بکن‌بائر درگذشت؛ متبرک باد نام او

او همیشه عالی و مؤدب و وظیفه‌شناس بود. آلمان پیش از او در ۱۹۵۴ و با او در ۱۹۷۴ قهرمان جهان شده بود. وقتی که مربی تیم ملی کشورش شد، می‌دانست که باید آلمان را برای سومین بار قهرمان جهان کند و به وظیفه‌اش عمل کرد

  عصر ایران؛؛ اهورا جهانیان - فرانتس بکن‌بائر درگذشت... چه خبر عجیبی! هر کسی که جام جهانی 1990 را دیده باشد، نمی‌تواند باور کند  آن مرد باشکوه تسلیم مرگ شده است. قدیمی‌ترها که جام جهانی 1974 را هم تماشا کرده‌اند، لابد ناباوری بیشتری نسبت به خبر درگذشت قیصر فوتبال آلمان دارند.

بکن‌بائر مثل یوهان کرایف یکی از مهم‌ترین بازیکنان تاریخ فوتبال بود. در اینکه این دو نفر جزو برترین فوتبالیست‌های تاریخ بودند، کسی تردیدی ندارد ولی از حیث "اهمیت تاکتیکی"، کمتر بازیکنی در تاریخ فوتبال همانند کرایف و بکن‌بائر بوده است.

بکن‌بائر درگذشت؛ متبرک باد نام او

  بکن‌بائر در جام‌های جهانی 1966 و 1970 هافبک تیم ملی آلمان بود ولی پس از 1970 او به دفاع آخر رفت. اینکه یک هافبک طراز اول در 25 سالگی مدافع میانی شود، تصمیم آسانی نبود ولی بکن‌بائر صرفا برای دفاع کردن به خط دفاعی آلمان و بایرن مونیخ نپیوسته بود. او یک خط عقب‌تر بازی کرد تا پست تازه‌ای را در دنیای فوتبال ابداع کند: مدافعی میانی، که به صورت سیستماتیک در حملات تیمش مشارکت می‌کرد. چنین مدافعی تا قبل از بکن‌بائر در دنیای فوتبال وجود نداشت.

 کار دیگر او در میانۀ خط دفاعی، بازی‌سازی بود. او در دهۀ 1970 ستون بازی‌سازی تیم ملی آلمان و بایرن مونیخ بود و با قدرت رهبری و توان بالایش در مشارکت در حملات تیم، آلمان را در 1972 قهرمان اروپا و در 1974 قهرمان جهان کرد، بایرن مونیخ را نیز سه سال پی در پی (1974، 1975، 1976) قهرمان اروپا و چهار سال پشت سر هم قهرمان بوندس‌لیگا (1971، 1972، 1973، 1974) و چهار سال متوالی نیز قهرمان جام حذفی آلمان کرد (1973، 1974، 1975، 1976).

بکن‌بائر درگذشت؛ متبرک باد نام او

  کارنامۀ قیصر لبریز از افتخارات شخصی و تیمی است. مثلا در 1966 به فینال جام جهانی رسید. در 1970 عنوان سومی جام جهانی را به دست آورد. در 1968 با بایرن مونیخ قهرمان بوندس‌لیگا شد. در 1976 نایب قهرمانی در جام ملت‌های اروپا نصیبش شد. اولین بازیکن تاریخ اروپا بود که جام ملت‌های اروپا و جام جهانی را پشت سر هم فتح کرد (1972: جام ملت‌های اروپا، 1974: جام جهانی)؛ کاری که بعدها زیدان و کاسیاس هم موفق به تکرارش شدند.

  او دو بار برندۀ توپ طلا شد؛ در زمانه‌ای که توپ طلا به جایزۀ مشکوک سال‌های اخیر بدل نشده بود؛ که ده سال پی در پی نصیب دو بازیکن شود! قیصر چهار بار هم مرد سال فوتبال آلمان شد (1966، 1968، 1974، 1976). در جام جهانی 1966 نیز به عنوان بهترین بازیکن جوان جام انتخاب شد.

بکن‌بائر درگذشت؛ متبرک باد نام او

  بکن‌بائر در نوزده سالگی (1964) به بایرن مونیخ پیوست و سیزده سال برای این تیم بازی کرد. زمانی که او عضو باشگاه بایرن مونیخ شد، این باشگاه در فوتبال آلمان افتخار چندانی نداشت و مونیخ 1860 تیم اصلی شهر مونیخ بود. در 1966 مونیخ 1860 قهرمان بوندس‌لیگا شده بود.

  بوندس‌لیگا از 1903 آغاز شده است و بایرن مونیخ فقط یکبار در سال 1932 قهرمان این لیگ شده بود. اما کسب پنج عنوان قهرمانی بوندس‌لیگا در دوران حضور بکن‌بائر در بایرن، ورق را برگرداند و بایرن مونیخ را نه تنها تیم اول شهر مونیخ بلکه به مهم‌ترین تیم فوتبال آلمان بدل کرد.  

  نکتۀ مهم‌تر این بود که بایرن مونیخِ بکن‌بائر، همیشه مدعی قهرمانی بوندس‌لیگا و جام باشگاه‌های اروپا (لیگ قهرمانان) بود. با بکن‌بائر و یارانش (گرد مولر و سپ مایر و ...)، بایرن مونیخ واجد "شخصیت قهرمانی‌" شد و در دهۀ 1980 هفت بار، در دهۀ 1990 چهار بار، در دهۀ نخست قرن بیست‌ویکم شش بار و در دهۀ بعدی این قرن هشت بار قهرمان لیگ فوتبال آلمان شد. در سه سال اخیر نیز هر سال بایرن قهرمان بوندس‌لیگا شده.

  این قهرمانی‌های مکرر، قطعا جزو میراث بکن‌بائر برای بایرن مونیخ است. او البته علاوه بر این نقش معنوی، در سال 1994 در حالی که چهار سال بود مربیگری را کنار گذاشته بود و رئیس باشگاه بایرن شده بود، وقتی که دید هوا پس است و قهرمانی دور از دسترس است، اتوری هاگل را در پایان نیم‌فصل اخراج کرد و خودش سرمربی بایرن شد و در هفتۀ آخر بوندس‌لیگا نخستین قهرمانی دهۀ 1990 را برای بایرن مونیخ به ارمغان آورد.

بکن‌بائر درگذشت؛ متبرک باد نام او

  در 1996 هم بکن‌بائر دوباره سرمربی بایرن مونیخ شد و این تیم را به قهرمانی جام یوفا رساند؛ عنوانی که در دهۀ 1990 برای هر تیمی مهم بود.

ب  کن‌بائر از 1994 تا 2009 رئیس باشگاه بایرن مونیخ بود و طی این پانزده سال، بایرن مونیخ 9 بار قهرمان بوندس‌لیگا شد و یکبار هم قهرمان اروپا (2001). در 1999 هم بایرن مونیخ تقریبا قهرمان اروپا شد که ناگهان آن دو گل عجیب منچستریونایتد روی دو ضربۀ کرنر در وقت‌های تلف‌شدۀ بازی، ورق را برگرداند.

  هر چه بود، شهر مونیخ عمیقا مدیون فرانس بکن‌بائر است. او شادی و افتخار را نصیب این شهر کرد. حتی کسانی که فوتبال‌دوست نبودند، از اینکه تیم فوتبال شهرشان مکررا قهرمان آلمان می‌شود و تا به حال 6 بار قهرمان اروپا شده، مغرور و مفتخرند.

  اگر بخواهیم به افتخارات بایرن مونیخ با بکن‌بائر (به عنوان رئیس باشگاه بایرن) بپردازیم، مثنوی هفتاد من کاغذ شود. مثلا می‌توان گفت در دورانی که بکن‌بائر رئیس باشگاه بود، بایرن مونیخ 6 بار قهرمان جام حذفی آلمان شد.

بکن‌بائر درگذشت؛ متبرک باد نام او

  فهرست افتخارات قیصر بلندبالا و درازدامن است. اما نکتۀ اساسی این است که او احتمالا در غیاب بسیاری از این افتخارات، باز واجد چنین جایگاهی در تاریخ فوتبال بود. چنانکه گفتیم، اهمیت تاکتیکی او در تاریخ فوتبال کم‌نظیر است. او مبدع نقش "مدافعِ بازیساز و مهاجم" بود.

 پس از بکن‌بائر مدت‌ها طول کشید تا لیبرویی مثل او در دنیای فوتبال ظهور کند. رونالد کومان هلندی دقیقا همان نقش بکن‌بائر را ایفا می‌کرد و به همین دلیل گلزن‌ترین مدافع تاریخ فوتبال شده است.

  بکن‌بائر نیز از حیث گلزنی، کارنامۀ درخشانی دارد. او برای بایرن مونیخ و کاسموس نیویورک و هامبورگ 587 بار به میدان رفت و 281 بار گل زد. برای تیم ملی آلمان 103 بار بازی کرد و 14 گل زد. کافی است به یاد بیاوریم که فرانچسکو توتی در نقش هافبک هجومی، فقط 9 بار برای تیم ملی ایتالیا گل زده. در این صورت اهمیت 14 گل ملی بکن‌بائر در نقش هافبک دفاعی و بویژه دفاع آخر را بهتر درک می‌کنیم.

  بکن‌بائر در 20 سالگی (1965) نخستین بازی‌اش را برای تیم ملی آلمان انجام داد و در 26 سالگی (1971) کاپیتان تیم ملی آلمان شد. او بازیکنی بود با تکنیک بسیار بالا. اگر تکنیک را صرفا در دریبل‌زدن خلاصه نکنیم. ضربۀ کاشتۀ چیپ و عجیب او به تیم دوئیسبورگ در فصل 74-1973، نشانۀ تکنیک شگفت‌انگیز و خردمندی عمیق او در زمین فوتبال بود.

  تکنیک و قدرت و دید بالا، سه ویژگی مهم بکن‌بائر بودند که موجب شدند او یکی از بزرگترین رهبران و ژنرال‌ها و بازیسازان تاریخ فوتبال باشد. پاس‌های طولانی و دقیق او از عمق خط دفاعی، محصول تکنیک بالا و دید عمیق او بودند. عیار دفاعی بالا و پابه‌توپ‌های تحسین‌برانگیزش نیز محصول قدرت و تکنیک چشمگیر او بودند.

بکن‌بائر درگذشت؛ متبرک باد نام او

  بکن‌بائر در اصل بازیکنی راست‌پا بود ولی پای چپ او هم عالی بود. بویژه در شوت زدن. او شوت‌زنی قهار بود و با کمی جست‌وجو اینترنتی، می‌توانید شوت‌های شگفت‌انگیز او را تماشا کنید. بسیاری از گل‌های او محصول شوت‌های دقیق و پرقدرتش بودند. شوت‌هایی که چه با پای چپ چه با پای راست قیصر به یک اندازه تر و تمیز بودند.

  در بین 295 گلی که بکن‌بائر به ثمر رساند، احتمالا گل او به یاشین در جام جهانی 1966 مشهورترین گل اوست. یک شوت از راه دور، با پای چپ. آن روزها بکن‌بائر جوانی جویای نام بود و یاشینِ 37 ساله، آخرین دورۀ حضورش در جام جهانی را تجربه می‌کرد. گلی ماندگار در تاریخ فوتبال. نه به خاطر زیبایی ویژه‌اش؛ بلکه چون یاشین بهترین دروازه‌بان تاریخ فوتبال است و بکن‌بائر بهترین مدافع تاریخ فوتبال.

  در سال 2000 میلادی، که فیفا بهترین بازیکنان قرن بیستم را به انتخاب "مردم" و "کارشناسان" معرفی کرد، بکن‌بائر در فهرست منتخب مردم، در رتبۀ هشتم قرار داشت و در فهرست منتخب کارشناسان، در رتبۀ چهارم. یعنی هم کارشناسان و هم مردم به درستی او را جزو ده بازیکن برتر تاریخ فوتبال می‌دانستند. الان که 23 سال از آن رای‌گیری گذشته، او هنوز هم جزو ده نفر برتر تاریخ فوتبال است. تقریبا در رای‌گیری همۀ نشریات معتبر چنین بوده.  

  پرداختن به زندگی بکن‌بائر بدون مروری بر دوران مربیگری او در تیم ملی آلمان، ممکن نیست. بکن‌بائر در 1984 پس از حذف تیم ملی آلمان از یورو 84، این تیم را یوپ دروال تحویل گرفت. تیمی که اکثر بازیکنانش پا به سن گذاشته بودند و باید تدریجا جای خود را به جوان‌ترها می‌دادند.

  ولی قیصر با همان تیم مسن تا فینال جام جهانی پیش رفت و عنوان دومی جام جهانی 1986 را نصیب آلمان کرد. در یورو 88 شاگردان بکن‌بائر مغلوب نوابغ هلندی شدند و آلمان در خانه قهرمانی را از دست داد. اما این بار قیصر با تیمی جوان به تورنمنت آمده بود. او مزد این تحول را دو سال بعد در جام جهانی 1990 گرفت.

بکن‌بائر درگذشت؛ متبرک باد نام او

  او در 1990 شمایلی از یک مربی مقتدر و دانا بود. حضور کاریزماتیکش در کنار زمین، به شخصیت تیم ملی آلمان اضافه می‌کرد و موجب می‌شد دنیا به احترام ژرمن‌ها کلاه از سر بردارد. او تیم آلمان را با سیستم 2-5-3 راهی زمین می‌کرد و موفقیتش در جام جهانی سبب شد این سیستم در دهۀ 1990 در دنیای فوتبال فراگیر شود.

  تیم ملی آلمان تحت هدایت بکن‌بائر، هیچ وقت ضد فوتبال بازی نمی‌کرد و غالبا هم بازی‌اش هجومی بود. جام جهانی 1990 کم‌گل‌ترین دوره در تاریخ این مسابقات بوده ولی آلمان بکن‌بائر در 7 بازی 15 گل زد.

  بازی آلمان و انگلیس در آن جام، به قول مرحوم حمیدرضا صدر، یکی از بازی‌های کلاسیک تاریخ جام جهانی بود. ژرمن‌ها به سختی از سد آن تیم عالی انگلیس گذشتند و شادی بکن‌بائر پس از پیروزی در ضربات پنالتی، حتی از شادی او پس از پیروزی مقابل آرژانتین در بازی فینال بیشتر بود. انگار قیصر می‌دانست که اگر به فینال بروند، قهرمان خواهند شد.

  فرانس بکن‌بائر در تاریخ فوتبال، چه وقتی که بازیکن بود و چه وقتی که مربی شد، مظهر خرد و وقار و اقتدار بود. در اوج هیجانات مربوط به مسابقات مهم، هیچ وقت سخن نسنجیده‌ای نگفت و هیچ وقت از سر ضعف یا تکبر برخورد نکرد.

 او همیشه عالی و مودب و وظیفه‌شناس بود. آلمان پیش از او در 1954 و با او در 1974 قهرمان جهان شده بود. وقتی که مربی تیم ملی کشورش شد، می‌دانست که باید آلمان را برای سومین بار قهرمان جهان کند و به وظیفه‌اش عمل کرد. درست عین بازی نیمه‌نهایی جام جهانی 1970، که با کتف شکسته‌اش در زمین باقی ماند و تا سوت پایان بازی، بازی کرد تا به وظیفه‌اش عمل کند.

بکن‌بائر درگذشت؛ متبرک باد نام او

 بکن‌بائر مردی کامیاب و معتبر بود و عمری را با عزت و سربلندی سپری کرد. شاید هیچ کس در دنیای فوتبال، عزت او را تجربه نکرده باشد. او هیچ وقت خوار و کوچک نشد. کرایف را از بارسلونا اخراج کردند و جلوی دوربین تلویزیون نشست و گریست بابت آن اخراج نابهنگام و نامنتظَر. به مارادونا بابت اعتیادش سرکوفت می‌زدند. پله را مسخره می‌کردند که در عهد بوق فوتبال بازی کرده. به پلاتینی طعنه می‌زدند که به زیدان حسادت می‌کند. مسی را بابت ناکامی‌های مکرر در جام جهانی، بارها تحقیر کردند. کریس رونالدو را هم که هیچ تیم مهمی در اروپا نخواست و به ناچار راهی عربستان شد.

 ولی بکن‌بائر هیچ یک از این تلخی‌ها و تحقیرها را تجربه نکرد. او سه بار در جام جهانی به میدان رفت و با مدال‌های نقره و برنز و طلا به خانه برگشت. جزو معدود مربیان دنیا بوده که دو بار تیمش را به فینال جام جهانی رسانده. کشور آلمان دو قهرمانی از چهار قهرمانی‌اش در جام جهانی را عمیقا مدیون اوست. به همین دلیل یک ملت به او احترام می‌گذارد.

بکن‌بائر درگذشت؛ متبرک باد نام او

  بکن‌بائر رئیس کمیتۀ برگزاری جام جهانی 2006 بود و آن جام با چنان کیفیتی برگزار شد که در پایان جام، مسئولان برگزاری دورۀ بعدی جام جهانی در آفریقای جنوبی، گفتند ما نمی‌توانیم جام 2010 را با این کیفیت برگزارکنیم. حتی مارادونا هم که بکن‌بائر را خوش نداشت، همیشه از ساختار باشگاه بایرن مونیخ با تحسین یاد می‌کرد؛ در همان دورانی که بکن‌بائر رئیس باشگاه بود.

  او مظهر عقلانیت در فوتبال آلمان بود. غرور و افتخار در فوتبال آلمان به نام او گره خورده است. متبرک باد نام او.  

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان