ماهان شبکه ایرانیان

تاثیر نفوس انبیاء در معجزه

قرآن کریم برای نفوس انبیاء تاثیری در معجزات قائل است

قرآن کریم برای نفوس انبیاء تاثیری در معجزات قائل است

بنا بر آنچه از آیات کریمه قرآن استفاده می شود، یکی از سبب ها در مورد خصوص معجزات نفوس انبیاء است، یکی از آن آیات آیه:

(و ما کان لرسول ان یاتی بایة الا باذن الله، فاذا جاء امر الله، قضی بالحق، و خسر هنا لک المبطلون:

هیچ رسولی نمیتواند معجزه ای بیاورد، مگر باذن خدا پس وقتی امر خدا بیاید بحق داوری شده، ومبطلین در آنجا زیانکار میشوند) (1) از این آیه بر می آید که آوردن معجزه از هر پیغمبری که فرض شود منوط باذن خدای سبحان است، از این تعبیر بدست می آید که آوردن معجزه و صدور آن از انبیاء، بخاطر مبدئی است مؤثر که در نفوس شریفه آنان موجود است، که بکار افتادن و تاثیرش منوط باذن خداست، که تفصیلش درفصل سابق گذشت.

آیه دیگریکه این معنا را اثبات می کند، آیه(و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان، و ماکفر سلیمان، و لکن الشیاطین کفروا، یعلمون الناس السحر، و ما انزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت، و ما یعلمان من احد، حتی یقولا انما نحن فتنة، فلا تکفر، فیتعلمون منهما ما یفرقون به بین

............................................

1 - سوره مؤمن آیه 78

المرء و زوجه، و ما هم بضارین به من احد الا باذن الله، آنچه شیطانها بر ملک سلیمان میخواندند، پیروی کردند، سلیمان خودش کفر نورزید، و لکن شیطانها کفر ورزیدند که سحر بمردم آموختند، آن سحریکه بر دو فرشته بابل یعنی هاروت و ماروت نازل شده بود، با اینکه آن دو فرشته بهیچ کس یاد نمیدادند مگر بعد از آنکه زنهار میدادند: که این تعلیم ما، مایه فتنه و آزمایش شما است، مواظب باشید با این سحر کافر نشوید، ولی آنها از آن دو فرشته تنها چیزیرا فرا می گرفتند که مایه جدائی میانه زن و شوهر بود، هر چند که با حدی ضرر نمی رساندند مگر باذن خدا) (1).

این آیه همانطور که صحت علم سحر را فی الجمله تصدیق کرده، بر این معنا نیز دلالت دارد:

که سحر هم مانند معجزه ناشی از یک مبدء نفسانی در ساحر است، برای اینکه در سحر نیز مسئله اذن آمده، معلوم میشود در خود ساحر چیزی هست، که اگر اذن خدا باشد بصورت سحر ظاهرمیشود.

و کوتاه سخن اینکه: کلام خدایتعالی اشاره دارد باینکه تمامی امور خارق العاده، چه سحر، وچه معجزه، و چه غیر آن، مانند کرامتهای اولیاء، و سایر خصالیکه با ریاضت و مجاهده بدست می آید، همه مستند بمبادئی است نفسانی، و مقتضیاتی ارادی است، چنانکه کلام خدایتعالی تصریح دارد باینکه آن مبدئی که در نفوس انبیاء و اولیاء و رسولان خدا و مؤمنین هست، مبدئی است، ما فوق تمامی اسباب ظاهری، و غالب بر آنها در همه احوال، و آن تصریح اینستکه می فرماید:

(و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین، انهم لهم المنصورون، و ان جندنا لهم الغالبون، کلمه ما در باره بندگان مرسل ما سبقت یافته، که ایشان، آری تنها ایشان یاری خواهند شد، و بدرستیکه لشگریان ماتنها غالبند) (2) و نیز فرموده: (کتب الله لاغلبن انا و رسلی، خدا چنین نوشته که من و فرستادگانم بطور مسلم غالبیم)، (3) و نیز فرموده: (انا لننصر رسلنا، و الذین آمنوا فی الحیاة الدنیا، و یوم یقوم الاشهاد، ما فرستادگان خود را و نیز آنهائی را که در زندگی دنیا ایمان آوردند، در روزیکه گواهان بپا می خیزند یاری می کنیم)، (4) و این آیات بطوریکه ملاحظه می کنید مطلقند، و هیچ قیدی ندارند.

از اینجا ممکن است نتیجه گرفت، که مبدء موجود در نفوس انبیاء که همواره از طرف خدامنصور و یاری شده است، امری است غیر طبیعی، و ما فوق عالم طبیعت و ماده، چون اگر مادی بودمانند همه امور مادی مقدر و محدود بود، و در نتیجه در برابر مادی قوی تری مقهور و مغلوب میشد.

خواهی گفت امور مجرده هم مانند امور مادی همینطورند، یعنی در مورد تزاحم غلبه باقوی تر است، در پاسخ میگوئیم: درست است، و لکن در امور مجرده، تزاحمی پیش نمی آید، مگر

............................................

1 - سوره بقره آیه 102

2 - سوره صافات آیه 173

3 - سوره مجادله آیه 21

4 - سوره مؤمن 53

آنکه آن دو مجردی که فرض کرده ایم تعلقی به مادیات داشته باشند، که در اینصورت اگر یکی قوی ترباشد غلبه می کند، و اما اگر تعلقی بمادیات نداشته باشند تزاحمی هم نخواهند داشت، و مبدءنفسانی مجرد که باراده خدای سبحان همواره منصور است وقتی بمانعی مادی برخورد خدایتعالی نیروئی بان مبدء مجرد افاضه می کند که مانع مادی تاب مقاومت در برابرش نداشته باشد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان