محبّت متقابل پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله و امام علی علیه السّلام به یکدیگر

به مناسبت عید بزرگ غدیر خم در روز هجدهم ذی الحجة، محبت متقابل پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) به یکدیگر را بازخوانی می کنیم؛ پیامبر اکرم(ص) به منزلۀ کامل ترین انسان هستی، محبت شدیدی به علی(ع) داشت و از راه های مختلف این محبت را ابراز نمود و به دیگران نیز دستور داد که علی(ع) را دوست بدارند

محبّت متقابل پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله و امام علی علیه السّلام به یکدیگر

مقدمه

به مناسبت عید بزرگ غدیر خم در روز هجدهم ذی الحجة، محبت متقابل پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) به یکدیگر را بازخوانی می کنیم؛ پیامبر اکرم(ص) به منزلۀ کامل ترین انسان هستی، محبت شدیدی به علی(ع) داشت و از راه های مختلف این محبت را ابراز نمود و به دیگران نیز دستور داد که علی(ع) را دوست بدارند. این محبت، نشانگر لیاقت و کمال علی(ع) است که جا دارد همۀ مسلمان ها، بلکه همۀ بشر به او عشق بورزند. امیر مؤمنان علی(ع) نیز عاشق دلباخته و شیدای پیامبر اعظم(ص) بود که همۀ هستی خود را فدای او و اسلام کرد. این نوع محبت می تواند برای دیگران نیز الگو باشد.

در مقدمه به چند نکته اشاره می کنیم:

1. محبت، مخصوص ذات خداوند متعال

بر اساس تربیت دینی در نظام هستی، محبت بالذات، مختص خداوند متعال است. روا نیست که انسان به موجودات دیگر در عرض محبت خدا، مهر بورزد، بلکه محبت دیگران در صورتی مقبول است که در طول محبت خدا باشد. پس کسی که خداوند متعال را محبوب بالذات خویش قرار داده است، رسول خدا(ص) و امامان معصوم(ع) را به خاطر خدا دوست می دارد. رسول خدا (ص) فرمود: «وَ أَحِبُّونِی لِحُبِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَحِبُّوا أَهْلَ بَیتِی لِحُبِّی؛[1] من را به خاطر دوستی خدا دوست بدارید و اهل بیتم را به خاطر محبت به من.» چه اینکه محبت دل را نباید در مواضع نامناسب، گرو گذاشت. امام علی(ع) فرمود: «لَا تبذِلَنَّ وُدَّک إذا لَم تَجِد مَوضِعاً؛[2] هرگز محبت و دوستی ات را در غیر محل خود به کار مبر!»

2. سنخیت در محبت

پیامبر گرامی اسلام(ص) در مورد محبت امور همجنس و همنوع چنین فرموده است: «جان ها سپاهیان گوناگونی هستند. آنها که همدیگر را بشناسند با یکدیگر الفت می گیرند و آنها که همدیگر را نشناسند، از یکدیگر جدا می شوند.»[3] مقصود از سپاهیان گوناگون، انواع و اشکال مختلف جان ها هستند و مراد از آشنایی جان ها با یکدیگر، مناسبت و هماهنگی آنان با یکدیگر است. جان ها و ارواحی که از یک نوع باشند، با هم الفت می گیرند، به همین سبب است که مشاهده می کنیم، هر نوعی به همنوعش تمایل پیدا می کند و هر صنفی از مردم، به همنوع خود گرایش دارد؛ مثل گرایش عالم به عالم و جاهل به جاهل، شاه با شاه و رعیت با رعیت، کبوتر با کبوتر، باز با باز.

3. محبت آگاهانه

آنکه امام علی(ع) را به حقیقت شناخت، خدای او و رسول خدایش بود. پیامبر اعظم(ص) خطاب به علی(ع) فرمود: «یا عَلِی مَا عَرَفَ اللَّهَ حَقَ مَعْرِفَتِهِ غَیرِی وَ غَیرُک وَ مَا عرَفَک حقَ مَعْرِفَتِک غیرُ اللَّهِ وَ غَیرِی؛[4] ای علی! خداوند متعال را نشناخت به حقیقت شناختش جز من و تو و تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست، جز خدا و من.» در جای دیگر فرمود: «یا علی لَا یعرفُ الله تَعَالی إلَّا أنَا وَ أنتَ وَ لَا یعرِفنی إِلاَّ الله وَ أنتَ وَ لَا یعرِفُک إلَّا الله وَ أنا؛[5] ای علی! خدا را نشناخت جز من و تو و مرا نشناخت جز خدا و تو و تو را نشناخت مگر خدا و من.»

کسی که علی(ع) را آن چنان که هست می شناسد، عشقش نیز از سر همین شناخت خواهد بود؛ زیرا یکی از اصلی ترین عوامل محبت، شناخت است و این عشق پیامبر(ص)، نشانه اوج عظمت علی(ع) می تواند باشد؛ زیرا کامل ترین انسان به نام حضرت محمد (ص) او را دوست دارد و او پیامبر(ص) را دوست دارد. آنچه پیش رو دارید، عشق متقابل این دو شخصیت برتر عالم هستی به یکدیگر است.

محبت پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی(ع)

بر اساس مقدمات گذشته، محبت پیامبر اکرم(ص) به علی(ع) اولاً: به این جهت است که او در مسیر ذات اقدس الهی قرار دارد و محبت به علی (ع) در واقع محبت به ذات الهی است؛ ثانیاً: این محبت بر اساس سنخیت بالایی است که بین حضرت رسول(ص) و حضرت علی(ع) وجود دارد و علی به منزله جان پیامبر است. این دو امر در جای جای سخنان رسول خدا (ص) به خوبی دیده می شود. ازاین رو در جنگ خیبر فرمود: فردا پرچم را دست کسی می دهم که «یحِبُّهُ اللهُ وَ رَسُولُه؛[6] خدا و رسولش او را دوست دارد.»

پیامبری که علی(ع) را به خوبی می شناخت اعتراف می کند که فضایل او قابل شماره و احصا نیست؛ فضایلی که هرکدام می تواند زمینه محبت به علی(ع) را فراهم کند؛ ابن عباس می گوید: پیامبر اکرم(ص) فرمود: «لَوْ أَنَّ الرِّیاضَ أَقْلَامٌ وَ الْبَحْرَ مِدَادٌ وَ الْجِنَّ حُسَّابٌ وَ الْإِنْسَ کتَّابٌ ما أَحصَوْا فَضَائِلَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع)؛[7] اگر انبوه درختان (و باغ ها) قلم و دریا مرکب و تمام جنّیان، حسابگر و تمام انسان ها نویسنده باشند، قادر به شمارش فضایل علی بن ابی طالب(ع) نخواهند بود.» در جای دیگر پیامبر اعظم(ص) فرمود: «إِن اللَّهَ جَعَلَ لِأَخِی عَلِی فَضَائِلَ لَا تُحْصَی کثرَةً فمَنْ ذَکرَ فضِیلَةً منْ فضَائِلِهِ مقِرّاً بِهَا غَفَرَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ...؛[8] به راستی خداوند برای برادرم علی(ع) فضایل بی شماری قرار داده است که اگر کسی یکی از آن فضایل را از روی اعتقاد و اعتراف بیان کند، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می بخشد».

بیهقی یکی از دانشمندان نامی اهل سنّت چنین روایت کرده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «مَنْ أرادَ أنْ یَنْظُرَ إلی آدَمَ فی عِلْمِهِ وَ إلی نُوح فی فهْمِهِ وَ إلی إبْراهیمَ فی حِلْمِهِ وَ إلی مُوسی فی بَطْشِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلی عَلیِّ بْنِ أبی طالِب(ع)؛[9] هر کسی دوست دارد به دانش آدم بنگرد و مقام تقوا و خودنگهداری نوح را (مشاهده کند) و بردباری ابراهیم را (نظاره کند) و به عبادت موسی (پی ببرد)، باید به علی بن ابی طالب(ع) نظر بیندازد.»

کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست

که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم

محبت به علی(ع)، محبت به پیامبر(ص)

پیامبر اکرم (ص) که خود محبوب خوبان و پاکان عالَم است، عاشق علی(ع) است، زیرا به تصریح آیۀ مباهله، علی(ع)، جان پیامبر(ص) است. به همین سبب بارها پیامبر اکرم(ص) می فرمود: «مَن اَحبَّ علِیاً فَقد اَحَبَّنی؛[10] هر کس علی را دوست بدارد به من محبّت ورزیده است» و فرمود: «مُحِبُّک مُحِبِّی وَ مُبْغِضُک مُبْغِضی؛[11] دوستدار تو، دوست من و دشمن تو، دشمن من است.»

از ابن عباس نیز نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «عَلِی مِنّی مِثلُ رَأسی مِن بَدَنی؛[12] علی نسبت به من مانند سرم نسبت به بدنم است.»

امر خداوند متعال به حب علی(ع)

مناقب با اسنادش از رسول خدا (ص) نقل می کند که آن حضرت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی بحُبِّ أَرْبَعَةٍ مِنْ أَصْحَابِی وَ أَخْبَرَنِی أَنَّهُ یحِبُّهُمْ قُلْنَا یا رَسُولَ اللَّهِ فَمَنْ هُمْ فَکلُّنَا نحِبُّ أَنْ نَکونَ مِنْهُمْ فقَالَ أَلَا إِن عَلِیاً مِنْهُمْ ثُمَّ سَکتَ ثُمَّ قَالَ أَلَا إِنَّ عَلِیاً مِنْهُمْ ثمّ سکت؛[13] به راستی خدای عزیز و جلیل به من دوستی با چهار نفر از اصحاب را امر کرد و به من خبر داد که خداوند (نیز) آنها را دوست دارد، گفتم: ای رسول خدا آنان کیستند؟ پس هر یکی از ماها دوست داریم، جزو آنان باشیم. پس فرمود: آگاه باشید، علی از آنهاست. سپس سکوت کرد، دوباره فرمود: به راستی علی از آنهاست و سپس سکوت کرد.»

بهترین فرد اهل بیت(ع)

 پیامبر اکرم(ص) بعد از تزویج فاطمه به علی(ع) به دختر خود فرمود: «زوّجتک خیر اهلی، اعلمهم علماً و افضلهم حلماً و اوّلهم اسلاماً؛[14] تو را به تزویج بهترین بستگانم و اهلم درآوردم که از نظر دانش داناترین و از نظر بردباری برترین و از نظر اسلام اوّلین است.»

تشویق به محبّت به علی (ع)

وقتی کسی شخصی را دوست دارد و او را لایق دوستی می داند، به دیگران هم توصیه می کند که او را دوست بدارند. سلمان با سندش به فاطمه زهرا(ع) نقل می کند که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «عَلَیکم بِعَلِی بنِ أبی طالِبٍ؛ فَإِنَّهُ مَولاکم فَأَحِبّوهُ، وکبیرُکم فَاتَّبِعوهُ ، وعالِمُکم فَأَکرِموهُ ، وقائِدُکم إلَی الجَنَّةِ فَعَزِّزوهُ، وإذا دَعاکم فأَجیبوهُ، وإذا أمرَکم فَأَطیعوهُ، احبّوه بحبّی و اکرموه بکرامتی، ما قلتُ لکم فی علیّ اِلّا ما اَمَرَنی به رَبّی جلّت عظمتُه؛[15] بر شما باد به (همراهی) علی بن ابی طالب(ع)، به راستی او مولا و سرپرست شماست. پس او را دوست بدارید، و بزرگ شماست. پس از وی پیروی کنید و دانشمند شماست. پس از او اکرام کنید و پیشوای شما به سوی بهشت است. پس وی را عزیز بدارید، هرگاه شما را (به کاری) دعوت کند اجابت کنید و اگر دستور داد اطاعت کنید، به خاطر دوستی من او را دوست بدارید و به خاطر بزرگی من او را بزرگ شمارید. (بدانید) من چیزی درباره علی به شما نگفتم: جز آنچه خدای بزرگ عظمت به آن امر کرده است.»

همچنین فرمود: «هر کس دوست دارد زندگی اش همانند من(خداپسندانه) باشد و مردنش همانند من و جایگاهش در بهشتی باشد که پروردگارم درختان آن را کاشته، باید دوستدار علی باشد و دوستان علی را نیز دوست بدارند و به پیشوایان پس از من (از فرزندان علی) اقتدا کنند، زیرا آنان عترت و ذریه و فرزندان من هستند و از گِل من به وجود آمده و از طرف خدا رزق و علم داده شده اند. وای بر تکذیب کنندگان فضل آنها از امّت من، آنانی که صِله من با آنها را قطع می کنند و خداوند شفاعتم را به آنها نرساند.»[16]

لزوم دوست داشتن امام علی(ع)

جابر از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است که فرمود: «جبرئیل از طرف خدای عزیز و جلیل، ورقه سبزی از یاس را آورد که بر روی آن (با رنگ) سفید نوشته بود: به راستی من محبت علی را بر همه مردم واجب کردم و این را از طرف من (به همه) برسان.»[17]

پرسش از محبت علی(ع) در قیامت

ابوبرزه می گوید: پیامبر اکرم(ص) در حالی که ما نشسته بودیم، فرمود: «روز قیامت از چهار چیز پرسش می شود، قبل از آنکه کسی قدم از قدم بردارد: 1. از عمرش که کجا فانی کرده؛ 2. از بدنش که کجا کهنه کرده؛ 3. از مالش که از کجا آمده و کجا مصرف شده است؛ 4. و عَن حُبِّنا اهلِ البَیتِ؛ و از دوستی ما اهل بیت(ع) پرسش می شود.» فقالَ لَه عُمَرُ : فَما آیةُ حُبِّکم مِن بَعدِکم؟ قالَ: فَوَضَعَ یدَه علی رَأس عَلِی و هُوَ إلی جانِبِهِ و قالَ: إنَّ حُبّی من بعدی حُبُّ هذَا؛ پس عمر به حضرت رسول(ص) عرض کرد: نشانه محبّت به شما بعد از شما چیست؟ راوی می گوید: پیامبر دست خود را بر سر علی - در حالی که در کنارش نشسته بود - قرار داد و فرمود: به راستی محبّت به من بعد از (مرگ) من محبّت به این (علی) است.»[18]

مناقب با اسنادش از پیامبر اکرم(ص) نقل نموده که آن حضرت فرمود: «یا علی! هرگاه بنده ای خدای عزیز و جلیل را بندگی کند، همانند آن مقداری که نوح در میان قومش ماند(بیش از هزار سال) و برایش به اندازه کوه احد طلا باشد و آن را در راه خدا ببخشد، پس آن را در راه خدا انفاق کند و عمرش به قدری طولانی شود تا هزار مرتبه با پای پیاده به حج مشرّف شود. سپس در میان (کوه) صفا و مروه مظلومانه شهید شود، ولی محبّت و ولایت تو را نداشته باشد. ای علی! بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد و داخل بهشت نخواهد شد.»[19]

راستی با این نمونه ها و صدها امثال آن درباره محبّت علی(ع) باز کسی می تواند دشمن علی باشد، جز کسانی که پیامبر اکرم(ص) آنها را این گونه معرّفی نمود: «فَاِنّهُ لایُبغِضُکَ مِنَ العَرَبِ الّا دَعِیَ و لا مِنُ الأنصارِ الّا یهودیّ و لا مِن سایِر النّاسِ الّا شقیٌ؛[20] ای علی! به راستی تو را دشمن نمی دارد از عرب، مگر کسی که زنازاده باشد و نه از انصار، مگر کسی که یهودی باشد و نه از سایر مردم، مگر کسی که شقی باشد.»

محبت امام علی(ع) جامع کمالات

پیامبر(ص) فرمود: «اَلرّوحُ وَ الرّاحَةُ وَ الفَلَجُ وَ الفَلاحُ وَ النَّجاحُ وَ البَرَکةُ وَ العفوُ وَ العافیةُ وَ المُعافاةُ وَ البُشری وَ النَّصرَةُ وَ الرِّضا وَ القُربُ وَ القَرابَةُ وَ النصر وَ الظفَرُ وَ التَّمکینُ وَ السُّروُر وَ المَحَبَّةُ مِنَ اللّه تَبارَک وَ تَعالی عَلی مَن اَحَبَّ عَلی بنَ ابی طالِبٍ (ع) وَ والاهُ وَ ائتَمَّ بِهِ وَ اَقَرَّ بِفَضلِهِ وَ تَوَلَّی الأَوصیاءَ مِن بَعدِهِ وَ حَقٌ عَلَی اَن اُدخِلَهُم فی شَفاعَتی وَ حقٌ علی رَبّی اَن یستَجیبَ لی فیهِم وَ هُم اَتباعی وَ مَن تَبِعَنی فَاِنَّهُ مِنّی؛ آسایش و راحتی، کامیابی و رستگاری و پیروزی، برکت و گذشت و تندرستی و عافیت، بشارت و خرّمی و رضایتمندی، قرب و خویشاوندی، یاری و پیروزی و توانمندی، شادی و محبّت از سوی خدای متعال بر کسی باد که علی بن ابی طالب را دوست بدارد، ولایت وی را بپذیرد، به او اقتدا کند، به برتری اش اقرار کند و امامانِ پس از او را به ولایت بپذیرد. بر من است که آنان را در شفاعتم وارد کنم. بر پروردگار من است که خواسته مرا درباره آنان اجابت کند. آنان پیروان من هستند و هر که از من پیروی کند، از من است.»[21]

عشق امام علی(ع) به پیامبر اکرم(ص)

 انسان باید به پیامبر الهی مهر بورزد، از آن جهت که حلقه رابطه میان انسان و خداست و پیام های نجات بخش و کمال آفرین را از سوی حضرت حق به انسان ها تقدیم می کند. در واقع این محبت مؤید ایمان فرد است. بر این اساس پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: «وَالَّذی نَفْسی بِیدِهِ لایؤمِن أَحدُکم حتّی أکونَ أحبّ النَّاس إلیه من والِدِهِ وَ ولَدِهِ؛[22] سوگند به کسی که جانم در اختیار اوست، هیچ یک از شما به مرحله ایمان نمی رسد، مگر آن که محبت او نسبت به من، از پدر و فرزندش بیشتر باشد» و در واقع، من محبوب ترین مردم نزد او باشم.

علی(ع) از کودکی همراه پیامبر اکرم(ص) بود؛ ازاین رو خوی و بوی و تمام فضایل پیامبر(ص) را به خوبی می شناخت و اصلی ترین عامل محبت پیامبر(ص) در او فراهم بود. حضرت علی(ع) می فرماید: «وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أثر أُمِّهِ یَرْفَعُ لِی فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ أَخلاَقِهِ عَلَماً وَ یَأْمُرُنِی بِالْاِقْتِدَاءِ بهِ؛[23] در پی او بودم، چنان که شتر بچه در پی مادرش است. هر روز پرچمی از اخلاقش می افراشت و دستور می داد که من پیروی کنم.» علی(ع) چنان با پیامبر(ص) همراه بود که هرگاه آن حضرت از شهر خارج می شد و به کوه و بیابان می رفت، او را همراه خود می برد.[24]

امام علی(ع) نور وحی را می دید و عطر رسالت و نبوت را می بویید. [25]پیامبر اکرم(ص) نیز در این باره می فرمود: «إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی؛ إِلاَّ أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ وَ لکِنَّکَ وَزِیرٌ...؛[26] تو آنچه را من می شنوم و می بینم، می شنوی و می بینی؛ اما تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر و یاور منی.» به سبب همین شناخت بسیار نزدیک در اسلام آوردن بر همگان پیشی گرفت. خود می فرماید: «خداوندا! من نخستین کسی هستم که به سویت بازگشته، پیامت را شنیده و پاسخ گفته ام. هیچ کس - جز پیامبر(ص) - در نماز بر من سبقت نجست و من نخستین نمازگزار در اسلام، پس از او هستم.»[27]

فدایی پیامبر اکرم (ص)

در سال 13 بعثت، سران کفر، نقشه ای شوم، طرح ریزی کردند که خداوند پیامبرش را از آن، آگاه ساخت: «به یاد آور هنگامی که کافران بر ضد تو، حیله کردند و بر آن شدند تو را زندانی کنند، بکشند یا تبعید گردانند. آنان از در مکر وارد می شدند. خداوند نیز مکر آنان را به خودشان باز می گرداند و او از همگان چاره جوتر است.»[28] سران قریش تصمیم گرفتند با شمشیرهای برّان، شب هنگام، رسول اکرم(ص) را از پای درآورند. حضرت از طریق وحی آگاه شد. امام علی(ع) نیز به فرمان پیامبر(ص) خطر کشته شدن را به جان و دل خرید و در بستر آن حضرت آرمید. خداوند، جانبازی حضرت علی(ع) را این سان ستود: (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَءُوفٌ بِالْعِباد)؛[29] «برخی از مردم، کسانی هستند که جان خویش را برای کسب خشنودی خداوند از دست می دهند و پروردگار به بندگان خود، رئوف و مهربان است.»

امام علی(ع) همیشه همراه

محب تلاش می کند همه جا همراه محبوب و در کنارش باشد. امام علی(ع) در تمامی «غزوه» ها -جز تبوک - حضور داشت و در بسیاری از «سریه» ها نیز با تمام فداکاری شرکت کرد. شجاعت آن حضرت در جنگ «بدر» بی نظیر بود و شهامتش در نبرد «احد» باعث شد ستایشی قدسی یابد که «لا سَیفَ الَّا ذُوالْفَقارِ وَ لا فَتی الَّا عَلِی»[30] در نبرد خندق نیز آن گاه که مظهر ایمان (علی(ع)) با مظهر کامل شرک و کفر (عمرو بن عبد ود) رو به رو شد، پیامبر(ص) فداکاری علی(ع) را چنین ستود: «ضرَبةُ علیٍّ یَومَ الخندقِ اَفضَلُ مِن عبادةِ الثقلینِ؛[31] ارزش ضربتی که علی در روز خندق بر دشمن فرود آورد، از عبادت جن و انس برتر است.» در سال نهم هجرت، آن گاه که سوره «برائت» بر پیامبر(ص) نازل شد، چندی بعد، امین وحی به پیامبر(ص) فرمود: «باید این آیات را، پیامبر و یا کسی از خاندان او به مردم ابلاغ کند. سرانجام امام علی(ع) این مهم را عهده دار شد.»[32]

اوج عشق علی(ع) به پیامبر اکرم(ص)

«سئل(ع): کیفَ کانَ حبّکم لِرِسولِ اللّهِ(ص) فَقَالَ کَانَ وَ اللهُ أَحَبّ إلینا من أموالنا، و أولادنا، و آبائنا، و امهاتنا، و من الماء البارد علی الظّمأ؛[33] از حضرت علی(ع) سؤال شد، دوستی شما با رسول خدا(ص) چگونه بود؟ فرمود: به خدا سوگند، او نزد ما از تمام مال و ثروتمان، فرزندان، مادران، پدرانمان و از آب سرد گوارا در حال تشنگی، محبوب تر بود.»

پی نوشت ها:

[1] الأمالی(للصدوق) محمد بن علی، ابن بابویه، کتابچی، تهران، چاپ اول، 1376، ص314؛ میزان الحکمه، محمدی ری شهری، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ج 2، ص 236.

[2] غرر الحکم و درر الکلم، عبد الواحد بن محمد تمیمی آمدی، مصحح: سید مهدی رجائی، دارالکتاب الإسلامی، قم، 1410ق، ص750.

[3] عشق، اصطرلاب اسرار خداست، عبد الرحمن الانصاری (ابن دباغ)، ترجمه قاسم انصاری، نشر طهوری، تهران، چاپ اول، 1379، ص 68.

[4] مناقب آل أبی طالب(ع)، ابن شهرآشوب مازندرانی، علامه، قم، 1379ق، ج 3، ص 268.

[5] روضة المتقین، محمدتقی مجلسی، ج 13، ص273.

[6] تفسیر فرات الکوفی، فرات بن ابراهیم کوفی، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، تهران، 1410، ص123.

[7] المناقب، الموفق بن احمد الخوارزمی، جامعه مدرسین، قم، چاپ چهارم، ص 32؛ مأة منقبة، ابن شاذان، مدرسةالامام المهدی(عج)، قم، ص 177، حدیث 99.

[8] نهج الحقّ و کشف الصدق ، علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی، دارالکتاب اللبنانی، بیروت، اول، 1982 م، ص231.

[9] الرسالة العلویة فی فضل أمیرالمؤمنین(ع) علی سائر البریة، محمد بن علی کراجکی، مصحح: عبدالعزیز کریمی، انتشارات دلیل ما، قم، 1427 ق، ص52؛ أمالی، شیخ طوسی، دارالثقافة، قم، چاپ اول، 1416، ص 416.

[10] کنز العمّال، متقی هندی، مؤسسة الرساله، بیروت، چاپ اول، ج 11، ص 622، حدیث 33024.

[11] همان، روایت 33023.

[12] المناقب، الموفق بن احمد الخوارزمی، ص 144، روایت 167.

[13] همان، ص 69، حدیث 42.

[14] همان، ص 82، روایت 67.

[15] کنزالعمال، همان، ج 11، ص 614، روایت 32971.

[16] المناقب، الموفق بن احمد الخوارزمی، ص 66، روایت 37.

[17] همان، ص 77، روایت 59.

[18] المناقب، الموفق بن احمد الخوارزمی، ص 67.

[19] المناقب، الموفق بن احمد الخوارزمی، ص 323، روایت 330.

[20] الخصال، ابن بابویه، مصحح: علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، قم، 1362 ش، ج2، ص577.

[21] بحارالأنوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسة الوفا، بیروت، چاپ دوم، 1404، ج 27، ص 92.

[22] همان، ص 38، حدیث 71.

[23] نهج البلاغة، ص300، خطبه 192.

[24] شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج13، ص208.

[25] نهج البلاغة، ص301، خطبه 192: «اَرَی نُورَ الوَحیِ و الرسالةِ و اَشُمَّ ریحَ النبُوَّةِ.»

[26] نهج البلاغة، خطبه قاصعه.

[27] همان، خطبۀ 131 (با اندکی تصرف).

[28] انفال/ 30.

[29] بقره/ 207.

[30] فروغ ولایت، جعفر سبحانی، انتشارات صحیفه با همکاری انتشارات جلوه، چاپ ششم، 1378ش، ص77- 78.

[31] مستدرک حاکم، ج3، ص32؛ بحارالانوار، ج20، ص216.

[32] بنگرید به: السیرة النبویة، [بی چا]مصر، 1350ق، ج4، ص69.

[33] جلوه های حکمت، سید علی اصغر ناظم زاده قمی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1375، ص150.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان