ماهان شبکه ایرانیان

پیام‌های‌ تاریخی‌ عاشورا از زبان عاشوراییان

در نهضت‌ عاشورا امام‌ حسین‌(ع) و یارانش‌ پیش‌ از آن‌ که‌ جنگ‌ درگیرد و دست‌دشمن‌ به‌ خون‌ پاک‌ آنان‌ آلوده‌ شود اتمام‌ حجت‌ می‌کردندو با آیات‌ بیّنات‌ راه‌ صحیح‌ وحق‌ را به‌ آنها نشان‌ می‌دادند تا مبادا کسی‌ از روی‌ جهالت‌ خود را دچار عذاب‌ الهی‌ کند

پیام‌های‌ تاریخی‌ عاشورا از زبان عاشوراییان

اتمام‌ حجت‌

در نهضت‌ عاشورا امام‌ حسین‌(ع) و یارانش‌ پیش‌ از آن‌ که‌ جنگ‌ درگیرد و دست‌دشمن‌ به‌ خون‌ پاک‌ آنان‌ آلوده‌ شود اتمام‌ حجت‌ می‌کردندو با آیات‌ بیّنات‌ راه‌ صحیح‌ وحق‌ را به‌ آنها نشان‌ می‌دادند تا مبادا کسی‌ از روی‌ جهالت‌ خود را دچار عذاب‌ الهی‌ کند.
در روز عاشورا حضرت‌ ضمن‌ خطبه‌ای‌ که‌ ایراد کرد، این‌گونه‌ فرمود:
«به‌ نسبت‌ و تبار من‌ بنگرید؛ آن‌گاه‌ به‌وجدان‌ خویش‌ باز گردید و خود را سرزنش‌کنید، ببینید آیا کشتن‌ من‌ و هتک‌ حرمتم‌ برای‌ شما رواست‌؟ آیا من‌ پسر دختر پیامبرتان‌نیستم‌؟ آیا من‌ پسر وصی‌ّ و عموزاده‌ پیامبر نیستم‌؟ آیا حمزه‌ سیدالشهدا و جعفر طیّارعموی‌ من‌ نیستند؟ آیا این‌ سخن‌ پیامبر به‌ گوشتان‌ نرسیده‌ که‌ فرمود: این‌ دو ]حسن‌ وحسین‌[ سرور جوانان‌ بهشتند؟.... آنچه‌ می‌گویم‌ حق‌ّ است‌ و تاکنون‌ دروغی‌ نگفته‌ام‌. اگرمی‌پندارید دروغ‌ می‌گویم‌ از جابر بن‌ عبدالله انصاری‌، ابوسعید خدری‌، سهل‌ ساعدی‌، زیدبن‌ أرقم‌ و أنس‌ بن‌ مالک‌ بپرسید که‌ می‌گویند این‌ سخن‌ را از پیامبر دربارة‌ من‌ و برادرم‌شنیده‌اند. آیا این‌ کافی‌ نیست‌ که‌ دست‌ به‌ کشتنم‌ نیالایید؟».


افشاگری‌

در حادثة‌ کربلا یکی‌ از رسالت‌های‌ بازماندگان‌ حادثه‌ افشاگری‌ علیه‌ دشمن‌ بود وضربه‌ زدن‌ به‌ رژیم‌ اموی‌ از طریق‌ تبیین‌ آنچه‌ در کربلا گذشت‌. نقش‌ امام‌ سجاد(ع) وحضرت‌ زینب‌ در این‌ میان‌ حائز اهمیت‌ بود.
امام‌ در نطقی‌ که‌ در کوفه‌ داشت‌، در حضور انبوه‌ مردم‌ این‌گونه‌ خود را معرفی‌ کرد:
«ای‌ مردم‌! هرکس‌ مرا می‌شناسد، که‌ شناخته‌ است‌ و هر کس‌ مرا نمی‌شناسد، من‌علی‌بن‌ الحسین‌ هستم‌، پسر آن‌که‌ حرمتش‌ را زیر پا نهادند و نعمت‌ را از او سلب‌ کردند،مالش‌ را به‌ غارت‌ بردند، خانواده‌اش‌ را به‌ اسارت‌ گرفتند، من‌ پسر کسی‌ هستم‌ که‌ بی‌گناه‌او را در کنار شط‌ّ فرات‌ سر بریدند».
و نیز حضرت‌، در خطابه‌ای‌ که‌ در کاخ‌ یزید ایراد کرد اوصاف‌ و فضائل‌ پدرش‌ وجدّش‌ و همة‌ خدمت‌ها و فضیلت‌های‌ دودمان‌ خود را برشمرد تا آن‌جا که‌ صدای‌ ضجّه‌ وگریة‌ همه‌ بلند شد و یزید برای‌ جلوگیری‌ از رسوایی‌ بیشتر و بیم‌ بروز فتنه‌ به‌ مؤذن‌ گفت‌اذان‌ بگوید تا شاید فضای‌ جلسه‌ عوض‌ شود، ولی‌ حضرت‌ از فرازهای‌ اذان‌ هم‌ در معرفی‌خود و رسوا ساختن‌ یزید استفاده‌ کرد.
سخنرانی‌های‌ حضرت‌ زینب‌3 و حضرت‌ ام‌کلثوم‌3 نیز همین‌ محتوا وجهت‌گیری‌ را داشت‌.


ریشة‌ عاشورا در سقیفه‌

عاشورا در واقع‌ تجلی‌ نهایت‌ دشمنی‌های‌ امویان‌ با اهل‌بیت‌ عصمت‌ و طهارت‌بود که‌ با هم‌دستی‌ همة‌ عوامل‌ِ پیدا و پنهان‌ شکل‌ گرفت‌، اگر وصیت‌ پیامبر(ص) دربارة‌سرنوشت‌ مسلمین‌ پس‌ از خودش‌ عمل‌ می‌شد و ولایت‌ حاکمیت‌ می‌یافت‌. آن‌ بدعت‌ها،رجعت‌ها و شعله‌ور شدن‌ آتش‌ کینه‌ و عداوت‌ بازماندگان‌ احزاب‌ شرک‌ و ضربه‌خوردگان‌ ازتیغ‌ اسلام‌ بروز نمی‌یافت‌، شهادت‌ امام‌ علی‌(ع) و یارانش‌ در عاشورا برگی‌ دیگر از آن‌ستم‌ نخستین‌ بود، تیری‌ که‌ روز عاشورا بر قلب‌ حسین‌(ع) نشست‌ و خون‌ حضرت‌ را برزمین‌ ریخت‌، درواقع‌ در روز سقیفه‌ رها شده‌ بود و در عاشورا به‌ هدف‌ نشست‌!
این‌ که‌ یزید پس‌ از کشتن‌ امام‌(ع) مغرورانه‌ می‌گفت‌: کاش‌ اجدادم‌ و نیاکانم‌ بودندو شاهد این‌ انتقام‌گیری‌ بودند، نشانة‌ دیگری‌ از همین‌ کینة‌ دیرینه‌ است‌.
هم‌چنین‌ این‌ که‌ ابن‌زیاد در کوفه‌ بر سر مبارک‌ سیدالشهدا(ع) جسارت‌ می‌کرد و باچوبی‌ که‌ در دست‌ داشت‌، بر لب‌های‌ حضرت‌ می‌زد و می‌گفت‌: «یوم‌ بیوم‌ بدر» باز هم‌نشان‌دهندة‌ ریشه‌ داشتن‌ کربلا در سقیفه‌ است‌.


عبرت‌آموزی‌

 

 

 

حادثة‌ کربلا، یکی‌ از حودث‌ الهام‌بخش‌ و عبرت‌آموز است‌، در عین‌ حال‌ که‌ برای‌همة‌ حق‌جویان‌ و عدالت‌خواهان‌ و مبارزان‌ راه‌ حق‌ و آزادی‌ یکی‌ از غنی‌ترین‌ منابع‌الهام‌بخش‌ است‌، از نگاه‌ دیگر، یکی‌ از تلخ‌ترین‌ حوادث‌ و دردناک‌ترین‌ فجایعی‌ است‌ که‌در تاریخ‌ اسلام‌ به‌ دست‌ امت‌ پیامبر پدید آمد و جا دارد دقیقاً مطالعه‌ و عوامل‌ بروز این‌حادثة‌ تلخ‌ ریشه‌یابی‌ شود.
مقام‌ معظّم‌ رهبری‌ فرموده‌اند:
«ملت‌ اسلام‌ جا دارد فکر کند که‌ چرا پنجاه‌ سال‌ بعد از وفات‌ پیغمبر کار کشوراسلامی‌ به‌جایی‌ رسید که‌ همین‌ مردم‌ مسلمان‌ از وزیرشان‌، امیرشان‌، سردارشان‌،عالمشان‌، قاضی‌شان‌، قاری‌شان‌ گرفته‌ تا اجانب‌ و اوباش‌ در کوفه‌ و کربلا جمع‌ شدند وجگرگوشة‌ همین‌ پیغمبر را با آن‌ وضع‌ فجیع‌ به‌خاک‌ و خون‌ کشیدند! خوب‌، باید آدم‌ به‌فکر فرو رود که‌ چرا این‌طوری‌ شد؟... کار به‌جایی‌ برسد که‌ جلوی‌ چشم‌ مردم‌ حرم‌ پیامبر رابیاورند توی‌ کوچه‌ و بازار به‌ آنها تهمت‌ خارجی‌ بزنند».
پیام‌های‌ سیاسی‌ اجتماعی‌


امر به‌معروف‌ و نهی‌ از منکر

 

در قرآن‌ کریم‌ و منابع‌ روایی‌ ما از این‌ اصل‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از مهم‌ترین‌ فرایض‌،بلکه‌ برترین‌ فریضه‌ یاد شده‌ که‌ در صورت‌ فراهم‌ شدن‌ شرط‌ بر همگان‌ واجب‌ است‌.
امام‌ حسین‌(ع) در ضمن‌ بیان‌ انگیزه‌های‌ قیام‌ خویش‌ به‌ این‌ امر مهم‌ اشاره‌می‌کند و می‌فرماید:
«ارید أن‌ آمر بالمعروف‌ و أنهی‌ عن‌ المنکر».
در مسیر راه‌ کربلا نیز در ضمن‌ ایراد خطبه‌ای‌ با اشاره‌ به‌ شرایط‌ پیش‌ آمده‌ و این‌که‌ دنیا دگرگون‌ شده‌ و معروف‌ رخت‌ بربسته‌ و به‌ حق‌ عمل‌ نمی‌شود و از باطل‌ دوری‌ جسته‌نمی‌شود شوق‌ خود را با لقای‌ خدا و مرگ‌ شرافت‌مندانه‌ ابراز می‌کند و زندگی‌ در کنارستمگران‌ را مایة‌ نکبت‌ می‌شمارد و چنین‌ شرایطی‌ را زمینه‌ساز قیام‌ خود معرفی‌می‌کند.


اصلاح‌

 

جامعه‌ای‌ که‌ دچار انحطاط‌ شده‌ و از ملاک‌های‌ ارزشی‌ فاصله‌ بگیرد، دچار فساداست‌. خصوصاً جامعه‌ای‌ که‌ در رأس‌ قدرت‌ افرادی‌ باشند که‌ خود از جامع‌ترین‌ مظاهرفساد از هر حیث‌ باشند، چنین‌ جامعه‌ای‌ نیاز به‌ اصلاح‌ دارد و بر آگاهان‌ و دلسوزان‌ جامعه‌خصوصاً ائمه‌ دین‌ واجب‌ و فرض‌ است‌ که‌ ساکت‌ ننشینند و به‌ این‌ امر مهم‌ قیام‌ کنند.حرکت‌ امام‌ حسین‌(ع) از نوع‌ همین‌ حرکت‌ اصلاح‌گرانه‌ بود و خود در سخن‌ معروف‌خویش‌ به‌ آن‌ اشاره‌ می‌کند، آن‌ جا که‌ می‌فرماید:
«انّما خرجت‌ لطلب‌ الاصلاح‌ فی‌ اُمة‌ جدّی‌».


جهاد

 

در عصر امام‌ حسین‌(ع) مردم‌ گرفتار حکومت‌ ظالم‌ و فاسدی‌ شده‌ بودند که‌ برای‌مقدسات‌ دینی‌ و اسلام‌ و مسلمانان‌ حرمتی‌ قائل‌ نبود و اسلام‌ در چنین‌ شرایطی‌ درمعرض‌ نابودی‌ بود. امام‌ حسین‌(ع) قیام‌ بر چنین‌ حکومتی‌ را واجب‌ می‌دید و با امتناع‌ ازبیعت‌ با یزید به‌ مکه‌ رفت‌ و از آن‌جا به‌ کوفه‌ عزیمت‌ کرد تا شیعیان‌ را در جهاد بر ضد ستم‌رهبری‌ کند.
خود حضرت‌ در دیداری‌ که‌ با «فرزدق‌» در مسیر کوفه‌ داشت‌، ضمن‌ برشمردن‌فسادهای‌ حکومت‌ «امویان‌» و تعطیل‌ حدود الهی‌ و رواج‌ می‌خواری‌ و غارت‌ اموال‌مردم‌فرمود:
«من‌ سزاوارترین‌ کسی‌ هستم‌ که‌ به‌ یاری‌ دین‌ خدا برخیزم‌ و شریعت‌ مطهر او راعزیز بدارم‌ و در راه‌ او جهاد کنم‌ تا کلام‌ الهی‌ برترین‌ شود».


عدالت‌خواهی‌

 

پیام‌ عاشورا دعوت‌ از انسان‌ها برای‌ تلاش‌ در راه‌ اقامة‌ عدل‌ و قسط‌ است‌، زیرابدون‌ حیات‌ اجتماعی‌ مبتنی‌ بر عدل‌ همة‌ارزش‌ها تباه‌ می‌شود و زمینة‌ مرگ‌ دستورهای‌دینی‌ و آیین‌ الهی‌ فراهم‌ می‌آید.
در این‌ زمینه‌ وظیفة‌ علمای‌ دین‌ و در رأس‌ آنان‌ امامان‌ به‌حق‌ سنگین‌تر است‌.امام‌ حسین‌(ع) در یکی‌ از سخنرانی‌های‌ خویش‌ با استناد به‌ فرمایش‌ حضرت‌ رسول‌(ص)که‌ قیام‌ علیه‌ سلطة‌ جابرانه‌ را لازم‌ می‌شمارد، خود را شایسته‌ترین‌ فرد برای‌ قیام‌ جهت‌تغییر حکومت‌ و ساختار سیاسی‌ معرفی‌ می‌کند.
این‌ هدف‌ در سخن‌ یاران‌ امام‌(ع) نیز دیده‌ می‌شود، مسلم‌بن‌ عقیل‌ پس‌ ازدستگیری‌ خطاب‌ به‌ ابن‌زیاد فرمود:
«ما آمده‌ایم‌ تا به‌ عدالت‌ فرمان‌ دهیم‌ و به‌ حکم‌ قرآن‌ فرا بخوانیم‌».


عزت‌خواهی‌

 

امام‌ حسین‌(ع) مرگ‌ در راه‌ مبارزه‌ با ستم‌ و عدوان‌ را سعادت‌ می‌داند و زندگی‌ درکنار ستمگران‌ را مایة‌ ننگ‌ و ذلت‌ می‌شمرد: «لا أری‌ الموت‌ اءلاّ سعادة‌ والحیاة‌ مع‌الظالمین‌ اءلاّ بَرَماً».
در جایی‌ دیگر این‌گونه‌ زندگی‌ حقیقی‌ را تفسیر می‌کند : «مرگ‌ در راه‌ عزّت‌ جزحیات‌ جاوید نیست‌».
آنان‌ که‌ در زندگی‌ در راه‌ اهداف‌ خویش‌ مبارزه‌ می‌کنند و سلطة‌ بیداد رانمی‌پذیرند، ملّت‌ زنده‌اند اگر چه‌ در این‌ راه‌ همه‌کشته‌ شوند و به‌همین‌ دلیل‌، شهید همواره‌زنده‌ است‌ و با همین‌ فلسفه‌ شهدای‌ کربلا حیات‌ جاودانه‌ یافتند.


هجرت‌


قرآن‌ کریم‌ از مهاجران‌ به‌ عظمت‌ یاد می‌کنند. در تاریخ‌ اسلام‌ نیز مهاجران‌ به‌حبشه‌ و یثرب‌ موقعیت‌ و احترام‌ داشتند و هجرت‌ یک‌ ارزش‌ مکتبی‌ به‌حساب‌ می‌آمد وروی‌ همین‌ حساب‌ مبدأ تاریخ‌ قرار گرفت‌.
در نهضت‌ عاشورا نیز امام‌ حسین‌(ع) برای‌ مقابله‌ با حکومت‌ جور، برای‌ امر به‌معروف‌ و نهی‌ از منکر و در راه‌ احیای‌ دین‌ دست‌ به‌ هجرت‌ زد و مدینه‌ را به‌قصد مکّه‌ ومکّه‌ را به‌سمت‌ عراق‌ پشت‌سر نهاد، حضرت‌ هنگام‌ خروج‌ از مدینه‌ آیة‌ (فخرج‌ منها خائفاًیترقّب‌ قال‌ رب‌ّ نجّنی‌ من‌ القوم‌ الظالمین‌) را تلاوت‌ کرد که‌ به‌ هجرت‌ حضرت‌ موسی‌(ع)از ظلم‌ و ستم‌ فرعون‌ مربوط‌ می‌شود.

 

منابع‌

1ـ الاحتجاج‌، الطبرسی‌، احمدبن‌ علی‌،م‌ 560 ه ، نشر دارالنعمان‌، بیروت‌، لبنان‌.
2ـ الارشاد، شیخ‌ مفید،م‌ 413 ه،نشر دارالمفید،تحقیق‌ مؤسسه‌ آل‌البیت‌:، قم‌.
3ـ بحارالانوار، مجلسی‌، محمدباقر،م‌ 1111 ه ، نشر مؤسسة‌ الوفاء،بیروت‌، لبنان‌.
4ـ حماسة‌ حسینی‌، مطهری‌، مرتضی‌،م‌ 1358 ش‌، مجموعة‌ آثار، جلد 1(ع)، انتشارات‌صدرا، تهران‌.
5ـ حیاة‌ الامام‌ الحسین‌(ع)، قرشی‌، باقر شریف‌،معاصر، مطبة‌ أدب‌، نجف‌ اشرف‌.
6ـ صحیفة‌ الحسین‌(ع)، قیومی‌ اصفهانی‌، جواد،معاصر، مؤسسة‌ نشر اسلامی‌،قم‌.
7ـ العوالم‌، بحرانی‌، عبدالله،م‌ 1130 ه،نشر مدرسة‌ الامام‌ المهدی‌(عج‌)،قم‌.
8ـ کلمات‌ الامام‌ الحسین‌(ع)،شریفی‌، محمود،معاصر،نشر دارالمعروف‌، قم‌.
9ـ مسند الامام‌ الشهید(ع)،عطاردی‌، عزیزالله،معاصر، انتشارات‌ عطارد.
10ـ معالم‌ المدرستین‌،عسکری‌، سید مرتضی‌،معاصر، مؤسسة‌ النعمان‌، بیروت‌،لبنان‌.
11ـ مناقب‌ آل‌ ابی‌طالب‌(ع)،ابن‌ شهرآشوب‌،م‌ 588 ه، مطبعة‌ الحیدریة‌، النجف‌.


منبع : مجمع جهانی اهل البیت
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان