درحالیکه بسیاری از افراد آرزوی شهرت دارند تا محبوب و دوستداشتنی شوند، تحقیقات حاکی از آن است که موقعیت سلبریتیها و افراد مشهور اغلب به انزوا و تنهایی منجر میشود.
در این تحقیق آمده است که شهرت و قدرت میتواند باعث حسادت دیگران شود و حتی از بسیاری جهات تنفرانگیز باشد. این تحقیق که توسط موسسه تحقیقاتی کلوگ وابسته به دانشگاه نورث وسترن انجام شده، تاکید میکند که مردم اغلب به دنبال شهرت و قدرت هستند تا محبوبیت کسب کنند اما سلبریتی ها اغلب دوست داشتن واقعی را دست نیافتنی تلقی میکنند. در این تحقیق گفته شده لحظهای که یک طرفدار تلاش میکند خودش را به سلبریتی نزدیک کند احتمالا همان لحظه بدبینی به وجود میآورد.
بر اساس تحقیقات جدید، این مساله به شدت بر توسعه روابط سلبریتیها تاثیر میگذارد و محققان معتقدند که رفتارهای مهربانانه دیگران برای سلبریتی ها باعث ایجاد شک و تردید میشود و به همین دلیل ممکن است نسبت به رفتارهای دوستانه گارد بگیرند و نسبت به آن بدبین باشند. آدام گالینسکی از موسسه کلوگ به همراه نویسندگان مدرسه بازرگانی لندن و دانشکده تحصیلات تکمیلی استنفورد به طور مشترک این پدیده را در زمینههای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند.
گالینسکی، موریس و آلیس از موسسه کلوگ گفتهاند برای برخی افراد سلبریتیها گزینه جذابی برای دوستی هستند و اغلب با اهداف ابزاری میخواهند به آنها نزدیک شوند.
کاپلان، استاد اخلاق و تصمیم در مدیریت، نیز گفته است: «وضعیت و موقعیت یک سلبریتی به شکل عجیبی باعث ایجاد شک و تردیدش نسبت دیگران میشود و این سوال را برایش به وجود میآورد که آیا آنها به من علاقه دارند یا فقط میخواهند به قدرت و شهرت من دسترسی داشته باشند؟ آیا آنها خود من را دوست دارند یا سلبریتی بودنم را؟»
خوانندگان مشهور، ستارههای سینما و ... میتوانند در معرض چنین شرایط تردیدآمیزی قرار بگیرند و همین مساله خیلی سریع مقدمات انزوایشان را فراهم میکند. این معضل حتی اعمال محبتآمیز با خالصترین انگیزهها را هم زیر سوال میبرد و پتانسیلهای ارتباط دوستانه را به شکل معناداری کاهش میدهد.
در مقابل اگر نگاه سلبریتیها با ارتباط با افراد بدبینانه نباشد میتواند باعث شکلگیری روابط خیرخواهانه شود.
در این مطالعه، محققان به لئوناردو دیکاپریو، هنرپیشه مطرح هالیوود، استناد کردهاند که تجربه خودش درباره این معضل را توضیح داده است.
او گفته «قدرت و شهرت میتواند یک نفرین باشد و من تا قبل از بازی در فیلم سینمایی تایتانیک با دیگران ارتباط بهتری داشتم با این تصور که آنها تنها به یک دلیل با من ارتباط میگیرند.»
در این تحقیق آمده که این پدیده صرفا یک معضل برای سلبریتی ها نیست و معتقدیم از مساله بزرگتری نشات میگیرد با عنوان «پیامدهای روانی قدرت»!
محققان این پدیده را در تجارت نیز دنبال کردهاند و متوجه شدهاند که مدیران در معرض سیل تحسینکنندگان قرار میگیرند و همین امر آنها را منزوی میکند و این موضوع میتواند به عدم اعتماد و ارتباط و صمیمیت متقابل با اطرافیان منجر شود.
در همین رابطه مطالعات نشان میدهد که قدرت میتواند بر نحوه تعامل افراد با یکدیگر تاثیر بگذارد. افرادی که در موقعیتهای قدرتمند قرار دارند، اغلب به انگیزههای اطرافیانشان مشکوک میشوند. به عنوان مثال، زمانی که یک مدیر از زیردستی کمک میگیرد، ممکن است به این فکر کند که این کمک به دلیل لطف شخصی نیست، بلکه به دلیل ترس از تبعات عدم همکاری است.
این شک و تردید باعث میشود که فرد قدرتمند بهتدریج از دیگران فاصله بگیرد و روابط صمیمانهتری را شکل ندهد.
اگرچه ممکن است در نگاه اول، تجربه یک سلبریتی با تجربه یک مدیر ارشد متفاوت به نظر برسد، اما هر دو گروه با چالشهای مشابهی روبهرو هستند. هر دو گروه با سیل توجه و تحسین روبهرو هستند و هر دو گروه ممکن است به دلیل همین توجه، احساس انزوا کنند. بااینحال، تحقیقات نشان میدهد که افرادی که در بالاترین سطوح قدرت قرار دارند، بیشترین احساس انزوا را تجربه میکنند.
قدرت، به طور طبیعی، باعث ایجاد فاصله بین فرد قدرتمند و دیگران میشود. زمانی که فردی قدرت دارد، دیگران به او با احترام و حتی ترس نگاه میکنند. این فاصله، ایجاد روابط صمیمانه و صادقانه را دشوار میکند. علاوه بر این، افرادی که در موقعیتهای قدرتمند قرار دارند، اغلب احساس میکنند که از دیگران متفاوت هستند و این احساس تفاوت میتواند به انزوا منجر شود.
در نهایت، میتوان گفت که قدرت، اگرچه جذاب است، اما میتواند به یک زندان طلایی تبدیل شود. افرادی که در موقعیتهای قدرتمند قرار دارند، باید آگاه باشند که این قدرت میتواند به قیمت از دست دادن روابط صمیمانه و واقعی تمام شود. برای جلوگیری از این اتفاق، آنها باید تلاش کنند تا ارتباط خود را با دیگران حفظ کنند و به نیازهای عاطفی خود توجه کنند.