در حالی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته بحث ایمنی در مقابل حریق یکی از مهمترین مسائل مطرحشده در مطالعات شهرسازی است و همواره سعی شده تا به روزترین امکانات پیشگیری و کنترل حریق در شهرهای پیشرفته به کار گرفته شود، بررسیها حکایت از آن دارد که از حیث مقابله با حریق و مسائل مرتبط با وظایف سازمان آتشنشانی شهرهایی نظیر تهران از وضعیت خوبی برخوردار نیستند. مشکلات فعالیت در چنین فضایی را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید چالشهای این حوزه چگونه قابل رفع شدن است؟
برای اینکه بتوانیم به این سوال پاسخی مناسب دهیم ابتدا بهتر است یک تعریف کلی از ماهیت و عملکرد سازمان آتشنشانی داشته باشیم. هدف سازمان آتشنشانی این است که در بحرانیترین شرایط محیطی و زیانآورترین شرایط کاری به یاری حادثهدیدگان بشتابد. چنین تعریفی به این معنی است که این سازمان هنگام حادثه و در شرایطی که چاره دیگری برای شهروندان وجود ندارد، آخرین امید مردم باشد. این تعریف بسیار دلگرمکننده است، با این حال وقتی که در میان آمارها به جستوجو میپردازیم به نتیجه دلسردکنندهای میرسیم، چرا که آمارها در این زمینه نگرانکننده است. بنا بر شنیدهها از منابع معتبر، در شهر تهران حدود 30هزار ساختمان ناایمن وجود دارد و در حال حاضر بخش مهمی از ساختمانهای عمومی، بیمارستانها و مدارس تهران ناایمن هستند.
این ساختمانها در زمان وقوع بحران باید به مردم خدمات بدهند، این در حالی است که بنا بر شنیدهها عواملی نظیر کمبود نیرو، نبود بودجه کافی و ضعف ارتباط با سایر نهادها، فقدان شایستهسالاری در کنار نبود تجهیزات بهروز بر روی خدمات سازمانهای متولی خدماترسانی در زمان بحران نظیر آتشنشانی اثر منفی میگذارد. در همین وضعیت مسوولان دولتی چندان این مسائل را قبول ندارند. تاکنون در دفتر تحقیق و مطالعات سازمان آتشنشانی تمامی موارد یادشده مورد بررسی قرار گرفته و مورد توجه قرار میگیرد با این حال باید توجه داشت که بسیاری از مسائل پیش روی آتشنشانی نه در داخل بلکه در سازمانها و ارگانهای بیرونی و بالادستی قابل پیگیری است. بنابراین به عنوان مقدمه باید بهخاطر داشته باشیم که برای توسعهگری در صنعت ساختمان، سازندگان مجبور هستند در چنین فضایی اقدام به ساختوساز کنند.
طبیعتا بر اساس آنچه گفته شد به این نتیجه میرسیم که میان ظرفیتهای موجود در شهر تهران و خدماتی که برای ایمنی ارائه میشود همخوانی لازم وجود ندارد. نحوه ارائه خدمات و تجهیزات متناسب با نیازهای شهر نیست. وقتی اندکی دقیقتر مساله را بررسی میکنیم درمییابیم که هیچکدام از مسائل گفتهشده را مردم به عنوان خریدار ساختمان و در نگاهی کلانتر شهروند یا سرمایهگذاران نمیتوانند حل و فصل کنند. بنابراین اگر انتظار داشته باشیم که سازمان آتشنشانی به شکلی مطلوب فعالیت کند باید مسوولیت در این حوزه را یک مساله حاکمیتی بدانیم که نیازمند تغییر سازوکارهای کلان موثر بر این مقوله است.
چه نواقصی در خصوص قانونگذاری وجود دارد که سبب شده ساخت یک ساختمان هماکنون با مشکل مواجه باشد، آیا این قوانین به گونهای بوده که سبب شود تا سازندگان ساختمان به سمت تخطی از قوانین هم سوق پیدا کنند؟
در حال حاضر وقتی میخواهیم ساخت یک ساختمان را شروع کنیم در موارد مهمی شاهد وجود تناقض میان قوانین حاکم بر شهرداری و قوانین ارائهشده از طرف سازمان آتشنشانی هستیم. برای مثال قوانین شهرداری از سازندگان میخواهد برای ساخت پارکینگ، سقفها ارتفاع 2 متر و 40 سانتیمتری در همکف داشته باشند، این در حالی است که بر اساس قوانین سازمان آتشنشانی در این فضای محدود ما باید برای نصب و راهاندازی امکانات مقابله با حریق در عمل ارتفاع سقفها را کاهش دهیم که این مساله هم در زیبایی ظاهری ساختمان و هم مسائل عبور و مرور و سایر تاسیسات موجود در پارکینگ اثر منفی دارد.
در اینجا سازندگان مجبور میشوند برای جلوگیری از زیانهای ناشی برآمده از مسائل یادشده از قوانین شهرداری تخلف کنند که این مساله هم خود بار مالی مضاعفی را به سازندگان تحمیل میکند و هم مدت زمان به پایان رسیدن یک پروژه را افزایش میدهد. توجه داشته باشید که طولانی نشدن مراحل عملیاتی یک پروژه یکی از مهمترین عواملی است که میتواند یک فعالیت اقتصادی را به صرفه کند و از زیان آن جلوگیری به عمل آورد و برعکس. آنچه گفتم در مورد مسائل فنی موجود در نقشههای ساختمان است؛ با پایان یافتن این مرحله ما وارد مرحله تایید نقشههای معماری و مسائل مربوط به آن میشویم.
این مرحله نیز به خودی خود پیچیدگیهای زیادی دارد چرا که بعد از تایید نما، تمامی طرح تاییدشده از سوی شهرداری باید به تایید سازمان آتشنشانی نیز برسد. استنباط من این است که بسیاری از مسائل طرحشده در این مرحله سلیقهای است و در حالی که ممکن است یک طرح ظرف دو هفته به نتیجه برسد ممکن است برخی از طرحها چند ماه به طول بینجامند.
البته باید به یاد داشته باشیم که بسیاری از مراحل اضافه و وقتگیر موجود در مسیر ساخت یک ساختمان در سالهای گذشته مورد بازبینی قرار گرفته و از این بابت میتوان گفت مسیر پیش رو، آینده بهتری را به سرمایهگذاران حوزه ساختمان نشان میدهد. با وجود این همچنان برخی از چالشها در این بخش از اقتصاد کشور به قوت خود باقی است.
هم اکنون پس از طی شدن تمامی مراحل وقتی به مرحله نصب تجهیزات در ساختمان میرسیم سازندگان باید بر اساس لیستی که سازمان آتشنشانی آن را تایید میکند از برخی برندها و عرضهکنندگان خاص محصولات موردنیاز خود را تهیه کنند. تا پیش از تحریمها بخش مهمی از تجهیزات موردنیاز از خارج از کشور وارد میشد که پس از تحریمها بخش قابلتوجهی از آنها با استفاده از توانمندیهای داخلی تامین میشود که در حال حاضر با مشکلات تامین و بهروزرسانی نرمافزار توامان شده که خود برای ساختمانهای بلندمرتبه تهران مشکلاتی را به وجود آورده است. البته این مشکلات به مرور در حال برطرف شدن است. اما نکته مهم این است که هماکنون برخی از ساختمانهای بلندمرتبه در شهرهای بزرگ برای تامین سختافزارها و نرمافزارهای موردنیاز خود جهت بهروزرسانی سیستمهای اطفای حریق با مشکل روبهرو هستند که باید برای آن در بخش مطالعات سازمان آتشنشانی راهحلهایی در نظر گرفته شود. به نظر من سازمان یادشده با برگزاری جلساتی میان کارشناسان و هیاتمدیره ساختمانها میتواند مشکلات یاد شده را حل کند.
برای بهبود کیفیت و کارآیی قوانین در حوزه پیشگیری و اطفای حریق یا به عبارت جامعتر افزایش سطح کیفی وضعیت ایمنی ساختمانها چه باید کرد؟
در پاسخ به این سوال ابتدا نیاز است که به یک نکته مهم توجه کنیم. لزوم تغییر قوانین چه در ایران چه در همه جای جهان امری منطقی و اثباتشده است و قوانین حاکم بر ساخت ساختمان و به طور کلی شهرسازی در همه کشورهای جهان هر چند سال یکبار تغییر کرده و بهروزرسانی میشود ما نیز نباید از این قاعده مستثنی باشیم.
بنابراین برای بهبود کیفی استانداردها در کشور نیاز به ایجاد تعامل میان سازندگان و سازمان آتشنشانی داریم. در حال حاضر برخی از قوانین هستند که چارچوبهای در نظر گرفته شده در آنها بیش از حد کلی است و خصوصیات کیفی و کمی در حوزه ساختمان را آنطور که باید در نظر نمیگیرد. برای مثال استفاده از نمای کامپوزیت به عنوان یکی از متریالهای جدیدی که چند سالی است وارد حوزه ساختوساز شده به دلیل آتشزا بودن در موارد قدیمی و وجود تجربههای تلخی نظیر یک بیمارستان در تهران، هم اکنون به کلی ممنوع است. این در حالی است که نمای کامپوزیت یک متریال جدید و بهروز با تنوع بالاست و قانونگذار میتواند دست سازندگان را برای استفاده از کامپوزیت البته گریدهای ایمن و غیرآتشزا باز بگذارد. البته همکاریهای جدید در این مورد در کمیته نمای شهرداری و آتشنشانی در حال صورت گرفتن است.
نکته دیگری که در این زمینه مطرح است این است که اگرچه قوانین بر اساس مقررات و منطق حقوقی عطف بماسبق نمیشوند، با این حال در بحث ایمنی باید این نکته را هم در نظر بگیریم که بهروزآوری استانداردهای موجود و بهبود کیفی و کمی آنها میتواند نقش موثری در حفاظت از جان و سلامت انسانها داشته باشد، بنابراین شاید لازم باشد که در برخی موارد بازبینیهای دورهای نیز مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد. با توجه به تمامی آنچه گفته شد طبیعی است که در چنین شرایطی انگیزه سرمایهگذاران برای ادامه فعالیت در بازار سرمایهگذاری ساخت مسکن کاهش پیدا کند. در شرایطی که هم طولانی شدن مدت زمان ساخت به دلیل افزایش معطلی اداری گذر زمان را به ضرر سازنده کرده است و هم چالشهای اقتصادی اعطای مجوز؛ به نظر میرسد مخاطرات سرمایهگذاری در این بخش از اقتصاد، از نظر سرمایهگذاران افزایش مییابد. چنین وضعیتی هزینههای سازنده را افزایش میدهد که در نهایت افزایش قیمت برای مصرفکننده را به دنبال دارد.
با توجه به آنچه گفتید در حال حاضر آنچه از لحاظ وظیفه بر دوش سازمان آتشنشانی است با تواناییهای آن و شرایطی که در سطح شهر رقم خورده تفاوت زیادی دارد. به نظر شما برای بهبود استانداردهای ایمنی در شهرهای بزرگ کشور بهخصوص ایران چه باید کرد؟
بحث استفاده از کارشناسان زبده در سطح بینالمللی برای ارتقای استانداردهای خدمترسانی در حوزه ایمنی یکی از مسائلی است که در تمامی کشورهای جهان برای شهرهای بزرگ با تراکم جمعیت بالا در نظر گرفته میشود ما نیز با توجه به آنچه گفتم و نبود امکانات کافی باید برای بهبود تکنیکهای کمکرسانی و پیشگیری، از توانمندیهای کارشناسان خارجی در سطح بینالمللی بهره بگیریم. توجه به این نکته ضروری است که با توجه به امکانات و تجهیزاتی که در کشور وجود دارد در حال حاضر سازمان آتشنشانی از توانمندی لازم برای مقابله با برخی مشکلات و حوادث وسیع برخوردار نیست. برای مثال ما از تجهیزات کافی برای کمکرسانی به ساختمانهای بلندمرتبه در شهری به بزرگی تهران برخوردار نیستیم. به نظر من حتی اگر این توانایی وجود ندارد که به شکل مشاوره دائمی از ظرفیتهای بینالمللی و علم روز دنیا بهره ببریم، دست کم باید در جهت برگزاری سمینارها و ارتقای دانش سازندگان و دستاندرکاران حوزه آتشنشانی از ظرفیتهای بینالمللی استفاده شود.
نکته دیگری که باید برای بهبود سطح ایمنی و اثربخشی قانونی در نظر گرفته شود تعیینتکلیف قوانینی است که هماکنون کارآمد بودن آنها با تردید مواجه است. برای مثال در سالهای اخیر یکی از محدودیتهایی که برای سازندگان ایجاد شده و هزینه ساخت را افزایش میدهد بحث استفاده از «هلیپد» در ساختمانهای با ارتفاع بالاست. در حالی که این قانون سبب شده تا سازندگان برای ساختمانهای بلند مجبور به طراحی و ساخت جایگاه فرود بالگرد باشند که اساسا مشخص نیست آیا در زمان وقوع بحران امکانات کافی برای انجام عملیات آتشنشانی از ارتفاع بالا با استفاده از هلیکوپتر وجود دارد یا خیر. در حال حاضر تراکم ساختمانهای بلندمرتبه در برخی از نقاط شهری و اجبار سازندگان به نصب جایگاه فرود و برخاستن هلیکوپتر سبب شده تا ضمن افزایش احساس ترس و ناامنی چهره شهر نیز مخدوش شود. بماند که در بسیاری از ساختمانها زیر هلیپدها تغییر کاربری داده میشود. از این دست قوانین در مقوله معماری نیز داریم.
با توجه به تمامی مسائل مطرح شده در خصوص فقدان امکانات و تجهیزات لازم فکر میکنید که سهم بهرهبرداران برای برونرفت از تنگناها هنگام بروز بحران در ساختمان چه در زمان نبود امکانات و چه هنگام تامین آن از سوی مسوولان چقدر است؟
آمادگی ساکنان و بهرهبرداران ساختمان در هنگام وقوع حادثه یکی از مهمترین مسائلی است که میتواند از بروز فاجعه بهخصوص در مقیاس وسیع جلوگیری کند. به نظر میرسد که ما در این حوزه نیز نیازمند به اندیشیدن تدابیری جدی هستیم که از آن جمله میتوان به برگزاری مانور و ایجاد آمادگی در میان شهروندان اشاره کرد. در چنین شرایطی میتوان امیدوار بود که با تامین امکانات از سوی سیاستگذاران در مقابله با حوادث، اثربخشترین عکسالعمل ممکن را داشته باشیم. متاسفانه بسیاری از مردم اطلاعی از تدابیر لازم برای مقابله با آتشسوزی ندارند. در موارد بسیاری دیده شده که سرایدار و حتی مدیر ساختمان نیز نمیدانند که از برخی از امکانات ایمنی که در بخشهای مختلف ساختمان تعبیه شده است چگونه باید استفاده کنند.
یکی از نکات دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد پیگیری اجرای قوانین در هنگام استفاده از ساختمان و همچنین متعهد کردن مدیران ساختمانها به حفظ و ارتقای توان ایمنی در یک سازه است. به نظر میرسد که در این زمینه نیازمند یک عزم ملی هستیم تا مقابله با بلایا و حوادث بهخصوص در بُعد آتشسوزی به شکلی کارآمدتر از گذشته انجام شود. باید آموزشها و پیگیری لازم به عمل آید تا در هنگام استفاده از ساختمان و با گذر زمان از تحویل آن از سوی سازنده به خریدار مواردی نظیر استفاده مناسب از امکانات ایمنی فراهم باشد.