آداب و شرایط دعا

از آیات کتاب خدا و روایات کتاب‌هاى معتبر استفاده مى‌شود که دعاى مستجاب دعائى نیست که هر کس در هر زمانى و بدون شرایط لازم دعا کند و هر چه از خدا بخواهد به اجابت رسد، دعا کننده باید به شرایط بیان شده در معارف آراسته باشد، و دعاى او هم دعاى صحیح و مناسب با شأن او، و مصلحت دنیا و آخرتش باشد.

از آیات کتاب خدا و روایات کتاب‏هاى معتبر استفاده مى‏شود که دعاى مستجاب دعائى نیست که هر کس در هر زمانى و بدون شرایط لازم دعا کند و هر چه از خدا بخواهد به اجابت رسد، دعا کننده باید به شرایط بیان شده در معارف آراسته باشد، و دعاى او هم دعاى صحیح و مناسب با شأن او، و مصلحت دنیا و آخرتش باشد.
 آداب و شرایط دعا

 

از آیات کتاب خدا و روایات کتاب‌هاى معتبر استفاده مى‌شود که دعاى مستجاب دعائى نیست که هر کس در هر زمانى و بدون شرایط لازم دعا کند و هر چه از خدا بخواهد به اجابت رسد، دعا کننده باید به شرایط بیان شده در معارف آراسته باشد، و دعاى او هم دعاى صحیح و مناسب با شأن او، و مصلحت دنیا و آخرتش باشد.

اگر دعا کننده در خانه بنشیند، و راه هرگونه کوشش و فعالیت را به روى خود ببندد، آنگاه از خدا بخواهد، که رزق وسیع و معیشت فراخ، و سفره حلال به او بدهد قطعاً این دعا قابل استجابت نیست.

اگر کسى از همسرش آزار و اذیت و ظلم و ستم ببیند، و مشکلش جز از راه طلاق ممکن نباشد، به گوشه‌اى بخزد و زانوى غم بغل بگیرد، و به پهناى صورت اشک بریزد و به حضرت حق بنالد که مرا از چنین همسرى نجات بده، مسلماً این دعا به اجابت نمى‌رسد.

اگر کسى در ایام کهنسالى دعا کند که: خدایا مرا به جوانى و قله بیست سالگى برسان، چنین دعائى شایسته اجابت نیست.

اگر کسى دعا کند که: الهى همه گنج‌هاى روى زمین و معادن زیر زمین و آنچه ثروت در پهناى خشکى و دریاست به من عنایت فرما، بى‌تردید این دعا مایه اجابت ندارد.

اگى کسى دعا کند خدایا حسن یوسف، صداى داوود، علم پیامبر، شجاعت امیرمؤمنان، قدرت امین وحى را به من بده محلى از اجابت ندارد.

آرى دعاى مستجاب دعائى است که شراطى لازم در دعا کننده و در خود دعا باشد، دعائى که صلاح و خیر دنیا و آخرت عبد را تأمین کند و به رشد و هدایت و کمال او کمک دهد، و زندگى و حیات او را حیات طیبه سازد.

محدث خبیر، فیلسوف کبیر و عارف کم‌نظیر در جلد دوم محجة البیضاء مى‌گوید آداب و شرایط دعا ده شرط است و بلکه بیشتر و سپس ده شرط را ذکر مى‌کند:

1- نسبت به اوقات شریفه و ویژه چون روز عرفه، ماه رمضان، روز جمعه هنگام سحر، ساعتى پس از نیمه شب مواظبت و مراقبت داشته باشد، که در چنین ساعتى دعا مطلوب و داراى زمینه استجابت است.

از حضرت باقر (ع) روایت شده است:

«ان الله لینادى کل لیلة جمعه من فوق عرشه من اول اللیل الى آخره: الا عبد مؤمن یدعونى لدینه و دنیاه قبل طلوع الفجره فاجیبه، الا عبد مؤمن یتوب الى من ذنوبه قبل طلوع الفجر فاتوب الیه، الا عبد مؤمن قد قترت علیه رزقه فیسألنى الزیادة فى رزقه قبل طلوع الفجر فازیده و اوسع علیه. الا عبد مؤمن سقیم یسألنى ان اشفیه قبل طلوع الفجر فاعافیه، الا عبد مؤمن محبوس مغموم یسألنى ان اطلقه من سجنه و اخلى سربه، الا عبد مؤمن مظلوم یسألنى ان آخذ له بظلامته قبل طلوع الفجر فانتصر له و آخذ بظلامته قال:

فلا یزال ینادى بهذا حتى یطلع الفجر:» «1»

خداوند هر شب جمعه از اوج عرشش از ابتداى شب تا پایان شب فریاد مى‌زند: آیا بنده مؤمنى هست که مرا پیش از طلوع فجر براى دین و دنیایش بخواند و من او را اجابت کنم.

آیا بنده مؤمنى هست که پیش از طلوع فجر از گناهانش توبه کند و من توبه او را بپذیرم؟

آیا بنده مؤمنى هست که روزیاش بر او تنگ شده باشد و پیش از طلوع فجر زیاد شدن روزیاش را از ن بخواهد و من بر و بیفزایم و او را گشایش دهم؟

آیا بنده مؤمنى هست که دچار بیمارى باشد و پیش از طلوع فجر از من بخواهد، پس من او را شفا دهم؟

آیا بنده مؤمن محبوس اندوهناکى هست که از من آزادیاش را بخواهد تا او را آزاد کرده و راهش را باز کنم؟

آیا بنده مؤمن ستم دیدهاى هست، که از من پیش از طلوع فجر بخواهد که از او رفع ستم کنم، پس انتقامش را زستمکار بگیرم و از روى دفع ستم نمایم؟ حضرت باقر علیه السلام فرمود: پیوسته حضرت حق ندا میکند تا صبح صادق طلوع کند.

حضرت صادق (ع) در قول یعقوب به فرزندانش‌

سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ:

در آینده نزدیک براى شما درخواست آمرزش میکنم، میفرماید:

«اخّرهم الى السحر من لیلة الجمعة:»

طلب آمرزش را براى فرزندانش به سحر شب جمعه که ساعت استجابت دعاست به تأخیر انداخت.

حضرت باقر (ع) میفرماید:

«ان من السحر الى طلوع الشمس یفتح ابواب السماء و یقسم فیها الارزاق، و تقضى فیها الحوائج العظام:» «2»

یقیناً از هنگام سحر تا طلوع خورشید درهاى آسمان باز میشود، و ارزاق در آن وقت تقسیم میگردد، و حوائج بزرگ در آن قطعه از شب برآورده میشود.

2- براى این که دعا مستجاب شود غنیمت شمردن مقاطع حساس و احوال شریفه لازم است مانند: هنگام حرکت صفوف مجاهدان به سوى جهاد فى سبیل الله، و زمان نزول باران، و وقت اقامه نمازهاى واجب و پس از نماز، و بین اذان و اقامه، و هنگام روزه.

از حضرت صادق (ع) از قول امیرمؤمنان صلوات الله علیه روایت شده است:

«اغتنموا الدعاء عند اربع: عند قراء القرآن، و عند الاذان، و عند نزول الغیث، و عند التقاء الصفین للشهادة:»

درخواست از حق، و گدائى از حضرت بى‌نیاز، و دعا نمودن را در هنگام تحقق چهار حقیقت غنیمت بدانید:

وقت قرائت قرآن، و زمان اذان، و هنگام نزول باران، و زمان برخورد دو لشگر حق و باطل و شوق ارتش حق به شهادت.

غزالى مى‌گوید: در حقیقت شرف اوقات برگشت به شرف حالات دارد، به این معنا که هنگام سحر زمان صفاى دل و پاکى قلب و خلوص نیت و دورى از دل مشغولى و علل تشویش است، و روز عرفه و روز جمعه زمان اجتماع همت‌هاى عالى، و تعاون قلوب براى جلب رحمت خداست، البته این امور از جمله اسباب شرف اوقات است وگرنه اسرارى دیگر در کار است که بشرى از آن آگاهى ندارد، حالت سجود نیز سزاوار به این است که دعا در آن مستجاب شود چنان که پیامبر فرموده است:

«اقرب مایکون العبد من ربه و هو ساجد فاکثروا فیه الدعاء:» «3»

نزدیک حالت عبد به پرودگارش هنگام سجود است، پس در سجود زیاد دعا کنید.

3- از شرایط دیگر دعا و راز و نیاز دعا نمودن رو به قبله است، و دست به سوى حق برداشتن به صورتى که زیر بغل دیده شود، جابر بن عبدالله روایت مى‌کند:

«ان رسول الله اتى الموقف بعرفة و استقبل القبلة و لم یزل یدعو حتى غربت الشمس:» «4»

پیامبر خدا روز عرفه در موقف عرفات روى به قبله کرد و پیوسته در حال دعا بود تا خورشید غروب کرد.

از حضرت صادق (ع) روایت شده است:

«ما ابرز عبد یده الى الله العزیز الجبار الا استحى الله تعالى ان یردها صفراً حتى یجعل فیها من فضل رحمة ما یشاء فاذا دعا احدکم فلا یرد یده حتى یمسح على وجهه و رأسه:» «5»

عبد دستش را به سوى خداى عزیز جبار به آسمان برنمى‌دارد مگر این که خدا حیا مى‌کند آن دست را خالى برگرداند، مسلماً از فضل رحمتش آنچه بخواهد به دعا کننده عطا مى‌کند، نهایتاً هر یک از شما به دعا موفق شود، دستش را برنگرداند مگر این که به صورت و سر بکشد.

به موسى بن عمران وحى شد:

«الق کفیک ذلا بین یدى، کفعل العبد المستصرخ الى سیده فانک اذا فعلت ذلک رحمت و انا اکرم القادرین یا موسى سلنى من فضلى و رحمتى فانهما بیدى لایملکهما غیرى، و انظر حین تسألنى کیف رغبتک فیما عندى، لکل عامل جزاء و قد یجزى الکفور بما سعى:» «6»

موسى دو دستت را ذلیلانه در پیشگاه من بردار، و حال دعایت مانند برده فریادخواهى در کنار مولایش باشد، چون به این صورت عمل کنى تو را مورد رحمت قرار مى‌دهم، من کریم‌ترین قدرتمندم، موسى از فضل و رحمت من درخواست کن، زیرا فضل و رحمت در دست من است و غیر من دارنده فضل و رحمت نیست، هنگام دعا و درخواست دقت کن که میل و رغبتت نسبت به آنچه نزد من است چگونه است؟ براى هر کوشنده‌اى پاداشى است و پاداش کفران کننده نعمت به اندازه سعى و کوشش اوست.

4- به هنگام دعا نه صدا را باید بلند نمود و نه خیلى آهسته دعا کرد.

بلکه باید صدائى میان صداى بلند و آهسته باشد، در روایت آمده: مردم هنگامى که در معیت رسول خدا حرکت کردند و به مدینه نزدیک شدند با صداى بلند تکبیر گفتند، حضرت فرمود: اى مردم خدائى را که مى‌خوانید نه کر است و نه غائب، کسى را که مى‌خوانید میان شما و مرکب‌هاى شماست. «7»

در کتاب کافى شریف از جمله آداب دعا را پنهان دعا کردن شمرده و دلیل آورده که چنین دعائى از ریا دور و دعائى خالص است خداى مهربان در قرآن مجید فرموده:

ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً: «8»

پروردگارتان را از روى فروتنى و زارى و پنهان و مخفیانه بخوانید.

و در روایتى از حضرت رضا (ع) نقل شده است:

«دعوة العبد سراً دعوة واحدة، تعدل سبعین دعوة علانیة:» «9»

یک دعاى عبد در پنهان مساوى هفتاد دعاى او در آشکار است.

در روایت مهمى از رسول خدا آمده:

«ان ربک یباهى الملائکه بثلاثة نفر: رجل یصبح فى ارض قفر فیؤذن و یقیم ثم یصلى فیقول ربک عزوجل للملائکة: انظروا عبدى یصلى و لا یراه احد غیرى، فینزل سبعون الف ملک یصلون وراءه و یستغفرون له الى الغد من ذلک الیوم، و رجل قام فى اللیل یصلى وحده فسجدو نام و هو ساجد فیقول: انظروا الى‌ عبدى روحه عندى وجده ساجدلى، و رجل فى زحف فیفر اصحابه و ثبت هو یقاتل حتى قتل.» «10»

پروردگارت نسبت به سه نفر مباهات مى‌کند، مردى که در سرزمین بى‌آب و گیاهى وارد مى‌شود، پس اذان مى‌گوید و به اقامه نماز مشغول مى‌شود، پرودگارت به فرشتگان مى‌گوید: بنده‌ام را نظر کنید به دور از هر بیننده نماز مى‌خواند و کسى جز من او را نمى‌بیند، پس هفتاد هزار فرشته نازل مى‌شوند و پشت سر او به نمازش اقتدا مى‌کنند و تا فرداى آن روز براى او طلب آمرزش مى‌نمایند و مردى که نیمه شب از خواب راحت برمى‌خیزد و در خلوت و تنهائى نماز مى‌خواند سپس سجده مى‌کند و در حال سجده خوابش مى‌برد، حضرت حق به فرشتگان مى‌گوید: بنده‌ام را بنگرید روحش نزد من است، و بدنش براى من در حال سجده است، و مردى که در میدان جنگ است، یارانش در حال فرار از جنگ‌اند ولى او در جنگیدن ثابت قدم است، تا به شهادت برسد.

5- از آداب دعا این است که دعا کننده از حضرت حق محرمات را نخواهد، و زمینه قطع رحم را نطلبد، و آنچه را متضمن کم حیائى و اسائه ادب است طلب ننماید، از رسول خدا روایت شده:

«ایاکم و السجع فى الدعا، حسب احدکم ان یقول:

اللهم انى اسألک الجنة و ما قرب الیها من قول و عمل، و اعوذ بک من النار و ما قرب الیها من قول و عمل:» «11»

شما را از تکلف در دعا و درخواست‌هاى بیجا بر حذر مى‌دارم کافى است که یکى از شما از خدا بخواهد که خدایا بهشت را نصیب من کن و هر قول و عملى که مرا به بهشت نزدیک مى‌کند، و از تو به آتش دوزخ پنهان مى‌برم و هر قول و فعلى که مرا به آتش نزدیک مى‌نماید.

و بهتر این است که هر دعاکننده‌اى به دعاهائى که از پیامبران و امامان در کتاب‌هاى معتبر دعا وارد شده است اکتفا کند که در آن دعاها آنچه خیر دنیا و آخرت انسان است گنجانده شده است.

6- دعا باید همراه با زارى و تضرع، و خشوع قلبى، و ترس از عظمت حق باشد.

إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ: «12»

پیامبران همواره به کارهاى خیر مى‌شتافتند و ما را از روى امید و بیم مى‌خواندند، و پیوسته در برابر ما باطنى فروتن داشتند.

در صحیفه سجادیه در دعاى چهل و هشتم از حضرت سجاد روایت شده:

«و لا ینجینى منک الا التضرع الیک»

جز تضرع و زارى در پیشگاهت راه نجاتى براى من نیست.

به موسى (ع) خطاب رسید:

«یا موسى کن اذا دعوتنى خائفا مشفقاً و جلا، و عفر وجهک فى التراب، و اسجد لى بمکارم بدنک، واقنت بین یدى فى القیام، و ناجنى حیث تناجینى بخشیة من قلب و جل:» «13»

موسى در هنگام دعا چون دست به دعا برمى‌دارى ترسان و در حال برحذر بودن از سنگینى عقاب و با دلى پر دغدغه و ترسناک باش، و چهره بر خاک بساى، و به اعضاى با ارزش بدنت به سجده آى، و در حال قیام قنوت کن، و به وقت مناجات با من با قلب دغدغه دا پر از خشیت مناجات کن.

7- در دعا جدّى باشد، و به اجابتش یقین ورزد، و امیدش در دعا صادقانه باشد.

رسول خدا میفرماید:

«ادعوا الله تعالى و انتم موقنون بالاجابة، و اعلموا ان الله سبحانه لا یستجیب دعاء من قلب غافل:» «14»

خدا را در حالى که یقین به اجابت دارید بخوانید، و بدانید خداى سبحان دعاى برخاسته از قلب غافل را که توجه به قدرت و رحمت حق ندارد اجابت نمیکند.

و نیز آن حضرت فرموده:

«ان الله لا یستجیب دعاء بظهر قلب ساه، فاذا دعوت فاقبل بقلبک ثم الستیقن بالاجابة:» «15»

خداوند دعاى برخاسته از دل فراموش کار را نمیپذیرد، پس زمانى که دعا میکنى با قلب روى به دعا آر، سپس به اجابت یقین کن.

8- اصرار و پافشارى بر دعا جزء آداب دعاست، و هر دعائى را سه بار تکرار کردن لازم است.

ابن مسعود میگوید:

«کان رسول الله اذا دعاء، دعا ثلاثاً و اذا سأل، سأل ثلاثا:» «16»

رسول خدا هرگاه دعا میکرد سه بار دعا میکرد، و هر زمان از حضرت حق درخواست میکرد سه بار درخواست میکرد.

از حضرت باقر علیه السلام روایت شده:

«و الله لا یلّح عبد مؤمن على الله فى حاجته الاقضاها له:» «17»

به خدا سوگند عبد مؤمنى در حاجتش به خداوند اصرار نمیورزد مگر این که بر آورده میشود.

9- دعا باید با ذر حضرت حق و صلوات بر محمد آل محمد شروع شود، و بدون ذکر حق و یاد محبوب و صلوات اقدام به دعا نگردد.

سلمه بن اکوع میگوید:

«ما سمعت رسول الله یستفتح الدعا الا استفتحة فقال:

سبحان ربى العلى الاعلى الوهاب:»

از رسول خدا نشنیدم که دعا شروع کند مگر این که با این جمله که یاد و ذکر خداست شروع مى‌کرد:

«سبحان ربى العلى الاعلى الوهاب»

حارث بن مغیره مى‌گوید از حضرت صادق (ع) شنیدم مى‌فرمود:

«ایاکم اذا اراد ان یسأل احدکم ربه شیئاً من حوائج الدنیا حتى یبدء بالثناء على الله عزوجل و المدحة له و الصلاة على النبى ثم یسأل الله حاجة:» «18»

شما را توجه مى‌دهم که هرگاه یکى از شما چیزى از حوائج دنیا را از پروردگارش بخواهد، با ثنا و مدح حضرت حق و صلوات بر پیامبر شروع کند، سپس حاجتش را از خدا بخواهد.

هشام بن سالم از حضرت صادق (ع) روایت مى‌کند:

«لایزال الدعا محجوبا حتى یصلى على محمد و آل محمد:» «19»

پیوسته دعا محجوب از اجابت است تا بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود.

10- ادب باطن است که از شرایط اصلى اجابت، و مستجاب شدن دعاى دعا کننده است و بخشى از آن عبارت از توبه، برگرداندن مال مردم به مردم و به عبارت کامل‌تر رد مظالم، و روى آوردن به حق به کنه همت و قلب صافى، و دل با خشوع، و بدنى فروتن و اشکى ریزان از چشم است.

در روایت آمده: در عهد موسى بن عمران امت موسى دچار قحطى شدید شدند، موسى سه بار با بنى‌اسرائیل براى طلب باران به بیرون شهر رفتند و باران نیامد! خداوند به موسى وحى کرد من دعاى شما را مستجاب نمى‌کنم زیرا نمّام و سخن‌چین میان شماست، موسى گفت پروردگارا آن سخن‌چین کیست تا او را از خود برانیم و از میان امت بیرونش کنیم، وحى آمد من همه شما را از سخن‌چینى نهى مى‌کنم اکنون خود سخن چینى کنم؟!

موسى به بنى‌اسرائیل خطاب کرد، همه آرى همه از نمامى و سخن‌چینى توبه کنید، همه توبه کردند، در نتیجه خداوند براى آنان باران فرستاد. «20»

و نیز نقل شده: بنى‌اسرائیل هفت سال دچار قحطى شدند تا جائى که به خوردن میته و خوردن اطفال گرفتار گشتند، این گونه به سر بردند تا به کنار کوه آمدند و به درگاه حق به زارى و تضرع نشستند، خداوند به انبیاء آنان وحى کرد: اگر با قدمهایتان به اندازه‌اى راه بروید که به شدت لاغر شود، و دستانشان به عنان آسمان برسد، و زبانتان از دعا باز بماند، من دعاى دعا کننده‌اى از شما را مستجاب نمى‌کنم، و بر گریه گریه کننده‌اى از شما رحم نمى‌کنم مگر این که مال مردم را به مردم برگردانید، و پرونده خود را از ردّ مظالم پاک کنید، قوم قحطى زده فرمان خدا را اطاعت کردند و از نعمت باران بهره‌مند شدند. «21»

 

موانع اجابت‌

از حضرت صادق (ع) روایت شده: در میان بنى‌اسرائیل عابدى بود که به مدت سه سال پیوسته دعا مى‌کند که خداوند فرزندى پسر به او عنایت فرماید، ولى دعایش به اجابت نمى‌رسید، روزى در حال مناجات عرضه داشت:

 «یا رب ابعید انا منک فلا تسمعنى ام قریب فلا تجیبنى؟»

پروردگارا آیا چنان از تو دورم که صدایم را نمى‌شنوى، یا نزدیکم و دعایم را اجابت نمى‌نمائى؟

در عالم رؤیا به او گفته شده سه سال است خدا را با زبانى که به فحش و ناسزا عادت کرده مى‌خوانى، و با قلبى آلوده به ستم و نیت دروغ دعا مى‌کنى، اگر دعاى مستجاب مى‌خواهى فحش و ناسزا را از زبان قطع کن، و از خدا بترس و قلبت را از آلودگى پاک کرده نیتت را نیتى صادقانه قرار ده، امام صادق مى‌فرماید به دستورات عمل کرد و خدا دعایش را با عنایت نمودن فرزند اجابت فرمود. «22»

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- کافى ج 2، ص 27، عده الداعى 28- 29.

(2)- محجة البیضاء ج 2 ص 286- 287

(3)- محجة البیضاء ج 2، 287.

(4)- محجة ج 2، ص 288.

(5)- کافى ج 2، ص 471.

(6)- عدة الداعى ص 138.

(7)- محجة ج 2، ص 291.

(8)- اعراف 55.

(9)- کافى ج 2، ص 476.

(10)- مستدرک ج 1، ص 13.

(11)- محجة البیضاء ج 2، ص 292.

(12)- انبیاء 90.

(13)- کافى ج 8، ص 44.

(14)- محجة ج 2 ص 294

(15)- محجة ج 2 ص 294

(16)- محجة ج 2 ص 294

(17)- محجة ج 2 ص 294

(18)- کافى ج 2، ص 484.

(19)- کافى ج 2، ص 491.

(20)- محجة البیضاء ج 2، ص 298.

(21)- محجة البیضاء ج 2، ص 298.

(22)- بحار ج 12، ص 113.

 

  

برگرفته از :

کتاب  : تفسیر حکیم جلد چهارم

نوشته : استاد حسین انصاریان

 

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان