ماهان شبکه ایرانیان

عظمت وحی

"و تکاد السموات یتفطرن من فوقهن..."در مقام بیان عظمت وحی و کلام خدا است پس هر یک از این پنج اسم سهمی در تعلیل اصل وحی دارند، و نتیجه مجموع آنهااین است که خدای تعالی از هر جهت ولی بندگان است، و جز او ولی دیگری نیست.

"و تکاد السموات یتفطرن من فوقهن..."در مقام بیان عظمت وحی و کلام خدا است پس هر یک از این پنج اسم سهمی در تعلیل اصل وحی دارند، و نتیجه مجموع آنهااین است که خدای تعالی از هر جهت ولی بندگان است، و جز او ولی دیگری نیست.

"و تکاد السموات یتفطرن من فوقهن..."کلمه"یتفطرن"از مصدر"تفطر"است که به معنای پاره پاره شدن است، چون کلمه" تفطر"که مصدر باب تفعل است، از"فطر"گرفته شده، که به معنای پاره شدن و شکافتن است.

آنچه که از سیاق آیه و نظم کلام - که در باره بیان حقیقت وحی و آثار و نتائج آن است - به دست می آید، این است که مراد از"پاره پاره شدن آسمانها از بالای سر مردم"شکافتن آنها است به وسیله وحیی که از ناحیه خدای علی عظیم نازل می شود، و فرشتگان آن وحی را از همه آسمانها عبور می دهند تا به زمین نازل کنند، چون مبدا وحی خدای سبحان است، و آسمانها به حکم آیه"و لقد خلقنا فوقکم سبع طرائق و ما کنا عن الخلق غافلین" (1) راه هایی است به سوی زمین.

و اما اینکه چرا جمله"یتفطرن"را مقید کرد به جمله"من فوقهن"؟وجهش روشن است، برای اینکه وحی از مافوق و بالای سر نازل می شود، چون از ناحیه خدایی نازل می شودکه ما فوق هر چیز است، و علو و عظمتی مطلق دارد، قهرا اگر آسمانها شکافته شوند از بالاشکافته می شوند.

و نیز می خواهد امر وحی را بزرگ بدارد، از این جهت که وحی کلام کسی است که علی و عظیم است، پس از این جهت که کلام خدایی است دارای عظمت مطلق و آسمانها درهنگام نزول آن نزدیک به پاره پاره شدن می شود، و از این جهت که کلام خدایی است علی ودارای علو، اگر آسمانها پاره شوند از بالا پاره می شوند.

پس آیه شریفه در مقام بزرگداشت کلام خدا از این جهت که در هنگام نزولش ازآسمانها عبور می کند، نظیر آیه شریفه" حتی اذا فزع عن قلوبهم قالوا ما ذا قال ربکم قالوا الحق و هو العلی الکبیر" (2) است که در مقام بزرگداشت وحی است، از حیث اینکه ملائکه حامل آن به سوی زمین هستند.

مقصود از استغفار ملائکه برای زمینیان(و یستغفرون لمن فی الارض)درخواست تشریع دین برای آنها است و نیز نظیر آیه شریفه"لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیة الله" (3) است که در مقام بزرگداشت وحی است بر فرضی که بر کوهی نازل شود.

و نیز نظیر آیه شریفه"انا سنلقی علیک قولا ثقیلا" (4) است که در مقام بزرگداشت آن ازنظر سنگینی و صعوبت عمل آن است.این آن مطلبی است که سیاق، آن را به دست می دهد.

ولی دیگر مفسرین (5) آیه را بر دو معنای دیگر حمل کرده اند: اول اینکه مراد از"تفطر"پاره شدن آسمانها از جلال و ظمت خدای جل جلاله است، همچنان که توصیف خدا به علی عظیم در آیه قبلی هم مؤید این معنا است.

دوم اینکه مراد شکافتن آسمانها از شرک مشرکین اهل زمین است، و از این حرفشان که می گفتند: "اتخذ الرحمن ولدا خدا فرزندی گرفته"، چون عین این کلام در سوره مریم نیز آمده، و فرموده: "تکاد السموات یتفطرن منه" (6).

صاحبان این دو توجیه درباره قید من فوقهن دچار اشکال شده اند، و مخصوصا آنکه وجه دوم را اختیار کرده و درباره توجیه قید مذکور به زحمت افتاده و همچنین در اینکه اتصال جمله و الملئکة یسبحون بحمد ربهم و یستغفرون لمن فی الارض... به ماقبل را چطور توجیه کنند دست و پا زده اند، که هر کس به کتب تفسیر آنان مراجعه کند بر این مطلب واقف می گردد.

پی نوشتها:

(1)و به تحقیق بالای سر شما هفت طبقه آفریدیم و ما از توجه به خلق غافل نیستیم.سوره مؤمنون، آیه 17.

(2)تا آنکه ترس از دلهای ملائکه زائل شود، آن وقت از فرشتگان وحی می پرسند: پروردگارتان چه وحی کرده بود؟ می گویند: حق را، و او علی و کبیر است.سوره سبا، آیه 23.

(3)اگر ما این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم، آن وقت می دیدی که چگونه خاشع می شد، و ازترس خدا متلاشی می گشت.سوره حشر، آیه 21.

(4)به زودی سخنی سنگین بر تو القاء می کنیم.سوره مزمل، آیه 5.

(5)روح المعانی، ج 25، ص 11.

(6)سوره مریم، آیه 90.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان