گفتگو با افرادی که درگیر اختلال مشابهی هستند و مانند شما پروسه درمان را طی می‌کنند، نیز می‌توانند بسیار مثبت باشد. می‌توانید در کنار یکدیگر بمانید و حتی دوستی‌های مداومی ایجاد کنید. حتی می‌توانید از طریق شبکه‌های اجتماعی یا انجمن‌های سلامت روان، پشتیبانی آنلاین دریافت کنید.

راه‌های درمان اختلال وسواس تقارن

برای درمان وسواس متقارن طیف وسیعی از راه‌ها وجود دارد. اگر چه که درمان وسواس تقارن می‌تواند چالش‌برانگیزتر و سخت‌تر از سایر انواع وسواس باشد، اما این به معنای امکان‌پذیر نبودن درمان نیست.

برخی درمان‌های دارویی برای وسواس تقارن وجود دارد اما به عنوان تنها روش درمان استفاده نمی‌شود و اغلب در کنار درمان روان‌شناختی یا روان‌درمانی استفاده می‌شود. داروهایی که بیشتر برای درمان  وسواس تقارن تجویز می‌شوند، اغلب جزو داروهای ضدافسردگی هستند که برای مهار کردن انتخابی باز جذب سروتونین به کار گرفته می‌شوند

درمان شناختی رفتاری یا CBT یکی دیگر از روش‌های درمانی اختلال وسواس تقارن است. CBT نوعی گفتاردرمانی است که به بیماران کمک می‌کند تا الگوهای فکری و رفتارهایی خود در چرخه وسواس تقارن را مورد شناسایی قرار دهند. سپس به آن‌ها آموزش داده می‌شود که چگونه این افکار و رفتارها را تغییر دهند. در نهایت، بیماران الگوهای منفی را جایگزین افکار و رفتارهای مثبت و مفید می‌کنند تا بتوانند بر وسواس تقارن غلبه کنند.

ERP نیز نوعی از CBT است که برای کمک به مبتلایان در تغییر چرخه وسواس تقارن استفاده می‌شود. در روش ERP، بیماران با ترس‌های خود مواجه شده و هدایت می‌شوند که چگونه با آن مقابله کنند. آن‌ها به مرور با موقعیت‌هایی که منجر به تحریک وسواس آن‌ها می‌شود، روبرو می‌گردند تا بیاموزند چگونه آن را مدیریت کنند. با هر موقعیتی که تجربه می‌شود، فرد می‌تواند ببیند که با وجود عدم تقارن، هیچ اتفاق بدی رخ نمی‌دهد. با طی این مراحل به تدریج از اضطراب ناشی از این وسواس‌ها کاسته می‌شود. به مرور زمان، بیماران احساس می‌کنند کنترل بیشتری بر روی افکار و اعمال خود دارند و می‌توانند وسواس خود را کاهش دهند.

ذهن آگاهی نیز یکی از روش‌های درمانی مورد استفاده برای وسواس تقارن است.  ذهن آگاهی نوعی تکنیک تمدد اعصاب است که به فرد کمک می‌کند در لحظه حضور داشته باشد و همه چیز را بدون قضاوت فکر کردن تجربه کند. ذهن آگاهی می‌تواند تا حد زیادی اضطراب و استرس بیمار را کاهش دهد و به تنظیم هیجانات او کمک می‌کند. همچنین می‌تواند منجر به بهبود خواب شود. تکنیک‌های ذهن آگاهی شامل مدیتیشن، تمرینات تنفسی و تجسم هدایت شده هستند.

 

سؤالات متداول

 آیا اختلال وسواس تقارن می‌تواند برای افراد خطرناک باشد؟

وسواس تقارن به عنوان یکی از وسواس‌های رایج در میان عموم مردم، سطوح مختلفی داشته و می‌تواند از شدت و ضعف در علائم برخوردار باشد. در مواردی که علائم این وسواس، ابعاد مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده و بر سلامت روان وی اثر بگذارد، می‌تواند خطرناک بوده و نیازمند درمان باشد.

 آیا مرتب کردن هر روز خانه و وسایل را می‌توان ناشی از وسواس تقارن دانست؟

عامل مهم در وسواس تقارن، احساسات منفی فرد در صورت عدم تقارن و یا مرتب بودن اشیاء است. بنابراین در صورتی که مرتب کردن هر روز خانه و وسایل، عاملی برای کنترل استرس و اضطراب باشد و بدون انجام آن، فرد نتواند با آرامش و راحتی به زندگی عادی خود بپردازد، می‌توان آن را به عنوان یکی از علائم وسواس شناسایی کرد.

 آیا برای درمان وسواس تقارن، باید از داروها استفاده کرد؟

ممکن است برخی داروها در درمان این اختلال مؤثر باشند که به دستور درمانگر تجویز خواهند شد. با این حال، داروها اغلب تنها روش درمانی وسواس تقارن نیستند و می‌توانند به عنوان روش مکمل در کنار روان‌درمانی، مورد استفاده قرار گیرند. درمان شناختی یا CBT معمولاً روش درمانی اصلی است.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان